به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عرفا » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عرفا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین اسماعیلی *، مهدی تدین، عطامحمد رادمنش
    محبت و محنت دو گوهر گرانقدری است که در اغلب اوقات در عشق بی بدیل انسان به محبوب و معشوق حقیقی اش نمایانگر است این دو واژه گران سنگ تنها با تفاوت در یک نقطه، معنایی بسیار متفاوت با یکدیگر دارند و با وجود این تفاوت به گونه ای با یکدیگر همنشین و به هم نزدیکند که هر کجا نام محبت آورده شود واژه محنت بی درنگ در ذهن تداعی می شود. این دو واژه و معانی مترادف آن در برخی آیات قرآن ذکر شده و در روایات تفاسیر مختلفی در مورد آن مطرح شده است. عرفا نیز نگاهی خاص به این دو کلمه دارند و در واقع می توان گفت اساس عرفان بر این دو واژه بنا شده است یعنی محبت و عشق نسبت به خداوند و رنج و محنتی که لازمه آن است. در این مقاله نگارندگان سعی نموده اند لزوم همنشینی محبت و محنت و واژه های هم معنی آن را با تکیه بر آیات و روایات و بهره مندی از نظر عرفا نشان دهند.
    کلید واژگان: محبت, محنت, قرآن, روایات, عرفا}
    Hossein Esmailie *, Mehdi Tadayon, Ata Mohammad Rad Manesh
    Love and suffering are two precious gems often loomed in the man' unmatched love to his true beloved. These two valuable words with only one point of difference, have very different meanings, and despite the differences, they are so close together that wherever there is a talk of love, the word suffering is immediately brought to the mind.
    These two words are synonymous in some Quranic verses, and there are different interpretations of them in the traditions. Traditionally, there is a special attention to these two words and in fact, the theosophy is based on these two words that is the kindness and love of God and the suffering entailed by it.
    This study aims to indicate the need for association of love and suffering and their synonym words, based on Quranic verses and traditions as well as enjoying the theosophist's thoughts.
    Keywords: Love, Suffering, Quran, Traditions, Mystics}
  • مسعود معتمدی *، ملک محمد فرخزاد، عباسعلی وفایی
    مرگ در نگاه عرفا به دو گونه کلی، یعنی مرگ اضطراری و مرگ ارادی تقسیم می شود، برای رسیدن به مقام مرگ ارادی، نخست باید مرگ را شناخت و برای شناخت مرگ باید فلسفه آفرینش درک شود، به همین دلیل نگاه درست به زندگی، به دنبال زندگی درست به دست می آید، و در نتیجه مرگ زیبا و درست را نیز در پی خواهد داشت، بر همین مبنا، همانگونه که زندگی زیباست، مرگ نیز زیباست چرا که دروازه آن جهانی است و آن جهان موعد دیدار دوست است و برای لقای دوست باید از این گیتی گذشت و این خود ولادتی دیگر است، چرا که پای نهادن بدین جهان خود منوط به مردن از مراحلی چون نبات و حیوان بود، بر همین اصل گذشتن از این جهان نیز منوط به مردن از صفات بشری است چرا که با داشتن این صفات، رسیدن به دوست غیر ممکن است و تنها مرگ است که گشاینده این گره است، پس مرگ خود عین زندگانی جاوید است.
    کلید واژگان: زندگی, مرگ, عرفا, ولادت ثانی, مرگ اضطراری, مرگ ارادی}
    Masoud Motamedi *, Maleh Mohammad Farrokhzad, Abbasali Vafaie
    As a whole. Two kinds of death can be found in the mystic' look, compulsory and voluntary. For obtaining the second one, we must understand the death and the cause of the creation. Apure Life leads to drighteous Look to the Life. They all lead to the eternal Life which is the time for meeting the Lod. for obtaining the God one must leave eveything and this is, itself, a second Life. When we came to this world, we Left the vegetable and animality Stages, so for Leaving these attributes. It is only the death which solves this problem. So death itself is just eternal Life.
    Keywords: Life, Death, Mystics, second Life, Compulsory, Voluntary Death}
  • سید خلیل کوهی، سید مهدی لطفی، محمدرضا حاجی اسماعیلی
    نماد هر تصویر و گفتاری است که علاوه بر معنای صریح دارای معنای کنایی و پنهان است. نماد در بین متصوفه و عرفا کاربردی وسیع داشته است و در آثار مختلف آنها به ویژه تفاسیر عرفانی همچون تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی به کار رفته است. در این تفسیر نمونه های فراوانی از نماد انگاری واژگان قرآن، ارائه تفسیر نمادین از مفاهیم قرآنی و داستانهای قرآنی مانند داستان حضرت مریم وحضرت عیسی( ع) و تطبیق آیات قرآن بر اندیشه عرفانی وی به چشم می خورد. در تفسیر منسوب به ابن عربی واژگان، عبارات، آیات وسوره های قرآنی طبق فلسفه عرفانی نویسنده تاویل، تفسیر و نماد انگاری شده است. یکی از اقسام نمادها در آرای ابن عربی مربوط به مفهوم زن است. این مقاله قصد دارد با بررسی نمادهای مرتبط با این حوزه مفهومی نمادانگاری مفاهیم قرآنی در آرای ابن عربی را تبیین کند.
    کلید واژگان: نماد, تفسیر نمادین, زن, ابن عربی, عرفا, تفسیر القرآن الکریم}
    Sayed Khalil Kohi, Seyed Mehdi Lotfi, Mohammad Reza Haji Esmseili
    Symbol is any image or word which has an indirect hidden meaning besides its direct meaning. It is of much use amongst the mystics and Sufis, and it has been used in their works, especially mystical commentaries such as the commentary of the Quran attributed to Ibn Arabi. In this work, many instances of symbolism of Quranic words, symbolic interpretation of Quranic concepts and tales like the story of Mary and Jesus (PBUT) and the adaptation of Quranic verses to his mystical thought are seen. In the commentary attributed to Ibn Arabi, the Quranic words, expressions, suras and verses have been interpreted and symbolized according to the mystical philosophy of the author. One of the symbols in his thoughts relates to the concept of woman. Investigating the symbols related to this conceptual domain, this paper aims to explicate the symbolism of Quranic concepts in Ibn Arabi’s ideas.
    Keywords: symbol, symbolic interpretation, woman, Ibn Arabi, mystics, the commentary of Holy Quran}
  • جمال احمدی

    ایمان محور اساسی تمام ادیان الاهی و مهم ترین موضوعی است که الاهیون تفسیرها و برداشت های گوناگونی از آن را با توجه به نگرش فکری خود ارایه کرده اند. علاوه بر آنکه ایمان در اسلام با سایر ملت ها و آیین ها معنای متفاوتی دارد، در میان ملل و نحل اسلامی نیز معانی و تفسیرهای گوناگونی از ایمان شده است. هر یک از فرقه ها و گروه های اسلامی با توجه به برخی آیات قرآن و برداشت آن ها از آن آیات، نظری ارایه کرده اند که با نظر و برداشت دیگران متفاوت است. عرفا نیز به مسایل کلامی از جمله ایمان پرداخته اند اما دید و نگاه عارفان به مسایل کلامی نسبت به متکلمان متفاوت است. بدیهی است هر قدر«نگاه هنری به الاهیات و دین» پر رنگ تر باشد طرح مسایل کلامی هم، رنگ متفاوتی به خود خواهد گرفت.نگارنده در این مقاله ضمن برشمردن آیات مختلف در مورد ایمان و اشاره به نظر متکلمان اسلامی، رای و نظر عارفان، به ویژه مولانا جلال الدین محمد بلخی را مورد واکاوی و بررسی قرار داده است.

    کلید واژگان: ایمان, اشاعره, معتزله, مولوی, عرفا}
    Jamal Ahmady

    Faith is the basic sector of All Religions and the most important term that Theologians have presented their descriptions according to their point of view. Besides faith in Islam has a different meaning From Other Nations, also there are various comments about faith among Islamic Sects. Every especial Islamic Sects has represented comment according to Quran verses and it‟s Commentary that is totally different From  others.  Sufis  have  also  paid  attention  to  faith  that  somehow differs From the other Theologians‟ point of view. That‟s clear that the view to “artistic look to Theology and religion” be deeper, the frame of Theologians‟ issue will be something else. In This Article, the Author has Attempted Not Only to Mention Varios Quran  Verses  and  Theologians‟Ideas But Also to  take  Sufis  and Especially  Mawlānā  Jalāloddin  Mohammad  Balkhi‟s  Views into Consideration.

    Keywords: Faith, Ashā‟era, Mo‟tazela, Rumi, Sufis}
  • ماه نظری
    ابن فارض از یکسو قدرت و استعداد شاعری را به کمال داراست و از سوی دیگر احساس و ادراک دینی وعرفانی او، در غایت علو وکمال است. وجود این دو امتیاز برجسته موجب شده است که او لوای شعر روزگار خود را در دوره فترت ادبی بعد ازجنگ های صلیبی بر دوش گیرد و بر فراز قله صوفیانه عرب بایستد که دو قصیده تائیه کبری و خمریه او،گلستان عشق الهی را بارور ساخته،گرچه حب ابن فارض، نمودار عاطفه نفسانی ذاتی است ولی در ضمن شامل بسیاری از معانی لطیف صوفیانه ای است که، به رنگ فلسفی آراسته شده.
    ابن فارض مانند ابن عربی، جلال الدین رومی، عطار و...تنظیم کننده بی همتای موسیقی افلاک و بیان کننده اسرار الهی است، برای اتصال به منشا هستی مطلق، طریق عرفان اسلامی را که جنبه پویا و مثبت دارد، برگزیده و مراحل سیر و سلوک را طی نموده و به سبب طاعت و عبادت آشکار و پنهان، قلبی و روحی و جسمی، مجذوب حق شده و با کشف و شهود و اشراق، به حقایق دست یافته، به همین دلیل «وحدت و معرفت، اصل خلقت، جوهر شرایع و ادیان» مذهب اوست. در این مقاله جهان بینی و راه و رسم و طریقت وی با عارفان و صوفیان روشن بین زبان و ادب فارسی که تحت تاثیر علوم و معارف اسلامی و قرآن و احادیث، شاهکارهای ادبی و عرفانی خلق نموده اند، مورد مقایسه وتطبیق قرار گرفته است.
    کلید واژگان: ابن فارض, عرفا, می, عشق, تجلی, جمع}
    M. Nazari
    Ibn Farez is perfectly talented and powerful; furthermore, religious and mystical feeling and understanding is at its highest elevation and excellence in him. The existence of these two prominent privileges has caused him to carry the banner of the poetry of his time in the period of literary regression after the crusades and stand at the peak of Arab mysticism. His two odes -- Taeeyeh Kobra and Khamriyeh -- have caused the rose garden of the Divine Love to blossom. Although his love is an example of mundane affection, it also includes many witty mystical points embellished with the colour of philosophy.Ibn Farez, like Ibn Arabi, Jalal al-Din Rum, Attar and others, is the composer of the unique heavenly music and reveals the divine secrets. He chose Islamic mysticism, having dynamic and positive aspects, to join the origin of Absolute Being and went through different stages of mystical path. He was fascinated to God on account of his public and private prayers and spiritual, physical and heartfelt obedience to God. He reached the Truth through intuition, epiphany, and illumination; therefore, unity and knowledge, principle of creation, substance of religions and sects constitute his religion. This article compares and contrasts his worldview, tradition and treatment of enlightened mystics and Sufis, who have created literary and mystic masterpieces under the influence of Islamic sciences, the Koran and traditions.
  • شریف حسین قاسمی
    در سال 1997 م. مجموعه مقالاتی با عنوان«نی مولانا روم» به زبان انگلیسی در هند به چاپ رسید که بررسی یکی از مقاله های آن که نویسنده اش رسیه گووین بریتانیایی است موضوع این مقاله خواهد بود. وی به دلایلی ادعا می کند که شمس تبریز هندی الاصل است و در طول مقاله خود سعی در اثبات این مدعا دارد. ضمن طرح دلایل نویسنده، اینجانب آنچه را که در نقد نظر رسیه گووین لازم می دانم در مقاله حاضر خواهم آورد.
    کلید واژگان: شمس تبریزی, مولانا, عرفا, هند, سماع}
    Professor Sharif Hossein Ghasemi
    In 1997 a collection of articles entitled "The Mawlavi Flute" was published in English in India. The review of one of those articles by an Englishman, Rasih Quven is the subject of the present article. Throughout his article he claims that Shams-e-Tabriz was originally an Indian and he tries to prove it according to some evidences. In this article, while mentioning his reasons, I will present the necessary critique for his opinion and I will try to mention all the pros and cons of the article.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال