به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عراقی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عراقی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سمیه میکده، یدالله شکری*، عبدالله حسن زاده میرعلی
    بینامتنیت رویکردی نوین در خوانش و نقد متون ادبی است که بر مبنای آن هر متنی بر پایه متن های پیشین خود شکل می گیرد. هیچ متنی نیست که به طور کاملا مستقل، تولید یا حتی دریافت گردد. ژرار ژنت در نظریه بینامتنیت سه نوع پیوند: صریح و اعلام شده، غیر صریح و اعلام نشده و ضمنی را در میان دو یا چند متن مطرح می کند. از آنجا که متن های عرفانی از ارتباط منسجم تر و دقیق تری برخوردارند، نظریه ی بینامتنیت در این گونه از متن ها می تواند بسیار موثر واقع شود. دو کتاب سوانح العشاق غزالی و لمعات فخرالدین عراقی، از جایگاه استواری در میان متون عرفانی برخوردار هستند. کشف و شناخت روابط بین این دو متن، به ما برای شناخت ویژگی های برخی آثار که از متون عرفانی تاثیر پذیرفته اند، یاری می رساند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق تاثیرپذیری عراقی از غزالی را یافته و براساس نظریه بینامتنیت بررسی کرده به این نتیجه رسیدیم که عراقی در نگارش لمعات از نظر زبانی، مستقل بوده ولی به ساختار و محتوای سوانح نظر داشته اما به شیوه افزایشی و دگرگونی عمل کرده و با اقتباس از مطالب سوانح، خود به تعبیر و تفسیر پرداخته و در مواردی مطالبی را حذف و مطالب دیگری را افزوده است.
    کلید واژگان: بینامتنیت, غزالی, عراقی, سوانح العشاق, لمعات}
    Somayeh Meykadeh, Yadollah Shokri *, Abdollah Hasanzadeh Mirali
    Intertextuality is a new approach to reading and criticizing literary texts. According to this theory, each text is formed by borrowing from previous texts. In other words, no text is produced independently. Gérard Genette, a theoretician in this field, proposes three types of links between literary pieces: explicit and announced, non-explicit and undeclared, and implicit between two or more texts. Since mystical texts present a more coherent and precise communication, the theory of intertextuality can be applied very effectively to such texts. Ghazali's Sawānih and Fakhreddin Iraqi's Lama’at are two of the well-known mystical texts. Discovering the relationship between these two texts, hence, helps us know the characteristics of some works that are influenced by mystical texts. In this article, a descriptive-analytical method is used to find examples of Ghazali’s influences on Iraqi based on the theory of intertextuality. Findings suggest that in writing Lama’at, Iraqi is independent in terms of language, but he has made intertextual use of Sawānih’s structure and content: He has added points to the original writing and has altered several points from Sawānih, interpreting various parts of the former piece, deleting some parts, and adding some others.
    Keywords: Intertextuality, Ghazali, Iraqi, Sawānih, Lama’at}
  • منصوره برزگرکلورزی*، ناصر محسنی نیا، رضا چهرقانی
    مقاله حاضر به بررسی مفهوم «ولایت» در آثار فخرالدین عراقی و عبدالغنی النابلسی به عنوان یکی از عناصر و مولفه های مهم و مطرح عرفان و تصوف اسلامی می پردازد و هدف از تطبیق آرای آنان، بیان میزان شباهت ها و تفاوت های آن ه است. نتیجه این بررسی تطبیقی مفهوم ولایت در آثار عراقی و نابلسی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بیانگر این شباهت اصلی است که در اندیشه عراقی و نابلسی، «ولی» به دو معنای «انسان کامل» حقیقی و «پیر و شیخی» است که به مرتبه فنا، مقام عاشقی و شهود دست یافته است. از این نظر، می توان گفت که ولایت در اندیشه نابلسی و عراقی بیشتر بر مدار اندیشه های محیی الدین ابن عربی می گردد و این اشتراک فکری آنان می تواند حاصل شرح آثار ابن عربی به ویژه فصوص الحکم او به وسیله آنان باشد. مهم ترین تفاوت های دو نامبرده و سلسله طریقتی آنان در مفهوم مورد بحث این است که ولایت در آثار عراقی و سهروردیه، «گزینشی و وهبی» از سوی حق تعالی است، اما در نابلسی و نقشبندیه، جنبه «اکتسابی» دارد. از این نظر، عراقی و سهروردیه معتقدند که برای ولایت باید عنایت الهی شامل حال فرد شود و نیز ولایت از منشور خاتم الانبیاء و انسان کامل خواهد بود، اما در اندیشه نابلسی و نقشبندیه، اولا هر کسی می تواند به مقام ولایت دست یابد و ثانیا ولایت خاصه، حاصل تجلی بی واسطه ولایت حق پس از تحقق فنای بنده است.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, سهروردیه, نقشبندیه, عراقی, نابلسی, ولایت}
    Mansoureh Barzegar Kalorazi *, Naser Mohseninia, Reza Chehraghani
    The present article examines the concept of "Wilayat" in the works of Iraqi and al-Nabulsi, as one of the important elements of Islamic mysticism and Sufism, and the purpose of comparing their votes is to express their similarities and differences. The result of this comparative study is the concept of Wilayat in Iraqi and Nablusi’s works, which has been done by descriptive-analytical method, expresses this main resemblance that in Iraqi’s and Nablusi’s thought, "Wali/Vali" means two real "al-Insān al-Kāmil" and "Pir" who have attained the rank of Fana, the status of a lover and intuition. From this point of view, it can be said that in Nablusi’s and Iraqi’s thought, the Wilayat is more focused on the ideas of ibn Arabi and this intellectual commonality of theirs is, above all, the result of the description of Ibn Arabi's works, especially Fusus al-Hakam by them. But the most important difference between the two mentioned, and their dynasty in the concept in question is that in the Iraqi and Suhrawardi works, the wilayat is "Wahhabi" by God, and in Nablusi's and Naqshbandi's thought, it has an "acquired" aspect. From this perspective, Iraqi and Suhrawardiyeh believe that for the Wilayat, divine care must be taken; also it will be from the charter of Khatam al-Anbiya. But in Nablusi's and Naqshbandiyya's thought, first of all, anyone can reach the position of Wilayat, and secondly, special Wilayat is the result of the immediate manifestation of the God's Wilayat after the realization of individual annihilation.
    Keywords: Islamic mysticism, Suhrawardiyeh, Naqshbandiyyah, Iraqi, Nablusi, Wilayat}
  • محمدجواد شمس، مجید فرحانی زاده*
    پژوهش حاضر به بررسی مفهوم عارفانه درد در دیوان اشعار فخرالدین عراقی می پردازد. این درد که همان درد دورافتادگی از خداوند است، جان بنده را از خواب غفلت بیدار و دلش را به دیدار دلدار مشتاق می کند و به جست وجو و طلب کوی یار می کشاند. گفتنی است دردمندی عارفانه در اشعار عراقی، به دو گونه متفاوت مطرح است: نخست به شکل دردی ناخوشایند و سهمناک که ذاتا مطلوب طبع محب نیست و تحمل این درد برای او بسیار دشوار و گاه ناممکن است، اما محب برای تکامل روحی و تعالی معنوی ناچار است نسبت به درد صبور و شکیبا باشد، تا روزی که به مقام وصال نایل و دردش درمان شود.درد دوم به شکلی لذت بخش و شیرین نمود یافته است، به گونه ای که عاشق بدان تمایل دارد و آن را درمان تلقی می کند. بنیان این پژوهش بر اساس بررسی مفهوم درد، در دو نگرش معرفتی است: نخست نگرش بعد و دوری، دوم نگرش قرب. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی هندسه فکری عراقی را در باره معرفت درد قابل تفسیر می کند و تناقض موجود در شناخت درد در دیوان او  را با تکیه بر نگرش های یادشده تا حدودی مرتفع می سازد.
    کلید واژگان: عراقی, درد, درمان, بعد, قرب}
    Mohammadjavad Shams, Majid Farhanizadeh *
    The present study examines the mystical concept of distress in the poems of Fakhr-al-Din Iraqi. The concept refers to the separation from God; it awakens the soul of man from forgetfulness, makes him/her eager to meet the Beloved and leads him/her to seek God. The mystical concept of distress is presented in Iraqi poetry in two different ways: First, in the form of an unpleasant and intense pain that is not never desired by the devotee and it is hard and sometimes impossible for him/her to bear it; but, in order to achieve spiritual development, she/he has to be patient until reaching God. The second manifests itself in a pleasant way, so that the lover desires it and considers it as a cure. With regard to the concept of distress, the present study examines the two concepts of nearness (gorb) and distance (bod) from an epistemological perspective. Also, by using descriptive-analytical method, an attempt is made to study the issue of distress in Iraqi intellectual system, and to resolve the contradiction on the issue of distress in his poetry divan.
    Keywords: Fakhr-al-Din Iraqi, distress, Treatment, Nearness (gorb), Distance (bod)}
  • شاهرخ محمدبیگی، علی صابری، سکینه طالب زاده

    واژه خرابات در ادبیات فارسی و به طور اخص در ادبیات عرفانی، از واژه‌های پر بسامد و انگشت نماست. به علت معانی گوناگون و گاه متضادی که این واژه هزار رنگ در ادب عرفانی پذیرا گردیده، در متون نظم و نثر فارسی به کرات از خرابات و خراباتی، سخن به میان آمده، و به خصوص، متون نظم و نثر عرفانی، سرشار از این واژه متناقض نماست؛ چرا که هر شاعر و نویسنده پارسی زبان، از ظن خود یار خرابات شده است. در این مقاله، معانی مختلف این واژه در ادب پارسی کاویده شده، و نظر تعدادی از نویسندگان و شاعران پارسی زبان، و به صورت خاص، دیدگاه عارف سوخته‌جان، فخرالدین عراقی در این زمینه به تفصیل بیان گردیده است.

    کلید واژگان: خرابات, عرفان, خراباتی, عراقی, سنایی, عطار, معنای حقیقی, معنای مجازی}
    Shahrokh Mohammad Beigi, Ali Saberi, Sakineh Talebzadeh

    The word “kharābāt” in Persian literature, and especially in mystical literature, is one of the most frequent words. Due to various and sometimes contradictory meanings of this word which has thousand colors, it has been accepted in mystical literature. In the texts of Persian poetry and prose the word kharābāt and kharābāti (who belongs to kharābāt), and in particular, in the texts of mystical poetry and prose which are full of this contradictory word, because each Persian poets and writers use the word kharābāt in the different meanings. In this article, the different meanings of the word have been explored in Persian literature, and also the point of views of many Persian-speaking writers and poets, and in particular, the point of view of mystic Fakhr-al-Din Iraqi, have been explained in detail in this regard.

    Keywords: Kharābāt, Mysticism, Kharābāti, Iraqi, Sanai, Attar, Real Meaning, Virtual Meaning}
  • عبدالرضا سیف، علی محمد موذنی، علی اصغر فراز*

    موسیقی لفظی شعر که به جمال شناسی شعر اطلاق می شود، بزر گ ترین عامل سحرآمیز است که مخاطب را متحیر می سازد. قافیه و ردیف در این دامنه، مانند یک مرجع در موسیقی هر بیت، نقشی بسیار برجسته به عهده دارد. در این جستار، قافیه و ردیف در دیوان عراقی از زوایای گوناگون، به شیوه توصیفی- تحلیلی، مورد ارزیابی و پردازش قرار گرفته و نتیجه چنین شده است: غزل ها، دارای وزن های متداول و پرکاربرد هستند. فهمیدن کلام در غزل ها آسان و روان است. 63 درصد از قافیه ها، به هجای کشیده و به شکل قافیه مردف بوده، به ردف اصلی ختم شده اند و دارای کشش لازم در موسیقی کلمه هستند و 24 درصد قافیه ها به هجای ساده ختم شده، دارای حرف روی مصوت یا ردیف هستند و کشش و شرایط لازم برای روانی موسیقی را دارند. 64 درصد از غزل ها دارای ردیف هستند و بدین ترتیب، حرف ساکن پایان واژه قافیه در بیشتر غزل ها به خوبی تلفظ شده، موسیقی کامل برقرار گردیده است. ارتباط آوایی واحدهای زنجیری و زبرزنجیری در زنجیره گفتار، بین قافیه و ردیف و سایر واژه ها در هر بیت، دارای هارمونی دلپذیر و موسیقی فاخر و زیبایی است؛ ولی در غزل ها، تکرار قافیه، ردیف و مطلع، زیاد به چشم می خورد.

    کلید واژگان: عراقی, موسیقی کناری, قافیه, ردیف, هارمونی}
    Abdolreza Seyf, Ali Mohammad Moazzeni, ALIASGHAR FARAZ *

    The verbal music in poem, named  aesthetics, is the first and most important element of the beauty of poem and can fascinates addressee. Rhyme, radif in verbal music plays a very important role and serves as a pillar and reference in the music of every line. In this text, we explore types of rhyme and radif and their musical roles in Iraqi's sonnets. Iraqi is the great mystic and poet who lived in 7th century. We evaluated rhyme and radif, used in his poem book from different angels, in a descriptive-analytical way. The following results were achieved: Sonnets, have used common and frequently used rhythms.  His expression is fluent and understandable. 63% of the rhyme words  are ended with high syllable, in form of obligated  mordaf  to main redf and absolute mordaf to main redf. This issue provides the context for music of word and beautifies the thoughts. 24% of the rhymes ended with simple syllable have been in obligated and absolute form. In these  rhymes, for having the necessary condition for fluency of the music, vowels or a suitable radif with a high syllable have been used. 64% of Iraqi's sonnets have radifs, so the last consonant of the rhyme with poor pronunciation in these sonnets is well-pronounced and the necessary music of the poem is achieved. The phonetic relationship between the chains and sub-chains in the chain of words, between rhyme and radif, and the other words in each line has a good harmony and nice beautiful music.But in Iraqi's sonnets, contents are similar and  imagination is low, and repetitions of rhyme,  radif and the first line (Matla') are in excess of need.

    Keywords: Iraqi, peripheral Music, rhyme, Radif, harmony}
  • Ahmad Farshbafian *
    Love is one the key concepts in Ibn Arabi mysticism that provides the base of the creation of existence. Ibn Arabi has own logic and style for expressing the truths of love. For this reason, Henry Corbin uses “dialectic of love” for Ibn Arabi style. He considers love as an essence that its truth is not obvious, since it is perceivable by experience, it has no unknown truth, because it can be understood by knowledge of presence (Farhanipour, 2015:46- 47). Fakhreddin Eraqi is one of the eminent scholars that have propagated the ideas of Ibn Arabi. Eraqi has reflected his ideas on love in his works including Lamat(Tastes) Oshaq Nameh( the Book of Lovers) and Ghazals. He is sometimes the narrator of Ibn Arabi thoughts in this scope and sometimes he retell his intuitions and observations in love. This article aimed at studying Iban Arabi ideas on love in Eraqi ghazals. This research was conducted by content analysis and the main ideas and thoughts of Ibn Arabi and Eraqi on love have been compared. The results showed that Eraqi’ ghazals are influenced by Ibn Arabi dialectic of love and the main difference lies in the manner of poetic expression and imaginative language of Eraqi.
    Keywords: dialectic, love, Ibn Arabi, Eraqi, ghazals, kindness}
  • محمدصالح امیری، سید احمد حسینی کازرونی، سید جعفر حمیدی
    فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه ها و تجربه های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جمله ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایه های عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عراقی عارفی نواندیش می باشد که از این رهگذر توانسته است افکار تازه خود را در ساختی هنرمندانه و متفاوت از زبان رسمی صوفیان به مخاطبان خویش عرضه نماید. در این پژوهش، با طرح این پرسش که عناصر بلاغی، جدای از ارزش های هنری و ادبی چه نقش های دیگری به خود می توانند بگیرند، تلاش می شود تا جایگاه و کارکرد آرایه هایی چون؛ تناقض و طنز، کنایه، اغراق و استعاره در زبان عرفانی عراقی تعیین گردد. می توان گفت کاربست ویژه این صناعات و آرایه ها در کلام عراقی، سبب شده است تا با شکل گیری رویکردی هنری به اندیشه های باطنی، این افکار و اندیشه ها به گونه ای مطلوبتر ترسیم گردند.
    کلید واژگان: عراقی, عرفان, عناصر بلاغی}
  • محمدصالح امیری، سیداحمد حسینی کازرونی، سیدجعفر حمیدی
    فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه ها و تجربه های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. در این پژوهش،شخصیت پیر به عنوان یکی از عناصر بنیادین عرفان بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این تحقیق آن است که کاربست نشانه زبانی پیر در عراقی به گونه ای است که آن را از ژرف ساخت و کارکردی متفاوت با شخصیت رسمی و سنتی پیر برخوردار کرده است. در این رویکرد تازه، جایگاه پیر دیگر نه در منبر و مسجد که در میخانه است و بیش از آنکه اهل وعظ و گفتار باشد، در پی عمل و کردار است. می توان گفت کاربست متفاوت نشانه زبانی پیر در کلام عراقی کوششی است برای بازسازی شخصیت تخریب شده پیر در روزگاری که بازار گرم زهد ریایی، سبب گسترش بی اعتمادی و تردید نسبت به حوزه دین، در میان مردم شده بود.
    کلید واژگان: نشانه شناسی, عراقی, عرفان, پیر}
  • زهرا غریب حسینی، محمدرضا صرفی *

    آرا و اندیشه های ابنعربی، عارف بزرگ قرن هفتم، بلافاصله پس از انتشار مورد توجه و اهتمام عارفان متعددی قرار گرفت و جریانهای گوناگون عرفان عملی و نظری را تحت تاثیر خود قرار داد. گروه بیشماری در داخل ایران به شرح و ترویج اندیشه های ابنعربی پرداختند. فخرالدین عراقی، یکی از ناقلان مهم آثار ابنعربی است. وی گاه با بیان علمی دقیق و گاه در قالب تعبیرهای شاعرانه، به تحلیل و ترویج مباحث فلسفی و عرفانی ابنعربی پرداخته است. در این میان، گاه اندیشه های وی با ابنعربی تطابق کامل دارد و گاه توام با نوآوری است که در نتیجهی تجربهی عارفانه ی خود عراقی و در نتیجهی کشف و شهود به آنها دست یافته است. نمود اساسی این اندیشه ها، در قلمرو نظام هستی است. از این جهت بررسی تطبیقی آرا و اندیشه های این دو عارف بزرگ ضروری مینماید. در این مقاله با استفاده از روش سندکاوی و با بهرهگیری از فنون تحلیل محتوا به شکل تطبیقی گزاره ها و اندیشه های بنیادین عرفانی که محور پاره ای از اندیشه های دیگر است و قلمروهایی چون هستی شناختی، حضرات خمس، عشق، اعیان ثابته، تجلی، مورد بررسی قرار گرفته است. از مهمترین یافته های این پژوهش آن است که عراقی به شدت تحت تاثیر اندیشه های ابنعربی است و کمتر اندیشهای از اندیشه های عارفانه و فلسفی ابنعربی را میتوان در نظر گرفت که در آثار عراقی بازتاب نیافته باشند. نوآوری عراقی در بهره گیری از این اندیشه ها از در چشم انداز تاویل و تخیل شاعرانه جلوه گر میشود.

    کلید واژگان: ابنعربی, عراقی, تحلیل تطبیقی, هستیشناسی, حضرات خمس}
    Zahra Gharib Hosseini, Mohammad Reza Sarfi

    Mystics have paid special Attention to the reflections and thoughts of Ibn-e-Arabi - the greatest mystic of the seventh century H.S.- immediately after their dissemination. Afterward, he has had a great impact on different areas of theoretical and practical mysticism and many in Iran have tried to explain and disseminate his thoughts. Fax rod- din Iraqi is one of the best expositors of his works. Iraqi Occasionally analyzed and disseminated his mystical and philosophical subjects with detailed scientific expressions and sometimes with poetical phrases. Some views of Ibn-e-Arabi have been adapted to his. But sometimes they are accompanied by innovation which has been achieved as a result of his mystical experience as well as his intuition. The basic representation of these thoughts is in the realm of the cosmos. Because of this, comparative analysis of the thoughts and ideas of these two great mystics is crucial.The method according to which the principles of this paper were gathered together was library based and the gained results were analytically and descriptively put forward. Areas such as Fundamental Mystical Reflections, Mystical Ontology, Five Divine Existences, Love, World of Prototype, Manifestation, Perfect Man and Authority were analyzed. One of the most significant results of this study was that Iraqi was impressed with Ibn –e-Arabi’s views and you couldn’t find mystical and philosophical thoughts of Ibn-e-Arabi which was not reflected in Iraqi’s works. Iraqi’s innovation in applying these thoughts was represented itself in poetic imagination and explanation of the poet.

  • محمدحسین کرمی
    این مقاله با توضیحی درباره ترجیع بند هاتف اصفهانی به عنوان محور اصلی بحث آغاز شده و سپس به بیان تاریخچه مختصری از ترجیع بند و مزیتها و کاربردهای آن پرداخته است. پس از آن از وحدت وجود و پیوندش با عرفان و تصوف سخن به میان آمده و زمان رواجش در شعر فارسی مورد بحث قرار گرفته است.
    برای اینکه دوره زندگی و سروده شدن ترجیع بند ها و نحله فکری شاعران مشخص شود، بخش قابل توجهی از این مقاله به معرفی شاعرانی که ترجیع بندی با مضمون و وزن و بحر ترجیع بند هاتف اصفهانی سروده اند، اختصاص دارد و ترجیع بند آنها مورد بررسی قرار می گیرد؛ یعنی ترجیع بندهایی با موضوع وحدت وجود که در بحر خفیف مسدس مخبون محذوف یا اصلم بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن (فع لن) سروده شده است. چون تاریخ ادبیات ذبیح الله صفا بهترین منبع تحقیقی در این خصوص بود، عمده مطالب این بخش، به طور بسیار مختصر از این کتاب نقل شد.
    در این مقاله شانزده شاعر شناسایی شده اند که ترجیع بندهایی با این ویژگی ها سروده و برخی از آنها دو ترجیع بند داشته اند. مجموعا در این مقاله 21 ترجیع بند شناسایی و معرفی شده است.
    این نوع ترجیع بند از قرن هفتم هجری بوسیله فخرالدین عراقی آغاز شد و بوسیله اوحدی مراغه ای، خواجو، ناصر بخارایی، سلمان ساوجی، شمس مغربی، شاه نعمت الهت ولی، شاه داعی شیرازی، جامی، بابافغانی، اهلی، اشرف مراغی و فهمی استرآبادی دنبال گردید تا به هاتف اصفهانی رسید و پس از آن با شاعرانی چون فرصت الدوله شیرازی ادامه یافت. جالب است که با وجود این همه سابقه و در حضور این همه شاعر بزرگ، تنها هاتف اصفهانی و ترجیع او، معروف شده است و این امر نشان از موفقیتی شگفت انگیز در سرودن شعری معجزه آسا دارد.
    کلید واژگان: هاتف اصفهانی, ترجیع بند, وحدت وجود, عراقی, اشرف مراغی, بیت برگردان}
    Mohammad Hosein Karami
    The celebrated poem of Ahmad Hatif of Isfahn, known in Persian as the Hatef’s Tarjiband is studied in the present paper from a historical point of view to reveal the status of this poet in Persian poetry, as well as its mystical content. First a short history of Tarjiband as a poetic form is revised, then the sixteen poets who have written a mystical Tarjiband are presented. All of these Tarjibands have the same rhythm and the refrain “He is one and there is naught but He” after each strophe. The total number of these Tarjibands is twenty one because some of these sixteen poets have written two Tarjibands. Searching the Persian poetical texts it is found that this kind of Tarjiband was begun from seventh century by Fakhr al-Din ‘Araghi and other poets before Hatif. Forsat al-Dowleh, a poet from Shiraz has continued this tradition. But among all these similar poems it is the work of Hatif that is rested popular and the others are approximately forgotten.
  • مریم شعبانزاده
    یکی از کتب مهم در زمینه ی شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسنده ی دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمه ی دیوان فخرالدین عراقی، تصحیح سعید نفیسی با نام من اصطلاحات فخرالدین عراقی آمده است و دیگری با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزیز نسفی منسوب است.
    شباهت فراوان مطالب این سه کتاب، چه در تقسیم بندی مطالب و چه در مدخل ها و معانی ذکر شده، اندیشه را به یکی بودن سه کتاب سوق می دهد. گویا یک نسخه اصل بوده و نسخه های دیگر با کمی تغییر در مقدمه یا تحریف و تصحیف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نویسندگان فوق تردید است. به هر ترتیب تا یافتن نسخه های منقح ورفع شبهه با شواهد و براهین کافی، نمی توان در خصوص نام مؤلف این کتاب حکم قطعی صادر کرد. همچنین توجه به مندرجات دو کتاب دیگر در کنار نسخه های اساس، می تواند امکان تصحیح دقیق تری از کتاب رشف الالحاظ فراهم کند.
    کلید واژگان: تصحیح متن, رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ, حسین بن الفتی تبریزی, عراقی, عزیز نسفی}
    Maryam Shabanzadeh
    One of the important books on symbolic words and expressions of Sufism is Rashf-ol-Alhaz fi Kashf-ol- Alfaz by Sharaf id-Din Hosein Ibn-e Olfati Tabrizi, edited by Najib Mayel Heravi. The book consists of 300 mystical and Gnostic expressions. The same contents are attributed to both Fakhr id-Din Araqi in an appendix to his Divan, edited by Saeed Nafisi, as "Estelahat-e Fakhr id-Din Araqi", and to Aziz Nasafi, in a book entitled "Loqat va Estelah-at-e Orafa". The overall sameness of the three copies, whether in their divisions of the contents or in their entries and definitions, proves that one of them must have been the original book. Yet, misattribution of the book to these two authors is not in doubt; nor is it possible to identify the real author unless a reliable copy is available. Relying on the exhaustive review of all the available copies and manuscripts, and the analytical- comparative study of them could provide a text with a careful edition.
  • محمود براتی
    عراقی شاعر ی سخنور و شارحی هنرمند است که علاوه بر توانایی در شعر های پرشور و حال عارفانه، در نثر شاعرانه و بیان هنرمندانه مفاهیم بلند عرفانی، نمونه ای عالی و قابل توجه ارائه داده است. لمعات عراقی در عین بیان و تبیین اندیشه های عمیق عرفانی ابن عربی، نثری شاعرانه و جذاب ارائه می دهد که محصول پختگی و کمال نثر فارسی در قرن هفتم است. نثری که همچون شعر، مجال آن را یافته تا مضامین و اندیشه های بلند عرفانی را در خود جای دهد. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های سبکی لمعات عراقی و اندیشه های والای آن، پیش چشم نهاده شود.
    کلید واژگان: عراقی, لمعات, سعدی, نثر فارسی, فصوص الحکم}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال