به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « theory of abjection » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «theory of abjection» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • ذوالفقار علامی، فاطمه باباشاهی
    داستان سیاوش از جمله داستان های تراژیک شاهنامه است که افزون بر قابلیت ها و ظرفیت های گوناگونی که برای نقد و بررسی دارد، برخی از پیام های اصلی حماسه ملی و اسطوره های ایرانی مانند: نبرد میان خیر و شر، ایران و انیران، مبارزه با پلیدی ها و پلشتی های روح انسانی و... در آن جریان دارد. یکی از نظریه هایی که با نگاه روانکاوانه به تحلیل آثار ادبی می پردازد و برای تحلیل این داستان مناسب به نظر می رسد، نظریه آلوده انگاری ژولیا کریستوا از منتقدان پساساختارگراست که بر اساس آن شاعر یا نویسنده، پلید ی ها و پلشتی های روح انسانی را از طریق متن برون فکنی می کند. ماجرای عشق آلوده سودابه، گذر سیاوش ازآتش برای اثبات بی گناهی و مرگ اندوهبار او در توران زمین، از نمودهای آشکار و آلوده انگارانه این داستان است که زمینه را برای استفاده از این رویکرد فراهم می سازد. از این رو، این مقاله در صدد است با توجه به وجود رانه ها و افزونه های آلوده در این داستان که در جریان عشق سودابه، در نهایت با همراهی عواملی دیگر مرگ اندوهبار او را رقم می زند، آن را تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که کاربرد این نظریه تا چه اندازه در این داستان موثر و کارآمد است؟ و با کاربست این نظریه، آیا به تحلیلی تازه می توان دست یافت یا خیر؟ برآیند مطالعه نشان می دهد: این بررسی با تبیین نظریه آلوده انگاری کریستوا و تحلیل داستان سیاوش از این منظر، سازگاری دارد و امکان خوانشی نوین از آن و به تبع آن قضاوتی دیگرگون از فردوسی، سراینده داستان را، برای خوانندگان فراهم می سازد.
    کلید واژگان: شاهنامه, داستان سیاوش, کریستوا, نظریه آلوده انگاری}
    Fatemeh Babashahi
    The story of Siavash is one of the most tragic stories of Shahnameh which has a great potential to be studied in different ways. Furthermore, it contains some of the principal messages regarding national epic and Iranian myths, like the battle between good and evil, Iran and Aniran, fighting the dirt and filth in human soul, and etc. One of the theories that has a psychological approach to the analysis of literary works, and seems appropriate for analyzing this story is the theory of Abjection introduced by Julia Kristeva, a post-structuralist critique, based on this theory, the poet or writer projects the filth and dirt in human souls through the text. The story of Sudabeh’s sinful love, Siavash passing through fire to prove his innocence, and his tragic death in Touran are some of the obvious aspects of the story that makes the theory of abjection appropriate for the analysis of this story. Therefore, in this article, the story is analyzed focusing on the such elements of the story like Sudabeh’s love, and other events that led to his tragic death. The article tries to answer these questions: how much is the application of this theory efficient in this story? Is it possible to achieve a new analysis by applying this theory? The results are as follows: Using Kristeva’s theory of Abjection in the analysis of this story can provide us with an explanation, and a novel reading of the story from this point of view. It also provides the readers with a new judgment about Ferdowsi, the poet of the story.
    Keywords: Shahnameh, Siavash Story, Kristeva, Theory of Abjection}
  • ابراهیم سلیمی کوچی، فاطمه سکوت جهرمی
    ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزه زبان شناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریه «آلوده انگاری» که برآمده از کنکاش های پساساختارگرایانه اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانه ای از نابسامانی های جهان پیرامون خود اعلام برائت می کند و سپس برای تطهیر خویش و جامعه پیرامون از آلودگی ها، به جست وجوی راه حل روی می آورد.
    کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثال های فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعه موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریه آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریه آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانه نظریه آلوده انگاری، امکان تاویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوته آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟
    کلید واژگان: کریستوا, نظریه آلوده انگاری, خوانش شعر, فروغ فرخزاد, شعر معاصر فارسی}
    Ebrahim Salimi, Kouchi, Fatemeh Sokout Jahromi
    By emphasizing on the correspondences of linguistics and psychoanalysis, Julia Kristeva has presented new theories about the analysis of literary texts. “The Theory of Abjection”, which is derived of her post-structuralism researches, considers the author as a speaking subject who, through a poetic and semantic language, moves away from the ravages of his around. Kristeva has examined the applicative possibility of this theory in European literature. In this paper we focus on a contemporary Persian poem ("I am concerned for the garden" by Forough Farokhzad) for demonstrateing an application of the analytic approach of the “Theory of Abjection”. Hence, we aim two principal
    Purposes
    firstly, we try to represent an exhaustive panorama of the analytic approach of the Theory of Abjection, and secondly, we examine the possibility of creative interpretations of this poem According. Finally we try to examine the possibility of application of analytic approaches of this theory for the contemporary Persian poetry.
    Keywords: Kristeva, Theory of Abjection, Comparative approach, Forough Farokhzad, Contemporary Persian poetry}
  • مریم شفقی، احمد تمیم داری
    در این مقاله به موضوع اصطلاحات و تعبیرات با مفهوم «بیهوده سپری کردن وقت» و «سرگرم امور عبث بودن» نزد مردم ایران و روسیه پرداخته شده است. روشن است که بیهودگی در زبان و فرهنگ هر دو ملت ناپسندیده است. اصطلاحات، عبارات و ضرب المثل هایی را که دلالت بر این معنا دارند، در دو گروه بزرگ انجام کار بیهوده که با سختی همراه نباشد و انجام کار بیهوده که رنج و زحمت بسیار برای فاعل آن به همراه داشته باشد، تقسیم کرده ایم. در پاره ای از این عبارات مانند «مگس شمردن» در زبان روسی و «مگس پراندن» در زبان فارسی شباهت در اندیشه و ذهنیت هر دو ملت مشاهده می شود و در پاره ای چون «مثل سنجاب دویدن در چرخ» در زبان روسی و «مثل اسب عصاری» در ادبیات فارسی، هر چند هر دو بر یک معنا دلالت دارند، اما در آن ها پیرنگ های فرهنگی متفاوتی مشاهده می شود. در برخی از این اصطلاحات در محیط کلامی روسی، اسطوره های یونانی مانند «سیزیف» وارد شده است. اشعار شاعران ایرانی و ادبیات کلاسیک مانند داستان های کلیله و دمنه در فارسی و افسانه های کریلوف در روسیدر شکل گیری این اصطلاحات و تعبیرات در دو زبان مورد بررسی، نقش بسزایی داشته اند.
    هدف این پژوهش، دریافت معانی مشترکی است که از طریق ضرب المثل ها القا می شود و نیز درک عناصر مهم زبانی که بخشی از فرهنگ مشترک را تشکیل می دهند و دریافتن اینکه آیا معانی مشترک و احیانا کاربرد الفاظ و ابزارها و مصالح و مواد زبانی، برای بیان معانی مشترک در این دسته از اصطلاحات، مثل ها و ضرب المثل ها مصداق دارد یا نه؟
    کلید واژگان: اصطلاحات و تعبیرات, ذهنیت, کار بیهوده, زبان روسی, زبان فارسی}
    Maryam Shafaghi, Ahmad Tamimdari
    By emphasizing on the correspondences of linguistics and psychoanalysis, Julia Kristeva has presented new theories about the analysis of literary texts. “The Theory of Abjection”, which is derived of her post-structuralism researches, considers the author as a speaking subject who, through a poetic and semantic language, moves away from the ravages of his around. Kristeva has examined the applicative possibility of this theory in European literature. In this paper we focus on a contemporary Persian poem ("I am concerned for the garden" by Forough Farokhzad) for demonstrateing an application of the analytic approach of the “Theory of Abjection”. Hence, we aim two principal
    Purposes
    firstly, we try to represent an exhaustive panorama of the analytic approach of the Theory of Abjection, and secondly, we examine the possibility of creative interpretations of this poem According. Finally we try to examine the possibility of application of analytic approaches of this theory for the contemporary Persian poetry.
    Keywords: Kristeva, Theory of Abjection, Comparative approach, Forough Farokhzad, Contemporary Persian poetry}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال