به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شعر فرانسه » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شعر فرانسه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • نگین هاشمی زاد، یاسمین محمدی*
    قرن نوزدهم میلادی چه در فرانسه و چه در ایران، قرن فرازونشیب های سیاسی-اجتماعی عظیمی بوده است. در این میان، ادبیات طبعا نمی توانسته نسبت به این تحولات بی تفاوت مانده باشد. در فرانسه، آرتور رمبو علی رغم سن کم، زندگی کوتاه و پرحادثه و نیز پراکندگی آثارش، توجهات بسیاری را به خود جلب نمود. امروزه از او به عنوان یکی از تاثیرگذاران بر شعر نو فرانسه یاد می شود. از دیگر سو، سهم و نقش نیما یوشیج در شعر معاصر فارسی بر کسی پوشیده نیست. با این حال، تاکنون کمتر نام این دو شخصیت برجسته در یک مقایسه تطبیقی کنار هم ظاهر شده است. مقاله حاضر با تمرکز بر زمینه و چهارچوب سیاسی اجتماعی دو شاعر و نیز با مطالعه دو اثر شناخته شده از این دو، افسانه از نیما و زورق مست از آرتور رمبو، تلاش می کند تا نه مقایسه ای مکانیکی بلکه تصویری جامع از ماهیت و ابعاد برخورد این دو ذهنیت شاعرانه با سنت ادبی زیبایی شناختی زمانه خود و اقتضایات و فراز و فرودهای برهه پرآشوبی که در آن می زیسته اند، به دست دهد. در قسمت اول به بررسی چهارچوب تاریخی مادی خلاقیت هنری نیما و آرتور رمبو تکیه خواهیم کرد و در بخش دوم، برای مطالعه ای انضمامی تر، از ابزارهای نقد متنی چنان که زبان شناسی برای متن ادبی به ما می آموزد، استفاده خواهیم نمود. ودر پایان می توان مشاهده نمود که هر دو شاعر، از نظر ماهوی حساسیتی کمابیش مشابه در مقابل مسایل موضوعی زمینه و زمانه خویش بروز می دهند.
    کلید واژگان: نیما یوشیج, آرتور رمبو, شعر نو, شعر فرانسه, تطبیقی}
    Negin Hahsemizad, Yassmin Mohammadi *
    The 19th century was characterized by great socio-political ups and downs both in Iran and France. In the meantime, literature could not be indifferent to such developments. In France, Arthur Rimbaud managed, despite his startlingly short and turbulent life and the unorganized works he authored, to attract a lot of attention. Today he is recognized as one of the influential figures of modern poetry in France. On the other hand, the contribution of Nima Yoshij to contemporary Persian poetry is undeniable. However, these two prominent figures have rarely appeared in a comparative study. Focusing on the socio-political context and framework of the two poets and their well-known artworks (The Myth by Nima and The Drunken Boat by Arthur Rimbaud) the researcher seeks to draw a comprehensive pictorial, rather than a mechanical, comparison between the nature and different aspects of the attitudes of these two poets towards the aesthetic literary tradition of their time as well as the requirements and developments of the turbulent era of their life. In the first section, we study the material-historical framework involved in Nima Yoshij and Arthur Rimbaud’s artistic creativity. In the second section, textual review instruments such as the linguistic instruments used to address literary works, will be used to conduct a more concrete study. In the end, it can be seen that both poets, are almost equally sensitive about the issues of their time.
    Keywords: Nima Youshij, Arthur Rimbaud, New poetry, Poetry of France, comparative}
  • سید محمد حسینی معصوم، فرشته سلطانخواه
    اثر ادبی نوشته ای است که در آن زبان متداول با روش ها و تمهیدات شاعر به هم می ریزد تا زبانی ناآشنا و برخوردار از نظامی تازه به وجود آید و این همان چیزی است که از آن به برجسته سازی تعبیر می شود. این نوع کاربرد، زبان را از حالت عادی بیرون آورده و باعث برجسته شدن ویژگی های آن می شود. از نظر ساختارگرایان، هنجارگریزی یکی از موثرترین روش های برجستگی زبان در شعر است که بسیاری از شاعران از آن بهره برده اند. در آثار شعرای شعر نو فارسی این جنبه ادبی کاملا مشهود است، هرچند که در اشعار کلاسیک نیز می توان اشکال مختلف هنجارگریزی را مشاهده نمود. از سوی دیگر، در ادبیات معاصر فرانسه نیز پس از مکتب رمانتیسم و در ادامه سمبولیسم و مانند آن و نیز به دنبال شرایط حاکم بر جامعه، شاعران بسیاری با گرایش به این شیوه، به زبان شعری متفاوتی دست یافتند. با مقایسه این گونه از اشعار فارسی و فرانسوی، می توان شباهت های هنجارگریزانه ای را میانشان از منظر نوشتاری، معنایی، سبکی و سایر جنبه ها برشمرد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر همین هنجارگریزی ها، مقایسه ای را میان اشعار فارسی و فرانسه صورت دهد.
    کلید واژگان: برجسته سازی ادبی, شعر فارسی, شعر فرانسه, هنجارگریزی}
    Seyed Mohammad Hosseini-Maasoum, Fereshte Soltankhah
    A literary work is a piece of writing in which the conventional language is decomposed through the methods applied by the poet so that a defamiliarized language with a new system is created. The process is often called foregrounding. Structuralists consider deviation as one of the most efficient ways to create foregrounding in poetic language. This poetic device is especially observed in the works of modern Persian poets though it can also be traced in classical literature as well. In modern French poetry, on the other hand, after the romanticism and symbolism, many poets got inclined to use deviationa as a means for creating a new and different poetic language. A comparison of these works in Persian and French can show similarities in orthographic, semantic, and stylistic deviation between the two. The present paper compares Persian and French poetry focusing on such kinds of deviation.
    Keywords: Literary foregrounding, Persian poetry, French poetry, deviation}
  • آمر طاهر احمد
    نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصرا «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تاثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفا به مثابه پلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
    کلید واژگان: نیما یوشیج, افسانه, نمایش, بیت شکسته, ویکتور هوگو, تاثیر ادبی, شعر فرانسه}
    Amr Taher Ahmed
    In 1301/1922, the first section of NimāYushij’sAfsāneh appeared in MirzādehʿEshqi’s weekly journal Qarn-e bistom. It came with a preface that showcased Nimā’s elaborate reflection on the modernization of Persian poetry. In his preamble, Nimā referred to the form of Afsāneh as a “drama” (namāyesh), a term foreign to the Persian poetic lexicon of the time. Where he dissented from theclassical rules of poetic composition, the author explained, it was to bring poetry closer to the pace of “natural” language. In his preface, Nimā vows to bring Afsāneh to the stage and to further engage in “drama” composition in the future. In practice, however, Afsāneh never made it to the stage, and was never considered theatre by the public. In his later work, Nimā himself only refers to Afsāneh as a “poem” (sheʿr or manzumeh) and drops the term “drama” altogether, in spite of his pledge. The present article aims to explore the composition of Afsāneh, Nimā’s initial reference to “drama” and the theory he advocates for this “new” form. On this issue, I establish the influence of the French romantic poet Victor Hugo on Nimā’s “modern” theory of “broken verse.” As I argue, the notion of “drama” mainly served the poet of Afsāneh as a medium to introduce the technique of “broken verse” into Persian.
    Keywords: Modern poetry, literary influence, Victor Hugo, NimāYushij, Afsāneh, “drama, ” “broken verse.”}
  • باقر صدری نیا*
    درباره «چهار پاره» یا «دوبیتی های پیوسته» پیش ازاین به اجمال واشاره،اینجا و آنجا سخن به میان آمده است، اما درمورد پیدایش، تحول و به ویژه تاثیر شعر نوگرای عثمانی بر روی کرد شاعران ایرانی به این قالب نو پدید بحث مستوفی ودر خوراعتنایی صورت نگرفته است. نویسنده مقاله ضمن جستجودر باب منشا این قالب شعری، با اشاره به رواج آن در ادبیات فرانسه در صدد یافتن پاسخ سوالات زیر است: 1- آیا شاعران ایرانی تحت تاثیر ادبیات اروپا و به طور خاص فرانسه به سرودن چهارپاره پرداخته اند؟ 2- شعر نو گرای عثمانی تا چه اندازه در رویکرد شاعران ایرانی به این قالب تاثیر گذار بوده است؟ 3- چهارپاره سرایی در ایران دقیقا از چه زمانی آغاز شده و نخستین بار کدام شاعر به سرودن شعر در این قالب برخاسته است؟ مقاله درپی تبیین این فرضیه است که در دوره تنظیمات ومشروطه عثمانی، شاعران نوگرای از طریق آشنایی با ادبیات فرانسه به سرودن شعر دراین قالب روی آورده اند تا اینکه پس از استقرار نظام مشروطه در ایران برخی از شاعران تجدد خواه ایرانی که با شعر نو گرای ترک انس والفتی داشتند با تاسی به اقران ترک خویش به خلق آثاری در این قالب پرداخته اند.مقاله با بحث درباره نخستین نمونه های چهار پاره وسرایندگان آنها، روند تحول چهارپاره سرایی را بررسی کرده وبانقد چند نظرکوشیده است به ابهامات موجود در این زمینه اندک پرتوی بیفشاند.
    کلید واژگان: چهارپاره, دوبیتی پیوسته, شعر فرانسه, شعر نو گرای ترک, شعرفارسی}
    Dr Bagher Sadrinia *
    The review of the literature reveals that there have been studies on Chahar Payeh (Couplets) in Iran. However, the evolution and the influence of Othman poetry on Iranian poets have not gained enough attention. The researcher, along with the analysis of the origin of this style, and its wide spread use in French tries to answer the following questions: 1. Did Iranian poets start composing couplets based on the Europeans especially French influence? 2. To what extent had the Othman poetry influenced Iranian poetry? 3. When did the poets start reciting couplets in Iran? 4. Who were the first Iranian poets that started reciting poems within this framework? The paper examines the hypothesis that during the Tanzimat, and Othman Mashrothe period, Turkish poets started reciting poems after getting acquainted with this style. This has continued until Mashrothe in Iran when the Iranian poets also started composing poems after their Turkish compatriots. Through examining the initial couplets this paper tries to shed lights on the evolution of composition of couplets in Iran.
    Keywords: Couplets, French Poetry, Turkish New Poetry, Persian Poetry}
  • دکتر محمدرضا امینی

    آندره شنیه (1794–1762م)، مهم ترین شاعر قرن هجدهم فرانسه، در عصر جدید بیشتر به دلیل موضع شجاعانه اش در حوادث پس از انقلاب فرانسه که به مرگ این شاعر جوان زیر تیغهگیوتین انجامید، مورد توجه قرار گرفته است. اما ازنگاه ادبی، آشنایی با آثار آندره شنیه اهمیتی اساسی در شناخت مکاتب ادبی اروپایی دارد، زیرا آثار او،حد واسط بین سبک کلاسیسیسم قرن هفدهم و رمانتیسم قرن هجدهم و نوزدهم اروپا به شمار می رود. این مقاله نشان می دهد در شعر و شخصیت و زمانه و زندگی و مرگ آندره شنیه ویژگی های خاصی وجود دارد که مانع از آن است او را صرفا شاعری نئوکلاسیک و پیرو ادبیات کلاسیک یونان باستان بدانند. در واقع شعر او از مرزهای مکتب کلاسیک در می گذرد و به سوی نوعی از رمانتیسم میل می کند. به همین دلیل، رمانتیکها او را می ستودند و پیشاهنگ بزرگ مکتب خود به شمار می آوردند.

    کلید واژگان: آندره شنیه, رمانتیسم, کلاسیسیسم, شعر فرانسه, مکاتب ادبی}
    Mohammad Reza Dr.Amini

    André Chénier (1762-1794) is the greatest and the best known French poet of the 18th century. He is famous especially for his courageous opposition to the power of the Terror in the early years of the French Revolution which caused finally his death by guillotine. The study of his poetical works can clarify the literary transition between neoclassicism and romanticism. This paper, by describing the poetry, the ideas and the time of Chénier, tries to demonstrate why it is impossible to limit his works merely to classicism. In fact he goes beyond the limits of classicism and toward romanticism, the literary school whose great followers call him their own precursor.

نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال