جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "audience" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «audience» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
رمان قهوه سرد آقای نویسنده، نوشته روزبه معین (چاپ اول: 1396)، مطابق شناسنامه کتاب، در مدت سه سال به چاپ هشتادوچهارم رسید. مطابق گزارش برخی از خبرگزاری ها[1]، خریداران این رمان، در روز اول نشر، در صف انتظار ایستادند و همه نسخه های آن را خریدند. البته در این مورد تاثیر فضای مجازی را باید جدی گرفت زیرا نویسنده، پیش از انتشار، قطعه هایی از آن را که صرفا جنبه رمانتیک داشتند، در فضای مجازی منتشر می کرد. هدف این نوشته تبیین شیوه شخصیت پردازی و داستان نویسی این رمان است تا عوامل قوت و ضعف آن تعیین شوند. یکی از عوامل قوت این رمان استفاده از شیوه «صورتگردانی» در شخصیت پردازی است. این رمان به شیوه «صورتگردانی» نوشته شده و این شیوه صورتی نو به مفاهیم تکراری رمان داده است. در اینجا غرض از صورت گردانی این است که شخصیت اصلی، یک کنشگر هسته ای است. او به سایه هایی تکثیر می شود. هر سایه، در لایه زیرین، در نقش یک کنشگر و در لایه رویین، در صورت یک شخصیت مستقل نمود پیدا می کند ولی در یک یا چند کنش، از راه یک یا چند شباهت، دوباره در قالب اصل خود نمود می یابد. در این بررسی از روش تحلیلی استفاده شده است، یعنی «صورتگردانی» شخصیت ها، نقطه مرکزی رمان تلقی شده و میزان دوری و نزدیکی، و هماهنگی و ناهماهنگی عناصر با آن سنجیده شده تا نشانه هایی از سلیقه های ذوقی و فرهنگی علاقه مندان به دست آید. نتیجه بررسی نشان می دهد که عناصر رمان در خدمت شیوه «صورتگردانی» هستند. شخصیت های مهم رمان سایه های شخصیت اصلی و اپیزودهای رمانتیک متعدد، تکرار مضمون اصلی رمان هستند. علاوه بر این وجه توصیفی زبان با غلبه بر وجه رفتارگرایانه آن، جنبه رمانتیک رمان را بسیار برجسته کرده است. بدین ترتیب، عاشقی و هجران و توهم تنهایی با تعابیر متنوع بارها تکرار شده است و این میتواند گروه های خاصی را جذب کند. 1. از جمله رک. ایبنا، چهارشنبه 6 اردیبهشت 1396 (ibna.ir/news)کلید واژگان: قهوه سرد, مخاطبان, معین, صورتگردانی, قاعده سازی, عشقThe novel “Cold Coffee of Mr. Writer”, authored by Roozbeh Moein (first edition: 2017), reached the eighty-fourth print within three years, according to the book’s colophon. According to some news reports[1], purchasers of this novel lined up on the first day of publication and bought all the copies of it. Of course, the impact of social media should be taken seriously in this regard, as the author published purely romantic excerpts of the book online before publication. The purpose of this study is to explain the method of characterization and storytelling of this novel in order to determine its strengths and weaknesses. One of the strengths of this novel is the use of the “transposition” in characterization. This novel is written using the “transposition” style and this style has given a new face to the repetitive concepts of the novel. Here, transposition means that the main character is a core actor. He is multiplied into shadows. Each shadow, in the underlying layer, appears as an actor and, in the outer layer, appears as an independent character but reappears in its original form in one or several actions through one or several similarities. In this review, the analytical method has been utilized. That is, the “transposition” of the characters, which is the focal point of the novel, has been considered, and the degree of distance and proximity and harmony and disharmony of the elements with it have been measured to obtain signs of the aesthetic and cultural tastes of the enthusiasts. The result of the review shows that the elements of the novel are in the service of the “transposition” style. The important characters of the novel are the shadows of the main character and the multiple romantic episodes are the repetition of the main theme of the novel. Additionally, the descriptive aspect of the language, predominating over its behavioral aspect, has significantly highlighted the romantic aspect of the novel. Thus, love and separation and the illusion of loneliness have been repeated many times with various expressions and this can attract specific groups. 1. www.ibna.ir/newsKeywords: Cold Coffee, Audience, Roozbeh Moin, Transposition, Rule Making, Love
-
کثرت وتعددت الدراسات حول النظریات الموجهه للقاری، وهی بحوث تحتاج إلی دقه فایقه لقراءه النص، خاصه إذا کان النص روایه، وقد یصعب الامر علی الباحث إذا حضر المولف نفسه فی النص السردی، کماوراء النص إذا شملت الروایه مجموعه من الرواه، مما یتطلب البحث دراسه الانساق الادبیه وانواع القراء مثل القاری الحقیقی والقاری المتغیب وانواعه، للکشف عما یحمل النص فی طیاته من تاویلات. ومن الرواییین العرب الذین اهتموا بشکل کبیر بکتابه النص غیر المالوف، هو الکاتب العراقی علاء شاکر، لاسیما فی روایته المسلسله الممزوجه بالفانتازیا "مقبره الإنکلیز"، حیث تشتبک الاحداث، والشخصیات، والحبکه، والرواه وهناک راو میت یحکی عن مجریات موته وراویه تنهی الروایه بصوره مابعدسردیه، بطریقه تحفز الروایه للقاری مساحات کبیره للتاویل. ما یرید البحث مناقشته هو المنظور الذاتی والمروی له والظاهراتیه والقاری المضمن وآفاق التوقعات وتجربه القاری والمقدره الادبیه ونفسیه القاری وقد تم العثور علی انواع القاری المثالی والجامع فی الروایه حسب قراءه الباحثین لهذه الدراسه.. تم هذا البحث وفقا للمنهج الوصفی- التحلیلی ومن سمات الدراسه العوده لنظریات المفکرین الذین تناولوا النظریات الموجهه للقاری. واهم ما توصل إلیه البحث ان القاری فی هذه الروایه فاعل لیس منفعلا ونصها لیس نصا منغلقا بل منفتحاعلی القراءات المتعدده، لان شاکر منح الحریه الکافیه للقاری کی یتحرک من خلالها علی مساحه النص وترکیزه علی الدور المحوری للقاری فی تشکیل النص. فی الحقیقه، شاکر جعل القاری یشارک فی العملیه الإبداعیه التی تودی إلی التفاعل القوی بین القاری والنص.کلید واژگان: نظریه التلقی, القارئ, فولفغانغ إیزر, علاء شاکر, روایه مقبره الإنکلیزThere are many studies on reader-response criticism; studies that require extraordinary precision in reading text. Especially if the text is narration. If the author is present in the narrative text, the work becomes harder for the researcher. Also, when he is beyond the text or there is a collection of narrators in the narrative. The research requires the study of literary systems, types of reader such as true reader and implied reader and its kinds, in order to disclose the interpretations that the text contains. Among the Arab novelists who have widely paid attention to the writing of unfamiliar texts is the Iraqi writer 'Alaa Shakir, especially in his fantasy surrealistic novel of "The Tomb of England" in which the events, characters, plot, and narrators are intertwined. In addition, there is a dead narrator who tells the process of his death, and another narrator who ends the novel in the form of a meta-narrative, so that the novel provides great spaces for the reader's interpretation. The research seeks the intrinsic point of view, the audience of the narrative, phenomenology, the implied reader and the horizon of expectations, the reader's experience, and the literary and psychological ability of the reader. According to the researchers' survey, ideal and comprehensive reader types were found in the novel. This research has a descriptive-analytical approach, and refers to the opinions of expert thinkers in the field of reader's reading. The most important finding of this research is that the reader in this novel is active, not passive. In addition, its text is not a closed text, but rather open to multiple readings. As Shakir has given the reader sufficient freedom to move through the scope of the text. His focus is on the pivotal role of the reader in creating the text. Actually, Shaker makes the reader participate in the creative process which leads to a strong interaction between the reader and the textKeywords: Reception Theory, Reader, Audience, Wolfgang Iser, 'Alaa Shakir, Novel The Tomb of England
-
زمینه و هدف
مثنوی مولانا از متون ارزشمند کلاسیک زبان فارسی است. مفاهیم این اثر چندبعدی از زوایای مختلف قابل پژوهش است. مولانا با استفاده از صنایع ادبی به بهترین شکل با مخاطب خود ارتباط میگیرد و راه را برای هدف خود یعنی آموزش و تعلیم هموار میکند.
روش مطالعهپژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی کاربردهای بدیع و بیان در جذب مخاطبان مثنوی معنوی در شش دفتر این منظومه، میپردازد.
یافته هاآن دسته از صنایع بیانی و بدیعی که به مخاطبان عام در فهم و درک موضوعات تعلیمی مثنوی کمک میکنند، چشمگیرتر و ملموسترند.
نتیجه گیریدر علم بیان، تشبیه، بیشتر از استعاره و در استعاره، نوع استعاره مکنیه پرکاربردتر است. همچنین در صنایع بدیع لفظی انواع «تکرار» و اقتباس کاربرد بیشتری دارد. در صنایع بدیع معنوی نیز شاعر بیشتر از انواع تناسب و ارسال المثل برای جذب و تعلیم مخاطبان بهره برده است و این صنایع در جلب نظر مخاطبان و آموزش آنان، شاعر را یاری میکنند.
کلید واژگان: مخاطب, صنایع ادبی بیان و بدیع, مولوی, مثنویJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:16 Issue: 87, 2023, PP 159 -182BACKGROUND AND OBJECTIVESRumi's Masnavi is one of the valuable classical texts of the Persian language. The concepts of this multidimensional work can be researched from different angles. Rumi communicates with his audience in the best way by using literary techniques and paves the way for his goal of education.
METHODOLOGYThe present study investigates the innovative uses of expression in attracting the audience of Masnavi Manavi in the six books of this system with a descriptive-analytical method.
FINDINGSThose arts of expression and originality that help the general audience to understand the didactic subjects of Masnavi are more impressive and tangible.
CONCLUSIONIn the science of expression, simile is more common than metaphor, and in metaphor, the type of metaphor seems to be more widely used. Also, "repetition" and adaptation types are more used in creative word industries. In the original spiritual arts, the poet has used more types of propriety and parables in his poems to attract and educate the audience, and these arts help the poet in attracting the attention of the audience and educating them.
Keywords: Audience, literary industries, Molavi, Masnavi -
علامه اقبال لاهوری، شاعر اندیشمند مسلمان، شاعری را همسنگ و هم پایه پیامبری می داند؛ او شاعر را پیشوا و راهنما و شعر را وسیله ای برای بیان حقیقت، هدایت انسان ها و ترغیب آنها به بیداری و حرکت به شمار می آورد. به سبب تاکید اقبال بر وجه ارشادی و ترغیبی کلام، در عین توجه به فصاحت و بلاغت الفاظ و معانی شعر و از آنجا که آشکارترین نمود نقش ترغیبی زبان در وجه امری کلام است، در این پژوهش به چگونگی کارکرد معانی ثانویه امر در شعر اقبال توجه شد. روش کار، شناسایی معانی ثانویه امر در شعر شاعر، دسته بندی بسامدی و تحلیل شواهد بر مبنای ارتباط دوسویه گوینده و مخاطب است. اهمیت پژوهش در توجه به کارکرد زبان و شیوه های ابلاغ پیام در شعر اقبال لاهوری، با توجه به مناسبات دوسویه شاعر و مخاطبان اوست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از مجموع هفتصد و هفتاد کاربرد امر در معانی ثانویه، در پنجاه درصد شواهد، امر در معنی تحذیر و تنبه و ارشاد مخاطب آمده و شاعر ازنظر دانش و آگاهی در جایگاه برتری نسبت به مخاطب قرار گرفته است. در سی و پنج درصد شواهد، شاعر با مخاطب هم پایه خود سخن می گوید و بیشترین معنای ثانویه جملات امر در این ارتباط برابر، ترغیب مخاطب است. جایگاه فرودست شاعر در مقابل مخاطب، فقط آنجا دیده می شود که روی سخن شاعر با خداوند یا مخاطب غایب و مجازی است و امر در معنای دعا یا تمنا به کار رفته است.
کلید واژگان: اقبال لاهوری, علم معانی, معانی ثانویه امر, سلسله مراتب گوینده و مخاطبLiterary Arts, Volume:14 Issue: 3, 2023, PP 99 -122Iqbal Lahori, a Muslim thinker, believed that poets, like prophets, are leaders and guides of human beings. Poetry, in his belief, is the means of expressing the truth and inviting people to fight for the truth. Iqbal has paid attention to the instructive and persuasive aspect of speech, as well as the eloquence and rhetoric of words and meanings of poetry. Imperative sentences show the most important aspect of the conative function of language. For these reasons, the function of secondary senses of imperative sentences in Iqbal poetry was studied and analyzed in this study. The research method was based on the identification and classification of secondary senses of imperative sentences in Iqbal's poetry besides analyzing the evidence based on the two-way relationship between the speaker and the audience. This was an important research because it could explain the function of language and message transmission methods according to the interaction between the poet and his audience. The results of this study showed that in Iqbal's poems, 770 sentences had been used with secondary meanings, while the imperative sentences had the meaning of guidance in 50% of them and he was thus in a superior position to the audience in terms of knowledge and awareness. In 35% of the evidence, he spoke to the audience with an equal verbal communication so as to persuade them. He showed a lower position in front of the audience only when he spoke to God and absent or imaginary audience.
Keywords: Iqbal Lahori, Rhetoric, imperative verbs, Secondary senses, Hierarchy of speaker, audience -
The remarkable popularity and success of foreign feature films and television series as a source of entertainment cannot be disputed. The emergence of amateur subtitling communities has led to dramatic changes in individuals’ viewing habits and styles as fansubbers offer an ideal opportunity for people to access international audiovisual materials, especially in dubbing countries like Iran. However, empirical research on audience viewing preferences and habits in terms of audiovisual translation is scarce. To bridge the gap, over 1200 Iranian viewers filled in an online questionnaire. The results suggest the emergence of new habits and preferences as proportionately more Iranians nowadays access international films and TV series with Persian subtitles, at least among young adults. Also, a small number of the respondents prefer to watch foreign films and programs dubbed. Additionally, there was a weak interplay between viewers’ English proficiency and their tendency towards watching dubbed or subtitled programs, and national TV channels do not appear to be the primary entertainment source when it comes to international cinematic products. Understanding viewers’ preferences and viewing styles forges possible future paths for the translation industry to cater for the needs of individuals with different viewing styles and needs.Keywords: audiovisual translation, dubbing, subtitling, audience, viewing habits, preferences, foreign, domestic productions
-
شاید در ظاهر چنین به نظر برسد که در روساخت روایی متن های روایی منظوم فارسی که انگیزه ای تعلیمی دارند تفاوتی دیده نمی شود و هدف خالقان این آثار ایجاد متنی روایی به قصد انتقال پیامی اخلاقی به مخاطب بوده است، اما تعمق در ژرف ساخت گفتمان در این آثار نشان می دهد که فرآیند تولید معنا در هریک از این آثار مبتنی بر الگوهای گفتمانی و نظام های ساختاری منحصربه فرد است؛ به طوری که هر متن دارای یک نظام گفتمانی متمایز است. همچنین کارکرد قصه به عنوان ظرف در این آثار وجوه متعددی دارد که تنها بامطالعه ژرف ساخت گفتمان می توان به این تمایزها دست یافت. بر همین اساس در پژوهش حاضر برآنیم تا با عبور از روساخت روایت های منظوم به تبیین نظام ساختاری چندی از این آثار بپردازیم به طوری که انتهای پژوهش شاهد ترسیم نظام گفتمانی در هریک از این آثار باشیم. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است نشان می دهد که چهار گونه نظام گفتمانی: «نظام رشد پلکانی پیام با تاکید پربسامد یک بن مایه»، «مقدمه چینی روایی و بیان توزیعی پیام»، «توسعه پیام با لحنی خطابی به انگیزه اقناع مخاطب» و« نظام گفتمان اخلاقی دورانی - مناسبتی» در متون منظوم تعلیمی فارسی وجود دارد.کلید واژگان: گفتمان, نظام ساختاری, ژرف ساخت, پیام, مخاطبPersian Literature, Volume:12 Issue: 2, 2023, PP 103 -119Since a long time, one of the basic pillars of the narrative literature of Persian verse has been its didactic and moral pillar. So that most of the narrative texts of our poems have a didactic tone. When we talk about didactic literature in verse, it means that one "I" conveys an idea to another in the form of a narrative text, and in the narrative literature of verse, it is the "story" that is the container of this container. This introduction shows a general structure of narrative literature, which is drawn based on the general mission and moral message hidden in these works, but the deep structure of these narratives, which includes the discourse that governs them and has multiple narrative aspects, is due to the existence of a methodical process. It informs in a context-oriented, artistic and creative manner. The texts of Persian narrative-didactic poems play an important role in our lives with the help of stories.On the surface, it may seem that there is no difference in the narrative structure of Persian narrative texts that have an educational motive, and the claim of the creators of these works was to create a narrative text with the intention of conveying a moral message to the audience. These works show that the process of producing meaning in each of these works is based on discourse patterns and unique structural systems; So that each text has a distinct discourse system. Also, the function of the story as a container in these works has many aspects, which can only be achieved by studying the deep structure of the discourse. Accordingly, in the present research, we intend to explain the structural system of several of these works by going through the structure of poetic narratives, so that at the end of the research, we will witness the drawing of the discourse system in each of these works. The results of the current research, which have been provided in a descriptive-analytical way, show that four types of discourse systems: "a system of stepwise development of a message with a high frequency emphasis on a theme", "narrative Chinese introduction and distributive expression of a message", "message development with a tone" There is an address to the motive of persuading the audience" and "Ethical Discourse System of Davarani - Parateti" in Persian didactic texts.Keywords: discourse, structural system, depth of structure, Message, Audience
-
گونه های تعلیل هنری در شعر کودک
تعلیل هنری یا «حسن تعلیل» در «شعر کودک» کاربردی خاص و متفاوت از شعر بزرگسالان دارد. هدف این پژوهش، کشف و تفکیک الگوهایی است که ده شاعر صاحب سبک کودک در بهره مندی از حسن تعلیل در نظر داشته اند. در این پژوهش، جایگاه حسن تعلیل در محتوا و ساختار و نقش آن در معنی آفرینی، تخیل پردازی و زیباشناختی اشعار این ده شاعر تبیین شده و نوعی طبقه بندی الگویی برای تعلیل های هنری آنان ارایه گردیده است. این طبقه بندی، منطبق بر چند الگوی کلی از جمله «الگوی رفتاری»، «الگوی عاطفی»، «الگوی زبانی»، «الگوی تمثیلی - استعاری» و «الگوی فانتزی» شکل گرفته و مبنای آن، معیارهایی است که این شاعران کودک در علت آفرینی مد نظر دارند؛ یا تشخص و برجستگی خاصی، اعم از برجستگی خیالی، عاطفی، فکری و زبانی است که در تعلیل های شعر آنان وجود دارد وجود دارد. در بحث مربوط به هر یک از انواع حسن تعلیل، سبک و سیاق علت آفرینی و کیفیت اثر گذاری حسن تعلیل بر مخاطبان کودک، هم چنین کارکرد آن نوع خاص از حسن تعلیل، تشریح، بررسی و تحلیل شده است.
کلید واژگان: شعر کودک, مخاطب, حسن تعلیل. کودکTypes of artistic etiology in child poetryThe artistic interpretation or " fantastic etiology " in "child poetry" has a special and distinct function in adult poetry. The purpose of this research is to explore and distinguish between the patterns that ten poets of the child's style have used self-consciously and unconsciously in benefiting from good judgment. In this research, the position of good explanation in the content and structure and its role in the meaning, the imagination and aesthetic of the poetry of these ten poets have been explained and a kind of model classification for their artistic deductions has been presented this classification is based on several general patterns, such as "pattern", "emotional pattern", "linguistic pattern", "allegoric-metaphorical pattern" and "fantasy pattern", based on which criteria these children's poets In the cause of creation; there is a certain distinction and prominence, including the imaginary, emotional, intellectual, and linguistic prominence that is contained in the justifications. In the discussion of each type of explanation, the style and nature of causation and the quality of the impact of good judgment on the audiences of the child, as well as the function of that particular type of good explanation, description and analysis.
Keywords: child poem, audience, fantastic etiology, child -
دیوان انوری از جهات مختلفی، به خصوص از نظر سبکی و چگونگی کاربرد زبان، حایز اهمیت و توجه است. سروده های او در پنج قالب قصیده، قطعه، غزل، مثنوی و رباعی هستند و آنچه در دیوان وی جلب نظر می کند، تفاوت زبانی و شیوه بیان او در انواع و قالب های مختلف ادبی است؛ از این رو، با وجود اینکه در مجموع اشعار او، مشابهت های فکری و زبانی مشهود است، باید ویژگی های سبکی شعر او را در هر قالب، به طور جداگانه بررسی کرد. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و ارایه نمونه هایی از اشعار مندرج در دیوان انوری، به تفاوت های سبکی و زبانی وی در قالب ها و موضوعات شعری و متناسب با مخاطب های متفاوت پرداخته است. نتایج به دست آمده از تحلیل ویژگی های سبکی اشعار انوری نشان می دهد او متناسب با موضوع، قالب ، ممدوح و مخاطب ، شگردهای زبانی و ادبی متفاوتی را به کار برده است. به طور کلی، شعر انوری را در چهار نوع زبانی می توان بررسی کرد: 1. زبان متناسب با شعر درباری و مدحی 2. زبان متناسب با پند و اندرز؛ 3. زبان عامیانه 4. زبان تغزلی و عاشقانه. با قضاوتی منصفانه و دقت در اشعار انوری، ثابت می شود که وی از عهده تنوع قالب ها و مضامین و به تناسب آن ها، تنوع زبان و بیان، به خوبی برآمده است، لفظ و معنا را متناسب با یکدیگر آورده و برای القای هرچه بهتر ظرایف معنایی، بهترین بهره را از امکانات موجود در زبان برده است. انوری با بهره گیری از علوم مختلف، همچون طب، نجوم و منطق و در عین حال، نزدیک شدن به زبان عامه مردم، تجددی در زبان شعر به وجود آورده است. دیوان شعر او هم تصویری تمام قد از شعر درباری و مطابق مقام ممدوح عرضه می کند و هم در سطح عموم مردم زمان خود و متناسب با فهم آن ها اشعاری دارد و هم متناسب با حال وهوای معشوق و آیین دلدادگی، ابیات مسحورکننده ای را شامل می شود.کلید واژگان: انوری, فن شاعری, قالب شعری, سبک, زبان, بلاغت, مخاطبAnwari’s divan is of prime importance and worthy of consideration from different perspectives especially from the linguistic one. He wrote poetry in five different forms: qasideh, qit’ah (fragment), ghazal (lyric), maṯnawi, and ruba’i (quatrain). However, what attracts one’s attention to his poetry is the versatile language and mode of expression he employs in different literary genres and forms. Consequently, although there are apparent similarities as to the thought and language of his composition, the stylistic characteristics of his poetry should be separately analyzed with regard to every given form. Employing an archival descriptive-analytical method, this article deals with the stylistic and linguistic peculiarities of his poetry regarding the forms, themes and audience appropriation in selected poems from his poetry collection. Results obtained from the analysis of Anwari’s poetry suggest that the poet employs different modes and techniques of expression appropriate to the subject matter, form, object of praise (mamdouh), and audience. In general, Anwari’s poetry can be studied in four types of language registers: 1) language appropriate to court and praise poetry; 2) language appropriate for advice; 3) language of the common people and in some cases the language of the lower class of the society: 4) lyrical and romantic language. With a fair and careful evaluation of Anwari's poems, it is proved that he can well handle the variety of forms and themes and the variety of language and expression in proportion to them, merge the word and the meaning in proportion to each other and make the most of language to express conceptual delicacies. Using various contemporary sciences such as medicine, astronomy, logic, etc., and at the same time approaching the language of the common people, Anwari created a modernity in the language of poetry. His poetry collection includes exemplary praise and court poems, poems palatable to common people’s taste and fascinating portrayal love poems.Keywords: Anwari, poesy, poetic form, Style, language, Rhetoric, audience
-
با وجود اهمیت و گستردگی کاربرد «تعریض» به عنوان بیانی غیرمستقیم و تامل برانگیز، به ویژه در آثار ادبی، بلاغیون متقدم و متاخر در آثار خویش، تنها به تعریفی کوتاه از آن، همراه با ذکر چند شاهد بسنده کرده اند. در این پژوهش کوشیده ایم ضمن نقد و تحلیل تعاریف مذکور و اشاره به برخی از نارسایی های آن ها، تعریف جامع تری از تعریض ارایه دهیم که فاقد کاستی های تعاریف پیشین باشد. همچنین با نگاهی تحلیلی، از دو ویژگی «موقعیت زمانی و مکانی» و «ساخت و ماهیت جمله تعریضی» سخن به میان می آوریم که در ویژگی نخست، شرایط و احوال گوینده و مخاطب مورد بررسی قرار می گیرد و در ساخت جمله تعریضی نیز به پیوند عمیق تعریض با علم معانی پرداخته شده و آشکار می شود که تعریض در ساخت انواع جملات خبری و انشایی، دارای کارکردها و ارزش های بلاغی هنری متفاوتی است؛ چنان که میزان غیرمستقیم گویی، دریافت تعریض از سوی مخاطب، سهولت در انکار و... در انواع جملات، از سطح یکسانی برخودار نیست و سخنوران آگاهانه و با توجه به موقعیت زمانی و مکانی، از جملات متناسب با آن موقعیت بهره می جویند.
کلید واژگان: تعریض, موقعیت زمانی و مکانی, مخاطب, جمله ی انشایی و خبریDespite the significance and spread of innuendo as an indirect expression especially in literary works, the preceding and recent rhetoric have sufficed to short definitions and a few instances about it. Beside the critique and analysis of those definitions and references to some of their deficits, this study is to suggest a more comprehensive definition beyond the insufficiency of the previous ones. We would also talk about the two features of "time and place circumstances "and" structure and nature" of innuendo sentences. In so doing, for the former one, the condition and mood of the speaker and the audience are discussed. Then, the second feature addresses the deep connection of innuendo and semantics. Ultimately, it is to be clarified that innuendo holds different rhetoric and artistic usages and significances in construction of various composition and statements, such that the level of implicit implication, audience's perception of innuendo, ease of denial, etc. is not the same in different sentences, and speakers consciously would employ suitable sentences regarding time and place circumstances.
Keywords: innuendo, time, place circumstance, audience, composition, statements -
در یک کلام، مخاطب باید به داستان وصل شود تا با آن همراه باشد. باید حس شراکت در داستان در وی ایجاد گردد. گویی این قصه، قصه ی خودش هم است. اما نویسنده چه کند که مخاطبش به این نقطه برسد؟ برای پاسخ به این سوال، چند قدم عقب تر رفته و می گوییم: اگر مداد من، خودکار من، ماشین من، دوست من، خویشاوند من، یا گلدان من آسیب ببیند بیشتر ناراحت می شوم، یا اگر مداد و گلدان یک نفر آنسوی کره ی زمین؟ هر چه ما با چیزی یا شخصی، نزدیک تر باشیم و احساس تعلق بیشتری نسبت به آن داشته باشیم، غلظت و شدت احساس ما نیز در موردش، بیشتر خواهد بود.
کلید واژگان: همراهی مخاطب با اثر, مخاطبIn a word, the audience must be connected to the story to be with it. A sense of participation in the story should be created in him. It is as if this story is its own story.But what should the author do to reach this point?To answer this question, we go a few steps back and say: If my pencil, my pen, my car, my friend, my relative, or my vase are damaged, I will be more upset, or if the pencil and vase of someone on the other side of the planet?The closer we are to something or a person and the more we feel a sense of belonging to it, the more intense our feelings will be about it.
Keywords: audience -
رومن یاکوبسن از برجسته ترین نظریه پردازان فرمالیسم روسی در نظریه الگوی ارتباط کلامی خویش اعلام کرد هرگونه ارتباط کلامی بین راوی و روایت شنو (مخاطب) بر وجود شش عامل فرستنده، گیرنده، مجرای ارتباطی، تماس، رمز و موضوع استوار است. یکی از نقشهای ارتباطی در الگوی اخیر، «نقش ترغیبی» است. جهت گیری پیام در نقش ترغیبی به سوی مخاطب است و گوینده میکوشد تا با کاربرد جمله های امر و نهی و منادا، با مخاطب ارتباط برقرار کند. در غزلیات عطار، در جایگاه گونه ای متن دارای ارتباط کلامی، باتکیه بر الگوی یاکوبسن سه نقش ترغیبی در محورهای «پیام، درونمایه و مخاطب» دیده میشود؛ به گونه ایکه در ورای هریک از محورهای نامبرده، شاعر با استفاده از ابزارهای زبانی به ترغیب پیامی در مخاطب میپردازد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی شیوه های اخلاق ترغیبی و محورهای آن در غزلیات عطار براساس نظریه ارتباط کلامی رومن یاکوبسن میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که ترغیب در غزلیات عطار جایگاه ویژه ای دارد و درونمایه های نقش ترغیبی بیشتر در سه محور دینی و حکمی، اجتماعی و فرهنگی نمود یافته است؛ شاعر در پس این نقشها به ترغیب موضوعاتی مانند ترک دنیا، دوری از ریا و شادمانی و... میپردازد. علاوهبر رعایت امتیازات و آرایه های کلامی، که ارزش ادبی فراوانی برای این اثر آفریده است، کاربست مناسب و پربسامد ترغیب، در جایگاه یک شیوه آموزشی، بر غنای تعلیمی غزلیات عطار افزوده است.
کلید واژگان: اخلاق ترغیبی, عطار, مخاطب, ارتباط کلامی, رومن یاکوبسنRoman Yakubsen, one of the most prominent theorists of Russian formalism in his theory of verbal communication model, stated that any verbal communication between the narrator and the narrator is based on six factors: sender, receiver, communication channel, contact, code and subject. One of the communication patterns in the recent model is the "persuasive role". The orientation of the message is in the role of persuasion towards the audience and the speaker tries to communicate with the audience by using the sentences of command, prohibition and supplication. , "Theme" and "audience" are seen in such a way that beyond each of the mentioned axes, the poet uses language tools to persuade a message in the audience. The present article descriptively-analytically and using library resources examines the methods of persuasive ethics and its axes in Attar's lyric poems based on Roman Yakubsen's theory of verbal communication. The results of the present study show that persuasion has a special place in Attar's lyric poems. More persuasive role in three axes; Religious and legal, social and cultural, and behind these roles, the poet encourages issues such as: leaving the world, avoiding hypocrisy and happiness, and so on. In addition to the observance of theological points and arrays that have created a lot of literary value for this work, the appropriate and frequent use of persuasion as an educational method has added to the educational richness of his sonnets.
Keywords: persuasive ethics, Attar, Audience, Verbal Communication, Roman Jacobsen -
رسانه های جدید و فناوری های ارتباطی برآمده از اینترنت، ساحت های مختلف زیست فرهنگی، اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این میان شعر فارسی به عنوان یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی در ایران، تا چه حد از این فناوری ها تاثیر پذیرفته است؟ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است و پاسخ خود را به منظور رسیدن به یک مدل نظری، با رویکردی پدیدار شناختی از تجربه زیسته شاعران فارسی زبان جسته است. برای رسیدن به این مدل، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس مطالعه زندگینامه ای، برای هشتاد و سه شاعر پرسش نامه ای را برمبنای مصاحبه نیمه ساختار یافته ارسال شد. این پاسخها سپس با استفاده از کدگذاری باز و نظری به مقوله های مختلفی تقسیم شد که مقوله مرکزی تحقیق، وجود اضطراب فناورانه در نزد شاعران بود. براین اساس با استفاده از رویکرد نظاممند روش نظریه داده بنیاد (گراندد تیوری) به مدلی رسیدیم که وضعیت پیش روی شاعران در قبال تاثیرات فضای مجازی را در سه راهبرد «ادغام»، «تلفیق» و «تداوم» مشخص میکند. براساس این مدل، پیشنهادهایی برای کاستن از اضطراب فناورانه در نزد شاعران و بهرهمندی از محاسن فضای مجازی ارایه شد.
کلید واژگان: شعر, نظریه داده بنیاد, اضطراب فناورانه, مخاطب, فضای مجازیIntroductionSince the beginning of the 21st century and with the arrival of "Web2" in Iran, technological changes and the development of cyberspace have brought about tangible changes in various areas of social and cultural life, including literature and especially poetry. After the spread of blogging in Iran, the production of content in Persian in blogs clearly increased so that Persian became one of the ten languages in which most blogs in the world were written in those languages (Razi, 2018). Many literary blogs were created, and literary blogging became popular during the first decade of the 21st century. At the end of the first decade and the beginning of the second decade of the 21st century and with the development of social networks and media, the activity of poets in this field continued. Personal or group webpages and channels with the theme of poetry and literature have been created on various social media platforms. the study aimed to know how cyberspace has affected poetry, and how poets evaluate this impact as beneficial or detrimental to poetry.
Theoretical FrameworkA qualitative research method was applied based on the lived experience of poets. In other words, a phenomenological approach was used to gain new data. The phenomenological approach is based on the assumption that the lifeworld around us is the combination of me and the others. So the world is something common. In the phenomenological approach we are talking about a world that humans have experienced, not an abstract world that is far from real life. One problem in interdisciplinary research of literature and communication is the lack of local theories. Phenomenology gives us a wise and broad possibility to reach a theory and can fill this gap. Cyberspace and new media and communication technologies have emerged in the real world. Poets have used this capacity since the era of blogging and have had experiences of the good and bad of blogs and social networks and social media. To understand these years of experience and its results, the poets themselves are the best reference for retelling experiences and expressing their perceptions of this influence. Researchers must use these experiences from living in cyberspace to reach a theory, based on facts. Using the same approach, it was also tried to reach a conceptual model that would compensate for the lack of local theory in this area.
MethodIn this research, a purposeful sampling was used. Using a biographical study method, we identified poets who have relative acceptance and fame among the audience and are also active in cyberspace and have many followers on social networks and their poems are shared on social media. We then sent questionnaires to the poets and asked them about the impact of cyberspace in various areas such as text, audience, poets' interaction with the audience and themselves, poetry publishing media, and poetry effects and feedback. Eighty three poets answered the questionnaires. Then, using a systematic approach in grounded theory method, after extracting raw data and categorization, we reached the axial coding of data. To formulate the conceptual model, we named the central category "technological anxiety of poets" and based on it, other categories and subcategories were extracted from the answers and a model was presented.
Results and DiscussionThe aim of this study was to investigate the effect of cyberspace on poetry. Based on this, it was found that poets believe that cyberspace has provided a space for the presentation of worthless poems and plagiarism, rather than the publication of valuable poems. Cyberspace has contributed to the reputation of poets on the one hand, and on the other hand, it has removed the monopoly of producing and delivering poetry from intellectuals and elites. Poets acknowledged that the circle of poetry audiences has expanded due to the expansion of cyberspace, but many of these audiences read poetry only as a hobby. Most poets still consider the book as the reference for elites and main medium of poetry, but at the same time believe that cyberspace has reduced the possibility of the influence of the publishing and media mafia and censorship in the process of literary creation. Acknowledging the new possibilities that poetry has acquired through cyberspace, poets are interested in the previously established and accustomed situation (production monopoly, professional stratification, rhetoric and non-interactive media). We defined the poets' prediction of the continuation of this trend in three approaches: 1. The integration approach, according to which the weak poems that have many fans in cyberspace these days, will form the main and dominant current of Iranian poetry; 2. The continuation approach. The Persian poetry is considered too powerful to be defeated by cyberspace; 3. The combination approach, which believes that the poets should have the opportunity to provide the poetry and the readers should be given the chance to select and cyberspace is the key. It is also important that the poets make efforts to improve the reader's literary and media literacy of their audience’s knowledge there.
ConclusionThe conclusion is that poets have not been able to use the possibility of dialogue, interaction, and decentralization of cyberspace. They have become accustomed to centrist and non-interactive media, they have been unable to create a public literary sphere. For this reason, it is suggested that poets in cyberspace not only advertise and share their poetry, but also try to acquaint the audience with the criteria of good and quality poetry by creating channels, pages, and groups of poetry. It is also suggested that poets engage in dialogue and interaction with their audiences and recognize different tastes to have representatives outside the predetermined and established sphere of literary production. The audience are recommended to use this opportunity to improve their literary knowledge. Both sides of this communication must enter into a real dialogue based on mutual recognition. Instead of hiding or eliminating the other side, they should help to understand each other and promote the literary literacy of the society.
Keywords: Poetry, Grounded theory, Technological Anxiety, Audience, Cyberspace -
درآمیختگی عمیق زندگی امروز با تکنولوژی و چیرگی مناسبات تکنولوژیکی بر تمام عرصه های زندگی انسان جدید، به طور طبیعی، تکانه های بنیانی بر نهاد ادبیات نیز وارد آورده است که یکی از وجوه آن نیز در مناسبات مولف، متن، خواننده تبلور یافته است. مولف و در اینجا شاعر پست مدرن به سبب تکثر و تنوع مخاطبان در جهان نوین، امکان رویارویی با مخاطب به شیوه گذشته را ندارد؛ از این رو ناگزیر است متناسب با وضعیت جدید، شگردهای نوینی را برای ارتباط با مخاطب و تاثیر بر او به کار بندد. بر این اساس، به ارسال سیگنال های اثربخش از زوایایی میپردازد که فناوری های مسحورکننده نوین غالبا از آن بهره میبرند. این جستار، با بررسی کیفیت تاثیر مد نظر پستمدرنیسم، به تبیین مهم ترین شگردهایی میپردازد که شاعران پستمدرن جهت اثربخشی قوی و سریع بر مخاطبان به کار بستهاند. هر یک از این شگردها برآمده از یک یا چند بعد از فلسفه پست مدرن و نیز حاصل زیست در جهان التقاطی سایبرنتیکی (تکنولوژی- انسان) است.
کلید واژگان: پست مدرنیسم, تکنولوژی, شگردهای اثربخشی, مخاطب, شعر پست مدرن ایرانIntroductionLiterature as a powerful communication medium is able to affect the audience from different angles. By studying the views of theorists, it can be found out that in different periods of the history of literature, “the Author” has used the influencing techniques to achieve goals such as persuasion, teaching, getting active, and making literary pleasure. The instrumental use of the “influence” has faded in the postmodern era, and then the influence itself, has become a priority in the process of literary creation. Iranian postmodern poets believe that the techniques of influencing the audience in traditional rhetoric are repetitive and accordingly ineffective now. They declare that today's poets must encounter the audience from new and various angles, especially those derived from today's life.
Review of LiteratureThrough the centuries, literature has been considered as an effective medium to persuade the audience to an exact thought or ideology. From this perspective, the audience is a passive and impressionable element. After the invention of the printing industry, the perception of the passivity of audience was shifted to activity. Since then influencing the readers was important because it could encourage them to act independently. From the eighteenth century, “making literary pleasure” was added to other goals. This purpose was followed, especially in formalist literary and critical works. Postmodernism is a broad movement that developed in the mid- to late 20th century all over the world. The concept of “influence” in postmodern superficial philosophy, is totally self-referential. The postmodern author makes his/her work appear quite astonishing and mesmerizing at first glance. Through this technique he/she takes away any opportunity of thinking and reflecting from audience; accordingly attract them unconsciously.
MethodThis paper, through a descriptive-analytical perspective, first focuses on the reasons of postmodernism’s emphasis on the concept of “influence” and reveals the quality of influence which is intended by postmodernism. Then, categorizes and studies the most effective techniques which are used in Iranian postmodern poems to have a highest impact on audience. Each of these techniques is referred to one or more dimensions of postmodern philosophy, as well as from living in the cybernetic/cyberpunk (human-technology) world.
Results and DiscussionIranian Postmodern poets use various techniques to influence the audience. The first and most effective technique is “eliminating distinctions” between poet and audience, elite audience and public audience, formal language and informal language, the shiny world of poetry and usual world of the daily life. The second technique, is “Being surprising” which causes excitement and quick impact on the audience. The postmodern poets often achieve this goal through two main methods De-harmonization (musical, linguistic, moral), and irregular collage of poetic elements. The third technique, is applying the method that is used by transactional technologies to have effective communication today: “visual attractions”. For achieving this goal, poets exert the visual and optical elements in the form and content of their poems.
ConclusionTo have a strong, immediate, and superficial effect on the audience, postmodern poets try to employ the unprecedented and eclectic techniques. They have realized that in order to achieve the maximum impact, the literary work must be familiar, fascinating and surprising. To be familiar, poets use the ordinary spaces and details of everyday life, informal language, and personal life events in their poems. To be fascinating and surprising, they apply De-harmonization and visual techniques in both form and content. The quality of application of these techniques is different from previous methods in Persian literature. It seems that they are derived from the techniques used by technological media, especially interactive media, to attract more audience.
Keywords: Postmodernism, Technology, Influencing Techniques, Audience, Postmodern Poetry of Iran -
هدف از تحقیق کنونی مطالعه طبقه بندی مخاطب در بستر زمان در هنر معاصر ایران می باشد. یکی از چالش هایی که در هنر امروز جامعه ایرانی مشهود است جایگاه متزلزل مخاطب است. جایگاهی که خود باید تعیین کننده باشد اما عوامل دیگری که خارج از حوزه هنر و هنرمند است، همچون نگاه سیاست و قدرت و اقتصاد به این مقوله، تاثیرگذارتر است. به نظر می رسد شناخت مخاطب منوط به نگاه نخبه های جامعه به اقسام گوناگون مخاطب بوده است، اما تا چه حد این دسته بندی مخاطب که در نهایت به عدم وجود مخاطب انجامیده است بر اساس شناخت صحیح افراد برتر جامعه بود یا بر اساس نگرش برتر به خود نخبه های جامعه بوده است. می توان گفت عوامل مختلفی در طبقه بندی مخاطب هنر تاثیرگذار هستند. با توجه به مطالعه حاضر می توان گفت مخاطبان هنر در بستر زمان بر اساس عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... متفاوت بوده اند. همچنین برای تقسیم بندی مخاطبان باید عوامل موثر و کلیدی در هر زمان را در نظر گرفت.
کلید واژگان: طبقه بندی, مخاطب, هنر معاصر, ادبیات تطبیقیThe purpose of the present paper is to study the classification of audience in the context of time in Iranian contemporary art. One of the challenges that are evident in the art of today's Iranian society is the shaky position of the audience. A position that should be decisive, but other factors that are out of the realm of art and the artist such as the view of politics and power and economics to this category are more influential. It seems that knowledge of the audience depended on the view of the elites of society to different types of audiences, but to what extent this classification of the audience, which ultimately led to the absence of the audience, was based on the correct knowledge of the top people in society or based on the top attitude to the elites of society. It can be said that various factors are influential in classifying the audience of art. According to the present study, it can be said that the audience of art in the context of time have been different based on social, economic, political and ... factors. Also, in order to divide the audience, effective and key factors must be considered at any time.
Keywords: classification, audience, contemporary art, comparative literature -
هر اثر ادبی برآمده از جامعه خویش است؛ جامعه امکان تولید یک اثر ادبی را فراهم میکند و در عین حال شرایط، چارچوبها و محدودیتهایی وضع میکند. میان جامعه و اثر ادبی روابط علی و معلولی برقرار است؛ آثار ادبی بازتاب مستقیم یا غیرمستقیم رویدادها و مطالبات اجتماعیند. آثار طنز به دلیل رویکرد انتقادی خود بازتابی بهتر و شفافتر هستند و در مطالعات جامعه شناسانه اهمیتی دوچندان دارند. پس از انقلاب اسلامی طنز مکتوب به رغم رشد نسبی دچار فراز و فرودهایی شد که برخی از عوامل اجتماعی در آنها دخیل بود. این عوامل بر سه مولفه اصلی نویسنده، اثر و مخاطب و همچنین بر مولفه های دیگر از جمله نوع، مضمون، قالب و نحوه ارایه اثر تاثیر میگذارند. این تحقیق می کوشد به شیوه توصیفی و استنباطی تاثیر عوامل اجتماعی را بر مولفه های ذکر شده در طنز اجتماعی این دوره با دیدگاهی جامعه شناسانه بررسی نماید.
کلید واژگان: طنز مکتوب, انقلاب اسلامی, نویسنده, مخاطب, محیط اجتماعیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:13 Issue: 51, 2020, PP 157 -176Every literary work comes from people and society in its period. Therefore, in literary works, the observation and reception of events, events, and social demands can be observed more or less during the production period. Comic effects, from which criticism is usually based, reflects more and better on the disadvantages and problems of their societies, and they are important in sociological studies. After the Islamic Revolution, written humor grew. Of course, during the years of this period, they were driven by factors and components, and sometimes they came close to parody or falsification. These factors can be divided into internal (external) and external (social and audience) groups that determine the type, theme, format and manner of presentation of humorous effects. This research tries to explore the influence of internal and external factors on the humor of this period with a sociological perspective in a descriptive and inferential way.
Keywords: written satire, Islamic Revolution, writer, audience, social environment -
نشریه زبان شناسی کاربردی و ادبیات کاربردی: پویش ها و پیشرفت ها، سال هشتم شماره 1 (Winter-Spring 2020)، صص 225 -245
در مقاله حاضر، محققان مبادرت به کشف و بررسی وجود نشانگرهای فراگفتمانی در نوشتار مقالات دانشگاهی در میان دو گروه از نویسندگان بومی (انگلیسی زبان) و غیر بومی (فارسی زبان) کردند. برای این منظور، جمعا بیست مقاله منتشر شده توسط محققان حوزه های علوم انسانی در مجلات بسیار مشهور به صورت تصادفی از پایگاه داده های اطلاعاتی شامل Science Direct، Noormagz و Magiran انتخاب شده و تحلیل محتوایی برای کشف نشانگر های فراگفتمانی بر اساس مدل هایلند (2005)، بر روی دو رشته اصلی نشانگرها شامل منابع ارتباطی و تعاملی انجام شد. نتایج نشان داد که منابع ارتباطی(45.67٪) نسبت به منابع تعاملی بیشترین نسبت را در میان مقالات هر دو گروه گویندگان بومی و غیر بومی داشتند و تفاوت دو گروه در میان منابع تعاملی بیشتر رویت شد. در مقالات نوشته شده توسط محققان در محیط انگلیسی زبانان، نشانگرهای دیدگاهی (1.21٪) و برای فارسی زبانان، نشانگرهای دخلیل کننده (0.2٪) کمترین میزان را داشتند. در نهایت، گونه گونی دیگر نشانگر ها در هر دو پیکره دارای مفاهیم آسیب شناسانه دیگری بود که مورد بحث قرار گرفت.
کلید واژگان: گفتمان دانشگاهی, مخاطب, مهارت های نگارش مقاله, نشانگر های فراگفتمانی, مقالات تحقیقاتیIn this article, researchers set out to discover the metadiscourse markers in research articles written by both native and non-native English speakers. To this end, a total number of twenty research articles published by Iranian and native English speakers in highly reputed journals on Arts and Humanities domains were randomly selected from major databases including Science Direct, Noormagz, and Magiran. Through Hylands’ Metadiscoursal model (2005), appraisals were accomplished on two main metadiscoursal aspects including interactive vs. interactional resources. The results revealed that interactive resources had the highest proportion in comparison with interactional resources with transitions being in the top list in both native and non-native articles considering different parts of the articles from abstract up to the conclusion part. From among interactional resources, in articles written by native English speakers, attitude markers and for the non-native ones, engagement markers had the least rates. In addition, Iranian scholars had used some markers e.g. ‘attitude markers’, and ‘hedges’ more than native English speakers. It can be included that students should be informed about a balanced use of the frequency and the percentage of different metadiscourse markers in English as a part of teaching writing or grammar in their research writing modules.
Keywords: academic discourse, Audience, Essay Writing Skills, Metadiscourse Markers, Research Articles -
در یکصد سال گذشته که تصحیح متون با روش های جدیدتر در ایران متداول شده، شاهد تصحیح فراوان متون کهن بوده ایم. این تصحیحات، عموما نوعی تقلید و کپی برداری روش شناسانه از کارهای بزرگانی مانند محمد قزوینی، ملک الشعرای بهار، جلال الدین همایی، مجتبی مینوی و چند تن دیگر از استادان بزرگ این فن بوده که در آنها به ساختار ظاهری متن عرضه شده بسنده شده است؛ هرچند استادان بزرگی نیز در همین دوره به توسعه و رشد این فن کمک کرده و تصحیحات برجسته ای انجام داده اند. یکی از مهم ترین چالش های تصحیح متن در ایران معاصر، بی توجهی به مبانی نظری دانش تصحیح متن یا متن پژوهی است. فقر مبانی نظری، در بیشتر موارد، تصحیح متون فارسی را در حد یک مقابله ساده و مکانیکی با صفحه آرایی های علمی نما تنزل داده است. با توجه به ضرورت گفتمان سازی نظری در حوزه نقد و تصحیح متون، این نوشتار به سهم خود می کوشد تا به بررسی، تبیین و نقد غایت شناسی تصحیح متون در نگاه های گوناگون سنتی، مدرن و پسامدرن بپردازد. همچنین ارتباط میان فهم مخاطب و تصحیح متن به عنوان اصلی فراموش شده در حوزه های تیوریک تصحیح، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: تصحیح متون, متن پژوهی, مخاطبIn the past one hundred years, as textual criticism has become more common in Iran, we have witnessed an increase in the number of textual criticisms of classical works. These editions, except in some cases, are generally a kind of imitation and methodological duplication of the work done by renowned scholars in the field, and do not move beyond the virtual structure of the text in question. One of the main challenges of textual criticism in contemporary Iran is the disregard for the theoretical fundamentals of this field. Underdeveloped theoretical foundations, in most cases, have reduced the edition of Persian texts to a simple and mechanical countermeasure. Considering the necessity of theoretical discourse in the field of textual criticism, this paper tries to explore, explain and critique the teleology of textual criticism in various traditional, modern and postmodern views. Moreover, the relationship between reader comprehension and textual criticism has been criticized as one of the forgotten principles in the theoretical areas of correction.
IntroductionTextual criticism has been defined variedly in different eras and civilizations. The kinds of texts, ideologies, worldviews, social structures and scientific movements in different periods of human civilization have resulted in the development of different methods of textual criticism. These methods have been based on users’ understanding, which has been in turn affected by the goals pursued in textual criticism. At least three kinds of teleological viewpoints, developed in classical, modern and postmodern eras, can be traced in textual criticism. In the classical era, the text is considered to be sacred, while in the modern era it is desecrated and examined within the framework of a scientific process. By going beyond textuality, postmodernism seeks to identify factors contributing to the production of the text, no longer finding it to be exclusively formed by the author.
Theoretical FrameworkIn the past two centuries, European scholars have tried to replace traditional methods of textual criticism with modern ones. Textual criticism has a thousand-year-old history in the Islamic civilization. In the contemporary era, although many valuable Islamic works have been textually analyzed and emendated, Muslim scholars have been unwilling to join the theoretical discussions on textual criticism, such as the teleology of such an endeavor. Our understanding of the text and the methods we use to reconstruct old and modern texts are directly influenced by the telos followed in the textual analysis of texts. Teleology is the basis of theories of textual criticism and provides the theoretical framework for textual studies. Thus, engagement in such discussions, which have been predominantly overlooked in Iran, can pave the way for theoretical debates on the nature of textual criticism.
MethodologyIn the present study, first the traditional perfectionist attitude toward textual criticism, which is based on the Iranian culture in the Islamic era, is examined. Then, the bases of the modern experimental attitude will be discussed, and finally the pluralistic postmodern viewpoint will be studied. Also, the role of the audience in the teleology of the texts will be analyzed.
FindingsTraditional scholars have adopted a perfectionist outlook toward textual criticism as a tool for annotating and ornamenting texts. In the modern outlook, which has been influenced by scientific-experimental movements such as Darwinism, the text is regarded as a kind of evolution and attempt is made to trace the possible changes that the text has probably undergone so that its original form is revived. In the postmodern attitude toward textual criticism, a democratic approach is adopted and the text is considered to be the outcome of the contribution of different factors rather than being exclusively created by the author; thus, the postmodern critic tries to offer different accounts of the changes in the text, rather than reverse these changes.
ConclusionOur conception of the text and its reconstruction is rooted in the telos resulting from the outlook taken by researchers and manifested through their taste and concerns. Audiences in different eras determine what objectives different texts and textual studies should pursue. However, not all audiences do exert the same influence; “superior audiences” develop new ends for researchers by attaching more importance to specific types of research. By refining their ideological and scientific beliefs, these audiences provide textual researchers with more reasonable ends.
Keywords: textual criticism, Textual Studies, audience -
در کتاب های بلاغی، علم بیان «ایراد معنی واحد به طرق مختلف با تفاوت در وضوح و خفا» تعریف شده است. لازمه بلیغ بودن کلام، انتخاب این شیوه های گوناگون بیانی با توجه به شرایط و ویژگی های عواملی است که در ساخت یک کلام نقش دارند. با توجه به این که متکلم، مخاطب، بافت موقعیتی و کلام از عوامل ایجاد ارتباط کلامی است هماهنگ بودن ویژگی های کلام با احوال آن ها شرط بلاغت کلام خواهد بود. در این پژوهش سعی شده است نقش اقتضای حال این عوامل چهارگانه، در چگونگی و چرایی کاربرد مباحث مختلف علم بیان تبیین شود و ضرورت در نظر گرفتن این اقتضائات، هم در مرحله به کارگیری آرایه های بلاغی و هم در مرحله شناخت آن ها مشخص شود. احوال این عوامل در ساختار اقسام گوناگون تشبی هات، استعاره ها و وجوه تمایز آن ها نقش اساسی دارد. آفرینش کنایات نیز به شرایط بافت موقعیتی بستگی دارد و در شکل گیری و به کارگیری نمادها نیز مقتضیات ناشی از احوال این عوامل تاثیرگذار استکلید واژگان: آرایه های بیانی, متکلم, مخاطب, بافت موقعیتی, کلامIn rhetorical books, the eloquence is defined as "presenting one sole meaning in several ways by the difference in clarity and secrecy". The choice of these various forms of expression according to the conditions and characteristics of the factors that contribute to the creation of a word is vital for rhetoric. Considering that the speaker, the audience, the situational context and the word are of the factors of creating the verbal communication, the harmony of the features of the word with their status is the condition of the rhetoric of the word.In this study, the role of the requirements of these four factors has been explored in how and why of the various topics of the eloquence, alongside the necessity of considering these requirements, both in the stage of using the rhetorical figures of speech and in the stage of their recognition. The status of these factors in the structure of the various forms of similes, metaphors and their differentiation elements is essential. The creation of the ironies also depends on the situational context. Furthermore, the forming and use of the symbols is also influenced by the conditions of these factors.Keywords: Expressive Devices, Speaker, Audience, Context of situation, Speech
-
پژوهش حاضر در پی ارائه ی تصویری از ماهیت راوی بوستان سعدی و به تبع آن مخاطبی است که راوی در انتظار اوست. هدف دیگر دریافتن سبک راوی بر اساس تحلیل زبانی کلام وی و پاسخ به این پرسش است که آیا راوی از جایگاهی بالا با لحنی آمرانه با مخاطب سخن می گوید یا در جایگاهی برابر با او می ایستد و دغدغه ها و تردیدهایش را در میان می گذارد؟ برای پاسخ به این پرسش از سبک شناسی بهره گرفته شده است. تحلیل سبک جمله های راوی بوستان (گفتمان راوی) بر اساس نظریه ی «وجهیت» از سبک شناس مشهور سیمپسون انجام شده است. مقاله با رویکردی زبان شناسانه به تحلیل سبک راوی و وجهیت گفته های او می پردازد و به این نتیجه می رسد: وجهیت کلام راوی مثبت است. او به راستی می داند چه می خواهد بگوید و مخاطب را به پندپذیری فرامی خواند. در این سلوک، شگرد بلاغی تمثیل بسیار موثر می افتد و روایتی تعلیمی تمثیلی که هدفش ارشاد و اصلاح است آفریده می شود. راوی با بهره گیری از نقش کوششی زبان، در جایگاهی بالاتر از مخاطب، وی را بر آن می دارد تا از دستورهای او پیروی نماید؛ به این امید که در سایه ی آن ها جهانی آرمانی ساخته شود. واژه های کلیدی:
کلید واژگان: بوستان, تمثیل, راوی, سبک, مخاطب, وجهیتBoostan Adab, Volume:11 Issue: 2, 2019, PP 123 -140The present research is an analysis of the nature of the narrator of Sa'di's Bustan and, of the audience that the narrator expects. The aim is to understand the narrator's style based on the linguistic analysis of his utterances and to ask whether he speaks with a voice of authority or if he stands on an equal position telling of his concerns and his doubts. The analysis of the style of the narrations of Bustan (narrator discourse) is based on Simpson's well-known "modality". The article deals with the linguistic approach to the analysis of the narrator's style and the precision of his sentences, and concludes: the narrator has a positive narrative. He knows exactly what he wants to say and recommends the audience to hear. Using allegory is very effective, and an allegorical teaching narrative aimed at guidance and reform is created. Using a higher position in language makes the audience accept the narrator's commands in order to build an ideal world.
Keywords: Bustan, allegory, narrator, style, audience, and modality -
تعد الاسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الاسلوبیه فی النص، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الاسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العمری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تم إعداد هذا البحث وفق المنهج الاسلوبی ثم الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الاسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الاسلوبیه إضفاء نمط من انماط الجمال والتاثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. واخیرا خلص البحث إلی ان الشاعر اراد من خلال استخدام هذه الانماط الاسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی تراسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کل ابناء البشر علی مر العصور. من اهم المظاهر الاسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه. تعد الاسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الاسلوبیه فی النص، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الاسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العمری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تم إعداد هذا البحث وفق المنهج الاسلوبی ثم الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الاسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الاسلوبیه إضفاء نمط من انماط الجمال والتاثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. واخیرا خلص البحث إلی ان الشاعر اراد من خلال استخدام هذه الانماط الاسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی تراسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کل ابناء البشر علی مر العصور. من اهم المظاهر الاسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه.
کلید واژگان: الاسلوبیه, المتلقی, الشعر الفلسطینی الحدیث, الکیان الصهیونیStructuralism is one of the critical and linguistic methods which deal with analyzing literary texts in different levels including phonetics, tone, and semantic aspect of odes and poetic figures to achieve meaning and to seek their structural signs. In fact, structuralism is the poet’s method to build linguistic material. The present study deals with analysis of structural features in the ode “Malhamat Alsomood” in the poem of Samir Al-omri who is a resistance poet of Palestine. The study is firstly conducted through a structuralism method followed by applying an analitico-descriptive method with the aim to capture some samples of structural aspects from the mentioned ode as well as revealing the poet’s aim from their usage. While using these structural aspects, a poet attempts to increase the aesthetic features and effects of his ode Finally, the paper has reached to the conclusion that the poet has intended to express his suppressed emotions and feelings related to the subject matter of Palestine to picture the subject of Palestine as a general humanistic subject. Among the most important structural manifestations analyzed herein, we can refer to vocal and rhythm levels, combination and semantic levels and poetic forms.
Keywords: Structuralism, Audience, Contemporary Poetry of Palestine, Zionist Regime
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.