به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Arabic Words » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «Arabic Words» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • طاهره قاسمی*

    نفوذ دین اسلام در ایران و توسعه و انتشار زبان عربی در سرزمین های مجاور، مانند ایران، باعث به کارگیری زبان عربی در زبان فارسی شد. به قدری زبان فارسی با زبان عربی آمیخته شد که نمی توان واژه های عربی را از زبان فارسی تفکیک کرد. در این بین، قافیه اشعار، به ویژه در قالب قصیده، نقش ویژه ای داشت. شاعران هنگام ضرورت و تنگنای قافیه، واژه ها را از زبان عربی انتخاب می کردند. زمانی که سیر قصیده را در زبان فارسی بررسی می کنیم، حتی در نخستین قصیده هایی که از زبان فارسی بر جای مانده است، دیده می شود که واژه های عربی زیادی در قافیه استفاده شده است. علاوه بر آن، شاعران، واژه های عربی غریب تر و نامستعمل تری را نیز در قافیه اشعارشان به کار برده اند؛ در صورتی که در متن های منثور نخستین، واژه های عربی بسیار کم به کار رفته است. برخی از شاعران، مانند منوچهری، انوری و خاقانی، واژه های عربی بیشتری در قصیده های خود استفاده کرده اند. در غزل، واژه های غریب و مهجور عربی کمتر در زبان فارسی کاربرد داشته است. در مثنوی ها قافیه از سبک عصر خود پیروی می کند؛ یعنی در قرن های نخستین شعر فارسی، واژه های عربی کم است و در قرن های بعدی، استعمال بیشتری دارد. همچنین حرف آخر قافیه، در واژه گزینی قافیه، تاثیر زیادی دارد. اگر شاعر، حرف «گ» را انتخاب کند، واژه های قافیه، فارسی می شوند. این مقاله به بررسی نقش قافیه در به کارگیری واژه های عربی پرداخته و از نخستین شاعران، چون رودکی، فرخی و منوچهری آغاز کرده و در پایان، نتایج آماری استفاده از قافیه های عربی را به صورت نمودار نشان داده است.

    کلید واژگان: شعر, قافیه, واژه های عربی, اقتباس}
    Tahereh Ghasemi *

    The influence of Islam and the development and spread of the Arabic language in neighboring countries such as Iran, led to the use of the Arabic words in the Persian language. Persian was so mixed with Arabic that it is now impossible to separate Arabic words from Persian language. Concerning the significant role of rhyme in poetry, especially in odes, poets chose words from Arabic when they faced hassles in matching the rhyme. When we examine the course of odes in Persian language, many Arabic words can be seen in the rhyme scheme, even in the earliest remaining odes. In addition, poets have used obscure and abandoned Arabic words in the rhyme of their poems. In the early prose texts, however, very few Arabic words were used. Some poets such as Manūchehrī, Anvarī and Khāqānī have used more Arabic words in their poems. Meanwhile, in sonnet, obscure and abandoned Arabic words have been used less frequently in Persian language. In Masnavis, rhymes follow the style of their era; that is, Arabic words are few in the first centuries of Persian poetry and are used more often in the following centuries. Also, the last letter of the rhyme affects the word selection of the rhyme significantly. If the poet chooses the letter " گ", the rhyming words become Persian. This article examines the role of rhyme in the use of Arabic words, starting from early poets such as Rūdakī, Farrokhī, and Manūchehrī. The statistical results of the use of Arabic rhymes are then shown in the form of a diagram.

    Keywords: poetry, Rhyme, Arabic words, adaptation}
  • نسرین خانی، غلامرضا سالمیان*، عامر قیطوری

    یکی از مطرح ترین رویکرد ها در تحلیل انتقادی گفتمان، رویکرد فرکلاف، زبان شناس انگلیسی است. از نظر وی تحلیل گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. در پژوهش حاضر به دنبال آن هستیم که نشان دهیم بسیاری از جمله های عربی به کار رفته در دره نادره تالیف میرزامهدی خان استرآبادی را می توان همچون واژه برشمرد و برای آن نقش گفتمانی در نظر گرفت. برای این منظور، جمله های عربی سه بخش از کتاب را با گزینش تصادفی، در سطح توصیف بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان داد که حدود 70%  از 320 جمله عربی به کار رفته در بخش های بررسی شده، دارای ویژگی های تقسیم بندی گفتمانی فرکلاف است. بر پایه تحلیلی که در متن مقاله صورت گرفت، مشخص شد که دره نادره، متنی دارای ساختارهای گفتمان مدار است؛ به گونه ای که می توان در لایه های زیرین آن، مناسبات پیچیده قدرت در دوره افشاریه را نشان داد. در این میان، جمله ها و عبارت های عربی نقش های مهمی، ازجمله: پاک نشان دادن دامن نادر از غصب حکومت صفویه، تاکید بر شدت رخدادهای دوران، دورنگاه داشتن خود از کشمکش های دربار، به دست آوردن دل جانشینان نادر، توجیه هواداری پیشین خود از نادر در روزگار جانشینان وی و... را بر عهده دارند.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, نورمن فرکلاف, جمله های عربی, دره نادره, میرزامهدی خان استرآبادی}
    Nasrin Khani, Gholamreza Salemian*, Amer Ghaytouri

    One of the most important approaches in critical discourse analysis is the approach of Fairclough, an English linguist. According to him, discourse analysis is examined at three levels of description, interpretation and explanation. In the present study, we seek to show that many of the Arabic sentences used in Darriyih Nadirh by Mirza Mahdi Khan Astarãbãdi can be considered as a word and they are considered as a discourse roles. For this purpose, we examined the Arabic sentences of a part of the book by random selection at the description level. Findings showed that about 70% of the 320 Arabic sentences used in the studied sections have the characteristics of Fairclough's discourse classification. Based on the analysis made in the text of the article, it was determined that Darriyih Nadirh is a text with discourse-oriented structures; in such a way that the underlying layers can show the complex power relations in the Afshãrid period. In the meantime, Arabic phrases and expressions play important roles, including: showing the pure skirt of Nãdir from the usurpation of the Safavid rule, emphasizing the severity of the events of the time, avoiding the conflicts of the court, winning the hearts of Nãdir’s successors, justifying his former support for Nãdir and his late ... are in charge.

    Keywords: Critical Discourse Analysis, Norman Fairclough, Arabic Words, Darriyih Nadirh, Mirza Mahdi Khan Astarãbãdi}
  • ادریس امینی، شهریار نیازی
    واژگان عربی در زبان فارسی دستخوش تحولات اساسی در حوزه معنایی شده اند؛ چنانکه در ترجمه بسیاری از این واژه ها به زبان عربی باید از واژگان دیگر عربی کمک بگیریم. بسیاری از این کلمات معنی خویش را کم وبیش از دست داده اند، معانی دیگری یافته اند و یا به کلی فارسی شده اند؛ تا جایی که می توانیم بگوییم که این کلمات اگر با همین معنایی که در زبان فارسی دارند به زبان دیگری راه بیابند، یک واژه فارسی به آن زبان راه یافته است، نه واژه عربی. تحول معنایی به چالش های فراروی یادگیری روشمند زبان عربی و ترجمه به این زبان دامن زده است. نگارندگان این مقاله، با هدف تبیین گستردگی چنین تحولی و آسیب شناسی آن در یادگیری عربی و تسهیل فرآیند یادگیری این زبان، علل تحول این واژگان را واکاوی کرده اند و تاثیر عوامل فرهنگی- دینی، روانی و زبانی در تحول معنایی واژگان عربی در فارسی را با مثال های متعدد بیان نموده اند. نتایج این پژوهش حاکی از تغییر معنایی طیف وسیعی از واژگان عربی است که حوزه معنایی آن ها در فارسی تحول یافته و به شکل توسعه معنایی، تخصیص معنایی یا تباین معنایی جلوه گر شده است.
    کلید واژگان: تحول معنایی, واژه های عربی, معناشناسی, زبان فارسی, آسیب شناسی}
    Edris Amini, Shahryar Neyazi
    Arabic words in Persian language has undergone major changes and transformation in meaning. By various reasons، many of these words lost their meaning and found another meaning over the years. So if these words go to another language with the same meaning that we can claim the Persian word go not Arabic. So far، there has been an attempt to explain the evolution of the meaning of these words Semantic change، Increase، the challenge of methodical learning Arabic and translations to these language. This article analyzed the reasons these words، evolution and explored the transformation semantic and change of these words and explained the extent of these change. facilitate the process of to learn Arabic. The authors have expressed influences of Religious، cultural، psychological and linguistic factors in semantic transformation of Arabic words in Persian with numerous examples. The results indicated that the semantic change happen in Arabic words in the form of semantic reduction، semantic expansion and semantic Variance.
    Keywords: Semantic change, Arabic words, the evolution of language, Persian}
  • هادی خدیور، محمد خدادادی

    در دوره‌های مختلف ادبی آثار متعدد با موضوعات گوناگون تالیف شده که به مقتضای سبکی هر دوره تغییراتی در نوع نویسندگی ایجاد شده است. نیمه اول قرن ششم نیز از این تغییرات که همانا تاثیر شدید زبان و ادبیات عرب بر زبان و ادبیات فارسی می‌باشد بی‌بهره نبوده است. از آنجا که شیخ احمد جام (441-536 ه.ق) آثارش را زمانی تالیف کرده-نیمه اول قرن ششم- که با هجوم لغات عربی مواجه بوده، این انتظار می‌رفت که آثار شیخ مملو از واژگان عربی باشد، اما نه تنها این‌گونه نیست، بلکه وی توانسته تا حدودی نثر خود را از سلطه زبان عربی حفظ کند، و صلابت و استواری نثر دوره سامانی- سبک خراسانی- را با به کار بردن واژگان کهن و استعمال برخی ترکیبات زیبای قدیمی داشته‌باشد.

    کلید واژگان: لغات عربی, واژه های کهن, ترکیبات زیبا, نثرعرفانی, شیخ احمد جام}
    Hadi Khadivar, Mohammad Khodadadi

    Numerous works in several different topics has been authored during the different periods of literary works ,in which due to styles of each period, some changes in writing style has been created. The first half of the sixth century has not been deprived of these changes,which indeed are severe impacts of the Arab language and literature,on Persian language and literature.Since Sheikh Ahmad Gaam(441-536 AH.) has compiled his works in this period - the first half of the sixth century –which was faced with an influx of Arabic words: It was expected that his works should be full of Arabic words. But not only this is not the case, but first he has partly maintained his prose from Arabic language dominance, on the other hand, using ancient words and some pretty old compounds, he has maintained the strength and solidity of prose of Samani period- Khorasani style –.

    Keywords: Arabic words, Ancient vocabulary, Beautiful compounds, Mystical prose, Sheikh Ahmad Jaam}
  • بهرام امانی جاکلی
    لغت نامه جمهره اللغه پس از لغت نامه العین خلیل بن احمد، دومین لغت نامه بزرگ زبان عربی است که به سبب نگارش در عصر ترجمه، و حضور مولف آن در محیط فارسی خوزستان به خاطر بر عهده گرفتن دیوان فارس از سوی آل میکال، نیز آشنایی او با بسیاری از واژه های فارسی، از نظرگاه بررسی کلمات معرب آن، اهمیت فراوان دارد.
    نگارنده دراین مقاله تلاش کرده است با اشاره به شیوه مولف در پرداختن به این واژه ها، به بررسی تطبیقی آنها با فرهنگ های دهخدا ومعین بپردازد. حدود 380 کلمه از کلمات معرب و دخیل در جمهره اللغه آمده است که با توجه به حجم گسترده آنها، در این مقاله به معربات فارسی بیشتر توجه شده است.
    با عنایت به اینکه بررسی عمیق تک تک معربات، خود مقالات متعددی را می طلبد، و از سویی محدودیت های نگارش مقاله، از ورود عمیق تر به تحلیل این واژه ها خودداری شده است.
    کلید واژگان: ابن درید, کلمات معرب, معربات, جمهره اللغه, لغتنامه دهخدا, فرهنگ معین}
    Bahram Amani Chakoli
    Ibn Duraid al-Azdi (837-934), the Arab philologist and lexicographer was born in Basra. He lived a short time in Iran under Mikals government and worked on his Divan. Ibn Duraid’s chief work is his monumental dictionary al-Djamhara which contains some materials not to be found in other dictionaries. It is the greatest dictionary after AL-Ayn of Khalil in the Arabic language. In this article, an attempt is made to investigate about 300 words from this dictionary by comparing them to two Persian dictionaries: Dehkhoda and Moein
    Keywords: Ibn Duraid, al, Djamhara, al, moarrab, Persian, Arabic words, Moein, Dehkhoda}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال