به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « زمستان » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه « زمستان » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • Sabereh Siavashi*, Zeinab Mahdavi Pilehvar

    The aim of this study is to compare the function of winter in the poems of two Iranian and Syrian poets, "Nima Yoshij" and "Mohammad AlMaghout" and is based on ecological critique. Ecological critique is a critique that considers the effect of physical position on the formation of the form and content of a work. Also, the relationship and interaction of three natural, artificial and social environments are examined in the form of this critique. Winter as a natural phenomenon has always been considered by poets and they have used it in their works as a symbol, or even as a natural phenomenon. The research method is descriptiveanalytical, based on the American school of comparative literature, which deals with the relationship between the poet's goals and the natural environment. The result of the research shows that winter in Nima's poetry is an instigator of insensitivity and tyranny in the society and is also a symbol for social unrest. But in Maghut's poetry, winter has an independent identity. Both poets care about their environment, and nature is a refuge for both of them to find safety from the harms that man himself causes.

    Keywords: Comparative Literature, Ecological Criticism, Winter, Mohammad Al-Maghout, Nima Yoshij}
  • فاطمه گل بابائی*، شیرزاد طایفی
    پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تامل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزه مطالعات میان رشته ای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی     توصیفی تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژه اخوان ثالث به مقوله موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شده موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیت های موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبوم های موسیقی «زمستان است»، «فریاد» و «هم آواز پرستوهای آه» به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبوم ها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیق پذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
    کلید واژگان: شعر نو, موسیقی, مهدی اخوان ثالث, زمستان, ظرفیت موسیقایی}
    Fatemeh Golbabaee *, Shirzad Tayefi
    The inseparable relation between literature and music is an issue that has always been considered in different times. The present research, which is categorized in interdisciplinary studies, with a descriptive-analytical approach, worked on the relation between literature and music in “Zemestan” poetry collection of Mehdi Akhavan Sales and Iranian instrumental music. Akhavan Sales’s special attention to the music of poetry and the multiplicity of published musical works based on “Zemestan” poems, made us to analyze and discover the musical potentials of this poetry collection. This paper works on three Iranian classical music albums: "Zemestan ast", "Faryad" and "Hamavaz -e- parastouha- ye- aah", to analyze musical works based on “Zemestan” poetry collection, and to specify the factors that create rhythm and music in Persian modern poetry. The outcome and results of this study notice the musical richness of Akhavan sales’s works, specially the versatility of his poetries with Iranian classical music.
    Keywords: Mehdi Akhavan Sales, new poetry, Zemestan, music, Musical potensials}
  • علیرضا صدیقی*
    بیژن نجدی هم شاعر است و هم شاعرانه داستان می نویسد. او برخی از داستان‎هایش را متاثر از برخی از اشعار معاصر نوشته، با این همه، تاثیرپذیری اش از دیگران باعث توقف خلاقیت داستانی اش نشده و وی را به تکرار متن اول وادار نکرده است. در جستار پیش رو روابط بینامتنی شعر «زمستان» اخوان و داستان «تاقچه های پر از دندان» اثر نجدی، بررسی و نشان داده شده است که نجدی در انتخاب عنوان، برخی از شخصیت ها، فضاسازی و انتخاب مکان، از زمستان متاثر است؛ اما باوجود الهام گیری از «زمستان»، به نقد اخوان یا جریان روشنفکری ناامید پس از کودتای 28 مرداد پرداخته و از این رو روایتی متفاوت با روایت او در شعر «زمستان» آفریده است. اخوان دلیل ناامیدی اش را در روایتش توضیح نمی دهد؛ اما نجدی با اشاره مستقیم و ارجاع به کودتای 28 مرداد، نشان می دهد از درخانه ماندن خسته است به همین دلیل، برخلاف اخوان از درون به بیرون یا از خانه به خیابان می آید.
    کلید واژگان: بینامتنیت, «تاقچه های پر از دندان», نجدی, زمستان, اخوان ثالث}
    Alireza Sedighi *
    Bizhan Najdi is a poet and writes his stories poetically. In some of his stories, Najdi has been influenced by some famous contemporary poems, nevertheless the influence has not stopped his creativity and it has not forced him to be an imitator of original works. In this article, intertextual relationships between “Taqchehaye por az dandan” by Najdi and “Zemestan” by Akhavan have been investigated. It would be discussed despite the initial inspiration from Akhavan, Najdi has criticised the current of hopeless intellectuals, after the coup d'etat of 28 August, and therefore has created a different narrative in poetry. Akhavan does not explain the reason for its disappointment in its narration, but Najdi, by pointing directly to the coup d'état of 28 August, shows that he is tired of staying at home, which is why, unlike Akhavan, he goes out from inside or out of the house.
    Keywords: Intertextuality, “Taqchehaye por az dandan”, Najdi, “Zemestan”, Akhavan Sales}
  • شیرزاد طایفی *

    هنرمندان، اندیشه ها و آرمان های خود را در قالب آثار هنری خود بیان می کنند. تقابل شخصیت ها و چگونگی و چرایی آن در انتقال پیام هنرمند به مخاطب، نقش مهمی دارد؛ زیرا قرار گرفتن ویژگی های شخصیتی و فردی متفاوت و گاه متضاد در کنار یکدیگر، سبب برجسته سازی آن ها و تاثیرگذاری بیشتر می شود. در پژوهش پیش رو به روش استقرایی- تحلیلی به نقد تقابل شخصیت ها در مجموعه اشعار «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا»ی مهدی اخوان ثالث در دو زمینه محتوایی و ساختاری پرداخته ایم. دستاورد پژوهش، گویای این است که اخوان ثالث در بازنمایی شخصیت ها، به خصوص شخصیت های اصلی به گونه ای تاثیرگذار، آن ها را در مقابل شخصیت های کاملا متفاوت می آورد، و نیز گاهی یک شخصیت را در ابعاد متفاوتی می نمایاند. شاعر در استفاده از این تقابل، به دنبال ابلاغ پیام های مستقیم و نمادین، تبیین رسالت شاعری و اجتماعی، بیان آرمان های خرد و کلان، و در نهایت بازگویی چه گونگی و چرایی صف آرایی اندیشه ها است. پژوهش در چنین زمینه هایی، ضمن گشودن دریچه جدیدی به روی مخاطب اثر هنری، وی را با زوایای اندیشه های شاعر آشنا می کند، می تواند مدخلی برای شناخت بخشی از مولفه های فرهنگ و هنر و اندیشه جامعه باشد.

    کلید واژگان: شعر معاصر, اخوان ثالث, تقابل شخصیت, زمستان, آخر شاهنامه, از این اوستا}
    Shirzad Tayefi*

    The artists express their paradigms and ideals within the framework of their artistic works. Diversity of characters and their quality and reason may play important role in conveying artist’s message to the audience since juxtaposition of different and sometimes opposite personality and individual traits can cause them to become more prominent with more influence. We have criticized diversity of characters in poetic collections of ‘Winter’, ‘The end of Shahnameh’, and ‘From this Avesta’ written by Mehdi Akhavan Sales in two content and structural fields using inductive- analytical method. The research achievement denotes that in representation of characters, especially the main characters Akhavan Sales puts them versus completely different characters and also sometimes he shows a character in various dimensions. Using such diversity, the poet looks for conveying direct and symbolic messages, interpreting poetic and social mission, expressing micro and macro ideals, and finally restating quality and reason for classification of paradigms. In addition to opening new windows toward audience of artistic work, study on such fields may familiarize him/her with viewpoints of poet’s doctrines and it can be an entry for recognition of some of elements of culture and art and doctrine of community.

    Keywords: contemporary poetry, Akhavan Sales, Character diversity, winter, End of Shahnameh, From this Avesta}
  • محمدرضا حسنی جلیلیان*

    از میان سروده های مهدی اخوان ثالث «زمستان» از همه مشهورتر است. در سروده های کردی پرتو کرمانشاهی هم ظاهرا شعری که به «ارمنی» مشهور شده از همه نام آور تر است. در این پژوهش این دو سروده از دیدگاه محتوایی و نشانه شناختی بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که پرتو در سرایش «ارمنی» در دو سطح تصویر کلی و نشانه ها از «زمستان» اخوان ثالث متاثر بوده است. در طرح کلی، پناه بردن شبانه فردی بی خانمان به ساقی، درخواست از او، عدم اعتماد به افراد و هراس از محیط و در سطح نشانه شناسی تقابل نشانه هایی همچون: لولی/ آواره، ترسا/ ارمنی، جام/ شیشه و مانند آن، از موارد مشترک در دو اثر است. اما در سطح تاویل معنایی نشانه هایی که شعر اخوان را تاویل پذیر کرده، بسیار روشن تر از شعر پرتو است. هر چند دو بیت از سروده پرتو نیز امکان تاویل متن و هم خوانی با سروده اخوان را فراهم می سازد. وجه افتراق دو اثر، طراوت و طنز سروده پرتو در مقابل جدیت شعر اخوان است.

    کلید واژگان: پرتو کرمانشاهی, اخوان ثالث, نقد نشانه شناختی, زمستان, ارمنی}
    Mohammadreza Hasanijalilian *

    "The Winter" Among the songs of the Mahdi Akavan sales is the most famous; and in the Kurdish poems of Parto Kermanshahi the most famous is a poem known as "The Armenian". In this research, these two poems have been studied and analyzed from a conceptive and semiotic perspective. The results showed that Parto was influenced by "the winter" of Akhavan at the tow levels of general image and in signs of "The Armenian". In an outline, sheltering a homeless person at night to the Butler, asking him, distrust against the people, and fear of the environment, and at the semiotics level, the opposition of signs such as: Luli / Displaced, the Christian / The Armenian, Cup / Glass, and Like it, are common in two works,but at the semantic interpretation level, the signs that have made the Akhavan's poem more interpretable, are moreclear than the Parto's signs. However, the two Caplets of Partoare capable to interpretation. The distinction between the two works, are the freshness and humor of theParto's poem, against the seriousness of the Akhavan's Poem.

    Keywords: Partv Kermanshahi, Akhavan sales, semiotic criticism, Winter, Armena}
  • مهتاب صادق نژاد *
    گفتگو مهمترین رکن ارتباطی ا نسان هاست . میخائیل باختین صاحب نظریه منطق مکالمه ، گفتگو را حاصل تعامل متقابل گوینده و شنونده می داند که در بستر اجتماعی شکل می گیرد . مروری انتقادی بر زندگی و حیات فکری و اندیشه های میخائیل باختین نشان می دهد که تاثیرات به سزایی بر « استالین » شرایط و فضای حاکم در زمان حکومت تک صدا و اس تبدادی شکل گیری و تبلور اندیشه ها و افکار و آثار او داشتند چنین دیدگاهی در مورد اخوان نیز صادق است ؛ اخوان چون باختین در فضای غیر دموکراتیک سکوت و سانسور پهلوی،دموکراتیک ترین سخنان را در اشعار خود نمودار می سازد و فریاد آزادی و آزادی خواهی سر می دهد و به مبارزه با تک صدای ی پهلوی می پردازد . اشع ار زمستان را می توان طلیعه ی چنین افکاری به شمار آورد . شاعر با استفاده از زبان و بیان سمبلیک اوضاع پرترس و تهدید و خفقان آمیز ایران پس از کودتا را نشان می دهد . عمده ترین شگردهایی که اخ وان برای فضا سازی گفت و گو به کار می گیرد عبارتند از : چند صدایی ، روایت ، بینامتنیت ، کاربرد ضمایر من و تو ، گزاره های خطابی . این مقاله به تشریح موارد ف وق در اشعار دفتر زمستان اخوان می پردازد.
    کلید واژگان: ميخائيل باختين, منطق مکالمه, چند صدايي, اخوان ثالث, زمستان}
    Mahtab Sadeghnejad *
    Dialogue is the most important link in humans. Mikhail Bakhtin, the dialoguelogic theoretician, considers dialogue as the result of interaction between the speaker and the listener, which is formed in the social context. A critical review of Mikhail Bakhtin's life and thoughts reveals that the conditions and atmosphere in the era of Stalin's dictatorship and authoritarian leadership had a profound impact on the formation and manifestation of his ideas and thoughts. Such kind ofattitude and ideology seems true for Akhavan Sales. Similar to what Bakhtin did, Akhavan Sales showed the most egalitarian words in his poems and calls of freedom and liberation in the non-democratic atmosphere of Pahlavi's silence and censorship and dealt with Pahlavi’sdictatorship. The poetry of the “Winter Collection” can be regarded as an advent of such thoughts. The poet, using the language and the symbolic expression, portrayed the perversion of Iran's post-coup condition.The most commonapproaches that the Akhavan Sales used for establishing dialogue was through polyphony, narration, intertextuality, using “I” and “you” pronouns, and addressing statements. This article outlines the above-mentioned points in the Akhavan Sales “winter collection” poems.
    Keywords: Mikhail Bakhtin, Dialogism, Polyphony, Akhavan, Winter collection}
  • سید احمد حسینی کازرونی*، یعقوب کیانی شاهوندی

    نویسندگان در این مقاله، سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث، در دو مجموعه «زمستان» و «آخرشاهنامه» را بازخوانی و بررسی کرده اند. بدین منظور، درونمایه و محتوای تمثیل های به کار رفته در سروده های دو مجموعه شعر یادشده را با تکیه بر منابع معتبر، مطالعه و بررسی نموده و دریافته اند که شاعر در این دو مجموعه، به روشی تازه دست یافته و اغلب شعرهای خویش را به شیوه ی تمثیلی و روایی سروده است. این تمثیل ها به ویژه در مجموعه ی زمستان، بیشتر از طبیعت و عناصر و پدیده های طبیعی محیط زندگی شاعر، مایه می گیرند. در این سروده ها، شاعر برای ترسیم مسایل اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خود و برای بیان عواطف و احساسات درونی خویش، از تمثیل های گوناگون بهره گرفته است. تمثیل های به کار رفته در این سروده ها، اغلب بیانگر احساس یاس و شکست شاعر درباره مسایل اجتماعی و انسانی روزگار اوست.

    کلید واژگان: اخوان ثالث, زمستان, آخر شاهنامه, تمثیل, سمبل}
  • دکتر فرهاد رجبی*
    شعر معاصر عربی و فارسی بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در واژگان، تصویری روشن از دغدغه های انسان معاصر، ارائه دهد. در این بین، شاعران به عنوان بخشی آگاه از اجتماع، ضمن وقوف بر این مهم، خود، روایتگران قصه حضور انسان و کاوشگران معنا در دنیای واژگان اند.
    جستار حاضر بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجه به پس زمینه های تاریخی و اجتماعی، واژگان چگونه می توانند در شکل بخشیدن به فضای معنایی یک شعر، موثر واقع شوند. به همین علت با انتخاب دو شعر از دو حوزه زبانی مختلف، به واکاوی معنایی مشترک پرداخته و کوشیده است تا کارکرد معنا را در «اغنیه للشتاء» صلاح عبدالصبور مصری و غزلی از محمدحسین شهریار، شاعر پارسی گوی، بر مبنای کارکرد اجتماعی شعر، مورد بررسی قرار دهد.
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارکردهای مختلف واژگانی در دو شعر، در راستای اعاده معانی مورد نظر، تاثیر گذار بوده و ضمن تامین وجوه زیباشناسی، در عملکردهای انسانی و اجتماعی نیز توفیق داشته اند.
    کلید واژگان: اجتماع, زمستان, شعر معاصر, عبدالصبور, شهریار, معنی شناسی, واژگان, ادبیات تطبیقی}
    Dr.Farhad Rajabi*
    Contemporary Arabic and Persian poems tend to use the capacities of present vocabularies to show a clear picture of contemporary human beings’ challenges. Within this,, poets as the sophisticated people of every society, not only are aware of the importance of them, but also they themselves present the story of human and the explorer of meaning among the world of words.Present research tries to answer an important question that is, based on historical and social background, how can words influence in forming this meaning atmosphere of a poem? As a result, by choosing two poems in two different linguistic realms, it tried to explore the sharing meaning, and struggled to search the function of meaning in “Oghniyaton Leshsheta” from “Salah Abdossabuor” and a lyric from Shahryar – Persian ancient poem-also investigated their social function.The obtained results will show that different functions of the words in two poems based on meaning were effective, by fulfilling aesthetic aspect, they were also successful in social and human functions.
    Keywords: society, winter, Contemporary poems, word}
  • حسین خسروی*
    مهدی اخوان ثالث (م. امید) از مشهورترین چهره های شعر معاصر ایران است. وی در سال 1307 شمسی در مشهد متولد شد و در شهریورماه 1369 در تهران درگذشت. اخوان در طول عمر هنری خود مجموعا یازده دفتر شعر، سه دفتر گزینه اشعار و چند اثر منثور (مقاله، تحقیقات ادبی و قصه) منتشر ساخت.
    مشهورترین دفتر شعری اخوان، «زمستان» و مشهورترین شعر این دفتر نیز «زمستان» است که در این نوشتار بررسی شده. زمستان در قالب آزاد (نیمایی) و در بحر هزج (مفاعیلن) سروده شده است. دارای دو قافیه بیرونی و درونی است و از ردیف نیز برخوردار است. از دیگر ویژگی های آن، توجه به موسیقی شعر است که از طریق واج آرایی، تناسب و تکرار ایجاد شده است.
    «زمستان» از لحاظ تصویری بسیار غنی است و نزدیک به سی تشبیه، کنایه، استعاره و نماد دارد. آرکائیسم زبانی که از ویژگی های سبک شخصی اخوان است در آن نمود بارزی دارد. بیش از سی مورد باستان گرایی واژگانی و نحوی در آن دیده می شود. چندین ترکیب نو و چند اصطلاح محاوره ای نیز در آن وجود دارد.
    کلید واژگان: اخوان ثالث, زمستان, شعر آزاد, باستان گرایی, نماد}
  • حسین پاینده
    آراء و نظریه های فیلسوف و نظریه پرداز برجسته فرانسوی ژاک لاکان، هم مبتنی بر مفاهیم بنیادین روانکاوی فرویدی است و هم این مفاهیم را با به کارگیری مجموعه ای از اصطلاحات و روش شناسی های نو بسط می دهد. تبیین لاکان از مفهوم ضمیر ناخودآگاه، نمونه خصیصه نمایی از تکمیل و تعدیل نظریه روانکاوی کلاسیک است. توجه لاکان به زبان، خود یکی از ویژگی های فرویدی اندیشه اوست. اما جایگاه و اهمیت زبان در تبیینی که او از ضمیر ناخودآگاه به دست می دهد، از محدوده ملاحظات عام زبانی (آن چنان که در نظریه فروید می توان دید) بسیار فراتر می رود. لاکان با بهره گیری از (و هم زمان تعدیل) زبان شناسی سوسوری، چهارچوب نوینی برای فهم مفهوم ضمیر ناخودآگاه ایجاد می کند، چهارچوبی که در نظریه فروید وجود ندارد و خود نمونه ای است از بسط و گسترش روانکاوی به شیوه ای میان رشته ای.
    در نوشته حاضر، نخست نظریه پردازی های زبان مبنایانه لاکان درباره رشد روانی سوژه را تبیین خواهیم کرد. به این منظور، به طور خاص دیدگاه او را درباره «ساحت خیالی» و «ساحت نمادین» و مفاهیم وابسته به این دو اصطلاح مهم بررسی می کنیم. سپس در بخش پایانی این نوشتار، کاربردپذیری مفاهیم لاکانی در نقد ادبی را در قرائتی نقادانه از شعر معروف «زمستان» سروده مهدی اخوان ثالث خواهیم سنجید.
    کلید واژگان: لاکان, زمستان, ساحت خیالی, مرحله آینه, ساحت نمادین, حیث واقع}
    Hossein Payandeh
    The Views and theories of the prominent French philosopher and theorist Jacques Lacan are based on the fundamental concepts of Freudian psychoanalysis and at the same time expand these concepts by a set of new terminologies and methodologies. Lacan’s theorisation of the unconscious is a characteristic example of his complimenting and modifying of the classical psychoanalytic theory. The attention that Lacan pays to language in his theory is indicative of the Freudian basis of his thought. However, the status and importance of language in his theory of the unconscious go further beyond Freud’s general linguistic considerations. Drawing on, and at the same time modifying, Saussurian linguistics, Lacan proposes a new framework for understanding the concept of the unconscious, a framework which cannot be found in Freudian psychoanalysis and which is itself an instance of interdisciplinary expansion of psychoanalysis. The present study starts with an exposition of Lacan’s language-based theorisation of the subject’s psychic development. With this end in view, the Lacanian concepts of the “Imaginary Order”, “Symbolic Order” and other related concepts will be examined. In the final section of the study, the applicability of Lacanian psychoanalysis to the examination of literary texts will be examined in a critical reading of the modern Iranian poet Mehdi Akhavan-Salles’s celebrated poem “Winter”.
  • علیرضا انوشیروانی
    از نظرپی یر گیرو، زبان شناس فرانسوی، همه چیز نشانه است و نشانه شناسی که علم نشانه هاست همهء دانایی و تجربهء انسان را در بر می گیرد. بنابراین بسیاری از حوزه های فکر و اندیشه را می توان در قالب اصول نشانه شناسی بررسی و تحلیل کرد. شعر به لحاظ رمزگان هنری و پیام زیباشناختی آن، از نظام نشانه ای پیچیده ای برخوردار است. مقالهء حاضر، نگرشی است نشانه شناختی به شعر زیبای «زمستان» اخوان ثالث و بر این اصل استوار است که شاعر ابداع گر نشانه هاست و از طریق نشانه ها و روابط حاکم میان آن ها معنا را به خواننده منتقل می کند. نوع نشانه های به کار رفته در شعر «زمستان»، انسجام ساختاری، روابط هم نشینی و جانشینی بین این نشانه ها و چینش و تلفیق تصاویر شاعرانهء آن، همگی به طرف وحدت شعری حرکت می کند و شاعر را قادر می سازد تا به زیباترین شکل، تجربه حسی و روانی خود را به خواننده القا کند.
    کلید واژگان: نشانه شناسی, ساختارگرایی, گیرو, اخوان ثالث, زمستان, شعر معاصر}
  • منظومه شکار اخوان ثالث
    عبدالامیر چناری
    اهداف این پژوهش بررسی ویژگی های سبکی منظومه شکار و تحلیل و نقد آن می باشد. به عنوان شیوه پژوهش، در این مقاله از معیارهای شناخته شده در سبک شناسی، بیان، بدیع، نقد ادبی و داستان نویسی، در جهت تحلیل سبک شناختی و نقد اثر مذکور استفاده شده است. نتایج پژوهش از قرار ذیل می باشد: 1) ویژگی های سبکی این منظومه عبارتند از: زبان رمزی(symbolic) اشارات و دلالتهای ضمنی فراوان؛ توصیف؛ ایجاز، زبان ساده، به کار بودن از جنبه های نحوی، معنایی و واژگان روز، همراه با حداقلی از باستان گرایی(archaism) در واژگان، استفاده فراوان از تشبیه و محسوس بودن مشبه به در تشبیه ها، استفاده فراوان از شخصیت بخشی و صنایع لفظی بدیع، به ویژه واج آرایی (alliteration) و جناس، و در مقابل، کم اعتنایی به کنایه و صنایع معنوی بدیع 2) این منظومه با توجه به رمزی بودن و درونمایه فلسفی، تا حدی ادامه شیوه منظومه سرایی نیما یوشیج شمرده می شود، اما به دلیل استفاده از نمادها و ویژگی های بلاغی بر گرفته از سنت شعر فارسی، گرایش بیشتر به وضوح معنا (در قیاس با نیما) و قالب نیمه سنتی منظومه، اخوان ثالث شیوه ای متفاوت با روش نیما یوشیج اختیار کرده است و آن تلفیق سنت و نوگرایی است.
    کلید واژگان: منظومه, صیاد, شکار, زمستان, اخوان ثالث, نیما, افسانه, تشبیه}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال