جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hafiz ibrahim" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «hafiz ibrahim» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
إن الشکوی حاله شعوریه تقوم علی وجع داخلی یلم بالمرء خلال موقف یستوجب التعب والصراخ واحیانا البکاء. إن حافظ إبراهیم ذاق طعم الشده فی حیاته ویحفل شعره بوصف إخفاقهولوعته علی ما فات من السعد. من جانب آخر إنه سمع شکاوی المظلومین وشارک فی مصائبهم، فنری الشاعر صاحب نفس شاکیه. نجد فی شعره الشاکی الارتباط الوثیق بین معجمه الشعری وبین حالاته الحزینه حیث الفاظه تبین لنا نفسا الیمه واعتمد الشاعر علی الفاظ تخلو من الغرابه، واستخدم لغه الماضی فذکر الماضی کان کبلسم یشفی جروحه.
کلید واژگان: حافظ إبراهیم, الشکوی, اللغه الشعریه, الموسیقیEmotional complain is derived from the human being inner pains and grief. Hafiz Ibrahim poetry is full of cries and yells because of happiness loss in his life. He has experimented poverty and difficulty and heard the oppressed people complians and shared with them. A strong relationship between his chosen vocabulary and his grief can be seen that the reader would understand the depth of his saddness. His language is simple and has used the simple past tense to express his memories. He also applies the Holy Quran, Haddith and humorous in order to express his sorrow. The complain’s effect also can be seen in his poetry rhyme and rhythm. The words and sentences repeatition helps him to transfer his grief to thev reader and aids to concentrate.Keywords: Hafiz Ibrahim, complain, vocabulary, music -
محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروف ترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آن ها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آن ها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومت های بیگانه می دیدند، دلشان به درد می آمد و سعی می کردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطن پرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درون مایه وطن و ملی گرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاه های آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و هم زبان هستند.
کلید واژگان: ملک الشعراء بهار, حافظ ابراهیم, وطن, آزادیMohammad TaghiBahar and Hafiz Ibrahim are the most famous poets of Iran and Egypt whose poetry is loved and appreciated by most readers. They liked their countries and their dearest wishes were to see the freedom of their country and the glory of their people.It was a cause of great sorrow and pain for them to see their country in the hands of tyranny and foreign governments.Therefore, they tried to compose poems that convey messages to both the public and the elites. This article is an attempt to show the patriotism of Bahar and Hafiz Ibrahimin their poems and to compare the views of the two poets. Moreover, it is shown that despite their different nationality, languages,religious beliefs and culture they are all the same in love with their country and they hate any foreign domination.
Keywords: Bahar the Poet Laureate, Hafiz Ibrahim, Patriotism, Freedom -
شکوائیه تعبیری از رنجهای ناشی از مشکلاتی است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود با آن روبه رو می شود و آن را به زبان می آورد تا تسکین دردهایش باشد. شکوائیه یکی از اغراض شعری ادبیات عربی و از وسیع ترین میدان هائی است که تخیل شاعران در آن جولان می دهد. یکی از مهم ترین مضمونهایی که شاعران عصر عباسی به آن می پرداختند شکوه از زمان بود به طوری که فن دهریات (شکایت از زمان) در این عصر شکل گرفت.
فن شکوائیه را در شعر اکثر شعراء عصر حدیث نیز می یابیم. حافظ إبراهیم در میان شاعران زمان خود در این فن بر دیگران مقدم است. او طعم یتیمی را چشید و در زندگی دچار پاره ای از مشکلات شد که این مشکلات تاثیر زیادی بر روح او گذاشت و او را نالان ساخت. او از فقر فردی و اجتماعی شکوه می کند و از اقدامات بیگانگان همچون حادثه «دنشوای»، چپاول ثروتهای کشور، طعنه زدن بیگانگان بر مصری ها، جنگ هایی که به وجود آوردند و... می-نالد و شکوه از روزگار را وسیله ای برای تقلیل غمهایش قرار می دهد و روزگار را با نام های مختلفی در شعر خویش می آورد. شکوائیه در اشعار حافظ جایگاه ویژه ای دارد. او پرچمدار شکوائیه عصر خویش و شاعر بی رقیب این عرصه است.
این بحث بر آن است که به شکایت از شقاوت و فقر و ظلم و روزگار در شعر حافظ إبراهیم بپردازد و ضمن روشن ساختن این شکوه ها به برخی از علل آنها نیز اشاره کند و در این راستا مقاله بر اساس روش وصفی تدوین شده است.
کلید واژگان: شکوائیه, حافظ ابراهیم, فقر, ظلم, روزگارComplaint is interpreted as sufferings from the problems people confront with in their social and individual life and verbalize them in order to soothe their sufferings. Complaint is one of poetic styles in Arabic literature and has a wide field wherein poet's imaginations move freely. Complaints of the time are among the most important issues that Abbasid poets dealt with and therefore they were formed in that era itself.The art of complaint can be found in poetry of most of the poets of modern times. Hafiz Ibrahim, among contemporary poets, has an edge in this art. He experienced orphanage and suffered lots of problems in his life which have had enough influence on his spirit and made him complain. He complains about individual and social poverty. He complains about alien's attempts such as "Denshvai" incident, their plundering of riches and Egyptian's mistreatment and wars they brought in. He takes complaints as relieving his sadness and brings the epoch with different names in his poems. Complaint has very important place in the poetry of Hafiz. In other words, he is a flag bearer of the art of complaint in his era and has no competitor in this field.The subject aims to focus on the complaining of cruelty, poverty, oppression and epoch in the poetry of Hafiz in order to clarify those complaints and to refer their reasons. The methodology followed in this study is descriptive.Keywords: Complaint, Hafiz Ibrahim, Poverty, Oppression, Epoch -
حافظ ابراهیم، شاعر نئوکلاسیک مصری است که در دوران شعرسرایی خویش، توانست القابی همچون«شاعر النیل» و«شاعر الشعب» را از آن خود کند. از سوی دیگر، بدان جهت که شعر وی پر از طنین الفاظ و ضرب آهنگ واژگان است، او را «شاعر موسیقی» لقب داده اند. در این مقاله سعی بر آن داشته ایم تا ساختار موسیقایی شعر این شاعر بزرگ را بررسی کرده، با تحلیل موسیقی بیرونی و درونی اشعار وی و ارائه جلوه هایی از آن، جایگاه موسیقایی شعر حافظ ابراهیم را برای مخاطب خویش ترسیم کنیم. در این زمینه و پس از نگاهی مختصر به زندگی شاعر، نخست به تعریف موسیقی شعر و میزان و حدود آن و سپس به بررسی اوزان مورد استفاده شاعر و قافیه شعر وی در بخش موسیقی بیرونی و جلوه هایی از موسیقی لفظی (تکرار و جناس) و معنوی (تضاد و...) در حیطه موسیقی درونی پرداخته شده است.
کلید واژگان: حافظ ابراهیم, شعر, موسیقی بیرونی, موسیقی درونیHafez Ibrahim was an Egyptian neoclassical poet, who called Shāir al-Neel which means the poet of the Nile, and called Shāir al-Shāb, which means poet of the people. Besides, he was also called "the musical poet" because of his poetry which is full of meter and rhythm.This paper attempts to review the musical structure as well as the external music and themes in Hāfiz Ibrāhim's poems. In this regard, after having a glance at the biography of this poet, we have reviewed the following items in Hāfiz Ibrāhim's poems: musical poem and its rate, the used rhythms in his poetry, verbal music (such as: repetition and synonymy etc.) and semantic music (such as: Antithesis etc.).Keywords: Hāfiz Ibrāhim, poems, external music, internal music -
حافظ ابراهیم «شاعر نیل» از شعرای مشهور مصر است. وی دراشعار اجتماعی خویش متاثر از شیخ محمدعبده بود. این تاثیرات در زمینه های سیاست، تربیت و تعلیم و دفاع از زن و حقوق وی خودنمایی می کند. در زمینه سیاست، وی همانند عبده، به نظریه اصلاح و اعتراض دور از افراط معتقد است و در اشعار خویش راه سازش با انگلیسی ها به خصوص لورد کرومر را در پیش می گیرد و اگر به آنها اعتراضی می کند همراه با نوعی چرب زبانی است. مرگ شیخ بر این رویه تاثیر می گذارد لذا بر انگلیسی ها می تازد. وی بزرگ ترین مصیبت جامعه را فساد اخلاق و جهل مردم می داند و نخستین امر ضروری برای پیشرفت جامعه در نظر او کسب علم و تزکیه نفس است و پرورش را مقدم بر آموزش می داند، و خواستار حق آموزش زنان است و معتقد است که اصلاح آنان اصلاح جامعه است؛ ولی زنان را ملزم به امور خانه داری می داند و مخالف در قید و بند کردن افراطی زنان است و همچون شیخ روبند را رد می کند و آن را از امور شرعی نمی داند.
کلید واژگان: حافظ ابراهیم, محمد عبده, سیاست, تعلیم و تربیت, زنHafiz Ibrahim is one of the famous Egyptian poets. Hafiz's social poems were largely influenced by Sheikh Mohammad Abdu. These effects are often displayed in the fields of politics, education and rights of woman and their defense. In the field of politics too, like Abdu, he believes in reform and theory with tranquility and away from excessiveness. In his poems, he follows up compromise manner with British especially Lord Cromer. However, Sheikh Abdu's death seems to affect this policy. To Hafiz, the greatest agony of a society is corruption and lack of people's knowledge. To him, the foremost thing to promote a society is acquisition of knowledge and purification of soul. He considers education as the right of women. In other words, he believes women reform means the reform of the society, but adds that women should be bound to house-keeping. He also opposes excessive restriction upon women. In the present research, authors try to highlight those items and make a comparison of Hafiz's poems with the Mohammad Abdu's opinion so as to clarify the effects.Keywords: Hafiz Ibrahim, Mohammad Abdu, Politics, Women Education, Teaching
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.