به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "علوم ارتباطات" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «علوم ارتباطات» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی علوم ارتباطات در مقالات مجلات علمی
  • محمدرضا مهرابی

    چندگاهی است آرایش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان امروز در آستانه یک چرخش و دگرگونی عظیم، شگفت آور و رعدآسا قرار گرفته و در فراگرد انتقال قدرت، تنش ها و بحران‌هایی چند در سلسله روابط و مناسبات فراگیر و جامع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهان در جای جای این گوی خاکی پدید آمده است. یقینا مجال واکاوی و نقد این رویداد بزرگ تاریخی و پرتو افکندن خردورزی و ژرف نگری بر زوایای تاریک و پنهان و نیز پیامدهای رخداد مزبور در این جستار نیست، لیک اجمالا به ذکر این نکته بسنده می‌شود که تحت تاثیر این رخداد بزرگ، تحولاتی در حوزه ارتباطات به وقوع خواهد پیوست که مستلزم تدوین الگویی جامع در برقراری مناسبات بین المللی، بازتعریف نقش روابط عمومی ها در پیشبرد هدف ها و تدوین ساز و کارها و راهبردهای جدید و علمی در صحنه کارزارها و چالش های نوپدید خواهد بود. بنابراین از هم اکنون روابط عمومی ها باید ظرفیت و توانمندی های خویش را در رویارویی و مقابله با بحران های ناشی از این رخداد ارتقا بخشند، در انسجام بخشی ارتباطات سازمانی و تشکل ها بکوشند و مجدانه در صدد رفع نقصان های موجود در سازمان ها و اصلاح ساختارها برآیند. اما تا رسیدن به قله های رفیع هدف در دنیای ارتباطات، راه پر فراز و نشیبی را باید پیمود! در سرمقاله پنجم فصل نامه، تحت عنوان«ژرف نگری و باریک اندیشی در باب علل و کجراهی و کژتابی برخی از روابط عمومی ها» رشته سخن بدانجا رسید که برخی از روابط عمومی ها به سبب لغزش، کجراهی و فاصله گرفتن از اهداف و وظایف آرمانی خویش به طور خواسته یا ناخواسته پیوند خویش را با مردم گسسته اند...

    کلید واژگان: روابط عمومی, علوم ارتباطات, پیشرفت, تحول
  • عباس زمانی *

    در موخره سرمقاله پیشین، ذیل عنوان باید و نبایدها در حوزه دانش ارتباطات و روابط‌عمومی، فرجام سخن از آنچه گفته آمده این بود که شماری از روابط عمومی‌ها، به ویژه روابط‌عمومی‌های نهادها و سازمان‌های مهم شهری به سبب ناکارآمدی و دوری جستن خواسته یا ناخواسته از وظایف اصلی و هدف‌های راهبردی خویش، کشتی به خشکی می‌رانند. و اینک در این جستار و نوشتار مکمل، با نگاهی تیزبین‌تر و فرانگرتر به ابعاد و زوایای آشکار و پنهان موضوع، بر آنیم که پرده های ابهام از حقایق برگیریم تا شاید از این پس در پرتو روشن اندیشی و اعتنای مدیران کنشگر و پویای سازمان ها، فرجامی خجسته و تغییری نیکو را در این وادی عرصه گاه نوید بخش باشیم و افق هایی روشن به روی آینده و سرنوشت روابط عمومی‌ها بگشاییم. یکی از نکات مهم و درخور تامل و تدقیق در این باب، بازشناسی ماهیت روابط عمومی‌های سازمان‌ها و نهادهای خدمت‌رسان و مردم محور و مرزبندی خردمندانه آنها از روابط عمومی‌های موسسات و بنگاه هایی است که بر حسب وظیفه و ماموریت برای تحقق هدف‌های اقتصادی و تجاری موسسه متبوع تلاش می ورزند. زیرا ناگفته پیداست که تفاوت این دو، کاملا بنیادی، محتوایی و ریشه ای است و توامان نمی توانند هدف های مشترک و یکسانی را تعقیب کنند. آن یک به تبع از هدف های راهبردی سازمان متبوع خود باید با سرانگشت تدبیر و هنر و دانش ارتباطی خویش، موجبات جلب رضایت قاطبه و جمهور مردم را در مقام مخدومین جامعه بزرگ شهری و فراتر از آن فراهم سازد؛ و این یک در صدد جلب رضایت مشتری به نیت رونق بخشی فعالیت های اقتصادی موسسه تجاری و تولیدی است. اولی برای نیل به مقصود، به پشتوانه یک سلسله تحقیقات ژرف علمی، نظرسنجی‌های میدانی و برنامه ریزی های هدفمند، طرح توسعه گام به گام و پایدار را با تبعیت بخردانه از اصول و رویکردهای خلاق نسبت به سیاست های کلان دستگاه های مرجع، برای پیشرفت و تعالی جامعه بزرگ شهری و فراهم آوردن اسباب رفاه شهروندان هدایت‌گری می‌کند و دومی خلاقیت و دانش و مهارت ارتباطی خود را وقف برنامه های اقتصادی و هدف‌های تجاری بنگاه یا موسسه‌ای می‌کند که در آن فعالیت دارد. این یک باید ماخوذ به اصول و آداب اخلاق اجتماعی، و متعهد و ملتزم به رسالت‌ها و موازین برگرفته از ارزش‌های حاکم بر جامعه باشد و آن دگر، پیشرفت کار خویش را منوط به تبلیغات موثر برای جلب مشتری بیشتر می‌پندارد و از اصول اخلاق تجارت تبعیت می‌کند. این یک موفقیت درخشان خود را در گرو جلب رضایت بیشتر مردم از طریق توزیع عادلانه خدمات، مشارکت فعال در امر کاهش آسیب‌های اجتماعی، تقویت حس تعلق شهروندی و برخودار نمودن هرچه بیشتر مردم از ره آوردهای توسعه می بیند و آن دگر میزان موفقیت روابط‌عمومی را با بازدهی‌های اقتصادی و دستاوردهای نو در توسعه روابط و مناسبات تجاری به محک ارزیابی می‌کشاند. آری، بدین منوال، روابط‌عمومی به عنوان یک نهاد خدمت‌رسان، اعتماد سازی را شرط تحقق هدف های راهبردی نظام و سازمان متبوع می داند و آن را به منزله یک اصل در سرلوحه کار خود قرار می‌دهد، حال آن که روابط عمومی های موسسات تجاری و تولیدی، اعتماد سازی را متلازم و متناظر با تحقق برنامه‌های کلان اقتصادی و بازدهی چشمگیر سرمایه گذاری می‌پندارند. بر اساس چنین رویکردی می‌توان نتیجه گرفت که: 1- روابط‌عمومی‌ها به منزله پل‌های ارتباطی مستحکم، تزلزل ناپذیر و دو سویه باید تسهیل بخش و فراهم آورنده زمینه‌های برقراری ارتباط متقابل مسوولان با مردم باشند و این اصل را یک وظیفه مبرم و ضرورت غیرقابل احتراز برای اعتمادسازی و نیز فرصت و زمینه‌ای مساعد برای نیازسنجی‌ها و تعیین اولویت‌ها در فرایند توسعه پایدار و تدوین برنامه‌های میان مدت و دراز مدت عمرانی، اصلاحی، فرهنگی و اجتماعی بدانند. 2- اقتدار و میزان توانمندی یک روابط‌عمومی پویا و خلاق با شمارکارکنان، تجهیزات و فن‌آوری های نوین ارتباطی پیشرفته و فعالیت‌های تبلیغاتی ورسانه‌ای صرف محک نمی‌خورد. سنجش افکار عمومی از طریق نظرسنجی‌های دقیق و میدانی، پیوند ناگسستنی با مردم و دردها و آرزوهای مشترک آنان، تعهد و التزام به ارزش‌های والای اخلاق اجتماعی، داشتن روحیه معدلت پروری و عدالت گستری، همچنین خلاقیت و نوآوری در رویارویی با چالش‌ها و بحران‌های نوپدید در جامعه شهری، استفاده بهینه و به هنگام از فن‌آوری‌های نوین ارتباطی در اطلاع رسانی و شماری از مولفه‌های دیگر باید درهم آمیخته شود تا روابط‌عمومی را در رسالتی که به دوش می‌کشد، کامیاب و ظفرمند سازد. 3- روابط‌عمومی باید چشم بینا و ذهن هوشمند سازمان یا نهاد خدمت‌رسان باشد نه آیینه خودپسندی و خودشیفتگی مدیران! بنابراین تمجیدها و ستایشگری‌های اغراق‌آمیز از مدیران و چشم فروبستن بر کاستی‌ها، خیانت آشکاری است که پیامدهای شوم و زیانبار آن گریبان‌گیر جامعه می‌شود. چندگاهی است که خودانتقادی در سازمان‌ها و نهادهای خدمت‌رسان به ورای فراموشی سپرده شده است که یکی از دلایل آن، گسست ارتباطی آنان از مردم، غفلت از نقصان‌های عملکردی خود و بها ندادن به نظرها و دیدگاه‌های سازنده است. خودانتقادی لازمه بهبود تصمیم سازی‌ها، سیاست‌گذاری‌های دقیق و اصلاح امور جامعه است و در نبود آن،کاستی‌ها فزونی می گیرد و هیچ یک از هدف‌های راهبردی به طور کامل محقق نمی‌یابد و به فرجام نمی‌رسد. 4- روابط‌عمومی‌ها با کند و کاو بیشتر در حوزه جامعه شناختی شهری، همچنین رفتارشناسی لایه‌های جامعه شهرنشین، به این نتیجه خواهند رسید که پاره‌ای از کنش‌های تبلیغی آنها هنگامی که مبتنی بر راست گفتاری نباشد، بازخورد و برون داد معکوس و نامطلوب خواهد داشت و سرانجام در تعارض و تقابل با هدف‌های سازمانی قرار می‌گیرد. برای مثال متاسفانه بعضی از تبلیغ‌های غیر ضروری و اغراق‌آمیز در قالب بنر و سایر گونه‌های تبلیغی، نه تنها فاقد اثربخشی مثبت می‌شود، بلکه عملا اذهان شهروندان را می‌کاود و چه بسا می آزارد که به راستی چرا اینچنین هزینه‌های سنگین بر شهر تحمیل می‌شود و پول آن در جیب کدامیک از موسسات و بنگاه‌های تبلیغاتی مورد حمایت قرار می‌گیرد!؟ و بدیهی است که تداوم و استمرار این نوع رفتارهای غلط، بحران را آنچنان تشدید می‌کند که متاسفانه برخی شهروندان پرخاشگر، عصبانی و ناراضی را به ورطه «وندالیسم» و تخریب اموال عمومی می‌کشاند. البته وندالیسم فقط پدیده زیانبار و آسیبی نیست که چهره کریه خود را در فضای شهری آشکار می سازد و پنجه لجاج و انتقال بر چهره شهری می‌کشد، بلکه فاجعه بارتر از آن، این است که سلب اعتماد عمومی، وادادگی و واگرایی ناشی از هم گسیختگی روابط و مناسبات حاکم بر جامعه شهری که در غایت به سلب هویت شهروندی و به بیان دقیق‌تر «عدم خاطر تعلق شهروندی» می‌انجامد، از عواقب سوء و شومی است که شهر را برای شهروندان نا امن می‌سازد و انتظام و انسجام شهری را شدیدا به مخاطره می‌افکند. 5- و در خاتمه این که، اگر روابط‌عمومی‌ها فعالیت‌های خویش را در حصار تنگ و تیره جناح‌های سیاسی محصور کنند، از هدف‌های اصلی خدمت‌رسانی فاصله گرفته و ناگزیر به دنباله روی از مشی‌های سیاسی ناپایدار، مواضع لغزنده جناحی و فراموش کردن رسالت‌های بزرگ و ارزشمندی می‌شوند که خود را مکلف به انجام آن می‌دانسته‌اند. امید آن که به نیروی عشق و عقل و عدل بتوانیم نوید بخش فرداهایی بهتر باشیم و همدوش و همگام با خیل عظیم خدمتگزاران این مرز و بوم، جامعه را به منزلگاه‌های توسعه رهنمون نماییم./ عباس زمانی- مدیر مسوول

    کلید واژگان: روابط عمومی, رسانه, علوم ارتباطات
  • عباس زمانی

    چندگاهی است که شماری از روابط عمومی ها، در فقدان یک سلسله ساز و کارهای الزام به اخلاق حرفه ای و عوامل بازدارنده خرد و کلانی که شوربختانه موجب انزوا و گسست بنیادین آنها از جامعه مخاطبین و مخدومین شده است، به کژراهه کشیده شده اند تا بدین منوال نه تنها از اهداف غایی و راهبردی خود دور شوند، بلکه در سراشیبی زوال و هبوط قرار گیرند. پل الوار، شاعر فرانسوی می گوید: «زخمی بر او بزن عمیق تر از انزوا». در جهان پر هیاهوی ارتباطات در عصر شتاب، گفتمان ها و مفاهیم جهانشمولی همچون همزیستی، هم‌اندیشی، همگرایی و همکاری مشترک ملل جهان در امر پیشبرد هدف‌های ارزشمند، رهایی بخش و بزرگی که متضمن توسعه پایدار متوازن، ثبات و پایداری صلح، رفع محرومیت‌های اجتماعی و پیشگری از جنگ افروزی‌های خانمانسوز از سوی استکبار در سرتاسر این گوی حاکی است، بیش از پیش ضرورت یافته است. ناگفته پیداست که نیل به این مقصود، بیش از هر عامل و پیش شرطی، مستلزم تحکیم و تثبیت روابط و مناسبات اجتماعی بر محوریت عقلانیت و معدلت در قلمرو جوامع شهری و روستایی است و در حقیقت صلح و آرامش جهان پر تلاطم و ناآرام امروز بیش از هر چیز در گرو ثبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این گونه جوامع در محدوده‌های ملی است. با چنین خوانشی، به صراحت و آشکارا می توان گفت که روابط عمومی‌ها در جوامع شهری و روستایی، به منزله مهمترین و موثرترین نهادهای ارتباطی، نه تنها ستون‌های بنای جامعه مدنی را در راستای تحقق آن هدف‌های کلان و راهبردی پایدار و مستحکم می سازند، بلکه رسالت بزرگ و سرنوشت‌سازی را در تحقق آرمان‌های ملی و صیانت از اعتماد عمومی به عنوان ارزشمندترین سرمایه اجتماعی و ملی به دوش می کشند. حال باید مشعل دانایی و ژرف بینی بر افروخت و به واکاوی علل گسست روابط و مناسبات اجتماعی شماری از جوامع شهری که منشاء تعمیق و تشدید بحران‌ها و چالش‌های گوناگون، سلب تدریجی اعتماد عمومی از سازمان‌ها و نهادهای شهری و نیز گسست ارتباطی و تعامل گروه‌های اجتماعی که فرجام شوم و هراسناکی جز انزوا، اعتزال و کناره‌جویی مردم از تعیین سرنوشت خویش نداشته و نخواهد داشت. یکی از آسیب‌های جدی در این عرصه‌گاه، استفاده‌های ابزاری سازمان‌های شهری از روابط عمومی‌ها، با هدف‌های صرفا تبلیغاتی و یکطرفه است که چنین رویکردی منجر به ناکارآمدی این نهاد در تحقق هدف‌های راهبردی، نقض اصول بنیادین ناظر بر اصل ارتباط متقابل و دو سویه بین مدیران از یک سو و شهروندان در مقام مخدومین جامعه از سوی دیگر، سلب اعتماد عمومی و تبعات زیانبار دیگر می شود. شاید طرح این موضوع در آغاز و بدو امر قدری شگفتی و ذهن خواننده را بر انگیزاند که به راستی چگونه و با کدامین استدلال و رویکرد روابط عمومی قادر است در این عرصه نقش آفرینی کند و افزون بر ایفای وظیفه شغلی در نهادها و سازمان های متبوع، رسالت بزرگی را در تحقق هدف‌های ملی به دوش بکشد؟! با اندکی تامل و ژرفش در باب جامعه شناختی شهری و مردم شناسی می توان به پاسخ قانع کننده ای دست یافت. البته واقعیت تلخ و تاسف بار در موقعیت کنونی این است که شماری از روابط‌عمومی‌ها، به ویژه روابط‌عمومی‌های نهادها و سازمان‌های مهم شهری به سبب ناکارآمدی، دوری جستن و فاصله گیری خواسته یا ناخواسته از هدف هایی که اعتمادسازی از مولفه‌های اصلی آن است، کشتی به خشکی می رانند و از توان دستیابی به مقاصد عالیه‌ای که مطمح نظر است، عاجزند. زیرا یا در حصارهای تنگ و تاریک یک سویه‌گرایی و تبعیت محض از دستگاه‌ها محصور و محبوسند و یا به دلیل تنگمایگی و فقدان دانش ارتباطی، فاقد اقتدار علمی و اندیشگی در ایجاد تحولات شگرف و مطلوب در فرایند توسعه و بهبود اوضاع می باشند. در فصل نامه شماره آتی در این باره بیشتر کند و کاو خواهیم کرد و زوایایی تاریک موضوع را روشن خواهیم ساخت.

    کلید واژگان: روابط عمومی, رسانه, ارتباطات, علوم ارتباطات
  • عباس زمانی

    در موخره و بخش پایانی سرمقاله پیشین (فصل نخست)، اینچنین آمد که روابط‌عمومی‌ها افزون بر وجوب و لزوم گریزناپذیر بهره‌گیری از فن‌آوری‌های ارتباطی و آشنایی با مبانی و اصول دانش ارتباطات، باید سه ویژگی ممتاز انسانی را در نهاد و سرشت خود و اخلاق سازمانی خویش اعتلاء و ارتقا بخشند. این سه خصیصه و مولفه عبارتند از: الف: عشق و مهروزی ب: عقل و خردورزی ج: عدل و دادورزی اینک به واکاوری مولفه های مزبور و نقش اساسی هر یک از آنها در تحکیم مبانی و زیرساخت های روابط عمومی ها و تکمیل فرآیندی که به توانمندی و پویایی آنها خواهد انجامید، خواهیم پرداخت:

    کلید واژگان: علوم ارتباطات, روابط عمومی, رسانه
  • حجت الله جوادیان

    در دنیایی زندگی می کنیم که بدون ارتباطات مطلوب و خردمندانه، توسعه مفهومی دست نیافتنی است. از یکسو نظام جهانی قدرتمندانه همه عناصر ساختاری خود را به رخ فرهنگ‌های بومی می کشاند و از سوی دیگر فرهنگ‌ها و جوامع قدرتمند شرقی با عناصر پویایی فرهنگی چند هزار ساله خود در مقابل این هجمه عظیم مقاومت می‌کنند. شاید مهمترین وظیفه علوم ارتباطات حل این مشکل بزرگ از طریق صلح‌آمیز و به شیوه‌ای مطلوب و مسالمت آمیز باشد، طوری که هم منافع و عناصر ارزشمند فرهنگی این جوامع حفظ شود و هم در این نظام جهانی در ارتباطات مطلوب و سازنده با جهانیان قرار گیرند. اینجاست که علوم ارتباطات شاخص عصر برای پاسخگویی به نیازهای امروزمان قرار می‌گیرد. آن هم در عصر غول‌های رسانه‌ای که همه شیون زندگی انسان را تحت سیطره مدیریت خود قرار داده‌اند. موسسه آموزش عالی دانش پژوهان پیشرو با هدف تربیت نیروهای متخصص علوم ارتباطات با این رویکرد که دانش ارتباطات ریشه در شرق و فرهنگ ایرانی اسلامی‌مان دارد، تلاش خواهد داشت تا این دانش شرقی را بومی‌سازی و به‌روز کند. در این راستا فصلنامه جامعه شناسی روابط‌عمومی درگاهی جهت انعکاس این دستاوردها و نتایج ارزشمند خواهد بود. امیدوارم در آینده نه چندان دور شاهد شکل‌گیری فرضیات بومی و اثربخش در این گروه وزین باشیم.

    کلید واژگان: علوم ارتباطات, روابط عمومی, رسانه
  • عباس زمانی

    فصل نامه "جامعه‌شناسی روابط‌عمومی" بر آن است که فصلی نوین را در بازخوانی و بازتعریف چیستی روابط‌عمومی از منظر جامعه‌شناسی آغاز نماید. غرض از کند و کاو و پویش علمی، کشف علل و عوامل موثر در ضعف عملکرد سازمانی و پرده برداشتن از رازهای نهفته‌ای است که غالبا به ناکارآمدی بسیاری از روابط‌عمومی‌ها در تحقق هدف‌های راهبردی و ارزشمندی که پیش روی داشته‌اند، انجامیده است. بی شک هر چند تا کنون تحقیقات و ژرفکاوی‌های اندیشمندان بزرگ و بلندآوازه در حوزه دانش ارتباطات، دریچه‌های نو و افق‌های روشنی را به روی جوامع توسعه یافته امروزی گشوده است، لیک این حقیقت تلخ و جانکاهی است که پس از گذشت چند دهه از پیدایش روابط‌عمومی‌ها در کشور، هنوز در تطبیق اصول و مبانی این دانش با شرایط خود ویژه جامعه، بافتار فکری مردمان و ساختار جامعه‌ای که به آن تعلق داریم، وامانده‌ایم تا بدین‌سان شوربختانه به رغم جار و جنجال‌های رسانه‌ای، شاهد گسست و شکاف عمیق بین مردم در مقام مخدومین جامعه از یک سو و سازمان‌ها و نهادهای مدنی از دیگر سو باشیم و بر این نمط در دریای موج خیز و ناآرام ارتباطات که جهان امروز را از هر کران در بر گرفته است، کشتی به خشکی برانیم! به راستی چرا؟! آیا این راه بی نشان ما را به پرسه زدن در کویر نامرادی نخواهد کشاند؟! طی شماره های آتی در این باب بیشتر سخن خواهیم گفت و بخشی از جستارها و نوشتارها را به تولید فکری برای برون رفت از این بیراهه ها اختصاص خواهیم داد. اما تا طبع و نشر دومین شماره فصلنامه به ذکر چند نکته در خور تامل و تعمق بسنده می شود: 1-روابط‌عمومی‌ها به عنوان پل‌های ارتباطی، از همان پگاه پیدایش خویش استوار، تزلزل ناپذیر و مبتنی بر اراده و مشارکت مردمی پی‌ریزی نشده‌اند و مسیر عبور از آنها دوسویه نیست. تاسف انگیزتر اینکه غالبا افراد خاص بدون احراز شرایط و قابلیت‌های لازم در حوزه دانش و تجربه روابط‌عمومی، از سوی مسوولان تراز اول سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی و نظارتی به عنوان مدیر روابط‌عمومی منصوب می‌شوند تا نه تنها آیینه‌دار خود شیفتگی مدیران متبوع شده، بلکه به سبب بیگانگی با آرزوها و آلام مشترک مردم و نیز گسست ارتباطی از فرودست ترین لایه‌های جامعه، موجب ایجاد تنش و تشدید بحران‌های اجتماعی شوند. البته ناگفته نماند که تعداد اندکی از روابط‌عمومی‌ها با سر انگشت تدبیر مدیران خلاق، کارآزموده و مجرب، بر این سپهر تیره و تار، خوش درخشیده‌اند و موجبات عزت و سربلندی خود و سازمان متبوع خویش را فراهم آورده‌اند. 2-ایمان بیاوریم که بهره گیری از فن‌آوری‌های نوین ارتباطی، نظرسنجی‌های جامع، حتی اتخاذ روش‌های علمی بنا نهاده شده بر آینده پژوهی، به ویژه برگزاری همایش‌های باشکوه و نمایشی برای توصیف و تمجید عملکردها و پاسداشت افتخارآفرینان روابط‌عمومی‌ها و...، هرگز دلالت بر اقتدار و اعتبار حقیقی آنها و توانمندی در انجام رسالت‌های تاریخی ندارد! بلکه روابط‌عمومی‌ها افزون بر وجوب و لزوم بهره‌گیری از فن‌آوری‌های ارتباطی، آشنایی با دانش ارتباطات و مولفه‌های دیگر، باید سه خصیصه ممتاز انسانی را در سرشت بی قرار و اخلاق سازمانی خویش پرورش دهند... ادامه سخن باشد تا طلوع دومین شماره از این فصل‌نامه. / با تقدیم احترام - عباس زمانی

    کلید واژگان: علوم ارتباطات, روابط عمومی, رسانه
  • فائزه تقی پور، هادی زمانی

    «دانش روابط عمومی درگذر از یکصد سال پیشینه، تجاربی گرانقدر را اندوخته است. تجاربی که می تواند در کنار حوزه نظریه پردازی علمی ، ساختاری منسجم و مستحکم به این دانش ببخشد. این دانش دیگر آنقدر نوبنیاد نیست که به تجربه هر رهگذری دلخوش دارد بلکه نیازمند متخصصانی است که با عینک ارتباطات به جهان پیرامون نگریسته و آثار اندیشمندان عرصه های مختلف علمی را رصد کرده تا بتواند جایگاه مشخص و معینی را در کنار سایر علوم برای آن تبیین نمایند. متاسفانه روابط عمومی به دلایل مختلف هرگز سیر علمی تبدیل مسیله به فرضیه و سنجش را آنگونه که سایر علوم اجتماعی طی نموده‌اند، پشت سر نگذارده است. بسیاری از فرضیه‌های دانش روابط عمومی تنها در عمل با اثبات کاربرد خود در مقطعی خاص خود را به عنوان یک اصل در دانش روابط عمومی جای داده‌اند. بخش عمده‌ای از آنچه که امروزه به عنوان فرضیه‌ها، اصول و الگوهای دانش روابط عمومی مطرح است، پیش از آنکه مراحل تحقیق علمی را طی کرده باشد در عمل کاربرد خود را به اثبات رسانده است. و لذا در سیر عملکردی این دانش در عرصه سازمانی فراز و نشیب های بی شماری را شاهد هستیم لذا در جهت ایجاد وحدت رویه و درک صحیح و متقابل مدیران دستگاه های اجرای و مسوولان روابط عمومی تدوین استاندارد روابط عمومی ایران ضروری می باشد. وظیفه اصلی این استاندارد ایجاد سطحی کیفی در رشد و توسعه دانش روابط عمومی است تا در آینده ضمن انجام مطالعات و تحقیقات علمی کاربردی در ویرایش این اثر زمینه تعالی این دانش در سازمان و جامعه فراهم گردد.»

    کلید واژگان: روابط عمومی, استاندارد, علوم ارتباطات
  • امیدعلی مسعودی
    محققان حوزه علوم ارتباطات برخلاف حوزه هایی چون روانشناسی ،هنگام انجام تحقیقات پیمایشی با فقدان مجموعه ای از پرسشنامه های استاندارد رو به رو می شوند. برای حل این مشکل پژوهشگران از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده می کنند که اغلب به دلیل استاندارد نبودن، ضرورت استانداردسازی آن کاملا مشهود است.ضمن آن که تهیه پرسشنامه های استاندارد می تواند به تدریج مجموعه ای غنی از پرسشنامه های استاندارد برای محققان ارتباطات فراهم کند. این مقاله برای استاندارد سازی ابتدا تعیین روایی پرسشنامه ازطریق مراجعه به کارشناسان و وزن دهی به آن ها و محاسبه مقدار روایی از طریق فرمول ارائه شده را مطرح می کند و سپس تعیین پایایی از طریق آلفای کرونباخ را برای استانداردسازی مطمح نظر قرار می دهد.
    کلید واژگان: پرسشنامه, استاندارد, علوم ارتباطات, روایی, پایایی, پیش آزمون
    Dr. Omid Ali Masoudi
    Researchers in the field of communication science, in contrast to areas such as psychology, encounter a lack of a set of standard questionnaires when conduct a survey of Mass communications. In order to solve this problem, researchers use researcher-made questionnaires, often due to lack of standardization, . It is quite obvious that they need for standardizing it. In addition, the provision of standard questionnaires can gradually provide a rich set of standard questionnaires for communication researchers. To standardize, this article first, determine the validity of the questionnaire by referring experts to them and calculate the value of the validity through the proposed formula, and then determine the reliability through Cronbach's alpha for standardization.
    Keywords: Questionnaire, Standard, Communication Sciences, Validity, Reliability, Pre-test
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال