به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mora" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «mora» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی mora در مقالات مجلات علمی
  • حکیمه فنودی، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا*، حیات عامری
    پژوهش حاضر به بررسی رابطه ساخت هجایی پسوندهای اشتقاقی و وزن ستاک پایه در واژه های سه هجایی مشتق فارسی در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارت است از وزن هجاهای موجود در آن واژه که بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است. در نظریه مورایی، مورا (µ) مفهومی اساسی ا ست و به تمایز بین هجای سنگین و سبک می انجامد؛ هجاهای سنگین تر دارای مورای بیش تری نسبت به هجاهای سبک تر هستند. برای مطالعه و مقایسه الگوی وزنی پسوندهای اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 6665 واژه مشتق شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و بر اساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، صورت واجی و آوایی، ساخت هجایی، وزن هجایی پسوند و پایه ای که پسوند بدان متصل می شود، دسته بندی شدند. بررسی داده ها نشان می دهد به لحاظ حضور آغازه، دو نوع پسوند اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی دیده می شود: پسوندهایی که دارای آغازه همخوانی هستند و پسوندهایی که با واکه شروع می شوند. پسوندهایی که با واکه شروع می شوند، حدود 77 درصد کل داده ها را تشکیل می دهند. در این میان، پسوند «-ی» /i-/ با ساخت هجایی واکه کشیده -V، بسیار زایا است و به همه پایه های یک تا چهار مورایی متصل می شود. نگاهی به الگوی وزنی این پسوندها نشان می دهد اکثر این پسوندها تمایل به اتصال به پایه های سه مورایی دارند. از طرفی، وندهای دارای آغازه همخوانی نسبت به وندهایی که با واکه آغاز می شوند، بسامد کم تر و تمایل بیش تری برای الحاق به پایه های دو مورایی دارند.
    کلید واژگان: پسوند اشتقاقی, وزن هجا, مورا, واژه مشتق, واژه سه هجایی
    Hakimeh Fanoodi, Aliyeh A.Z.Kambuziya *, Hayat Ameri
    This paper examines relation betweensyllable structure of derivational suffixes and the weight of the base it is added to, in Persian tri-syllabic words, within a Moraic-theoretic account. The weight pattern of a word is the weight of its syllables and it is defined based on the distinction between heavy and light syllables (Carr, 2008:172). Here, the notion of mora (often symbolized μ) as a basic timing unit, is important because it provides a distinction between 'light' and 'heavy' syllable. As Hayes (1989: 356) mentions, heavy syllables are of more moras compared to light syllables. In order to study and compare the weight pattern of derivational suffixes, 6665 tri-syllabic derivative words were collected from two dictionaries Dehkhoda (2003) and Moshiri (2009). Then, they were sorted in an Excel worksheet with all their etymological and phonological information including the weight of syllables (light, heavy, super-heavy, and ultra-heavy). Studies show that there are two groups of suffixes in tri-syllabic derivatives: suffixes beginning with a consonant in the onset; suffixes with no onset, beginning with a vowel. The latter, make about 77 percent of the data, among which /-i/ as a long vowel is so frequent and productive and can be added to all bases of one mora (mono-moraic), two moras (bi-moraic), three moras (tri-moraic), and even four moras (tetra-moraic). The weight patterns of these suffixes show that they mostly tend toward tri-moraic bases. On the other hand, suffixes with a consonant in the onset are less productive and tend toward bi-moraic bases.
    Keywords: Derivational suffix, syllable weight, mora, derivatives, tri-syllabic words
  • حکیمه فنودی، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا *، حیات عامری

    پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و  بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.

    کلید واژگان: وزن هجا, الگوهای وزنی, مورا, تناوب, زبان فارسی
    Hakimeh Fanoodi, Aliyeh Kord Zafaranlu Kambuziya *, Hayat Ameri

    This paper examines weight patterns in tri-syllabic words within a Moraic-theoretic account. A word weight pattern is weight of syllables and is defined based on distinction between heavy and light syllables (Carr, 2008:172); Here, the notion of mora (symbolized μ) as a basic timing unit provides a distinction between 'light' and 'heavy' syllables. Hayes (1989:356) mentions that heavy syllables have more moras compared to light ones. Also, there are some weight alternations in the syllabic patterns of Persian tri-syllabic words; that is, in an alternative weight pattern, syllables are distributed so that weight is alternately high and low. In order to study and compare weight patterns of simple, derivative and compound words, about 32 thousand tri-syllabic words were collected from Dehkhoda (2003) and Moshiri (2009) dictionaries. Then, they were sorted in an Excel worksheet with all phonological information, including weight of syllables (light, heavy, super-heavy, and ultra-heavy). Also, alternative and non-alternative weight patterns were specified. Results indicate that there happen 49 weight patterns in tri-syllabic words and syllables of one mora (mono-moraic), two moras (bi-moraic), three moras (tri-moraic), and even four moras (tetra-moraic) are probable. However, the sequence of mono-moraic and bi-moraic syllables is the most frequent and tri-moraic and tetra-moraic syllables, especially adjacent ones, are less frequent. This indicates that tri-syllabic words tend towards short syllables. Moreover, the non-alternative quasi-monotonic weight patterns are the most frequent ones. Likewise, simple words ideally tend to sequences of mono-moraic and bi-moraic syllables and tetra-moraic ones are loanwords; the derivatives are heavier than the simple and lighter than the compounds. 

    Keywords: Syllable Weight, Mora, Derivative, Simple, Compound, Tri-Syllabic
  • انیس معصومی

    مطالعات اولیه در زمینه رده شناسی ریتم یک زمانی فواصل زمانی تکیه ها در زبان های تکیه زمان و دیرش یکسان هجاها در زبان های هجا - زمان را بدیهی می دانستند. اما بررسی های متاخرتر که به این منظور صورت گرفتند مفهوم هم زمانی را زیر سوال بردند و مشخص شد که ریتم هر زبان برایند ویژگی های واجی آن است و نه سازماندهی زمانی آن. زمانی که ریتم زبانی برمبنای الگوهای دیرشی تعیین می شود، لازم است به ویژگی های واجی پدیدآورنده این الگوها نیز توجه شود. به عنوان شاهدی بر این مدعا، اگرچه، براساس شاخص تغییرپذیری دوتایی هنجاریافته، گونه کرمانی در رده تکیه - زمان قرار می گیرد، تکیه واژگانی نقش چندانی در نظام واجی این گونه ایفا نمی کند. به بیان دیگر، رخداد کاهش واکه ای وزن - بنیاد با تبدیل هسته هجاهای تک مورایی به شوا و ایجاد تقابل بین این واکه و واکه های بلندتر تنوع بیشتری در دیرش واکه ها ایجاد می کند. همچنین این فرایند می تواند سبب حذف هسته هجاهای تک مورایی و شکل گیری خوشه های همخوانی آغازی در این گونه شود. درنتیجه، اگرچه تناوب در دیرش واکه ها و پیچیدگی خوشه های همخوانی از ویژگی های زبان های تکیه - زمان هستند، در گونه کرمانی این دو ویژگی را نمی توان به این رده زبانی و تکیه واژگانی مرتبط دانست.

    کلید واژگان: رده ریتمی, کاهش واکه ای وزن بنیاد, تکیه واژگانی, مورا, گونه کرمانی از زبان فارسی
    Anis Masoumi

    Regarding rhythmic typology, earlier studies have taken for granted the isochrony of interstress intervals and syllables in stress-timed and syllable-timed languages, respectively. However, some later studies have questioned the concept of isochrony and claimed that the rhythm type of each language results from the characteristics of its phonological system, not its temporal organization. So, while classifying the rhythmic type of languages according to the durational measurements, it is necessary to consider the phonological properties that lead to the formation of that rhythm type. As a piece of evidence, although the Kermani variety of Persian has been recognized as stress-timed according to the nPVI calculations, lexical stress has no significant role in the respective phonological system. In other words, it is the application of the weight-based vowel reduction which changes the nucleus of the monomoraic syllables to schwa, the property which yields a higher contrast between the duration of this short vowel and the other longer ones. Moreover, this process can ultimately delete the nucleus of these monomoraic syllables, which results in onset consonant clusters in this variety. Consequently, although various patterns of vowel duration along with complex consonant clusters are the characteristic features of stress-timed languages, in the Kermani variety these features cannot be pertained to this rhythmic type and lexical stress.

    Keywords: Rhythmic Typology, Weight-based Vowel Reduction, lexical stress, Mora, The Kermani Variety of Persian
  • سیما عوض پور، محمود بی جن خان

    در این مقاله فرایندهای واجی در محل وقف در چارچوب رویکرد بهینگی موازی بررسی می شود. واکه های کوتاه، فارغ از نقش صرفی و نحوی آن، تکواژ نشاته نکره /n/ و حالت فاعلی /u/ و اضافی /i/ در محل وقف حذف می شوند. واکه افتاده حالت مفعولی /a/ نیز به دلیل رسایی بالا در برابر حذف، مقاومت می کند و به مورای خالی شده مجاور، پس از حذف تکواژ نکره، گسترده و کشیده می شود. نشانه مفعولی تنها در مقوله های اسمی مونث مفرد حذف می گردد که آن نیز با توجه به رتبه بندی صحیح محدودیت هایی که مانع هر گونه پسوند تصریفی پس از تکواژ نشانه تانیث می شود، قابل تببین است. در این مقوله های اسمی علاوه بر حذف تکواژهای نشانه نکره و حالت، نشانه تانیث /t/ نیز نادهانی و تبدیل به [h] می شود. طبق یافته های این پژوهش، رتبه بندی محدودیت ها از حضور هجای سبک در محل وقف جلوگیری می کند و فرایندهای حذف و کشش بمنظور تبدیل هجای سبک به سنگین و یا فوق سنگین صورت می گیرد.

    کلید واژگان: تکواژ تانیث, تکواژ حالت, تکواژ نکره, مورا, وقف
    Sima Avazpour *, Mahmoud BijanKhan

    In this paper phonological processes in pausal position of Qura’n are investigated in parallel optimality theory. Short vowels are deleted, disregarding their morphological and syntactical roles, such as indefinite morpheme /n/, nominal /u/ and genitive /i/ cases. The low vowel /a/ representing accusative case resists to deletion due to high sonority and is lengthened and extended to the emptied adjacent mora. However, accusative case vowel is deleted in feminine nominatives, which is justified by the constraint that bans every type of suffixes after feminine one and is high ranked. In addition to deletion of indefinite and case morphemes, feminine suffix /t/ is debucalized and altered to [h] in female nominatives. According to this research, ranking of constraints prevents the appearance of light syllables in pausal position and deletion and lengthening processes happen to substitute heavy or superheavy syllables for light ones. ranking of constraints prevents the appearance of light syllables in pausal position and deletion and lengthening processes happen to substitute heavy or superheavy syllables for light ones.

    Keywords: Feminine morphology, state morphemes, necrotic morphology, mora, Waqf
  • محمود بی جن خان*، سیما عوض پور

    در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگر حالت فاعلی (/u/) و اضافی (/i/) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگر حالت مفعولی (/a/) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مونث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج /t/ به [h] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس،  قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.

    کلید واژگان: وقف, مورا, هجا, پسوند حالت, پسوند نکره
    Mahmood Bijankhan*, Sima Avazpour

    This paper addresses the pronunciation of the Quranic words in the location of pause, or vaqf. Data descriptive generalization shows that the indefinite morpheme and short high vowels /u/ and /i/, respectively for nominative and genitive cases, delete in the pause location. This results in forming a heavy or ultra-heavy syllable in the pause location via adhesion of mora of omitted syllable onset to the final syllable. For pronunciation of the indefinite masculine words in accusative case, deletion of the indefinite morpheme is compensated by lengthening the low vowel /a/ through spreading the floating mora to the low vowel slot. The reason behind resistance of the low vowel to delete could be its high degree of sonority. For pronunciation of the feminine words, indefinite and case morphemes delete, and then /t/ converts into [h] through omission of the supra-laryngeal features and staying laryngeal node. The main aim of this paper is to formalize the phonological pattern of the Quranic words in the location of Vaqf. Research methodology is of descriptive and explanatory type. Accordingly the Quranic phonological rules prohibits to license presence of the light syllable in the pause location, while to license heavy and ultra-heavy syllables via deletion and compensatory lengthening processes in the pause location.

     

    Keywords: pause, mora, case morpheme, indefinite morpheme
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال