به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "درمان نگهدارنده با متادون" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «درمان نگهدارنده با متادون» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمد حافظی*، فاطمه ماه اورپور
    زمینه و هدف

    اعتیاد به مواد مخدر یک اختلال عودکننده مزمن است که بار بهداشتی قابل توجهی را در سراسر جهان ایجاد می کند.

    مقدمه

    پژوهش حاضر باهدف بررسی و مقایسه ابعاد شخصیتی اثر گذار در جلوگیری از عود در بین بیماران سوءمصرف کننده مواد مخدر در درمان نگهدارنده انجام شد.

    روش

    این پژوهش به صورت پس رویداد و با استفاده از یک نمونه 80 نفری از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر که تحت درمان نگهدارنده بودند و به صورت نمونه هدف دار انتخاب شدند انجام گردید. آزمودنی ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه NEO PI-R مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون مانوای چند متغیره تحلیل شد.

    یافته ها و نتایج

    نتایج نشان داد بیمارانی که عود نداشته اند نمرات پایینی در صفت روان آزرده خویی و نمرات بالایی در صفت برون گرایی و وجدانی بودن داشتند. در ابعاد گشودگی و سازگاری بین دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. با توجه به اثر گذاری صفات شخصیتی در جلوگیری از عود و به منظور کاهش میزان خروج از درمان می بایست صفات شخصیتی خطر ساز و محافظت کننده افراد مورد شناسایی و تشخیص قرار گیرد.

    کلید واژگان: ابعاد شخصیتی, عود, درمان نگهدارنده با متادون
  • نگین توصیفیان، کاوه قادری بگه جان، محمد خالدیان*، نورعلی فرخی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری کارکرد خانواده و ولع مصرف مواد در معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون با تاکید بر نقش واسطه ای خود شفقت ورزی انجام شد.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز درمان سرپایی زیر نظر بهزیستی سال 1396 شهرستان اهواز بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش تعداد 150 نفر با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند و به ابزار سنجش کارکرد خانواده، پرسش نامه خود شفقت ورزی و ولع مصرف مواد پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن کارکرد خانواده به صورت مستقیم ولع مصرف مواد را پیش بینی نمود
    (0.05 P< ،0.329= B ). همچنین کارکرد خانواده (ناسالم) با واسطه خود شفقت ورزی، ولع مصرف مواد را به صورت غیر مستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم پیش بینی نمود (0.05، P<0.237=B ).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش حاضر کارکرد خانواده و خود شفقت ورزی عامل مهمی در ولع مصرف مواد معتادان می باشند. از این رو در درمان نگهدارنده با متادون توجه به نقش کارکرد خانواده و همبسته های آن در مسیر درمان امری ضروری است.
    کلید واژگان: کارکرد خانواده, خود شفقت ورزی, ولع مصرف مواد, اعتیاد, درمان نگهدارنده با متادون
    Negin Tosifian, Kaveh Ghaderi Begeh-Jan, Mohammad Khaledian *, Nourali Farrokhi
    Objective
    The present study aimed at the structural modeling of family function and drug craving in addicted people under methadone maintenance treatment with the emphasis on the mediator role of self-compassion.
    Method
    This research is a correlational study in which path analysis method has been used to examine structural connections between the variables. The statistical population of this research consisted of the addicts who were under methadone maintenance treatment in Ahvaz outpatient treatment centers under the supervision of welfare organization (Behzisti) in 2017. Among them, 150 individuals have been selected based on acceptance criteria and cluster sampling method. These participants were selected in line with the inclusion criteria and responded to Family Assessment Device, Self-Compassion Scale, and Drug Craving Questionnaire. Finally, the data were analyzed using SPSS and AMOS software programs.
    Results
    The results demonstrated the adequate precision of the model in which family function directly predicted drug craving. In addition, family function (unhealthy) also indirectly and more precisely predicted drug craving via the mediating role of self-compassion.
    Conclusion
    According to the findings of this research, family function and self-compassion are contributing factors to drug craving. Thus, it is essential to pay heed to the role of family function and its correlates during the process of methadone maintenance treatment.
    Keywords: family function, self-compassion, drug craving, addiction, methadone maintenance treatment
  • مهدی قدرتی میرکوهی *، ناهید بالداران، قاسم عبداللهی بقرآبادی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انعطاف پذیری شناختی براساس فرانگرانی، اضطراب، مدت و میزان مصرف متادون در مردان تحت درمان با متادون انجام شد.
    روش
    طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد، تحت درمان با متادون شهر قزوین در سال 1395 بود که تعداد 254 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های فرانگرانی آدریان ولز (2005)، اضطراب بک (1988) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام نشان داد که فرانگرانی و اضطراب، انعطاف پذیری شناختی مردان تحت درمان با متادون را پیش بینی می کند (05/0p≤). همچنین مدت و میزان مصرف متادون، انعطاف پذیری شناختی را در مردان مصرف کننده متادون پیش بینی نمی کند (05/0p>).
    نتیجه گیری
    بنابراین نتیجه گرفته می شود فرانگرانی و اضطراب، انعطاف پذیری شناختی مردان تحت درمان با متادون را پیش بینی می کند و میان آن ها همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بدین صورت که فرانگرانی و اضطراب بالا منجر به انعطاف پذیری شناختی پایین می شود. بنابراین، توجه به مولفه های فراشناختی برای رسیدن به انعطاف پذیری شناختی بالا و استفاده از رویکرد فراشناخت درمانی در مشاوره به افراد تحت درمان پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: درمان نگهدارنده با متادون, اضطراب, فرانگرانی, انعطاف پذیری شناختی
    M. Ghodrati Mirkoohi*, N. Baldaran, Gh Abdollahi
    Objective
    The aim of this study was to predict cognitive flexibility based on meta-­worry, anxiety, duration and dose of methadone use.
    Method
    The current research was a descriptive-correlational one. The statistical population of this study included all male drug-dependents who were under methadone treatment in Qazvin in 2016. From among this population, 254 participants were selected via purposive sampling method and completed Wells's Meta-Worry Questionnaire (2005), Beck Anxiety Inventory (1988), and Dennis and Vander Wal's Cognitive Flexibility Inventory (2010).
    Results
    The results of step-wise multivariate regression method showed that meta-­worry and anxiety significantly predicted cognitive flexibility in men under methadone treatment (p 0/05).
    Conclusion
    It can be concluded that meta-worry and anxiety have a negative significant correlation with cognitive flexibility. In this way, the high levels of meta-worry anxiety lead to low cognitive flexibility. Therefore, it is necessary to focus on metacognitive components for achieving high cognitive flexibility; in addition drug addicts under methadone maintenance treatment are recommended to use metacognitive therapy.
    Keywords: methadone maintenance treatment, anxiety, meta-­worry, cognitive flexibility
  • بیژن پیرنیا *، رضا ریحانی
    ولع مصرف شاخصی روان شناختی می باشد که نقشی حائز اهمیت در پیامد درمانی ایفا می نماید و تعاملی پویا با مولفه های سلامت روان دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص های ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. 30 مرد مصرف کننده فعال هروئین و 50 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون به دو روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه بهزیستی روانی و ولع مصرف جمع آوری و به کمک آزمون های تی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص بهزیستی روانی در دو گروه تحت درمان متادون و مصرف کنندگان فعال، در هر سه مولفه هیجانی، روان شناختی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان می دهد. نتایج حاکی از اهمیت فرایند بهبودی و پرهیز از مواد در ارتقاء بهزیستی روانی و کاهش تنش ناشی از ولع مصرف بود.
    کلید واژگان: بهزیستی روانی, شاخص ولع مصرف, درمان نگهدارنده با متادون, اعتیاد به هروئین, سوء مصرف مواد
    B. Pirnia*, R. Reyhani
    Background
    Craving is a psychological factor that plays an important role in therapeutic consequences and has a dynamic interaction with mental health.
    Objective
    The present study aims to compare the craving and psychological well-being between individuals under maintenance treatment and individuals with opium abusers.
    Methods
    This study is a causal comparative design. A total of 30 male heroin users and 50 patients with methadone maintenance therapy were selected using purposeful sampling method and snowball method. Data were collected using Psychological Well-being Questionnaire and Usage Craving Questionnaire and were analyzed using independent t-test, Multivariable Analyze of Variance (MANOVA) and Pierson correlation tests.
    Results
    The findings showed that psychological well-being between the group of methadone users and heroin users in all three components of emotional, psychological, and social were different. The results highlighted the importance of the recovery process and avoiding the substance in improving the well-being and reducing the stress.
    Keywords: Psychological Well-being, raving index, Methadone Maintenance Treatment, Addiction to heroin, Drug abuse
  • رسول سلیمانی نجف آبادی *، حمید طاهر نشاط دوست، حسینعلی مهرابی
    هدف
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مدل فرانظری بر راهبردهای مقابله ای بیماران مرد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر نجف آباد بود.
    روش
    طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه گواه بود و ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی مردان تحت درمان با متادون در مراکز ترک اعتیاد شهر نجف آباد از تابستان سال 1392 بود. از این بین،30 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش علاوه بر دریافت متادون، از 10 جلسه درمان گروهی به شیوه مدل فرانظری در طی 2 ماه بهره برد و گروه گواه تنها تحت درمان با متادون باقی ماند. پرسش نامه راهبردهای مقابله با موقعیت های فشارزا مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر مدل فرانظری تاثیر معناداری بر مجموع راهبردهای مقابله ای در پس آزمون داشت (001/0p<)، اما این نتایج تفاوت معناداری را در نمرات پیگیری نشان نداد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت: درمان مبتنی بر مدل فرانظری در بهبود راهبردهای مقابله ای مردان وابسته به مواد تحت درمان با متادون موثر است و می تواند به عنوان یک مداخله درمانی مناسب در درمان علائم روانشناختی اعتیاد به کارگرفته شود.
    کلید واژگان: درمان مبتنی برمدل فرانظری, وابستگی به مواد, راهبردهای مقابله ای, درمان نگهدارنده با متادون
    Rasool Soleimani Najaf Abadi *, Dr Hamid Taher Neshatdoost, Dr Hussein Ali Mehrabi
    Objective
    The aim of this study was to investigate the effectiveness of therapy based on trans-theoretical model (TTM) in coping strategies among male substance dependent patients under methadone maintenance therapy in Najaf Abad city.
    Method
    To this end, a quasi-experimental research design along with control group was employed the relevant evaluation was performed in pre-test, post-test, and follow-up stages. The statistical population of this study consisted of all the male patients under methadone maintenance therapy in Addiction Treatment Centers of Najaf Abad City within the summer of 2013. From among this population, the number of 30 participants was selected as the study sample via multi-stage random sampling method and these participants were then randomly assigned to experimental (n=15) and control(n=15) groups. The experimental group received 10 sessions of therapy based on trans-theoretical model within 2 months in addition to receiving methadone, whereas the control group only remained under methadone maintenance therapy. Coping Inventory of Stressful Situations was used in this study for data collection purposes.
    Results
    The results obtained from covariance analysis showed that the therapy based on trans-theoretical model was effective in the improvement of coping strategies in the posttest (P
    Conclusion
    According to these results, it can be concluded that therapy based on trans-theoretical model can be used as an appropriate intervention in addiction treatment.
    Keywords: therapy based on trans, theoretical model, substance dependency, coping strategies, methadone maintenance therapy
  • فخری تاجیک زاده، ایرج زارع، قاسم نظیری، رامین افشاری
    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) بود. این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز دولتی ترک اعتیاد شیراز بود. از ده مرکز دولتی در شهر شیراز، یک مرکز به طور تصادفی اتخاب شد و نمونه 30 نفر از افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل، گمارده شدند. اما پنج نفر از آزمایش انصراف دادند و در نهایت 10 نفر در هر گروه باقی ماندند. مداخله به شیوه ی گروهی، طی 15 جلسه برگروه آزمایش اجرا شد. ابزار، پرسشنامه کوتاه طرحواره های ناسازگار یانگ (1988) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ طرحواره های ناسازگار اولیه در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/ 0>P). بنابراین، طرحواره درمانی گروهی، درمان مناسبی در طرحواره های ناسازگار اولیه افراد وابسته به مواد است.
    کلید واژگان: طرحواره درمانی گروهی, طرحواره ناسازگار اولیه, درمان نگهدارنده با متادون
    Tajikzadef., Zarei., Naziri, Gh., Afshari, R
    The present study aimed to investigate the effectiveness of group schema therapy approach on improvement of early maladaptive schemas among patients undergoing methadone maintenance treatment (MMT). This study is an experimental pretest–posttest with control group. The present study was performed on MMT patients of Shiraz public centers. One center out of 10 Shiraz public centers was selected randomly, and then using random sampling, 30 patients were selected and divided into two groups. The participants in the experimental group took part in a 15-session group schema. The data were collected using Young schema Questionnaire- short form (1988) and analyzed using Covariance analysis. The results showed significant differences in early maladaptive schema scores between participants in the experimental and control group. Group Schema therapy can be considered as an appropriate therapy method for improving, adjusting and decreasing early maladaptive.
    Keywords: Group Schema Therapy, early maladaptive schemas, methadone maintenance treatment
  • علی انتظاری، راضیه ساروق فراهان
    مقاله حاضر به بررسی تاثیر بلندپروازی غیر عقلانی در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد می پردازد. این پژوهش که به نوبه خود آزمون یک نوآوری نظری است به روش پیمایشی و با حجم نمونه 218 نفر شامل 168 نفر مراجعه کنندگان به مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد و 50 نفر گروه کنترل اجرا شده است. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بلندپروازی غیر عقلانی در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر موثر است و میزان بلندپروازی غیر عقلانی بر حسب نوع مواد مصرفی شیشه و کوکائین متفاوت است. بیش ترین بلندپروازی در مردان در زمینه مالی و اقتصادی و در زنان در زمینه خوشبختی در زندگی خانوادگی است.
    کلید واژگان: بلندپروازی, بلندپروازی غیر عقلانی, سوء مصرف مواد مخدر, درمان نگهدارنده با متادون
    Ali Entezari, Razieh Saroogh Farahan
    The aim of the present paper is to study the effect of irrational ambition on tendency to addiction in treatment and rehabilitation clinics. The study، which was a test of a theoretical innovation، was conducted on a sample of 218 people، including 168 addicts as experimental group and 50 normal persons as control group، using a survey method. The results showed a significant relationship between irrational ambition and tendency to addiction. The level of irrational ambition was also different according to kind of drug (Shishe and Cocaine). The highest level of ambition in menwas found in financial and economic affairs، whereas the highest level of ambition in women was about prosperity in family life
    Keywords: Ambition, Irrational Ambition, Drug Misuse, Methadone Treatment
  • طاهره قربانی، شهرام محمدخانی، غلامرضا صرامی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان نگهدارنده با متادون در تغییر باورهای مرتبط با مواد در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد انجام شده است.
    روش
    پژوهش حاضر یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود که در آن 30 نفر از افراد سوءمصرف کننده مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد انتخاب و در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، درمان نگهدارنده با متادون و گروه گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان هر سه گروه قبل و پس از پایان مداخله پرسشنامه باورهای مرتبط با مواد را تکمیل کردند.
    یافته ها
    نتیجه ی پژوهش حاضر نشان داد که شرکت در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه باعث تغییر معنادار باورها نسبت به مواد شد.
    نتیجه گیری
    درمان شناختی-رفتاری با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی میانجی مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش می دهد. بنابراین با توجه به این یافته ها برنامه های درمان سوءمصرف مواد باید این نوع متغیرهای میانجی را هدف قرار دهند.
    کلید واژگان: سوءمصرف مواد, درمان شناختی, رفتاری, درمان نگهدارنده با متادون, باورهای مرتبط با مواد
    Ghorbanit., Mohammadkhni, Sh., Sarami, Gh. R
    Introduction
    This study was aimed to compare of the effectiveness of group cognitive-behavioral therapy and methadone maintenance therapy on changing beliefs toward substance abuse among addicted people.
    Method
    The research method was a quasi-experimental pretest-posttest with witness group. 30 addicted people who were referred to the addiction treatment centers selected by available sampling، and they randomly assigned to three groups namely: cognitive-behavioral therapy، methadone maintenance therapy and witness groups. Substance abuse beliefs questionnaire was administered among all participants before and after intervention.
    Results
    Results showed that in both experimental groups، beliefs toward drug was reduced significantly in comparison with witness group.
    Conclusion
    Cognitive-behavioral therapy can be changed on cognitive mediator variables، like beliefs toward substance; therefore، it can reduce the risk of relapse. However، the programs of treatment of substance abuse should be targeted this type of intermediate variables.
    Keywords: Substance Abuse, Cognitive, Behavior Therapy, Methadone Maintenance Treatment, Drug Beliefs
  • اکرم اصغری، عباس پورشهباز، علی فرهودیان
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد شخصیتی اثر گذار در عود سوء مصرف مواد در افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان با متادون صورت گرفت.
    روش
    در این پژوهش آینده نگر، 210 معتاد که در طول یک ماه اول سال 89 به مراکز درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات دموگرافیک و فرم کوتاه سیاهه سرشت و منش مورد بررسی قرار گرفتند و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک آزمون t مستقل تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بیمارانی که عود داشتند در مقایسه با گروه غیر عود، در ابعاد نوجویی و آسیب پرهیزی نمره بالاتر و در ابعاد خود جهت دهی و همکاری نمره پایین تری به دست آوردند. در ابعاد شخصیتی پشتکار و پاداش خواهی بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس مدل ابعادی کلونینجر از شخصیت، نوجویی و آسیب پرهیزی بالا و همکاری و خود جهت دهی پایین،در بر دارنده اطلاعات ارزشمندی در مورد ماهیت صفات شخصیتی اثر گذار در عود می باشد که ممکن است در حوزه درمان و پیشگیری از عود افراد سوء مصرف کننده مواد موثر باشند.
    کلید واژگان: عود, ابعاد شخصیتی, درمان نگهدارنده با متادون
    Asgaria., Pourshahbaza., Farhoodian, A
    Introduction
    This study was aimed to determine the personality dimensions which can influence the relapse of opioid substance dependents that are under methadone maintenance treatment.
    Method
    In this prospective study 210 addicts who were referred to methadone clinics in 1389 were selected through judgmental sampling. All participants completed the self made questionnaire and Temperament and Character Inventory and it was followed for 6 months. Data were analyzed by t test.
    Findings
    Data analysis revealed that relapsed group has higher scores in novelty seeking and harm avoidance compared to non-relapsed group. Also, their scores in selfdirectiveness and cooperativeness were lower than non-relapsed group. No significantdifferences were found in reward dependence and persistence.
    Conclusion
    This personality profile due to dimensional personality model of Cloninger showed that patients who relapse are high in novelty seeking and harm avoidance and low in cooperativeness and self directiveness. has important information about nature of personality traits that effect relapse of addiction and has implications for treatment plan and relapse prevention.
  • روح الله حدادی، رضا رستمی، عباس رحیمی نژاد، سعید اکبری زردخانه
    مقدمه
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری کنترل تکانه بر کاهش تکانشگری، ولع مصرف و شدت اعتیاد در معتادان مصرف کننده کراک بود.
    روش
    در یک پژوهش نیمه آزمایشی30 نفر از معتادان مصرف کننده کراک که در یکی از مراکز ترک اعتیاد(تهران) دوره درمان نگهدارنده با داروی متادون را سپری می کردند، با اجرای مصاحبه اولیه و در نظر گرفتن معیارهای ورود انتخاب شدند. سپس این تعداد به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هم از داروی متادون، و هم از درمان کنترل تکانه به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای بهره بردند. اما گروه کنترل تنها داروی متادون را استفاده کرده و مداخله دیگری را دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش در مرحله پیش از مداخله و بلافاصله پس از آن، هر سه مقیاس تکانشگری بارت، ولع مصرف تیفانی و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج گویای معنا داری تفاوت دو گروه در زیرمقیاس های تکانشگری، ولع مصرف و شدت اعتیاد (به غیر از زیرمقیاس وضعیت طبی، وضعیت شغلی، وضعیت حقوقی و وضعیت خانوادگی) بود.
    نتیجه گیری
    می توان بیان کرد درمان گروهی کنترل تکانه بر کاهش تکانشگری، ولع مصرف و شدت اعتیاد در معتادان مصرف کننده کراک مؤثر بوده است.
    کلید واژگان: زمان کنترل تکانه, تکانشگری, ولع مصرف, شدت اعتیاد, درمان نگهدارنده با متادون
    Hadadir., Rostamir., Rahiminejad, ., Akbari Zardkhaneh, S
    Introduction
    The present study was done in order to study of the effectiveness of CBT of impulse control on the reduction of impulsiveness, crave of usage and addiction severity of Crack users.
    Method
    In a quasi experimental design 30 Crack addict users who weretreating with Methadone in a clinic selected by interview method and consideration ofentrance criterions. Then they allocated to two groups (15 subjects for each group) as awitness and experimental groups. The experimental group was under Methadone drugtherapy and CBT of impulse control for 8 sessions, and 60 min for each session. But witness group was under Methadone drug therapy and there was not any other intervention. All participants in research were examined before and after treatment by three scales namely: Bart's Impulsiveness Scale, Tifani's Crave Usage, and Addiction Severity Index. MANCOVA was run for analyzing of data.
    Results
    The results showed that significant difference between two groups on impulsiveness subscales; crave usage, and addiction severity (except of medical status, job status, law status, and family status).
    Conclusion
    It can say CBT of impulse control can be effective on the reduction of impulsiveness, crave usage and addiction severity in Crack users.
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال