جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ترومای دوران کودکی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ترومای دوران کودکی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
هدف از انجام پژوهش، آزمون برازندگی مدل ساختاری حساسیت بین فردی بر اساس ترومای دوران کودکی باتوجه به نقش واسطه احساس ناکامی و ناامیدی در دانشجویان زن در دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد استان قم بود.
روشاین پژوهش در زمره پژوهش های بنیادین و از نوع توصیفی _ همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان زن علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قم تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه به تعداد 200 نفر در نظر گرفته شد که به شیوه نمونه گیری در دسترس به پژوهش وارد شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003)، پرسش نامه حساسیت بین فردی بایس و پارکر (1989)، پرسش نامه احساس ناکامی گیلبرت و آلن (1998) و پرسش نامه احساس ناامیدی بک (1974) به شکل مستقیم برای اندازه گیری و گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده های گردآوری شده به روش ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. از نرم افزار spss26 و pls3 برای آنالیز داده ها استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است. نتایج نشان داد در سطح 95/0 درصد اطمینان احساس ناکامی و ناامیدی اثر مستقیم بر حساسیت بین فردی دانشجویان زن دارند و ترومای دوران کودکی اثر مستقیم بر حساسیت بین فردی نداشت. نتایج بوت استروپ مشخص کرد ترومای دوران کودکی اثر غیرمستقیم به واسطه احساس ناکامی بر حساسیت بین فردی دانشجویان زن دارند.
نتیجه گیریترومای دوران کودکی و احساس ناکامی و ناامیدی می توانند حساسیت بین فردی را به شکل مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار دهند.
کلید واژگان: ترومای دوران کودکی, احساس ناکامی, ناامیدی دانشجویان زن, حساسیت بین فردیIntroductionThe purpose of this research was to examine the fit of the structural model of interpersonal sensitivity based on traumatic childhood experiences with regard to the mediating role of feelings of failure and disappointment in female students in medical students of the Islamic Azad University of Qom Province.
MethodsAs a fundamental study, the current research was descriptive-correlational in which the structural equation modeling was used. The statistical population of the research comprised all female medical students of the Islamic Azad University of Qom Province who were studying in the academic year 2022-2023. The sample size comprised 200 individuals who were included in the research through available sampling method. Bernstein et al.'s childhood trauma questionnaire (2003), Boyce and Parker's interpersonal sensitivity measure (1989), Gilbert and Allen's feeling of failure questionnaire (1998) and Beck's hopelessness scale (1974) were directly used to collect and analyze the data. The collected data were analyzed by correlation matrix and structural equation modeling. SPSS 26 and pls3 software were used for data analysis.
FindingsThe findings of the research showed that the indicators of the proposed model had an acceptable fit. The results showed that at 0.95% level of confidence, feeling of failure and disappointment had a direct effect on interpersonal sensitivity of female students, and traumatic childhood experience had no direct effect on interpersonal sensitivity. Bootstrap results indicated that traumatic childhood experience had an indirect effect on the interpersonal sensitivity of female students mediated by feeling of failure.
ConclusionTraumatic childhood experience and feeling of failure and disappointment in female medical students of Islamic Azad University of Qom Province can directly and indirectly affect interpersonal sensitivity.
Keywords: Traumatic Childhood Experience, Feeling Of Failure, Female Tudents’Disappointment, Interpersonal Sensitivity -
نقش ابعاد ترومای دوران کودکی در پیش بینی مولفه های هوش هیجانی دانشجویان
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش ابعاد ترومای کودکی در پیش بینی ابعاد هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن با رده سنی 20 سال به بالا و با عدم سابقه هرگونه اختلال عصبی یا روان پزشکی و آسیب مغزی اکتسابی که باعث از دست دادن هوشیاری بیش از 1 دقیقه بشود و سوء مصرف مواد در 6 ماه گذشته (براساس گزارش خود) و سابقه اختلالات عصبی (مانند صرع)، بود که در سال (1400-1401) مشغول به تحصیل بودند. 336 دانشجو از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی شات (1990) (SSEIT) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین (2003) (CTQ)، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-27 انجام شد. یافته ها نشان داد که سواستفاده عاطفی قوی ترین پیش بینی کننده مشکلات در هوش هیجانی دانشجویان بود. در ابعاد هوش هیجانی، در تنظیم هیجان، سواستفاده جنسی (24/0- =β) (001/0>P) و در ارزیابی هیجان و بهره برداری از هیجان نیز سواستفاده عاطفی (36/0- =β) (001/0>P) و (26/0-= β) (001/0>P) قوی ترین مولفه قابل پیش بینی بودند. درنتیجه می توان گفت ترومای دوران کودکی بر قابلیت های هوش هیجانی اثر می گذارند. بنابراین به درمانگران پیشنهاد می شود که با تقویت مهارت های هوش هیجانی می توانند نقش مهمی را در کاهش تاثیرات منفی تروماهای کودکی ایفا کنند.
کلید واژگان: ترومای دوران کودکی, سواستفاده عاطفی, هوش هیجانیThe Role of Childhood Trauma Dimensions in Predicting Components of Students' Emotional IntelligenceThe aim of the present study was to investigate the relationship between dimensions of childhood trauma in predicting dimensions of emotional intelligence. The research method was descriptive and correlational. The statistical population included students of Islamic Azad University, Roudhen Branch, aged 20 and above, with no history of any neurological or psychiatric disorders, no acquired brain injury leading to a loss of consciousness for more than 1 minute, no substance abuse in the past 6 months (self-reported), and no history of neurological disorders (such as epilepsy), who were studying in the academic year 2021-2022. A total of 336 students were selected through purposive sampling. Data were collected using the Schutte Emotional Intelligence Scale (1998) (SSEIT) and the Childhood Trauma Questionnaire (2003) (CTQ). Data analysis was conducted using multiple regression with SPSS-27 software. The results showed that emotional abuse was the strongest predictor of problems in students' emotional intelligence. In the dimensions of emotional intelligence, for emotion regulation, sexual abuse was the strongest predictor (β = -0.24, P < 0.001), and for emotion assessment and utilization of emotions, emotional abuse was the strongest predictor (β = -0.36, P < 0.001 and β = -0.26, P < 0.001, respectively). Consequently, it can be concluded that childhood trauma affects emotional intelligence capabilities. Therefore, it is suggested that therapists can play a significant role in reducing the negative impacts of childhood trauma by enhancing emotional intelligence skills.
Keywords: Childhood Trauma, Emotional Intelligence, Emotional Abuse -
هدفپژوهش حاضر باهدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس ترومای دوران کودکی با نقش میانجی ناگویی هیجان در نوجوانان انجام شد.روش هامطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان شهر تهران در سال 1401 بود. از این بین نوجوانانی که نمره بالاتر از 40 را در پرسش نامه اضطراب اجتماعی کسب کردند، 102 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا به پرسشنامه ترومای دوران کودکی و مقیاس ناگویی هیجان نیز پاسخ دهند.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که ضریب همبستگی بین اضطراب اجتماعی با ترومای دوران کودکی و ناگویی هیجان در سطح 01/0 معنادار است. همچنین ناگویی هیجان در ارتباط بین ترومای دوران کودکی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دارای نقش میانجی بود. بر این اساس در رابطه بین ترومای دوران کودکی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان، ناگویی هیجان دارای نقش میانجی بود.نتیجه گیریبنابراین ترومای دوران کودکی از طریق افزایش سطح ناگویی هیجان می تواند به افزایش اضطراب اجتماعی در نوجوانان کمک کند.کلید واژگان: ترومای دوران کودکی, اضطراب اجتماعی, نوجوان, ناگویی هیجانObjectiveThe aim of present study was conducted with the aim of predicting social anxiety based on childhood trauma with the mediating role of alexithymia in adolescents.MethodsThe present study was descriptive-correlational and structural equation modeling. The statistical population of the present study included all teenagers in Tehran in 1401. Among these adolescents who scored higher than 40 in the social anxiety questionnaire, 102 people were selected as a sample and they were asked to answer the childhood trauma questionnaire and the alexithymia scale.ResultsThe results of the research showed that the correlation coefficient between social anxiety with childhood trauma and alexithymia is significant at the level of 0.01. Also, alexithymia had a mediating role in the relationship between childhood trauma and social anxiety in adolescents.ConclusionBased on this, in the relationship between childhood trauma and social anxiety in adolescents, emotional ataxia had a mediating role. Therefore, childhood trauma can help to increase social anxiety in adolescents through increasing the level of alexithymia.Keywords: childhood trauma, social anxiety, adolescent, Alexithymia
-
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 68 (تابستان 1402)، صص 159 -180هدف
هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی علایم پانیک در رابطه بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین بود.
روشپژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. از میان افراد مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان مازندران، 250 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات مصرف مواد، پرسشنامه ترومای دوران کودکی و مقیاس علایم پانیک بود. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و علایم پانیک در این رابطه دارای نقش واسطه ای بود. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.
نتیجه گیریطبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر ترومای دوران کودکی و علایم پانیک نقش مهمی در مشکلات مصرف مواد دارند. با توجه به دوره حساس کودکی و تاثیرات ماندگار تجارب آسیب زا و عواقب متعاقب با آن همچون افسردگی، اضطراب و غیره در بزرگسالی، نتایج این پژوهش می تواند رهنمودی در جهت آگاه سازی والدین در مورد نقش حساس خود از طریق برنامه های آموزشی در مدارس و یا رسانه ها باشد. بنابراین، توجه به این متغیرها در کاهش مشکلات مصرف مواد از اهمیت ویژه برخوردار است.
کلید واژگان: ترومای دوران کودکی, مشکلات مصرف مواد, علائم پانیک, مت آمفتامین, افراد وابسته به موادObjectiveThis research aimed to examine the mediating role of panic symptoms in the relationship between childhood trauma and substance use problems in methamphetamine users.
MethodThe current research was descriptive-correlational of structural equation modeling type. Among methamphetamine users referring to addiction treatment centers in Mazandaran province, 250 people were selected by multi-stage cluster sampling method. The tools used in this research included the substance use questionnaire, the childhood trauma questionnaire, and the panic symptom scale. The data were analyzed using structural equation modeling.
ResultsThe findings showed that there was significant and positive relationship between childhood trauma and substance use problems, and panic symptoms mediated this relationship. Overall, the results indicated that the model had good fit.
ConclusionAccording to the obtained results, it can be said that both variables of childhood trauma and panic symptoms play an important role in substance use problems. Considering the sensitive period of childhood and the lasting effects of traumatic experiences and their subsequent consequences such as depression, anxiety, etc. in adulthood, the results of this research can be a guide to inform parents of their sensitive role through educational programs in schools or the media. Therefore, paying attention to these variables is of special importance in reducing substance use problems.
Keywords: Childhood trauma, Substance use problems, Panic symptoms, Methamphetamine, Substance-dependent individuals
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.