جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سازوکارها » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «سازوکارها» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی ساز و کارهای بکارگیری جایگاه تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان است.
روش شناسی:
این پژوهش از جمله پژوهش های کیفی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش توصیفی و از نظر گردآوری داده ها و جمع بندی روش گراندد تئوری یا زمینه بنیاد بود. برای شناسایی مولفه های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در این پژوهش: در گام اول با مراجعه به متون تخصصی تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از جمله مقالات داخلی و خارجی، کتاب ها و نشریات معتبر، شاخص های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شناسایی، بررسی و با روش مطالعه کرنل خلاصه نویسی شد. در این مرحله بعد از 22 نفر تا حد اشباع نظری مولفه ها شناسایی شد. در گام دوم برای اطمینان از موثر بودن شاخص های شناسایی شده به عنوان تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته بین خبرگان استفاده شد. خبرگان برگزیده، گروهی از کارشناسان امر مدیریت آموزشی و آموزش و پرورش بودند که سال ها در مشاغل آموزشی سابقه داشته و در رابطه با شاخص ها و مولفه های منتخب، با تجربه و صاحب نظر و دارای مقالات متعدد در این زمینه بودند.
یافته هادر گام دوم پژوهش با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شامل دانش محوری با مولفه های کدگذاری تخیل در آموزش فلسفه برای کودکان با 5 شاخص، اهداف (فردی، اجتماعی و آموزشی) (26 سوال)، مبانی (عمومی و تخصصی) (12 سوال)، روش (استدلال ورزی، مهارت آموزی و دانش اندوزی) (15 سوال) و محتوا (آموزشی، انگیزشی و چالش برانگیزی) (13 سوال) و سازوکارها (مدیریتی، فناورانه، آموزشی و محیطی) (22 سوال) بود.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان دادند که تخیل در اهداف فلسفه برای کودکان شامل جایگاه های فردی، اجتماعی و آموزشی است.
کلید واژگان: تخیل, آموزش فلسفه, سازوکارها}PurposeThe main purpose of this research is to identify the mechanisms of using the place of imagination in the philosophy education program for children.
MethodologyThis research is one of the qualitative researches, which is applied in terms of purpose, descriptive research in terms of data collection and summarizing, grounded theory method. To identify the components of imagination in the philosophy education program for children in this research: in the first step, by referring to specialized texts on imagination in the philosophy education program for children, including domestic and foreign articles, books and authoritative publications, indicators of imagination in the philosophy education program for children, it was identified, reviewed and summarized using the Cornell study method. In this stage, after 22 people, up to the theoretical saturation of the components were identified. In the second step, semi-structured interviews between experts were used to ensure the effectiveness of the indicators identified as imagination in the philosophy education program for children. The selected experts were a group of experts in educational management and education who had years of experience in educational jobs and were experienced and knowledgeable in relation to the selected indicators and components and had numerous articles in this field.
FindingsIn the second step of the research, according to the results of interviews with experts, the results of the research showed that the dimensions of imagination in the philosophy education program for children include knowledge-centered with coding components of imagination in philosophy education for children with 5 indicators, goals (individual, social and educational) (26 questions), basics (general and specialized) (12 questions), method (reasoning, skill training and knowledge acquisition) (15 questions) and content (educational, motivational and challenging) (13 questions) and mechanisms ( managerial, technological, educational and environmental) (22 questions).
ConclusionThe results showed that imagination in the goals of philosophy for children includes individual, social and educational positions.
Keywords: Imagination, Teaching Philosophy, Mechanisms} -
زمینه و هدف
باوجود پیش بینی حق های متعدد برای متهم، در کلیه مراحل دادرسی کیفری، در اسناد بین المللی و نظام های حقوقی، اعمال این حقوق برای وی در مرحله تحقیقات ضابطان دادگستری در برخی از نظام های حقوقی از جمله ایران با چالش ها و موانعی مواجه است. از آنجا که بسیاری از تصمیم های قضایی در مورد متهمان مبتنی بر دلایل و اسناد و مدارکی است که هنگام تحقیقات، ضابطان دادگستری جمع آوری و ارائه می شود، رعایت حق سکوت متهم در این مرحله، وی را از خطر نقض دادرسی عادلانه در مورد او مصون می دارد، هرچند که از دیدگاه پلیسی و قضایی (به ویژه با الگوی کنترل جرم)، رعایت تشریفات دادرسی عادلانه مانند رعایت حق سکوت، ممکن است موجب محدودیت در کشف جرم و شناسایی و دستگیری متهمان و افشای اطلاعات مربوط به پرونده تلقی شود.
روشاین پژوهش توصیفی- تحلیلی و کاربردی و از نظر شیوه اجرا کتابخانه ای است و درصدد شناسایی چالش ها و ارائه سازوکارهای رعایت حق سکوت در فرآیند بازجویی ضابطان دادگستری است.
یافته ها و نتایجدر این پژوهش، مهم ترین سازوکارهای رعایت حق سکوت در جریان تحقیقات ضابطان دادگستری، مانند تدوین منشور حقوق متهم و منشور اخلاقی ضابطان، تمرکز بر ادله محوری جرم به جای اقرارمحوری، استانداردسازی رفتار بازجویان و نظارت و ارزیابی مستمر، ابطال برخی ادله به دست آمده ازطریق روش های غیرقانونی، تجهیز ضابطان به روش های نوین و علمی جمع آوری ادله فیزیکی و ایجاد بسترهای اطلاعاتی و فنی لازم برای کشف جرم، بازنگری در نظام گزارش دهی ضابطان و تخصصی شدن آنان، معرفی شده است تا زمینه چگونگی ایجاد تعادل و توازن میان دغدغه های مربوط به شناسایی و دستگیری متهمان و تضمین های برخورداری آنان از دادرسی عادلانه، شناسایی شود. در عین حال، مهم ترین چالش ها و موانع موجود در این زمینه نیز تناسب نداشتن منابع و امکانات پلیس با حجم پرونده ها و فقدان تخصص گرایی، ضعف یا ناکارآمدی راه های کشف علمی جرایم، فقدان وسایل و تجهیزات نوین سخت افزاری کشف جرم، اتهام محوری و فرهنگ اقرارمحوری حاکم بر رفتار ضابطان، سکوت اختیارکردن توسط مجرمان حرفه ای، اطاله دادرسی، انحراف روند رسیدگی قضایی و نداشتن امکان مقابله موثر با جرم، اعلام شده است. شناخت چالش ها می تواند تا حدودی بسترهای لازم برای اجرای موثر قانون جدید آیین دادرسی کیفری توسط ضابطان را فراهم آورد.
کلید واژگان: حق سکوت, چالش ها, سازوکارها, ضابطان دادگستری, بازجویی, مشروعیت تحصیل دلیل} -
بررسی وضعیت طرد اجتماعی زنان روستایی (مورد مطالعه: روستای چمران از توابع بخش نوبران در شهرستان ساوه)یکی از ابعاد بسیار مهم محرومیت روستاییان، طرد اجتماعی آن ها از جامعه است. طرد اجتماعی زندگی فرد را با عدم امنیت و آسیب پذیری مواجه می کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت طرد اجتماعی زنان روستایی در روستای چمران از توابع بخش نوبران در شهرستان ساوه انجام شده است. در این مطالعه که با روش کیفی انجام شده، برای جمع آوری داده ها، تکنیک مصاحبه گروهی، مصاحبه فردی، ترسیم نقشه اجتماعی، تهیه جدول مادر و مشاهده غیرمشارکتی و برای تحلیل داده ها نیز روش تحلیل موضوعی مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، زنان روستایی گاه به صورت اجباری و گاه به طور خودخواسته از مشارکت در فعالیت های اجتماعی و حضور در جامعه طرد گشته اند. «فقر درآمدی»، «طلاق»، «رفتارهای انحرافی (دزدی)»، «تجرد در سنین بالا» موجب طرد اجباری زنان روستایی گردیده و «بیماری و معلولیت»، «کم رویی» و «خودسوزی»، زنان را به صورت خودخواسته با پدیده طرد اجتماعی مواجه کرده است. بدگویی، عدم معاشرت، کم محلی، تمسخر و طعنه، انگشت نمایی، بی آبرویی و بدنامی، شرم، تمایل به تنهایی، احساس انگشت نمایی و حساس بودن نسبت به رفتارهای سایرین نیز از سازوکارهای تشدید کننده طرد اجتماعی است که برخی از سوی جامعه و برخی از سوی فرد دچار طرد اعمال می شود و بیش از پیش فرد را در ورطه طرد اجتماعی فرو می برد و در نهایت موجب بروز پیامدهای گوناگونی در روابط اجتماعی و احساسات فردی می گردد.کلید واژگان: زنان روستایی, طرد اجباری, طرد خودخواسته, سازوکارها, پیامدها}One of the very important aspects of rural deprivation is social exclusion. Social exclusion generates insecurity and vulnerability in personal life. This study aimed to investigate the social exclusion of rural women living in Chamran, a village located in Nobaran district in Saveh. The study was conducted using a qualitative method with data collecting from group interview, individual interview, social mapping, the preparation of parent table and non-participatory observation. The data was analyzed by thematic analysis. Based on the findings of the present study, rural women exclude from social activities, either compulsorily or voluntarily. "Low income", "divorce", "deviant behaviors (robbery)", "staying single into old age" are the reasons behind the compulsory exclusion of rural women. "Disease and disability", "shyness" and "self-immolation" made these women face social exclusion voluntarily. Backbiting, lack of companionship, contempt, ridicule and sarcasm, notoriety, dishonor and disgrace, shame, desire for loneliness and being sensitive to other's behavior are the mechanisms of social exclusion by society or people which lead them to further social exclusion and cause a variety of consequences in social relationships and personal feelings.Keywords: Rural women, mandatory exclusion, voluntary exclusion, mechanisms, consequences}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.