به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دست ها" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «دست ها» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رجبعلی عسکرزاده طرقبه*، مهدی قاسمی شاندیز
    شاید بتوان گفت که هر سوژه اندیشنده ای به دنبال کشف معنای زندگی خویش است. انسان، در طی این مسیر پر فرازو نشیب و در تلاش برای یافتن پاسخی در باب چیستی زندگی، به عدم سازگاری درک خویش با داده های موجود در جهان واقف می شود. این عدم تجانس می تواند احساس پوچی و بی معنایی را برای فرد در مواجهه با جهان به ارمغان بیاورد. آلبر کامو، یکی از متفکران قرن بیستم، قایل به این نوع پوچی و بی معنایی است و آن را لازمه شروعی جدید می داند. از دیدگاه او، مقابله ذهن محدود بشری با جهان ناشناخته و گاها غیر عقلانی، مسیله پوچی را پدید می آورد. تنها راه طغیان علیه پوچی بنیادین هستی رسیدن به آزادی و خودآگاهی با گذر از مسیر همین پوچی است. این گذار می تواند دو نوع سوژه را شامل شود: پوچ گرای منفعل و پوچ گرای فعال. پوچ گرای فعال با پذیرش تقدیر پوچ خود معنای زندگی اش را می سازد. هدف این مقاله بررسی مفهوم انسان طاغی در فلسفه کامو و چگونگی نمود آن در نمایشنامه های سامویل بکت می باشد. ازاین رو، دو نمایشنامه او به نام های در انتظار گودو و دست آخر  انتخاب و از نظرگاه طغیان کامویی بررسی می شوند. یافته ها نشان دهنده خوانش جدیدی از انسان طاغی در این دو اثر است.   شخصیت های این آثار برخلاف فلسفه کامو، نه تنها توان خودکشی ندارند بلکه حتی برای خلق معنا در ادامه زندگی خویش دست به اقدامی نمی زنند.  آن ها به نوعی اختگی در کلام و ارتباط با دیگری مبتلا شده اند و با تعریفی که کامو از پوچی ارایه می دهد در تضاداند. آن ها تمام فرضیات فلسفی کامو درباره پوچ گرای فعال را به نقیضه بدل می سازند.
    کلید واژگان: آلبر کامو, انسان طاغی, پوچ گرای فعال و منفعل, در انتطار گودو, دست آخر
    Rajabali Askarzadeh Torghabeh *, Mahdi Qasemi Shandiz
    Albert Camus acknowledges absurdity and the only way to rebel against the fundamental emptiness of existence is to reach freedom and self-awareness. This transition would include two types: passive nihilist and active nihilist. The purpose of this paper is to examine the concept of the rebel in Camus’ philosophy and its representation in Samuel Beckett’s plays. To do so, two of Beckett’s plays, Waiting for Godot and Endgame are examined. The findings reveal a new reading of the ‘Camusian Rebel’. Contrary to Camus’ philosophy, the characters in these works have the courage to commit suicide and do not even try to create meaning out of their lives. They are castrated in speech and communication with the other, contradicting the Camusian definition of absurdity. They parody all Camus’ philosophical assumptions about the meaning of life and nihilism.
    Keywords: Albert Camus, active, passive nihilist, Endgame, the rebel, Waiting for Godot
  • زهره قرائی*، شیرین شب انگیز

    ادبیات یکی از عوامل موثر در رشد فکری کودک و نوجوان است. با وجود اینکه در ایران ادبیات ترجمه‌شده سهم بزرگی از آثار کودک و نوجوان را تشکیل می‌دهد، مطالعات چندانی در رابطه ‌با ابعاد مختلف آن انجام نشده است. در پژوهش حاضر به بررسی ترجمه‌های یک رمان نوجوان از منظر مولفه‌های هویت فرهنگی پرداخته شده است. طبق تعریف هالیدی، عناصر هویت فرهنگی در رمان شناسایی شد. سپس دو ترجمه‌ی فارسی آن بررسی شد تا با انتخاب رویکردی فرهنگی، مولفه‌هایی مشخص شوند که بیشتر دستخوش دست‌کاری شده بودند. بررسی‌ها نشان داد که مهم‌ترین مولفه‌های هویت فرهنگی در رمان بررسی‌شده زبان، غذا، حرفه و تحصیلات، رویکردهای هستی‌شناختی و روابط هستند. بررسی ترجمه‌ها نشان داد که از میان مولفه‌ها، زبان بیشتر دستخوش دست‌کاری شده است؛ زیرا لهجه‌های اجتماعی که در رمان، نسل اول مهاجران به آمریکا و همچنین نوجوانان را نشان‌دار می‌کنند در ترجمه تبدیل به زبان استاندارد شده‌اند. به‌علاوه، گرچه محتوای جنسی رمان در ترجمه‌ها به‌طور کلی حفظ شده بود، اما با تکنیک‌های حذف، خلاصه‌سازی و تلطیف تا حدی دستخوش تغییر گردیده بود. این مشاهده، با درنظرگرفتن رویکردهای هستی‌شناختی شخصیت‌ها که در تعارض با رویکرد غالب در جامعه ایران است، ولی در ترجمه‌ها معمولا بدون دست‌کاری منتقل شده است، تاییدکننده‌ی این ادعاست که سخت‌گیری‌ها در ترجمه‌ی آثار، کم‌رنگ‌تر از تالیف هستند. برای بررسی تاثیر دست‌کاری‌ها بر کلیت ترجمه، مشاهدات از منظر مفهوم «آمیختگی» هومی بابا به بحث گذاشته‌شد تا نقش لهجه‌ی اجتماعی در هویت فرهنگی برجسته شود. درنهایت، باتوجه‌به جایگاه ادبیات ترجمه‌شده‌ی نوجوان در ایران، نظام چندگانه‌ی روند حاضر توجیه شد.

    کلید واژگان: ترجمه ی ادبیات نوجوان, دست کاری, رویکرد فرهنگی, نظام چندگانه, هویت فرهنگی
    Zohreh Gharaei *, Shirin Shabangiz

    Translated literature constitutes a large share of children’s literature in Iran; however, few studies have investigated the broad spectrum of its aspects. Against this backdrop, the present study investigated the translations of a young adult novel in terms of the components of cultural identity. Initially, according to the definition given by Holliday, the elements of cultural identity in the novel were identified. Then, adopting a cultural approach, the Persian translations were investigated to identify the manipulated components. It was revealed that the most important components of identity in the novel are language, food, occupation and education, ontological attitudes and relationships. The analysis of the translations revealed that language was manipulated more than other components. This is majorly because the sociolects used in the novel to mark the first-generation immigrants to the U.S and also the young adults were standardized in the translations. Additionally, although the general sexual content of the novel was preserved in the translations, it was undergone manipulative procedures. As for the ontological views of the characters, they were kept in the translations despite being in partial contrast with the dominant attitudes in the Iranian society. These observations confirm the claim that translations involve less supervisory strictness compared with authored works. To investigate the effect of manipulations on the translations in their entirety, the observations were discussed in terms of Bhabha's concept of “hybridity”. Then, considering the position of Iranian translated literature for young adults in the literary polysystem, the current trend was justified.

    Keywords: Cultural approach, Cultural identity, Manipulation, Polysystem theory, Young adult literature
  • آنیتا الداغی*

    مطالعه حاضر تاثیر متغیر مستقل دست ورزی را بر متغیرهای وابسته پژوهش یعنی دست نویسی و انگیزه نوشتن دانش آموزان دارای اختلال نوشتن در منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران را   مورد بررسی قرار داده است. به منظور بررسی دقیق روابط بین متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته روش تجربی با  طرح پیش آزمون پس آزمون به منزله روش تحقیق برگزیده شد. براین اساس جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دارای اختلالات نوشتاری پایه اول تا سوم مقطع ابتدایی منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1397 1398هستند. نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شده است و شامل 30 نفر از دانش آموزانی است که دارای اختلال نوشتاری در پایه های اول تا سوم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردپژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به گروه آزمایش به مدت 21 جلسه آموزش مهارت های دست ورزی داده شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه در این پژوهش از آزمون مهارت دست نویسی مینه سوتا، آزمون هوش ریون رنگی و آزمون محقق ساخته انگیزه نوشتن استفاده شده است. به منظور اینکه کودکان انتخاب شده دارای ناتوانی ذهنی نباشند از آزمون هوش ریون رنگی استفاده شد و آزمون مینه سوتا و انگیزه نوشتن نیز در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برنامه حرکتی مورد استفاده در این تحقیق منتخبی از مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی است که شامل مهارت های حرکتی ظریف مربوط به دست است. سپس برای آزمون فرضیات پژوهش برپایه اطلاعات جمع آوری شده از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بعد از آموزش مهارت های دست ورزی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که آموزش مهارت های دست ورزی بر  مهارت دست نویسی (یکسانی اندازه حروف و لغات، حفظ راستای حروف نسبت به خطوط نوشتاری و تناسب فضای بین حروف) و انگیزه نوشتن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تاثیر معنادار دارد و صحت شکل حروف و خوانایی حروف تحت تاثیر آموزش مهارت های دست ورزی بهبود پیدا نمی کنند. پس بهتر است از راه های دیگر و از طریق آموزش های دیگر این مهارت ها ارتقا یابند.

    کلید واژگان: دست ورزی, دست نویسی, انگیزه نوشتن, اختلالات یادگیری, اختلالات نوشتاری
    Anita Al-Daghi*

    The results of data analysis showed that there was a significant difference between the mean scores of post-test in the experimental and control groups after the training of handicraft skills. That is, handwriting skills training had a significant effect on handwriting skills (uniform letter size and vocabulary, letter alignment, and spacing between letters) and motivation for students with learning disabilities. And the accuracy of the letter form and the legibility of the letters do not improve under the influence of the skill training of the hand. So it is better to improve these skills in other ways and through other trainings. The results of data analysis showed that there was a significant difference between the mean scores of post-test in the experimental and control groups after the training of handicraft skills. That is, handwriting skills training had a significant effect on handwriting skills (uniform letter size and vocabulary, letter alignment, and spacing between letters) and motivation for students with learning disabilities. And the accuracy of the letter form and the legibility of the letters do not improve under the influence of the skill training of the hand. So it is better to improve these skills in other ways and through other trainings.

    Introduction

    The present study investigated the effect of the grammar independent variable on research-related variables, namely handwriting and writing motivation of students with writing disorders in District 18 of Tehran. In order to study the relationships between independent variables and dependent variables, the experimental method with pre-test-post-test design was chosen as the research method. Accordingly, the statistical population includes all students with writing disorders in the first to third grades of the elementary school in District 18 of Tehran in the academic year 1397-1398. The statistical sample was purposefully selected and included 30 students who had a writing disorder in the first to third grades of the elementary school. The sample was randomly divided into experimental and control groups and the experimental group was given grammar skills training for 21 sessions. In order to measure the studied variables in this research, Minnesota handwriting skills test, Raven color intelligence test and researcher-made writing motivation test have been used. In order for the selected children not to have mental disabilities, color Raven intelligence test was used and Minnesota test and writing motivation test were used in the pre-test and post-test stages. The motor program used in this study is also a selection of the Lincoln-Ozortsky motor development scale, which includes fine motor skills related to the hand. Then, the analysis of covariance test was used to test the research hypotheses based on the collected data. The results of data analysis showed that there was a significant difference between the mean scores of post-test in the experimental and control groups after training in grammar skills. This means that teaching grammar skills have a significant effect on handwriting skills (uniform letter and word size, maintaining the alignment of letters relative to the written lines and the fit of the space between the letters) and the writing motivation of students with learning disabilities and the correctness of the shape of the letters and the readability of the letters do not improve under the influence of teaching grammar skills. So it is better to improve these skills in other ways and through other trainings.

    Literature review

    Learning Disabilities is one of the major topics in the field of psychology and education of children with special needs (exceptional) and educational psychology, which has been considered since the second and third decades of the twentieth century in developed countries, especially in Europe and the United States and It was noticed a decade ago in Iran. The term learning disability stems from the need to identify and serve students who consistently fail in their homework and yet do not fit into the exceptional age range of children. They have a natural appearance, their physical growth and height and weight indicate that they are normal. Their intelligence is more or less normal, they speak well, play like other children and communicate with others like their peers. They also have the necessary help at home and do well the work that their parents leave them to do. But they do not have the ability to flow the information to express and especially to write. Therefore, according to the general characteristics of these students, they can be placed in a new group called students with learning disabilities, and it can be said that students have disorders in one or more psychological processes related to comprehension using oral or written language, which can be complete inability to listen, speak, read, write, spell, or perform mathematical calculations (Fletcher et al., 2007).

     Research Methodology

    The research design is a pre-test-post-test design. After selecting students with writing disorders, the designated students were tested by Raven Color Test. Raven Color IQ test was used to determine the IQ of students with learning disabilities. All the students were right-handed. Simple random sampling was used to form the experimental group and the first control group. The individuals were divided into experimental and control groups in a homogeneous manner. Individuals were grouped according to IQ and educational background. The individuals in each group were then evaluated based on the standardized Minnesota Writing Skills Test and their performance in the pre-test title writing skills was recorded.
    The statistical population studied in this study is all students with writing disorders in the first to the third grade of the elementary school in district 18 of Tehran in the academic year 1397-1398.
    The sample under study in this research was purposefully selected and includes 30 students who had a writing disorder in the first to the third grades of elementary school.

    Results and conclusion

    Of the 30 students selected, 14 were boys and 16 were girls. Their IQ, which was assessed using the Raven Color IQ test, was within our acceptable range of 90 to 100. Among them, about 10 students were studying in the first grade, 10 of them were in the second grade, and 10 were studying in the third grade.
    Grammar on the writing motivation of students with effective writing disorders, according to the research findings in comparison with the experimental group with the control group, it was concluded that grammar has a significant effect on handwriting skills and writing motivation in children with elementary school writing disorders; Thus, there was a significant difference between the mean scores related to handwriting skills and writing motivation in children with writing disorders in each experimental and control group and the main hypothesis of the research is confirmed. The results of this research are consistent with the research results of Akhavast (2009), Asadidoust (2008), Taghavi (2011), Uon (2008), Farsberg (2009), Engels Man (2013). Explaining the results of this hypothesis, it should be stated that the use of grammar training improves eye-hand coordination, motor sequence, body schema and information processing. Learning writing skills is enhanced by performing grammar skills, which is effective and possible in the child's performance. The use of such teachings promotes learning in writing concepts and increases the motivation to write assignments in students with writing disorders.

    Keywords: Grammar, Handwriting, Writing Motivation, Learning Disabilities, Writing Disorders
  • موسی پرنیان، قهرمان جهان فر*

    در این پژوهش کوشیده ایم ماهیت اسطوره ضحاک و روییدن مار بر دوش او را واکاوی کنیم.ابتدا از ماجرای ضحاک پانزده بیت را بررسی نموده و سپس به قالب هنرداستان پرداخته ایم که مدرن و امروزی می نماید در حالی که خلق این اثر در متن تاریخ گذشته ایران صورت پذیرفته است ما آن را از خاصیت زبان انسانی دانسته ایم که در دست ایرانیان بوده است .سپس به مفهوم راز و رمز، نماد، مجاز و استعاره مفهومی پرداخته ایم که هر کدام سری در تشبیه دارند . نتیجه گرفته ایم که واقعیت دو مار سیاه با توجه به داستان نمادین ضحاک،  پیشینه اسطوره در منابع پیش از فردوسی ، مفهوم زنده وکارآمد آن که مکان و زمان را در می نوردد ، دو دست سیاه کار ضحاک است که فردوسی آن را به داستانی ماندگار و هول انگیز تبدیل کرده است پادشاه مار دوش ، مشغول دست درازی به جان و مال مردم ایران بوده است.

    کلید واژگان: ضحاک, ماران, داستان, رمز, دست ها

    In this study, we attempted to investigate the nature of Zahak's myth and the rise of the snake on his shoulder. First, we examine fifteen bits of Zahak's story And then we come up with the art form of story that looks modern While the work was created in the context of ancient Iranian history We have known it from the human language that was in Iranian hands Then we will discuss the concept of mystery, symbolism, and conceptual metaphor That each has a head on similitude, We then conclude that the reality of the two black snakes is according to Zahak's symbolic story ,A History of Myth in Prehistoric Sources, It’s a live and efficient concept that traverses space and time. Zahak's Two Black Hands, which made Ferdowsi a lasting and sinister story. King Mardush encroach with the lives and property of the Iranian people.

    Keywords: zahak, snaks, story, code, hands
  • علی نورصبحی، محمدجعفر یاحقی*، محمدرضا راشد محصل

    تنوع و ویژگی های منحصر به فرد دست نویس های شاهنامه، تصحیح آن را پیچیده و دشوار کرده است. از قرن هشتم تا به امروز تصحیح های فراوانی از این اثر به روش های مختلف به دست آمده است. جلال خالقی مطلق شاهنامه  را به شیوه علمی - انتقادی تصحیح کرد و طی سال های 1366 تا 1386 در 8 مجلد به چاپ رساند. وی در این تصحیح از پانزده دست نویس بهره گرفته و نسخه بدل های متن را در پایین صفحات نشان داده است. این مقاله با توجه به اصول تصحیح علمی - انتقادی و دست نویس های متن، بر آن است که کوشش خالقی مطلق، نمونه کاملی از یک تصحیح علمی - انتقادی که خواننده را از رجوع به دست نویس ها بی نیاز کند، نیست. به این منظور، ابیات آغازین شاهنامه که در تصحیح خالقی مطلق «دیباچه» نامیده شده، ذیل عنوان های «نسخه بدل ها و متن» و «کاستی ها و افزودگی ها» بررسی و پیشنهادهایی جهت ویراست هرچه بهتر متن ارایه شده است.

    کلید واژگان: شاهنامه, دست نویس, ابیات آغازین شاهنامه, مصحح, تصحیح علمی انتقادی
    Ali Noorsobhi, Mohammad ja’far Yahaghi*, Mohammadreza Rashed-mohassel
    Introduction 

    Khaleghi Motlagh is one of the last scholars of with the expertise of knowing texts and Shahnameh correction. He has edited and published Shahnameh in a critical scientific manner. The basis of his work is that the editor first reviews and evaluates all or a large part of the manuscripts and determines its independence or kinship and grouping, then chooses the most valid ones and puts one which is known as the oldest and the most correct ones as the basis of the text, and records the manuscript differences accurately and scientifically at the footnotes or in a separate volume, but unlike the method in which the editor have to be loyal and faithful to the original text in composing, he does not make himself to follow the main text. Rather, he evaluates the recordings in terms of their degree of authenticity (selection) and among them he chooses the right or more accurate recording on some more difficult recording criteria (Lectio difficilior) and takes it from any copy to the text; while in cases where all versions are corrupt, he makes a deductive correction. These three steps in the scientific-critical method of text correction are called Rezension, Examination, Konjektur. After reviewing forty-five manuscripts of Shahnameh, Khaleghi Motlagh, selected fifteen manuscripts for his correction among which he made Florence’s copy (1217 AD) as the oldest and the most correct volume and as the base of his work. Other copies including the London (1276 AD), Istanbul (1331 AD), Leningrad (1333 AD), Cairo (1340 AD), Cairo (1394 AD), Leiden (1436 AD), Paris (1440 AD), the Vatican (1444 AD), Oxford (1448 AD), Britain (1486 AD) and Berlin (1489 AD) copies were determined as the original manuscripts; while the London (1437 AD), Leningrad (1445 AD) and Istanbul (1498 AD) manuscripts have been introduced as non-original ones. Despite many corrections in which only the difference of recordings (negative way) are presented at the footnotes (negative method) Khaleghi Motlagh recorded the differences at the endnotes of his work (positive method) Accordingly, in addition to the discrepancies of the manuscripts, he has also presented the similarities and homologies of the recordings at the footnotes. This article attempts to critically study Khaleghi Motlagh’s critical-scientific correction method in order to find the level of his loyalty to the well-accepted principles of critical-scientific correction method and to offer some suggestions for improving the correction and refinement of the text.

    Method

    In this study, the beginning verses of Shahnameh, as corrected by Khaleghi Motlagh, are evaluated in two parts based on the principles of scientific-critical correction and the images of the recordings. The first section deals with the direct relationship between the text and the footnotes. Then, the second part discusses the shortcomings and extensions of the text. Finally, the article will end with some suggestions to improve the texts

    Results and Discussion

    Based on Khaleghi Motlagh’s correction, the number of verses at the beginning of the book (from the beginning to the start of the Kioomars story), which he named preface, are 209 verses. We contrasted the text with fifteen versions used in the correction and find a difference. That is, the recording different copies (footnotes) of this section from pages 3-18 of the first volume that cover the edited text. In this regard, 81 handwriting malfunctions or negligence in recording different versions (out of 479 footnotes) can be seen. Add to this list the 24 unreported items (based on original manuscripts) which have been left unanswered. This section discusses such cases that make a fundamental change in the context of Shahnameh, including controversial verses besides the editor’s method of correction. There are also cases being discussed in which the editor has intertwined some manuscripts and created new recordings. The editor has counted a number of verses adjuncts for reasons such as the existence of Arabic words or not being in the original version (Florence) and driven them as footnotes. Based on the textual evidence of different versions of Shahnameh, in this study, the authenticity or non- authenticity of these verses has been discussed, and it has been concluded that mere Arabic words or external references (relatively simultaneous works) cannot be conclusively related to the adjunct verse or verses. In his correction for various parts of Shahnameh the editor has chosen titles that cannot be found in any of the manuscripts .These titles are the result of a mix of recordings of various versions that have resulted in producing new copies and have led to more confusion. In this section, we have illustrated such things and noted its damage to textual work.

    Conclusion 

    Khaleghi Motlagh’s attempt to identify the Shahnameh manuscripts and his attempts to correct those manuscripts in a scientific-critical method is undoubtedly an important step towards the advancement of textual studies on Shahnameh, which has unique complexities qualitatively and/or quantitatively. Failure to adhere to the manuscripts of the work, failure to show the different versions of the text, using eclecticism, and referring to sources outside the text of Shahnameh necessitates a critical approach to Khaleghi Motlagh’s correction. Based on the presented textual evidences and analyses, this article argues that Khaleghi Motlagh’s correction cannot be a complete example of a scientific-critical correction that adheres to all definitions and methods. Moreover, it cannot be considered as a work that makes the readers needless to refer to the original manuscript. Finally, examining the beginning verses of Shahnameh with regard to our proposed suggestions for a better modification of the text, it seems that a new critical approach to the mere scientific-critical correction of Shahnameh is necessary and inevitable. It has been discussed and concluded that mere Arabic words or external references (works at the same time as Shahnameh) cannot be conclusively related to the adjunct verse or verses. In his correction for various parts of Shahnameh the editor has chosen titles that cannot be found in any of the manuscripts .These titles are the result of a mix of recordings of various versions that have resulted in producing new copies and have led to more confusion. In this section, we have illustrated such things and noted its damage to textual work. Khaleghi Motlagh’s attempt to identify the manuscripts of Shahnameh and begin to correct them with a scientific-critical method is an important step towards the advancement of textual studies on Shahnameh, which has in the terms of quality and quantity unique complexities. Failure to adhere to the manuscripts of the work, failure to show the different versions of the text, using eclecticism and referring to sources outside the text of Shahnameh necessitates a critical approach to Khaleghi Motlagh’s correction. This article, based on the textual evidence and analysis presented, argues that Khaleghi Motlagh’s correction cannot be a complete example of a scientific-critical correction that adheres to all definitions and methods and it cannot be consider that his audience has no need to refer to the original manuscript. Also by examining and analyzing the verses at the beginning of Shahnameh, while presenting our suggestions for a better modification of the text, it shows the necessity of a critical look at the only scientific-critical correction of Shahnameh.

    Keywords: Shahnameh, manuscript, initial verses of Shahnameh, correcting, critical- scientific correction
  • مرضیه بدیعی، بتول علی نژاد*، والی رضایی
    تحقیق حاضر به ارتباط متغیرهای آکوستیکی (دامنه زیروبمی، دیرش و شیب) با نوع جمله (خبری و پرسشی) در آخرین رخداد زیروبمی جملات خبری و پرسشی بله/ خیر در چارچوب مدل شیب می پردازد. از آنجائی که مطالعات انجام شده (ماه جانی، 2003؛ سادات تهرانی، 2007؛ اسلامی، 2000؛ ماهوتیان، 1997) حاکی از تفاوت جملات پرسشی و خبری در آخرین رخداد زیروبمی است، هدف این است که مشخص شود از لحاظ ادراکی، چه پارامترهای آکوستیکی در تشخیص جملات خبری از پرسشی دخیل هستند؛ بنابراین برای رسیدن به این مهم، ابتدا در بخش تولیدی از تحلیل های آماری در رابطه با درجات متفاوتی از میزان دیرش، دامنه زیروبمی و شیب در جملات خبری و سوالی بله/ خیر و سپس در بخش ادراکی ابتدا به دست کاری متغیرهای آکوستیکی دیرش، دامنه زیروبمی و شیب پرداخته شده است و سپس از آزمون های ادراکی جهت میزان موفقیت کار استفاده شده است. در بخش تولیدی ابتدا چهل جمله پرسشی بله/ خیر و خبری معادل هم توسط پنج گویشور فارسی زبان خوانده و سپس از طریق نرم افزار پرات به تحلیل داده ها و اندازه گیری پارامترهای آکوستیکی پرداخته شد و در ادامه با تحلیل آماری و با استفاده از آزمون تی استیودنت به مقایسه میانگین متغیرهای مختلف در جملات پرسشی و خبری پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد میانگین متغیرهای دامنه و دیرش به جز شیب، در جملات پرسشی بیش از میانگین این متغیرها در جملات خبری است. در مرحله بعد، نقاط آکوستیکی از جمله: سمت راست ترین خیز، قله پایانی، دره دوم و دره اول جملات پرسشی تحت دست کاری قرار گرفت تا به جمله خبری متناظر تبدیل شود. در بخش آزمون ادراکی میزان پرسشی و خبری بودن جمله دست کاری شده از طریق پرسشنامه مشخص گردید و معلوم شد که f0 سمت راست ترین خیز مهم ترین عامل در تشخیص جملات پرسشی از خبری است و دست کاری همه نقاط آکوستیکی به صورت هم زمان و یکجا بیشترین تاثیر را بر تعیین نوع جمله دارد.
    کلید واژگان: جمله سوالی, جمله خبری, مدل شیب, دست کاری, آزمون ادراکی
    Marziyeh Badiee, Batool Alinezhad *, Vali Rezai
    This paper investigates intonational characteristics of yes/no questions in contrast to statements in Persian. Based on Tilt model, acoustic variables including duration, pitch amplitude and tilt are compared between these two sentence types. Since studies (Eslami, 2000; Mahjani, 2003; Mahootiyan, 1997; Sadat Tehrani, 2007) have shown the difference between yes/no question and statement is in the last intonational event, the goal is to determine which acoustic parameters are conceptually important in identifying the type of the sentence. To achieve this, at first, in the production stage, we used statistical analyses in relation to different levels of duration, pitch amplitude and tilt in questions and statements. Then, in the perception stage, first, we manipulated   acoustic variables (duration, pitch amplitude and tilt), then perceptual tests were used to measure the success of work. In the production stage, 40 yes/no questions and their corresponding and statements were read by five Persian speakers, and then through Praat software, the data were analyzed and the acoustic parameters measured. In the next step, by means of Student's t- test, we compared the mean of different variables in the questions and statements. The results of our statistical analyses showed that the average of duration and pitch amplitude except tilt variable were higher in final peak in questions. In the next stage, we manipulated the target points, including: edge f0, final peak, rightmost valley and penultimate valley in order to change the question to statement. Perceptual salience of these acoustic cues was investigated through questionnaire identification tests. The perception tests indicate that only the utterance-final edge F0 is a strong perceptual cue to make a distinction between question and statement. And simoltaneovs manipulation of all target points showed greatest effect on identifying the type of sentence.
    Keywords: Question, Statement, Tilt Model, Amplitude, Manipulation, Perception Test
  • محمدمصطفی رسالت پناهی *، مژگان محمدی، حسین قربانپور آرانی
    آنچه پیشنیان به صورت دست نویس برای ما به یادگار گذاشته اند، هر کدام گنجینه ای است که باید در نگهداری و شناسایی آن کوشید. با وجود آن که در سال های اخیر کوشش و کاوش های فراوانی درباره شناسایی دست نویس های کم شناخته نفیس و ارزنده انجام گرفته، ولی هنوز کار ناکرده بسیار است و آثار دست نویس شده بسیاری در کتابخانه های عمومی و خصوصی در گوشه و کنار جهان نهفته که برای تصحیح و شناسایی آن اقدامی صورت نگرفته است. یکی از این آثار ارزشمند، دیوان شاعری ناآشنا و در عین حال توانا به نام میرزا عظیمای اصفهانی متخلص به «اکسیر» است. محمد عظیم اکسیر اصفهانی معروف به میرزا عظیما (متوفی1169ق) شاعر پارسی گوی شبه قاره است که به دلیل دوری از وطن در خمول و گمنامی باقی مانده است. وی در سال 1135ق به هند رفت و در بنگاله ساکن شد و همان جا درگذشت. از دیوان وی که بیش از 9000 بیت بوده، تنها سه دست نویس باقی مانده است: یکی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و دیگری در کتابخانه ملی ایران و دیگری در کتابخانه موزه بریتانیا محفوظ است. این مقاله بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی شاعر، زندگی، دست نویس ها و مضامین اشعار وی بپردازد
    کلید واژگان: اکسیر اصفهانی, دیوان, دست نویس, شبه قاره, سبک هندی (طرز تازه)
    Mohammadmostafa Resalatpanahi *, Mzhganmohammadi, Hossainghorbanpoor
    What our predecessors have left as a token of legacy are treasures that must be recognized and preserved. Despite the recent efforts and investigations to identify valuable and exquisite, yet handwritings and manuscripts are unpublished and need still much to do. Manuscript versions of many works are in the public and private libraries around the world, however no action is taken to identify and correct them. One of these pricy works is a collection of poetry work (Divan) written down by a capable poet Mirza Azima Isfahani, whose pen name is Eksir. He is known as Mirza Azima (the yersr of death, 1169 AH) is a Persian poet of the Subcontinent who has remained unsung and unacknowledged due to being away from his home. He went to India in 1135 AH, stayedin Bengal during his life and died there. Only three manuscripts are remained of his Divan which contains 9000 verses; One is in the Library of Iran Parliament and the other one is in the National Library of Iran and the last one is reserved in the British Museum Library. This paper is to introduce this poet, his life and the manuscript.
    Keywords: Eksir, e Isfahani, Divan, Manuscripts, Subcontinent of India, Indian style (new style)
  • بهروز سربخشیان، مهناز سعیدی*
    در تحقیق حاضرمقالات تایپی و دست نویس یادگیران زبان انگیسی ایران در زمینه طول متن، املا و صحت دستور زبانی مقایسه شده است. برای اجرای تحقیق، محقق از نرم افزار Alice Touch Typing استفاده کرد تا 15 یادگیر در سطح بالای متوسط با توانایی تایپ سطح بالا را جهت نوشتن مقالات انگلیسی انتخاب کند. یکی از مقالات به صورت تایپی و دیگری به صورت دست نویس نوشته شد. یادگیران از هر دو جنسیت مذکر و مونث بین سنین 22 تا 35 انتخاب شدند. بررسی نمرات یادگیران در سه عامل ذکر شده با استفاده از آزمون تی وابسته نشان می دهد که مقالات تایپ شده به طور معنی داری از مقالات دست نویس از لحاظ طول متن و صحت دستور زبانی بهتر هستند. با این وجود، تفاوت معنی داری از لحاظ املایی بین مقالات تایپی و دست نویس وجود ندارد. تاثیرات مثبت تایپ کردن می تواند دلیلی منطقی برای یادگیران زبان مخصوصا متقاضیان آزمون تافل باشد تا زمان بیشتری به یادگیری مهارت تایپ کردن اختصاص دهند. همچنین مدرسان زبان می توانند به دانش آموزانی که دارای توانایی تایپ بالا هستند اجازه دهند تا در صورت تمایل مقالات خودشان را تایپ کنند.
    کلید واژگان: تایپ کردن, دست نویس, اشتباهات املایی, اشتباهات دستور زبانی, طول متن
    Behrouz Sarbakhshian, Mahnaz Saeidi *
    This study attempted to compare typed and handwritten essays of Iranian EFL students in terms of length, spelling, and grammar. To administer the study, the researchers utilized Alice Touch Typing Tutor software to select 15 upper intermediate students with higher ability to write two essays: one typed and the other handwritten. The students were both males and females between the ages of 22 to 35. The analyses of the students’ scores in the three mentioned criteria through three paired samples t-tests indicate that typed essays are significantly better than handwritten ones in terms of length of texts and grammatical mistakes, but not significantly different in spelling mistakes. Positive effects of typing can provide a logical reason for students, especially TOEFL applicants, to spend more time on acquiring typing skill and also for teachers to encourage their students with higher typing ability to choose typed format in their essays.
    Keywords: typed, handwritten, spelling mistakes, grammatical mistakes, length of text
  • محمود جعفری دهقی، شیما جعفری دهقی
    زبان بلخی زبان، رایج در سرزمین باستانی بلخ، در شمال افغانستان کنونی بود. این زبان که از شاخه زبان های ایرانی میانه شرقی محسوب می شود در سده های یکم تا نهم میلادی در این ناحیه به کار می رفت. آثار باقی مانده از این زبان شامل سکه ها، مهرها، کتیبه ها و دست نوشته ها است. در دهه 1990 میلادی انبوهی از اسناد ارزشمند بلخی کشف شد که در میان آن ها بخش عمده ای از نامه های بلخی به واسطه ارائه آگاهی های تازه درباره این زبان از اهمیت چشمگیری برخوردار ند. این نامه ها غالبا بر روی چرم و پارچه نوشته شده اند. مقاله حاضر به بررسی یکی از این نامه ها می پردازد که در یازده سطر و بر روی چرم بسیار نازکی نوشته شده است. ابتدا متن این نامه حرف نویسی، سپس به فارسی ترجمه و واژگان آن تجزیه و تحلیل خواهد شد.
    کلید واژگان: دست نوشته, زبان بلخی, نامه, برزمهر, آیین نامه نویسی
    Mahmood Jafari Dehaghi, Shima Jafari Dehaghi
    Bactrian was the language of Bactria in northern Afganistan. This language is considered as one of the Eastern Middle Iranian Languages which was used from the first to the ninth century. The remaining materials from this language include coins, seals, inscriptions and documents. In 1990s, many Bactrian documents were found amongst which the letters were of most importance as they gave much more information about the Bactrian language. These letters were mostly written on leather and cloth.In the present article, one of these letters named as “The Letter of Borzmihr” will be analyzed. This letter was written in thirteen lines and on very fine leather. First, the letter will be transcribed and translated into Persian and then a full etymological analysis will be presented.
    Keywords: Correspondence Techniques., Document, Borzmihr, Letter, Bactrian Language
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال