جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کیومرث" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کیومرث» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در برخی از نوشته های فارسی میانه به داستانی درباره کیومرث اشاره شده است که هم در متون کهن تر مانند متون اوستایی نشانی از آن نیست و هم در حماسه نامه های فارسی و عربی اثر آن را به سختی می توان پی گرفت. این داستان به کشته شدن دیوی به نام ارزور به دست کیومرث اشاره می کند که جزو مهم ترین کارهای کیومرث در روز خرداد و ماه فروردین (ششم فروردین) برشمرده می شود. همچنین در اوستا ارزور نام کوهی است که محل گردهم آیی دیوان است و در نوشته های پهلوی مانند بندهش، شایست نشایست و روایت پهلوی هم از آن به عنوان در دوزخ و گذرگاه اهریمن و دیوان یاد شده است. در این مقاله تلاش می شود با جستجوی نام ارزور در متون اوستایی و سپس فارسی میانه و بعد از آن در داستان کیومرث و نبردهای او با اهریمن و دیوان در شاهنامه و آثارالباقیه ارتباط بین کوه ارزور، در دوزخ و دیو ارزور توضیح داده شود و تا حد ممکن جزییات داستان کیومرث و دیو ارزور در متون پهلوی و فارسی روشن و نکات مبهم آن در روایت شاهنامه بازسازی و شرح داده شود. به نظر نگارنده داستان شاهنامه را با توجه به منابع پهلوی و روایت ابوریحان بیرونی چنین می توان بازسازی کرد: کیومرث، دیو خرزور/ ارزور پسر اهریمن را می کشد؛ پس از آن اهریمن، خرزوران (= پسر خرزور) را به جنگ با کیومرث می فرستد و سیامک در این مبارزه کشته می شود. در نهایت هوشنگ پسر سیامک انتقام پدر را از خرزوران می گیرد و او را می کشد.کلید واژگان: ارزور, کیومرث, دوزخ, اساطیر ایرانی, شاهنامهIn some Middle Persian texts, there is a story about Gayōmart which is not mentioned in older texts such as the Avestan texts, and also it is difficult to find evidence of it in Persian and Arabic epics. This story refers to the killing of a demon named Arzūr by Gayōmart, the work which is counted among the most important works of Gayōmart on the day of Khordād of the month of Farvardīn (the sixth day of month Farvardīn). In addition, in Avesta, Arzūr is the name of a mountain where the demons gather and in Pahlavi texts such as Bundahišn, Šāyist Nē-šāyist and Pahlavi Rivāyat, it has been mentioned as the gate of hell and the passage of Ahreman and demons. In this article, an attempt is made to explain the relationship between mount Arzūr, the door of hell and the demon Arzūr, by searching for the name Arzūr in Avestan and Middle Persian texts, and also in the Šāh-nāma and Ātār al-Bāqīah. As far as the author is concerned, Šāh-nāma story can be reconstructed with respect to Pahlavi sources and Bīrūnī’s account like this: Gayōmart killed Kharzūr/Arzūr’s demon; After that, Ahreman sent Kharzūrān (= son of Kharzūr) to fight with Gayōmart and in this battle, Siamak was killed. Finally, Siāmak’s son took revenge on Kharzūrān and killed him.Keywords: Arzūr, Gayōmart, hell, Iranian myths, Šāh-nāma
-
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه های بدن او هستی شکل می گیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل گیری زندگی بشری از نطفه او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازه همه آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی می شود تا همه چهارپایان، جنگل ها و روستاها، سرودها، مناجات ها و آیین ها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمن ها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود می آیند. این سرود شامل شانزده بیت است. در مقاله حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسه اسطوره پوروشه و کیومرث شباهت ها و تفاوت های آنها بررسی شده است.کلید واژگان: پوروشه, ودا, کیومرثPuruša is the first giant who is sacrificed and the world is formed from the pieces of his body. His myth can be found in 90 ͭ ͪ hymn of 10 ᵗ ͪ Mandala of the Rig-Veda. It is an Indian creation myth which is similar to Kiyomars (Gayō.marǝtan) and his sacrificial myth and creation of human beings from his semen. Puruša who is a thousand-headed and thousand-eyed being, and as big as all human beings and Gods, is sacrificed by Gods to form all cattle, forests, villages, verses, chants and ceremonies. All Brahmans, warriors, businessmen, and farmers come into being from his body pieces. This hymn contains 16 stanzas. The hymn of Puruša is translated to Persian in this article, then its important words are analyzed in grammatical and etymological aspects, then the similarities and differences of two myths of Puruśa and Kiyomars (Gayō.marǝtan) is described by comparing them.Keywords: Puruša, Veda, Gayō.marǝtan, Kiyomars
-
اسطوره با مسایل اجتماعی رابطه ای تنگاتنگ دارد. بازخوانی اجتماعی این رابطه، نیازمند پشتوانه ای نظری است که بتواند رابطه بین متن و میدان را تبیین کند. رابطه ادبیات و جامعه بر اساس شاخص های جامعه شناختی میدان فرهنگی تبیین می شود چراکه میدان فرهنگی، عرصه آفرینش های فرهنگی و از جمله آفرینش های ادبی است که در آن نیروهای مختلف، عامل ایجاد یک کنش فرهنگی می شوند. در این جستار، اسطوره کیومرث را با تکیه بر میدان فرهنگی ایران و با شیوه سندکاوی و تحلیل محتوا بررسی کرده و نتایج زیر را به دست آورده ایم: از آن جا که داستان های اساطیری در شاهنامه فردوسی، در زمان تاریخی پرداخته شده است، پرداختن به اساطیر، نوعی بازگشت هدف مند به اسطوره است که وجه غالبش، وجه اجتماعی آن است؛ وجود روایت های متعدد از داستان کیومرث در میدان فرهنگی و گزینش خاص فردوسی از روایت ها، بیان گر نوعی خودآگاهی اجتماعی است که با میدان اجتماعی ایران روزگار فردوسی ارتباط دارد؛ در سازه های متنی اسطوره کیومرث در شاهنامه، مواردی وجود دارد که وجه دینی، عادت واره های اجتماعی و تاثیرپذیری فردوسی از جریان های اجتماعی و میدان قدرت را نشان می دهد.
کلید واژگان: جامعه شناسی ادبیات, میدان فرهنگی, اسطوره, شاهنامه, کیومرثMyths are closely related to social issues. Social rereading of this relation necessitates a theoretical background in order to explain the relationship between the text and its medium. The relation between Literature and society is defined according to the sociological parameters of the cultural medium since this medium is the arena where all cultural creations particularly literary ones through different forces cause a cultural action to take place. Using content analysis and documentary search method, this research seeks to study Kayumars’s myth according to Persian cultural medium. The results found are as follows: Since mythological tales in Shahnameh are narrated within a historical time span, dealing with myths is considered as a kind of deliberate return to the myths whose most dominant aspect is the social one. The existence of numerous narratives of Kayumars’s tale within the cultural medium and Ferdowsi’s particular choice of these narratives is indicative of certain social consciousness which is connected to the social Persian medium of Ferdowsi’s time. In textual structures of kayumars’s myth in Shahnameh there are instances which refer to the religious aspect, social norms of the society of the time and also refer how Ferdowsi had been under the influence of social movements and central powers of his time.
Keywords: Sociology of Literature, cultural medium, myth, Shahnameh, Kayumars -
مرور اساطیر هندوایرانی گویای آن است که این مردمان به طور اعم و ایرانیان به طور اخص، از عصر پیشامهاجرت، پیوندی نزدیک با گیاه داشتند. یک سبب مهم کوچ بزرگ آریاییان، پیوندشان با گیاه و موانع رشد وسیع گیاه در سرما و تاریکی مساکن اولیه شان بوده است. یکی از جالب ترین نمودهای پیوند دیرین هندوایرانیان با گیاه، حضور وسیع گیاه مردمان نخستین در اساطیر این قوم است. مقوله «گیاه مردم» که نظریه پیشنهادی این مقاله است، ترسیم کننده یکی انگاری انسان نخستین و گیاه در نگاه هندوایرانیان باستان است. این مقوله از یک سو گویای پیوند عمیق و وسیع این مردم با پدیده گیاه و کشاورزی است و از سوی دیگر، گویای پیوند ناگسستنی بسیاری از طلوع ها و غروب های پادشاهی با آیین های باروری زمین است. در این مقاله با بررسی نمونه های انسان نخستین در اساطیر هندوایرانی ازقبیل فریدون و جم و به ویژه کیومرث به روش تحلیلی، به جستجوی گیاه مردمان نخستین در اساطیر هندوایرانی و تدوین و پیشنهاد چرخه ای تازه برای تحلیل روایت های اساطیری بپردازیم، به نام «چرخه زندگانی گیاه مردمان». از دیگر یافته ها و نتایج مقاله حاضر آن است که ترجمه گیه مرتن (کیومرث) به «زنده میرا» که ترجمه رایج و پذیرفته شده این نام است، ترجمه ای دقیق نیست و این نام می تواند معادل «گیاه مردم» (مرد گیاهی) باشد.کلید واژگان: گیاه مردم, گیاه, کیومرث, جم, فریدونReview of myth means watching the imagination of human about himself and environment in the past centuries. Indo-Iranian to the general and Iranian In particular, knew agriculture and farming and its value and effects, from the primary migration.an important reason of Aryan great migration was agriculture jobs – however simple method and form- and preventive factors in cooling weather condition and darkness of their primary houses. The Iranian living agriculture was reflected in scene of fortresses which were collection of buildings agricultural and Animal husbandry in the age of the great migration. but one of the most wonderful aspect of ancient connection between Iranian and agriculture, was the presence of The initial Human-plant in kingdom myth and the continuous relation of dawn and sunset of many of Iranian kingdoms with the custom of fertility of earth. in this research, by studying and evaluating the Iranian myth with using the analytical method, We try to search about The initial Human-plant in Iranian myth and edit and suggestion the new cycle for Analyzing the mythical narration by the name of the Human- plant life. Also, the exact meaning of kayumarth is the Human-plant.
Extensive Abstract1-IntroductionMyth is a picture of attitude, knowledge, culture, livelihoods and other components of human life in the distant past. Ancient Indo-Iranian mythology is also a narration that has passed since Indo-Iranian since the pre-Aryan masses to the beginning of history. By care in the ancient Indo-Iranian mythology, we can learn about IndoIranians livelihoods, especially longtime ties with the plant. These people were shepherd and farmers in the northern earth orbits and Their migration also caused the same livelihood associated with the plant Which made the search for warmer lands necessary. As soon as the warmer lands were available, the Aryans created residential, agricultural-livestock collections called "Var". That must mean housing, homeland and territory, and the Vars was filled with the trappings of Agriculture. IndoIranians long and unbroken link with the plants, in the mythology of these people would have been wonderful had profound effects and projections. One of these images, were primary "Human-plants". The people whose creation or birth are due to the fact that they increase the plants Or that their death causes or increases the plants. In the Archetypal analysis, these peoples can be themselves plants And some of them have explicitly declared the plant, like Mashy and Mashyane and also their father, Kayumarth; other specimens are strongly bound to the plant, like Faridun and Jam, which were born with the extract of the plant or Siavosh, who died, caused the plant to grow and other examples. The cycle of growing-pouring- growing of plant was one of the most familiar and most frequent cycles in the periphery. This cycle was so effective on the Aryan dynamics that they saw the birth-death-birth of the people similar to it And they considered elderly people with plant origin. So Human-plants life cycle theory can be the New interpretation and efficient in investigating of elderly people living in the ancient Aryans mythology.
2- Research methodologyThis research is based on the description of the primitive personality of Indo-Iranian mythology and analysis of their mythological narratives, especially Jam, Faridun and Kayumarth. In this paper, according to the Kayumarth myth And his direct children Which they have considered in a number of mythological narratives as plant and by comparing the narrative of their lives with the life of Faridun and Jam, we come to the theory of the plant-human life cycle in the Indo-Iranian mythology.
3-DiscussionAccording to the Aryans, the transplantation of the plant with humans has been such that Any incident in the world of plants has caused an incident in the human world. The creation of many godlike people, such as Jam and Faridun, was caused by the aging extract of the holy plant by their father. This incident should not only be a plant shrub or extraction, It should, however, be recognized as a symbol of the entire set of breeding, spreading, dredging and planting, Because the life of the people of the Aryan godlike peoples, such as the Kayumarth (Yashts, 1377: Farvardinishht, point 95), Jam and Faridun (Hamzaye Esfahani, 1346: 33) It was accompanied by the pleasure of the plants and their increase, along with the ritual of Harmful Holy Plants and Medicinal Plants. On the contrary, any incident in the human world would have caused an incident in the world of plants As the kayumarth, siavosh and nowzar were killed, the plant was planting. As the primary Aryans, they owe their lives to the plant, They considered the killing of humans and watering the soil with human blood, causing plant fertility. This belief was also the result of the obvious experiences of the Aryans, Because they saw that humans and livestocks were created from the plant and when the human and the livestock die, you also grow from their soil, So humans are plants, and when they die, they grow again. Believing in being a human beings among the Aryans was a native belief, Because it were in relation with the other two believes in Aryans: Believing in the god of the sun and believing in the god of “farre”. The plant grows from sunlight and the primary Aryan human is also from the sun race. Farmer Aryans have found that The growth of the plant is associated with the sun's rotation overnight and one solar year, Also, Farra that is like the sun, has a home inside the king and Farra causes plant growth. Interestingly, the plant itself is one of the carriers of Farra (Ardavirafname, 1993: 57). Because the spirit of the king is Farra's house, The birth and death of the king, sunrise and sunset, and increasing and decreasing of Farra, all are affecting the plant life. Therefore, the rising and dying of kingdom in the Aryan tribes is the process of transferring of Farra to ensure the prosperity of the Aryan world and their fields.
4-ConclusionPrimary people in Aryan mythology are creatures with plant origin Or that the Aryans narrated their lives in the same way as the plants lived. The life cycle of the primary Aryan people is in accordance with the life cycle of the plants: Rise, grow, reached and swollen the fruits and ovaries, rupture and pour the contents of the ovaries and fruits, reburied. Also, these steps are in accordance with the stages of personality development in Jung's theory of psychology. The cycle of plant growth-Shed- growth, the cycle of Sunrise-Sunset-Sunrise and the cycle of the of Farra's increasing and decreasing can be traced simultaneously in the life of Indo-Iranian Human-plant, Because in outer space, the life cycle of the plant is associated with the sun cycle in a day and a year. Also, the Aryans, considered the, Farre cause of the flourishing of everything, including plants. On the other hand, the primary Aryan man was considered as a plant, it was from The race of the Sun and a Owner of Farra. As the formulation of the individuality process in Jung's psychology has led to many improvements in the mythological critique, And gave us a more accurate understanding of mythological narratives, Recognizing and elaborating the life cycle of the Indo-Iranian Human-plant and adapting it to the life of the primary people of mythology can help us to recognize the more ancient forms of the lives of these people and the discovery of the drowning and transformation of their lives. the transplantation of the plant with humans has been such that Any incident in the world of plants has caused an incident in the human world. The creation of many godlike people, such as Jam and Faridun, was caused by the aging extract of the holy plant by their father. The death of the primary people of mythology is also coincident with the events of the world of plants. Just as pouring the plant, the fertilizing of the earth and the growth of fresh and succulent plants, the death of the primary human is also a rebirth of reproduction and transferring of Farra from the corroded body to a new body resulting in the continuity of happiness and abundance in the world. It is possible to translate “Gayya maretan” (Kayumarth) into a living one that dies, but by proving the plant life of Kayumarth, “plant human” can be regarded as more accurate and more accurately equivalent to the name of Kayaumarth.Also, the exact meaning of kayumarth is the Human-plant.Keywords: Human-plants, plant, Kayumarth, Jam, Faridun -
شاهنامه فردوسی سند هویت ملی و دینی ماست و تحلیل ابعاد ساختاری و محتوایی، به ویژه بررسی های تطبیقی آن با متون اساطیری و دینی دیگر به منظور شناخت هرچه بیشتر رمز و رازها و دستیابی به آموزه ها و پیام های اخلاقی و معنوی این اثر شگرف در هر عصری و برای هر نسلی ضرورت دارد. در این جستار، با تجزیه و تحلیل ابیات شاهنامه و با بهره جستن از منابع معتبرشاهنامه شناسی، اسطوره شناسی و تاریخی، ابتدا به بررسی و تحلیل مهم ترین عناوین و القاب در بخش اساطیری، به ویژه شخصیت اساطیری(کیومرث و هوشنگ) پرداخته و سپس به لحاظ ریشه شناسی، تعابیر نمادین و رمزی و عرفانی تحلیل، مقایسه و بر اساس شواهد و قراین موجود نتیجه گیری شده است. بر این اساس، هرکدام از شخصیت ها و قهرمانان شاهنامه با پندارها و کردارهای خویش، جلوه ای از باورهای دینی، ویژگی های اخلاقی و خوی اهورایی و اهریمنی خویش را به نمایش گذاشته و از القاب متناسبی برخوردار شده اندکلید واژگان: اسطوره, شاهنامه فردوسی, کیومرث, هوشنگ, نمادپردازیFerdowsi's Shahnameh is the document of our national and religious identity and analyzing its structural and conceptual dimensions and particularly studying it comparatively with other religious and mythological texts seems to be necessary in order to achieve greater understanding of its mysteries and to attain its moral and spiritual doctrines and messages in any era and for any generation. In this study, through analyzing Shahnameh and taking advantage of valid sources on Shahnameh, mythology and history, initially the main subjects and titles in the mythology section were studied, particularly three mythological characters ( Kiumars (Qmars) and Houshang), then symbolic and Gnostic interpretations were analyzed and compared etymologically, and finally conclusions were presented according to available evidences. Accordingly, each character and hero in Shahnameh demonstrated a manifestation of religious beliefs, moral characteristics and his Ahura and evil nature, and he was given an appropriate title.Keywords: Myth, Shahnameh, Kiumars, Houshang, Symbolism
-
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و موثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توامان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.کلید واژگان: کیومرث, مشی و مشیانه, یونگ, ادبیات تطبیقی, روان شناسی شخصیتMythology allocated a large part, fundamental and effectively to the human mind. The knowledge of mythology in fact recognizes the important infrastructure of ideas, culture and civilization. One of the most common ways to study mythology is to implement psychological ideas in mythology. The result is not only a better understanding of mythology, but also a better understanding of human psyche and mans individual and collective life. In this study, we want to take advantage of Jung's theory of personality psychology to explore the myth of the creation of man in ancient Persian mythology. In this paper we refer to Jung's theory of personality psychology to explore human creation in ancient Persian myth. Carl Jung believed that in human there are two sexes together. Kiumarth, the first human in Persian mythology is a creature who denotes both a man and a woman: Mashya and Mashyana. The evolution of the first giant into the king-priest, the expansion of his character and finally his martyrdom are, according to Jung's theory, the steps that existed in the Persian myth of human creation. This article studies the human creation on the basis of ancient Persian and the Middle Persian sources in the light of Jung's personality theory.Keywords: Kiumarth, Mashya, Mashyana, Jung, Comparative Literature, Personality Psychology
-
اسطوره های زردشتی مثل تمام اسطوره ها از دوره ای به دوره دیگر دستخوش تغییر و تحولاتیشده اند. این تغییرات به دلایل متعددیصورت گرفته است؛ ازجمله تغییر ساختار اجتماعی، شیوه های تولیدی و نوع اداره حکومت. این عوامل در ارتباطی دوسویه با باورهای دینی قرار دارند؛ یعنی هم از آنها تاثیر گرفته اند و هم بر آنها تاثیرگذاشته اند. اسطوره نخستین انسان نیزکه بخشی از اسطوره آفرینش است، تغییر یافته است. پس از سکونت بخشی از قوم آریایی در نجد ایران، جامعه ایرانی شکل گرفت. به تدریج این قوم دستخوش تغییراتیشد و به این ترتیب، اسطوره ایرانی بنا به نیازهای جدید جامعه ایرانی و با توجه به شرایط جدید با این تغییرات سازگار شد. یمه آریایی(نخستین انسان) نقش مهم شاه نخستین و سپس شاه آرمانی را بر عهده گرفت و برخی از ویژگی های نخستین انسانییمه به مهم ترین چهره اسطوره ای زردشتی،یعنی نخستین انسان بدل شد. پژوهش حاضر به بررسی این دگرگونی می پردازد.کلید واژگان: اسطوره, نخستین انسان, نخستین شاه, کیومرث, جمMyths change from over time. Some factors like social structure, mode of production and government administration lead to changes in the nature of myths. Also religious beliefs have some interrelationships with these factors; that is, they influence and are influenced by them. In the mythology of Zoroastrianism, the myth of first man, as a part of the myth of creation, has changed in the passage of time. After settling down in Iran, Aryans reshaped the myth of the first man while considering the needs of the society and novel situation. Yameh or the first man who performed the role of the first king and ideal king, gained some of the most distinct features of the most important character in mythology of Zoroastrianism that were bestowed on him. The present article tries to study these issues.Keywords: mythology of Zoroastrianism, The First Man, The First King, Kayumars, Jam
-
کیومرث در تمامی متون پهلوی و روایت های بازمانده از سیرالملوک ها، نخستین انسان معرفی شده است. بر اساس این متون، نسل بشر پس از کشته شدن کیومرث در مواجهه با اهریمن و با همخوابگی مشی و مشیانه ادامه می یابد اما شاهنامه فردوسی تنها متنی است که بر اساس آن، کیومرث نخستین پادشاه است. در شاهنامه فردوسی نبرد کیومرث با اهریمن نیز به گونه ای دیگر روایت شده است. مقایسه داستان کیومرث در شاهنامه و متون متاثر از سیرالملوک ها می تواند نتایج تازه ای را درباره دگرگونی و انتقال کیومرث از اسطوره به متن ادبی مانند شاهنامه روشن سازد. فزون متنیت ژرار ژنت رویکردی است که به ارتباط پیش متن و بیش متن می پردازد. در انتقال یک متن به متن دیگر تغییراتی روی می دهد که گشتار نامیده می شوند. بر مبنای مقایسه داستان کیومرث در شاهنامه و متون متاثر از سیرالملوک ها بر اساس فزون متنیت ژنت، گشتارهای انبساط، برش و ارزش گذاری مهم ترین عوامل دگرگونی داستان کیومرث در روایت فردوسی است که در جهت نمایشی کردن داستان، اسطوره زدایی و قابل باور کردن داستان و استحکام روابط طولی داستان با داستان های بعدی و هماهنگی رویدادها با نظام اعتقادی مخاطب شاهنامه صورت گرفته است.کلید واژگان: کیومرث, شاهنامه, تواریخ عربی, سیرالملوک, فزون متنیتIn all Pahlavi texts and remained narratives of Seir al-Moluks, Kiumars has been introduced as the first human being. According to these texts, the generation of mankind continues after the death of Kiumars in confrontation with Ahriman and the coitus of Mashy and Mashyaneh. However, Ferdowsis Shahnameh is the only text in which Kiumars is the first king. In this text, the battle between Kiumars and Ahriman has been narrated in a different manner, too. Comparing the tale of Kiumars in Shahnameh with the texts influenced by Seir al-Moluks can lead to new results about the changes and transference of Kiumars from myth to a literary text like Shahnameh. Gerard Genettes hypertextuality is an approach which deals with the relationship between pre-text and hyper-text. In the transference of a text to other text various changes occur which are called transformation. Based on the comparison of Kiumars tale in Shahnameh with the texts influenced by Seir al-Moluks according to Genettes hypertextuality, the transformations of expansion, cutting and evaluation are the most important factors of changing of this tale in Ferdowsis narration which have been done to dramatize, demythologize and make believable this story as well as strengthen its linear relations with next stories and harmonize the events with the belief system and worldviews of Shahnamehs addressees.Keywords: Kiumars, Shahnameh, Arabic histories, Seir al Moluk, hypertextuality
-
اسطوره شناسان، رویکردهای گوناگونی به اسطوره داشته اند. رویکرد باستان شناختی به اسطوره بی سابقه است. اگر در گذشته کسانی مانند اوهمریست ها تلاش می کرده اند تا از راه قداست زدایی، خدایان اسطوره ای را تا حد شخصیت هایی زمینی فرو بکاهند، این کار آنها هیچ میانه ای با دانش باستان شناسی که دانش جدیدی است نداشته و با آنچه در این پژوهش دنبال شده نیز اختلاف ژرف دارد. این تحقیق در پی آن بوده تا اسطوره کیومرث را بر مبنای مباحث دانش باستان شناسی گزارش کند. نتیجه شگفت انگیزی که به دست آمده، این است: دوره کیومرث مطابق است با دوره پارینه سنگی میانی و انسان کیومرثی مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپین نخستین)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترین و مختصات آب و هوایی زمان او، مختصات آب و هوایی آخرین عصر یخبندان است. روش هایی که در این تحقیق به کار گرفته شده ماخوذ از باستان شناسی است (لایه نگاری و گونه شناسی). این تحقیق می تواند سرآغازی بر شناخت اسطوره ها از دریچه دانش باستان شناسی باشد.
کلید واژگان: کیومرث, شاهنامه, باستان شناسی اسطوره, نئاندرتال, پارینه سنگی میانیMythologists have adopted various approaches to the study of myth. But, archaeological approach to myth is unprecedented. There were some attempts like that of euhemerists to degrade the mythical gods, suggesting that they are real personages (humans) by desanctifying them. Though, none of these attempts were based upon archeology which can be considered a new science, and also is deeply different from what has been done in this research. This paper aims at analyzing the mythical character of Kiumarth according to archeology. The surprising result of this research is as follows: Kiumarth era matches Mesolithic period and Kiumarth man matches Neanderthal man and his culture matches Mousterian culture, and the climate at his era matches the last glacial climate. Methods used in this research are derived from archeology (stratigraphy and typology). This study can be a starting point for exploring myths from an archeological perspective.Keywords: Kiumarth, archeology, Myth, Mousterian, Mesolithic -
کیومرث در متون اسطوره ای ایران به عنوان نخستین انسان، نخستین پیامبر و نخستین پادشاه معرفی شده است. در متون فارسی و عربی بجا مانده از سده های نخستین پس از اسلام، اغلب کیومرث به عنوان نخستین پادشاه معرفی شده است. بنظر می رسد این وجه از شخصیت کیومرث بازمانده روایت ها و خدای نامه های غیر رسمی و غیر حکومتی پیش از اسلام بوده باشد که بیش تر در مناطق شرقی فلات ایران رواج داشته است و نسخه ای از آن در دسترس ما نیست. هم چنین در کتاب های دینی زرتشتی بجا مانده از سده های پایانی حکومت ساسانی و سده های آغازین پس از اسلام که به زبان پهلوی نگاشته شده است، کیومرث در هیات نخستین انسانی معرفی می شود که آفریده اهورامزداست و با پذیرش دین مزدیسنی از جانب او، سبب رستگاری نوع بشر می شود.
اما باید توجه داشت که تمام این روایت ها محصول تفکر موبدان و نویسندگان رسمی عهد ساسانیست. روایات پهلوانی شرق ایران نیز که کیومرث را به عنوان نخستین پادشاه سلسله پیشدادی معرفی می کند نیز به زمانی دورتر از روایات موبدان غرب ایران مربوط نمی شود. حال این سوال پیش می آید که آیا این روایات در زمان های پیش تر نیز به همین صورت بوده اند؟ آیا کیومرث در زمان های پیش تر نیز به عنوان نخستین انسان آفریده اهورامزدا معرفی می شده است؟ این مقاله تلاش دارد که نظریه ای را مطرح کند که در آن کیومرث بخشی از کهن الگوی اساطیری ازدواج مقدس «خدای آسمان» و «ایزدبانوی زمین» است که باعث رویش گیاهان یا زایش انسان ها از دل زمین می شود و به اعتقاد ما کیومرث در این اسطوره کهن، نام نطفه خدای آسمانی ست.
کلید واژگان: اسطوره, زمین, آسمان, کیومرثIn mythological texts, Kayumars is introduced as the first man, prophet and the first king. In Farsi and Arabic texts remaining from the first centuries after Islam, often he is introduced as the first King. It seems that this side of Kayumars’ character could be the remnants of the narratives and informal and non- governmental Khodaynamehs prior to Islam which was most common in the Eastern Iran and to which one has no access. Also in Zoroastrian books left behind from the last centuries of the Sassanid reign and the first centuries after Islam which was written in Pahlavi language, Kayumars appears as the first man created by Ahuramazda and upon his acceptance of the Mazdaei religion, he brings salvation to the mankind. However it must be taken into account that all these narratives are the outcome of the thought processes of the official writers and priests in the Sassanid era. The heroic narratives in the eastern Iran which recognizes Kayumars as the first king in the Pishdadi dynasty are not far from the priests’ narratives in the western Iran in terms of time. Now the question arises that whether these narratives in the earlier times were as such? Was Kayumars regarded as the first creature, created by the Ahuramazda in those first days? This article attempts to put forward a theory in which Kayumars is part of the mythological archetype of the sacred marriage between the “God of heavens” and the “Goddess of the Earth” that caused the growth of plants or birth of humans from the Earth’s core and it is believed that Kayumars in this ancient myth, is the name of the seed from the God of the heavens.Keywords: Myth, Earth, Heaven, Kayumars -
شاهنامه ی فردوسی، حماسه ی ملی ایرانیان است و ریشه در ناخودآگاه جمعی و ملی این قوم دارد. این اثر ارزشمند را می توان از دیدگاه های مختلف از جمله روانکاوی یونگ تحلیل و بررسی کرد. کهن الگوها از مهم ترین موضوعات نظریه ی یونگ اند و پیر خرد یکی از رایج ترین آن هاست. این کهن الگو در داستان ها و رویاها همراه با یک قهرمان نمود می یابد و او را در رسیدن به تفرد و خودپرورانی یاری می دهد. پیر خرد در بسیاری از داستان های شاهنامه دیده می شود. کیومرث اولین پیر خرد شاهنامه است که راهنمایی های او هوشنگ را به شهریاری رساند و زال، نمونه ی برتر و پررنگ تر این کهن الگوست که آموزه هایش، یاریگر و نجات بخش رستم، قهرمان ملی شاهنامه و شهریارانی چون کی کاووس و نجات بخش ایران و ایرانیان است.
کلید واژگان: زال, کیومرث, نقد روان شناختی, یونگBoostan Adab, Volume:5 Issue: 1, 2013, PP 167 -186Shahnameh is the Iranian national epic rooted in the national and collective unconscious of the Iranians. Shahnameh can be studied from different points of view، such as Jungian perspective. Archetypes are the crucial parts constructing Jungian analysis and the Old Wise Man is one of the most prevalent ones. This archetype، the Old Wise Man، appears in stories and dreams and helps the hero succeed. The Old Wise Man is seen in many stories of Shahnameh. Kumars is the first old wise man in Shahnameh whose guidance helps Hooshang to become the king of Iran. Zaal is another well-known example; Zaal’s teachings help Rostam، the national hero of Shahname، and the kings such as Keykavoos to succeed; Zaal is the savior of Iran and the Iranians.Keywords: Psychological Criticism, Jung, Zal, Kumars -
کیومرث، یکی از شخصیت های بنیادین در تاریخ اساطیری ایران است که اگر چه در گاهان زرتشت و ریگ ودای هندی نمود ندارد، در فرهنگ زرتشتی عصر ساسانی به عنوان نخستین انسان اهمیت بسیاری پیدا کرده و در خدای نامه ها، شاهنامه و متون تاریخی عصر اسلامی به نخستین پادشاه تبدیل شده است. در این جستار، با رویکرد نقد اسطوره ای، ضمن تحلیل الگویی و تطبیق ساختاری خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در متونی که روایت اسطوره او را تشکیل داده اند و مقایسه این اسطوره با روایات هم ارز آن در فرهنگ های مختلف، به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی اسطوره کیومرث پرداخته ایم. بر همین مبنا، خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در سه عنوان کهن الگوی انسان نخستین، زوج آغازین و قهرمان فرهنگی بررسی و طبقه بندی شده و از تحلیل الگویی خاستگاه های پیش تاریخی و فلسفی روایت او در ارتباط با پیش نمونه زروانی آن این نتیجه حاصل شده است که در نحله زروانی- زرتشتی دوره ساسانی و فرقه هایی چون زروانیه و کیومرثیه که در جبرگرایی و اختربینی آن عصر تاثیر بسزایی داشتند، روایت کیومرث تکراری از الگوی کهن فروپاشی غول خدای نخستین در فرهنگ زروانی است؛ شخصیتی که می توان او را دربردارنده الگویی از«عالم صغیر» در این جهان بینی قلمداد کرد که از تسلسل و تکرار پیش نمونه «عالم کبیر» (زروان) حاصل شده است.
کلید واژگان: کیومرث, زروان, شاهنامه فردوسی, اساطیر ایران, کهن الگو, انسان نخستینKayumarth is one of the fundamental figures in the mythological history of Iran. Although he does not figure in Zoroaster’s Gathas and the Hindu Rig Veda، he plays an important role as the prototype of the human beings in the Sassanid Zoroastrian culture. In the Khodāy-nāmes، the Shāh-name and the historical texts of the Islamic era، Kayumarth is referred to as the first king. Drawing on the mythological approach، this paper tries to analyze and compare the structural pattern of Kayumarth mythical functions in mythology with the corresponding narratives in different cultures in order to shed further light on the archetypal dimension of these accounts. To that end، the mythological functions of Kayumarth have been classified under three categories: Kayumarth as the archetype of the first human; the primordial couple and Kayumarth as the first cultural hero. Examining the patterns of philosophical and pre-historical origins of the narratives and their relationships with the Zurvānic prototype have revealed that in the Zurvānic-Zoroastrian branch of the Sassanid period and the sects such as “Zurvānyeh” and “Kayumarthyeh” which had a profound impact on deterministic and astronomical beliefs of this era، Kayumarth narrative is simply the repetition of the ancient pattern of the collapse of the first giant god in Zurvānic culture، a personality who can be deemed as the «microcosm» resulting from the repetition of the “Macrocosmic” prototype (i. e. Zurvan).Keywords: Kayumarth, Zurvan, Ferdowsi's Shāh, name, Persian mythology, the archetype, the first human -
ابعاد مختلفی از داستان آفرینش انسان در روایت های اسطوره ای ایران و عرب بسیار به هم نزدیکند و گاه به یکدیگر شباهت می یابند. از این رو پرداختن به آنها از رهگذر برررسی تطبیقی، همانندی اندیشگی این اقوام را در گذشته تبیین می کند و پیوند فکری فرهنگی و یکسان اندیشی نخستین نسل های اسطوره ساز را به اثبات می رساند. چنانچه با بررسی این داستان بر اساس مؤلفه های موجود در این روایات، زمینه ها و ویژگی های مشترک آن برای خواننده مشخص شود، نگارنده به مقصود خود از این پژوهش دست یافته است.
کلید واژگان: آفرینش انسان, اسطوره, کیومرث, مشی و مشیانه, آدم و حوا -
بررسی های تاریخی (در زمانی) در زبان، دیدی تاریخی نسبت به تغییرات آن در طول زمان دارد. این تغییرات معمولا نمودارهای مناسبی از پدیده انتقال فرهنگی جوامع در طول تاریخ است و نتایج بررسی این تغییرات، نقش مهمی در پیشرفت دانش انسان شناسی- به ویژه اسطوره شناسی و مردم شناسی- داشته است. نتایج مطالعات زبان شناختی، می تواند اطلاعات ارزنده ای را در اختیار اسطوره شناس قرار دهد تا برای تفسیر و کشف معانی رمزی اسطوره ها و اثبات فرضیه های خود، ابزارهای لازم را به دست آورد.
در این جستار، ضمن پرداختن به ارتباط میان زبان و اسطوره در فرهنگهای بشری و ذکر آرای برخی نظریه پردازان و اسطوره شناسان نامی غرب در این باره، چند نمونه از بن مایه های اساطیری شاهنامه، از جمله کیومرث و جمشید، را به عنوان الگوی انسان و زوج نخستین، اسطوره جام جهان نما و ارتباط آن با واژه فروردین و ردیابی پدیده انتقال فرهنگی را در تغییرات معانی واژه کوی (و کیانیان) - انتخاب کرده، در جهت تلفیق زبان شناسی و نشانه شناسی اساطیری و برقراری ارتباط منطقی میان بافت زبانی و ویژگی های اسطوره شناختی مورد بررسی قرار داده و نشان داده ایم که یافته های بررسی های زبان شناختی تاریخی نقش عمده ای در کشف معانی و تحلیل محتوایی این اسطوره ها دارد.
کلید واژگان: زبان شناسی تاریخی (در زمانی), اسطوره, تحلیل محتوایی, جمشید, کیومرث, فروردین, کوی (کیانیان)By historical (diachronic) studies in language, we ca be had a historical approach about the language alterations. These alterations are often suitable visible of cultural transfer appearance in various societies, during history. The results of these studies have been affected on anthology and anthropology progress. These results can be agreed to mythologist, the important information for interpreting and discovering the symbolic meanings and confirming their theories. This article first begins by an introduction about the connection between language and myth and the mention of some theories respecting this case. Then present the analyses of some ancient Iranian myths, by this approach and using of incorporating the language study and mythological semi logy and searching the connection between lingual texture and mythological theories. For example,conformity Jamshid and Kiumarth words with first human and first twin patterns,since present the connection between Farvardin and foreteller cap, and issuedescribe the cultural transfer appearance about meaning changes in Kavi andKianian words.In this paper, we try to present using of historical studies in language, fordiscovering the symbolic meanings and content analysis of myths. -
تطبیق مبانی اساطیری آثار حماسی جهان می تواند در شناخت هرچه بیشترشان مؤثر باشد، با این رویکرد است که شناخت وجوه عظمت شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از برترین نمونه های حماسی جهان آسان تر شده و لایه های تو در توی آن کتاب آشکارتر می شود. در مقاله حاضر، شاهنامه که نمونه ای از آثار حماسی غیر مصنوع است، با برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع، یعنی انئید ویرژیل سنجیده شده است. در این سنجش کنار هم نهادن و مقایسه شخصیت های اصلی و حماسه ساز آن دو اثر و بیان شباهت ها و اختلافات اسطوره شناختی مد نظر است، اما در این سنجش، برای نشان دادن ابعاد گوناگون شخصیت ها و عناصر تشکیل دهنده و وجوه بارز رفتار آنان در داستان، از قیاس یک به یک، یعنی برابر نهادن یک شخصیت از شاهنامه با شخصیتی دیگر از انئید پرهیز شده است، چرا که نمی توان شخصیت های اسطوره ای را که در حماسه ملتی ظهور می یابند با شخصیت های اسطوره ای ملتی دیگر با دقت برابر نهاد و از مطابقت کامل آن ها سخن راند، بلکه مقایسه خصایص یک شخصیت، برای مثال در شاهنامه از طریق دریافت عناصر هویت ساز او و تمییز آنها در شخصیت های گوناگون که با هم پیوند اسطوره شناختی دارند، در عرصه تحقیق رهگشا تر است. از این رو با توجه به ذو ابعاد بودن انئاس در انئید ویرژیل و این حقیقت که این قهرمان در زمان واحد مظهر شاه و پهلوان است، وجوه گوناگون وی با توجه به جنبه های نمادین در برابر عناصر هویت ساز قهرمانان شاهنامه قرار داده شده و عوامل افتراق و شباهت آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: انئید, شاهنامه, انئاس, کیومرث, ساوش, کیخسرو, رستمShahnameh, composed in the 10th century by Ferdowsi, is one of the most significant classics of the world. It is about heroic tales of ancient Persia. The contents and the poet's style in describing events takes the reader back to ancient times and makes him/her feel the events. Ferdowsi worked for thirty years to complete this Crown Jewel of Persian literature. Publius Vergilius Maro known as Virgil (October 15, 70 Bc – September 21, 19 Bc) is a classical Roman poet, popularly known for his Aeneid. This research tries to examine people and heroes in both Shahnameh of Ferdowsi and Aeneid of Virgil to assess their similarities and differences. Comparing mythological principles of the great works of the world enables us to understand them more profoundly. Thus we can appreciate better the greatness of the Shahnameh and also its complicated layers. This analysis attempts to compare both the main characters of two works and also those mythological similarities or differences we usually find in these masterpieces. In this article attempt has not been to compare one characters of the two works by one the since it is not possible to compare precisely the main characteristics of mythological characters of one nation with another. However, in this article the significant differences and similarities between two masterpieces have rather focused on those components on which the identities are made. -
شناخت دیوان به دلیل نقش گسترده ی آنها در ادبیات ایران از جمله متون پهلوی و حماسه های ملی، از اهمیت ویژه ای برخورداراست. برای این موجودات می توان چهار دوره ی آفرینش پنداری، وجودی، هستی مند و انتزاعی درنظرگرفت. یکی از بارزترین دوره های نمود دیوان و حضور گسترده ی آن ها در برابر انسان ها، دوران اساطیری شاهنامه است. در این دوران، دیوان، موجوداتی انسان گونه اند که بر دو پای خود ایستاده و از دستان خود بهره می گیرند. آنها دارای جامعه، فرهنگ و تمدنی پیشرفته تر از انسان ها هستند. این پیشرفت باعث شده تا آنها از سرشت نیک زندگی ابتدایی دور شده و به همسایگان خود تجاوز کنند؛ بنابراین، دیوان در دوران اساطیری شاهنامه، اقوام مهاجم و همسایگان ایران هستند که به این سرزمین تاخته اند.
کلید واژگان: اهریمن, دیو, شاهنامه, تمدن, کیومرث, آدمStudying about demons is of great importance due to their widespread role in the literature of Iran such as the Middle Persian texts and the national epics. One of the most obvious periods of the representation of demons and their pervasive presence against human beings is the mythical period of Shahname. In this period, demons are considered as humanlike creatures, standing on their feet and using their hands. They possessed a society, culture and civilization which are more modern than that of human beings. This progress has made them detach themselves from their internal pure nature and invade their neighbors.Therefore, in the mythical period of Shahname demons are aggressive tribes who have attacked Iran. -
بنابر اساطیر ایرانی، آفرینش به چهار دوره ی آفرینش مینو، آفرینش گیتی، مبارزه ی اهورا و اهریمن و بازسازی جهان بخش می گردد. این چهار دوره بیشترین نمادها و رازواره های خود را در دوران اساطیری شاهنامه به جا گذاشته است. دوران کیومرث یادواره ی دوران آفرینش مینو و گیتی است که انسان ویژگی های دوران پردیی را که در روان و زندگی خود دارد و با کشته شدن سیامک، وارد دوره ی سوم، یعنی دوره مبارزه می گردد که در دوران هوشنگ و تهمورث نیز ادامه می یابد تا اینکه با پیروزی تهمورث بر دیوان و دنیای تاریکی وارد دوره ی چهارم، یعنی بازسازی جهان و پیوند دوباره به مینو می شود.کلید واژگان: آفرینش ایرانی, کیومرث, سیامک, هوشنگ, تهمورثAccording to the Iranian myths, creation is divided into four periods of: Minu(heaven), Guity(universe), the battle of Ahura with Ahriman(devil) and rebuilding of the universe. These four periods have left most of their symbolism and mysteries in the mythical periods of Shahnameh. Kayumarth period is the memorial of the creation of Minu and Guity wherein human beings possess heavenly features within life and soul. By the murder of Siyamak the third period, that of battle starts and extends to the period of Hushang and Tahmureth when we have the victory of Tahmureth over demons and darkness. This is followed by the fourth period of rebuilding the universe and rejoining Minu.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.