جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دیالکتیک منفی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «دیالکتیک منفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»جستجوی دیالکتیک منفی در مقالات مجلات علمی
-
دستورکار جدید روابط بین الملل تغییر کرده است. به عبارتی دیگر مسائل اساسی جهان در قرن بیست ویکم در مقایسه با قرن بیستم عبارتند از: پناهجویی و مهاجرت، بیماری های واگیردار، تغییرات آب و هوایی، دولت های ورشکسته، تروریسم. در این میان مسئله مهاجرت و پناهجویی به خصوص با توجه به وضعیت آن در اتحادیه اروپا به عنوان مسئله ای که جغرافیا، تاریخ، هویت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرارداده است، از زوایای مختلف نظری و عملی مورد توجه پژوهشگران، تصمیم گیران و سیاستگذاران قرارگرفته است. این مسئله چالش هایی را برای رویکردها و نظریه های موجود در روابط بین الملل در تبیین، فهم و تحلیل به وجود آورده است؛ به شکلی که تغییر ماهیت این مسائل و وضعیت های پیش آمده ضمن روشن کردن محدودیت های تبیینی-تحلیلی نظریه های موجود، ضرورت به کارگیری ابزارهای نظری و مفهومی جدید برای فهم و تبیین این مسائل را اجتناب ناپذیر کرده است. از این رو در این مقاله نگارندگان فراتر از کنوانسیون ها مقررات و قوانین نهادهای بین المللی، به دنبال مشخص کردن نوعی از مفهوم پردازی از مسئله مهاجرت در ابعاد بین المللی توسط یک رهیافت جدید در نظریه انتقادی روابط بین الملل، به معنای خاص آن هستند. روش پژوهش مقاله توصیفی – تفهمی - استدلالی است. گردآوردی داده های نظری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است. یافته های مقاله نشان می دهد که توسل به رهیافت آدورنویی در فهم مسئله مهاجرت، می تواند ضمن نشان دادن محدودیت های جریان های نظری در روابط بین الملل، ابعاد ناگشوده و تازه ای از آن مسئله را برای پژوهشگران، تصمیم گیران و سیاستمداران اتحادیه اروپایی روشن کند.کلید واژگان: مهاجرت, اتحادیه اروپایی, دیالکتیک منفی, ناهویت اندیشی, رویکرد فرامفهومی
-
تاکید غزالی صوفی، هم چون سایر صوفیان، بر علم باطن (حقیقت) در برابر علم ظاهر است، و تاویل از این منظر، کوششی است برای پی بردن به معنی باطنی یک متن. بنابراین، در نظام اندیشگی غزالی تاویل به نوعی با شناخت حکمت و باطن شریعت در ارتباط است. فقط عرفان می تواند شناخت را تا سطح «معرفت» برساند، سطحی که در آن فرد آن چه را که می داند با تمام وجود تجربه می کند، یعنی تجربه بدون واسطه خدا، آن جا که دیگر انانیتی برای فرد باقی نمانده است (حالتی از ترک یا نفی نفس که «فنا» نام دارد) و کاملا جذب وجود خدا شده است («بقا»). غزالی اما معتقد بود که این تجربه برای آن نیست که جایگزین فلسفه و دین شود، بل که برای تکمیل آن ها و برای تامین مبنا و مقصودی برای آن هاست.
کلید واژگان: تاویل, تاویل باطنی, واسازی, علم الیقین, دیالکتیک منفی, انانیت, طریقتGhazali, the sufi, like other sufis has put emphasis on the importance of the science of insight (truth) rather than the science of outsight. From this perspective, interpretation is an endeavor to find out the insight meaning of a text. Thus, in the intellectual system of Ghazali, interpretation is somehow connected to the cognition of the wisdom and conscience of religious law (Sharia). Only Theosophy may cause the cognition elevate to the level of “wisdom”, a level in which one experiences with what s/he knows with all his/her soul, i.e. an experience without the intermediary of God, where there is no more egoism left for the one (a state of self-abandoning or self-denial called “annihilation”) and s/he is fully absorbed by God (“Eternity”). However Ghazali believed that the experience is not to substitute with philosophy and religion, but it is to supplement them and provide a basis and purpose for them.Keywords: Interpretation, Theosophy, Ghazali, deconstruction, Science
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.