به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « لهراسب » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «لهراسب» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • Yosofali Beiranvand, Ghasem Sahrai, MohammadReza HassaniJalilian, Ali Heidari

    Social psychology examines the social behavior of individuals against individuals and groups. Social psychology are discussed issues such as social relationships, conflict, and negotiation. The study and analysis of the story of Lohrasb and Goshtasb in Ferdowsi's Shahnam and the story of Achilles and Agamemnon in Iliad Homer provide a better understanding of these two stories in terms of social psychology. We have tried to compare the two stories descriptive analysis method, with a focus on behavior of Achilles and Goshtasb in coping with Agamemnon and Lohrasb, and study the causes of hostility, the similar behaviors and the consequences of hostility. Finally, we achieved the responses: Causes of enemity have been egoism of conflict sides, breaking pride of Achilles and Goshtasb and ignoring their needs in both stories. Goshtasb and Achilles have frustration for their opposite disrespect. They have tried to compensate their frustration by aggression, adaptive behavior, proving of themselves and negotiation leave. Enemy outcomes have been also very bad for Goshtasb and Achilles. So that Goshtasb accepted commander of the Roman army- enemy of Iran- to fight Iran and Achilles began the war with the Trojans through his mother, and he did not participate in it, so that the Achaemenians would fail.

    Keywords: |Shahnameh, Iliad, Achilles, Agamemnon, Goshtasb, Lohrasb, Comparative literature}
  • حمیدرضا اردستانی رستمی*
    با درنگ در شاهنامه با گونه ای باور روبه رو می شویم که می توان آن را اندیشه های گنوسی نام نهاد. این نگرش گنوسی، تفکری است جهانی که در سده نخستین مسیحیت رواجی چشم گیر داشته است و در مصر، روم، اسکندریه، جنوب عراق و فرارودان گسترش یافته است و در ایران باید مانویان را نماینده این گروه پنداشت که آرای آنان در شاهنامه راه یافته است؛ چنان که ضحاک شاهنامه جنسیتی مادینه همچون آز مانویان می یابد و مارهای رسته بر دوش ضحاک نیز همان فرزندان مردمان اند (فرزندان اشقلون و پیسوس) که بنا بر اندیشه مانی اساس اهریمنی دارند و تن آنان دربردارنده آز است که در پیکره دو مار، بر دوش ضحاک نمایان می شوند و نمی توان جلوی رشد آن ها را گرفت. کیخسرو نیز چهره ای گنوسی وار دارد که در پی آشنایی با هوم پشمینه پوش، نه تنها پادشاهی؛ که جهان را رها می کند و در اثر مردن پیش از مرگ واقعی، آن گونه که مانویان معتقد بودند، زنده پیش یزدان می رود. لهراسب نیز به سرشت اهریمنی جهان آگاه است و از همین روی، نه تنها از پادشاهی؛ که از جهان کناره می گیرد و در آفرین خانه بلخ هیکل می بندد (مرگ عرفانی مانویان/ مردن پیش از مرگ) و مانند مار اموی مانوی، در مقابل خورشید نیایش می کند. اسکندر نیز پس از آشنایی با پزشک (گنوسیان بزرگ خود را پزشک می گفتند) روی به گیاه خواری می آورد و از زنان دوری می کند که این کنش ها، کردارهایی گنوسی (عرفانی) است.
    کلید واژگان: گنوس, مانی, ضحاک, آز, کیخسرو, مرگ عرفانی, لهراسب, اسکندر}
  • سلسله نسب اسفندیار و اورند شاه
    محمود مدبری
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال