به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جوادی آملی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «جوادی آملی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی جوادی آملی در مقالات مجلات علمی
  • سید مهدی میرعابدینی *، سید محمدرضا احمدی طباطبایی
    مطالعه و بررسی رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل پایدار و پر اهمیت در تاریخ تطور اندیشه سیاسی محسوب می شود. با توجه به قلت رویکرد تئوریک به این موضوع در اندیشه سیاسی متفکران اسلامی و تمرکز پژوهش های پیشین در این حوزه بر نسبت سنجی میان این دو مفهوم در ساحت عمل؛ در این نوشتار تلاش شده با تمرکز بر اندیشه آیت الله جوادی آملی که در هر دو حوزه اخلاق و سیاست آثار قلمی و کلامی دارند، اولا به تبیین نظریه اخلاقی و سیاسی ایشان پرداخته شود و ثانیا بر اساس تقسیم بندی هایی از اخلاق مانند اخلاق فردی و اجتماعی، اخلاق دینی و فرادینی، اخلاق باور و رفتار، اخلاق توصیفی و هنجاری، رابطه اخلاق و سیاست در دیدگاه ایشان مورد واکاوی قرار گیرد و در نهایت با جمع بندی و نقد رابطه این دو مفهوم در آموزه های این متفکر ، به سوال اصلی پژوهش که تبیین اصول الگوی مطلوب رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی اسلامی با رویکردی فلسفی است، پرداخته شود. بر همین مبنی بر اساس روش هرمنوتیک متن محور و با رویکرد توصیفی هنجاری آثار سیاسی و اخلاقی آیت الله جوادی آملی مورد مداقه واقع شده است و نظریه مختار از آموزه های ایشان در پیوند این دو حوزه استنتاج خواهد شد.
    کلید واژگان: اخلاق, سیاست, نظریه اخلاقی, نظریه سیاسی, جوادی آملی
    sayyed mahdi mirabedini*, sayyed mohammah reza ahmadi tabatabai
    The study of the relationship between ethics and politics and the interaction between ethical theory and political theory is one of the most important issues in the history of the development of political thought. Given the lack of theoretical approach to this issue in the political thought of Islamic scholars and the focus of previous researches in this field on the relationship between these two concepts, this paper attempts to focus on the thought of one of the contemporary Islamic scholars who has verbal and written works in both fields, ethics and politics. At first, we explain his ethical and political theories, and then, based on ethical divisions such as individual and social ethics, religious ethics and ultra religious ethics, ethics of belief and behavior, descriptive and normative ethics, etc, we analyze the relationship between ethics and politics in his viewpoint, and ultimately by summing up and criticizing the relationship between these two concepts in his thoughts, the main question of the research, which explains the principles of the optimal model of the relationship between ethics and politics in Islamic political thought with a philosophical approach will be investigated. Political and ethical works of Ayatollah Javadi Amoli have been studied based on the Hermeneutic method, text-centric and descriptive-normative approach, and the theory of Mokhtar will be derived from his teachings regarding these two fields.
    Keywords: Ethics, Politics, ethical Theory, Political Theory, Javadi Amoli
  • مرتضی علویان*، محمد زارع پور
    حکمرانی خوب ازجمله نظریاتی است که به سرعت کانون توجه کشورهای پیشرفته و درحال توسعه جهان قرار گرفته است (تاریخچه)، موضوعی که انطباق آن با اندیشه سیاسی اندیشمندان شیعی بررسی نشده است (پیشینه)؛ بنابراین، شاخص های حکمرانی خوب در اندیشه آیت الله جوادی آملی نیز، مبهم باقی مانده است (مسئله). ازاین رو، با این پرسش که شاخص های حکمرانی خوب در اندیشه سیاسی جوادی آملی چیست؟ (سوال) مواجهیم. به اعتقاد نویسندگان، اندیشه سیاسی آیت الله جوادی آملی از ظرفیت دینی-شیعی پرداختن به نظریات روز سیاسی، برخوردار است (فرضیه). این پژوهش به شیوه توصیف- تحلیل (روش) درصدد دستیابی به شاخص های حکمرانی خوب دینی (بومی) از نگاه آیت الله جوادی آملی است (هدف). امکان بومی سازی شاخص های حکمرانی خوب براساس آموزه های دینی بر پایه آرای سیاسی آیت الله جوادی آملی و ترمیم مدل غربی آن، از نتایج مقاله پیش روست؛ به بیان دیگر، با اعتقاد به اینکه نظریات ایشان از موضعی درون دینی و ذیل گفتمان ولایت فقیه مطرح می شود، نشان می دهد که مولفه های حکمرانی خوب به زبانی متفاوت و در قالب واژگان اسلامی همچون مشورت، امربه معروف، نهی ازمنکر و... در اندیشه سیاسی ایشان نمود بارزی دارد (یافته).
    کلید واژگان: حکمرانی خوب, جوادی آملی, اندیشه سیاسی, پارادایم و اسلام
    Morteza Alavian *, Mohammad Zarepour
    Good governance is among the theories which has rapidly gained the attention of developed and developing countries, (History) an issues whose compliance with the political thought of Shiite thinkers has not been investigated! (Background) Therefore, the criteria of good governance in the thought of Ayatollah Javadi Amoli has remained vague! (Problem) Thus, we face the following question: What are the criteria of good governance in the political thought of Javadi Amoli? (Question) The authors believe that the thought of Ayatollah Javadi Amoli enjoys the religious-Shiite capacity in dealing with contemporary political theories. (Hypothesis) The present research, using descriptive-analytical method (Methodology), seeks to achieve the criteria of religious (native) good governance from the viewpoint of Ayatollah Javadi Amoli. (Objective) The possibility of indigenizing the criteria of good governance based on religious teachings on the basis of political ideas of Ayatollah Javadi Amoli and modifying its western model are among the results of the present article; in other words, by believing that his ideas are raised from an inner-religious stance and under the discourse of Wilayat al-Faqih shows that the components of good governance have significant manifestations in a different language and in the form of Islamic terms like consultation, enjoining the good, forbidding the evil and the like in his political thought. (Finding)
    Keywords: Good Governance, Javadi Amoli, Political Thought, Paradigm, Islam
  • علیرضا زمزم
    توزیع و تمرکز قدرت، از مفاهیم نظری و کاربردی با سابقه‏ای دیرین در حوزه فکری یونان و غرب هستند که مبانی و پیش‏فرض‏های خاص خود را دارند. چگونگی کاربست قدرت و ساختار آن از دیدگاه فقهای معاصر، از مسائل مهم است. در این خصوص پرسش اصلی این است که: در نگاه فقهای معاصر، ساخت قدرت از نظر توزیع و تمرکز چگونه به رسمیت شناخته شده است؟ از این دیدگاه هیچ‏کدام از توزیع یا تمرکز قدرت ارزش درون‏ذاتی و ماهوی ندارند و در ارتباط با اقتضائات زمانی و مکانی تعریف می‏شوند. این مقاله درصدد اثبات همین دیدگاه است و برای رسیدن به این هدف، از شیوه انتقادی و تحلیلی استفاده می‏کند. اثبات این گزاره که از دیدگاه فقهای اسلامی معاصر، فلسفه توزیع و تمرکز قدرت با آنچه در غرب به رسمیت شناخته شده، تفاوت ماهوی دارد، مهم‏ترین دستاورد مقاله به شمار می‏آید.
    کلید واژگان: توزیع قدرت, تمرکز قدرت, امام خمینی, جوادی آملی, مصباح یزدی, منتظری
    Alireza Zamzam
    Distribution and concentration of power are among theoretical and practical concepts with a long history in the Greek and Western intellectual sphere, both with their own particular principles and presumptions. How to implement the power and also its structure from the viewpoints of the contemporary jurisprudents are the issues with great importance. Some discussions have been raised so far in this regard, of which, Seyed Sadegh Haghighat’s book, Power Distribution in the Shi’a Political Thought is an example. The main question here is that in the views the contemporary jurisprudents, how the structure of power is recognized in terms of distribution and concentration? According to this viewpoint, neither the distribution nor the concentration of power has an inherent and substantive value and the both are defined in relation to temporal and spatial necessities. This article tries to prove the same viewpoint and in doing so, uses a critical and analytical method. Proving the proposition that from the viewpoint of the contemporary Islamic jurisprudents the philosophy of distribution and concentration of power is substantively different from what is recognized in the west, is the main achievement of this article.
    Keywords: Distribution of Power, Concentration of Power, Imam Khomeini, Javadi Amoli, Mesbah Yazdi, Montazeri
  • قاسم جعفرزاده، شمس الله مریجی
    در این مقاله مساله اصلی این است که نظر کلی قرآن در مورد تکنولوژی بررسی شود و به این پرسش می پردازد که آیا قرآن در این مبحث ساکت است و مساله تکنولوژی و تصرف در طبیعت را به انسان و عقل معاش او واگذارده است و یا اینکه چارچوب های بنیادینی را برای آن ترسیم می کند؟ در این مقاله ابتدا به بیان اصول کلی لازم برای تکنولوژی از منظر قرآن و در اندیشه آیت الله جوادی پرداخته ایم وسپس با نگاه به آثار قرآنی وی و دسته بندی آیاتی که مصادیق فن آوری را بیان می کنند، استدلال شده است که این دسته آیات نمی توانند صرفا برای هدایت تشریعی و و ناظر به آخرت انسان باشد. درگام بعد با اشاره به سیره انبیا در راه اندازی حکومت الهی و پایه گذاری فن آوری های اولیه، به این مساله پرداخته شده که در بسیاری از موارد خدای متعال از طریق تعلیم انبیا فنون بسیاری را به بشر تعلیم نموده است تا او در ادامه مسیر زندگی آنها را تکمیل نماید
    کلید واژگان: قرآن, جوادی آملی, هستی شناسی, انسان شناسی, تکنولوژی, طبیعت, خلافت الهی انسان, سنتهای قرآن
    Qasim Jafarzade, Shamsollah Mariji
    This paper is to study the general view of Quran about technology and to answer this question if Quran is silent in terms of the technology and possession and interference of the man in nature?or it is left to the man and his reason ?or the frameworks and foundations of possession and interference of the man in nature have been explained by Quran? In this paper the author first deals with the general principles of technology from the perspective of Quran and Ayatullah Javadi’s thought, then by having a review on Ayatullah Javadi’s Quranic works and categorization of the Quranic verses which explain the examples of technology has come to the conclusion that these verses are not merely as some revealed laws for the man’s guidance and focusing on the life in hereafter. Pointing to the conduct and life style of the prophets ,the paper finally deals with this Quranic matter that God taught his prophets techniques and technology to teach them the people through prophets so that the people can complete and develop those learned techniques and create more modern technologies.
    Keywords: Quran.Javadi Amoli, ontology, anthropology, Technology, Nature, Divine caliphate of the Man, Quranic Traditions
  • غلامرضا بهروزی لک، همت بدرآبادی، محمدحسن فلاح مداواری
    از محوری ترین مباحث عقیدتی در دین اسلام اعتقاد به توحید است که این اعتقاد در اسلام مایه تکامل و تعالی فرد و جامعه دانسته شده است، به نحوی که تمام قوانین اسلامی و هرگونه روابط انسانی در حیات اجتماعی از قبیل روابط فرهنگی و تربیتی، مشارکت تجاری و اقتصادی، قراردادهای سیاسی و نظامی بر مبنای اصل توحید تنظیم شده اند؛ لذا از مسائل مهم اندیشمندان سیاسی نحوه تاثیرگذاری توحید در سیاست بوده است. به این منظور نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که توحید ذاتی و افعالی چه استلزامات عملی در حوزه سیاست اسلامی دارد؟ این مقاله با روش تحلیلی توصیفی در آثار آیت الله جوادی آملی به مه مترین استلزامات توحید در سیاست می پردازد. بر اساس یافته های تحقیق، کثر تهای درون جامعه و نظام سیاسی و جایگاه قدرت در سیاست برگشت به توحید ذاتی دارند که نوعی وحدت در کل نظام ایجاد می کند که همه اجزای حاکمیت را به یکدیگر متصل می نماید و علاوه بر نگرش وحدت گرا توجیه کننده کثرت گرایی در نظام سیاسی در عین وحدت آن است. همچنین بر اساس توحید افعالی منشا حکومت از ولایت خداوند است؛ پیامبران و امامان و جانشینان او به ترتیب حکومت را بر عهده دارند؛ لذا مشروعیت قدرت وابسته به اذن الهی است.
    کلید واژگان: توحید, سیاست, توحید ذاتی, توحید افعالی, جوادی آملی
    GholamrezaBehrouzilak, HemmatBadrabadi, Mohammad Hassan FallahModavari
    Unity of God is one of the most central belief issues in Islam. This issue in Islam is believed to contribute to the culmination of individuals and the society; so that all the Islamic regulations and the human relations in the social life, such as the cultural and educational relations, commercial and economic contributions, and political and military contracts, are designed based on the principle of the unity of God. Therefore, one of the important issues for the political thinkers has been the way the unity of God influences the politics. To this end, the present article tries to find out what obligations are brought about in the realm of the Islamic politics by the unity of the Divine Essence and the Unity of Divine Acts. The findings reveal that the pluralities within the society and the political system and the position of the power in politics rely upon the Unity of the Divine Essence, which results in a kind of solidarity in the whole system and joins all the components of the ruling system together, and besides a Unitarian view it justifies the pluralism in the political system along its oneness. Furthermore based on the Unity of the Divine Acts, the origin of governance is the authority of God; the prophets, the imams and their deputies are the ones who have the authority of ruling, respectively. Therefore, the legitimacy of the power relies on the Divine permission, and even if it is assumed that the human intellect can come up with a perfect political system, acting in accordance with the necessities of that system somehow requires a manipulation in the power of the Most High God.
    Keywords: Unity, politics, the Unity of the Divine Essence, the Unity ofthe Divine Acts, JavadiAmoli
  • نجمه کیخا، محمدعلی فتح اللهی
    بیان مفهوم و سرشت سیاست از وظایف مهم فلسفه سیاسی است و بدون فهم این موضوع نمی توان از دیگر مباحث فلسفه سیاسی سخن به میان آورد. این مفهوم از دیدگاه حکمای حکمت متعالیه بحث شده است و یکی از موثرترین فلسفه های شناخته شده در ایران است که فلسفه وجودی انقلاب اسلامی قرار گرفت. به گونه ای که بیش ترین تعامل را با جامعه سیاسی ایران و رخدادها و تحولات آن برقرار کرد. تلاش شده است تا درباره مفهوم سیاست، انواع، ویژگی ها، و ضرورت آن مختصرا بحث شود تا مشخص شود حکمت متعالیه با چه نگاهی به سیاست توانسته است چنین تحولاتی را پدید آورد. تاکید بر هدایت گری و ایجاد تحول در انسان در کنار تبعیت سیاست از شریعت از ویژگی های سیاست در حکمت متعالیه است که تحقق آن برابر با ایجاد جامعه اخلاقی خواهد بود.
    کلید واژگان: سیاست متعالیه, حکمت متعالیه, امام خمینی, جوادی آملی, ملاصدرا
    Najmeh Keikha, Mohammad Ali Fathollahi
    Explaining the concept and nature of politics is an important task of political philosophy. One cannot engage in other topics of political philosophy without understanding it. The concept was discussed from the perspective of the scholars of Transcendental Wisdom، which is considered as one of the most influential philosophies in Iran and the existential philosophy of the Islamic Revolution such that it had the highest interactions with the political community of Iran and its developments. An attempt was made to discuss the concept، types، features and necessity of politics briefly in order to understand the view of Transcendental Wisdom towards politics and its role in creating such developments. An emphasis on guidance and change in human beings along with the adherence of politics to the religious law are some of the features of politics in Transcendental Wisdom، the realization of which will create an ethical society.
    Keywords: transcendental politics, transcendental wisdom, Imam Khomeini, Javadi Amoli, Molla Sadra
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال