به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "خاستگاه هنری" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «خاستگاه هنری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی خاستگاه هنری در مقالات مجلات علمی
  • نصرالله امامی
    بهام در مفهوم عام و رایج خود با ابهام در مفهوم هنری آن تفاوت دارد. ابهام به مفهوم شناخته شده اش و آن چنان که در برخی از منابع سنتی بلاغت مطرح می شود، مترادف با غموض و پیچیدگی است و نوعی ضدارزش تلقی می شود؛ در حالی که ابهام به مفهوم هنری خود، یکی از عناصر جوهری شعر است؛ زیرا مجال دریافت های متکثر و چندمعنایگی اثر را سبب می شود و این امکان را به خواننده می دهد تا به گونه ای در بازآفرینی اثر با آفریننده آن مشارکت داشته باشد. ابهام به معنای هنری خود، بیشتر در صور ابهام ذاتی و ارادی شعر نمود می یابد و بخشی از آن، محصول قریحه تربیت شده شاعر است. این پدیده ادبی بیشتر در هیات ابهام صرفی، ابهام نحوی، ابهام تصویری، ابهام تعبیری و ابهام توصیفی ظاهر می شود. هر یک از گونه های یادشده ابهام، پشتوانه ای از ارزش های بلاغی را نیز به همراه دارد. تحلیل هر کدام از گونه های ابهام، ابعاد مهمی از بار هنری شعر را آشکار می کند. گونه های مختلف ابهام ذاتی و ارادی با جلوه های هنرمندانه در گستره وسیعی از سروده های سرایندگانی مانند حافظ، سبب ظرفیت های تاویلی وسیعی شده است؛ به گونه ای که بخشی از مقبولیت سراینده بزرگی مانند حافظ که اغلب به عنوان شاعری ای هام پرداز شهرت یافته، در ابهام های هنری او است. این مقاله بر آن است تا با بحث درباره پیشینه دریافت ابهام به مفهوم هنری اش، به تحلیل هر یک از گونه های آن و شناخت بنیان ارزش هایشان بپردازد.
    کلید واژگان: ابهام, بلاغت, خاستگاه هنری, گستره معنایی, تصویر
  • جلیل تجلیل، محمدتقی بیگلر
    یکی از جنبه های زیبایی اشعار محمد تقی بهار تصویر است. ذهن خلاق بهار در عرصه صورت گری، تخیل و الهام را با هنر نمایی های کلامی چنان در هم آمیخته که حالات عاطفی و نفسانی و برهان سازی های دشوار خود را عمدتا در قالب عناصر تصویر ساز تشبیه و استعاره جلوه گر ساخته است. در حوزه تشبیه، بیشتر از فشرده یا بلیغ اضافی و تصاویر حسی به حسی بهره گرفته است که این نوع تصاویر او از تنوع برخوردارند. موضوع مشبه اغلب خود شاعر، ممدوح یا معشوق و گاه مفاهیم تجریدی و انتزاعی است ولی موضوع مشبه به غالبا عناصر طبیعت و اشیاء است. در عرصه استعاره های او، نوع کنایی (تشخیص) و مصرحه مرشحه بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده اند. عناصر سازنده خیال او از لحاظ مستعارمنه بیشتر طبیعت و اشیاء و به لحاظ مستعارله، ممدوح یا معشوق و خود شاعر است. در این مقاله کوشش نگارنده بر آن است که در تحلیل صوری، نخست سرچشمه های بلاغت این تصاویر هنرمندانه و گاه مبتکرانه را همراه با مصادیق متقن به نمایش بگذارد و آنگاه یک تحلیل محتوایی از این عناصر تصویر آفرین ارائه نماید.
    کلید واژگان: تصویر, تشبیه, استعاره, خیال, خاستگاه هنری, ابتکار
    J. Tajlil, M. T. Biglar
    An aesthetic aspect of Mohammad Taqi Bahar’s poetry is its images. In creating images, Bahar’s creative mind has combined imagination and inspiration with verbal skills in such a way that his carnal and affective states are made manifest in the form of simile and metaphor. He creates various innovative, sense-to-sense, and eloquent images. The tenor of the simile is often the poet himself, the beloved, and sometimes abstract concepts; objects and natural elements are often used for the vehicle of the simile. His metaphors are mostly of the figurative type. The vehicle of the constructive elements of his metaphors is often nature and objects; the tenor of his metaphor is mostly the poet himself.This article tries to formally analyze the origins of eloquence for these artistic and sometimes creative images and to provide a content analysis of these image creating elements.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال