به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "social housing" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «social housing» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی social housing در مقالات مجلات علمی
  • اکبر صفاری، مهرداد محمدیان*، صمد رسول زاده اقدم

    هدف پژوهش حاضر تبیین جامعه شناختی سیاست گذاری های توسعه ای دولت در بخش مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و روستایی در استان اردبیل است. پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نوع نظریه میدانی است. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن در استان اردبیل است که به صورت نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. تحلیل اطلاعات، در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) با استفاده از نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی تحقیق سیاست گذاری های موفق در حوزه مسکن اجتماعی شامل مدیریت مقرون به صرفگی، مکان یابی با محوریت برابری اجتماعی و بهره مندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقوله محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامه های توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسایل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تاکید بر بهره وری، انبوه سازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخله گر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخص های بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبک های  معماری نوین، واگذاری امور به مردم در اجرای طرح است.

    کلید واژگان: سیاست گذاری مسکن, توسعه مسکن, اقشار آسیب پذیر, مسکن اجتماعی
    Akbar Saffari, Mehrdad Mohammadian *, Samad Rasoulzadeh Aghdam

    The aim of the current research is to Sociological explanation of the development policies of the government in the housing sector of the vulnerable sections of the urban and rural society of Ardabil province. The research is qualitative research and field theory type. Data analysis was done using Max QDA software. The findings show that the causal conditions of successful policy research in the field of social housing include cost-effective management, location based on social equality and public benefit, urban improvement along with civil participation, adaptation to the economic, social, political and climatic conditions of the region, compliance with scientific standards. The core category includes creating coordination with urban and rural development programs, paying attention to the culture, climate and economy of the regions, audience awareness, paying attention to cultural issues, building trust before implementation, the background and context including optimal land management and emphasis on productivity, massification technical improvement, creating a sense of belonging to the place. Intervening conditions include self-help and gradual construction, support for housing cooperatives, quality assurance system and building confidence. The strategies include control of the supply and demand gap, attention to cultural symbols and social signs, attention to cultural symbols and social signs, attention to the culture, climate and economy of the regions, rent price control and the consequences include market balance, depreciation reduction, promotion of improvement indicators. Rural housing is creating a sense of belonging to the place with modern architectural styles, leaving things to the people in the implementation of the plan.

    Keywords: Housing Policy, Housing Development, Vulnerable Groups, Social Housing
  • سعید ایرانی، منصور حقیقتیان*، اصغر محمدی
    مقدمه
    مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر می پذیرد و بر آن تاثیر می گذارد. این  یکی از موضوعات اصلی سیا ستگذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی می باشد. طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد در قالب مسکن اجتماعی، یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری است که در  دولت دهم و یازدهم ادامه یافته است. لذا پژوهش حاضر با ایمان به اینکه اجرای مسکن مهر آثار و پیامدهای مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است به آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز، با هدف کاربردی تصحیح و جبران نقاط ضعف برنامه ریزی و اجرای مسکن اجتماعی می پردازد.

    روش
    پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی می باشد. از نظر گردآوری داده ها یک بررسی پیمایشی- میدانی است. ‏ ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته از نوع محقق ساخته می باشد. گزینش نمونه بر اساس روش خوشه ایچند مرحله ای خواهد بود. جامعه آماری تحقیق شامل 503816 خانوار (مجموع  خانوارهای  ساکن در مسکن مهر سهند و خانوارهای تبریزی ساکن در سایر انواع مسکن) می باشد. برای نمونه گیری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 1075 خانوار محاسبه گردید. شیوه گزینش بر اساس خوشه ایچند مرحله ای می باشد. نظریه ی های غالب پژوهش، شامل ((رویکرد محرومیت اجتماعی، تفکیک و طرد اجتماعی و رویکرد رادیکال نابرابری)) و چارچوب نظری شامل مدل تلفیقی مستخرج از نظریه های مذکور می باشد. تجزیه و تحلیل با مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است.

    یافته ها
     تحلیل مدل و مقایسه مقادیر نشانگر آن است که روابط بین    سکونت در مسکن مهر با هر یک از متغیرهای برون زای نابرابری امنیت اجتماعی28/7، نابرابری توزیعی52/2، نابرابری سرمایه اجتماعی42/2، نابرابری شاخص زندگی سلامت محور42/2 و نابرابری اجتماعی70/5 قابل پیش بینی بوده و دو متغیر نابرابری اقتصادی و نابرابری شاخص های سبز زندگی از مدل خارج شدند.

    بحث
     بر اساس  نظریه برگس که معتقد بود در منطقه انتقالی، به دلایلی چون: سطح بالای تحرک جمعیت، نرح بالای مهاجرت، ویرانی خانه ها و تراکم جمعیت، بالاترین نرخ جرم و بزهکاری مشاهده می شود. عدم ثبات جمعیتی و بوم شناختی در منطقه انتقالی موجب تخریب توانایی کارکردی نهادهای اجتماعی از قبیل: خانواده و کنترل رفتار ساکنان می شود. از طرفی، ارزش های سنتی فرهنگ قومی توان متقاعد سازی نوجوانان و جوانان را نداشته و آنان به یک وضعیت حاشیه ای کشیده می شوند. در نتیجه، فاقد هویت های گروهی و مرجع هایی می شوند که آنان را به سمت رفتاری که در جامعه مورد پذیرش است سوق دهد. در این چارچوب مسکن مهر، وضعیت فضایی ((منطقه انتقالی)) را دارد به تعبیر نظریه پردازان این رویکرد، زمینه  برای  انحرافات شهری مساعد می گردد.  نتیجه اینکه، اگر روندی که توسعه ی ساخت و سازهای پروژه های مسکن مهر طی می کند ادامه یابد وکماکان توجهی به تامین خدمات و سایر مایهتاج و نیاز های مردم در یک محیط مسکونی نشود و صرفا واحد مسکونی تولید گردد مجموعه های وسیع ساخته شده، تقریبا خالی از سکنه می شود و تنها  اقشار اجتماعی خاصی بنابه اجبار و گونه ای موقتی ساکن می شوند و انصراف فزاینده متقاضیان به وجود خواهد آمد تاخیر در ایجاد زیر ساختهای ضروری و تاسیسات زیر ساختی و ساختی ، زمینه تبدیل زندگی در مجموعه ها را به نوعی آلونک نشینی فراهم خواهد آورد که این مورد همسو با فقر شهری پیامدهای گسترده اجتماعی فرهنگی وحتی سیاسی را سبب خواهد شد
    کلید واژگان: مسکن مهر, طرد اجتماعی, نابرابری طبقاتی, برنامه ریزی مسکن, فضای مسکونی
    Saeed Irani, Mansur Hagigatian*, Asghar Mohamadi
    Introduction
    Mass production of affordable housing for low-income groups in the form of social housing was one of the axial plans of the ninth Government to establish social equality and help disadvantaged urban groups and has been continued in the tenth and eleventh governments. Therefore, acknowledging that Mehr Housing Plan has brought about numerous positive and negative consequences, the present research provides a pathological assessment of social housing (Mehr) taking an approach toward social class inequality and urban deviation in Tabriz in order to practically revise and compensate for the weaknesses of planning and implementation of social housing.
    Method
    In terms of its goals and time period, this research is of applied and cross-sectional nature and in terms of data collection, it is a field survey research. Data collection tool is a researcher-made close-ended questionnaire. Statistical population includes 503816 households (total households living in Sahand Mehr houses and Tabrizi households living in other houses). Sample size was calculated at 1075 households based on Cochran formula. Selection method is based on multistage clustering. Major theories of the research include “social disadvantage approach, social segregation and exclusion, ecology of deviations and the radical approach of inequality and deviations” and the theoretical framework of the research is an integration of these theories. Data were analyzed using Structural Equation Modeling and Partial Least Square.
    Findings
    Analysis of the model and comparison of the figures indicate that the relationships between tendency to social harms and any of exogenous variables of living in Mehr houses (11.50), social security inequality (7.28), distributional inequality (2.52), social capital inequality (2.42), health-based living index inequality (2.42) and social inequality (5.70) can be predicted. Two variables of economic inequality and green living index inequality were excluded from the mode.
    Path coefficient table between exogenous and intrinsic variables
    T Statistics (|O/STERR|)    
    7.286287    Inequality of security -> Tendency to social harm
    2.523963    Distributive inequality -> Tendency to social harm
    5.707630    social inequality -> Tendency to social harm
    27.651037    social inequality -> Inequality of security
    9.317072    social inequality -> Distributive inequality
    96.837119    social inequality -> Social capital
    2.273830    social inequality -> Healthy lifestyle
    17.266949    Social capital -> Tendency to social harm
    2.418280    Healthy lifestyle -> Tendency to social harm
    4.265426    Residence in Mehr Housing -> Tendency to social harm
    11.504991    Residence in Mehr Housing -> social inequality
    0/026    Tendency to social harm   Economic disparities->
    0/097    ->Tendency to social harm  Uneasy green city indicators


    Discussion
    According to Burgess’s theory, in the transitional region for several reasons such as high levels of population mobility, high migration rates, house demolitions and population density, the highest rates of crime and delinquency are observed. The demographic and ecological disturbances in the transitional region cause the destruction of the functional capacity of social institutions such as the family and the control of the behavior of the inhabitants. On the other hand, the traditional values of ethnic culture do not have the potential to convince youth, and they are drawn to a marginal position. Consequently, they do not have group identities and references that lead them to behave in a society that is accepted. In this framework, Mehr housing has the status of a (transitional) space. According to theorists, this causes urban deviations. As a result, if the process of developing the construction of the Mehr Housing Projects continues and does not pay attention to the provision of services and other needs of the people in a residential environment, and only a residential unit produced, large collections made, almost The inhabitants are vacant and only certain social strata reside in a coercive and temporary way, and a growing withdrawal of applicants will occur. Delay in the creation of necessary infrastructure and facilities leads to a kind of life transformation into a kind of urban poverty and will result in wider cultural, social and even political consequences.
    This finding with the findings of the study in line with previous research indicates that in the case of continuing the development of construction and structures of projects of Mehr housing and in the case of non-attention to the provision of services and other needs and needs of people in the residential environment, the wide sets built, almost is vacant of population and only certain social strata in coercive and temporary way will be inhibited, and a growing withdrawal of applicants will occur. Delay in the creation of essential infrastructure and installations of essential infrastructure (Iran’s cultural services, water, Electricity, telecommunication, etc.) and building structures (cultural, educational, health, space, security and disciplinary services) will provide the transformation of life into a kind of hut which this case in line with urban poverty will be caused widespread socio-cultural and even political outcomes.
    Therefore, in the short term, Mehr Housing Project is faced numerous problems, financial constraints in investing and locating projects caused the projects face with lack of adequate demand. This situation is caused numerous problems for government officials and the private sector involved in the construction of the project which ultimately to absorb the population is resorted in a variety of ways. But what is specifically mentioned here is the situation and living conditions for people who will live in units built for a short time. Also, based on the approach of social deprivation, social deprivation occurs when individuals and groups of a community are not able to fully participate in a community in which they live. The result is that incomes, abilities and other characteristics of the poor people will be away unthinkably from the standards of society and the group that belongs to it. Accordingly, poverty is a social structure and is often known as a characteristic for specific groups such as women, the elderly and the disabled. The most important feature of this approach is not only focused on the consequences of social deprivation, but also on the process that leads to it. Some theorists consider poverty as a disability in social participation and discussed the concept of poverty using the concept of ((social exclusion)). In this view, social exclusion occurs when people are not able to participate in society. And it happens where people and groups are involuntarily deprived of opportunities to participate in social affairs.

    Ethical Considerations
     
    Funding

    In the present study, all expenses were borne by the author and he did not have any sponsors
    Authors’ contributions

    The present paper is extracted from Saeed Iran’s dissertation, and Dr. Mansoor Haghighatian and Dr. Asghar Mohammadi respectively have been the role of supervisor and professor advisor.
    Conflicts of interest

    There is no conflict with previous authors’ research
    Acknowledgments

    In the present study, we tried to observe all the written and codified professional charter and the “unwritten principles” of scientific and academic ethics.
    Keywords: social housing, Mehr housing, social exclusion, social class inequality, housing planning, residential area
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال