به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فعالیت » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «فعالیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین کرمی*، مهناز اسرافیلی
    دانش واژگانی، نقش مهمی در ارتباط دارد. بنابراین، پژوهش های گوناگونی، تاثیر عوامل مختلف بر یادگیری واژگان در زبان دوم را مورد بررسی قرار داده اند. پژوهش تجربی حاضر بر آن است تا با در نظر گرفتن تاثیر نوع فعالیت و شاخص درگیری بر روی فراگیری تصادفی واژگان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی، به ارزیابی پیش بینی های فرضیه بار درگیری لافر و هالستاین (2001) بپردازد. نظریه بار درگیری، پیش بینی می کند که فعالیت های با شاخص درگیری یکسان، فراگیری های برابر واژگان را در پی دارند. به این منظور، 45 زبان آموز ایرانی با سطح زبان بالاتر از متوسط یکی از چهار فعالیت را، با شاخص درگیری یکسان (یعنی، درک مطلب با اجازه استفاده از لغت نامه، تمرین های کلوز با اجازه استفاده از لغت نامه، استنتاج و جمله نویسی به علاوه معانی واژگان در فارسی+ انگلیسی) انجام دادند. دانش تولید و ادراک واژگان هدف زبان آموزان یک بار بی درنگ پس از انجام فعالیت و باری دیگر، سه هفته بعد سنجیده شد. برای مقایسه عملکرد مشارکت کنندگان در انجام فعالیت ها، آنوای مختلط بین افراد اجرا شد. نتایج نشان داد که برخلاف پیش بینی های فرضیه بار درگیری، عملکرد زبان آموزان بر روی چهار فعالیت مختلف به صورت معناداری متفاوت بود، در حالی که این فعالیت ها بار درگیری یکسان داشتند. نتایج حاکی از آن است که عمق پردازش و درگیری عوامل مهمی در فراگیری واژگان هستند. با این وجود، همچنین به نظر می رسد، اهمیت نسبی هر یک از مولفه های درگیری ممکن است نیاز به بازبینی داشته باشد.
    کلید واژگان: یادگیری تصادفی واژگان, نظریه بار درگیری, عمق پردازش, فعالیت, فراگیری زبان دوم}
    Hossein Karami *, Mahnaz Esrafili
    Vocabulary knowledge has a significant role in communication. Therefore, a plethora of research has investigated the effect of various factors on the acquisition of L2 vocabulary. This empirical study aimed to examine the predictions of Laufer and Hulstijn’s (2001) involvement load hypothesis (ILH) by considering the impact of task type and involvement index on Iranian EFL learners’ incidental vocabulary learning. The ILH predicts that tasks with the same involvement load should lead to equal vocabulary gains. To this end, forty-five upper-intermediate learners were given one of four different tasks with the same involvement index (i.e., reading comprehension plus dictionary use, cloze-exercise plus dictionary use, inferencing, and sentence writing plus meanings of target words in L1 + L2). Participants’ receptive and productive knowledge of target words were tested immediately after fulfilling the tasks and three weeks later. Mixed-plot ANOVAs were run to compare the performance of the participants on the tasks. The results revealed that, contrary to the theory’s predictions, the performance of the learners on the four tasks was significantly different although the tasks had the same involvement indices. The results suggest that depth of processing and involvement are important factors in vocabulary learning. However, it also seems that the relative importance of the components of involvement might require reconsideration.
    Keywords: incidental vocabulary learning, involvement load hypothesis, depth of processing, Task, second language acquisition}
  • مرتضی نصیری *، محمودرضا عطایی
    پژوهش حاضر به بررسی تاثیر برنامه ریزی استراتژیک، برنامه ریزی آنلاین، ترکیبی از برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی آنلاین (برنامه ریزی مشترک)، و نبود برنامه ریزی بر پیچیدگی، دقت و روانی کلام زبان آموزان در حین انجام دو فعالیت ساده و پیچیده می پردازد. هشتاد زبان آموز زبان انگلیسی به زبان خارجی در سطح پیشرفته یک فعالیت ساده و یک فعالیت پیچیده (روایت داستان) را با فاصله 20 دقیقه انجام دادند. برای کنترل اثر تمرین، ترتیب ارایه دو داستان عوض می شد. نتایج نشان داد که نبود برنامه ریزی در هر دو نوع فعالیت کمترین تاثیر را بر عملکرد آنها داشته است. برنامه ریزی استراتژیک موجب افزایش معنادار پیچیدگی و روانی کلام زبان آموزان در فعالیت ساده و افزایش معنادار روانی کلام در فعالیت پیچیده شد. برنامه ریزی آنلاین باعث شد دقت زبان آموزان در هر دو فعالیت ساده و پیچیده به طور معناداری افزایش یابد. در نهایت، برنامه ریزی مشترک از یک طرف باعث افزایش معنادار دقت و روانی کلام در فعالیت ساده شد، و از سوی دیگر پیچیدگی و دقت عملکرد آنها در فعالیت پیچیده را افزایش داد. در مورد تاثیر پیچیدگی فعالیت، تعامل بین پیچیدگی فعالیت و پیچیدگی، دقت و روانی کلام معنادار بود. در انتها، نتایج و مقایسه بین گروه ها با توجه به مدل گفتاری لوولت، فرضیه مبادله اسکی هان و مطالعات انجام شده ارایه شده است.
    کلید واژگان: فعالیت, پیچیدگی, دقت, روانی کلام, پیچیدگی فعالیت}
    Morteza Nasiri *, Mahmoud Reza Atai
    The current study aimed to examine the effects of strategic planning, online planning, strategic planning and online planning combined (joint planning), and no planning on the complexity, accuracy, and fluency of oral productions in two simple and complex narrative tasks. Eighty advanced EFL learners performed one simple narrative task and a complex narrative task with 20 minutes in between. The order of the two stories was counterbalanced to control for any possible practice effect. The results suggest that no planning in both tasks was the least effective. Strategic planning led the learners to elevate both their complexity and fluency significantly in the narrative simple task and only their fluency in the complex task. Online planning helped the participants improve their accuracy significantly both in the simple and complex tasks. Finally, joint planning resulted in the significant elevation of accuracy and fluency in the simple task on the one hand, and complexity and accuracy in the complex task on the other. With respect to the effect of task complexity, the interaction between task complexity and CAF was significant. The results and comparisons between groups are discussed in the light of Levelt’s model of speaking, Skehan’s Trade-off Hypothesis, and earlier studies.
    Keywords: task, complexity, accuracy, fluency, task complexity}
  • اثربخشی فعالیت های راهبردی بر مهارت محاوره ای / مطالعه موردی فارسی آموزان خارج از ایران
    زهرا ابوالحسنی چیمه
    در این مقاله به بررسی اثربخشی فعالیت هایی پرداخته شده است که مبتنی بر انواع راهبردهای آموزش مهارت محاوره ای است. این راهبردها در قالب هفده فعالیت عملیاتی شده و میزان اثربخشی آن ها در عملکرد زبان شفاهی زبان آموزان موردبررسی قرار گرفته است. راهبردهای یادگیری محاوره زبان دوم که در این پژوهش مورداستناد قرار گرفت مبتنی بر انگاره کوهن و شامل دو دسته راهبرد «یادگیری» و «به کارگیری» زبان دوم است. راهبردهای یادگیری زبان شامل تشخیص و پذیرش مواد آموزشی؛ متمایزکردن آن ها از مواد آموزشی دیگر؛ دسته بندی آن ها برای آموزش بهتر؛ مشغولیت مداوم با مواد آموزشی و استفاده از روش های مرسوم به خاطرسپاری در جهت تقویت روال طبیعی آموزش مکالمه است. دانش زبان شناختی و ایران شناسی مدرس در انتخاب مواد آموزشی مناسب، ایجاد تشابه و تقابل دو زبان، مقوله بندی های واژگانی و نحوی فعالیت های مبتنی بر راهبردهای اول تا سوم، در کلاس درس اجرا شد. گردهمایی های غیررسمی و تعیین تکالیف مناسب مثل از برکردن گفتگوها یا به خاطرسپردن ضرب المثل ها برای راهبردهای چهارم و پنجم عملیاتی شد. این راهبرد ها بر روی 19 دانشجوی کارشناسی فارسی آموز سطح متوسط با زبان مادری اسلاو در پنج نیم سال متوالی از سال 2011تا2013 اجرا شد. در این پژوهش فرضیه وجود همبستگی مثبت بین فعالیت های مبتنی بر راهبرد، با تقویت مهارت محاوره ای زبان آموزان تایید شد. به طوری که هرچه میزان حضور فعال در فعالیت های مربوط به راهبردها بیشتر بود، میزان موفقیت زبان آموز در مهارت محاوره ای بیشتر می شد.
    کلید واژگان: فعالیت, راهبرد, زبان آموز, زبان فارسی, مهارت محاوره ای}
    The Effectiveness of Strategic Activities on the Conversational Skills / A Case Study: Persian Language Learners Abroad
    Zahra Abolhassani Chimeh
    This paper investigates the effectiveness of those activities which are based on all types of strategies for teaching conversational skills. These strategies are practiced in the form of 17 activities and their effectiveness on the oral language performane of Persian learners has been investigated. The second language learning strategies in this research are dependent on two Kuhn''s paradigms and include «learning» and «using» second language. The former consists of recognition and acceptance of materials¡ distinction from other materials¡ categorizing them for a better learning¡ constant involvement with materials¡ using common memorization methods for rehearsal to improve natural conversation learning. The teacher''s Linguistics and Iranology knowledge in choosing teaching materials¡ producing similarities and differences in two languages¡ lexical and syntactic categorizations of activities based on the first to the third strategies were implemented in the classroom. Informal gatherings¡ appropriate assignments of certain tasks like memorizing the dialogues or proverbs were practiced for the fourth and the fifth strategies. These strategies were applied on 19 undergaduate intermediate Persian language learners¡ with Slav mother tongue in 5 successive semesters from 2011 to 2013. In this research¡ it was affirmed that there is a positive correlation between using strategic activities with the improvement of converational skill of language learners. That is¡ the more learners are active in the activities related to strategies¡ the better they become in the conversational skill.
    Keywords: Activity, Strategy, Language Learner, Persian Language, Conversational Skill}
  • امیر زند مقدم*، اسمعیل علی سلیمی
    اهمیت دانش واژگانی در فراگیری زبان دوم/خارجی غیر قابل انکار است. می توان گفت که فهم و تولید زبان دوم/خارجی بدون داشتن سطح مطلوبی از واژگان امکان پذیر نمی-باشد. لذا تدریس واژگان در کلیه برنامه های آموزشی زبان دوم/خارجی جایگاه ویژه ای دارد. با علم به تاثیر مثبت تدریس واژگان بر ارتقاء دانش واژگانی، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر روش تدریس آشکارا (و دو شیوه ی آن یعنی شیوه ی کلامی و بصری) و روش تدریس فعالیت-محور بر واژه آموزی زبان آموزان ایرانی می پردازد. در ابتدا از 94 زبان آموز که مهارت زبانی آن ها در سطح متوسط قرار داشت آزمون تعیین سطح واژگان کمبریج گرفته شد. بر طبق این آزمون، 75 زبان آموز انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. مطالب و کتاب درسی در هر 3 گروه یکسان بود. سپس، واژگان سطح بندی شده منتخب از سری وربال ادونتیج (هارینگتون، 2000) در گروه اول با استفاده از شیوه ی کلامی (مترادف و ذکر مثال در موقعیت درست)، در گروه دوم به شیوه ی بصری (تصاویر، فلش کارت و پاورپوینت)، و در گروه سوم به شیوه ی فعالیت-محور تدریس شد. در انتها از هر 3 گروه پس آزمون گرفته شد. نتایج آزون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون شفه برتری شیوه ی بصری را نسبت به روش کلامی و کارآمدی شیوه ی فعالیت-محور را نسبت به دو روش دیگر نشان داد. می توان نتیجه گرفت که در تدریس واژگان و جهت بالا بردن دانش واژگانی زبان آموزان، روش فعالیت-محور نسبت به روش تدریس آشکارا (چه به صورت کلامی و چه بصری) بسیار موثرتر است. نتایج به دست آمده از این مطالعه دارای کاربر های آموزشی در زمینه های تهیه و تدوین مطالب درسی و روش شناسی تدریس زبان دوم/خارجی می باشد.
    کلید واژگان: واژه آموزی, روش آشکارا, شیوه ی کلامی, شیوه ی بصری, فعالیت, روش فعالیت, محور}
    Amir Zand, Moghadam*, Esmaeel Ali Salimi
    Being aware of the positive effect of teaching vocabulary to enrich lexical knowledge, the present study aims at investigating the impact of explicit teaching (and its two modes: verbal and visual) and task-based instruction on the vocabulary achievement of Iranian EFL learners. On the basis of Cambridge Placement Test, the participants of the study were randomly selected from among 94 intermediate EFL learners, from which 75 were randomly assigned into three verbal, visual and tasked-based groups. All groups were required to use the same textbook and ancillary materials. The groups were taught a set of vocabulary selected from Harrington Elster’s Verbal Advantage (2000) employing verbal techniques of synonymy and exemplification to the verbal group; visual aids of pictures, flashcards, and PowerPoint presentation to the visual group; and some teacher-made tasks to the task-based group. A post-test was administered at the end of the course to measure the difference between the achievements of the three groups with respect to the type of vocabulary teaching techniques employed for each group. Results of One-way ANOVA and Scheffe test revealed effective superiority of task group performance over the other groups and visual group over verbal group. It might be concluded that to enhance EFL learners’ lexical knowledge, task-based instruction is more effective than visual or verbal explicit instruction. The findings of this study may have significant implications for curriculum designers and EFL teachers.
    Keywords: Lexical knowledge, Explicit instruction, Verbal technique, Visual technique, Task, based instruction}
  • حسن سلیمانی، مربم رضازاده
    طراحی تکالیف با سطح پیچیدگی شناختی معقول همیشه ازدیدگاه برنامه ریزان درسی، معلمان، و محققین حائز اهمیت بوده است چرا که تغییر تکالیف (از لحاظ پیچیدگی) می تواند منجر به نتایج متفاوتی در زمینه تولیدات شفاهی گردد. این تحقیق تلاشی در جهت بررسی تاثیر تغییر درتکالیف بر اساس 3 مورد (نیاز به برهان، تعداد عناصر، و موقعیت «اینجا و اکنون» در مقابل«آنجا و سپس») از مدل resource-directing، مطرح شده توسط رابینسون، بر روی نقل داستان از روی تصایر است. این تحقیق شامل 30 زبان آموز ایرانی در رنج سنی 20 تا 34 سال بود. همه این افراد موظف به انجام هردو مدل تکلیف (پیچیده و ساده) برای نقل داستان از روی تصایر بودند. داده های صوتی ضبط و سپس تست پارامتریک MANOVA برروی آن انجام گردید. نتایج نشان داد که افزایش پیچیدگی شناختی در تکالیف منجر به افزایش صحت و پیچیدگی زبانی گردید. یافته های این تحقیق می تواند بینش عمیقی برای تدوین کنندگان مطالب درسی در خصوص تدارک تکالیف و زبان آموزان در راستای سنجش پیشرفت فراهم آورد.
    کلید واژگان: بیچیدگی, درستی, فعالیت, زبان اموزان زبان دوم, بیچیدگی شناختی}
    Hassan Soleimani, Maryam Rezazadeh
    Designing a task with a reasonable level of cognitive complexity has always been important for syllabus designers، teachers، as well as researchers. This is because task manipulation may lead to different results in oral production. The present study was an attempt to explore the effect of this manipulation - based on Robinson’s resource-directing model (reasoning demands، number of elements، and here and now versus there and then condition) - on picture narration. The study included 30 Iranian EFL learners at the intermediate level between the ages of 21 and 34. They were all native speakers of Persian. Each participant was required to perform the simple version as well as the complex version of the same picture narration task. The participants’ speech was audio-recorded and the results revealed that an increase in task cognitive complexity leads to greater accuracy and linguistic complexity.
    Keywords: Complexity, Accuracy, Task, EFL Learners, Cognitive Complexity}
  • رضا مراد صحرایی، فاطمه میدانی
    انتخاب مواد درسی مناسب که برمبنای اصول آموزشی تهیه و تدوین شده باشد، از مهم ترین نکات در آموزش زبان است. این نکته بیش از آنکه مربوط به روش تدریس باشد، اهمیت برنامه درسی را نمایان می سازد. اگرچه توجه مدرسان زبان عمدتا متوجه روش تدریس است، اما باید توجه داشت که طرح درس و برنامه درسی همسنگ روش تدریس اهمیت دارد (اگر نگوییم مهم تر از روش تدریس است). پیشینه مطالعات مربوط به آموزش زبان حاکی از آن است که این برنامه ها در یک سیر تکوینی قرار داشته و طی چند دهه اخیر از حالت صرف دستوری یا معنائی خارج شده و تعاملی تر شده اند. از میان برنامه های درسی مختلف، برنامه درسی تکلیف محور به عنوان رویکردی جدید که فضایی برای کاربرد واقعی زبان توسط زبان آموزان فراهم می کند، اخیرا جایگاهی قابل ملاحظه در میان دیگر رویکرد ها و برنامه های درسی یافته است. بارزترین ویژگی این رویکرد توجه هم زمان به دستور و معناست که بر این ایده استوار شده است که زبان «نه به هدف برقراری ارتباط» بلکه «از طریق برقراری ارتباط» یادگرفته می شود. به بیانی دیگر، در این رویکرد، یادگیری زبان برای این نیست که زبان آموز بعدا بتواند کاری انجام دهد یا چیزی بگوید، بلکه همه آن کارها را باید هم زمان با یادگیری زبان انجام دهد و بگوید. با توجه به اهمیت تهیه و تدوین مواد آموزشی مناسب برای تقویت مهارت-های زبانی، به ویژه مهارت خواندن، بر مبنای رویکرد آموزشی تکلیف محور زبان، هدف این پژوهش، بررسی جوانب مختلف این رویکرد و معرفی آن به عنوان روش نوین آموزشی برای تقویت درک مطلب فارسی آموزان است.
    کلید واژگان: تکلیف, آموزش تکلیف محور, فعالیت, خواندن}
    Rezamorad Sahraee, Fatemeh Meydani
    Choosing convenient materials, collected or compiled on the basis of educational principles, is one of the most important points in education. Alongside teaching methods, this issue indicates the significance of curriculum. While teachers almost pay attention to teaching methods, we should not neglect the importance of syllabus design and curriculum besides teaching methods (if not saying that these enjoy more significance than teaching methods). Literature reviews of Language instruction have shown that such curricula have taken a developmental procedure and during recent decades, pure grammatical or meaning-based cases have substituted for more interactive ones. As a new approach, providing a real situation for learners to use the language, task-based curriculum has recently taken a considerable position among the other curricula. The most outstanding feature of this approach is its simultaneous focus on form and meaning and this is based on the idea that language learning is "not for communication" but "through communication". In other words, in this approach, language learning is not to enable learners to do and say things later, but do and say things concurrently with language learning. Taking the importance of developing and compiling proper materials into account to improve language skills especially reading skill on the basis of task-based pedagogical approach, this research was carried out in order to study the different aspects of this approach and to introduce it as a new educational method to improve Persian learners’ reading comprehension skills.
  • سید صدرالدین طاهری
    بیشتر فیلسوفان به چگونگی عمل انسان از جهت ارزشی توجه کرده اند؛ اما فلاسفه ای که نظام فلسفی عقلانی و منسجمی دارند، علاوه بر پرداختن به حکمت عملی خود، را موظف می دانند نظریات اخلاقی و فلسفه اخلاقی خود را با مجموعه نظام فکری شان در حکمت نظری ارتباط دهند. اسپینوزا، فیلسوف هلندی قرن هفدهم میلادی، از جهت عرضه نظام فکری بسیار منسجم در حکمت نظری، در میان فلاسفه عقلی مذهب ممتاز است. در این نوشته سعی بر این است که مبانی نظری اسپینوزا در حکمت عملی را، در حدود ظرفیت یک مقاله، تحقیق و ارزیابی کنیم. ارزیابی کامل تر این مبانی، در ارتباط با اخلاق، بیان فضایل جزئی از دیدگاه اسپینوزا و گفت وگوهای فرعی مربوط به هریک را که در خاتمه مقاله متذکر شده ایم، به فرصت دیگری واگذار می کنیم.
    کلید واژگان: جوهر, صفات, حالات, اختیار, خیر, شر, عقل, عواطف, فعالیت, انفعال, فضیلت و رذیلت}
  • محمد ظهرابی
    عدم بازدهی برنامه های درسی گرامر- ترجمه و ساختارگرایی باعث شد که هم معلمین و هم زبانشناسان کاربردی روش های دیگری را برای ارتقا یادگیری و آموزش زبان به وجود بیاورند. یکی از این روش ها گرایش به سوی روند ارتباطی نسبت به فراگیری زبان بود و در این راستا به کارگیری "تکلیف" یکی از این روش های عملی و اجرایی برای انجام ارتباط راحت است. در سالهای اخیر یادگیری و آموزش تکلیف محوری به خاطر تاثیر به سزایی که در تسهیل فراگیری و کاربرد آن دارد، به صورت گسترده ای مورد استقبال قرار گرفته است. تمایل به تکلیف محوری اساسا از فرضیه درون داد (کرشن، 1981)، فرضیه تعاملی (لانگ، 1981) و دیدگاه اجتماعی- فرهنگی (ویگوتسکی، 1978) به وجود آمده است. اولین بار رویکرد تکلیف محوری به وسیله برنامه درسی روندی (پرابهو، 1987) اجرا گردید. پروژه آموزشی ارتباطی وی که برای اولین بار در مدارس هند انجام یافت، کلا تکلیف محور بود.
    این روش سعی داد که توانش ارتباطی، کلامی، زبانشناختی، استراتژیکی و اجتماعی- فرهنگی یادگیرنده را از طریق فعالیتهای طبیعی، معتبر، و خلاق بالا ببرد، (مسکوویتز، 1997). خواسته کلی آموزش تکلیف محور، ایجاد انگیزش برای فراگیری از طریق فعالیتهای مبتنی بر معنی و فرم می باشد، (الیس 2004). این مقاله سعی دارد تا ابعاد مختلف آموزشی و یادگیری تکلیف محور را شفاف سازد.
    کلید واژگان: تکلیف, معنی, ارتباط, آموزش, فعالیت, تعامل, فرم}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال