به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تمدن غرب » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تمدن غرب» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید علی اصغر میرخلیلی*، رحمت الله جغتایی، سید جواد میرخلیلی

    درحالی‎که اندیشمندان غربی، با تاکید بر نظریات خطی و نظریه «تطور انواع» داروین، معتقد بودند روح کلی حاکم بر جهانیان توانسته به حداکثر ترقی خود برسد و بشر سعادتمند عصر مدرن -به ‎عنوان ظاهر این روح- به خودآگاهی رسیده است و حتی فوکویاما لیبرال‎دمکراسی را سرنوشت محتوم جوامع بشری می‎داند، اما به‎ مرور چالش‎ های فراروی تمدن غرب آشکار شد و حتی افرادی چون اشپنگلر، با تمرکز بر سیر دورانی تاریخ، برای تمدن‎ غرب اضمحلال و فروپاشی پیش ‎بینی کردند! سوال اصلی این پژوهش آن است که: چه بر سر تمدن غرب آمده که اندیشمندان غربی آن را پروژه‎ای ناتمام توصیف کرده و درصدد تحول در مبانی فکری خود برآمده‎ اند؟ این مقاله بر آن است که این مبانی را برشمرده و چالش‎های فراروی آن‎ها را بررسی کند. نوع این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با روش کتابخانه ‎ای صورت گرفته است. یافته‎ های پژوهش نشان می‎دهد بسیاری از چالش ‎های تمدن غرب ریشه در مبانی نظری این تمدن دارد. اومانیسم، سکولاریسم، عقل‎گرایی و علم‎گرایی -که مبانی لیبرال‎دمکراسی هستند- موجب بروز چالش‎های جدی در تمدن غرب شده است.

    کلید واژگان: تمدن غرب, اومانیسم, سکولاریسم, عقل‎گرایی, علم‎گرایی, لیبرال دمکراسی}
    Seyed AliAsghra Mirkhalili *, Rahmatolah Joghatayi, Seyed Javad Mirkhalili

    While Western thinkers, emphasizing linear theories and Darwin's "evolution of species" theory, believed that the general spirit that governs the world has reached its maximum development and the happy human being of the modern era has reached self-awareness as the manifestation of this spirit. Even Fukuyama considers liberal democracy to be the inevitable fate of human societies, but the challenges facing Western civilization became apparent over time, and even people like Spengler, focusing on the cyclical course of history, predicted the decline and collapse of Western civilization. ! The main question of this research is: What happened to Western civilization that Western thinkers described as an unfinished project and tried to change their intellectual foundations? This article aims to enumerate these bases and examine the challenges facing them. The type of this study is descriptive-analytical and it was done with a library method. The findings of the research show that many of the challenges of Western civilization are rooted in the theoretical foundations of this civilization. Humanism, secularism, rationalism and scientism - which are the foundations of liberal democracy - have caused serious challenges in Western civilization.The main question of the current research is: What happened to a civilization that was once moving towards progress and development with increasing speed, that now it is described as an unfinished project and they tried to change their intellectual foundations.It seems that the emergence of challenges and crises in humanism, secularism, rationalism, scientism as the foundations of liberal-democracy has caused serious challenges in Western civilization. Therefore, the above article tries to enumerate these foundations and components and examine the challenges facing them. The type of this study is descriptive-analytical which was conducted using the library method.

    Keywords: Western civilization, Humanism, secularism, Rationalism, scientism}
  • اسدالله کردفیروزجائی *

    تمدن نوین اسلامی پدیده ‎ای امیدبخش برای مستضعفان و آزادی‎خواهان جهان و الهام یافته از کلام الهی است که شکل‎ گیری آن برای طالبانش به شرط کوشش و گام‎های مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر چندان دور از دسترس نیست. ازاین‎رو، پژوهش در تحلیل نقش جهاد کبیر برای زمینه‎ سازی تحقق آن، از اهمیت برخوردار است. هم‎اکنون کم ‎وبیش در محافل نخبگانی، چگونگی شکل ‎گیری تمدن نوین اسلامی به گفتمان تبدیل شده، ولی چگونگی ترابط آن با جهاد کبیر که یکی از متغیرهای مهم در تحقق آن شمرده می ‎شود، همچنان در هاله ‎ای از ابهام است. ازاین ‎رو، این پرسش مطرح می ‎شود که جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارد؟ فرضیه پژوهش این‎ است که زمینه تحقق تمدن نوین اسلامی با تلاش مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر فراهم می‎ شود. این مقاله توانسته است با توصیف و تحلیل مصداقی جهاد کبیر به تحلیل نقش جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی با تاکید بر اندیشه امام‎ خامنه‎ ای بپردازد. براساس یافته‎های پژوهش، جهاد کبیر چه به لحاظ سلبی، مانند اطاعت نکردن از تمدن غرب، نپذیرفتن ولایت کفار و مانند آن، و چه به لحاظ ایجابی، مانند استقامت ‎ورزی در تحول علوم انسانی، پافشاری بر سبک زندگی اسلامی، استقامت در تربیت مدیران تمدن‎ ساز و مانند آن، در تحقق تمدن نوین اسلامی تاثیرگذار است.

    کلید واژگان: تمدن اسلامی, جهادکبیر, تمدن غرب, تحول در علوم, سبک زندگی}
    Asadoallah Kurd Firoozjae *

    The new Islamic civilization is a promising phenomenon for the oppressed and freedom seekers of the world and inspired by the divine word, whose formation is not far from the reach of the Taliban under the condition of effort and mujahidan steps from the Great Jihad. Therefore, research in analyzing the role of the Great Jihad is important for its realization. Now more or less in the elite circles, how the new Islamic civilization is formed has become a discourse, but how it is connected with the great jihad, which is considered one of the important variables in its realization, is still in an aura of ambiguity. This ambiguity may slow down the process of realizing the new Islamic civilization. Therefore, the question arises, what is the role of the Great Jihad in the realization of the new Islamic civilization? The hypothesis of the research is that the ground for the realization of the new Islamic civilization is provided by the mujahidan effort of the Great Jihad. This article has been able to analyze the role of great jihad in the realization of modern Islamic civilization by describing and analyzing examples of great jihad and with library tools, emphasizing on the thought of Imam Khamenei. According to the findings of the research, Jihad Kabir, whether in a negative sense, such as disobeying Western civilization, not accepting the rule of infidels, and the like, or in a positive sense, such as perseverance in the evolution of human sciences, insistence on the Islamic lifestyle, perseverance in the training of civilization-building managers and Like that, it is effective in realizing the new Islamic civilization.

    Keywords: Islamic Civilization, Great Jihad, Western civilization, evolution in science, Lifestyle}
  • سید علیرضا عالمی*

    غرب، تمدن اسلامی را به عنوان تمدن به رسمیت می شناسد، اما حاضر به «گفت وگو» با آن نیست و درمقابل از رویکرد «برخورد» استفاده می کند؛ این امر مسیله ای اساسی بین تمدن اسلامی و تمدن غرب است. نخستین و مهم ترین گام نظریه پردازان سیاسی غرب برای برخورد، آن است که امکان گفت وگو بین تمدن اسلامی و تمدن غرب را از بین ببرند. با مراجعه به دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، استفاده می شود که غرب بدین منظور، با گفتمان سازی بر محور نشانه «تزویر» می کوشد به جهانیان القا کند که تمدن اسلامی از ظرفیت گفت وگوی بیناتمدنی برخوردار نیست. غرب در این مسیر، از حربه هایی چون اسلام هراسی و برچسب زنی به مسلمانان استفاده می کند. درمقابل تمدن اسلامی با تمسک به نشانه «آگاهی»، باید به دنبال فراهم آوردن امکان گفت وگو باشد. در این مقاله با روش گفتمانی، این دو رویکرد در دونامه رهبر معظم انقلاب در قالب گفتمان، مفصل بندی، و زمینه های هژمونیک شدن هریک بررسی شده است. امام خامنه ای در پی گفتمانی اند که شرایط مناسب برای گفت وگوی تمدن اسلامی با اهالی تمدن غرب و نه نظریه پردازان و سیاست مداران تمدن غربی، را مهیا سازد؛ چراکه اینان با مقاصدی، به دنبال برخورد تمدنی اند.

    کلید واژگان: تمدن اسلامی, تمدن غرب, گفت وگو, برخورد, گفتمان}
    Sayyid Alireza Alemi *

    The West recognizes the Islamic civilization as a civilization; however, it does not want to negotiate with that, rather it uses the “clash” approach. This is an essential issue between the Islamic civilization and Western civilization. The first and most important step of political theoreticians in the West is to render the negotiation between the Islamic civilization and the Western civilization impossible. By referring to the two letters of the Supreme Leader of the Revolution to the western youth, it becomes clear that, by using a discourse based on “duplicity”, the West tries to inspire to the people of the world that the Islamic civilization does not have the capacity of inter-civilizational negotiation; in doing so, the West uses techniques like Islamophobia and labelling Muslims. In contrast, the Islamic civilization, by using the discourse of “awareness”, must seek to provide the possibility of negotiation. Using discursive method, in the present article these two approaches in the two letters of the Supreme Leader of the Revolution are categorized in the form of discourse and the grounds of becoming hegemonic for each of them are investigated. Imam Khamenei seeks a discourse which provides suitable conditions for the negotiation of the Islamic civilization with the people of the Western civilization not its theoreticians and politicians; since these two groups seek the clash of civilizations for some purposes.

    Keywords: Islamic Civilization, Western civilization, Clash, Negotiation, Discourse, Ayatollah Khamenei}
  • حسن محمدمیرزائی*
    انقلاب اسلامی ایران را می توان در ردیف انقلاب های بزرگ تاریخ دانست که باعث ایجاد تحولات مهمی در دنیای معاصر شده است. انقلابی که از زمان پیدایش به مثابه گفتمان غیر (دیگری) تمدن غربی، همواره در نزاع با این گفتمان بوده است. لذا سوال اصلی که مطرح می گردد این است که با توجه به تقابل جدی این دو نگاه، انقلاب اسلامی چه تاثیری بر افول هژمونی آمریکا داشته است؟ (مسیله)؛ بر همین اساس در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش کیفی و مطالعه اسنادی، داده ها و مطالب مرتبط با این مسیله مطالعه و مورد بررسی قرار گیرد (روش)؛ نتایج بررسی ها حاکی از این است که انقلاب اسلامی از یک سو در سطح گفتمانی، اندیشه لیبرالیسم غربی را به صورت جدی به چالش کشیده است و از سوی دیگر با اقداماتی مانند کناره گیری از اتحاد راهبردی با آمریکا، تسخیر سفارت این کشور در ایران، ایجاد روحیه بیدارگری اسلامی در منطقه غرب آسیا، تضعیف جایگاه و قدرت رژیم صهیونیستی، حمایت از جنبش های ضد استکباری و به چالش کشیدن قدرت نظامی آمریکا، تاثیر بسزایی در گسترش حرکت های آزادی خواهانه - به طور خاص بیداری اسلامی- و در نتیجه افول هژمونی آمریکا داشته است (نتایج).
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, تمدن غرب, هژمونی, افول آمریکا, بیداری اسلامی}
    Hassan Mohammadmirzaei *
    The Islamic Revolution of Iran can be considered as one of the great revolutions in history that has caused important changes in the contemporary world. A revolution that has always been in conflict with this discourse since its inception as a non-(other) discourse of Western civilization. Therefore, the main question that arises is that given the serious confrontation between these two views, what effect has the Islamic Revolution had on the decline of American hegemony? (Question); Accordingly, in this article, using a qualitative method and documentary study, data and materials related to this issue have been studied and examined (method); The results of the study indicate that the Islamic Revolution, on the one hand, has seriously challenged the idea of ​​Western liberalism at the level of discourse, and on the other hand, by taking measures such as withdrawing from the strategic alliance with the United States, capturing its embassy in Iran, creating a spirit of Islamic awakening in the West Asian region, weakening the position and power of the Zionist regime, supporting anti-arrogance movements and challenging US military power, greatly influenced the spread of liberation movements - especially the Islamic Awakening - and in The result has been a decline in American hegemony (results).
    Keywords: Islamic Revolution, Western civilization, Hegemony, Decline of America, Islamic awakening}
  • مجید احمدی کچایی

    تمدن نوین اسلامی و تمدن غرب گرچه در برخی ویژگی‎ها همسانی‎هایی دارند، تمایزات آشکاری در رویکرد غایت‎گرایانه میان آن دو تمدن وجود دارد که در بیانات رهبر معظم انقلاب فراوان دیده می‎شود. براین‎اساس مسیله مهم در این پژوهش سرانجام تمدن اسلام و غرب در نگاه و باور حضرت آیت ‎الله خامنه‎ای است. پژوهش حاضر با روش تحلیل و توصیف بیانات مقام معظم رهبری صورت گرفته است. یافته‎ های تحقیق حاکی از آن است که مبانی تمدن اسلام بر اساس نفی شرک و توحیدمحور سامان یافته است که نهایتا به عبودیت بشر در روند تمدن مبتنی بر آرمان‎های اسلام منتهی خواهد شد. درمقابل استواری تمدن غرب بر اساس رویکرد مادی‎گرایانه و عدم توجه به ارزش‎های الهی است. ازاین‎رو ساخت دنیای بهتر انگیزه غایی ایجاد تمدنی نو در غرب بوده است. به باور مقام معظم رهبری، دنیاگرایی خود عاملی روبه ‎رشد در تمدن غرب بود و موجب شد این تمدن در جهان پیش‎ران شود، اما عدم باورداشت به ارزش‎های الهی و انسانی خود عامل سقوط آن در آینده‎ای نه‎ چندان دور خواهد شد. در نگاه ایشان، مهم‎ترین وجه تمایز میان این دو بینش تمدنی در رویکرد غایت‎گرایانه است. در تمدن نوین اسلامی، رویکرد خداباورانه سبب خواهد شد عبودیت به خداوند متعال که هدف از خلقت بوده است در جامعه گسترانیده شود، اما در تمدن غرب این مهم که نیاز فطری و اساسی بشر بوده، مورد توجه قرار نگرفته است.

    کلید واژگان: آیت ‎الله خامنه‎ای, تمدن, تمدن نوین اسلامی, تمدن غرب}
    Majid Ahmadi Kachaei

    Although modern Islamic civilization and Western civilization are similar from various aspects, there are clear differences in the teleological approach between the two civilizations that can be seen in the statements of the Supreme Leader of the Revolution. Accordingly, the important issue in this research is ultimately the civilization of Islam and the West from the viewpoint of Ayatollah Khamenei. The present study was conducted by analyzing and explaining the statements of the Supreme Leader. The findings of the research indicate that the foundations of Islamic civilization are based on monotheism and the denial of polytheism, which will eventually lead to human’s servitude (‘ubudiyyah) in the process of civilization based on the ideals of Islam. In contrast, Western civilization is based on a materialist approach and disregard for divine values. Therefore, building a better world has been the ultimate motivation for the creation of a new civilization in the West. According to the Supreme Leader, materialism itself was the cause and a growing factor in Western civilization. This kind of civilization is being promoted in the world, but its lack of belief in divine and human values ​​will cause its downfall in the near future. From his perspective, the greatest difference between these two civilizational insights is in the teleological approach. In the new Islamic civilization, the theistic approach will cause the servitude of Allah the Almighty which is the goal of creation, to be spread in the society, but in the western civilization, this important issue, which is a natural and basic human need, has not been considered.

    Keywords: Ayatollah Khamenei, Civilization, new Islamic civilization, Western civilization}
  • مجتبی قنبر دوست، اکبر اشرفی*

    دولت سازی پس از انقلاب اسلامی در ایران با استفاده از تجارب دولت سازی گذشته وارد مرحله جدید و مهمی از دولت سازی شده است. با سقوط نظام سلطنت و پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در بهمن ماه سال 1357، اولین نظام سیاسی مردم سالار شیعی با عنوان «جمهوری اسلامی ایران» و با محوریت «ولایت فقیه» در زمان غیبت امام عصر(عج) تحقق یافت. به طوری که برای اولین بار پس از 1400 سال در تاریخ اسلام و ایران، دین اسلام و مذهب شیعه با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با ارایه الگو برای اداره جامعه، به طور مستقیم وارد مدیریت عرصه سیاسی با رویکرد مردمی شده است.   در مرحله کنونی، نظام «جمهوری اسلامی» به عنوان نقطه عطف و اولین تجربه تاریخ سیاسی شیعه در مردم سالاری دینی استقرار یافت که سازوکار دولت سازی موجود در آن بر مبنای فقه سیاسی شیعه و محوریت «ولایت فقیه»با «مردم سالاری دینی» و «قانون اساسی» برآمده از تجارب عقل بشری به عنوان الگوی جدید برای دولت اسلامی معرفی گردیده است. تمدن غرب پس از دوره افول قدرت کلیسا، دوره جدیدی از دولت سازی را در دو محور دولت سازی «درون زا» و «برون گرا» تجربه نموده است. همچنین نظریات متعددی از قبیل نظریات «حقوقی»، «کثرت گرایی»، «کارکردگرایی» و نظریه «طبقاتی دولت» نیز منجربه ایجاد دولت های «محافظه کار»، «لیبرال»، «دموکراتیک»، «فاشیسم»، «کمونیسم»، «رفاهی» و «نیولیبرال» در تمدن غربی شده است. تجارب دولت سازی در تمدن اسلامی نیز دولت های اهل سنت به پادشاهی های مطلقه و یا دموکراسی های سکولار ختم گردید و در تشیع نیز علاوه بر مدت کوتاه تجربه نظام امامت، در دوران غیبت دولت های شیعی به سلطنت های استبدادی رسید که البته مدل مشروطه با آرمان تحدید قدرت سلطنت و افزایش اختیارات پارلمان نیز در ایران تجربه شد.

    کلید واژگان: نظریه های دولت, حکومت اسلامی, دولت سازی, تمدن غرب, تمدن اسلام, جمهوری اسلامی ایران}
    Mojtaba Ghanbardost, Akbar Ashrafi *

    There are numerous theories about the State such as "legal", "pluralism", "functionalism", "developmental" and "class state" theories that lead to the creation of "conservative", "liberal", "democratic", "fascist", "Communist", "welfare" and "neoliberal" theory of state that have become the norm in Western civilization. The experiences of state-building in Islamic civilization also led to Sunni governments to secular monarchies or secular democracies, and in addition to the short-lived experience of the Imamate system in Shi'ism, the Shi'ite governments came to despotic monarchies during the absence of a constitutional model. The aspiration to regain power and increase parliamentary powers was also experienced in Iran. But the process of state-building after the Islamic Revolution of Iran, using the experiences of past state-building, has entered a new and important stage of state-building for the realization of a “new Islamic civilization”. At the present stage, the Islamic Republic system has been established as a turning point and the first experience of Shi'a political history in religious democracy, with the current state-building mechanism based on the dynamic political jurisprudence and the centrality of "Velayat-e Faqih" with "religious democracy" and "The constitution» Based on the human experience of other societies has been introduced as a new paradigm for the Islamic State. However, based on the "descriptive-analytical" approach in this study, theories of government and the process of state-building in the Western world and Islam as the state-building experience for the model of the Islamic Republic of Iran are discussed.

    Keywords: Theories of government, Islamic Government, Western civilization, Islamic Civilization, Islamic Republic of Iran}
  • مهدی نادری*
    تلاش متفکران ایرانی با مسئله غرب شناسی منجر به شکل گیری طیف های مختلف فکری از غرب زدگی تا غرب ستیزی شده است. در این میان، شناخت دیدگاه های متفکران فعال گفتمان اسلام انقلابی در محیط جمهوری اسلامی بخاطر تاثیرگذاری در سپهر نظر و عرصه عمل حایز اهمیت است. شناخت ماهیت و نوع نگاه آیت الله خامنه ای به تمدن غرب  مسئله ای اساسی در فهم جهت گیری و چگونگی تعامل یا تقابل  انقلاب اسلامی با این پدیده می باشد. راهبرد تمدنی انقلاب اسلامی در دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای بیانگر نگاه انتقادی ایشان به تمدن غرب می باشد. این نوشتار با بکارگیری روش تئوری داده بنیاد، درصدد پاسخ به این سوال اصلی است: «رهیافت انتقادی آیت الله خامنه ای نسبت به تمدن غرب چیست؟». یافته ها بر این نکته تاکید دارد که هسته اصلی نگاه انتقادی حضرت آیت الله خامنه ای، استعاره جاهلیت مدرن است. در این نگاه، تمدن غرب در تداوم مسیر جاهلیت صدر اسلام گام بر می دارد. نشانه های این مسیر جاهلیت در خشونت رفتاری(سلطه، کشتار جمعی، غارت منابع، فقر جوامع) و طغیان شهوت(تبرج زنان) می توان یافت. در این میان، انقلاب اسلامی با ارائه گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) در مسیری خلاف جاهلیت گام برداشته و خواهان عملیاتی کردن پیام بعثت نبوی (ص) برای زدودن جاهلیت مدرن است.
    کلید واژگان: آیت الله خامنه ای, تمدن غرب, تمدن اسلامی, جاهلیت نوین}
    Mahdi Naderi *
    The efforts of Iranian thinkers on the issue of westernism have led to the formation of different types of thinking from westernization to westernization. In the meantime, it is important to understand the views of the active intellectuals - the expression of revolutionary Islam in the environment of the Islamic Republic, in order to influence the field of view and practice. Understanding the nature and type of Ayatollah Ali Khamenei's view of Western civilization is an essential issue in understanding the orientation and how the Islamic Revolution interacts with or opposes this phenomenon. The civilization strategy of the Islamic Revolution in the view of Ayatollah Khamenei expresses his critical view of Western civilization. This paper seeks to answer the central question, using the fundamental data theory approach: "What is Ayatollah Khamenei's critical approach to Western civilization?" The findings emphasize that the core of their critical view is the metaphor of modern ignorance. In this sense, Western civilization is continuing to follow the path of ignorance of Islam. Symptoms of this path of ignorance can be found in behavioral violence (domination, mass destruction, resource robbery, poverty of societies) and lust (outlawing women). In the meantime, the Islamic Revolution has stepped in the direction of ignorance by presenting the discourse of pure Islam Mohamadi (PBUH) and calls for the prophetic message of the Prophet (PBUH) to be operationalized to remove modern ignorance.
    Keywords: Ayatollah Khamenei, Western civilization, Islamic Civilization, Modern ignorance}
  • مجتبی صدیقی، حسین هرسیج، حسین مسعودنیا
    رهبر انقلاب به صورت مستمر در زمینه اهمیت و ضرورت تولید دانش و فناوری توصیه های مکرری به مسئولین، اساتید و دانشجویان دارند. ایشان راهکار برون رفت از مشکلات موجود را گسترش تولید دانش و تجاری سازی علم مطرح کرده و با رویکردی فعال براهمیت تدوین نقشه جامع علمی کشور و حرکت مبتنی بر آن تاکید کرده اند. جنبش نرم افزاری، اسلامی سازی علوم انسانی و تکمیل زنجیره علم و فناوری از جمله کلید واژگانی است که مرتب در بیانات ایشان تکرار شده است. نکته مهم پاسخ به این سوال اساسی است که اصولا منظور ایشان از تولید علم و گسترش فناوری چیست و با توجه به این امر که دانش های موجود عموما ریشه در تمدن غرب دارند، نگاه ایشان چه نسبتی با دانش و تکنولوژی برخاسته از تمدن غیر دینی غربی دارد؟ با تحلیل بیانات ایشان از طریق روش شناسی تحلیل محتوای اسکینر نتایج زیر حاصل گردید: به دلیل تجربه تاریخی، نگاه ایدئولوژیک و شخصیت علمی که ایشان دارند پیشرفت دانش اهمیتی کانونی در دیدگاه های ایشان دارد. پیشرفت دانش درکشور باید با تحول در علوم انسانی موجود آغاز شود زیرا تفاوت ماهیتی در نظام معرفت شناسی و جهان بینی غرب و اسلام دارند اما دانش فنی و طبیعی تولید شده در غرب، به دلیل عقل مشترک انسانی در رسیدن به نظام علی و معلولی طبیعت با اندک اصلاحاتی می تواند مورد استفاده قرار گیرد اما، باید تولید علم از راه های جدید پیگیری شود ولازم است به الگوی پیشرفت مبتنی بر جهان بینی توحیدی رسید.
    کلید واژگان: تمدن غرب, تکنولوژی, رهبر انقلاب, جهان بینی اسلامی, نقشه جامع علمی}
  • سید رضا مهدی نژاد*
    نگرش انتقادی به تمدن غرب در اندیشه بسیاری از متفکران مسلمان بازتاب یافته و دیدگاه های گوناگونی در این باره مطرح شده است. تحقیق حاضر درصدد است با روشی تحلیلی- انتقادی به این پرسش پاسخ دهد که از دیدگاه ابوالحسن ندوی چرا و چگونه تمدن جدید غرب جهان را در بحران فرو برده است و راه برون رفت از این بحران چیست؟ حاصل این بررسی نشانگر آن است که ندوی تمدن غرب را تمدنی مادی و دین گریز می داند که با افراط در این دو ویژگی، نه تنها خود را در بحران قرار داده، بلکه جهان را در جاهلیتی نوین فروبرده است. از نظر وی، چنانکه در گذشته، اسلام، جهان را از جاهلیت نخستین رهایی بخشید؛ اکنون نیز برون رفت از بحران جاهلیت جدید، تنها با تغییر رهبری جهان و انتقال آن به دست اسلام و مسلمانان ممکن است. البته تحقق این رسالت، منوط به اعتقاد راسخ و اراده و تلاش جدی مسلمانان و وجود انسان کامل و احیاگری است که زمام این حرکت تاریخی را بر عهده گیرد. به رغم نقاط قوتی که دیدگاه ندوی دارد، نقدهایی نیز بدان وارد است، از جمله: تناقض در نوع نگرش به تمدن غرب و نوع مواجهه با آن، آرمانی و انتزاعی بودن برخی دیدگاه ها و دورشدن از مقام عینیت و واقعیت، تعصب و امید بیش از اندازه نسبت به اعراب در ایفای نقش تمدنی در آینده و عدم اهتمام لازم به حوزه عمل و سیاست.
    کلید واژگان: ندوی, تمدن غرب, بحران, جاهلیت, اسلام, رهبری جهان}
    Seyed Reza Mahdinejad *
    The critical attitude toward Western civilization has been reflected in the thoughts of many contemporary Muslim thinkers, and various views have been raised. The present study seeks to answer, in an analytical-critical way, the question that why and how the new Western civilization has plunged the world into crisis and what is the way out of it in the attitude of the Abolhassan Nadvi. The result of this study indicates that Nadvi believes that the Western civilization is Escape from religion and it is materialist, and with extremes in these two characteristics, not only put themselves in crisis, but also has thrown the world into a new ignorance. From his point of view the salvation of the world from this ignorance, it is possible only bychanging the leadership of the world and transferring this leadership to Islam and Muslims; as in the past, this was Islam, which liberated the world from the first ignorance. Of course, the fulfillment of this mission depends on the firm conviction and determination of the Muslims and the existence of a perfect and revival human being to take over this historic move. In spite of the strengths that the Nadvi viewpoint has, there are also criticisms, including: the paradox of the attitude towards and confrontation with Western civilization, the idealism and abstraction of some views and the distancing from the reality of objectivity and reality; fanaticism and hope for the Arabs in the future civilization role and the lack of attention to action and politics
    Keywords: Nadvi, Western Civilization, Islam, The Leadership of the World}
  • فرج الله علی قنبری، محمدرضا طاهریان، امیر اعتمادی بزرگ
    نخستین رویارویی اندیشه گران ایرانی با تمدن غرب تقریبا در دوره قاجار اتفاق افتاد. احساس عقب ماندگی و ضعف فکری این اندیشه گران در برابر غرب، اولین رگه های شکل گیری تجددگرایی در ایران را ایجاد کرد. میرزا ملکم خان از مهم ترین نمایندگان تجددطلبی در ایران اسلامی است. ملکم خان اندیشه گری است که شالوده اندیشه و عمل معاصر را در کنار نخستین منورالفکران ایران بنیان نهاده است. برخی از نویسندگان و مورخان معاصر معتقدند که ملکم خان از لفافه اسلام و مسلمانی برای بیان تفکرات سکولاریستی و پیش برد منافع شخصی خود بهره برده است. سوال اصلی در این مقاله این است که چه شاخصه هایی در تفکرات جریان تجددگرا (ملکم خان به عنوان پیش گام این جریان) وجود دارد که باعث شده است این تفکر در جامعه ایرانی پذیرفته نشود؟ در ادامه، این فرضیه اثبات خواهد شد که در حقیقت تاریخ روشن فکری در ایران ذیل تمدن غرب تعریف می گردد و دیگر این که اگر پروتستانتیزم در غرب پدیده ای طبیعی و تاریخی در مقطعی خاص از تاریخ غرب است، پروتستانتیزم در ایران نه از روی طبیعت تفکر و روند تاریخ فکری خود، بلکه در برخورد و مواجهه با تمدن غرب آغاز شده و به طور طبیعی با مقاومت هایی از سوی روحانیت و مردم مواجه شده است.
    کلید واژگان: میرزا ملکم خان, تجددطلبی, تمدن غرب, فراموش خانه, اصلاح طلبی}
  • شکرالله خاکرند*، رضا زارع
    مقاله حاضر، نسبت میان رفتار دو پدیده مهم در نظام بین الملل را در قرن بیستم که یکی برخاسته از جهان مسیحیت به نام «تمدن غرب» و دیگری برگرفته از جهان اسلام به نام «بیداری اسلامی» است بر اساس اندیشه سیاسی حاجی آقا مجتهد شیرازی مورد بررسی قرار می دهد. حاجی آقا شیرازی، تمدن غرب را به عنوان قدرت قوی و غالب و جهان اسلام را به عنوان امت تحت فشار و مغلوب، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. وی معتقد است غرب نسبت به علت العلل واکنش ها، یعنی «تحقیر شدگی» ملت ها غفلت نموده و بر همین اساس با اطمینان، وقوع قطعی یک «جنبش بزرگ اسلامی» در واکنش به رفتار تمدن غرب در قرن بیستم را پیش بینی می کند.
    سوال اصلی این است که آیا این جنبش اسلامی، می تواند با وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی+ مطابقت نماید؟ نتایج این پژوهش، بیانگر آن است که ویژگی ها و اهداف جنبش اسلامی با انقلاب اسلامی منطبق می باشد.
    کلید واژگان: تمدن غرب, بیداری اسلامی, حاجی آقا شیرازی, تحقیر شدگی, جنبش عالم اسلامی, انقلاب اسلامی, تمدن نوین اسلامی}
    Shokrollah Khakrand*, Reza Zare
    The current article studies the relationship between the behaviors of two important phenomena in international system in twentieth century, one of which has emanated from Christianity called "western civilization" and the other is rooted in Islam based on political viewpoints of Haji Agha Mojtahed-e Shirazi. Haji Agha Shirazi analyzes western civilization as the dominant power and Islamic world as an oppressed and under pressure ummah [nation]. He believes that west has neglected the primary reason of reaction namely "belittlement" of nations and based on this, he predicts a definite "great Islamic awakening" in twentieth century in reaction to the behavior of western civilization. This article’s main inquiry is to study whether this Islamic movement can fit into the victory of Islamic revolution of Iran led by Imam Khomeini (PBUH). Findings of this article indicate that characteristics and objectives of this movement fit those of Islamic revolution.
    Keywords: western civilization, Islamic awakening, Haji Agha Shirazi, belittlement, movement of Islamic movement, Islamic revolution, new Islamic civilization}
  • موسی نجفی
    از نظر آیت الله خامنه ای، بیداری اسلامی واقعیت انکارناپذیری در مقابل «احساس تحقیرشدگی» است که استعمار غرب طی قرون گذشته به جوامع اسلامی تحمیل کرده است؛ بااین وصف، از نظر معظم له بیداری اسلامی همان «عزت اسلامی» است که در اثر انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک الگوی زنده و پویا در برابر چشم مسلمانان جلوه گر شده است و این الگو تا آخرین مراحل، «تمدن غرب» و نظام «لیبرال دمکراسی» را به چالش می کشد.
    کلید واژگان: بیداری اسلامی, احساس تحقیرشد گی, عزت اسلامی, تمدن غرب, تمدن نوین اسلامی, الگوی نظام سازی}
  • علی اکبر علیخانی
    حسن حنفی، اندیشمند معاصر مصری، یکی از شاخص ترین شخصیتهایی است که نظریه «چپ اسلامی» را مطرح کرده است. در واقع، کثرت آثار و نفوذ اندیشه حنفی، پرداختن به ابعاد گوناگون اندیشه وی را ضروری می سازد. در مقاله حاضر، تلاش بر آن بوده است که نسبت جهان اسلام و غرب از نگاه این متفکر مورد بررسی قرار گیرد؛ هرچند با توجه به اهمیت موضوعاتی چون جهانی شدن و تروریسم، بر این عناوین تاکید بیشتری صورت گرفته است. بحث از علم الاستغراب (غرب شناسی) و ضرورت آن، از دیگر بخشهای مقاله است که از جمله نوآوری های حنفی به شمار می آید...
    کلید واژگان: غرب شناسی, جهانی شدن, تروریسم, برخورد تمدنها, جهان اسلام, تمدن غرب}
  • حمید کرمی پور

    مطالعه و بررسی ادوار مختلف تاریخ ایران، برای پژوهشگرانی که پیرامون هویت ایرانی یا هویت ملی تحقیق و بررسی می نمایند، از اهمیت اساسی برخوردار است، عباس اقبال، یکی از بزرگ ترین مورخان تاریخ ایران، به اتکای مطالعات و بررسی های تاریخی و ادبی درباره ی هویت ایرانی بر این باور است که کیستی و هستی ایرانیان اگرچه در طول تاریخ، به خصوص پس از ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی یافته، اما شاکله ی اصلی آن، زبان و ادبیات فارسی و مجموعه ی خلق و خو و آداب و رسوم ایرانیان بوده است. به طور کلی اقبال معتقد است هویت ایرانی بر میراث ایران باستان، آموزه های متعالی دین اسلام و تجدد غربی استوار است. وی در تاریخ نگاری خود نیز به طور گسترده از دست آوردهای غربیان در این زمینه تاثیر پذیرفته است.

    کلید واژگان: هویت ایرانی, زبان و ادبیات فارسی, تمدن غرب, تاریخ نگاری}
    Hamid Karamipour

    The study of various periods of Iran is very important for a researcher who studies the Iranian identity and national identity. Abbas Iqabl Ashtiani, one of the greatest historians of Iran, relying on his historical and literary studies about the Iranian identity is of the view that although the Iranian identity has undergone changes throughout the history, particularly after the advent of Islam, its whatness and nature, that is, Persian language and literature and Iranian manners and customs, have remained Iranian. Overall, Iqbal maintains that the Iranian identity is based on the heritage of ancient Iran and teachings of Islam.

    Keywords: Iranian identity, Persian literature language, Western civlization}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال