به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اصلاح طلبی » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «اصلاح طلبی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • جعفر رجبی*، زاهد غفاری هشتجین
    به نظر می رسد عام ترین مناقشه در ایران پسا انقلاب، مناقشه میان «سنت» و «مدرنیته» است که در نهایت در دو جبهه «سنت گرایی یا اصول گرایی » و «تجدد گرایی یا اصلاح طلبی» روبروی هم صف آرایی کرده اند و این دوگانه اساسی در هر بحران و تحولی خود را نشان داده و احزاب و جریان های سیاسی نیز بر بستر این شکاف عام جامعه ایران رشد پیدا کرده اند و توانسته اند آرای عمومی را جلب کنند و پایگاه اجتماعی ایجاد کنند. با این وصف این مقاله در پی پاسخ به این سوال اصلی است که آینده صورتبندی و آرایش جریان های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران چگونه خواهد بود و چه سناریوهایی را می توان در این زمینه متصور بود؟ در این راستا برای انجام تحقیق از روش کیفی تحلیل اسنادی و برای گرد آوری داده ها از ابزار فیش برداری از منابع مختلف بهره گرفته شده است همچنین با کار بست روش سناریو نویسی به بررسی آینده صورتبندی و آرایش جریان های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران می پردازد. به نظر می رسد سه سناریو یا صورتبندی در آرایش نیرو های سیاسی در ایران قابل تصور است 1- تداوم آرایش و صورت بندی جریای های سیاسی در قالب اصوگرایی و اصلاح طلبی 2- بازخوانی و نوسازی اصول و عناصر گفتمانی جریان های سیاسی موسوم به اصول گرا و اصلاح طلب 3 -شکل گیری آرایش و صورت بندی جدید.
    کلید واژگان: آینده پژوهی, جریا ن های سیاسی, جمهوری اسلامی ایران, اصوگرایی, اصلاح طلبی}
    Jafar Rajabi Qarah Qeshlaqi *, Zahed Ghaffari Hashjin
    Apparently, the most common debate in post-revolutionary Iran is the debate between "Tradition" and "Modernity," which ultimately has manifested in the two fronts of "Traditionalism or Fundamentalism" and "Reformism or Moderation." These two fundamental dichotomies have shown themselves in every crisis and transformation, and political parties and movements in Iran have grown and been able to attract public opinion and create a social base on the basis of this general rift in Iranian society. The present study aims to answer the main question of ‘How the future structuring and configuration of political movements in the Islamic Republic of Iran will be?’ And ‘What scenarios can be envisioned in this regard?’ To this aim, a qualitative document analysis method was used and data collected using the tool of fishing from various sources. Additionally, by employing the scenario-writing method, it delves into examining the future structuring and configuration of political movements in the Islamic Republic of Iran. Hence, three scenarios or configurations in the arrangement of political forces in Iran are conceivable: Continuation of the arrangement and structuring of political movements in the form of fundamentalism and moderation, reinterpretation and reconstruction of the principles and discursive elements of political movements known as fundamentalist and reformist and formation of a new arrangement and configuration.
    Keywords: Futurism, Political Movements, Islamic Republic of Iran, Fundamentalism, Moderation}
  • فاطمه ناطقی*، امیرمسعود مظاهری، رضا فاضل

    برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یکی از مهم ترین عهدنامه های سیاسی و حقوقی تاریخ جمهوری اسلامی ایران و یکی از تاثیرگذارترین آن ها بر روابط بین المللی ایران بوده است. بازتاب این توافق در داخل کشور ذیل دو گفتمان اصلی سیاسی رقیب، یعنی اصولگرایی و اصلاح طلبی بود و به دو شکل متفاوت بازنمایی شد. در این پژوهش با استفاده از نظریه ی گفتمان، که ریشه در نظریات فوکو و لاکلایو و موفه دارد، به تحلیل و بحث پیرامون دو گفتمان رسانه ای اصلاح طلبی و اصولگرایی پرداخته ایم. روش مورد استفاده در این تحقیق،تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است که شامل سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین است. داده های پژوهش نیز، تیترهای خبری روزنامه های دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب درباره برجام بوده است. به این منظور، تیترهایی که در رابطه با موضوع تحقیق، ارزش شناختی داشته اند، مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای نتایج تحلیل یافته ها؛ گفتمان های اصلاح طلبی و اصولگرایی به واسطه ی تکنیک هایی از جمله غیریت سازی و یکپارچه سازی، ارزیابی های متفاوت و متضادی از برجام داشته اند. گفتمان اصولگرایی برجام را خطری برای «امنیت ملی» می داند و نتایج منفی آن را متوجه گفتمان اصلاح طلبی می داند. در مقابل، گفتمان اصلاح طلبی برجام را گامی به سوی «صلح» و «گشایش اقتصادی» می داند و دستاوردهای مثبت آن را به خود نسبت می دهد.

    کلید واژگان: اصولگرایی, اصلاح طلبی, گفتمان, تحلیل انتقادی, برجام, روابط بین المللی ایران}
    Fatemeh Nateghi, AmirMasuod Mazaheri, Reza Fazel

    The Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) has been one of the most important political and legal treaties in the history of the Islamic Republic of Iran and one of the most influential treaties on the international relations of Iran. Overall, reflections on this agreement in Iran fit into two main competing political discourses of Reformism and Principlism, and it was represented in two different forms. Throughout this research, we have analyzed and discussed two media discourses of Reformism and Principlism, using Discourse theory which has its roots in the theories of Foucault, Laclau and Mouffe. Moreover, the used method in this research is Norman Fairclough’s Critical Discourse Analysis which includes three stages of Description, Interpretation and Explanation. Also, the resource of research data has been JCPOA concerned news headings of the newspapers belonging to the Principlist and the Reformist factions. For this purpose, the news headings that have been of cognitive value, regarding the subject of the research, have been chosen purposefully and have been analyzed. According to the results of the analysis of findings, the Reformist and the Principlist discourses using techniques such as Antagonism and Integration have had different and opposing evaluations of JCPOA. The Principlist discourse considers JCPOA as a danger for “National Security” and holds the Reformist discourse responsible for JCPOA’s negative consequences. On the opposite side, the Reformist discourse considers JCPOA as a step forward towards “Peace” and “Opening up the economy” and attributes JCPOA’s positive achievements to itself.

    Keywords: Principlism, Reformism, Discourse, Critical Analysis, Antagonism, JCPOA}
  • غلامرضا خواجه سروی*، محبوبه سادات قائمی طلب
    همانگونه که رسانه ها به صورت خواسته یا ناخواسته بر عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... تاثیر می گذارند و الگوهای نوینی را وارد جوامع می کنند، خود تحت تاثیر جامعه و گفتمانهای گوناگون آن قرار دارند و از آنها تاثیر می پذیرند. یکی از این عرصه ها نظام سیاسی و حکومتی کشورهاست. در هر کشوری با تغییر گفتمانهای سیاسی، تغییرات محسوسی نیز در نظام رسانه ای ان کشور رخ می دهد. چنانچه در این پژوهش به تاثیرات سه دوره متفاوت یعنی اصلاحات، اصولگرایی و اعتدال بر طنز مطبوعاتی کشور پرداخته شد. به این منظور با استفاده از شیوه تحلیل محتوا، 399ستون طنز از روزنامه کیهان مطالعه شد. بر اساس یافته های پژوهش گفتمانهای سیاسی از طریق پیمانها، مراودات و اعمال و رفتار خود، رسانه ها را تحت تاثیر قرار داده و سبب واکنش آنها می شوند. همچنین مشخص شد روزنامه کیهان اغلب تحت تاثیر خط مشی خود قرار داشته و موضوعاتی نظیر برجام، اعتراضات و آشوبهای سیاسی، رابطه با آمریکا و... را از آن منظر بررسی می کند.
    کلید واژگان: طنز سیاسی, اصلاح طلبی, اصولگرایی, اعتدال, تحلیل محتوا}
    Gholamreza Khajesarvi *, Mahboubeh Ghaemi Talab
    Just as the media, willingly or unwillingly, influences the political, cultural, social, etc. arenas and introduces new patterns in societies, they themselves are influenced by and influenced by society and its various discourses. One of these areas is the political and governmental system of countries. In any country, with the change of political discourses, tangible changes also occur in the media system of that country. In this study, the effects of three different periods, namely Reform, Principlism and Moderation on the country's press humor were discussed.For this purpose, Three hundred and ninety-nine columns of humor from Keyhan newspaper were studied using content analysis method.According to the research findings, political discourses influence and provoke the media through their treaties, interactions and actions and behavior. It was also found the Keyhan newspaper was often influenced by its policy and examines issues such as nuclear deal, political protests, US relations, etc according to that.
    Keywords: Press Satire, Reformist Discourse, Principlism discourse, Moderation discourse, content analysis}
  • محمدباقر مکرمی پور، فرزانه دشتی، بیژن میرزایی

    پژوهش حاضر باهدف بررسی عناصر اصلی گفتمان دولت پس از انقلاب اسلامی ایران انجام‌گرفته و برای تبیین عناصر اصلی گفتمان از رهیافت گفتمان لاکلایو و موف و به‌صورت توصیفی از کتاب ها و مقالات پژوهشی استفاده‌شده است. ازآنجاکه هر گفتمان دارای دال‌هایی است یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که گفتمان اصلاح طلبی دال هایی همچون آزادی، قانون گرایی، دموکراسی دینی، حقوق بشر و داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه جهان را حول دال مرکزی مردم شکل دادند. در مقابل اصول گرایان با افزودن دال هایی چون عدالت، امنیت، ارزش‌ها، تهاجم فرهنگی و... حول دال مرکزی ولایت، نظام معنایی خود را شکل داده‌اند.

    کلید واژگان: اصلاح طلبی, اصول گرایی, گفتمان, ارنستو لاکلائو و شانتال موف}
    Mohammadbagher Mokaramipour, Farzaneh Dashti, Bijan Mirzaei

    The present research was conducted with the aim of investigating the main elements of the discourse of the government after the Islamic Revolution of Iran, and to explain the main elements of the discourse, Laclau and Mouffe's discourse approach and descriptive books and research articles were used. Since every discourse has signifiers, the findings of the research show that the reformist discourse forms signs such as freedom, legalism, religious democracy, human rights, and having fair and free relations with the whole world around the central signifier of the people. They gave. On the other hand, fundamentalists have formed their semantic system by adding signs such as justice, security, values, cultural invasion, etc. around the central sign of the province.

    Keywords: Reformism, fundamentalism, discourse, Ernesto Laclau, Chantal Mouffe}
  • علی محمدشریفی، معصومه رشاد *، محمد توحیدفام

    هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه‌‌ای گرایش‌‌های سیاسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با توجه به رویکرد نهادی دوره‌‌های ششم و هفتم می‌‌باشد. پرسش اصلی این است که گرایش‌‌های سیاسی نمایندگان مجلس دوره‌‌های ششم و هفتم در چارچوب توسعه سیاسی چه اشتراک و افتراق‌‌هایی دارند؟ پژوهش بر این فرضیه استوار است که متغیرهای گفتمان اصول‌‌گرایی براساس توسعه سیاسی مبتنی بر پیروی از اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی، جامعیت حضور دین در صحنه سیاست و استکبارستیزی، پافشاری بر اصول، اهداف و آرمان‌‌های اولیه انقلاب، استمرار بخشیدن به تحقیق اندیشه و آرمان‌‌های امام خمینی می‌‌باشد. نتایج نشان داد که در چارچوب وظایف قانونگذاری و نظارت نهاد مجلس، علی‌‌رغم تفاوت رویکردی و کارکردی نسبت به موضوع سیاسی، گرایش‌‌های سیاسی نمایندگان دوره‌‌های ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی بر عملکرد آن در چارچوب توسعه سیاسی بوده و زمینه آشنایی با نخبگان سیاسی ایران را فراهم می‌‌کند.

    کلید واژگان: گرایش های سیاسی, اصلاح طلبی, اصول گرایی, مجلس شورای اسلامی, توسعه سیاسی, نمایندگان مجلس}
    Ali Mohammad Sharifi, Masoumeh Reshad *, Mohammad Tohidfam

    The purpose of the present study is to comparatively analyze the political tendencies of the representatives of the Islamic Consultative Assembly (Iranian Parliament) with regard to the institutional approach in the 6th and 7th terms. The main question is: what are the commonalities and differences between the political tendencies of the Iranian parliament representatives in the 6th and 7th terms in the framework of political development? The research relies on the hypothesis that the variables of the principlist discourse are based on political development following the progressive principle of Wilāyat-e Faqih and Iranian Constitution, the comprehensiveness of religion in the realm of politics and anti-hegemony, persistence on the basic principles, purposes, and goals of the Islamic Revolution, and continual realization of the ideas and ideals of Imām Khomeyni. The results showed that despite the difference between the representatives’ approach and function with respect to politics, within legislation and supervision duties, their political tendencies in the 6th and 7th terms of the Islamic Consultative Assembly have been towards performance in political development and so it has prepared the ground for familiarity with Iran’s political elites.

    Keywords: Political Tendencies, Reformism, Principlism, Islamic Consultative Assembly, Political Development, Parliament Representatives}
  • کریم قاسمی، محمدرضا اقارب پرست*، اسماعیل شفیعی
    هدف پژوهش حاضر مقایسه مواضع سیاسی دو رویکرد اصولگرایی و اصلاح طلبی در جمهوری اسلامی ایران بود. در این راستا و با روش توصیفی- تاریخی و با استمداد از نظریه گفتمان لاکلا و موفه به عنوان چارچوب نظری پژوهش، دیدگاه های سیاسی دو رویکرد اصولگرایی و اصلاح طلبی مورد واکاوی و مقایسه قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آنست که هویت ها، غیریت ها و رقابت ها در منظومه فکری اصولگرایان، حول مفهوم بنیادینی به نام «ولایت» شکل می گیرد و آنها متاثر از این بینش، به مشروعیت از بالا و یک سیستم سیاسی نسبتا بسته اعتقاد دارند اما متاثر از اینکه در منظومه فکری اصلاح طلبان، «مردم» نقش دال مرکزی را بازی می کنند، آنها به مشروعیت از پایین و یک سیستم سیاسی باز معتقدند و هر کدام از این رویکردها به منظور هژمون کردن خود در عرصه سیاسی، تلاش در برجسته سازی نظام معنایی خود و بالتبع ساختارشکنی و به حاشیه راندن نظام معنایی رقیب دارند.
    کلید واژگان: اصول گرایی, اصلاح طلبی, ولایت, مردم, مواضع سیاسی}
    Karim Ghasemi, Mohammadraza Aghareb Parast *, Esmaeil Shafiee
    The purpose of the present study is to compare the policies of two political approaches in the Islamic Republic of Iran known as conservatism and reformism. To this aim, using the descriptive-historical method and Laclau and Mouffe’s discourse theory as the theoretical framework of the study, it was attempted to comparatively delve deep into the policies of conservatism and reformism in Iran. The results indicate that the identities and competitions in the intellectual framework of conservatism rely upon a fundamental concept known as “Willayat” (guardianship) so under the influence of this perception, they believe in the legitimacy of the establishment and a rather conservative political system. However, in the intellectual system of reformism, “people” have a central role as the reformists believe in the legitimacy of people and an open political system. Each of the above approaches attempt to have hegemony in the political realm, highlight their meaningful system, deconstruct, and marginalize their rival.
    Keywords: Conservatism, Reformism, Willayat (Guardianship), people, Politics}
  • حسین مسعودنیا، محمودرضا رهبرقاضی*، مریم قربانی

    بررسی نگرش سیاسی شهروندان مسئله ای است که در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است؛ چراکه نگرش ها مقدمه شکل گیری رفتارها و کنش های افراد هستند. ازسوی دیگر، موضوع اهمیت یافتن هویت های ملی و قومی در عصر جهانی شدن، مهم ترین موضوع جامعه شناسی سیاسی در محسوب می شود. در این راستا، به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند بر روی نگرش سیاسی افراد تاثیرگذار باشد، هویت های ملی و قومی افراد می باشد. با توجه به اینکه تاکنون داده مستند تجربی در این خصوص ارائه نشده است، سنجش هرچند اجمالی این موضوع ضروری به نظر می رسد. با توجه به این امر، هدف این پژوهش بررسی تاثیر هویت های ملی و قومی بر روی نگرش سیاسی افراد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است که در حدود 398 نفر از افراد ساکن در این شهرستان با روش نمونه گیری سهمیه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا منطبق با نظریات مید میان هویت ملی و هویتی قومی، نه تضاد، بلکه نوعی ارتباط مثبت وجود دارد که بالاتر رفتن هر کدام از آنها با تقویت هویت دیگر همراه است. ثانیا هرچند این دو نوع هویت، انطباق خوبی باهم دارند، اما تاثیرات آنها بر روی نگرش سیاسی شهروندان متفاوت می باشد. در این راستا، یافته ها حاکی از آن است درحالیکه افزایش هویت ملی باعث گرایش شهروندان به اصول گرایی می شود، اما هویت قومی احتمال تمایل افراد به گروه های سیاسی اصلاح طلب در جامعه مذکور را تقویت می نماید.

    کلید واژگان: هویت ملی, هویت قومی, اصول گرایی, اصلاح طلبی, نگرش سیاسی, شهرستان خوی}
    Hossein Masoudnia, Mahmoudreza Rahbarghazi *, Maryam Ghorbani

    Investigating the political attitude of citizens is an issue that has a special place in our society; Attitudes are the basis for the formation of behaviors and actions of individuals. On the other hand, the issue of the importance of finding national and ethnic identities in the age of globalization is the most important issue in political sociology. In this regard, it seems that one of the factors that can influence people's political attitude is their national and ethnic identities. Given that experimental data has not been provided in this regard, it is necessary to measure the overview of this issue.The purpose of this study is to investigate the effect of national and ethnic identities on the political attitudes of individuals. The statistical population of this research is Khoy city in West Azarbaijan province, which was studied by 398 inhabitants of this city by quota sampling method. The results of the research show that, firstly, according to the Mead views, there is a difference between national identity and ethnic identities, not contradictions, but rather a positive relationship, each of which goes up by reinforcing another's identity. Secondly, although these two types of identities are well-matched, their effects on the political attitudes of citizens are different. In this regard, the findings suggest that while increasing national identity tends to bring citizens closer to fundamentalism, ethnic identity reinforces the likelihood of individuals turning into reformist political groups in the community.

    Keywords: national identity, political attitude, ethnic identity, fundamentalism, reformism, khoy city}
  • سعید آجورلو*، مجید توسلی رکن آبادی، عباس ملکی، صادق زیباکلام
    در این مقاله تاثیر گفتمان های سیاست داخلی بر عملکرد جریان های سیاسی در مذاکرات هسته ای بررسی خواهد شد. فرضیه نویسنده مقاله این است که اعتقاد گفتمان اصلاح طلبی به تنش زدایی و توسعه سیاسی موجب شده تا این گفتمان مخالف چالش برای پیشرفت در فناوری هسته ای باشند. در مقابل، اصول -گرایان انرژی هسته ای را نماد مقابله و مقاومت مقابل غرب می دانند. اعتدال گرایان نیز به واسطه اعتقاد به توسعه اقتصادی و همکاری با نظام جهانی، موافق اعتماد سازی با غرب برای حل مساله هسته ای هستند. ضمن اینکه آرایش نیروهای سیاسی داخل نظام بر اساس اعتقاد به برجام یا مخالفت با برجام سنجیده می شود. به منظور آزمون فرضیه مزبور، ضمن مرور برخی تیوری ها، ابعاد اندیشه های جناح های اصلی سیاست ایران بر اساس نظریه گفتمان بررسی خواهد شد و سپس، عملکرد آنها در زمینه مذاکرات هسته ای ارزیابی خواهد شد. مناقشه هسته ای ایران موجب پیوند سیاست داخلی و سیاست خارجی گردید به نحوی که فراز و نشیب این پرونده موجب تغییرات در آرایش نیروهای سیاسی داخلی نظام شد. برخی از اصولگرایان را به اعتدال گرایان نزدیک کرد و موجب شد شکاف بزرگی میان اصولگرایان شکل بگیرد.
    کلید واژگان: گفتمان, اصلاح طلبی, اصول گرایی, اعتدال, مذاکرات هسته ای, پرونده هسته ای ایران}
    Saeid Ajorlo *, Majid Tavasoli Roknabadi, Abbas Maleki, Sadeq Zibakalam
    In this paper, the influence of domestic policy discourses on the performance of political currents in nuclear negotiations will be examined. The hypothesis of the author's article is that the belief in reformist discourse has led to détente and political development that this discourse opposes the challenge to advance in nuclear technology. On the contrary, fundamentalists perceive nuclear energy as a symbol of opposition and resistance to the West. Moderates are also in favor of building trust with the West to resolve the nuclear issue by believing in economic development and cooperation with the global system. Meanwhile, the composition of the political forces within the system is measured based on belief in the outcome or opposition to the achievement. In order to test the hypothesis, while reviewing some theories, the dimensions of the ideas of the main factions of Iran's politics will be examined on the basis of discourse theory, and then their performance in the context of nuclear negotiations will be evaluated. Iran's nuclear dispute led to a link between domestic politics and foreign policy, so that the ups and downs of this case caused changes in the arrangement of the internal political forces of the system. Some of the principals approached the moderates and led to a large gap between fundamentalists. The nuclear dispute created major gaps in Iranian politics. From the distance between the clergy and the principals until the close proximity of Dr. Vahili and Dr. Larijani to the moderation spectrum.
    Keywords: Discourse, Reformism, principle, Moderation, Negotiations, Iran's Nuclear Case}
  • مجتبی مقصودی *، اهورا راهبر
    نزدیک به دو دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، گروهی از نخبگان، با جهت گیری به سمت دموکراتیزاسیون نظام سیاسی حاکم، تلاش و تکاپوی های نظری و عملی خود را آغاز کردند. این نخبگان و اندیشه ی آنها به نام «اصلاح طلبان» و «اصلاحات» مشهور و سبب تحول مهمی در تاریخ سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی شدند؛ اما تحقق اهداف آنها با چالش مواجه شد. ناکامی در اصلاحات و «گذار به دموکراسی»، نخبگانی را که به نحوی شگرف، قدرت سیاسی را بدست آورده بودند، از دایره ی آن خارج کرد. هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی عملکرد جریان اصلاح طلب در ساختار جمهوری اسلامی ایران، با نگاهی درونی است و در این راستا، از روش و ابزار مصاحبه با برخی از دولتمردان و متفکران اصلاح طلب و یا نزدیک به آنها (نمونه گیری هدفمند)، استفاده شده است. بر این اساس، با توجه به ماهیت موضوع، از نظریات گذار به دموکراسی در چارچوب نظرات نخبه گرایانه ی اودانل[1] و اشمیتر[2] برای تحلیل و تبیین، بهره گرفته و نیز بر مشی تعاملی و مصالحه جویانه، تاکید شده است. بر اساس یافته های پژوهش، اصلاح طلبان نتوانستند انسجام و مشی واقع گرایانه و میانه روی را حفظ نموده و تعامل مناسبی با مخالفان اصلاحات و نیز بدنه ی اجتماعی خود برقرار کنند؛ لذا به دنبال عدم توفیق در اجماع و مصالحه، که در واقع به معنای ناکامی های سیاسی آنها بود، به تدریج اعتماد جامعه را نیز از دست داده و دچار افول اجتماعی شدند. مجموعه ی این حوادث، به خشونت و بی ثباتی سیاسی- اجتماعی، خروج گسترده ی اصلاح طلبان از دایره ی قدرت و نیز بسته شدن بیش از پیش فضای سیاسی و اجتماعی انجامید و روندهای سیاسی دست کم تا سال 1392، به سوی عکس اهداف اصلاح طلبی، جریان یافت.
    کلید واژگان: اصلاح طلبی, نگرش انتقادی, گذار به دموکراسی, نخبگان, مصالحه, جمهوری اسلامی ایران}
    Mojtaba Maghsoodi *, Ahoora Rahbar
    Almost two decades after the triumph of the Islamic Revolution of Iran, a group of elites who adopted a democratic orientation towards the ruling political system, started their theoretical and practical attempts. These elites known as reformists and their thought known as reformism caused an important development in the sociopolitical history of the Islamic Republic but the realization of their goals was challenged. Frustration in reforms and transition to democracy marginalized these elites who had gained political power in a tremendous way. The main aim of this article is to criticize and examine from inside the performance of reformist current in the structure of the Islamic Republic of Iran. In this direction, the authors have used the method of interview with some reformist statesmen and thinkers. On this basis, given the nature of the subject, the author has used the theories of transition to democracy within the elitist theories of ODonnell and Schmitter for analyzing and explaining the case and the strategy of interaction and compromise. The findings show that the reformists could not maintain the realistic and moderate path and could not establish a suitable interaction with the opponents and social body, therefore after frustration in consensus and compromise gradually lost the social trust and faced social decline. these events culminated in violence and sociopolitical instability, widespread outgoing of reformists from power circle and the closure of social and political sphere, at least until 2013, which was against the reformist goals.
    Keywords: reformism, critical view, transition to democracy, elites, compromise, Islamic Republic of Iran}
  • فرج الله علی قنبری، محمدرضا طاهریان، امیر اعتمادی بزرگ
    نخستین رویارویی اندیشه گران ایرانی با تمدن غرب تقریبا در دوره قاجار اتفاق افتاد. احساس عقب ماندگی و ضعف فکری این اندیشه گران در برابر غرب، اولین رگه های شکل گیری تجددگرایی در ایران را ایجاد کرد. میرزا ملکم خان از مهم ترین نمایندگان تجددطلبی در ایران اسلامی است. ملکم خان اندیشه گری است که شالوده اندیشه و عمل معاصر را در کنار نخستین منورالفکران ایران بنیان نهاده است. برخی از نویسندگان و مورخان معاصر معتقدند که ملکم خان از لفافه اسلام و مسلمانی برای بیان تفکرات سکولاریستی و پیش برد منافع شخصی خود بهره برده است. سوال اصلی در این مقاله این است که چه شاخصه هایی در تفکرات جریان تجددگرا (ملکم خان به عنوان پیش گام این جریان) وجود دارد که باعث شده است این تفکر در جامعه ایرانی پذیرفته نشود؟ در ادامه، این فرضیه اثبات خواهد شد که در حقیقت تاریخ روشن فکری در ایران ذیل تمدن غرب تعریف می گردد و دیگر این که اگر پروتستانتیزم در غرب پدیده ای طبیعی و تاریخی در مقطعی خاص از تاریخ غرب است، پروتستانتیزم در ایران نه از روی طبیعت تفکر و روند تاریخ فکری خود، بلکه در برخورد و مواجهه با تمدن غرب آغاز شده و به طور طبیعی با مقاومت هایی از سوی روحانیت و مردم مواجه شده است.
    کلید واژگان: میرزا ملکم خان, تجددطلبی, تمدن غرب, فراموش خانه, اصلاح طلبی}
  • عباسعلی رهبر، روح الله اسلامی، فاطمه ذوالفقاریان
    بیداری اسلامی پدیده ای است که در تاریخ معاصر کشورهای اسلامی به شکل های گوناگون و در زمینه های تاریخی متفاوت و با نتایج خاص پدیدار شده است. این مقاله با بررسی آرای متفکران، جنبش ها و نحله های اسلامی، چهار گفتمان بیداری جهان اسلام را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. پژوهش حاضر تلاش مسلمانان برای غلبه بر استبداد، عقب ماندگی، وابستگی و... را در چهار موج بیداری بررسی کرده و علل به وجود آمدن امواج بیداری و نتایج آن ها را مورد واکاوی قرار می دهد. این نوشتار خیزش مسلمانان در تاریخ معاصر خود را در چهار موج اصلاح طلبانه مشروطه خواه، انتقادی، رادیکال و مدنی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
    کلید واژگان: بیداری اسلامی, اصلاح طلبی, کشورهای مسلمان, گفتمان, مکتب, دیکتاتوری, لیبرالیسم}
    The Islamic awakening is an emerging and developing phenomenon in the Islamic countries with different historical grounds and implications. The aim of this article is to review and analyze four discourses of Islamic awakening with a critical approach to scholars, movements, Islamic schools and history of the Islamic countries. Accordingly, the article focuses on the efforts of the Muslims to tackle despotism, underdevelopment, and dependency within four waves of awakening and the breeding grounds of these waves and its implications. The authors study contemporary muslin awakening in the framework of four waves of reformist constitutionalist, critical, radical and civil.
  • جهانگیر معینی علمداری
    در این مقاله درباره نظریه انتقادی جدید بحث شده است. این رویکرد در پاسخ به شبهه های پست مدرنیسم بر تفکر انتقادی و به منظور بازگشت به سنت اولیه مکتب فرانکفورت مطرح شده است. هدف اصلی صاحبان این نظریه، به چالش کشیدن شکاکیت و بدبینی نگرش پسا انتقادی پست مدرنیسم و احیای تفکر رادیکال است. نظریه انقادی جدید، اهمیت و ضرورت انطباق با شرایط جدید را تشخیص داده است. این نظریه می خواهد به اصول پایبند بماند، بی آنکه ضرورت بازنگری در نظریه های مکتب فرانکفورت را نایده بگیرد. این طرز تلقی، نظریه انتقادی جدید را به سمت دفاع از اصل «تداوم در عین تغییر» سوق داده است. این دیدگاه از ارائه یک راه حل رادیکال برای نقد سرمایه داری متاخر، فراسوی تفکر پسا انتقادی و پست مدرنیسم، دفاع می کند و در عین حال ملاحظات جدیدی را در برنامه خود گنجانده است.
    کلید واژگان: آگاهی, بازسازی گرایی, اصلاح طلبی, ارتدوکس, پسا انتقادی, بازاندیشی, نظریه انتقادی}
    Jahangir Mpeini Alamdari
    In this article, first, the main characteristics of new critical theory (NCT) is described as a response to postmodernism and a return to the early Frankfurt School. NCT challenges pessimism and Skepticism of postmodernism and post - critical thinking and revives radical tradition. of critical theory of course NCT is also concerns about recent developments and wants to accomodate it, without assimilations with it simultaneously, NCT adheres principals and take refuge in reformism. So, NCT tries to compromise continuity and discontinuity, Finally NCT seeks for a radical solution for ills of late capitalism and for this matter goes beyond Habermasian and postmodern reconstructive approach.
  • حمید احمدی، مرتضی منشادی
    در این مقاله جنبش مشروطه خواهی به عنوان نتیجه تلاش های اصلاح طلبان ا یرا نی در فرآیند تاریخ اصلاح طلبی در دوران قاجار مورد بررسی قرار گرفته است.پیروزی جنبش مشروطه خواهی نتیجه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران، و به بار نشستن تلاش های اصلاح طلبانه ای در نظر گرفته شده است که از سالها قبل ازآن انجام گرفته بود. این پژوهش با توجه به ویژگی های این جنبش، بر فهم و آگاهی رهبران مشروطه از مؤلفه های تجددو نوسازی فرهنگی و اجتماعی تاکید می کند. از این منظر، مشروطه خواهان ادامه دهنده کوششهای اصلاح طلبانه ای بودند که دست کم از اوایل حکومت قاجاران شروع شده بود و جنبش مشروطه خواهی را در پیوستار تاریخی اصلاح طلبی ایرانیان قرار داده بود.
    کلید واژگان: جنبش اجتماعی, اصلاح طلبی, مشروطه خواهی}
    Hamid Ahmadi, Morteza Manshadi
    This article argues that Constitutionalism Movement is result of reformism in Ghajar Era. The conquer of Constitutionalism, have been result of Iran's political – social and economic condition (circumstances) and victory of reformist actives. This survey by Considering of specifics of this movement, have been insisted on movement leaders, understanding and awareness from cultural and social modernization. In this regard constitutionalists were followers of previous reformists, who began their activites at least from rise of Ghajar government. Therefore Constitionalism Movement was continuance of Iranian reformism history.
  • عباس خلجی
    این مقاله انتقادی، با ارایه خلاصه ای از مطالب کتاب اصلاح طلبان تجدیدنظرطلب و پدرخوانده ها، برخی ویژگی های برجسته آن را آشکار می سازد. رهیافت نظری پژوهش از جمله این برجستگی هاست. اما برخی کاستی ها بر اعتبار روشی و یافته های پژوهشی آن لطمه وارد ساخته است. فقدان چارچوب نظری، هرج و مرج روش شناختی در تبیین موضوع، عدم رویکرد انتقادی نسبت به آثار موجود و ادبیات موضوع، عدم کفایت منابع، ویراستاری ضعیف، رعایت نکردن نکات روش شناختی در ارجاعات و تنظیم کتابنامه، مهم ترین ضعف های کتاب هستند.
    کلید واژگان: دوم خرداد, تساهل و تسامح, نوگرایی دینی, خاتمی, سروش, مجتهدشبستری, اصلاح طلبان, تجدیدنظرطلبی, هرمنوتیک, پلورالیسم, سکولاریسم, جامعه مدنی, دموکراسی, اصلاح طلبی, صفت ذات}
    Abbas Khalaji
    This review article presents a brief in reduction of The Revisionist Reformers and Stepfathers and points out some of the strengths of the book. The theoretical approach which the book is developed on is one of the strengths. How ever, there are some limitations such as: Lack of theoretical framework, use of wage methodology in explaining the subject, not applying a critical approach toward the current literature, not using all the authentic sources, weak editing of the book and not using a good framework for writing the references ant bibliography are the main weaknesses of the book which in turn decreased the validity of the findings and theoretical validity of the book?
  • علی اشرف نظری
    مسئله «اسلام گرایی» و «اسلام سیاسی» در برگیرنده مباحثی گسترده، دامنه دار و مجادله برانگیز است که ابعاد و دامنه های آن در سال های اخیر به واسطه شکل گیری آثار و نظریات گوناگون، غنی تر شده است. در درون مباحث و نظریات موجود می توان مجموعه ای متنوع و متفرق از مباحثات و مجادلات فکری را در ارتباط با «هویت اسلام سیاسی» و چرایی و چگونگی پدیدار شدن آن، ملاحظه نمود. اما علی رغم این تلاش ها، آنچه که در این زمینه موجب ابهام مفهومی «اسلام گرایی» و «اسلام سیاسی» می شود، ماهیت سیال و مبهم این پدیده است که موجب شده است طیف گسترده ای از گفتمان های متفاوت را از جریان های نوگرا، میانه رو و پذیرای تحول، تا رادیکالیسم نامتسامح و خشونت طلب را در برگیرد. پرسش اولیه ما در این پژوهش، این است که منظور از «اسلام سیاسی» چیست؟ در نظریه های متفکرین غربی، هویت اسلام سیاسی چگونه پی بندی می شود؟ اسلام گرایان نیز در ارتباط با «غیریت» متمایز از خود، یعنی «غرب»، چه هویت هایی یافته اند؟ چه عواملی در «برساخته شدن» هویت سیاسی مسلمانان از سوی متفکرین غربی تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه اصلی در پژوهش حاضر این است که «شناخت غرب از اسلام بیانگر انگاره های پدیدارشناسانه است که مبتنی بر روابط پیچیده میان متن، کلام، شناخت اجتماعی، قدرت و جامعه است و در پرتو آن تصوراتی درباره «دیگران» در چارچوب گزاره هایی قابل بیان ارائه می شود». بنابراین تمرکز بحث ما، بیشتر بر نحوه شکل گیری ایده هایی متمرکز است که دیدگاه غرب نسبت به اسلام سیاسی (به خصوص در یک دهه اخیر) از یک سو و دیدگاه اسلام گرایان را در ارتباط با غرب از سوی دیگر شکل داده است. بر این اساس با بهره گیری از روش های «پدیدار شناسی» و «تحلیل گفتمان»، درصدد درک چگونگی شکل گیری الگوهای هویتی پیرامون اسلام سیاسی برمی آییم. در ادامه با نگاهی از درون، گفتمان های هویتی شکل گرفته را مورد کندوکاو قرار داده و نحوه به چالش کشیده شدن آنها را مورد مداقه و بررسی قرار می دهیم.
    کلید واژگان: اسلام سیاسی, پدیدارشناسی, گفتمان, بنیادگرایی, برخورد تمدن ها, اصلاح طلبی, صفت فعل}
    Aliashraf Nazari
    The Rise of Political Islam and Islamism in Muslim countries cause a pervasive & contestable controversy among western scholars. Today Islam has been identified with Activism, Radicalism, Fundamentalism, and etc. yet, there are many questions being propounded; such as, what is political Islam? Why Islamic movements acted against interest of the west? Why Islamism constructed against the west? There is no doubt that the rise of Islamism & Political Islam has produced a major global ideological shift that has manifested basically in more focus on and accommodation of the political legitimacy of the west, thus in the west focus has been instead on Islamic Threats to interests and lifestyles of the west. This article aim at outlining the ideas and processes that have been used to study Islam and to create major western images about Islam. The conclusion suggests a different frameworks for studying Islamic Movements and consequently, refining and correcting western images.
  • فرج الله قاسمی
    جهانی شدن یکی از مفاهیم و پدیده های مؤثر زندگی اجتماعی سیاسی در هر دو جنبه داخلی و خارجی و در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. تاثیرگذاری این پدیده در جوامع مختلف مشهود، و جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. نوشتار حاضر با نگاهی به مفهوم شناسی جهانی شدن و اصلاح طلبی، به بررسی تاثیرات جهانی شدن بر گفتمان اصلاح طلبی، با تحلیلی گفتمانی در جامعه ایران در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می پردازد. در این مقاله ادعا شده است که گفتمان اصلاح طلبی با تاثیرپذیری از جهانی شدن، در صدد تبیین هویت خود با توجه به مؤلفه های جهانی شدن و بومی کردن آنها ضمن در نظر داشتن جنبه های اسلامی بوده است.
    کلید واژگان: جهانی شدن, گفتمان, اصلاح طلبی, حوزه داخلی, حوزه خارجی}
    Farajollah Ghasemi
    Globalization is a phenomenon and concept effective on our socio-political life, which has economic, political, cultural, and social implications. It has clear influences in all societies, especially the Iranian one. The present paper, on the basis of a conceptual study of globalization and reformism, deals with the impacts of globalization on the reformist discourse in Iran with respect to political, cultural, and social impacts. This paper claims that the reformist discourse, being influenced by globalization, is to explain its identity with respect the features of globalization and to localize it in the context of Islamic beliefs.
  • سیدرحیم ابوالحسنی
    این مقاله درصدد درک گرایش سیاسی مردم در شرایط کنونی با توجه به نتیجه آرا در سوم تیر ماه 1384 می باشد. داده های این مقاله که از نگرش سنجی وزارت ارشاد تحت عنوان «ارزش ها و نگرش های ایرانیان» در سال 1382 استخراج شده است نشان دهنده آن است که حتی دو سال پیش مطالعات اقتصادی و رفاهی در نزد مردم بیشترین اولویت را دارد و علی رغم مشروعیت بالای نظام سیاسی در نزد مردم، مدیران و نخبگان حاکم فاقد مقبولیت لازم هستند، لذا مردم در انتخابات به فرد بیرون از هیات حاکم با شعارهای رفاهی رای داده اند نه آنکه گرایشات اصلاح طلبان در جامعه دچار بن بست شده باشد.
    کلید واژگان: نگرش سیاسی, گرایش سیاسی, مردم, اصلاح طلبی, محافظه کاری}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال