به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « 11سپتامبر » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «11سپتامبر» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • غلامحسین یوسفی کوپایی
    «زبیگنیو کازیمیرز برژه ژینسکی» مشهور به برژینسکی که همزمان با انقلاب اسلامی ایران، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا بود یکی از شناخته شده ترین سیاستمداران ینگه دنیا در کشورمان محسوب می شود. این ژئواستراتژیست لهستانی نه تنها نفوذی بی چون و چرا بر سیاست خارجی کاخ سفید در دولت های پس از کارتر تا دوران اوباما داشت، بلکه به رغم عجین شدن نامش با شکست های سیاست خارجی دولت کارتر، از انقلاب ایران گرفته تا اشغال افغانستان توسط شوروی، اغلب روندهای مزورانه فعلی سیاست خارجی واشنگتن توسط او بنیان گذاشته شد و از این جهت بر همتای جمهوری خواهش، «هنری کیسینجر» مزیت داشت.
    وی نه تنها معرف مکتب امپریالیسم نولیبرالی آمریکا بود، بلکه تا لحظه چشم فروبستن از دنیا، شاخص ترین دموکرات نومحافظه کار نیز شناخته می شد.
    دیدگاه های آتش افروزانه و طرح های نواستعماری برژینسکی را در جهان معاصر در قالب هرج ومرج ناشی از گروه های تروریستی تکفیری شاهد هستیم که خود او در فاصله سال های 1977 تا 1981 که مشاور امنیتی ارشد کارتر بود، شالوده اش را به منظور مهار انقلاب اسلامی به عنوان بدلی برای اسلام انقلابی معرفی شده در ایران ریخته بود. نقش برژینسکی به عنوان نظریه پرداز، دامن زدن به تروریسم تکفیری به نام اسلام و در راستای پروژه آشوب جهانی با هدف حفظ هژمونی آمریکایی در دنیایی بحران زده غیرقابل انکار است؛ تا جایی که بعد از حملات 11 سپتامبر در ایالات متحده توسط هموطنان خود به دلیل دست داشتن در ایجاد طالبان و القاعده آماج انتقادات قرار گرفت.
    کلید واژگان: برژینسکی, حکمرانی, امپریالیسم, ژئو استراتژی, 11سپتامبر}
    Gholam Hossein Yousefi
    Zbigniew Kazimierz Szczecinski, known as “Brzezinski”, who was the national security advisor of Jimmy Carter, President of the United States, at the time of the Islamic Revolution, was one of the most well-known politicians of America. Not only this Polish geostrategist had a very sharp influence on White House foreign policy, from Carter presidency to Obama’s, but despite the defeats of Carter foreign policies, from Iran’s revolution to occupation of Afghanistan by the Soviet Union, almost every tricky policy in Washington’s foreign policy is founded by him; one can say that from this point of view, he excelled his counterpart ‘Henry Kissinger’.
    Not only he was the founder of the school of neoliberal imperialism in America, but also, he was known as the most prominent neoconservative democrat. We are witnessing a brief notion of his arsonist views and neo-colonial plans around the new world, which created chaos caused by Takfiri terrorist groups; he himself laid the foundation of these groups, as a false double for Revolutionary Islam in Iran, in order to contain the Islamic Revolution in Iran, during his advisory period to Carter (1977-1981). one cannot deny the fact that, his role, as a theoretician, was to provoke the Takfiri terrorism in the name of Islam, and also causing chaos within the crisis-stricken international scene to the aim of American Hegemony; After September 11 attacks, he had been seriously criticized and accused of being involved in the creation of Taliban and al-Qaeda, by his own people.
    Keywords: Brzezinski, Rule, Imperialism, Geo-strategy, September 11}
  • حمید صالحی *، حسین نوروزی امیری
    در طول تاریخ، اغلب حکومت هایی که در شبه جزیره عربستان بر سر کار آمده اند، ارتباط حاکم با مردم را همچون رابطه ارباب و رعیتی تعریف کرده اند و به خاطر استمرار قدرت و حفظ جایگاه خویش کمترین حق را برای شهروندان(رعیت ها) قائل نبودند. به طور کلی می توان گفت که فرهنگ سیاسی مردم عربستان، فرهنگ سیاسی محدود بوده است ولی با تحولاتی که در دهه های1970و 1990 روی داد، جامعه عربستان به سمت فرهنگ سیاسی تبعی رفت. در این نوشتار نگارنده با توجه به اینکه تا امروز پژوهش های مناسبی در مورد فرهنگ سیاسی مردم عربستان، در ایران انجام نشده است، بر آن است که تاثیر تحولات منطقه ای را بر فرهنگ سیاسی مردم عربستان سعودی با استفاده از الگوی آلموند و همکارانش بررسی کند. فرضیه پژوهش حاضر این است که تحولاتی که در دهه های 1970و 1990 و سال 2003 در منطقه روی داد باعث تغییر سریع قیمت نفت شد که به خاطر رانتیر بودن دولت عربستان تغییرات وسیع اقتصادی و اجتماعی را در پی داشت و در نهایت موجب تغییر فرهنگ سیاسی مردم عربستان از سطح محدود به تبعی شده است.
    کلید واژگان: عربستان, فرهنگ سیاسی, فرهنگ سیاسی تبعی, فرهنگ سیاسی محدود, دولت رانتیر, 11سپتامبر}
  • علی دارابی *
    دیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی عمومی ابزار موثر اعمال سیاست خارجی به حساب می آید؛ در این میان ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم بواسطه توانایی هژمونیک در صنایع فرهنگی – رسانه ای به طور گسترده ای به بسط نفوذ قدرت نرم خود در سراسر جهان از یکسو و تخریب و دشمن سازی ازایدئولوژی ها و فرهنگ های رقیب از جمله اسلام از سوی دیگرمبادرت نموده است. در این نوشتار که با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی به رشته تحریر در آمده است و با در نظر گرفتن آنکه دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده پس از وقوع یازده سپتامبر دچار تغییراتی در اولویت بندی های شناسایی مفهوم دشمن نسبت به دوره جنگ سرد گردیده، فرضیه محوری بر این اساس است که این ابرقدرت در کنار بهره گیری همه جانبه از ابزار های قدرت سخت، پس از یازده سپتامبرکوشیده است تا به موازات بکارگیری سایر حربه ها علیه جهان اسلام و کشورهای اسلامی ساختار شکن همچون جمهوری اسلامی ایران، از هالیوود بر مبنای بازتعریف وخلق دشمنی جدید در قالب های چون «بنیادگرایی اسلامی»، «اسلام هراسی»، «تروریسم» و «ایران هراسی» بجای دشمن قدیمی «کمونیسم» در دوره جنگ سرد استفاده نماید
    کلید واژگان: هالیوود, دیپلماسی رسانه ای, سیاست خارجی, جهان اسلام, 11سپتامبر}
    Ali Darabi *
    Media diplomacy as a branch of public diplomacy effective instrument of foreign policy counts; in the meantime the United States after World War II due to the ability of hegemonic cultural industries - media widely to extend the influence of soft power around the world, including the Middle East, which has received. This paper utilizes the descriptive approach - analytical written, and taking into account the media diplomacy United States after the September eleven changes in priorities by identifying the concept of hostility to the Cold War era were, hypotheses based on the grounds that the United States of America, along with enjoying all aspects of the tools of hard power, expansion of hegemony and apply effective foreign policy instruments of soft power after eleven Sptambrkvshydh to parallel use of other weapons against the Islamic world. Deconstructing Islamic countries such as Iran, the Hollywood redefining and creating new enemies such as the form of "Islamic fundamentalism", "Islam phobia","terrorism", "Iran-phobia", instead of the old enemy "communism" during the Cold War to use.
    Keywords: Hollywood, Media diplomacy, foreign policy, the Islamic world, 11 September}
  • رکسانا نیکنامی
    امنیت اجتماعی از رویکردهای متاخر در مطالعات امنیت به ویژه در میان اروپائیان بوده است و نو واقع گرایانی چون باری بوزان و اندیشمندان مکتب کپنهاگ را در توضیح معماهای امنیت در سطوح درون دولتی و میان دولتی یاری داده است. تهدیدات امنیت اجتماعی ممکن است شامل مواردی چون ممنوعیت به کارگیری زبان، نام و یا لباس خاص یا تبعید و کشتار اعضای یک اجتماع هویتی باشد و ابراز هویت آنها را امکان ناپذیر کند. بر این اساس، مقاله حاضر با عملیاتی کردن مفهوم معمای امنیتی در سطح درون دولتی، بر آن است تا هویت های متمایز خودی و دیگری در روابط اجتماعی را بازنمایی کند. دیدگاه رسمی اتحادیه اروپا از مفهوم امنیت اجتماعی بسیار سطحی بوده و از این موضوعات فاصله شگرفی دارد. اما نیازهای جامعه امروز نگاه عمیق تر به بعد اجتماعی امنیت را ضروری می کند. سوال اصلی این پژوهش بر این اساس است که امنیت اجتماعی در سیاست های اتحادیه اروپا چه جایگاهی دارد و وضعیت آن به چه صورت است؟ برای پاسخ صحیح به این پرسش این مفروضه در نظر گرفته شده است که تامل در رهیافت امنیت اجتماعی با هدف تبیین نسبت نظری امنیت و هویت بسیار مهم است به گونه ای که بقا و دوام هر جامعه منوط به حفظ هویت آن است بنابراین موضوع امنیت اجتماعی در اروپا عمیقا بعد هویتی دارد و با دیدگاه رسمی فاصله دارد. هدف این پژوهش بررسی آنچه هست و آنچه که باید باشد از مفهوم امنیت اجتماعی در اروپا به ویژه پس از حادثه 11 سپتامبر می باشد.
    کلید واژگان: امنیت اجتماعی, منشور اجتماعی, مهاجرت, شکاف, 11سپتامبر, تامین اجتماعی, هویت}
    Roxana Niknami
    Community security has been one of the latest approaches in security studies, especially among Europeans. It helps some neo-realists such as Barry Buzan and the thinkers of Copenhagen school in explaining security dilemmas at the state and interstate levels. Threats to community security may include prohibiting a particular language, name or clothing or the deportation and killing of an identity group making impossible the expression of their identity. Given above, this article tries to represent the distinct identities of self and other by operationalizing the concept of security dilemma at the state level. The official stance of the EU towards the concept of community security is very trivial and far from these issues. But the needs of today's society make necessary a deeper view on the social aspects of security. The main question of this article is that what is the status of community security in the framework of the EU policies? To answer correctly to this question, the hypothesis of this article states that deliberation on community security approach aiming at explaining theoretical relationship between security and identity is very important because the survival of every society depends on its identity. Therefore, the issue of community security in Europe contains an identity dimension which is far from the official view in this respect. This article aims at studying the current and desirable situation of community security in Europe, especially after September 11 events.
    Keywords: Community Security, Social Charter, Immigration, Gap, September 11, Social Security, Identity}
  • این تحقیقبه بررسی جایگاه فعلی ایران در نظام امنیت خاورمیانه و امنیت بین الملل می پردازد. نویسنده استدلال می کندکه تحولات جدید سیاسی – امنیتی و ژئوپلتیک در خاورمیانه بعد از حوادث 11 سپتامبر و بحران عراق، مسائل خاورمیانه را عمومی تر، به هم پیوسته تر و بین المللی تر کرده و این امر نظام امنیت خاورمیانه را به نظام امنیت بین الملل متصل کرده است. همچنین تحولات جدید ساخت قدرت و سیاست در منطقه را به نفع ایران تغییر داده که نتیجه آن افزایش نقش منطقه ای و قدرت چانه زنی ایران در مسائل جاری خاورمیانه می باشد. از نظر نویسنده افزایش نقش ایران به دلیل برخورداری از موقعیت برتر و طبیعی ژئوپلتیک و همچنین عناصر فرهنگی و ایدئولوژیک قدرت ملی از یک سو و بروز تحولات سیاسی – امنیتی در سطح منطقه و تعریف جدید از ماهیت تهدیدات امنیت بین الملل از سوی دیگر می باشد. از این لحاظ، ایران به یکی از نقاط اتصال امنیت خاورمیانه به امنیت بین الملل تبدیل شده است. نویسنده نتیجه گیری می کند که ایران باید از این فرصت پدید آمده نهایت استفاده را برده و به تثبیت جایگاه استراتژیک خود در منطقه بپردازد.
    کلید واژگان: امنیت خاورمیانه, امنیت بین الملل, ژئوپلتیک ایران, عنصر شیعی, 11سپتامبر, تروریسم القاعده, بحران های منطقه ای}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال