جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کیهان شناسی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کیهان شناسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آیا این ادعای طبیعت گرایان موجه است که بحث از «امکان معناداربودن زندگی» وابسته به دستاورد های علمی، به ویژه فیزیک مدرن است. در این راستا ابتدا دو مفهوم از یکدیگر متمایز می شوند: یکی «معنای زندگی نوع (یا گونه) انسان» در جهان (به اختصار «معنای زندگی») و دیگری «معنا در زندگی یک انسان مشخص». (به اختصار «معنا در زندگی). سپس بر اساس دو مفهوم مزبور، دو چالش متناظر، که طبیعت گرایان برای هدفمندی جهان و نیز معناداری حیات و زندگی انسان مطرح کرده اند، مورد شرح و بررسی قرار می گیرد: مسیله اول مرتبط با یافته ها و مدل های کیهان شناسی مدرن در خصوص سرگذشت و سرنوشت جهان و نیز تصویر آن از جایگاه فضا زمانی انسان در جهان فیزیکی و مسیله دوم مرتبط با مناقشه موجبیت گرایی/ ناموجبیت گرایی در فیزیک، به ویژه مکانیک کوانتمی است. در این مقاله، ادعای طبیعت گرایان مبنی بر نفی معنای زندگی (مفهوم اول)، به تفصیل مورد بررسی و نقد قرار می گیرد سپس نشان داده می شود که برخلاف ادعای طبیعت گرایان، دفاع از امکان پذیری معنا در زندگی (مفهوم دوم) به هیچ وجه مستلزم پیروی از تعبیر ناموجبیت گرایانه مکانیک کوانتمی و تعمیم آن به جهان ماکروسکپی نیست. در ادامه نیز ضمن نقد و طرد رهیافت های سلبی به مسیله معنا در زندگی در جهان موجبیتی، رهیافت های ایجابی برای دفاع از امکان معنا در زندگی در جهان موجبیتی مورد شرح و بررسی قرار می گیرند.کلید واژگان: معنای زندگی, معنا در زندگی, معناداری زندگی, کیهان شناسی, موجبیت گراییI formulate my research question as "Is the claim of naturalists justified that the discussion of the "possibility of meaningful life" is dependent on scientific achievements, especially modern physics?". In this regard, two concepts are distinguished from each other: one is "the meaning of the life of Humans (homo sapiens)" in the universe (in short, "the meaning of life") and the other is "meaning in the life of any specific human" (in short, "meaning in life"). Then, based on the two mentioned concepts, the two corresponding challenges, which the naturalists have raised for the purposefulness of the world and the meaning of human life, are described and investigated: the first issue is related to the findings and models of modern cosmology regarding the history and destiny of the universe, and the second issue is related to the determinism/indeterminism controversy in physics, especially quantum mechanics. In this article, the claim of naturalists to deny the possiility of meaning of life (the first concept) is examined and criticized in detail, then it is shown that, contrary to the claim of naturalists, the defense of the possibility of meaning in life (the second concept) in no way requires the indeterministic interpretation of quantum mechanics and its extension to the macroscopic world. While criticizing and rejecting negative approaches to the issue of meaning in life in the deterministic world, positive approaches in this regard are described and examined.Keywords: Meaning of life, Meaning in Life, meaningful life, Modern Cosmology, determinism
-
برای درک تجربه های درمانی در آیین های درمانی، فهم جهان بینی معتقدان لازم است و این کار از طریق مطالعه کیهان شناختی آیین های درمان میسر خواهد شد. کیهان شناسی تصوری از ماهیت و عمل جهان است که موقعیت انسان و مخلوقات دیگر را در میان نظام جهان مشخص می کند. درمان گران می توانند کیهان شناسی را نقشه راهی قرار دهند تا موقعیت خود، مردم قبیله و نیروهایی را تعیین کنند که از آنها در فرایند درمان در آیین های مربوط کمک می گیرند. در مقاله حاضر، از نظریه نیازهای مالینوفسکی مالینوفسکی و در حوزه مطالعات دینی هم از دیدگاه الیاده استفاده شده است. روش این پژوهش میدانی، اسنادی و تحلیلی است. در بخش میدانی به مشاهده مستقیم بعضی از نمونه های مهم آیین های درمانی در ایران مربوط به بادباوران و اهل هوا در هرمزگان و خوزستان مانند آیین های زار، نوبان و مشایخ، و مصاحبه با برگزارکنندگان این آیین ها و مطلعان بومی پرداخته شده است. در بخش اسنادی هم کتاب ها، مقالات و فیلم های مستند مرتبط با موضوع بررسی شده اند. در نهایت با مقایسه کیهان شناسی سنتی ایرانی و آفریقایی به عنوان ایدیولوژی آیین های مشابه در حوزه درمان در فرهنگ های مربوط به خود و نیز با نگاهی به ایدیولوژی و فنون شمنی، دو نوع تفسیر علمی و عقیدتی از بیماری و درمان مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است که احتمال می رود با استفاده از این دو گونه تفسیر بتوان به نتیجه ای مطلوب تر درباره درمان برخی بیماری ها دست یافت.
کلید واژگان: آیین های درمانی, الیاده, کیهان شناسی, مالینوفسکیIn order to perceive healing experiences in healing rituals, it is necessary to fully understand and comprehend the worldview of the believers, which is possible through the cosmological study of the healing rituals and beliefs. Cosmology is considered to be the conception of the nature and action of the universe, which determines the exact position of mankind and other creatures within the world system. Healers can utilize cosmology as a guide for themselves in order to determine their position, the inhabitants of the tribe, and the forces that assist them in the healing process in the relevant rituals. This study has used the anthropologist Bronislaw Malinowski’s needs theory and its method is based on field, documentary, and analytical studies. Regarding the field studies, some major examples of healing rituals in Iran related to Ahle-Hawa and believers of the winds in Hormozgan and Khuzestan provinces Such as Zār, Nobān, and Mashāyekh rituals have been observed directly, as well as conducting interviews with local organizers and informants. Regarding the documentary studies, numerous books, papers, and subject-related documentaries in Persian and Latin have been reviewed. In conclusion, by comparing traditional Iranian and African cosmology as the ideology of similar rituals in the field of treatment and therapy in their respective cultures, and also by looking at the Shamanic ideology and techniques, two different types of interpretation - scientific and ideological- regarding disease and treatment have been studied and analyzed. It is probable that more desirable results for the treatment of some diseases can be achieved through utilizing these two interpretations simultaneously.
Keywords: Bronislaw Malinowski, cosmology, healing rituals, Mircea Eliade -
این مقاله نقد کتاب کیهان شناسی افلاطون و ابعاد اخلاقی آن از گابریلا روکسانا کارونه است. کارونه با محورقرار دادن تیمایوس، فیلبس، سیاست مدار، و قوانین و با این فرض تحقیق خود را آغاز می کند که کیهان شناسی افلاطون در این محاورات مبنای جدیدی برای نظریه اخلاق او فراهم می کند که فاقد نقص های آثار میانی افلاطون است. کارونه هم چنین تلاش می کند تا تعارضات درون متنی ای که برخی مفسران در این محاورات می بینند ازیک طرف و تعارضات بین محاورات را به طور کلی برطرف کند. باوجود جامعیت اثر در طرح مسایل و منابع و اندیشمندانه بودن استدلال ها و دقت در تحلیل متن برای اثبات فرضیه ها، پرسش هایی هست که کارونه به آن ها نپرداخته است: آیا لازمه فهم افلاطون جامعیت و انسجام و فاقد تعارض دیدن آثار اوست؟ هم چنین آیا فهم کیهان شناسی افلاطون وابسته به بسترهای تاریخی آن نیست؟ کارونه بیش تر درمقام یک افلاطونی کتاب نوشته است، نه هم چون یک محقق و مفسر بی طرف.کلید واژگان: افلاطون, کیهان شناسی, اخلاقیات, محاورات متاخرThis paper is a review on the book: Plato’s Cosmology and Its Ethical Dimensions by Gabriela Roxana Carone. She begins her research by centralizing on Timaeus, Philebus, Statesman and Laws, and by assuming that Plato’s cosmology, in these dialogues, provides him with new foundation for his ethical theory which lacks the shortcomings of his medium works. Carone also attempts to resolve the anaphoric conflicts that some interpreters observe in these dialogues, and the conflicts between dialogues entirely. Despite the book is comprehensive in discussing the problems, providing references, presenting intellectual reasoning and although it is precise in the analysis of premises, there are some problems left unanswered by Carone: Is it necessary to understand Plato by studying his works comprehensively, consistently, and without any conflicts? Also Does the understanding of Plato’s cosmology depend on studying its historical backgrounds? Carone has written this book as a Platonist rather than as an impartial researcher and interpreter.Keywords: Plato, cosmology, Ethics, late dialogues
-
مسئله تنظیم ظریف در کی هان شناسی معاصر، مسئله ای است که به نظر می رسد نیازمند تبیین است. تبیینی که برخی فیزیکدانان سرشناس برای آن ارائه داده اند، استفاده از استدلال آنتروپیک مبتنی بر چندجهانی است. در این مقاله پس از معرفی مفهوم چندجهانی، تنظیم ظریف و انواع آن و همچنین اصل و استدلال آنتروپیک، استدلال خواهد شد که به نظر نمی رسد تبیین این فیزیکدانان، هدف آنان را که ارائه توضیحی معقول برای تنظیم ظریف است، تامین کند. در واقع، تبیین آنها مسئله تنظیم ظریف جدیدی را ایجاد می کند که یک مرحله پیش از تنظیم ظریف فعلی است. بنابراین خود، نیازمند تبیین است.کلید واژگان: تنظیم ظریف, چندجهانی, اصل آنتروپیک, استدلال آنتروپیک, کیهان شناسیThe issue of fine tuning in contemporary cosmology seems to need explanation. The explanation offered by some renowned physicists is the anthropic argument based on multiglobality. In this paper, in the first place, multiglobality and fine tuning and its different kinds as well as the anthropic principle and argument are discussed. In the next step, it is argued that seemingly the explanation of physicists would not help them achieve their goal, which is offering a rational explanation about fine tuning. In fact, their explanation creates the issue of a new fine tuning, which is one stage prior to the current fine tuning. Therefore, this issue itself requires explanation.Keywords: Fine Tuning, Multiglobality, Anthropic Principle, Anthropic Argument, Cosmology
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.