به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مور » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مور» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مجتبی دورودی*، حمید فدایی

    موضوع جستار حاضر بررسی و تحلیل بیتی از شاهنامه فردوسی است که تاکنون پژوهشگران دیدگاه های گوناگونی درباره آن اظهار کرده اند. این بیت، که سعدی نیز در بوستان ضبط کرده است، با مصراع «میازار موری که دانه کش است» آغاز می شود. سپس تر، خالقی مطلق صورت ضبط شده این بیت در نسخه فلورانس و دو نسخه دیگر را، که مصراع «مکش مورکی را که روزی کش است» در آنها آمده است، اساس تصحیح خود قرار داده و آن را نزدیک ترین صورت به اصل شاهنامه دانسته است. پس ازآن، پژوهشگران دیدگاه های خود را در رد یا قبول این تصحیح منتشر کرده اند. در این پژوهش، ضمن بررسی نظریات دیگر، با تمرکز بر متن های اوستایی و فارسی میانه، و نیز با درنظرگرفتن صورت بسامدی تعدادی از واژگان این بیت، این نتیجه حاصل شده است که عبارت «مور دانه کش»، ترکیبی وصفی و کهن است که در متن های باستان و میانه ریشه دارد و دامنه اش به فارسی نو نیز کشیده شده است. دو دیگر، واژه «مکش» نسبت به «میازار» و «موری» نسبت به «مورک» برتری دارد که به قرینه یکدیگر در هر کدام از ابیات دیده می شوند. بااین حال، واژه «میازار» را می توان ازجمله نوآوری های شاعرانه فردوسی به شمار آورد.

    کلید واژگان: شاهنامه, میازار, مکش, مور, مورک, دانه کش, روزی کش}
    Mojtaba Doroudi*, Hamid Fadayi

    The present article is an analysis of a couplet from Ferdowsi’s Shahnameh, about which scholars have expressed various opinions so far. This couplet, which was also recorded by Saadi in Bustan, begins with the hemistich “mayazar muri ke danekesh ast” (Don’t harm an ant that is seed-carrying). Later, according to the recorded form of this couplet in the Florence version and two other versions containing the hemistich “makosh muraki ra ke ruzikesh ast” (Don’t kill a small ant that is daily-bread-carrying), Khaleghi Motlagh based his revised version of Shahnameh and stated that it was the closest version to the original Shahnameh. The researchers have since expressed their opinions on rejection or acceptance of this revision. While investigating other views, this study focused on Avestan and Middle Persian texts and considered the frequency of some words of this hemistich and concluded that the phrase “mure danekesh” (seed-carrying ant) is an ancient and descriptive compound that has its roots in Old and Middle Persian texts and its domain is extended into New Persian. The two other phrases “makosh” (Don’t kill) compared with “mayazar” (Don’t harm) and “muri” (an ant) compared with “muraki” (a small ant) have superiority, which correspond with one another in each hemistich. However, the phrase “mayazar” can be regarded as one of Ferdowsi’s poetic innovations.

    Keywords: Shahnameh, Mayazar, Makosh, Mur, Murak, Danekesh, Ruzikesh}
  • محمدحسین خان محمدی*، اکرم دولتی سیاب
    مویه "مور" از نواهای کهن مناطق لک زبان استان های لرستان، همدان، ایلام و کرمانشاه است. این نوای دلتنگی، که با آوازی حزین و غم ناک، و بدون ضرب آهنگ، فقط درقالب یک بیت به مناسبت مرگ عزیز ازدست رفته خوانده می شود، پیشینه ای بس کهن دارد. هدف مقاله حاضر، که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است، کشف رابطه میان تک بیتی های مور و جایگاه اجتماعی اقتصادی مردان لک زبان است. دراین باره، اشاره شده است که در نوای مور معمولا شجاعت و دلاوری ، مردم داری و مهمان نوازی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، قدرت بدنی و زور بازو و… مردان توصیف می شود. این توصیف ها، که مبین جایگاه حماسه، سوگ، اندوه و وصف در ابیات شعر لکی است، گاه درقالب تک بیتی به وصف دلاورمردان و جنگاوران، خوانین و کدخدایان طوائف، یا کشاورزان و گله داران می پردازند و ویژگی های مشهود ممدوح را بیان می کنند.
    کلید واژگان: مور, لکی, حماسه, شجاعت, مهمان نوازی}
    Mohamadhossein Khanmohamadi *
    The "Mour" is an elegiac dirge in Laki – an ancient language still spoken in regions as diverse as Lorestan, Hamadan, Ilam, and Kermanshah. Sung in an elegiac non-rhythmic tune and just in one distich in memory of a dead person, these wistful melodies have a rather long history. The purpose of this article, which is descriptive-analytical and library-based, is to explore the relationship between the distiches of Mour and the socioeconomic status of Laki-speaking men. In this regard, it has been pointed out that in Mour dirges, men’s bravery, magnanimity and hospitality, as well as their economic and social status, physical strength, etc. are often described. The frequency of these descriptions indicate the position of epic, elegy, and narrative in verses of Laki poetry that often in just one distich capture the most outstanding feature of warriors, thanes, tribal sheriffs, farmers and herdsmen.
    Keywords: Mour, Laki, Epic, Bravery, Hospitality}
  • مسعود باوان پوری*، سکینه آزادی، وحید سجادی فر

    مرثیه سرایی از گونه های موجود و رایج در ادبیات اکثر زبان ها و گویش هاست. ادبیات کردی جنوبی نیز که با گویش های کلهری و فیلی شناخته می شود، از کاربرد این نوع ادبی به دور نمانده است. در نوعی از مرثیه که در ابیات کردی جنوبی اصطلاحا «پایه مووری»[1] یا «مور» نام دارد، افتخارات، خصلت های پسندیده، گاهی ویژگی های ظاهری و دیگر ویژگی های نیک عزیز از دست رفته بر شمرده می شود؛ گاهی نیز گوینده در لابه لای این یادکرد، برای مصایب خود به لابه و زاری می پردازد. زن، مرد خانه و کودک، از جمله منسوبان از دست رفته فرد هستند که در مرثیه های کردی جنوبی از  آن ها نام برده می شود. نویسندگان این پژوهش، با بررسی های میدانی در میان مردان و زنان کهنسال - به عنوان حافظان اصلی سوگ سروده ها - این مویه ها را گردآوری کردند و به منظور تبیین «مور» به عنوان یکی از نمودهای فرهنگی، ضمن دسته بندی، به بررسی مضامین و تبیین و تحلیل آن ها پرداختند. 

    کلید واژگان: ادبیات شفاهی, کردی جنوبی, پایه مووری, مور}
    Masoud Bavanpouri *

    Elegy is one of the most common and existing genres in the literature of most languages and dialects. The southern Kurdish literature that is known with feyli and Kalhori dialects, has also not gone away from the use of this genre of literature. In a kind of elegy that is called “Pâêa muri” or "Mur" in the southern Kurdish region, the honors, praised personality traits, good morals, and sometimes physical appearance of the dear deceased ones are counted. Sometimes, the speaker in this memorial speaks for his own sufferings as well. The woman, the man of the house, and the child are among the privileged individuals mentioned in the Kurdish elegies. The authors of this research collected these musicals with field surveys among older men and women - as the main guardians of the suspicion. In order to explain Mur as one of the cultural phenomena, in addition to categorizing, they examined the content and explained and analyzed them.

    Keywords: oral literature, Southern Kurdish, Pâêa muri, Mur}
  • پریسا داوری
    داستان ها همیشه ظرفیت بسیاری برای طرح مسائل حکمی و تعلیمی داشته اند و داستان پیامبران به شکل ویژه از این ویژگی برخوردار است. یکی از این داستان ها ماجرای سراسر حکمت سلیمان است. حکمت در قصه سلیمان به چند صورت قابل تامل است:1- لفظ حکمت که در داستان سلیمان صراحتا به او منسوب است؛ سخنان حکیمانه و نغز می گوید و کتاب امثال سلیمان مشحون از آن است. در قرآن نیز از علم مخصوصی که به سلیمان بخشیده شده یاد می شود.2-امثال برآمده از داستان سلیمان که شاید ساده ترین شکل حکمت در این قصه باشد.3- نکات حکمی و تعلیمی و پندآموز که در این مقاله به شرح آنها خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: سلیمان, حکمت, مور, باد, مرغان, هدهد, ملک, دیوان}
    P.Davari
    Stories have lots of capacity to explain wisdom anddidacticissues. Prophets’stories such as holly Soleyman especially have this capacity. The word wisdom in Soleymaon story may be considered in many ways 1-the wordHikmat thatisdirectly related to Soleyman, in the book of Torah Society as well as philosophers,who says wise speeches. The book Soleyman’s proverb also contains these speeches. In addition, in holly Quranthere is specialized science which God has given to Solomonand he is verythankful to God and considered it as a merit.2-Proverbs derived from Solomon story which is the simplest type of Hikmat. 3- Wisdom, didactic and advices points in the story which surely has lots of details. Most significant parts of Soleymanregarding didactic onesareSoleyman, wind and Ant adventure.Soleyman’s life from succession andheredity from David until his death is full of wisdom and Hikmat which in this paper has been explained and analyzed.
    Keywords: Soleymn, Hikmat, Ant, Wind, birds, Hodhod, kingdom, Divan}
  • دکتر پریسا داوری*
    داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوع ماجراها، تاثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز می کند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطیر دانستن او، تسلط بر دیوان و... از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پر از اسرائیلیات است، به دلیل شهرت و جذابیت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیات فارسی، خصوصا متون عرفانی، خلق شده است.
    این نوشتار با توجه به اهمیت داستان پیامبران در ادبیات فارسی (در اینجا داستان سلیمان) به تاثیر بخشی از روایات قرآنی داستان سلیمان در متون فارسی پرداخته است و از آن میان سه مبحث را برگزیده است: سلیمان و باد، سلیمان و مور و سلیمان و پرندگان؛ و از آنجا که پرداختن به تاثیر کامل داستان سلیمان در تمام ادب فارسی کار دشواری است و البته از حوصله یک مقاله خارج است به بررسی این سه موضوع در امهات متون ادب فارسی پرداخته است که بی شک با موارد مشابه در دیگر متون قابل مقایسه است.
    کلید واژگان: قرآن کریم, تفسیر, سلیمان, باد, مور, هدهد, منطق الطیر, مرغان, ادبیات قرآنی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال