به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "dehdasht" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «dehdasht» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی dehdasht در مقالات مجلات علمی
  • حمیدرضا ولی پور*، حسن رستمی راد

    باستان شناسان چندین دهه است که به اهمیت پژوهش های مردم شناسی در تحلیل و تفسیر مدارک باستان شناختی پی برده اند. هدف اصلی این قبیل پژوهش ها درک رفتارهای جوامع مورد مطالعه و تفسیر درست مدارک باستان شناختی است. در این مقاله بر اساس سنت شخم زنی در روستای تنگ کوشک استان کهگیلویه و بویراحمد، داده های باستان شناسی ارزیابی شده است تا از این طریق بتوان میزان مشابهت در سنت های کشاورزی ادوار گوناگون باستان با حال حاضر را سنجید. در این پژوهش ابتدا چگونگی و مراحل ساخت خیش، اجزای آن و نوع کاربری آن در زمین های کشاورزی منطقه بررسی شده و سپس با جستجوی منابع و مدارک باستان شناختی، هر جا که نمونه ای در مورد سنت شخم زمین در ادوار گذشته به دست آمده، معرفی و سپس اجزای خیش های باستانی با نمونه موردی معاصر تطبیق داده شده است تا از این طریق هم انواع خیش های موجود در مدارک باستان شناختی آشکار شود و هم نزدیک ترین نمونه به خیش مذکور بازشناسی گردد. این کار بدون طبقه بندی خیش های موجود در کشاورزی سنتی در ایران میسر نمی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که نمونه هخامنشی مورد مطالعه، نزدیک ترین شباهت را به نمونه تنگ کوشک دارد.

    کلید واژگان: مردم شناسی, شخم زنی, ایل بهمئی, دهدشت, باستان مردم شناسی
    Hamidreza Valipour *, Hassan Rostamirad

    In recent decades, archaeologists have realized the importance of ethnological research in the analysis of archaeological evidences. The main purpose of this type of research is to understand the behaviors of the communities and the correct interpretation of archaeological evidences. In this article, based on the tradition of plowing in Tang e Kooshak village of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province, Archaeological data have been evaluated to measure similarities of agricultural traditions of ancient periods to the ones at present. What firstly In this study have been taken into attention were the mode and stages of making plough, its components and types of use in agricultural fields of the region. Then by searching the archaeological resources  introduction has been made to any obtained plowing tradition as  well as comparison between the components of ancient ploughs to the contemporary one. This is done for both revealing types of ploughs available in archaeological evidences and  recognizing the closest ancient sample to the above-mentioned plough. Without the classification of ploughs in traditional agriculture in Iran, this goal would not become available. The findings revealed that the Achaemenid sample has the closest resemblance to a sample of Tang e Kooshk.

    Keywords: Anthropology, plowing, Bahmaie tribe, Dehdasht, ethnoarchaeology
  • محمدتقی ایمان، مهرانگیز ستوده*، حلیمه عنایت، ماهرخ رجبی

    این مقاله با استفاده از رویکرد جامعه شناسی انتقادی به نحوه تولید سلطه نمادین علیه زنان در سطح تعاملات فردی، خانوادگی، اجتماعی و بازتولید سلطه نمادین در سطح خانواده، ساختارها و نهادهای اجتماعی می پردازد که زمینه ناتوانمندی زنان و جامعه پذیری جنسیتی را فراهم کردند. بدین منظور، از روش مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات تحقیق، از تکنیک مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. مصاحبه شونده ها شامل 50 زن ساکن دهدشت می باشد که بر اساس نمونه گیری هدف مند و مطابق با منطق اشباع نظری انتخاب شده اند. یافته های تحقیق، شامل شبکه های مضمونی: تولید کلیشه های جنسیتی و بازتولید سلطه نمادین می باشد. نتایج نشان می دهد که سلطه نمادین علیه زنان از ساختار اجتماعی پدرسالاری و کلیشه های جنسیتی متاثراز آن برساخته می شوند که در تعاملات فردی (خودسانسوری زنان، خودپنداره منفی و تمرکز بر مدیریت بدن)، تعاملات خانوادگی (تجربه زیسته ازدواج، کنترل، اعتبار اجتماعی و تقسیم کار خانگی) و تعاملات اجتماعی (طرد اجتماعی زنان و تبعیض تحصیلی و شغلی) تداعی می شود. شبکه مضمونی بازتولید سلطه نمادین در سه تم سازمان دهنده پذیرش سلطه، موانع ساختاری سلطه و حاشیه نشینی فرهنگی زنان نشان داده می شود. . «نقش عصبیت های عشیره ای و پدر سالاری تاریخی در تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان» مقوله هسته می باشد.

    کلید واژگان: تولید و بازتولید سلطه نمادین, مردم نگاری انتقادی, کلیشه های جنسیتی, جامعه پذیری جنسیتی, دهدشت
    Mohammad Taghi Iman, Mehrangiz Sotoudeh *, Halimeh Enayat, Mahrokh Rajabi

    this paper uses the critical sociology approach to explores how to generate symbolic domination against women at the level of personal, family, and social interactions, and reproductive symbolic domination at the family level, social structures and institutions that provided the basis for women's disabling and gender socialization. In order to achieve this goal, the critical ethnographic method for conducting research activities, the deep and semi-structured interview technique for data collection and its method analysis for analyzing the data has been used. The interviewees included 50 Dehdasht resident women who were selected based on purposeful sampling and according to theoretical Research findings include thematic networks: generating gender stereotypes and reproducing symbolic domination. The results show that symbolic domination of women is based on the social structure of patriarchy and its gendered stereotypes influenced by individual interactions (Women's self-censorship, negative self-concept and and concentrate on body management), family interactions (marital living experience, control, social validity, and domestic work sharing). And social interactions (social exclusion of women and educational and occupational discrimination). Reproduction of domination is achieved at the level of internalization of domination, , domination structural barriers, and cultural marginalization of women. "The role of tribal nervousness and historical patriarchy in the production and reproduction of symbolic domination against women" is the core issue.

    Keywords: production, reproduction of symbolic domination, critical ethnography, Gender Stereotypes, Gender Socialization, dehdasht
  • سید صمد بهشتی*، احسان کهنسال خوب

    اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از اساسی ترین مسائلی که جوامع امروز با آن دست وپنجه نرم می کنند، شالوده ی روابط اجتماعی است و در ادبیات علوم اجتماعی در قالب ابعادی چون «اعتماد بنیادی»، «اعتماد بین شخصی»، «اعتماد تعمیم یافته» و « اعتماد نهادی» موردبحث و بررسی قرار گرفته است. در این سنخ شناسی می توان گفت ابعادی چون اعتماد بین شخصی بیشتر در جوامع سنتی غالب می باشد، درحالی که، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی از ملزومات جوامع مدرن است. در پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحقیق کمی و شیوه پیمایش با ابزار پرسشنامه انجام شده است وضعیت اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در شهر دهدشت(به عنوان شهری در حال گذار) بررسی شده است. تعداد نمونه این تحقیق 382 نفر بوده که به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق که با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری به دست آمده است، نشان می دهد که در مجموع اعتماد اجتماعی پایین تر از حد متوسط است و اعتماد بین شخصی افراد از اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی بالاتر است. همچنین، یافته های استنباطی نشان می دهد مشارکت اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر اعتماد اجتماعی دارد درحالی که، احساس آنومی و احساس محرومیت تاثیر معکوس و معنی داری بر اعتماد اجتماعی نشان داده اند. همچنین، اگرچه پایگاه ذهنی به صورت مستقیم بر اعتماد اجتماعی تاثیر معنی داری نداشته است، به صورت غیرمستقیم و از طریق احساس محرومیت تاثیر مثبت و معنی داری بر اعتماد اجتماعی نشان داده است.

    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, اعتماد بین شخصی, اعتماد تعمیم یافته, اعتماد نهادی, کهگیلویه و بویراحمد
    Seyed Samad Beheshti *, Ehsan Kohansal Khoob

    Social trust, as one of the most fundamental issues facing today's societies, is the foundation of social relations and it has been discussed in the social science literatures. In this terms of "fundamental trust", "interpersonal trust", "generalized trust", and "institutional trust". In this regards we could say that interpersonal trust is more prevalent in traditional societies, though, generalized and institutional trust are seem mostly in modern societies. In the present study, quantitative and questionnaire survey method were used to investigate the status of social trust and its associated factors in Dehdasht city (as considered a transitional city). The sample size of this study was 382 people who were selected by multistage cluster sampling scheme. The results due to structural equation modeling, show that overall social trust was below average and people's interpersonal trust was higher than generalized and institutional trust. Also, the inferential findings showed that social participation has a positive and significant effect on social trust while Anomie and deprivation have had a significant and negative effect on social trust. However, although mental status did not directly affect social trust, through a sense of deprivation, it has had indirectly a significant and positive effect on social trust.

    Keywords: social trust, Interpersonal trust, Generalized trust, institutional trust, Dehdasht
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال