جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پسامدرنیسم" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «پسامدرنیسم» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
«فراداستان» شگردی پسامدرن است که نویسنده در آن، آگاهانه و به طرق مختلف بر داستان بودگی و ساختگی بودن داستانش تاکید می کند. هدف این پژوهش تحلیل رمان های بی بی شهرزاد، شب بخیر سلطان و نویسنده نمی میرد، ادا در می آورد از منظر فراداستان است و به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و با روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. نگارندگان می خواهند به این پرسش ها پاسخ دهند که: فراداستان در این رمان ها چگونه و با استفاده از چه شگردهایی نمود یافته است؟ و آیا می توان این سه رمان را رمان هایی فراداستانی به شمار آورد؟ نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شگردهای فراداستانی مانند آشکارکردن شگرد اعم از داستان نوشتن داستان، نامگذاری فراداستانی، نقد داستان، همچنین حضور و دخالت راوی در داستان نظیر ارتباط راوی/ نویسنده با مخاطب، ارتباط با داستان و ارتباط با شخصیت ها در هر سه رمان بازتاب یافته است؛ اما در رمان نویسنده نمی میرد ادا درمی آورد، پربسامد و تصنعی تر است.
کلید واژگان: آشکارکردن شگرد, پسامدرنیسم, رمان, فراداستان, مثلث ارتباطی"Metafiction" is referred to as a postmodern technique in which the author consciously, and in multiple ways, emphasizes the narrative and fabrication of his story. In this article, the novels of Bibi Shahrzad, Good Night Sultan, and The Author Does Not Die, Acts, are examined from the perspective of post-modern metafiction techniques. The purpose of this study is to analyze the novels Bibi Shahrzad, Good Night Sultan and The Author Does Not Die, Acts, he pays homage" from the perspective of metanarratives and has been done in a documentary and library way and with content analysis method. And, he wants to answer these questions: How is the metanarrative manifested in these novels and by what tricks? Can these three novels be considered as extra-fiction novels? As the results have indicated, metafiction techniques such as story writing, metafiction naming, story critique, the presence and involvement of the narrator in the story (such as the narrator / writer relationship with the audience), the relationship with the story, and the characters have been used more or less in all three novels. The author does not die, nevertheless. It is more prominent and artificial.
Keywords: Revealing Trick, Postmodernism, Novel, Metanarrative, Communication Triangle -
پایان باز یکی از اصطلاحات ادبیات داستانی است که با ظهور جریان نوین داستان نویسی مورد توجه قرار گرفته است. منظور از آن، به اتمام رساندن داستان به گونه ای است که خواننده احساس می کند که هیچ چیز تمام نشده است. در این الگوی پایان بندی، نویسنده با کاربست تکنیک های مختلفی چون: ایجاد فضای مبهم، چندگانه و تاویل پذیر، روایت داستانی را ناتمام رها کرده و فضایی را برای تعلیق و تفکر در ذهن خواننده ایجاد می کند تا وی متناسب با دریافت خود تاویل های مختلفی برای پایان داستان رقم زده و در نهایت در مقام عاملی کنش-گر همراه با نویسنده در پایان بندی داستان مشارکت داشته باشد. به طور کلی پایان باز به سه شکل: پایان مبهم و نامعلوم، پایان نانوشته و پایان متکثر و چندگانه نمود می یابد. مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد توصیفی - تحلیلی و در چارچوب پژوهشی تطبیقی مقوله پایان باز را در داستان فارسی رساله ای درباره نادر فارابی نوشته مصطفی مستور و داستان عربی پروانه آبی نوشته نور خاطر بررسی می کند. در نهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که این الگوی پایانی به شکل متفاوت تری در دو داستان نمود می یابد. مصطفی مستور الگویی ترکیبی متشکل از فرجام های متکثر - در قالب فرضیه های متعدد - و فرجام مبهم - در قالب گزاره های استفهامی - را به کار بسته است. در حالی که نور خاطر بدین منظور صرفا از الگوی فرجام مبهم و نامفهوم - در قالب گزاره های استفهامی و عدم تکامل فرآیند روایت - بهره برده است. علاوه بر آن، نور خاطر بر خلاف مصطفی مستور به صراحت از فرجام پذیری و بستن بخش پایانی داستان خود امتناع می ورزد.
کلید واژگان: مقاله ای درباره نادر فارابی&Raquo, پروانه آبی&Raquo, پسامدرنیسم, پایان باز, &LaquoThe “Open end” is one of idioms of fiction that has been taken into Consideration with the emergence of a new stream of story telling. This means that the story ends in a way that the reader feels that nothings is finished. In this finishing pattern, the author uses a variety of techniques such as: creating ambiguous, multiple, and interpretable spaces, leaving the story unfinished and creating a space for suspence and reflection in the reaer sʼ mind. In order for him to receive various interpretations for his story to end, he would eventually be involved with the author in Contributing to the ending of the story. In general, the “Open end” appears in three forms: “ambiguous and obscure end”, “unwritten end” and “multiple end”. The present article, using a descriptive-analytical approach, explores the “Open end” issue in the Persian story “A report on Nader Farabi” by Mustafa Mastour and the arabuic story “Blue Butterfly” by Noor Khater. Finally, the results show that this end pattern is more differentiated in the two stories. In this regard, Mustafa Mastour applies a hybrid paradigm consisting of multiple (in the form of multiple hypotheses) and ambiguous (inaudible) in the form of hypothetical propositions. Whereas, for this purpose, Noor Khater has merely used the ambiguous pattern in the form of vague propositions and unfinished narratives. In addition, unlike Mustafa Mastour, noor Khater explicitly refuses to close the final part of his story.
Keywords: Blu Butterfly&Rdquo, Postmodernism, Op-En End, &Ldquo, A Report On Nader Farabi&Rdquo -
فصلنامه نقد ادبی، پیاپی 66 (تابستان 1403)، صص 151 -195
نخستین فصل از رمان ملکوت اثر بهرام صادقی، با کتیبه ای آغاز می شود که آیه ای است از قرآن: «فبشر هم بعذاب الیم» [آن ها را به عذابی دردناک بشارت بده] (انشقاق: 24). می دانیم که از واژه «بشارت» در زبان عربی برای بیان اخبار شادی بخش و خجسته استفاده می شود، اما در این آیه از واژه «بشارت» برای بیان اخبار دردناک و عذاب آور استفاده شده است! در اینجا با آرایه ای ادبی سروکار داریم که اصطلاحا آن را «استعاره تهکمیه» یا استعاره تمسخرآمیز می نامند، و رمان ملکوت را می توان شکل گسترش یافته همین استعاره دانست که تمثیل وار و با استفاده از برخی تمهیدات رایج در آثار پسامدرن تکرار و تکرار می شود. ما در این مقاله می کوشیم تا با استفاده از رویکرد نقدی پسامدرنیستی، این رمان را نقد کنیم و به تکنیک ها و ویژگی های خاص آثار پسامدرن در آن بپردازیم. در اینجا ابتدا رمان ملکوت را معرفی می کنیم و خلاصه ای از آن را به دست می دهیم، سپس درباره پسامدرنیسم در آثار ادبی بحث می کنیم و تکنیک های ادبی آثار پسامدرن (فراداستان، بینامتنیت، ازهم گسیختگی، طنز سیاه، تقلید ادبی، اعوجاج زمانی، کمینه گرایی، و نیز گروتسک) را معرفی می کنیم، و سرانجام در بخش پایانی مقاله از چگونگی استفاده از آن تکنیک ها در ملکوت سخن می گوییم.
کلید واژگان: بهرام صادقی, ملکوت, نقد ادبی, پسامدرنیسمLiterary Criticism, Volume:17 Issue: 66, 2024, PP 151 -195Malakout is a postmodern novel, and what is important in the analysis of a postmodern novel is related mostly to the description of certain literary techniques, which are used to emphasize the futility of the old meanings. These works have characteristics that without paying attention to them, one cannot expect a logical evaluation of the work. Some of these postmodern features and techniques which are very important in this novel and will be discussed here are as follows: meta-fiction, intertextuality, fragmentation, black humor, pastiche, temporal distortion, minimalism, and finally grotesque.
Keywords: Bahram Sadeghi, Malakout, Literary Criticism, Postmodernism -
در این مقاله، با بهره گیری از مفهوم «ضدمنظر» از پرامود کی. نایار به خوانش رمان فو اثر جی. ام. کوتسی پرداخته ایم. نایار اصطلاح «ضدمنظر» را برای اشاره به آن بخش از واقعیت به کار می برد که، به دلیل ایجاد حفره یا وقفه در جریان منظرسازی رسانه ای، به شیوه ای نظام مند، و با شگردهای ویژه، از محتوای رسانه های «جریان اصلی» حذف می شوند. کوتسی در این رمان، که در واقع بازنویسی رابینسون کروزو شاهکار دانیل دفو است، با استفاده از زبان و روایت خودآگاه، جابجا کردن زاویه دید راوی و بهره گیری از روایت چندپاره و دایره وار، اسطوره رابینسون را، که حاصل منظرسازی داستانی دفو است، با ضدمنظرهایی در هم می آمیزد که خود پی آمد گفتمان استعماری و اخلاق کار پروتستانی اند. او داستان قهرمان محور رابینسون را، این بار از دیدگاه زن اروپایی و مرد غیراروپایی بازنویسی کرده تا پیوند رمان دانیل دفو با گفتمان استعماری اروپای سده هجدهم و همچنین پیوند تنگاتنگ میان مردسالاری اروپایی و امپریالیسم را نشان دهد. نتیجه نشان می دهد که کوتسی با واسازی شگردهای واقع گرایانه و مفروضات مطلق انگارانه سنت ریالیسم، و نیز افشای ناکارآمدی زبان و روایت استعمارگر در بازنمایی تجربه استعمارشدگان، بر ظرفیت رمان پسامدرن به مثابه سازوکار بازنمایی ضدمنظر تاکید کرده است.
کلید واژگان: روایت, ضدمنظر, واسازی, پسامدرنیسم, ادبیات پسااستعماریThe present paper aims to study John Maxwell Coetzee’s novel Foe in the light of Pramod K. Nayar’s concept of “anti-spectacle.” Nayar employs the term anti-spectacle to refer to those segments of reality that are systematically and silently omitted from the content of the mainstream media representations due to the gap they create or the rupture they cause in the dominant official spectacle-making currents. In Foe, which is a rewriting of Daniel Defoe’s Robinson Crusoe, Coetzee changes the narrative point of view and employs a circular multifaceted narration to intermingle the Robinson myth, which is the product of narrative spectacle-making, with anti-spectacles that are themselves the offspring of imperial and colonial discourses as well as of the ethics of Protestantism. He re-narrates the protagonist-oriented myth of Robinson from the perspective of European woman and non-European man, as two subaltern groups, to demonstrate the links between Daniel Defoe’s novel and the colonial discourse of the eighteenth-century Europe as well as the interrelatedness of European patriarchy and imperialism. The results show that, in his Foe, Coetzee deconstructs the conventions of Realism and realistic novel in an attempt to emphasize the inability of the colonial language in representing the experience of the other as well as to demonstrate the capacity of the postmodernist novel as a site for anti-spectacle.
Keywords: narrative, Anti-spectacle, deconstruction, postmodernism, Postcolonial literature -
پژوهشنامه مکتب های ادبی، پیاپی 19 (پاییز 1401)، صص 156 -187
اکسپرسیونیسم مکتبی است در ادبیات، نقاشی و سینما که اوایل قرن بیستم درمهد تفکر آلمان به وجود آمد. اساس دیدگاه پیروان این مکتب نفی جامعه سرمایه داری و مدرنیته است. و از اصلی ترین مبانی تفکرآن ها مخالفت با اختلاف طبقاتی در جامعه است.این سبک حالات و طرز تفکر و احساسات درونی هنرمند وخالق اثر را بیان می کند. که در این مقاله این موضوعات تحت عناوین : "نفی قالب های سنتی" ،"عصیان و هجوسرد وتلاش برای تغییر وضعیت موجود" ،"پوچ گرایی"،" زمان پریشی و تخلیط رویا با واقعیت " مطرح شده است.مهم ترین هدف در این پژوهش استخراج و تبیین مولفه های اکسپرسیونیستی و پسامدرنیستی است و بررسی کارکرد و ارتباط این مولفه ها در رمان های"نعش کش(1393)"،" به زانو درنیا(1384) " ،" اگه تو بمیری(1387)" اثرمحمدرضا گودرزی نویسنده ومنتقد معاصراست که با نگاه اکسپرسیونیستی توانسته آثار متعددی را در دوره اخیر بنویسد.روش تحقیق در این پژوهش اسنادی_کتابخانه ای استوار است..تاکنون تحقیق وپژوهش مستقلی درقالب رساله وپایان نامه ومقاله که جریان های"پسامدرنیسم"و"اکسپرسیونیسم"درآثار گودرزی را موردبررسی قراردهد مشاهده نشده است واین مقاله به همین موضوع می پردازد وبااستناد به مولفه های "پسامدرنیسم"و"اکسپرسیونیسم"فرضیه خودرابه اثبات می رساندکلیدواژه ها: پسامدرنیسم،اکسپرسیونیسم،ادبیات مدرن، داستان کوتاه،محمدرضا گودرزی
کلید واژگان: پسامدرنیسم, اکسپرسیونیسم, ادبیات مدرن, داستان کوتاه, محمدرضا گودرزیExpressionism is a school of literature, painting and cinema that emerged in the early 20th century in the center of German thought. The basis of the view of the followers of this school is the rejection of capitalist society and modernity. And one of the main bases of their thinking is opposition to class differences in society. This style expresses the moods and thinking and inner feelings of the artist and the creator of the work. In this article, these topics are discussed under the headings: "negation of traditional forms", "rebellion and irony and trying to change the existing situation", "absurdism", "passing time and mixing dreams with reality". The most important goal in this The research is extracting and explaining expressionist and postmodernist elements and investigating the function and connection of these elements in the novels "Nash Kash (2013)", "Be Zanu Darnia (2014)", "If You Die (2013)" by Mohammad Reza Guderzi, writer and critic. He is a contemporary who has been able to write many works in the recent period with an expressionist perspective. The research method in this research is based on library-documentary research. So far, independent research and research in the form of dissertations, theses and articles that examines the currents of "postmodernism" and "expressionism" in Godarzi's works View It has not been done, and this article deals with the same issue and by referring to the components of "postmodernism" and "expressionism" it proves the self-concept hypothesis.Keywords: Postmodernism, expressionism, modern literature, short story, Mohammad Reza Gudarzi
Keywords: Postmodernism, Expressionism, Modern Literature, short story, Mohammad Reza Goodarzi -
در پی نظریه «مرگ مولف» رولان بارت (Roland Barthes)، اقتدار مولف در نقد نو، با چالش جدی و بی سابقه ای روبه رو شد. مرگ مولف تاثیری آشکار در پسامدرنیسم داشته است، به طوری که برخی شگردهای پسامدرنیستی تبلوری از نظریه مرگ مولف اند که جایگاه مقتدرانه نویسنده را به مخاطره انداخته اند. بارت این دیدگاه سنتی را که مولف، منشا متن، منبع معنا و تنها شخص صاحب صلاحیت برای تفسیر است، رد می کند. به باور او، «مرگ مولف» برابر با تولد خواننده است؛ چرا که معنا نه در مبدا متن بلکه در مقصد متن است. پس، اگر مبدا را «مولف» و مقصد را «خواننده» بدانیم، معنا در مقصد شکل می گیرد و پدیدآورنده اثر، دیگر مرکز توجه و تاثیرگذار نیست و این، خود اثر است که در هربار خوانده یا دیده شدن از سوی مخاطب، تولید معنا می کند. در این مقاله، رمان «نویسنده نمی میرد؛ ادا درمی آورد» نوشته «حسن فرهنگی» بر اساس نظریه «مرگ مولف» بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولف در این رمان پست مدرن، از شگرد هایی مانند قدرت اختیار و انتخاب دادن به خواننده (خواننده محوری)، اعتراض شخصیت به روند داستان و دخالت در نگارش آن، جدال شخصیت داستان با نویسنده و نافرمانی، تاکید بر داستان بودگی و عمل نوشتن، بینامتنیت، و درآمیختن زندگی واقعی نویسنده با زندگی داستانی شخصیت ها استفاده کرده است. این شگردها از مولف محوری متن، می کاهند و نقش خواننده را برجسته می کنند و رمان را به رمانی پست مدرن و مبتنی بر نظریه مرگ مولف بدل می سازند.
کلید واژگان: مرگ مولف, رولان بارت, نویسنده نمی میرد ادا درمی آورد, حسن فرهنگی, پسامدرنیسمIn the new critique of the author's dominance of the text. Roland Barth was a prominent structuralist And put forward the theory of the author's death. Barth rejects the traditional view that the author is the source of the text, the source of meaning, and the only person competent for interpretation. In this theory, the author's death is equal to the birth of the reader Because meaning is not at the source of the text And at the text destination. So if we consider the source as "author" and the destination as "reader" Meaning is formed at the destination. Thus, in this theory of creator work, the focus is no longer influential. Rather, it is the work itself Which at any time, being read or seen, means production by the audience. In the present study, the novel "The author does not die" by Hassan Farhangi has been investigated based on the author's "death theory". The results show that the author in this novel, as a postmodern novel of tricks the power of authority and choice to give to the reader, disobedience and character conflict with the author and finally finding the power of the character, emphasis is placed on storytelling, intertextuality, integration, and the blending of the author's real life with the fictional life of the characters. And introduce the novel as a postmodernist novel with an emphasis on the author's theory of death. All of these tricks reduce the text's central author And emphasize the role of the reader.
Keywords: The death of the author, Roland Barth, The novel The author does not die It brings, Hasan Farhangi, Postmodernism -
در چند دهه اخیر، جنبش فمینیسم محل مناقشه های گوناگون بوده است، از جمله در ساحت آفرینش و نقد آثار ادبی. یکی از برجسته ترین نظریه پردازان فمینیسم در ادبیات الن سیکسو است، که غالبا او را به مفهوم پسامدرنیستی «نوشتار زنانه» می شناسند. جستار حاضر ابتدا به شرح چهار ویژگی اصلی فمینیسم پسامدرنیستی سیکسو و مفهوم نوشتار زنانه می پردازد، که عبارت اند از منطق گریزی، شعرگونگی و آشنایی زدایی، محاکات ستیزی، و دیگری آگاهی. نگارندگان نشان می دهند که، برخلاف برخی برداشت های نادرست رایج، نوشتار زنانه فقط به آثار نویسندگان زن منحصر نمی شود، بلکه آثار نویسندگان مرد خلاق نیز ممکن است محمل مناسبی برای تحقق نوشتار زنانه باشند. سپس، داستان کوتاه «روز اسبریزی» اثر بیژن نجدی درچارچوب این پیوند فمینیسم و پسامدرنیسم تحلیل می شود. داستان کوتاه «روز اسبریزی» اثر بیژن نجدی از این جهت برای تحلیل انتخاب شده است که اولا هم به لحاظ فرم و ساختار روایت و هم به لحاظ موضوع و محتوا داستانی پیش رو و منحصربه فرد محسوب می شود و ثانیا مضمون های بدیعی در این داستان پسامدرن یافت می شوند که در پژوهش های قبلی به آن ها اشاره ای نشده است، حال آنکه در چارچوب فمینیسم پسامدرنیستی می توان آن ها را شناسایی، توصیف، و تحلیل کرد. نتیجه حاصل از این پژوهش آن است که می توان متن نجدی را به سبب سبک نامتعارف، خلاقانه، و منحصربه فردش، که ناشی از عناصر برشمرده است، یکی از نمونه های بارز نوشتار زنانه در ادبیات داستانی معاصر ایران به شمار آورد.کلید واژگان: «روز اسبریزی», فمینیسم, پسامدرنیسم, نوشتار زنانه, الن سیکسوOver the past decades, the feminist movement has been a point of controversy, especially in the fields of literary creation and criticism. One of the most prominent feminist literary critics is Hélène Cixous, who is mostly famous for her postmodern concept of écriture feminine. The present article first elaborates on four main features of Cixousian feminist postmodernism and écriture feminine: deviations from logical norms, poeticality and defamiliarization, anti-representationalism, and other-consciousness. The results of the study show that contrary to common misconceptions, écriture féminine is not exclusive to the works of female writers and that the works of creative male writers. Then, Bijan Najdi’s short story “The Day of Horsepouring” will be analyzed in the light of the similarities between feminism and postmodernism. This story has been chosen because it is unique in terms of form, narrative structure, content, and postmodern themes, which can be interpreted based on postmodern feminism. The results also demonstrate that Najdi’s unconventional and creative writing style can be considered as a prime example of écriture feminine in contemporary Persian literature.Keywords: “The Day of Horsepouring, ” Postmodernism, Feminism, écriture féminine, Hélène Cixous
-
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 89 (پاییز 1400)، صص 191 -215
«فراداستان» داستانی است درباره روند نگارش داستان که نویسنده در آن آگاهانه و از طریق آشکار کردن صناعت نگارش بر داستان بودگی و غیرواقعی بودن داستانش تاکید می کند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شگردهای فراداستان در رمان «تماشای یک رویای تباه شده» نوشته بیژن بیجاری می پردازد. نتایج، گویای آن است که بیجاری در این رمان به شکلی خودآگاه و نظام مند شگردهای فراداستانی مانند آشکار کردن تمهید، ایجاد جهان های موازی و متداخل، درهم آمیختن جهان واقعی و خیالی، اتصال کوتاه، بینامتنیت، ایجاد بنای تصنعی در متن و... را به کار گرفته است. این شگردهای فراداستانی، کوششی است از سوی نویسنده تا به خواننده بگوید آنچه می خواند، نه مانند ریالیسم، بازنمایی واقعیت عینی است و نه مانند مدرنیسم، بازآفرینی واقعیت ذهنی، بلکه داستانی است برساخته و برآمده از تخیل و واقعیتی بجز بازی های زبانی و کلامی وجود ندارد. از همین رو به شیوه های گوناگون و بیش از همه با آشکار کردن تمهید و صناعت نگارش، برساختگی و داستان بودگی متن را دایما به خواننده یادآوری می کند و نهایتا به خلق فراداستان نایل می شود.
کلید واژگان: پسامدرنیسم, فراداستان, تماشای یک رویای تباه شده, بیژن بیجاریMetafiction is a story about the process of writing a story in which the author deliberately and by revealing the craft of writing emphasizes the unreal and fiction of his story. The present study is an analytical and descriptive study of metafiction skills in the novel ‘Watching a Wrecked Dream’ by Bijan Bijari. The results suggest that the disorder in this novel is self-conscious and systematic in the form of extravagant learnings such as revealing the preparation, creating parallel and overlapping worlds, intertwining the real and imaginary world, short circuit, intertextuality, creating an artificial structure in the text, etc. These transcendental techniques are an attempt by the author to tell the reader what he reads is neither the representation of objective reality like realism nor the recreation of mental reality like modernism, rather it is a story based on imagination and unreality, except for verbal and verbal games. So in different ways, and most of all, by revealing the craft of writing, constantly reminding the reader of the fabrication and storytelling of the text, he eventually succeeds in creating the metafiction.
Keywords: postmodernism, Metafiction, Tamashaye yek royaye tabah shode, Bijan Bijari -
پسا مدرن از بطن مدرنیسم و در واکنش به آن یا به عنوان جانشین آن پدیدآمد. رمان نویس پسا مدرن درپی متبادرکردن این حس به ذهن خواننده است که همه ی مبانی مستحکم زندگی در دنیای معاصر فروپاشیده است. پساساختارگرایی، زمینه ی شکل گیری و ظهور پسامدرنیسم را فراهم کرد؛ نقادی جریان پسامدنیسم برآمده از کوشش های پساساختارگرایانی است که مهم ترین و راه گشاترین تکنیک-ها را برای این جریان فراهم کرده اند. مکتب پسامدرن متاثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشت های سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است. این جستار بر آن است به روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین مولفه های رویکرد پساساختارگرایی را در رمان پسا-مدرنیستی «همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها» نوشته ی رضا قاسمی بررسی کند تا جنبه های تطابق این رمان با رویکرد پساساختارگرایی روشن شود. با توجه به دستاورد پژوهش مهم ترین عناصر رویکرد پساساختارگرایی یعنی؛ مساله ی زبان، میزان اختیارات نویسنده، هویت، تعین پذیری متون در رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوب ها» به چالش کشیده شده است.مکتب پسامدرن متاثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشت های سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است
کلید واژگان: پسامدرنیسم, پساساختارگرایی, «همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها», زبان, رضاقاسمیPostmodernism emerged from the womb of modernism and in response to it or as its successor. The postmodern novelist seeks to evoke in the reader the sense that all the solid foundations of life in the contemporary world have collapsed. Poststructuralism paved the way for the formation and emergence of postmodernism; Criticism of the postmodernist current stems from the efforts of poststructuralists who have provided the most important and instructive techniques for this current. Due to the incoherence and uncertainty in poststructuralism, the postmodern school has destroyed the traditional conceptions of language, identity, writing and the like. This paper aims to examine descriptively-analytically the most important components of the poststructuralist approach in the postmodernist novel "Night Orchestra of the Wood Orchestra" by Reza Ghasemi to clarify the aspects of the novel's adaptation to the poststructuralist approach. Be. According to the research achievement, the most important elements of the poststructuralist approach are:the postmodernist novel "Night Orchestra of the Wood Orchestra The question of language, the extent of the author's authority, the identity, the determinability of the texts are challenged in the novel The Night Orchestra of the Wood Orchestra.
Keywords: Postmodernism, Poststructuralism, novel, Rezaghasemi -
با تحلیل فیلم های سینمایی، پژوهش گران ادبیات می توانند وضعیت فرهنگی جامعه را بکاوند. یکی از انواع روایت های داستانی، روایت های پسامدرن است که از حدود 1960 میلادی به بعد، در ادبیات غرب ظهور کرد و اندکی بعد از آن نیز در روایت های سینمایی گسترش یافت. در ایران، در حالی که وضعیت پسامدرن به امری مسئله دار برای ادبیات داستانی درآمده است، به نظر می رسد در سینما این پدیده، به شکل روزافزونی در حال گسترش است. از آنجایی که هنوز به درستی مشخص نیست که فیلم های سینمایی تولید شده با شگردهای پسامدرنیستی در ایران، ذاتا روایت هایی پسامدرن هستند یا صرفا رنگ و لعابی تقلیدی از شگردهای پسامدرنیستی دارند، این پژوهش قصد دارد به بررسی رویکرد ها و شگرد های پسامدرنیستی در دو فیلم سینمایی بپردازد و مشخص کند که آیا این متون را می توان روایت های سینمایی پسامدرنیستی قلمداد کرد یا نه. فیلم-های پرسه در مه (بهرام توکلی؛ 1388) و بی خود و بی جهت (عبدالرضا کاهانی؛ 1391) در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.
کلید واژگان: روایت داستانی, مدرنیسم, پسامدرنیسم, فیلم سینمایی, سنتToday, in some cases, the cinematic narratives are more popular than fictional narratives, so researchers can explore cultural situation of society by analyzing movies. One of the fictional narratives is postmodern narratives that emerged from 1960 in the Western Literature and shortly after that, cinematic narratives spread. In Iran, while the postmodern situation has become a problematic issue for fictional literature, it seems that this phenomenon is increasingly expanding in cinema. As producing too many worthy movies by postmodernist techniques in Iran, the researcher want to find whether these movies can be consider inherently as postmodern narratives or just they are imitation of postmodern techniques and how it is possible that these postmodernist movies have audience while there is a conflict between tradition and modernity in this society. This research, analyze postmodern Approachs and techniques in two Iranian movies. Wander in the Fog (Bahram Tavakoli; 1388), Gratuitous and Unnecessarily (Abdolreza Kahani; 1391) are examined in this study.
Keywords: Fictional narrative, modernism, Postmodernism, movies, Tradition -
سامدرنیسم یکی از مکتب های ادبی متاخر و به نوعی آخرین تحول سبکی است که در ادبیات امروز اتفاق افتاده است. این مکتب مقارن برخی تحولات سیاسی و اجتماعی در دهه هفتاد خورشیدی و بیشتر از طریق ترجمه متون نظری به فضای ادبی ایران راه جست و مورد توجه عده ای از شاعران و اهل نظر قرار گرفت، اما این جریان به قدر تازگی خود در میان برخی منتقدان و مخاطبان غریب و نامانوس نشان می دهد به خصوص این که نمی توان با معیارهای معهود ادبی به آثاری ازاین دست راه یافت. در این مقاله تلاش شده است که دری برای ورود به این بحث گشوده شود و برای درک آنچه در شعر امروز به نام پسامدرنیسم اتفاق افتاده، به دلایل این پیچیدگی ها و غریب نمایی در چهار شاخص زبانی، معنایی، زیباشناختی و فرم پرداخته شود و سپس برای روشن تر شدن بحث و تفهیم بیشتر نمونه هایی از شاعران وابسته به این جریان (بنابرآنچه در مجلات و کتاب های تبار شناسی آمده) درج شود. این پژوهش نشان داده است که برای فهم نمونه های اصیل جریان پسامدرن بعضا نیاز به تعریف جدیدی در حیطه عناصر شعری خواهد بود چراکه برخی از عناوین مطرح شده سابقه ای در شعر فارسی ندارند.کلید واژگان: پسامدرنیسم, غریب نمایی, عناصر شعریPostmodernism is one of the latest literary schoolsand it is to some extent the latest stylistic evolutionwhich has happened in today’s literature. This school coincides with some political and social changes in the Seventieth solar decades in Iran, and mostly entered into the literary works, through the translation of theoretical texts and it attracted the attention of a number of poets and commentators. Although this movement is completely new and fresh,it is strange and intangible among some critics and audiences, especially because those kinds of literary works could not be definedby standard works of their kind. This article attempts to discussand understand what has happened in modern poetry, called Postmodernism. So to clarify the complexities and strangeness of the movement in Iran, Linguistic, Semantic, Aesthetic, and Form,in some literary works were taken into deep consideration.And then for further explanation, examples of poets attributed to this movement (mentionedby magazines and genealogy books and critics) were mentioned. This research has shown that, to understand the original examples of post-modern movement, there is a need for a new definition in the field of poetic elements, because some of the topics mentioned do not have a precedent in Persian poetry.Keywords: Postmodernism, Strangeness, Poetic Elements
-
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته می شود. از جمله این مفاهیم می توان به وانمایی [1] و فراواقعیت [2] اشاره کرد؛ مفاهیمی متعلق به ژان بودریار، فیلسوف و نظریه پرداز معاصر فرانسوی که از آثار وی در ابعاد مختلف پسامدرنیسم استفاده می گردد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی خود را از دست داده و به واسطه ی مفهوم وانمایی و سیطره ی آن بر تمامی ابعاد زندگی بشر به فراواقعیت بدل شده است. از طرفی بودریار مدعی است این مفاهیم متاثر از سلطه ی روزافزون رسانه های جمعی و تکنولوژی پیشرفته منجر به ظهور وضعیت پسا مدرن شده اند. وی نمونه بارز چنین وضعیتی را جامعه ی آمریکا می داند، جامعه ای که آن را مصرف گرا نیز نامیده است. رمان برفک اثرنویسنده ی معاصر آمریکایی، دان دلیلو، وضعیت پسا مدرن حاکم بر جامعه ی آمریکا را به خوبی به تصویر کشیده است. لذا این مقاله ضمن تشریح آرای بودریار در بستر فضای پسا مدرن رمان، حقیقت گمشده عصر حاضر را ناشی از تسلط فرهنگ مصرف گرایی و گسترش وسایل ارتباط جمعی می داند.
کلید واژگان: پسامدرنیسم, بودریار, فراواقعیت, وانمایی (شبیه سازی), مصرف گراییIntroductionThe focus of the present study is on Postmodernism as one of the most controversial issues of the contemporary era. In a media-dominated society and with ever-increasing rate domination of technology, Postmodernism challenges man’s belief by establishing lots of controversies in almost every field of study. The French postmodern philosopher Jean Baudrillard believes that in a media-dominated consumer society, postmodernism challenges reality perception and in this sense, he appropriates the terms hyperreality and simulation to describe the lo’s White Noise as a highly acclaimed postmodern novel, this study attempts to offer a literary study in the light of Baudrillard’s theory. new postmodern condition. Considering Don DeLil lo’s White Noise as a highly acclaimed postmodern novel, this study attempts to offer a literary study in the light of Baudrillard’s theory
Background Studies“Hyperreality” and “simulation” were coined by Jean Baudrillard in his philosophical treatise Simulacra and Simulation. Writing the most notable works on the subject of postmodernism, Baudrillard, as a prolific author, encourages numerous researchers to examine notions such as hyperreality and simulation in their studies. Considering the critical reading of White Noise, John Frow was probably the first critic to apply a Baudrillardian reading of the aforementioned novel. However, numerous other critics such as Leonard Wilcox, John Duvall, Thomas J. Ferraro, etc. draw some parallels between White Noise and Baudrillardian viewpoints. Although many other critics, for instance, Cornel Bonca and Anjeanette Wiese, just to name a few, examine the novel from different vantage points. For instance, in 1996, Cornel Bonca in his paper printed in College Literature entitled “Don DeLillo’s White Noise: The Natural Language of the Species” analyzes the language of the novel. To cite another example, “Rethinking Postmodern Narrativity: Narrative Construction and Identity Formation in Don DeLillo’s ‘White Noise’” is a paper written by Anjeanette Wiese through which she focuses on the characters’ identity and narrative structures of the novel. It is also worth mentioning that Baudrillard’s books and theories have contributed to various fields of studies, namely, sociology, philosophy, cultural studies.
Material and DiscussionThis research is a library and electronic-based research. Accordingly, the researchers aim at focusing on Baudrillard’s numerous books and papers and also various studies were done in light of his works. The discussion is based on Baudrillardian concepts of hyperreality and simulation. In this regard, the researcher endeavors to explore these terms application in DeLillo’s White Noise. Depicting contemporary America as a distinguished sample of Postmodern society, White Noise tells the story of an American family drowning in a media-dominated consumer society and facing a plethora of events which lead them to believe they are living in a hyperreal world dominated by simulations.
ConclusionThe postmodern world of the given novel portrayed an American lifestyle drowned in the signs and images produced by mass media and consumerism. This study demonstrates the characters’ serious doubts about reality. It is a simulated reality or in Baudrillard’s word a hyperreality that takes the place of reality. Consequently, highly dominated by simulations, the postmodern world of the novel which is also highly influenced by mass media and consumerism moves toward a hyperreal condition which is a reality more real than real.
Keywords: Postmodernism, Baudrillard, Hyperreality, Simulation, Consumerism -
با انقلاب پست مدرنیسم در ادبیات تغییر و تحولاتی صورت گرفت که از جمله آن ها می توان به داستان هایی اشاره کرد که بر طبق قاعده و اصول روایت نگارش نشده اند بلکه در طول روایت، به شیوه های مختلف بر داستانی بودن آن ها تاکید می شود. این نوع از ادبیات علاوه بر تثبیت جایگاه خود در بین نویسندگان غربی، به ادبیات داستانی عربی نیز راه یافته است و بسیاری از نویسندگان عرب توانسته اند در روایت های خود، آن مولفه ها را به خوبی به کار گیرند. از جمله آن نویسندگان، مجید اسحاق طوبیا نویسنده مصری با اثر خود، رمان «الهولاء» است. در این رمان، شیوه های به کار رفته است که آن را در زمره آثار پست مدرنیسم قرار می دهد. این پژوهش درصدد آن است با رویکرد توصیفی- تحلیلی به شگردهای مختلفی که طوبیا برای خلق داستان پست مدرن خود از آن ها بهره جسته، اشاره کند. یافته های پژوهش نشان می دهد طوبیا توانسته است مولفه هایی چون ساختگی و وهمی بودن شخصیت ها، تخیلی بودن راوی که در اصل خود نویسنده است، فرجام های چندگانه و فراواقعیت را در این رمان برای خواننده به معرض نمایش بگذارد. دیگر نکته مهم این رمان، ویژگی معکوس کردن است و این وارونگی را می توان در معکوس کردن اسم مجید طوبیا به صورت«ایبوط دیجم»و در طرح گردش زمین بر خلاف عقربه های ساعت و در پایان داستان، جهت مخالف حرکت قطارها مشاهده کرد.
کلید واژگان: رمان, پسامدرنیسم, فراداستان, مجید طوبیا, الهولاء -
یکی از خصوصیات عمده داستاننویسی دهههای شصت و هفتاد در ایران، تلاش برای گشودن دریچههایی تازه به جهان داستان و بالابردن سطح داستان نویسی است. در بین تلاشهای انجام شده میان داستاننویسان این دو دهه، کارهای اندک بیژن نجدی، جایگاهی خاص دارد؛ چراکه آثار این نویسنده، از زمینه های مهم ظهور و پیدایش رویکرد پست مدرنیسم در عرصه داستان نویسی معاصر ایران به شمار می رود.
در این مقاله، سعی بر آن است که علاوه بر ارائه تحلیلی پسامدرنیستی از داستان کوتاه «دوباره از همان خیابان ها» نوشته بیژن نجدی، عناصر بلاغی مرتبط با پسامدرنیسم و ارتباط آن ها با شاعرانگی نوشتار نجدی مشخص شود. برای این منظور، ابتدا پسامدرنیسم و مولفه های برجسته ای از ادبیات داستانی آن همچون اتصال کوتاه، فراداستان، محتوای هستی شناسانه، فروپاشی روایت های کلان و... با تکیه بر نظریه های منتقدان برجسته این حوزه، همچون دیوید لاج، پاتریشیا و، بری لوئیس و دیگران به اختصار بیان شده، سپس وجود هرکدام از این عناصر با ذکر نمونه هایی از داستان اثبات می شود. می توان گفت علاوه بر آنکه حضور این مولفه ها در کنار یکدیگر، حکایت از پسامدرنیستی بودن این اثر دارد، عناصر بلاغی نیز در قالب شاخصه های زیاده روی و آیرونی بر شاعرانگی اثر افزوده اند.کلید واژگان: پسامدرنیسم, ادبیات داستانی, بیژن نجدی, دوباره از همان خیابان ها, بلاغت
One of the main characteristics of story writing in sixth and seventh decades in Iran is, trying to open new doors to the story world and increase the level of story writing. Among the efforts made between storywriters in these two decades, a few works of Bijan Najdi have a special position, since his works are pose as the important background of presentation and genesis of postmodernism approach in the Iranian contemporary story writing.
In the present study, we try to present both the postmodernism analysis on the short story "Passing again through the same streets" by Bijan Najdi, and also determine the rhetorical elements related to postmodernism and their relationship with Najdi's poetry. For this purpose, first; postmodernism and the main components of its fiction such as short circuit, metanarrative, ontological content, grand narrative collapse, and … are represented, replying on critical criticism theory in this field such as, David Lodge, Peter Shia, and Barry Louis, and then the existence of each components is proved with samples from stories. It can be argued that, in addition to the fact that the presence of these components together, suggests the postmodernism of this work, the rhetorical elements have also added to the poeticism in the form of exaggeration and irony indicesKeywords: postmodernism, fiction, Bijan Najdi, Passing again through the same streets, rhetorical -
تاثیراتی که شعر پسامدرن ایران از مکاتب ادبی و فلسفی اواسط قرن بیستم غرب پذیرفته نیازمند بررسی موشکافانه تر است. پژوهش حاضر، پسامدرنیسم را در شعر دهه هفتاد ایران و در راستای یکی از برجسته ترین جنبش های شعر پسامدرن آمریکا، «شعر زبان»، تحلیل می کند. هدف از این مقاله بررسی دو مفهوم کلیدی در بوطیقای «شعر زبان» است که تاثیری انکارناپذیر بر شعرپردازی پسامدرن ایران داشته است: »روایت» و «روزمره پردازی». این بررسی تطبیقی از آن جهت حائز اهمیت است که هر دو سبک، روایت را خودزندگی نامه نویسی تجربه گرا می دانند که در آن تکه تکه های زندگی روزمره، تصاویر و اصوات برآمده از رسانه ها و فرهنگ مصرف گرا، خاطرات مبهم، اساطیر و ذهن ناخودآگاه هویت را درهم می تنند. تحلیل این دو سیاق شعری نشان می دهد که شعر پسامدرن ایران رویکردی ساختارشکن به رابطه شعر، روایت و هویت دارد. این بررسی از رسانه زدگی در خصوصی ترین لحظات زندگی فارغ از فرهنگ و جغرافیا پرده برمی دارد. شعر پسامدرن ایران با زدایش احساسات و تغزل، به قصه های رنگ باخته از روزمرگی می پردازد و از انواع حماسی، تعلیمی، عاشقانه و انقلابی، به نوعی از شرح حال نویسی ازهم پاشیده روی می آورد. این درجه از گسست در زبان و معنا بیانگر تغییرات سریع، فناورانه و روان پریشانه در زندگی معاصر چه در ایران و چه آمریکا است.کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, پسامدرنیسم, شعر زبان, روایت, روزمرگیThe impacts that contemporary poetry in Iran has received from the mid-twentieth century literary and philosophical schools should be critically and deeply scrutinized. This essay explores the emergence of contemporary poetry in Iran and in line with one of the prominent movements of postmodern American Poetry, which is, “Language Poetry.” The two key concepts in language poetry that have influenced recent poets of Iran are “story-telling” and the “routine.” The researcher answers two questions: How does language poetry define story-telling and how this definition is reflected in contemporary poetry of Iran? How are the routine and identity related in the contemporary poetry of Iran and America? This research shows that both schools define story-telling as a kind of experimental autobiography in which pieces of everyday life, images, and sounds from media and consumerist culture, vague memories, myths, and the unconscious are woven together. Recent poetry in Iran shows a deconstructive approach towards poetry, story-telling, and identity. Of course its rich tradition creates some differences such as the recurrent, yet scattered presence of mythological figures. This analysis reveals the affect of media on the most private realms of life regardless of culture and geography. Contemporary poetry in Iran purges emotionalism and lyricism in order to return to vague stories of everyday life; it diverts from heroic (epic), didactic, romantic, and revolutionary inclinations to scattered autobiography. This degree of fragmentation in language and meaning reveals the rapid technological and psychologically-disturbing changes in contemporary life, whether in Iran or America.Keywords: Comparative Literature, Postmodernism, Language Poetry, Story-telling, the Routine
-
در یک تعریف کلی، بینامتنیت اصطلاحی است که به روابط بین متون اطلاق می شود. لیکن بینامتنیت در آثار پست مدرن صرفا به معنی تاثیر و تاثر متون از یکدیگر نیست، بلکه با دیگر ویژگی های این گونه متون مانند عدم قطعیت، نسبی گرایی، تشکیک واقعیت، زمان پریشی، پارانویا و انتقاد از گذشته و غیره پیوندی ناگسستنی دارد. این جستار با هدف بازنمایی نقش بینامتن ها در ساختار روایی آثار پست مدرن، ارتباط آن را با سایر ویژگی های این نوع متون در رمان سوگ مغان اثر محمدعلی علومی تحلیل کرده است. بررسی حاضر نشان می دهد که سیالیت خودآگاه و ناخودآگاه ذهن راوی رمان در بینامتن های تاریخی، اسطوره ای و شفاهی روایتی پسامدرن از دنیای وحشت زایی می آفریند که در آن زندگی می کند. بنابراین، بینامتن های موجود در این رمان، منجر به شکستن و فروریختن کلان روایت هایی همچون شاهنامه، چندصدایی شدن متن، عدم شناخت هستی، عدم بازنمایی واقعیت و غیره شده است.کلید واژگان: بینامتنیت, پسامدرنیسم, ساختار روایی, کلان روایت, عدم بازنمایی واقعیت, چندصدایی, سوگ مغانIn a general definition, Intertextuality is a term that has refered to the relationship between texts. Not only, in the era of postmodern the intertextuality doesn't simply mean the interplay of each other texts, But also it has an unbreakable bond with the other features of postmodern texts such as uncertainty, relativism, disordered time, paranoia, and criticism of the past and so. The article, whit the goal of the representation of intertextuality impact in the narrative of postmodern works, has analyzed its relationship to other features of postmodern texts in the novle of Suge moghan by Mohammad ali Aolumi. The present study shows That the conscious and unconscious stream of Narrator's mind in the historical, mythical and oral intertextuality, has created a postmodern narrative of the terrifying world in which has lived it. Therefore Intertextuality in the novel, has led to break and crumble of grand narratives such as the Shahnameh, polyphony, lack of knowledge of the universe, lack of representation of reality, etc.Keywords: Intertextuality, Postmodern, narrative structure, Meta-narratives, Polyphony
-
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 78 (زمستان 1397)، صص 219 -246«فراداستان» از فنون داستان نویسی پسامدرن است. دیوید لاج و برایان مک هیل ویژگی های فراداستان را شناسایی کرده اند که این ویژگی ها تاکنون طبقه بندی نشده اند. نظر به اینکه ویژگی های فراداستانی گسترده و پراکنده هستند، از این رو، دچار همپوشانی هایی شده اند که مانع از درک کاربردشان می شود. در این مقاله، ضمن بررسی مختصر فراداستان و نظریه های فراداستانی، ویژگی اتصال کوتاه بازبینی می شود و با ارائه شواهدی از آثار فراداستانی، تقسیم بندی تازه ای از عناصر فراداستان ساز ارائه می شود. در این پژوهش، ویژگی مثلث ارتباطی نویسنده با مخاطب، داستان و شخصیت ها معرفی و طبقه بندی می شود. این اصطلاح بنا بر رابطه نویسنده با سه عنصر دیگر پیشنهاد شده است. همچنین، آشکار کردن شگرد که پیش از این یک ویژگی جدا از اتصال کوتاه معرفی شده بود، با ارائه دلایل، جزئی از اتصال کوتاه طبقه بندی می شود و نامگذاری فراداستانی که با وجود اهمیت و بسامد فراوان تاکنون شناسایی نشده است، در این مقاله در آثار فراداستانی معرفی و شناسایی می شود.کلید واژگان: اتصال کوتاه, پسامدرنیسم, فراداستان, مثلث ارتباطی, نامگذاری فراداستانیMetafiction is a postmodern story writing technique that has many complexities due to its predisposing features. Theoreticians, such as David Lodge and Brian McHale, have identified these features, but until now, no classifications have been provided. Due to the widespread and scattered features of metafiction features, there exists some overlaps between them that impede understanding the application of each. In this article, as the first step, metafiction and theories about this story writing technique have been investigated. Afterward, the most important element, that is, the short circuit, is reviewed, and, by through reasoning, a new division is introduced, which also includes exposing the literary technique. This feature, previously described as independent, is categorized in this paper as part of the short circuit. In addition, some of metafiction's features such as metafiction naming are identified and defined. This feature, despite the importance, has not been previously mentioned as a metafictional feature.Keywords: Short-circuit, Postmodernism, Metafiction, Metafictional naming, Communication triangle
-
در این مقاله، وجودشناسی پسامدرن بر اساس نظریه مک هیل در رمان پیکر فرهاد به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. برایان مک هیل، پست مدرنیسم را ادامه مدرنیسم می داند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پسا مدرن، وجود شناسی است. این پژوهش نشان می دهد، رمان پیکر فرهاد بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بعد وجود شناسی برجسته تر است. در بررسی این رمان، تعامل میان جهان های تو در توی «واقعیت» و «خیال» نشان داده شده و با استفاده از نظریه مک هیل، ضمن کاویدن تشخیص ناپذیری تخیل از امر واقع، تاثیر پذیری و تبعیت واقعیت از خیال به نمایش گذاشته شده است. بنابراین بر اساس نظریه مک هیل، پیکر فرهاد از جمله رمان هایی است که از جنبه ای مدرن و از جنبه ای دیگر پسامدرن است و نمی توان آن را اثری صرفا مدرن یا صرفا پسامدرن دانست.
کلید واژگان: پیکر فرهاد, مک هیل, پسامدرنیسم, وجودشناسی, عباس معروفیIntroductionFollowing the birth and flourishing of modernism and postmodernism in the literature and arts of the West, Iranian fiction writers have variably been affected by these movements and have produced works following their leads. One such work is the novel Farhad’s Body by the contemporary writer, Abbas Maroufi. As this novel presents some of the postmodern features, it is worth being studied in the light of McHale’s (1887) theory of postmodernism. McHale’s theory is mostly a philosophical one, yet our approach here is to apply a practical method based on evidence from the text and answer the following questions: is it a modern or postmodern novel? Is the dominant in this novel ontology or epistemology?
Review of Literature and Theoretical FrameworkBrain McHale is one of the theoreticians who believe that postmodernism is a continuation or a step further than modernism. Three key concepts of his theory are “the dominant”, “ontology” and “epistemology”. McHale maintains that in modernist literature, the dominant is epistemology, while in postmodernist literature, it is ontology (Payandeh, 2009). Based on this theory, in postmodern novels ontology has a higher position than epistemology does and ontologically, the story creates and describes a world or worlds. In this new world or existence, the text does not care whether its perceptions are correct or not, rather it tends to experience and explain the reality. That epistemological aspect is sent out to the margin in postmodernist novels means that they can also be considered in terms of their modernist qualities, yet they are less important than the ontological aspects. Therefore, based on McHale’s theory, a novel can be considered in terms of both its modernist and postmodernist orientations (Payandeh, 2011).
MethodThe study is descriptive-analytic method that used content analysis and library documents. After carefully studying the novel, and collecting and classifying the necessary data, the postmodernist features and related indices were analyzed based on McHale’s theory.
Results and DiscussionHolding a sort of epistemology based on the theory of possible worlds (various levels in epistemology) for the different narratological levels of Gérard Genette, McHale makes a new design and maintains that the intersection of narratological levels \ by involvement of those levels, cause ontological considerations (Bameshki, 2014). The novel Farhad’s Body presents certain ontological questions by applying such techniques as intertextuality, lack of ontological certainty and some meta-fictional features. As such features bring about the ground for the intersection of narratological levels, they intensify this process. These features are studied and the various sorts of narrative intersection and their instances in the text of the novel are shown for justifying the stance that we have taken in analyzing the text. Evidences show the presence of both kinds of intersection in the novel:
Movement from meta-fiction to fiction: in the intersection of these two worlds, the presence of real and historical characters in the novel and also the presence of fictional characters from the previous works is an example.
Movement from fiction to meta-fiction: examples of intersection at the level of narration are characters addressing the reader, narrator addressing the reader, or the interaction between the narrator and the reader.
Another intersection presented in the novel is the changing of the narrator to a character.
In Farhad’s Body, existence and being are shown in the form of a multidimensional concept. The writer has tried to personify the real in imagination, and has presented the amalgamation of reality and imagination as a major motif so that the reader may contemplate on their own existence with a new outlook. A major question that is usually posed is how much human being is real and how much it is unreal. This is the major question incorporated in this novel and is explored by three techniques of “intertextuality”, “lack of ontological certainty” and “meta-fiction”. We are also faced with multiple and overlapping worlds and stories within story whose interaction with each other is evident within the novel and this opens five ontological layers of worlds to us:- World of reality (the reality that the author and the reader have in it)
- The fictional world of the novel Farhad’s Body by Abbas Marrofi.
- The fictional world of the novel The Blind Owl by Sadegh Hedayat.
- The world of peripheral worlds like Shirin and Farhad
- The world of dreams of the painter.
Through creating parallel and intersecting existential beings, Marrofi sets his characters with distinct and even contradictory identities moving and fluctuating in multiple worlds so that the reader would be wandering confusedly among these fake worlds not knowing them from each other. Therefore, the borderline between the world of reality and imagination is destroyed, and this is a method in postmodern fiction which emphasizes the ontological nature of the novel. One can see that the creation of intersected worlds in this novel corresponds to the change in the dominant element. In fact, change is that of epistemology in Modernism to ontological postmodernism which highlights the ontological questions of the story. This is because rather than depicting the intuition of the characters from the world around them, this novel explores the parallel worlds made out of the reality and imagination. In reading this novel, we are to be faced with this fundamental question: which world and with what features is presented in it?ConclusionThrough intersecting ontological levels and challenging our usual perception about the separation of the reality and imagination, the novel Farhad’s Body implies that this novel can have roles and effects similar to those of reality. Analyzing the novel based on the theory of McHale, we concluded that the dominant element in the novel is ontology because its world is a reflection of multiple and overlapping worlds. These worlds well represent the existence of reality and imagination whose borderline is not always clear. Also, we can see two kinds of intersection in the narrative level of the novel which are from fictional to meta-fictional and vice versa. The instances of such intersections are the presence of real and historical characters in the novel, and the interactions between narrator and the reader, the character that addresses the reader, moving from one milieu and being to another and the restricted movements of fictional characters among the real and imaginative beings in the novel. The text shows that reality and imagination can have interaction and influence each other. Finally, it can be said that Farhad’s Body is a modernist novel in certain respects and postmodernist in some others.
Keywords: Postmodernism, Frahad’s Body, Ontology, Modernism, McHale -
با توجه به اهمیت و لزوم ایجاد پیوند میان ادبیات ایران و ادبیات جهان و به منظور همگام کردن ادبیات داستانی ایران با ادبیات و آثار داستانی جهانی، در این پژوهش ابتدا به تفسیر جریان پسامدرنیسم و مولفههای آن در ادبیات میپردازیم. سپس با در نظر داشتن این مسئله که آیا پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایران نیز ظهور یافته است یا خیر، به بررسی این مولفه در داستانهای بهرام صادقی از پیشگامان جریان پسامدرن در ایران میپردازیم. با توجه به اینکه که جریان پسامدرن با وجود دامنهی گستردهای که در دنیای علم و فرهنگ جهانی دارد، در ایران هنوز ناشناخته باقی مانده است، این پژوهش میتواند جهت آشنایی مقدماتی با این جریان و جایگاههای ظهور آن در ادبیات داستانی ایران مفید باشد.
کلید واژگان: بهرام صادقی, ادبیات داستانی, پسامدرنیسم, داستان پسامدرن -
برخی از نویسندگان ایرانی با اقبالی که به سمت داستان نویسی پسامدرن از خود نشان دادند، با تاثیرپذیری از آثار فراداستانی غربی و گفتمان ترجمه به خلق آثاری روی آوردند که اگرچه در ظاهر آثار فراداستانی به شمار میآید، ماهیت تقلیدی و تصنعی آنها با ماهیت بازی گونگی فراداستان در تعارض قرار میگیرد. این پژوهش بر مبنای نقد جریان فراداستان نویسی در کشور نگاشته شده و با بررسی فراداستانهای ایرانی به این نتیجه دست یافته که آثاری که تحت عنوان فراداستان در کشورمان مطرح است به دور از ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم و دقیقا بر اساس ملاکها و عواملی از پیش تعیین شده نگاشته شده، و وجوه تصنعی و مکانیکی این داستانها با ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم در تعارض است.کلید واژگان: پسامدرنیسم, فراداستانهای ایرانی, پاتریشیا وو, نگارش مکانیکیThis research is investigating one of the most common types of postmodernism fictions named metafiction. This kind of writing including self-referential and disclosure techniques not only exposes fiction but also explores the word out of context. Patricia Waugh emphasizes on this kind of writing with using methods and techniques that metafiction’s writers used it to write a story about story. This paper is based on reviewing and criticizing a fictional work and it is written according to the library method. This research with scrutiny about metafiction’s general characteristics like: centrality of language, Framework, The story as an artifact, parody and ontological Metafiction’s nature, proceeding some writing techniques and methods that are hidden within this general component's. Then it criticizes Iranian metafictions. It has been concluded that the works that are described in the name of Metafiction in our country are far from the postmodernism’s escape, and precisely based on predetermined criteria and parameters, and the artificial and mechanical aspects of these stories conflict with the normal nature of postmodernism.Keywords: Postmodernism, Iranian Metafictions, Patricia Waugh, Mechanical writing
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.