جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "zab (zao)" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «zab (zao)» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فصلنامه متن پژوهی ادبی، پیاپی 101 (پاییز 1403)، صص 323 -346
در شماری از متون ایرانی میانه میخوانیم که زاب، افرسیاب را «سپوخت» و آب و مرز را بازآورد و همین تیر انداختن به افراسیاب و سپوختن او (نه تیر انداختن به سمتی از زمین) در برخی متون ایرانی نو به آرش منسوب میشود. آیا این احتمال وجود دارد که داستان آرش و داستان پادشاهی زاب، دو اجرا از یک اسطوره باشند که با انتقال انتساب در سلسله طولی علل و اسباب، گاه به آرش و گاه به زاب منسوب شده باشد؟ شاهنامه پژوهان دلایلی چند برای توجیه غیاب داستان آرش در شاهنامه فردوسی اندیشیده اند که در دو گروه قابل دسته بندی است: داستان آرش در متن اساس فردوسی نبوده است و دیگر، داستان آرش در متن اساس فردوسی بوده است و او در سرایش شاهنامه حذفش کرده است. آنچه در این مقاله بحث میشود این پرسش و پیشنهاد است که آیا ممکن است داستان آرش کمانگیر با چهره گرداندن و مطابق فرآیند «گشت اسطوره» در لایه زیرین و در قالب روایتی دیگر در شاهنامه حضور یافته و نقل شده باشد؟ پاسخ بدین پرسش، موقوف به این است که نشان دهیم اسطوره زاب و اسطوره آرش، بیانگر یک مضمون هستند و دیگر آنکه تبدیل و تبادل میان زاب و آرش در دیگر متون هم دارای نمونه باشد. به تعبیر دیگر، چنان که در نقد اسطوره شناختی و نیز در روایت شناسی مرسوم است به جای جستوجوی نام آرش، پیرنگ اسطوره وی در بخشی از شاهنامه که باید جایگاه زمانی حضورش باشد، کاویده شود. با این تغییر نگاه میتوان این نظریه را مطرح ساخت که با تغییر انتساب خویشکاری از قهرمان به پادشاه در سلسله طولی علل و اسباب، پیرنگ اسطوره آرش کمانگیر که تلفیقی از سه خویشکاری آبفزایی، مرزنمایی و روشنایی است از آرش به زاب منتقل شده است. به تعبیر دیگر، پادشاهی زاب طهماسب و داستان آرش، هر دو، روایت یک اسطوره کهنتر هند و اروپایی اند که به موجب آن، ایزد روشنایی، باران میبارد و مرز میپاید. این انتقال و «گشت اسطوره» میان آرش و زاب به صورت آشکار در شماری از منابع ایرانی میانه و ایرانی نو رخ دادهاست و دارای پیشینه و مشابه است.
کلید واژگان: آرش کمانگیر, زاب (زو), شاهنامه, روشنایی, آبفزایی, مرزنماییSeveral Middle Iranian writings mention that Zab "spōxt" Afrasiab, thereby restoring water and borders. Some modern Iranian texts ascribe the same act of shooting at Afrasiab and spōxtan of him to Arash. Could the narratives of Arash and the kingdom of Zab perhaps be two iterations of a shared tale, wherein the myth is occasionally ascribed to both a warrior and the ruler of said warrior? Shahnameh scholars have identified various justifications for the omission of Arash's story in Ferdowsi's Shahnameh. We can divide these justifications into two categories: firstly, Ferdowsi's original text did not include Arash's story, and secondly, Ferdowsi's text initially included Arash's story but later removed it during the compilation of Shahnameh. This article investigates whether the Shahnameh presents and narrates the story of Arash the Archer in a distinct narrative style, potentially following the "myth turn" method. The resolution of this inquiry hinges on demonstrating the convergence of the Zab myth and the Arash myth in terms of their underlying motif, as well as substantiating the existence of other instances of transformation and interchange between Zab and Arash in other literary works. By adopting this altered perspective, it becomes plausible to propose the hypothesis that Zab Tahmasab's realm and the tale of Arash are both retellings of an ancient Indo-European myth. This myth revolves around a deity associated with illumination who bestows rainfall and traverses boundaries, thus facilitating the potential for collective migration. Furthermore, the transfer and "myth turn" from Arash to Zab are evident in various Middle Iranian and New Iranian sources and share a comparable historical context.
Keywords: Arash The Archer, Zab (Zao), Shahnameh, Illumination, Rise In Water, Border
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.