به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تکرار » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « تکرار » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مالک شعاعی*
    ادبیات کودک باید بهترین افکار و ایدآل ترین اهداف و مفاهیم را با روشی لذت بخش به مخاطب خود آموزش دهد. شعر به عنوان بخشی از ادبیات کودکان، به دلیل لذت شنیداری و ظرفیت فوق العاده اش، ابزار مناسبی برای این منظور است. این مقاله با هدف بیان نابسامانی های محتوایی و ساختاری اشعار شش کتاب فارسی دوره ی ابتدایی تدوین شده نتایج بررسی نشان می دهد درون مایه ی اشعار بیش تر تکرار طبیعت گرایی و حماسه بدون توجه به پیام است. حضور برخی از مولفین در پایه های مختلف، استفاده مکرر از اشعار یک شاعر، تکرار مضامین، تکرار در قالب و موسیقی اشعار، عدم توجه به نیازهای مختلف دانش آموزان، ایرادهای نگارشی، عدم توجه به رشد همه جنبه ی کودک و... مجموعه عواملی است که در این مقاله تشریح شده است.این پژوهش کاربردی به روش  توصیفی تحلیلی، متون نظم کتب درسی دوره ابتدایی را بررسی نموده واحد مضمون و محتوا، فحوا (زمینه) است. جامعه آماری آن، شامل کتاب های فارسی (بخوانیم) پایه اول تا ششم ابتدایی است و نمونه های آماری بخش هایی از کتب فارسی دوره ابتدایی است که در قالب نظم آمده است.روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتاب خانه ای است پرسشی که این تحقیق در اندیشه ی پاسخ بدان برآمده برشمردن مشکلات بخشی از کتاب فارسی است که با طرح کاستی ها، راهکارها تشریح می شود.
    کلید واژگان: اشعار فارسی ابتدایی, درون مایه, تکرار, قالب و شاعران}
    Malek Shoaei *
    The child's literature must teach the audience the best thoughts and the most ideal goals and concepts in a pleasant way. Poetry, as a part of child's literature, is a good tool for this purpose due to its listening pleasure and extraordinary capacity. This article has been compiled to express the content and structural disorders of the poems of six Persian books in the elementary period. The study results show that the lyrics' theme is more a repetition of naturalism and epic regardless of the message. The presence of some authors in different foundations, repeated use of a poet's poems, repetition of themes, repetition in the format and music of poems, lack of attention to the different needs of students, writing flaws, lack of awareness of the overall development of the child, etc. are a set of factors described in this article. This applied research, using the descriptive-analytical method, examines the order of texts of elementary school textbooks. The content unit is context. The statistical population includes Persian books (read) from the first to the sixth grade of elementary school, and statistical samples are parts of Persian books from elementary school that are in the form of verse. The method of collecting information, documents and bookshops is a question that this research has raised in the idea of answering the problems of a part of the Persian book that explains the shortcomings.
    Keywords: Elementary Persian Poems, themes, Repetitions, Templates, and Poets}
  • زهره صفوی زاده*، منا خدابخش
    این پژوهش در نظر دارد به بررسی چگونگی عملکرد ترجمه سینمایی به مثابه یک عملکرد بینامتنی، میان اثر ادبی و اثر سینمایی بپردازد. در این راستا، سه نوع رابطه بینامتنی در جریان اقتباس سینمایی معرفی شده که شامل «تکرار، آفرینش و حذف» است. پس از معرفی هر یک از این روابط، انواع تکرار و آفرینش در برگردان سینمایی، به تفصیل و با ارایه مثال هایی، عمدتا از دو فیلم اقتباسی «گاو» و «درخت گلابی»، شرح داده شده است. نگارندگان در این مقاله و در جریان معرفی روابط بینامتنی، درصدد بررسی چگونگی نشان دار شدن فرامتن سینمایی به لحاظ فرهنگی هستند. طبقه بندی روابط بینامتنی در اقتباس، با مبنا قراردادن رویکرد فرکلاف (1995) به متن صورت گرفته است. فرکلاف، متن را در تعریف «تکرار نسبی» و «آفرینش نسبی» می داند. از سوی دیگر، ضمن معرفی تقسیم بندی یاکوبسن درمورد انواع ترجمه- که شامل ترجمه درون‎زبانی، بینازبانی و بینانشانه ای است، این پژوهش، اقتباس سینمایی را به عنوان نوعی ترجمه بینانشانه ای معرفی می کند.
    کلید واژگان: پیش متن, فرامتن سینمایی, تکرار, آفرینش, اقتباس سینمایی}
    Zohreh Safavizadeh *, Mona Khodabakhsh
    The present study intends to make a comparative study between a literary work and a cinematic production concerning the function of cinematic translation as an intertextual practice. Accordingly, three intertextual relations have been introduced including “repetition”, “creation” and “omission” .After introducing each of these relations, different kinds of repetition and creation in cinematic translation have been discussed in detail along with examples mainly from two adaptations of the movies “The cow” and “The pear tree”. In this article and in the process of introducing intertextual relations, the authors have attempted to take into consideration the ways on the basis of which a cinematic meta-text is culturally marked. The classification of intertextual relations in adaptation has been carried out based on Fairclough’s approach towards the text (1995). Fairclough defines text as “partly repetition” and “partly creation”. On the other hand, while introducing Jakobson’s categories of translation, the study introduces cinematic adaptation as a type of inter-semiotic translation.
    Keywords: Pre-text, cinematic meta-text, repetition, creation, Cinematic Adaptation}
  • احمدعلی سجادی صدر، مرتضی افشاری*، مهدی پوررضائیان

    گرچه ظهور پیرنگ های مبتنی بر تکرار به دهه پنجاه در سینما باز می گردد، اما نامی که امروزه با آن شناخته می شوند در دهه اول قرن حاضر توسط دیوید بردول پیشنهاد شده است: «پیرنگ انشعابی»، «دیوید بردول» روایتی را که در آن یک شخصیت در موقعیتی واحد دست به انتخاب های مختلف زده و با سرنوشت های متفاوتی روبه رو می شود و روایت، نتایج حاصله از آن «انتخاب» را به نمایش می گذارد پیرنگ «انشعابی» می نامد. این نوع از پلات انواع و اشکال گوناگونی را دارا است. این مقاله تلاش می کند تا با بهره گیری از روش «تحلیل روایت»، ضمن معرفی انواع پیرنگ های انشعابی و خصوصیات هر یک، نشان دهد که چنین پیرنگی نیز در قرآن وجود دارد گرچه پیرنگ انشعابی بکار رفته در قرآن کارکردی متفاوت از قرینه سینمایی خود یافته است. اگر در سینما این پیرنگ بکار گرفته می شود تا نشان دهد که شخصیت اصلی با چه امکانات و احتمالاتی روبه رو است در قرآن این پیرنگ جنبه ها، ابعاد و ساحت های مختلف یک موضوع و شخصیت را به تصویر می کشد.

    کلید واژگان: پیرنگ انشعابی, تکرار, قرآن, قصه حضرت موسی (ع), زاویه دید, روایت سینمایی}
    AhmadAli Sajjadi Sadr, Morteza Afshari *, Mehdi Pourrezaian

    Although the emergence of iterative structures in the cinema returns to the eighties, but the name that is known today, In the first decade of this century has been suggested by David Bordwell: “Forking-path plot”. This type of plot shows a character in a single position making different choices - or faces different chances - and the narrative presents the results of that choice. Forking-path narrative has different types and forms.This article tries to take advantage of using "narrative analysis" to introduce the types and characteristics of each forking-path structures, and show that such a structure exists in the Quran. Forking-path structure used in the Qur'an has a different function than its cinematic counterpart. If this structure is used in cinema to show that the main character is faced with both opportunities and possibilities, in the Qur'an, the structure shows aspects, dimensions and different aspects of a subject and character.

    Keywords: forking-path structure, iteration, Qur'an, Story of Moses, point of veiw, cinematic narrative}
  • سعید شفیعیون*
    کتاب نگاهی تحلیلی به علم بیان ازجمله کتاب های درسی دانشگاهی تازه چاپ حوزه بلاغت است که سعی دارد با اتکا به مبانی بلاغت سنتی، از نگاه های جدید مطرح در این حوزه نیز بی بهره نباشد. ضمنا وجه انتقادی و رویکرد کتاب در تامل بر اغلب مسائل شایع دانش ادبی «بیان» مندرج در برخی منابع پیشین و طرح و بررسی گاه تفصیلی آن ها اسم این کتاب را کاملا بامسما کرده است. اشکالاتی که لامحاله بر این کتاب پرفایده وارد آمده بعضی عمومی و بعضی تخصصی است. منظور از اشکالات عمومی نادرستی ها و کمبودهایی مانند اغلاط مطبعی، نقصان پیشینه تحقیق، و شیوه استناد و نمایه سازی است و منظور از اشکالات تخصصی نقایص و اغلاطی است که در تناسب با موضوع و ساختار کتاب، یعنی بلاغت پیش آمده است. مواردی مثل بدگزینی شواهد و بدفهمی آن ها که به نظر ما گاه به تحلیل و تشخیص غلط اصول بلاغی منجر شده است. در این نقد هم چنین به ضعف انسجام کتاب در مدیریت بحث و استشهادات و طبقه بندی مطالب اشاره شده است و از اطناب ممل و برخی ایجازهای مخل آن سخن به میان آورده شده است.
    کلید واژگان: علم بیان, کتاب درسی, چهارچوب سنتی, نظریه, انسجام, تکرار, بدگزینی, بدفهمی, تحلیل}
  • علی غضنفری*
    می دانیم گاهی تکرار در کتاب های عادی زشت و نقص شمرده می شود. حال چرا در قرآن که کتاب اعجاز است و تصور نمی رود بدون هدف معین و دلیل متعالی، تکراری در آن صورت گرفته باشد، آیات زیاد تکراری دیده می شود؟ با فرض عدم تکرار معنوی و اینکه تنها مدل تکرار در قرآن، تکرار لفظی است و آنچه تکرار شمرده می شود تنویع است، و یا بر فرض تکرار معنوی و پذیرش تاکید، لازم است در این باره بحث شود که علت وجود تکرار لفظی و همچنین فائده آن چیست؟ نگارنده به این سوال پاسخ می دهد که چرا قرآن از تکرار پرهیز نکرده تا از ابتدا مانع طرح هرگونه اشکالی شود؟ محقق در پاسخ این سوال عادت عرب به تکرار در خطابه های شفاهی را و نیز تعدد حوادثی که آیه از آنها سخن گفته، مطرح کرده است. بی شک زمانی که حال سخن، اقتضای بیان مجدد واژه یا جمله ای داشته باشد، تکرار نیک و حتی عدم تکرار قبیح شمرده می شود. چه اینکه در چنین حالی تکرار بر بلاغت سخن می افزاید و البته اشعار عربی به همین دلیل مملو از تکرار است. علاوه بر اینکه بعضی از حوادثی که قرآن به آنها پرداخته است بیش از یکبار نازل شده اند. در بیان فوائد تکرار لفظی در قرآن، باید گفت هرکس به بررسی اینگونه آیات بپردازد، به فوائد بسیاری دست خواهد یافت که هر کدام به تنهایی برای توجیه تکرار کافی است. تاکید در یادآوری پندها برای تاثیر بیشتر، بیان اعجاز قرآن و تحدی به عدم توانائی از آوردن حتی آیات تکراری چه رسد به آوردن اشکال گوناگون یک واقعه، اثبات عدم تحریف و اینکه اگر قرآن بعد از حیات پیامبر تدوین شده بود از آن چیزی کم و زیاد می شد، رعایت نظم آهنگین انتهای آیات قرآن که زیبایی ویژه ای به آن بخشیده است، ایجاد رعب در دل دشمنان قرآن، افزایش ستایش گروهی به خاطر اعمال نیک آنها و شدت خشم و غضب بر گروه دیگر به خاطر اعتقاد فاسدشان، تببین و توضیح آیات قبل، القا شدیدکفر در قلوب عده ای و در نهایت تفکر افزونتر در علل تکرار در آیات تکراری، از جمله فوائد قابل پژوهش در این بخش از آیات قرآن است. بنابر آنچه گفته شد قرآن حاوی معانی گسترده ای بوده و برای ابلاغ این مفاهیم ژرف از تکرار که اسلوب عرب در محاوره است، بهره برده است.
    کلید واژگان: قرآن, علوم قرآن, تکرار, تکرار لفظی}
    Ali Ghazanfari*
    As known, repetition sometimes is considered improper in regular books. In spite of the fact that the holy Quran is a miraculous book and repetition is not occurred in it without transcendental reasons, why there is so many repetitive verses in Qur''an? Assuming lack of spiritual repetition and that the only model of repetition in the Quran is verbal repetition and the repetition is considered diversified (tanwi’) or assuming spiritual repetition and accepting emphasis, it must be discussed as what is the cause of verbal repetition and its benefit. The author tries to respond to this question: why did not the Quran abstain repetition so that it could hinder any difficulty from the beginning? In response, researcher has proposed Arabs’ habit of repetition in oral speeches and number of events of which the verses belong to. Undoubtedly, when oral state requires to express a word or a sentence, repetition is considered good and lack of repetition is deprecated, because repetition increases rhetoric and of course Arabic poems are therefore full of repetitions. In addition, some events mentioned in the Qur''an are revealed more than once. In expressing benefits of verbal repetition in the Qur''an, it must be said that anyone focuses to studies of those verses, he/she will acquire a lot of benefits, each of which suffice to its justification in itself. Emphasis on reminding verses for more influences, stating the Qur''anic miracle and challenging for disability to use even the repetitive verses much less the different forms of an event, proving lack of distortion and that if the Qur''an was compiled after the Prophet’s life it would be varied. Considering harmonic meter in the end of the Qur''anic verses that gives it special beauty, is heart-wrenching to enemies of the Quran, more praise and deprecation of a group for their good deeds and vigor of anger to the other for their corrupted beliefs, explanation of the previous verses, authorizing heresy (kufr) in the heart of some people, and at the end, more reflections on the causes of repetition are of the benefits researchable in the Qur''anic verses. As such, what has been said, the Qur''an has extensive meanings and using repetition - Arabic style in colloquial – has delivered the deep concepts.
    Keywords: The Quran, The Quranic Science, Repetition, Verbal Repetition}
  • مجید صالح بک، کبری راستگو
    نقد ادبی در مسیر رو به پیشرفت خود، با رویکردهای متعددی مواجه شد؛ این رویکردها با نگاه بلاغی، اجتماعی و روانشناسی و با چارچوبی بافت محور آغاز و تا رویکرد ساختارگرائی و پساساختارگرائی نظیر: نشانه شناسی و ساختارشکنی و... با چارچوب فرامتنی امتداد یافت. اما ساختارگرائی، یکی از مهم ترین رویکردهای توصیفی نقد ادبی است که ناقد در آن، به دور از هرگونه متعلقات خارجی تنها به ساختار متن و سطوح مختلف آن نظیر: سطح آوائی، ساختاری، و معنائی و نیز تعیین تقابلات دوگانه میان واژه ها رو می کند چه این تقابلات، نوعی تضاد و جدائی را سبب می شوند که ادیب واجد آن در میان دو جهان متضاد است. با این مقدمه، مقاله حاضر برآن است تا ساختار موسیقائی درونی شعر ابن فارض را در پرتو ساختارگرائی صورت گرای ادبی بررسی کرده و از نیروی تلقینی آن پرده بردارد. موسیقی درونی شعر ابن فارض، در صنعت تکرار، خوشه های صوتی/ هم صدائی، و تقابل های دوگانه و قابلیت بیانی این تقابلات در تصویر عواطف شاعر نمود یافته است.
    در گردآوری این مقاله، از روش استقرائی، و مطالعات کتابخانه ای و مستندات استفاده شده است. ماحصل این خوانش، آن است که ساختار موسیقائی با نگرش درونی شاعر هماهنگ می باشد. این هماهنگی، در تکرار واج ها همراه با صفات و مخارج حروف شان نمایان شده تا بیانگر معانی پنهان در شخصیت شاعر باشد. جملات نیز، علیرغم ساختارهای مختلف خود، از طریق تکرار بعضی از حروف و کلمات با ژرف ساخت متن انسجام یافته است. هم چنین، تقابلات دوگانه برخی واژه ها در اغلب انفاس شعری شاعر کاملا مشهود است.
    کلید واژگان: ابن فارض, ساختارگرائی صورت گرا, ساختار موسیقائی, تکرار, هم صدائی, تقابلات دوگانه}
  • حامد صدقی، محمد صالح شریف عسکری، محمد علی جعفری، علی بیانلو
    لفظ (یا عبارت) گاهی به واسطه تکرار، که یکی از شیوه های تعبیر در زبان شعر است، حاوی دلالت های فنی گوناگون و احیانا متداخلی است که در جان مخاطب تاثیر می گذارد و این امر به کمک شاعر مستعد و چیره دست که قادر به هدایت سخن به سوی سودمندی و لذت بخشی است، صورت می پذیرد. ارزش این نوع تکرار در استوار نمودن دلالت ها، فزونی می گیرد؛ زمانی که بهره مندی از واژگان و احساس و اصالت کلامی قرین شاعر باشد. اگر که نقصی در آن باشد، ناگزیر این نقص منجر به لفظ پردازی پیش پا افتاده می شود. افزون بر آن دلیل ناتوانی شاعر در به اختیار گرفتن کامل زمام اسلوب تکرار نیز است.
    شعر نو که در بردارنده نیروی تعبیری توانمند در تکرار است، توانسته در ادای مقصود، نزد شاعران بزرگ موفق باشد. همان گونه که این امر در نزد «سیاب» پیشگام شعر نو، رخ داده است. به طوری که وی توانسته بر این نیرو دلالت های بسیار بخشد و از فراسوی آن به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف متن باشد؛ که متجلی دردلالت بلاغی، شعوری، موسیقایی و تصویری در شش مقطع می باشد. و این نیرو در شعر نوی «سیاب» به منظور رسیدن به دلالت های فنی، ریشه دوانده و توانسته است که زیبایی دلالت را به مخاطب با موفقیت کامل به صورت آمیخته، جاری سازد. و این همان منزلت شعر برتر است که ما را رهنمون به پژوهش پیرامون جلوه ظاهری زبانی و دلالت های ماورایی آن می سازد. این دلالت ها عنصر ریشه دار تعبیر ادبی تکرار هستند.
    کلید واژگان: تکرار, دلالت های فنی, شعر نو, سیاب}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال