جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mirrors with doors" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «mirrors with doors» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با بهره گیری از مولفه ها و راهبردهای گفتمانی راجر فاولر، به دنبال آشکار ساختن ایدیولوژی نویسنده و کنش گران اجتماعی رمان آینه های دردار است. فاولر در نظریه گفتمانی خود، برای ساختار متن در زمینه های روساخت و ژرف ساخت اهمیت خاصی قایل است. از این رو جستار حاضر کوشیده است تا با توجه به آرای وی، از طریق تحلیل روساخت رمان یاد شده، به فهم ژرف ساخت آن دست یابد. در پیوند با این امر، پرسش اصلی پژوهش آن است که هوشنگ گلشیری در روساخت اثر خود، چه راهبردهایی به کار برده است تا بدان وسیله ژرف ساخت متن را به نمایش بگذارد؟ روش این پژوهش از نوع کیفی است و برای توصیف و ارزیابی داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های این مطالعه حاکی از آن است که برجسته سازی و حاشیه رانی ، سازوکار حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان رمان است. نویسنده با کاربست راهبردهایی چون ارجاع ضمیر، ایجاد تعلیق، ایجاد ابهام، وجه نمایی، فاعلی سازی، جملات امری و پرسشی، تغییر جایگاه ارکان جمله، حذف برخی عناصر زبانی، زمان پریشی، و مجهول سازی توانسته است ایدیولوژی کمونیست های مهاجر ایرانی را به نمایش بگذارد. بیشترین بسامد راهبردهای گفتمانی، مربوط به مولفه ارجاع ضمیر و کمترین بسامد به تغییر جایگاه ارکان جمله تعلق دارد. گفتنی است که راهبردهای گفتمانی فوق الذکر، مهم ترین ویژگی های روساخت رمان گلشیری به شمار می آیند.
کلید واژگان: فاولر, گلشیری, تحلیل گفتمان انتقادی, آینه های دردار, روساختThe present study has been carried out by applying the components and discourse strategies of Roger Fowler in order to reveal the ideology of the author and the social actors of the novel of Mirrors with Doors. In his discourse theory, Fowler pays special attention to the structure of the text in the fields of superstructure and deep structure. Therefore, the present paper has tried to gain a deep understanding of its construction through the analysis of the superstructure of the novel of mirrors, according to Fowler's views. In this regard, the main question of this research is to seek the strategies Houshang Golshiri used in the superstructure of his work in order to show the depth of the text. The method of this research is qualitative borrowing a descriptive-analytical approach to describe and evaluate the data. The results indicated that Glorification and Marginalization are the governing mechanism of novel discourse practices and behaviors. Using the following strategies, the author has been able to demonstrate the ideology of the Iranian immigrant communists: Discourse functions of pronoun reference, suspension, ambiguity, modality, activation, question sentences, changing the position of sentence elements, removing some linguistic elements, and anachronism. The most frequent discourse strategy is related to the component of pronoun reference and the least frequent is related to changing the position of sentence elements. It should be noted that the above-mentioned discourse strategies are the most important features of Golshiri's novel superstructure.
Keywords: Fowler, Golshiri, critical discourse analysis, Mirrors with Doors, superstructure -
مهاجرت مفهوم و کنش مدرنی نیست، اما نگرش به آن در سده بیستم، بویژه پس از نیمه دوم آن بانگریستن به وضعیت انسان معاصر و خودآگاهی اش عوض شده است، وگرنه، مهاجرت از همان آغاز آفرینش وجود داشته و چه بسیار کسان که هجرت کرده اند (از اشخاصی بزرگ همچون حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام و یارانش، و یا مهاجرت برخی اقوام در زمان جنگ ها). اما آنچه که در این میان، نگاه کوندرا و گلشیری را متمایز می کند، نگاه این دو به مهاجران در غربت (نگاه گلشیری در آینه های دردار) و برگرداندن آن ها به کشورشان (نگاه کوندرا در بی خبری) است، تا فرق اساسی بین خود و هم میهنان و حتی نزدیکان شان را ببینند. در این میان گلشیری مهاجران ایرانی را در غربت توصیف می کند و کوندرا مهاجران را به پراگ برمی گرداند؛ دو چیزی تقریبا متفاوت، اما هر دو راجع به مهاجرت و مهاجران و تغییر آن ها در این فرایند که سرانجام به دو نتیجه متفاوت منجر می شوند.
کلید واژگان: مهاجرت, بی خبری, زبان, کوندرا, گلشیری, آینه های دردار“Migration” is not a modern concept or phenomenon; however, due to the modern situation and self-consciousness of humans, the outlook toward it has changed in the twentieth century and especially in its second half. Otherwise, migration and migrators have existed from the very beginning of creation ( great people such as Prophet Abraham and Prophet Mohammed and his disciples, or the large number of refugees during wartime are some examples). However, what here makes Kundera and Golshiri's view of the concept of migration different is the way they illustrate the alienation of the migrators (Golshiri 's view in Mirrors with Doors) and their return to their countries (Kundera's view in Ignorance ), grasping the distinction between themselves and their compatriots and even their kin. Golshiri depicts Iranian immigrants living abroad and Kundera takes immigrants to Prague; notwithstanding these differences, both authors have written about migration, immigrants, and the transformations which occur in this process , finally leading to two different conclusions.
Keywords: migration, ignorance, Language, Kundera, Golshiri, Mirrors with Doors -
«آینه های دردار» (1371)، پس از انتشار، واکنش های مختلفی در میان مولفان و منتقدان برانگیخت. سویه ای از این واکنش ها، متعلق به کسانی بود که صرفا به ایرادگیری و انکار ارزش های اثر پرداختند تا به آن حد که گویی در کل اثر، حتی یک نکته مثبت هم وجود نداشته است؛نقد درویشیان، براهنی و مهدی قریب از این دسته است اما البته با تفاوت هایی. براهنی با محمل تراشی از تئوری های رمان، استدلال گرانه نقد می کند و گاه به جنبه های مثبت هم اشارات کوتاهی دارد ولی مثل همیشه، کشدار و پر طول و تفصیل می نویسد. نقد درویشیان، با ایده های ایده آلیستی و ایدئولوژیک نوشته شده است و به طور تمام عیار، متکی بر وسواس های سیاسی در محتویات و وفاداری به معیارهای سنتی در داستان نویسی است و به همین سبب، توام با عصبانیت و تعصب است. در این میان لحن قریب، اگر چه بسیار آرام وتوام با انعطاف است، استدلال ها و استنادات او عمق چندانی ندارد و اغلب آنها را می توان به سادگی رد کرد. در سویه دیگر، موافقان و معتقدان به گلشیری قرار دارند که سبک داستان نوسی او را در مجموع، برخوردار از بدعت و بارآوری بسیار و سازه های ساختاری آن را نیز مطلوب و مبرا از هرگونه عیب قلمداد می کنند و در این میان، آینه های دردار نیز نمونه کامل عیاری از نمط عالی داستان نویسی محسوب می شود که «حرمت ریشه ها» را «در آینه خلق هنری «پاس داشته است. اما مخالفان بر این باور هستند که آینه های دردار، تصویری «مجازی «و «مغشوش و مخدوش «از ما ارائه می دهد. نقد فرج سرکوهی، و شهریار وقفی پور، نمونه ای از این نقدهای مثبت است.کلید واژگان: آینه های دردار, گلشیری, نقد, داستان فارسیAfter its publication, "Mirrors With Doors" (1371) aroused different reactions from writers and critics. Some of these reactions came from those who just settled to criticize and deny the work's values to the extent that as if there is no positive point in the whole work. Darvishiyan, Barahani and Gharib are among these critics. Drawing on the theories of novel, Barahani criticizes reasonably and sometimes has some quick references to the positive aspects. Darvishiyan's criticizes ideologically and idealistically and relies heavily on political obsessions regarding content and on loyalty to traditional criteria in story writing, hence prejudiced and fanatical. Although Gharib's tone is mild and flexible, his reasoning is shallow. Supporters of Gholshiri, such as Faraj Sarekoohi and Shahriyar Vaghfipoors, on the other hand, recognize his style as innovative and flawless in structure, and consider "Mirrors With Doors" as a perfect example of story writing. The opposing critics believe that it presents an "unreal" and "confused" image of usKeywords: Mirrors With Doors, Golshiri, Criticism, Persian stories
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.