به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hamza nama" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «hamza nama» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی hamza nama در مقالات مجلات علمی
  • فرزاد قائمی*

    از منظومه حماسی صاحبقران نامه فقط یک نسخه خطی در کتابخانه ملی فرانسه شناسایی شده است و شرحی از داستان قهرمانی به نام حمزه است که در انتساب آن به شخصیت های تاریخی، تردید هایی وجود دارد. صاحبقران نامه تنها حمزه نامه منظوم فارسی است و تاکنون هیچ پژوهش مستقلی در باره این کتاب انجام نشده و ذبیح الله صفا در کتاب حماسه سرایی در ایران فقط اشاره ای کوتاه به آن کرده است. در منابع تاریخی و ادبی نیز هیچ گونه اشاره ای به این کتاب و سراینده آن نشده است. این جستار با بررسی متن، درصدد مشخص کردن تاریخ تقریبی سرایش اثر، هویت شاعر، محل زندگی و حکومت متبوع وی است. اگرچه شعر و ساختار ادبی منظومه، فاقد مشخصه های یک منظومه اصیل فارسی است، اما این کتاب، دربردارنده نکات تاریخی و ادبی بسیاری است و می توان در آن شواهدی از لغات و عبارات نادر فارسی را جستجو کرد. شاعر در واژه سازی و کاربرد عبارات بدیع، پیشتاز بوده و برای شناخت طبیعت متفاوت زبان فارسی در هند بسیار مهم است.

    کلید واژگان: صاحبقران نامه, حمزه نامه, حمزه, حماسه, ادبیات عامیانه
    Farzad Ghaemi

    The epic poem Sahebqeran-nama has only one manuscript of the work No.279 in the National Library of France and is a description of the story of a hero named Hamza, who has doubts about its attribution to historical figures. Sahebqeran-nama is the only Hamza-nama of Persian poetry and So far, no independent research has been done on this book, and in the book Epic in Iran (Zabihullah Safa), only a brief reference has been made to it. There is no mention of this book or its author in historical and literary sources. This research tries to determine the approximate date of the composition, the identity of the poet, his place of residence and his government by researching the text. Although the poetry and literary structure of the poem lack the characteristics of a genuine Persian poem, but this book contains many historical and literary points and in it one can look for evidence of rare Persian words and phrases. The poet is a pioneer in creating new words and phrases and this work is very important for recognizing the different quality of Persian language in India.

    Keywords: Sahebqeran-nama, Hamza-nama, Hamza, epic, Folk Literature
  • رشید خدامی افشاری*، عبدالله طلوعی آذر، محمد امیر عبیدی نیا

    یکی از مشهورترین قصه های عامیانه فارسی، «حمزه نامه» یا قصه امیرالمومنین حمزه است. ترجمه به زبان های دیگر،  تهیه نسخه مصور به دستور اکبرشاه هندی و داشتن آدابی ویژه برای نقل این قصه، نشان دهنده اهمیت آن برای مردم و شاهان در برهه ای از تاریخ است. اصل این داستان عربی است و «حمزه البهلوان» نام دارد و شخصیت اصلی قصه، پهلوانی خیالی است. این قصه و شخصیت اصلی قصه، تحت تاثیر داستان هایی مانند رستم و اسفندیار که در شبه جزیره برای مردم نقل می شد، ساخته و پرداخته شده است و شخصیت «حمزه العرب»، بدیل عربی رستم است که ایرانیان برای فروکاستن و حتی از میان بردن حس نژادپرستی خود به این پهلوان خیالی، نام او را تغییر داده اند و در نتیجه، شخصیت داستانی تحریف شده است. بهتر است «حمزه نامه» را قصه ای پهلوانی بدانیم، نه یک قصه شبه تاریخی یا حماسه مشهور دینی یا حتی رمانس؛ اما قصه «حمزه البهلوان» جزو آثار «ادب الشعبی» و «السیره الشعبیه» است. در ادبیات عرب، «ادب الشعبی» در برابر ادب رسمی قرار می گیرد. در «ادب الشعبی» متن مکتوب وجود ندارد؛ بنابراین به تعداد شنوندگان، راوی پدید می آید. بخشی از «ادب الشعبی» در اصطلاح ، «السیره الشبیه» نام دارد. «السیره الشعبیه» از دل «ادب الشعبی» می جوشد و ضمن بهره مندی از امکانات افسانه های خیالی و پهلوانی از پالایه اعتقادات اسلامی می گذرد.

    کلید واژگان: حمزه نامه, حمزه البهلوان, قصه عامیانه, ادب الشعبی, السیره الشعبیه
    Rashid Khoadmi Afshari *, Abdollah Toloeiazar, Mohammad Amir Obaydinia
    1. Introduction

    Stories have a large readership and are of high significance in folklore studies. Therefore, studies addressing them carry relevance not only to folklore studies but also to different fields of study such as anthropology, cultural studies and sociology. One of the well-known and popular folklore stories is Amir-al-Muminin Hamzeh. Although a few studies have been conducted on it, they are open to criticisms on several grounds. One such criticism is that the Arabic root or origin of story is overlooked except in an Arabic paper by Mustafa Al-bakur (1386) and in ‘Iran’s Folklore’ (…… 2009). Others (e.g., Farrokhi, 1389) have either taken the root as Iranian or have not touched upon the issue (e.g., Zargoush, 1389). Such a negligence and inconsistency has resulted in ambiguities, confusions, controversies and sweeping generalizations. The relationship between Farsi and Arabic versions of this story is something beyond a mere from-Arabic-to-Farsi translation. Consequently, it is necessary to take into consideration the cultural exchange of Iranian people with their southern and western neighbors. Additionally, it is equally essential and useful to compare Iranian and Arabic folklore (Adab-al-Shaabi). Both were taken into account in the current study. 

    2. Methodology

    This research is descriptive in nature. For the purposes of this study, Arabic (four volumes) and Farsi (two volumes) versions of Hamzat-il-Bahlavan were studied. As a library research, works and research studies addressing Arabic Folklore (Adab-al-Shaabi) were also included. 

    3. Findings and discussion

    Findings of this study indicate that the Farsi Hamzeh-Nameh is in fact an Arabic story; it is neither Indian nor Iranian. Despite its Arabic origin, there are historical documents suggesting that Arab storytellers have been affected by Iranian epics. More specifically, stories about Iranian hero, Rostam, have been transferred by Arab storytellers into Hamzat-il-Bahlavan. Interestingly enough, Hamzat-al-Arab is the Arabic hero for Iranian Rostam. It was also found that in Farsi translation, the main character (i.e. Hamzat-al-Arab) has been changed into a religious one. In other words, the main Arab character in the Arabic version has been replaced by another character—a religious one; Hamzat-al-Arab has been replaced by Amir-al-Muminin Hamzeh. The latter character is Prophet Muhammad’s uncle. The rationale for this change is racial. Since the original Arab hero (i.e. Hamzat-al-Arab) defeats Iran’s king in a battle, it would be less humiliating and offensive to depict Amir-al-Muminin Hamzeh as the winner since he is the uncle of the Holy Prophet. In other words, Amir-al-Muminin Hamzeh’s affiliation to Prophet Muhammad—the holiest man for Muslim Iranians— makes this defeat less humiliating to the Iranian reader. Arabic and Farsi resources, materials and texts revealed that it is futile to look for the creator(s) or writer(s) of this work. It is the content, according to an old eastern tradition, that matters most.  Findings are used to argue that Hamzeh-Nameh or even Hamzat-al-Arab is a folklore story of a hero only.  Hamzat-il-Bahlavan, in fact, is a work of Arab supremacism against Iranians.     

    4. Conclusion

    In this study, it was concluded that unlike the perception of many Iranians, Hamazeh-Nameh is Arabic in its root and origin even though it has been under the influence of Iranian epics. When getting translated from Arabic to Farsi, several important changes pertaining to characters and events have been intentionally made to it. This story is not a religious or historical epic; rather, it is a folklore of a hero.

    Keywords: Hamza Nama, Hamza Al-Bahlawan, folk tales, Adab Al-Sha'bi, Al-Sirat Al-Sha'bey
  • امیرعباس عزیزی فر*، محمود کمالی

    در این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به شیوه اسنادی صورت گرفته است، پژوهشگران سه قصه داراب نامه طرسوسی، حمزه نامه و امیر ارسلان نامدار را برگزیده اند. دلیل گزینش این قصه ها، علاوه بر ناموری آن ها، میزان بسامد کارکرد وزیران در آن ها بوده است. هدف از این پژوهش، بازنمایی سیمای وزیران در نقش یکی از مهم ترین کنشگران قصه های عامه است تا بدانیم آنان در روند قصه چه رفتارهایی را انجام می دهند و این کنش ها تا چه میزان در روند قصه تاثیرگذار است. به تبع این اهداف، پرسش های پژوهش این است که چه دسته بندی ای از کنش های وزیران در قصه های عامیانه فارسی می توان به دست داد و این نقش ها برخاسته از چه مسئله یا مسائلی است. آیا بازتاب رخدادها تاریخی و اجتماعی است یا اینکه این نقش ها به صورت ثابت و تیپیک در همه قصه ها یکسان تصویر می شود. نتایج پژوهش نشان داد که وزیران در دو طیف قرار می گیرند: یکی موبد وزیر است و دیگری سپاهبد وزیر. از این منظر نقش وزیر نخستین مشاور فرهنگی، اجتماعی و قضایی است و دیگر وزیر مشاور نظامی (وزیر جنگ) است. بر اساس این دسته بندی، وزیر نخست (موبد وزیر) کردارهایی همچون طالع نگری، عقد ازدواج، سفارت، میانجی گری، خواب گزاری، رایزنی سیاسی، درمانگری و طلسم و طلسم گشایی را به انجام می رساند و دیگر وزیر بیشتر به صورت رایزن نظامی و در مواردی توطئه گری و خیانت خود را نشان می دهد. تفاوت وزیران قصه امیر ارسلان نامدار با وزیران دو قصه دیگر در این است که دسته بندی ذکر شده در باب این وزیران به کار نمی رود. در این قصه وزیر به صورت وزیر دست راست و وزیر دست چپ تصویر می شود که وزیر دست راست خوش قلب، مصالحه گر، پاک سرشت و البته، هواخواه قهرمان قصه است و دیگر وزیر، فردی بدسرشت، توطئه گر و ضد قهرمان است. دو قصه نخست داراب نامه و حمزه نامه به شدت بازتاب دهنده رخدادهای تاریخی و اجتماعی دوره ساسانی است و قصه امیر ارسلان مربوط به دوره معاصر (دوره قاجار) است.

    کلید واژگان: قصه عامه, کنش و منش وزیران, داراب نامه طرسوسی, حمزهنامه, امیر ارسلان نامدار
    Amirabbas Azizifar*, Mahmoud Kamali

    This study is based on the  descriptive-analytic library method. Three tales were selected for this study: Darab nama Tarsusi, Hamza nama, and Amir Arsalan Namdar. Three motifs were considered in this regard: Darab Nama has a mythical, epical, and historical motif; Hamza Nama has an epical-religious motif; and the motif of Amir Arsalan Namdar is romantic. The study, on the one hand, aims to investigate what categories of viziers' actions could be extracted from the Iranian folk stories and the factors which play role in this regard, and on the other, to pursue if these actions reveal any historical and social events or they are typical actions throughout the stories. The results of the study showed that there are two kinds of vizier; one kind is "Mobad-vizier" and another is "Sepahbad-vizier". From this point of view, the first one is cultural, social and juridical consultant and the second one is martial consultant. These two kinds of viziers are present in Darab Nama and Hamza Nama. Based on this dual division, the first vizier (Mobad-vizier) has roles such as fortune telling, wedding ceremony, ambassadorship, intercession, dream interpretation, political advisor and magic works. The other vizier, however, is a martial consultant and sometimes shows his treachery and skullduggery. Viziers in the story of Amir Arsalan Namdar are different from viziers in the other two stories. In this story, viziers are categorized as "vizier on the right hand" and "vizier on the left hand". Often the right-hand vizier is a well-mannered, kind-hearted, well-natured person and naturally the supporter of the main hero of the story. The other one, however, is an evil-minded, wicked conspirator and anti-hero. Lastly, it could be mentioned that Hamza nama and Darab nama are reflecting the social and historical events of the Sasanid era, while Amir Arsalan is related to the Qajar period.

    Keywords: Folktale, Vizier, Darab Nama, Hamza Nama, Amir Arsalan Namdar
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال