به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "nostalgia" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «nostalgia» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی nostalgia در مقالات مجلات علمی
  • محمداسماعیل نباتیان*

    نوستالژی یا حسرت گذشته، مفهومی مهم در مباحث فرهنگ سیاسی جامعه است. این مفهوم مبین ناامیدی و حرمان از شرایط حال، و پدید آمدن اشتیاق به گذشته است؛ گذشته ای فرا واقعی و عاری از کاستی ها که در روان و خاطر امروز جامعه برساخته می شود. نوستالژی را می توان نوعی خودفریبی دانست که برای برون رفت از شرایط نابسامان، به تحریف گذشته و پیرایش رویدادها برای رویایی جلوه دادن آن و احساس سرخوشی و التیام آلام می پردازد. یکی از پدیده ها در بخش هایی از جامعه ایران در سال های اخیر، اشتیاق به گذشته در عصر پهلوی و بروز حس نوستالژیک نسبت به آن است. سوال اصلی مقاله این است که نوستالژی چه نقشی و چگونه در بازتولید گذشته پیراسته و فراواقعی از دوره پهلوی توسط مخالفان جمهوری اسلامی و پذیرش آن در بخش هایی از جامعه ایران تاثیر داشته است؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به وجود دو مولفه نوستالژی، یعنی یاس از حال و اشتیاق به گذشته، جامعه امروز ایران، در مواجه با سختی معیشت، تصویر مبهم از آینده و یاس از حال و برای تسکین درد، به گذشته ای رویایی و پیراسته شده مشتاق می شود که در ذهن خود پرداخته است. این بستر روانی برساخته و فربه شده در جامعه، زمینه نادیده انگاری هر نوع کاستی، فساد، جنایت، محرومیت ، ظلم، سرکوب، استبداد، وابستگی و... در دوره پهلوی را در اذهان جامعه فراهم نموده و در ساخت جامعه ای فرا واقعی و تطهیر جنایات پهلوی توسط جریان ها و رسانه های مخالف جمهوری اسلامی و گرایش به ارتجاع، نقش ایفا می نماید.

    کلید واژگان: نوستالژی, انقلاب اسلامی, جمهوری اسلامی, تطهیر پهلوی
    MohammadEsmaeil Nabatian *

    Nostalgia is an important concept in the issues of identity and political culture of the society. Understanding this concept shows the state of despair and deprivation from the current conditions, and the emergence of longing for the past; A past free of shortcomings that is built in the psyche of today's society. Nostalgia can be considered as a kind of self-deception that distorts the past and edits events to make it ideal in order to get out of the chaotic situation. The hypothesis of the article is that due to the existence of two basic components of nostalgia, i.e. despair of the present and longing for the past, today's society is faced with livelihood problems, an unfavorable image of the future and a feeling of hopelessness for the improvement of the situation, and to relieve the pain, to He leaves his heart with a past that has been removed from any shortcomings and hardships and has found a surreal space in his mind. This psychological foundation built in the society provided the ground for ignoring any kind of deficiency, crime, deprivation, oppression, tyranny, dependence, etc. in the minds of the people of the Pahlavi period and in building a surreal society and purifying the crimes of the Pahlavis by currents and media. The meaning of the Islamic Republic and tendency to reaction plays a role.

    Keywords: Nostalgia, Islamic Revolution, Islamic republic, Pahlavi purification
  • نریمان خلیلی، انشاءالله رحمتی*، محمد عارف
    در این نوشتار به تحلیل فیلم هایی با مضامین غربت آگاهی و ترس آگاهی در اندیشه ی سهروردی و هایدگر با طرح این پرسش که منشا این مضامین چیست پرداخته شده است. به نظر می رسد هبوط و وجود بدایت مسیله باشند. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی دو تفکر اشراقی و هایدگری در آثار فریدون رهنما و میکل آنجلو آنتونیونی است. برای تحلیل این مضامین در ساحت سینما با رویکرد پدیدارشناسی هانری کربن و به روش مقایسه ای و مطالعه تطبیقی عمل شده است. دلیل انتخاب پدیدارشناسی کربن به عنوان شاگرد هر دو تفکر، آن است که پدیدارشناسی او تلفیقی از پدیدارشناسی و تاویل است. انسان شناسی سهروردی منجر به یکی از اساسی ترین مضامین کربن یعنی «غربت آگاهی» شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که انتخاب اصیل «ازآن من بودن» توسط دازاین و معرفت شناسی «بازگشت به من» توسط خود زمینی، دلیل همراهی بن مایه زیبایی شناسی سیر تاریخی و فرا تاریخی در این دو نگرش سینمایی خواهد بود. در این مقاله بر مبنای منشا و کارکرد مفاهیم «دازاین» و «هبوط» «هستی معطوف به مرگ» در فیلم هایی با مضمون ترس آگاهی و «هستی معطوف به آن سوی مرگ» در فیلم هایی با مضمون غربت آگاهی تاویل شده است.
    کلید واژگان: غربت آگاهی, ترس آگاهی, پدیدارشناسی, سهروردی, هایدگر, سینما
    Nariman Khalili, Insha-Allah Rahmati *, Mohammad Aref
    In this article, films with the themes of homelessness and fear of consciousness in the thought of Suhrawardi and Heidegger are analyzed by asking the question of what is the origin of these themes. Descent and existence seem to be the beginning of the problem. The purpose of this study is a comparative study of Enlightenment and Heideggerian thought in the works of Fereydoun Rahnama and Michelangelo Antonioni. To analyze these themes in the field of cinema, Henry Carbon's phenomenological approach has been done by analytical-comparative method. The reason for choosing Carbon phenomenology as a student of both schools of thought is that his phenomenology is a combination of phenomenology and interpretation. Suhrawardi's anthropology has led to one of the most basic themes of carbon, namely, "Nostalgia" The present study shows that the original choice of "being of me" by Dasein and the epistemology of "return to me" by the earthly self will be the reason for the accompanying aesthetic basis of historical and meta-historical course in these two cinematic approaches. In this article, based on the origin and function of the concepts of "Dasein" and "descent", "existence oriented to death" in films with the theme of Anxiety and "existence oriented beyond death" in films with the theme of Nostalgia have been interpreted.
    Keywords: Nostalgia, anxiety, Phenomenology, Suhrawardi, Heidegger, Cinema
  • Fatemeh Masdari *, Seyed Hasan Hosseini Sarvari

    The article presents the results of an aesthetic study of content and visual forms on Instagram, a relatively new social media platform. The study focuses on how the products of digital technology, understood as new artifacts within the postmodern aesthetic framework, have been taken up within the digital culture. The results of the research help us to understand the characteristics of this new social media platform, indicating that Instagram has been highly successful in changing aesthetic criteria and standards and creating new aesthetic forms and content.

    Keywords: aesthetics, filtering, Instagram, iPhoneography, nostalgia
  • علی اشرف نظری*
    نوستالژی یا «حسرت گذشته» مفهومی محوری در مباحث هویتی و سیاسی معاصر است. فهم نوستالژی و ابعاد و زوایای آن در نظریه های روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی، بیانگر وضعیت یاس و از خودبیگانگی بنیادین و از جاکندگی زمانی- مکانی، پدیدار شدن نوعی حرمان و دلتنگی و اشتیاق فزاینده به گذشته و محور قرار دادن نگرشی «گذشته گرا» است. نمادینه و آیینی کردن میراث گذشتگان، مکاشفه در گذشته و اعقاب دور و دنیایی پالوده و خالی از تعارض، مصادره حال و آینده به نفع گذشته، اعاده گذشته ای از دست رفته، پی جویی آینده در گذشته ای آرمانی، اکتشاف گذشته طلایی ملت و آینده شناسی به معنای رجعت به گذشته ای فراواقعی از مشخصه های هویتی- سیاسی نوستالژی است. ضرورت بحث درباره نوستالژی در این است که تفکر نوستالژیک در میان بخشی از ما ایرانیان به عنوان یک مکانیسم دفاع روانی برای بیرون راندن مضامین عاطفی ناخوشایند و به صورت وجهی ناخودآگاه جهت تخفیف و تعارض و اضطراب ناشی از جاکندگی زمانی و مکانی ریشه دوانیده است. از این رو، به بحث درباره چرایی پناه بردن به گذشته و ایده های نوستالژیک با تلاش برای اعاده گذشته ای از دست رفته پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که ماهیت و کارکردهای نوستالژی چیست و در ایران معاصر چگونه بازتولید شده است؟ فرضیه مقاله این است که نوستالژی بیش از هر چیز «متضمن نفی» و «انقلابی علیه الگوها و رویه های موجود» است که با توسل به آن تلاش می کنند با طفره روی از مشکلات موجود، به دامن گذشته بیاویزند و از طریق همدلی با میراث آن التیام یابند.
    کلید واژگان: نوستالژی, هویت, گذشته, تاریخ, آینده
    Ali Ashraf Nazari *
    Nostalgia or "past regret" is a central concept in contemporary identity and political discourse. Understanding nostalgia and its dimensions and angles in psychological, cultural, and social theories reflects the state of despair and fundamental alienation and temporal-spatial displacement, the emergence of a kind of deprivation and longing for the past, and the focus on the past. Symbolizing and ritualizing the legacy of the past, revealing the past and distant and pure worlds and free from conflict, present and future confiscation in favor of the past, restoration of lost past, idealization of the past, golden exploration of the nation's past and Futurism means a return to the realities of the realm of identity-political nostalgia. The necessity of discussing nostalgia is that nostalgic thinking has taken root among some of us Iranians as a mechanism of psychological defense to expel unpleasant emotional themes and subconsciously rooted for relief, conflict, and anxiety. The focus of this article is to analyze the nostalgic thought in contemporary Iran from a political perspective. Thus, the discussion of why the past is sheltered and nostalgic ideas are discussed in an attempt to restore the lost past. The main question is what is the nature and functions of nostalgia and how has it been reproduced in contemporary Iran? The hypothesis of the article is that nostalgia, above all, "involves negation" and "revolution against existing patterns and procedures", by resorting to the past by avoiding existing problems and through Empathize with its legacy.
    Keywords: Nostalgia, Identity, Past, history, Future
  • مجتبی یاور
    تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، به منزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، می تواند عرصه سیاسی را متاثر از مضامین و انگاره های خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتا نوستالژیک به خود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشق های جاافتاده و مسلط بر گفتمان های ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، به مثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر می شود. الگوی نوستالژیا، آن چنان فراگیر بود که، حتی صورت بندی نظری ایده ها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام می شد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستان گرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلام گرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمان های حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش می دهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک می دید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم می کرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.
    کلید واژگان: نوستالژیا, دولت پهلوی, مشروعیت, ضد مشروعیت
    Mojtaba Yavar
    Purpose
    The interpretation of the political sphere in Pahlavi’s age, based on the nostalgia paradigm, is the scope and purpose of this paper. Nostalgia, as the fundamental situation of human mental life, can affect the political area by its own ideas, concepts and operation. In this paper, focusing on the period of Pahlavi, We intend to show that legitimacy, which is one of the basic concepts related to the politics, had taken the nostalgic nature. Nostalgia paradigm, consciously and unconsciously, had become one of the established and dominant discourses in Pahlavi’s age. Nostalgia was the point of connection of culture and politics. Nostalgia paradigm was so pervasive that even the formation of theoretical ideas and thoughts of competing sides could be achieved and fulfilled in the same paradigm. The generality of Nostalgia not only included the official, governmental and nationalist discourse, but also the rival Islamist discourses (And some other discourses). Nostalgia paradigm in politics gained credibility and legitimacy for one (government side) and worked in order to delegitimize the existing political system for other (competing discourses).
    Design/Methodology/Approach: Combining the historical data with the adopted explanatory approach (interpretative-phenomenological approach), this article provides an analysis of the contemporary history of Iran. This combination seeks the means of nostalgia paradigm and uses Jacques Lacan’s psychological theory of the triple order (imaginary, symbolic and real order). Also, it explains the phenomena such as meaning, legitimacy and anti-legitimacy, identity and identification, self and other, and finally, presence and absence.
    Findings: The problem of this paper is to analyze the relationship between nostalgia and political credibility (legitimation) and finding the answer to these questions: how nostalgia is political? Or, what the appearance of nostalgic acts at the political level and in the realm of politics means? There is a familiar and well-known response to these questions: legitimacy. But, the specific findings of this paper can be formulated as follows: Nostalgia is one of the most dominant paradigms of the intellectual, cultural, political and social life of Iranians in the 20th century; it can be claimed that the political realm became the playing field of various nostalgias. In short, nostalgia was the source of access to legitimacy and also delegitimizing.
    Originality/Value: (a) Using a theoretical and methodological approach to review politics and political culture in the Pahlavi period. (b) Exploring the nostalgia as the dominant paradigm in the cultural, social and political space. (c) Exploring the political dimension of nostalgia in that period. (d) Exploring the dual Operation of nostalgic paradigm in the course of Iranian history and politics in the 20th century (not only in the discourse of ancient-oriented nationalism, but also in Islamic nationalism).
    Keywords: Nostalgia, legitimation, anti, legitimation, Pahlavi state
  • روح الله اسلامی
    آیا ایران که در ادبیات علم سیاست به عنوان کشوری در حال توسعه، شرقی و کهن یاد می شود، دارای الگوهای مشخص، قاعده مند، قابل بررسی و پیش بینی پذیر در محیط بین الملل می باشد، به نحوی که بتوان آنها را در مطالعات سیاست خارجی مورد تحلیل قرار داد؟ در این نوشتار نویسنده قصد دارد الگوهای شش گانه ای از سیاست خارجی ایران بین دو انقلاب (از مشروطه تا اسلامی) را مورد تحلیل قرار دهد، که این الگوها اغلب در دیالکتیکی میان آرمان گرایی موجود در هستی شناسی اندوهبار ایرانی و واقع گرایی مترتب بر فضای بین الملل در نوسان است. در ابتدا جهان بینی نوستالژیک وار ایرانیان که گونه ای از سازه های جمعی ذهنی آنها می باشد، مورد تحلیل قرار می گیرد. بعد از آن علم ستیزی و رویکرد ضد تحصل گرایی در بعد معرفت شناسی ایرانیان بررسی می شود. برآیند این دو غیبت بزرگی است که اصلی ترین پارادایم سیاست خارجی یعنی واقع گرایی را به واکاوی می کشاند. برای اثبات فرضیه پژوهش شش الگوی سیاست خارجی ایران بین دو انقلاب به صورت خلاصه ارزیابی می شوند تا نشان داده شود که گذشته گرایی به خصوص با ناخودآگاه های تمدن ایران باستان و پوشش عرفانی، معرفتی به شدت علم ستیز، ضد واقعیت را شکل داده که اغلب الگوهای سیاست خارجی ایران را با چاشنی آرمان هایی بدون پشتوانه و ضمانت اجرا همراه ساخته است. البته دیالکتیک میان دو فضای مختلف اغلب خلاقیت های امتیازآوری نیز برای ایران شکل داده است که دستگاه وزارت امور خارجه در طراحی، اجرا و حتی ارزیابی این الگوها بسیار پیشرو و کارآمد بوده است.
    کلید واژگان: الگو, سیاست خارجی, نوستالژی, ایران, واقع گرایی
    Rouhollah Eslami
    Does Iran, which is known in political science literature as a developing, oriental and ancient country, have specific, examinable and predictable models in a way that can be applied to foreign policy studies? In this study the author intends to analyze six models of Iranian foreign policy between the two revolutions (from the constitutional to the Islamic); these patterns have been fluctuating dialectically between an idealism embedded in the Iranian grieving ontology and realism as it relates to the international environment. At the beginning, the nostalgic worldview of Iranians that is a reflection of their subjective collective constructs is analyzed. Then counter-scientism and anti-positivism in Iranian epistemology is studies. The outcome of these two is the absence of realism as the most significant paradigm of foreign policy. In order to prove the assumption, six models of Iranian foreign policy will be briefly assessed with the aim of demonstrating how the unconsciousness of Iranian ancient civilization and mystical and severely anti-science and anti-reality covers have given life to an anti-reality which has caused Iranian foreign policy patterns to be infused with unwarranted idealism. The dialectic between the two different atmospheres, however, has given way to creative models; and the Iranian Ministry of Foreign Affairs has been efficient and taken the initiative in their design, implementation and assessment.
    Keywords: Model, Foreign Policy, Nostalgia, Iran, Realism
  • Seyed Hossein Athari, Mohammad Khatibi Qozhdi
    In response to the bad condition due to the political despotism, Pahlavi II intellectuals applied some statements of New Romanticism against current socio-political situation in their work, but since romanticism in new trend was shifted to the subjective and mental revolution versus European life reality, they couched to the imaginary world and so opposed to the modernity and its accomplishments. In readout of the roots of some of the principles of romanticism discourse in some intellectuals’ works, authors at this article emphasis on this idea that opposition to modernity and its agents in Iran, was largely influenced by the new left wave and so the slogans such as return to self, west antagonism and anti rationalism, comes from romantic discourse. In final analysis, these intellectual slogans in that historical period have no roots in Iranian everyday life.
    Keywords: Alienation, Nostalgia, Enlightenment, Iranian Intellectuals, Shariati, Bazargan
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال