جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اسکان عشایر" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اسکان عشایر» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
این پژوهش به بررسی روندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی ایل ترکاشوند در تاریخ معاصر ایران می پردازد. روش پژوهش قوم نگاری و جامعه هدف آن ایل ترکاشوند است. فنون گردآوری داده ها مصاحبه، مشاهده، نقشه و نمودار هستند؛ داده ها براساس سه مرحله سازماندهی داده، تفسیر و گزارش نویسی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند: 1. ایل ترکاشوند شامل شش طایفه (رحمت، سلیمان، گرگه، مرشو، ملیجان، میرازی) است و قلمرو کوچ آنان در سده 13 ه.ش. از شمال به کوهستان الوند همدان، از شرق به بروجرد و خرم آباد، از غرب به قصرشیرین، گیلانغرب و ایلام، و از جنوب به دشت عباس دهلران و خوزستان منتهی بوده است. 2. با اسکان عشایر در دوره «رضاشاه»، تعدادی از طوایف به اجبار برای مدت دو سال در مناطقی مانند: همدان، کنگاور، صحنه و ماهیدشت اسکان داده شدند؛ اما پس از مدتی و به ویژه با سقوط پهلوی اول دوباره به کوچ روی بازگشتند. 3. دولت درپی اصلاحات ارضی با واردات بی رویه گوشت منجمد و دام زنده، دامداری را با رکود مواجه ساخت؛ افزون براین، نیاز به کارگر ساده بر اثر توسعه کارخانه جات و صنایع مونتاژ به همراه جاذبه های شهری زمینه اسکان بخشی از ایل ترکاشوند در شهر کنگاور را فراهم آورد. 4-پس از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357، دولت با کنترل واردات، سبب رونق دوباره دامداری و تداوم کوچ روی درمیان بخشی از افراد ایل شد، اما با تثبیت زندگی شهری و افزایش جذابیت روزافزون آن، یکجانشینی ایل ترکاشوند نیز تداوم یافت.کلید واژگان: اسکان عشایر, اصلاحات ارضی, ایل, ترکاشوند, قلمرو, کوچIn this research, we seek to study the social, cultural, economic, and social trends of the Torkashvand tribe in the contemporary history of Iran. The method of research is ethnographic and the study population is Torkashvand tribe. Data collection techniques in this research are based on interview, observation, map and diagram and data are analyzed based on three stages: data division and organization, interpretation and reporting. The findings show that: 1. Torkashvand consisted of 6 tribes (Rahmat, Suleiman, Gorgeh, Merashu, Melijan, Mirazi) and the nomadic territory of this tribe from the north is to Alvand mountains of Hamedan, from the east to Boroujerd and Khorramabad from the west to Qasr Shirin, Gilangharb and Ilam and from the south to Dasht Abbas and Khuzestan. 3. Government bankrupts the tribes by the land reform program and importing frozen meat and live cattle from other countries bankrupts. In addition. The need for simple labor due to the development of factories, assemblies and assembly industries along with urban attractions provided the settlement of a part of Torkashvand tribe in Kangavar city. 2. The settlement of nomads during the Reza Shah period, a number of tribes were forced to settle for two years in areas such as Hamedan, Kangavar, Sahneh and Mahidasht, after a while, and especially with the fall of the first Pahlavi, they returned to Nomadism. 4. After 1957, the government, by controlling imports, led to a resurgence of animal husbandry and the continuation of nomadism among some members of the tribe. The stabilization of urban life and its increasing attractiveness, the monogamy of the Turkashvand tribe also continued.Keywords: Tribe, Nomad, Nomadic Settlement, Land Reform, Turkashvand, Territory
-
تغییرات ساختار اجتماعی و سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد تحت تاثیر دگرگونی های اجتماعی و سیاسی کشور قرار دارد، ضمن آنکه این تغییرات متقابلا بر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران تاثیرگذار بوده است. در این مقاله هدف اصلی بررسی ساختار اجتماعی سیاسی قوم لر استان کهگیلویه و بویراحمد در عصر سلسله پهلوی است. در این پژوهش به طور هم زمان از دو روش تاریخی و جامعه شناسی تاریخی استفاده شده است. سیاست اسکان عشایر (تخته قاپو)، تصویب قانون نظام وظیفه عمومی، خلع سلاح ایلات، اعمال سیاست پوشش متحدالشکل، و اصلاحات ارضی، پنج محور اصلی سیاست عشیره ای دودمان پهلوی بود که سبب شد موقعیت سیاسی و اجتماعی هرم ایلی دستخوش تغییرات بنیادی شود. کدخدایان قبل از این تدابیر و در عصر خان خانی تابعیت محض از خوانین داشتند و ابواب جمعی آنان محسوب می شدند، در حالی که برنامه های دولت سبب شد کدخدایان در دریافت امتیاز از حکومت هم ردیف آنها قرار گیرند، قبایل رییس واحدی نداشته باشند، خوانین هر کدام تدابیر خاص خود را اتخاذ کنند، و عملا ساختار و هرم ایلی سنتی به هم ریخته شود. بدون تردید این اتفاق مهم ناشی از برنامه ها و سیاست دولت بود که با گذشت زمان و به آهستگی ساختار نظام ایلی را تغییر داد و زمینه های لازم برای نظارت و مهار آن را فراهم کرد. پژوهش پیش رو نشان می دهد که ساختار اجتماعی سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد در فرآیند این تحولات از الگوی خاصی پیروی کرد، به طوری که توانست تا پایان دهه اول قرن چهاردهم هجری شمسی در برابر فشار دولت مرکزی مقاومت کند .
کلید واژگان: ساختار سیاسی, ساختار اجتماعی, کهگیلویه و بویراحمد, حکومت پهلوی, اسکان عشایرThe Change in the Social and Political Structure of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad tribes during Pahlavi dynasty are affected by social and political changes of country, while these changes have mutually affected social and political development in Iran. In this article, the main purpose is to study the socio-political structure of the Lor tribes of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province in the era of the Pahlavi dynasty. In the study both historical and sociological methods have been used simultaneously. The policy of tribes’ settlement (Takht-e Qapoo), the enactment of the military service law, the disarmament of the tribes, and the implementation of the uniform cover policy, as well as land reform, are the four main pillars of the tribal policy of the Pahlavi dynasty, which led to fundamental political, social and structural changes of the power pyramid of the tribes. Prior to these changes, the Kadkhodas were completely subordinate to Khans, while government programs led to weakening of Khans power. This disrupted the traditional tribal structure and power pyramid of tribes. The changes in structure of the tribal system, led to increase of government’s monitoring and control. The political and social structure of the tribes of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad enabled them to withstand the pressure of the central government until the end of the third decade of the 20th century.
Keywords: Political Structure, Social Structure, Kohgiluyeh & Boyer-Ahmad, Pahlavi Dynasty, Tribe -
دو ایل بهمئی و بختیاری از نظر جمعیت، دامنه ی کوچ و جابجایی، شهرهای محل اسکان و مشارکت در اقتصاد ملی از گروه های قومی عمده ی مستقر در مناطق جنوب غربی ایران اند. اگر چه اجرای سیاست های اسکان اجباری و تخته قاپو ایلات در دوران پهلوی اول و تغییرات اجتماعی و تحولات تاریخی متاثر از گسترش مدرنیزاسیون، سبک و شیوه ی زندگی این عشایر را دگرگون کرده است؛ با این وجود می توان فرایندهای اساسی اسکان، تغییر نظام قشربندی و ساختار و مناسبات قومی و جغرافیای سکونت گاهی شان را مورد مطالعه و کنکاش قرار داد. این پژوهش که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی و روش تحلیل تاریخی انجام شده است سعی در مطالعه و بررسی نظام قشربندی مردم ساکن در شهرستان های ایذه و رامهرمز را دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد کنش عشایر در شهرهای رامهرمز و ایذه به شدت متاثر از گرایشات فرهنگی گروه قومی است و پیوندهای خویشاوندی درون واحدهای باب، طایفه و تیره دارای هنجارهای نهادینه شده ی عرفی است که به مرور سست تر شده اند ولی همچنان پایدار مانده اند.کلید واژگان: ساختار اجتماعی, قشربندی اجتماعی عشایر, اسکان عشایر, ایلات بختیاری و بهمئیBefore the collapse of their social and political organization, resident Lur tribes in south-west of Iran had a remarkable role in national production and keeping and preservation of frontiers. Regarding population and area of residence, bakhtiary and Bahmaei tribes are among major ethnic groups in this part of Iran. Though performing forced habitation and settlement of tribes in Pahlavi era imported terrible strikes on these tribes, but the process of changing the system of stratification and the structure and ethnic pertinence and the geography of their residence has gone on so far as a continued process. This study which is carried out by the historic sociological approach and historic analytical method, tries to examine and analyze the stratification system of the resident people of Izeh and Ramhormoz counties and the recent transformations of the mentioned tribes who are living in these regions. The findings of this study is based on interviews, participatory observations and documentary views, indicates that the inclination to settle the tribes in the cities of Ramhormoz and Izeh is significantly under the influence of cultural tendencies of the ethnic group. Familial relations in the tribe, clan, and gens units have internalized traditional norms that have become loosened with the passage of time but still remained stable.Keywords: Social Structur, Settlement Bakhtiary, Bahmaei Tribes, Social Stratification
-
برخورد دولت های متمرکز معاصر با عشایر مبنای توسعه ای نداشته و بیشتر رنگ سیاسی دارد. تغییرات جامعه عشایری ایران در دهه های اخیر در جهت اسکان و استحاله، تغییرات فرهنگی، تاخر فرهنگی، تعارضات فرهنگی و حذف خرده فرهنگ ها توسط عشایر اسکان یافته نمود آشکار و بارزی پیدا کرده است. مسایلی از جمله رنگ باختن فرهنگ های باستانی، فراموشی سنت های فرهنگی، بی توجهی به آثار و اثرات فرهنگی و جایگزینی فرهنگ مردمان یکجانشین مواردی است که به نظر می رسد اسکان عشایر به همراه داشته است. مقاله حاضر با هدف بررسی بازتاب های فرهنگی اسکان عشایر در استان کهگیلویه و بویراحمد به بررسی تغییرات فرهنگی عشایر قبل و بعد از اسکان در شهرک های عشایری پاکوه، کلاغ نشین و منصورآباد در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. در این مقاله از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده که در ابعاد زبان و ادبیات و هنر، رسانه، آداب و رسوم و مذهب و نظام ایلی و خویشاوندی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق سه روستای اسکان عشایری کلاغ نشین، پاکوه و منصورآباد و جامعه نمونه شامل 80 سرپرست خانوار می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اسکان عشایر، در ابزار، ارزش ها و اعتقادات فرهنگی ساکنان این محدوده تغییراتی ایجاد کرده است. به رغم بهبود نسبی در دسترسی و استفاده از ابزار فرهنگی به ویژه رسانه ها بسیاری از ارزش ها، باورها و نمودهای فرهنگی سابق کمرنگ شده و تحت تاثیر زندگی یکجانشینی، با فرهنگ های شهری و روستایی جایگزین گردیده است. شهرک های اسکان عشایری که در فاصله نزدیک تری از روستاها و یا مراکز شهری قرار گرفته اند، از خدمات فرهنگی بیشتری برخوردار بوده و متاثر از آن، جایگزینی فرهنگی و فراموشی فرهنگ سنتی در میان آنان بارزتر است. با توجه به تغییرات فرهنگی شهرک ها و از بین رفتن خرده فرهنگ ها و باورهای باارزش سنتی، توجه به توسعه فرهنگی و اقداماتی جهت حفظ و تقویت فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها و همچنین احیای فرهنگ باارزش سنتی در این مناطق ضروری می نماید.
کلید واژگان: اسکان عشایر, تغییرات فرهنگی, کهگیلویه و بویراحمدTreatment of contemporary Centralized governments with nomads is not based on the developmental perspective but mainly on political one.The changes in tribal community of Iran within the recent decades caused settlement and permutation of these communities, cultural changes; cultural transposition, cultural conflicts and the elimination of subcultures by settled nomads are sensible and obvious. Issues such as abandonment of ancient culture,for getting of cultural traditions and cultural effects, and replacing of the culture of sedentary people are among main effect of settlement of nomads. This paper aims to examine the cultural reflections of settled Nomads in Kohgilouyeh and Boyerahmad Province and variations of these nomads before and after the settlement in Pakūh, Mansūrābād and Kalāghneshīn in Kohgilouyeh and Boyerahmad Province. The method of research applied in this study is based on the descriptive-analytical methods that examine the dimensions of language and literature, art, media, religion and customs and tribal and kinship system. Statistical society shows that Nomads settled down in three villages of Kalāghneshīn, Pakūh, Mansūrābād. Sample society includes 80 households.Based on the findings of this study, the settled Nomads have changed their values and cultural beliefs and of the inhabitants of the said places.Despite therelative improvement in access and the use ofcultural factors - especially the media -many of the past values, beliefs and cultural aspects have been abandoned and replaced due to sedentary living, with urban and rural cultures. Nomads who settle down near the villages or urban centers, have access to more cultural services and in result their own culture is forgotten and replaced by new ones, these cultural changes are prominent among these nomads. Considering the fact that these cultural, traditional and beliefs change among nomad’s communities, it is necessary to pay special attention to these communities in order to maintain and strengthen of cultures and subcultures and revival of traditional culture in these areas.Keywords: Nomads settled, cultural changes, Kohgilouyeh, Boyerahmad province
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.