جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بهزیستی ذهنی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «بهزیستی ذهنی» در نشریات گروه «علوم انسانی»جستجوی بهزیستی ذهنی در مقالات مجلات علمی
-
زنان مطلقه یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند که با مسایل و مشکلات روحی- روانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مثبتنگر بر ناگویی خلقی، تاب آوری و بهزیستی ذهنی زنان مطلقه بوده است. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون -پس آزمون و با گروه گواه انجام گردید. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه مراجعه کننده به سازمان بهزیستی استان تهران در نیمه دوم سال 1398 به تعداد 263 نفر بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. آزمودنی های دو گروه، پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور (1994)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله گروه درمانی مثبتنگر قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بوسیله نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شد. سطح معنیداری برای همه آزمونها 05/0 لحاظ گردید. نتایج نشان داد گروه درمانی مثبتنگر موجب کاهش ناگویی خلقی زنان مطلقه شد. همچنین گروه درمانی مثبتنگر موجب ارتقاء تاب آوری و بهزیستی ذهنی زنان مطلقه شد. با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برای کاهش ناگویی خلقی و نیز افزایش تاب آوری و بهزیستی ذهنی زنان مطلقه میتوان از گروه درمانی مثبتنگر استفاده نمود.کلید واژگان: گروه درمانی مثبتنگر, ناگویی خلقی, تابآوری, بهزیستی ذهنی, زنان مطلقهDivorced women are one of the most vulnerable groups in society who face psychological, economic, social and cultural problems. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of positive group therapy on mood dysphoria, resilience and mental well-being of divorced women. This research was conducted in a quasi-experimental manner with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population of the study included all divorced women referred to the Welfare Organization of Tehran Province in the second half of 1398 to 263 people, among whom 30 qualified volunteers were selected by purposive sampling method and randomly divided into 2 groups (experiments and Witness) were divided. Subjects in both groups completed the Toronto Bagby, Parker and Taylor (1994) Mood Dysfunction Questionnaire, Connor & Davidson (2003) Resilience Questionnaire, and Keys and Magyarmo (2003) Mental Well-Being Questionnaire in the pre-test and post-test. The experimental group underwent a positive group therapy intervention for 8 sessions, while the control group did not receive any intervention during this period. Data were analyzed using analysis of covariance and SPSS24 software. Significance level was considered 0.05 for all tests. The results showed that positive group therapy reduced mood distress in divorced women. Positive group therapy also promoted resilience and mental well-being of divorced women. According to the research findings, it can be concluded that a positive group therapy can be used to reduce mood deprivation and also increase resilience and mental well-being of divorced women.Keywords: Positive group therapy, mood dysphoria, Resilience, mental well-being, divorced women
-
پژوهش حاضر با عنوان «تاثیر آموزش غنیسازی رابطه زناشویی به شیوه اولسون بر کیفیت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تهران » در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجینی بودند که به مراکز مشاوره سطح شهر تهران مراجعه کردند و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این افراد دارای معیارهای ورود به پژوهش بود که به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم بندی شدند و 15 نفر از آن ها تحت آموزش غنیسازی رابطه زناشویی به شیوه اولسون در 10 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و 15 نفر دیگر در این مدت، هیچ دوره ی آموزشی را پشت سر نگذاشته و در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی و همکاران- فرم تجدیدنظرشده (1995) و بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش غنیسازی رابطه زناشویی به شیوه اولسون بر کیفیت زناشویی و بهزیستی ذهنی اثربخش بوده و بیشترین تاثیر را بر مولفهی انسجام (از زیرمقیاسهای کیفیت زناشویی) و سرزندگی (از زیرمقیاسهای بهزیستی ذهنی) داشته است.کلید واژگان: رابطه زناشویی, اولسون, کیفیت زناشویی, بهزیستی ذهنی
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.