به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "شاخص توسعه" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «شاخص توسعه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی شاخص توسعه در مقالات مجلات علمی
  • حاتم حسینی*، رسول صادقی، اردشیر رضایی
    سن ازدواج دختران به طور قابل توجهی در ایران طی سه دهه گذشته افزایش یافته است. از منظر اجتماعی- جمعیتی تاخیر در ازدواج و تغییر الگوهای زناشویی پیامدها و الزامات سیاستی بسیاری دارد. تاخیر در ازدواج دختران طول دوره ی فرزندآوری و نیز طول نسل های بعد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مقاله، بررسی و تبیین تاخیر در ازدواج دختران در بستر توسعه ی اقتصادی اجتماعی و تغییرات موقعیت زنان در شهرستان های ایران است. روش تحقیق تحلیل ثانویه ی داده-های سرشماری 1395 برای 428 شهرستان کشور می باشد. نتایج نشان داد که در حدود 10 درصد شهرستان های مورد بررسی نسبت تجرد دختران 29-25 ساله بیش تر از 30 درصد است. بر پایه ی نتایج بررسی، الگوی جغرافیایی و فرهنگی خاصی در تاخیر ازدواج دختران در ایران وجود دارد. تجربه تاخیر در ازدواج دختران در شهرستان های غربی کشور بیش تر از سایر مناطق ایران است. نتایج تحلیل های چندمتغیره نشان داد که نسبت تجرد مردان، عدم تعادل در بازار ازدواج، استقلال زنان، میزان بیکاری مردان و درجه ی توسعه یافتگی شهرستان ها به ترتیب بیش ترین تاثیر را در تبیین تاخیر در ازدواج دختران دارند. بنابراین، کاهش نابرابری توسعه ای و بهبود وضعیت اشتغال مردان می تواند در کاهش تاخیر ازدواج دختران موثر افتد.
    کلید واژگان: سن ازدواج, تاخیر ازدواج, استقلال زنان, عدم تعادل در بازار ازدواج, شاخص توسعه
    Hatam Hosseini *, Rasoul Sadeghi, Ardeshir Rezaei
    In Iran, over the past three decades, the age at marriage for males and females has considerably increased. From the socio-demographic viewpoint, delaying marriage and changing marital patterns have many consequences and implications. Postponing of marriage affects the length of the childbearing period as well as the length of subsequent generations. The aim of this article is to explain the delaying marriage of girls in the context of socio-economic development and women's status changes in Iranian society. The research is the secondary analysis of the 2016 Iranian census for 428 counties. The results showed that in about 10 percent of under scrutiny counties delaying marriage for girls aged 25-29 years old is more than 30 percent. Based on the results, there is a specific geographical and cultural pattern in delaying girls' marriage in Iran. The experience of delaying girls' marriage in the western counties of the country is more than in other parts of Iran. The multivariate analysis indicated that the proportion of male singlehood, marriage squeeze, female autonomy, male unemployment rate and development level of the county, respectively, had the most effect on explaining delaying in the marriage of girls. Therefore, reducing developmental inequality, and improving men's employment status can help reduce girls’ marriage delays.
    Keywords: age at marriage, Delaying in Marriage, women’s autonomy, Marriage Squeeze, Development Index
  • حاتم حسینی*، رسول صادقی، اردشیر رضایی
    طی سه دهه گذشته در ایران سن ازدواج دختران به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. ازمنظر اجتماعی- جمعیتی تاخیر در ازدواج و تغییر الگوهای زناشویی، پیامدها و الزامات سیاستی بسیاری دارد. تاخیر در ازدواج دختران طول دوره  فرزندآوری و نیز طول نسل های بعد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مقاله، بررسی و تبیین تاخیر در ازدواج دختران در بستر توسعه اقتصادی- اجتماعی و تغییرات موقعیت زنان در شهرستان های ایران است. روش تحقیق تحلیل ثانویه داده های سرشماری 1395 برای 428 شهرستان کشور است. نتایج نشان داد که در حدود 10 درصد شهرستان های مورد بررسی نسبت تجرد دختران 25 تا 29 ساله بیشتر از 30 درصد است. بر پایه  نتایج بررسی، الگوی جغرافیایی و فرهنگی خاصی در تاخیر ازدواج دختران در ایران وجود دارد. تجربه تاخیر در ازدواج دختران در شهرستان های غربی کشور بیشتر از سایر مناطق ایران است. نتایج تحلیل های چندمتغیره نشان داد که نسبت تجرد مردان عدم تعادل در بازار ازدواج، استقلال زنان، میزان بیکاری مردان و درجه  توسعه یافتگی شهرستان ها به ترتیب بیشترین تاثیر را در تبیین تاخیر در ازدواج دختران دارند. بنابراین، کاهش نابرابری توسعه ای و بهبود وضعیت اشتغال مردان می تواند در کاهش تاخیر ازدواج دختران موثر باشد.
    کلید واژگان: استقلال زنان, تاخیر ازدواج, سن ازدواج, شاخص توسعه, عدم تعادل در بازار ازدواج
    Hatam Hosseini *, Rasoul Sadeghi, Ardeshir Rezaei
    The age at marriage for males and females has increased considerably over the past three decades in Iran. Marriage delay and changing marital patterns have many consequences and implications from a socio-demographic viewpoint. Postponing of marriage affects the length of the childbearing period as well as the length of subsequent generations. The aim of this article is to explain the marriage delay of girls in the context of socio-economic development and women's status changes in Iranian society. The research is based on secondary analysis of the 2016 Iranian census for 428 counties. The results showed that marriage delay for girls aged 25-29 years old is more than 30 percent in about 10 percent of the counties under study. According to the results, marriage delay of girls in Iran follows certain geographical and cultural patterns; girls who live in west regions, delay their marriage more than girls living in other parts of the country. Furthermore, marriage delay can be explained proportionately by the proportion of male singlehood, marriage squeeze, female autonomy, male unemployment rate and development level of the county. Therefore, policies like reducing regional developmental gaps and employment rates for men can help in decreasing girls’ marriage delays.
    Keywords: age at marriage, Delaying in Marriage, women’s autonomy, Marriage Squeeze, Development Index
  • کریم حمدی، رحیم سرور، علی شعاع برآبادی، محسن رنجبر

    با طرح رویکرد های جدید در حوزه مدیریت توسعه و برنامه ریزی شهری همچون دیدگاه نیاز های اساسی،حکمروایی شهری ، سرمایه اجتماعی ، اقتصاد سیاسی فضا و عدالت در فضا توجه به کیفیت زندگی شهروندان وسنجش آن در کانون توجه محققان قرار گرفت ، امروزه توجه به کیفیت زندگی به ویژه از نظر شهروندان وبرداشتی که از آن دارند برای مدیریت توسعه شهری مهم تلقی می شود زیرا یکی از مبناها برای برنامه ریزی شهری محسوب می شود .مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با هدف سنجش شاخص های کیفیت زندگی در مناطق 18گانه شهرزاهدان به بررسی 25شاخص در قالب 3گروه پرداخته است. عمده کار این تحقیق پیمایشی بوده و از طریقبررسیهای میدانی و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان مناطق 18گانه شهر زاهدان بوده و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای  Excelو همچنین از مدل موریس؛ شاخص لرد وشاخص هزینه استفاده شد. یافته های تحقیق حکایت از وجود نابرابری های زیاد از نظر شاخص های توسعه بینمناطق مختلف شهر زاهدان بوده و راهبرد اصلی مدیریت شهری در قدم اول اتخاذ راهکارهایی برای رفع عدمتوازنهای موجود بین محلات شهری می باشد چرا که شهر دو قطبی چه برای طبقات مرفه و چه برای طبقات فقیرمحیط مناسبی جهت زندگی نمی باشد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, امکانات و خدمات شهری, مدیریت شهری, نابرابری, شاخص توسعه
  • احمد امیر عضدی*، حمید محمدی، مجید رضا کریمی
    طرح مساله: این مطالعه با هدف رتبه بندی مناطق شهری استان فارس براساس سطح توسعه یافتگی صورت گرفت. مجموعه شاخص های مورد استفاده در شاخص تلفیقی توسعه یافتگی شامل شاخص های جمعیتی، بهداشت و سلامت، ارتباطات و مطبوعات، آموزش، تسهیلات عمومی و تفریحی، فرهنگی و اقتصادی و رفاهی می شود. هریک از گروه ها خود دارای اجزای جزیی تر هستند (مشتمل بر 29 شاخص).
    روش
    اطلاعات مورد استفاده مربوط به سرشماری سال 1385 در استان فارس است. به منظور رتبه بندی شهرستان های مختلف از دو رهیافت فازی و تاکسونومی عددی استفاده شد. براساس نتایج، به طور نسبی، کارایی روش فازی بالاتر از روش تاکسونومی عددی است.
    یافته ها و
    نتایج
    میان شهرستان های مختلف استان از نظر شاخص های جمعیتی، آموزشی و بهداشت و سلامت تفاوت اندکی وجود دارد و تنها کمتر از 23 درصد از وزن شاخص تلفیقی مورد محاسبه به این شاخص ها تعلق دارد؛ براساس روش فازی شهرستان های شیراز، بوانات، ارسنجان و فراشبند دارای بالاترین رتبه توسعه یافتگی مناطق شهری شهرستان های قیروکارزین، زرین دشت، پاسارگاد و ممسنی دارای پایین ترین رتبه بودند.
    کلید واژگان: استان فارس, شاخص توسعه, رتبه بندی, روش تاکسونومی عددی, روش فازی
    A. Amirazodi*, H. Mohammadi, M.R. Karimi
    Objectives
    Fars province includes 24 townships and urban districts that are highly different in terms of ecological condition, area and population congestion. For example, Shiraz urban district has a high population of 1.3 million while in other urban areas such as Bavanat, Pasargad, Farashband and Arsanjan less than 20 thousand people live. There are considerable differences among the Fars urban areas in other aspects and especially in economical fields. Great differences among the Fars urban areas assert the necessity for more consideration to the less developed urban areas in provincial programming. Such a programming and aiming at the especial areas needs to rank the different areas priority. This study aims at ranking the Fars province urban areas based on a composite development criterion.
    Methods
    In order to rank the urban areas, fuzzy and numerical taxonomy approaches were used. Regarding the complexity of selecting the appropriate indices indicating the development level we focused on the indices that are more cited in development economics. These indices, as aggregate groups, are demographic, sanitation and health, communication and newspapers, education, public and recreational facilities, cultural, and economical and welfare indices. Each of the groups contains detailed indices, amounting to 29 indices totally. The dataset comes from Fars province 2006 census and annually expenditure survey of 2006. Our sample also contains the urban areas of Fars province.
    Findings
    The findings showed a slight difference among Fars urban areas in terms of demographic, sanitation and health and education indices, accounting only for 23 percent of combined development index. The individual weight of the above indices is also 6, 10.38 and 5.89 percent, respectively. While more than 77 percent of differences were generated from other indices. Based on thefuzzy approach the higher is the weight of a special index, there will be more difference among the areas in terms of that index. Based on the fuzzy approach urban areas of Shiraz, Bavanat, Arsanjan and Farashband were found with the highest rank in terms of the development level. While Ghir and Karzin, Zarrindasht, Pasargad and Mamasani were recognized as the regions with lowest development ranking.
    Results
    The findings of the study showed that there are low differences among the Fars province urban areas in the case of demographic, sanitation and health and education fields and most of the differences in urban areas resulted from public and recreational facilities, cultural, and economical and welfare indices. It was also found that the fuzzy approach is more powerful in ranking as compared to numerical taxonomy.
  • رضا شاهدی، محمدرضا رضایی، حمید محمدی *
    این مطالعه با هدف رتبه بندی مناطق روستایی شهرستان های استان فارس بر اساس سطح توسعه یافتگی صورت گرفت. مجموعه شاخص های مورد استفاده در شاخص تلفیقی توسعه یافتگی شامل شاخص های جمعیتی، بهداشت و سلامت، ارتباطات، آموزش  تسهیلات عمومی و تفریحی و شاخص های اقتصادی و رفاهی است. گروه های یاد شده مشتمل بر چند شاخص جزیی می باشد. اطلاعات مورد استفاده مربوط به سرشماری سال 1385 در استان فارس است.در میان مناطق روستایی استان بالاترین تفاوت به شاخص های اقتصادی و رفاهی مربوط بود که بیش از 37 درصد از وزن شاخص تلفیقی را شامل شد. در مورد ویژگی های جمعیتی و آموزش نیز تفاوت بالایی دیده شد. به گونه ای که این دو گروه بیش از 36 درصد از وزن شاخص تلفیقی را به خود اختصاص دادند. اما از نظر شاخص های بهداشت و سلامت، ارتباطات و تسهیلات عمومی و تفریحی تفاوت میان مناطق مختلف اندک بود.
    کلید واژگان: استان فارس, روش فازی, مناطق روستایی, شاخص توسعه
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال