به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سبک های حل تعارض » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «سبک های حل تعارض» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • اسماعیل جهانی دولت آباد*، طاها عشایری

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دو مقوله تعارضات زناشویی و سبک های حل تعارض در شکل گیری گرایش به طلاق در جامعه اردبیل در دو بخش کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها) و کمی (پیمایش) به انجام رسیده است. نتایج کیفی نشان داد که تعارضات زناشویی در جامعه اردبیل در 5 مقوله «تعارضات عاطفی»، «تعارضات فرهنگی» و «تعارضات اخلاقی»، «تعارضات اقتصادی» و «تعارضات ارتباطی» و شیوه های برخورد با تعارضات در قالب مقولات «برخورد عاطفی»، «برخورد دموکراتیک»، «برخورد عقلانی»، «فرار از موقعیت» و «برخورد قهری یا ابزاری» قابل شناسایی است. همچنین، طبق نتایج کمی، اکثریت قریب به اتفاق زوجین (بیش از 95درصد) کم و بیش با مسیله تعارضات زناشویی دست به گریبان هستند که از این میان، بیشترین میزان مربوط به تعارضات عاطفی و کمترین میزان مربوط به تعارضات فرهنگی می باشد. از سوی دیگر، میزان بسیار کم استفاده از شیوه های قهری در برخورد با تعارضات در مقابل میزان قابل توجه استفاده از برخوردهای عقلانی و دموکراتیک بیانگر اولویت شیوه های نرم نسبت به راهبردهای سخت در بین زوجین است. طبق نتایج، زوجین در برخورد با تعارضات عاطفی-اخلاقی از شیوه های برخورد سخت (قهری) و در برخورد با تعارضات فرهنگی-ارتباطی از شیوه های برخورد نرم (عقلانی و دموکراتیک) بیشتر استفاده می کنند. در بحث تبیین گرایش به طلاق نیز نتایج نشان داد که شیوه های حل تعارض از قدرت تبیین کنندگی بیشتری در مقایسه با تعارضات زناشویی برخوردارند. بنابراین، با توجه به اجتناب ناپذیر بودن تعارض زناشویی، تمرکز بر تقویت مهارت های حل مسیله در سیاست گذاری های حوزه-خانواده، به مراتب سودمندتر و حتی به صرفه تر از تمرکز بر شکل گیری زناشویی های عاری از تضاد و تعارض خواهد بود.

    کلید واژگان: تعارضات زناشویی, سبک های حل تعارض, گرایش به طلاق, اردبیل}
    Esmaeil Jahani Dolatabad *, Taha Ashayeri

    The current research aims to investigate the role of marital conflicts and conflict resolution styles in the tendency to divorce in Ardabil society in two qualitative (content analysis of interviews) and quantitative (survey) parts. Qualitative results showed that marital conflicts in 5 categories "emotional conflicts", "cultural conflicts" and "moral conflicts", "economic conflicts" and "communication conflicts" and methods of dealing with conflicts in the form of "emotional conflict" categories. , "democratic encounter", "rational encounter", "escape from the situation" and "forced or instrumental encounter" can be identified. Also, according to the quantitative results, the vast majority of couples (more than 95%) are more or less struggling with the issue of marital conflicts, of which the highest rate is related to emotional conflicts and the lowest rate is related to cultural conflicts. On the other hand, the very low rate of using coercive methods in dealing with conflicts in contrast to the significant rate of using rational and democratic approaches indicates the preference of soft methods over hard strategies among couples. According to the results, couples use hard (coercive) methods of dealing with emotional-moral conflicts and soft (rational and democratic) methods of dealing with cultural-relational conflicts. In the discussion of explaining the tendency to divorce, the results showed that conflict resolution methods have more explanatory power compared to marital conflicts. Therefore, considering the inevitability of marital conflict, focusing on strengthening problem-solving skills in family policy-making will be far more beneficial and even more economical than focusing on the formation of conflict-free marriages.

    Keywords: Marital conflicts, conflict resolution styles, Tendency to divorce, Ardabil}
  • عبدالحسن فرهنگی*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های حل تعارض کارآمد در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای ارتباطی غیرمنطقی در قالب یک مدل انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور 293 نفر از دانشجویان زن متاهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران که به وسیله نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ)، باورهای ارتباطی غیرمنطقیRB) I) و پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم نسخه دوم (ROCI-II) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های حل تعارض کارآمد (سبک یکپارچگی و سبک مصالحه) بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی معنادار بود. هم چنین، در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای ارتباطی غیرمنطقی، سبک های حل تعارض کارآمد، نقش واسطه ای داشتند. بنابراین درمانگران می توانند، با بررسی طرحواره ها و افزایش مهارت های حل تعارض کارآمد مراجعان، میزان تاثیر باورهای ارتباطی غیرمنطقی را در روابط آن ها کاهش دهند.

    کلید واژگان: سبک های حل تعارض, طرحواره های ناسازگار اولیه, باورهای ارتباطی غیرمنطقی}
    Abdolhassan Farhangi *

    The aim of the present study was to investigate the mediating role of effective conflict resolution styles on the relationship between maladaptive early schemas and irrational relationship beliefs. This was done in the framework of causal model. The method was correlation. For this reason 293 female undergraduate and postgraduate students of university of Tehran, Which were selected by multi-stage cluster sampling, completed a Young Schema Questionnaire (YSQ), The Irrational Relationship Belief Inventory (IRB) and Rahim Organizational Conflict Inventory–II. Data analysis was performed using structural equation modeling with AMOS software. Finding revealed that direct effect of early maladaptive schemas and effective conflict solving styles (integration style and compromise style) was significant on irrational relationship beliefs. Also, in the relationship between maladaptive early schemas and irrational relationship beliefs, the effective conflict solving styles had a mediating role. Therefore, therapists can reduce the impact of relationship beliefs in their clients by evaluating early maladaptive schemas and increasing the skills of effective conflict resolution.

    Keywords: Conflict resolution styles, early maladaptive schemas, irrational relationship beliefs}
  • مهسا رزم گر*، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد

    ازدواج یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در زندگی رخ می دهد، بعضی ازدواج ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است درحالی که بسیاری از زن و شوهرها نیز می توانند مشکلاتی را برابر هم اتخاذ کنند و زندگی را تحت تاثیر قرار دهند. از این رو هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متاهل با میانجی گری خودکنترلی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متاهل شهر مشهد بود که تعداد 200 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (WHOQOL-26) و پرسشنامه ی خودکنترلی تانجی (TSCS) بودند. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و خودکنترلی با کیفیت زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و آن ها می توانند کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن را پیش بینی کند (001/0 p

    کلید واژگان: سبک های حل تعارض, کیفیت زندگی, خودکنترلی, زنان متاهل}
    Mahsa Razmgar *, Mohammadjavad Asghari Ebrahimabad

    Marriage is one of the most important events that occurs in life. Some marriages cause couples to grow, while many couples can also create problems for each other and affect life. Therefore, the purpose of this study was to investigate the role of conflict management styles in prediction the quality of life for married women with self-control mediation. The method of study was descriptive- correlative. The statistical population of the study consisted of married women in Mashhad the sample of which includes 200 people who were selected by convenience-sampling method. The data were collected by Rahim Organizational Conflict inventory (ROCI-II), Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-26), and Tangney’s Self-Control Questionnaire. Data were analyzed by regression analysis and path analysis. The results showed that there is a significant correlation between conflict management styles and self-control with quality of life and they can predict the quality of life and its subscales (p

    Keywords: Conflict management styles, Quality of life, Self-Control, Married Women}
  • سوده نوروزی، سیمین دخت رضاخانی*، پریوش وکیلی
    این پژوهش با هدف تبیین رابطه علی بین سبک های حل تعارض و ثبات ازدواج با میانجی گری بهزیستی روان شناختی انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد (زن و مرد) متاهلی بود که حداقل 3 سال از ازدواج آنان گذشته باشد و در ماه های اردیبهشت تا شهریور 1397 به مراکز مشاوره منطقه 2 تهران مراجعه کرده باشند. 308 نفر نمونه به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1980)، سبک های حل تعارض نسخه Bرحیم (1983) و بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه ریف (1980) بود. یافته های پژوهش از طریق تحلیل مسیر نشان داد سبک سلطه گرانه به صورت مثبت؛ و سبک های یکپارچه، اجتنابی و بهزیستی روان شناختی به صورت منفی بی ثباتی ازدواج را پیش بینی می کنند. ضرایب مسیر غیرمستقیم نشان داد بین سبک سلطه گرانه و بی ثباتی ازدواج رابطه مثبت، بین سبک یکپارچه و مصالحه ای و بی ثباتی ازدواج رابطه منفی وجود دارد و بهزیستی روان شناختی رابطه بین سبک یکپارچه، مصالحه ای؛ و سلطه گرانه با بی ثباتی ازدواج را میانجی گری می کند. بنابراین، سبک های حل تعارض افراد و بهزیستی روان شناختی آنان می تواند متغیرهای موثری برای سنجش و پیش بینی ثبات ازدواج باشد.
    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, ثبات ازدواج, سبک های حل تعارض}
    Soudeh Noroozi, Simindokht Rezakhani *, Parivash Vakili
    The aim of this research was to determine the causal relationship between conflict resolution styles and marital stability, by considering the mediation role of psychological well-being. The research method is correlational.The statistical population includes married individuals (men and women) who have been married at least for three years and have referred to counseling centers located in District 2 of Tehran between May and September 2018. 308 volunteers and in reach people were selected. Data collection was done by means of Edwards and colleagues (1980), Conflict Resolution Styles-Rahim (1983), and Psychological Well-being- Ryff (1980). Using path analysis, the results showed that marital instability is anticipated positively by dominating style and negatively by integrating, avoiding styles and psychological well-being. Indirect path coefficients showed a positive correlation between dominating style and marital instability while a negative correlation between integrating style and compromising marital instability and also demonstrated that psychological well-being mediates the correltion of integrating, compromising and dominating styles with marital instability. Therefore, the individuals' conflict resolution styles and their psychological well-being can be effective variables for assessing and predicting the marital stability.
    Keywords: conflict resolution styles, marital stability, Psychological well-being}
  • مهسا رزم گر*، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد
    هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی رضایت از زندگی زنان با میانجی گری شادکامی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متاهل شهر مشهد می باشند. نمونه شامل 200 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی رضایت زندگی داینر ، پرسشنامه ی سبک های حل تعارض رحیم و مقیاس شادکامی مونش (MUNSH) می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و شادکامی با رضایت از زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و همچنین نشان داد که سبک های حل تعارض به طور مستقیم و معنادار و غیر مستقیم از طریق شادکامی بر رضایت از زندگی تاثیر دارند و نیز نقش میانجی گری شادکامی مورد تایید قرار گرفت. در این میان سبک یکپارچه دارای رابطه ی مثبت و معناداری بود و سبک های مسلط و اجتنابی کمترین تاثیر را نسبت به سایر سبک ها داشته اند. باتوجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که حل تعارض در زندگی زناشویی و همچنین شادکامی زنان باعث افزایش رضایت از زندگی آن ها خواهد شد.
    کلید واژگان: سبک های حل تعارض, رضایت از زندگی, شادکامی, زنان متاهل}
    Mahsa Razmgar *, Mohammad Javad Asghari Ebrahim Abad
    Studying the role of conflict management styles in prediction of life Satisfaction with mediation of happiness in married women was the purpose of this study. The method of study was descriptive- correlative. The statistical population of the study consisted of married women in Mashhad the sample of which includes 200 people who were selected by convenience-sampling method. The tools of this study were Diener's Life Satisfaction Questionnaire, by Rahim Organizational Conflict inventory (ROCI-II) and Munsh Happiness Scale. Data were analyzed using regression analysis and path analysis. The results showed that there is a significant correlation between conflict management styles and life satisfaction and mediation of happiness. It also showed that conflict management styles directly and meaningfully and indirectly through happiness affect the life satisfaction. It can be said that the mediating role of happiness was confirmed. The integrated style had a positive and significant relationship, and the dominant and avoidant styles had the least effect on other styles. According to the results of this study, it can be said that resolving conflict in marital life as well as Women's happiness will increase their life satisfaction.
    Keywords: Conflict management styles, Life satisfaction, Happiness, Married Women}
  • حسین فلاحیان*، نیلوفر میکائیلی، متین یوسفی مریدانی

    خانواده یکی از مهم ترین نهادهای جامعه و شکل دهنده ی شخصیت آدمی است که موجب رشد احساسات و ارزش ها، تکامل، اعتمادبه نفس و اجتماعی شدن، قدرت انتخاب و درنهایت تصمیم گیری منطقی افراد می شود. هدف این پژوهش پیش بینی روابط فرازناشویی بر اساس کیفیت عشق، سبک های حل تعارض زوجین و تعهد زناشویی بود. پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر رشت در سال 1398 و نمونه شامل 280 نفر زن و مرد متاهل بود که از 5 منطقه شهر رشت به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی) مارک واتلی (2006)، عشق مثلثی رابرت استرنبرگ (1997)، پرسشنامه استاندارد سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II) و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین کیفیت عشق و روابط فرازناشویی (01/0>P ؛ 31/0-r=) رابطه منفی و معنادار و بین مولفه تعهد به همسر از متغیر تعهد زناشویی با روابط فرازناشویی (01/0>p؛ 34/0= r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولی بین متغیرهای سبک های حل تعارض و تعهد زوجین با روابط فرازناشویی رابطه ای معنادار دیده نشد. همچنین 10 درصد از کل واریانس روابط فرازناشویی به وسیله مولفه های کیفیت عشق، 1 درصد از کل واریانس به وسیله  مولفه های سبک های حل تعارض و 11 درصد از کل واریانس روابط فرازناشویی به وسیله مولفه های تعهد زناشویی تبیین می شود. با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت ارتباط معنادار بین متغیرهای روابط فرازناشویی و کیفیت عشق  لزوم ارائه کارگاه های آموزشی برای کاهش و مقابله با ایجاد روابط فرازناشویی جهت پیشگیری از مشکلات اجتماعی و خانوادگی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: تعهد زناشویی, روابط فرازناشویی, سبک های حل تعارض, کیفیت عشق}
    Hossein Fallahian*, Nilofar Mikaeli, Matin Yousefi Moridani

    The family is one of the most important institutions of society and shapes the personality of a person that develops emotions and values, evolves, self-esteem and socialization, the power of choice and ultimately rational decision making. The purpose of this study was to predict extramarital relationships based on quality of love, conflict resolution styles, and marital commitment. The study was descriptive-correlational and the statistical population included all married women and men in Rasht in 1398 and the sample consisted of 280 married men and women from 5 regions of Rasht city. They were randomly selected. To collect data from Attitude to Infidelity Questionnaires (meta-marital relationships) Mark Watley (2006), Robert Sternberg's Triangular Love Questionnaire (ROCI-II), Adams and Marital Commitment Questionnaire. Jones (1997) was used. The results showed that there is a negative and significant relationship between love quality and meta-marital relationship (r = -0.31; P <0.01) and between the component of commitment to the spouse of the marital commitment variable with meta-marital relationship (p <0.01). R = 0.34) There was a positive and significant relationship, but no significant relationship was found between variables of conflict resolution styles and couple commitment and meta-cognitive relationships. Also, 10% of the total variance of meta-marital relationships is explained by the components of quality of love, 1% of the total variance is explained by the components of conflict resolution styles, and 11% of the total variance of meta-marital relationships by the components of marital commitment. According to the results of this study and the importance of a significant relationship between the variables of extramarital relationships and the quality of love, it is recommended to offer workshops to reduce and counteract extramarital relationships to prevent social and familial problems.

    Keywords: conflict resolution styles, love quality, marital commitment, meta-marital relationships}
  • هما میرزایی *، محمدحسین دهقانی فیرزوآبادی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر سبک های حل تعارض و استرس والدگری در زنان متاهل شهر یزد به روش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره و خانواده شهر یزد بود که تعداد 30 نفر (دو گروه 15 نفره برای آزمایش و کنترل) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه راهبردهای حل تعارض اشتراوس و استرس والدگری بود. داده های پژوهش به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) باعث کاهش میزان استرس والدگری شرکت کنندگان پژوهش می شود. همچنین یافته ها نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در فرآیند حل تعارض و خرده مقیاس های آن یعنی، خرده مقیاس کلامی، خرده مقیاس کاهش میزان غفلت و خرده مقیاس افزایش میزان گذشت موثر بود.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT), استرس والدگری, سبک های حل تعارض}
  • منصور سودانی، مهرآور مومنی جاوید *، مهناز مهرابی زاده هنرمند، رضا خجسته مهر
    هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر موثر و امنیت صمیمانه در زوج ها بود. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1393 هستند که از بین آنها به روش نمونه گیری داوطلب- دردسترس و با استفاده از مصاحبه و ملاک های ورود و خروج 30 زوج انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جای گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه ی مقابله ی زوجی بودنمن، پرسشنامه سبک حل تعارض، پرسشنامه ی گفتگوی غیرموثر کوردک و پرسشنامه تجدید نظر شده امنیت صمیمانه کوردووا. داده ها با استفاده از بررسی میانگین ها و روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان به این نتیجه دست یافت که آموزش تقویت مقابله زوجی توانسته است بر متغیرهای مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر موثر و امنیت صمیمانه در زوج های شرکت کننده اثر داشته باشد.
    کلید واژگان: آموزش تقویت مقابله زوجی, مقابله زوجی, سبک های حل تعارض, گفتگوی غیر موثر, امنیت صمیمانه}
    Mansour Mansour Sodani, Mehravar Momeni Javid*, Mahnaz Mehrabizadeh Honarmand, Reza Reza Khojastehmeher
    The aim of this research was to determine the effectiveness of couple coping enhancement training on dyadic coping, conflict resolution styles, ineffective dialogue and intimate safety among couples. The method of this research was semi- experimental pre -posttest with following and control group and statistical population included the couples referring to clinics in Ahwaz city in 2014 among whom 30 couples (15 ones for experimental group and 15 ones for control group) were selected by volunteer convenience sampling method and extra and exclude criteria. Research instrument includes Bodenman dyadic coping questionnaire, conflict resolution styles questionnaire, Kurdek ineffective dialogue questionnaire, Cordova intimate safety revised questionnaire. Data were analyzed with means and covariance. The results suggest that couple coping enhancement training has effect on dyadic coping variables, conflict resolution styles, ineffective dialogue and intimate Security.
    Keywords: dyadic Coping, Conflict Resolution Style, Intimate Safety in Couples, Couple Coping Enhancement Training}
  • پروانه کریمی، جهانگیر کرمی، فاطمه دهقان
    مطالعات نشان می دهد که سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض می توانند تاثیر مهمی بر کیفیت روابط زناشویی داشته باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی با فرسودگی زناشویی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری را کلیه کارمندان متاهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شامل 750 کارمند متاهل تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 160 کارمند متاهل که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آنها خواسته شد پرسشنامه فرسودگی زناشویی (CBM)، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) و پرسشنامه شیوه مقابله با تعارض (ROCI-2) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی و سبک حل تعارض مسلط و اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه مثبت دارند. باتوجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد سبک های دلبستگی در نحوه ی بکارگیری سبک های حل تعارض نقش دارند و استفاده از این سبک ها می توانند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کنند.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, سبک های حل تعارض, فرسودگی زناشویی}
    Studies indicate that attachment styles and conflict resolution styles can have a significant impact on the quality of the marital relationship. The purpose of this study was to investigate the relationship between attachment style and marital conflict resolution styles and marital burnout. A correlative statistical method was used and statistical population included all married employees (750 people) working at Medical Science University of Kermanshah. The sample consisted of 160 married employees randomly selected and they were asked to fill out a Marital Burnout Questionnaire (CBM)، the Adult Attachment Inventory (AAI) and the way to deal with conflict Inventory (ROCI-2) questionnaires. Data analysis was performed by calculating the Pearson correlation coefficient and regression analysis. Results indicated that anxiety and insecure attachment style and determined and expert conflict resolution style can have positive relations. The findings of this study show the role of attachment styles and conflict resolution as predictor variables and using these styles lead to prediction of marital burnout.
    Keywords: Attachment Styles, Conflict Resolution Styles, marital burnout}
  • عذرا اعتمادی، سمیه جابری، رضوان سادات جزایری، سید احمد احمدی
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی و سبک های حل تعارض با صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان می باشد. به این منظور از میان کلیه ی زنان متاهل شهر اصفهان در سال 1391، تعداد 200 زن به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند که به پرسشنامه های صمیمیت زوجین اولیاء، مهارت های ارتباطی کوئین دام، الگوهای ارتباطی(CPQ) و سبک های اداره ی تعارض بین فردی(ICMSI) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها، از روش همبستگی استفاده شد.نتایج همبستگی نشان داد که همه ی پنج بعد مهارت های ارتباطی (قاطعیت در کلام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، درک پیام، کنترل عواطف، گوش دادن) با صمیمیت زناشویی همبستگی مثبت معنادار دارند. هم چنین همه ی ابعاد الگوهای ارتباطی (سازنده ی متقابل، اجتنابی متقابل و توقع/ کناره گیری) در زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار دارند. بین هر پنج سبک حل تعارض، به جز سبک اجتنابی نیز با صمیمیت زناشویی زنان همبستگی معنادار وجود دارد.
    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, مهارت های ارتباطی, سبک های حل تعارض, زنان}
    The goal of this study is investigating the relationship between communicative skills، communicative patterns، conflict management styles and marital intimacy in Isfahanian women. In order to achieve to this، 200 women are selected from whole isfahanian ones by cluster random sampling to respond to questioners include the marital intimacy، Qeendom،s communication skills test-revised، interpersonal conflict management style)ICMSI (،the communication patterns questionnaire (CPQ(. For analyzing data، Pearson correlation is applied and multivariate regression for statistical analyzing is. The results of correlation show that all five dimensions of communicative skills(understanding verbal and nonverbal messages، listening، emotional regulation، being aware of communication process، assertiveness) have positive significant difference. There is significant correlation between all women''s dimensions of communicative patterns (mutual constructive communication، mutual avoidance communication، demand/ withdraw communication) and marital intimacy، too. There is correlation between five aspects and marital intimacy except avoidant style. Finally predicting equation of women''s marital intimacy base on row scores is attained.
    Keywords: marital intimacy, communicative skills, communicative patterns, conflict management style, women}
  • سمیه جابری، عذرا اعتمادی، رضوان سادات جزایری، سید احمد احمدی
    هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه، زنان متاهل شهر اصفهان در سال 1391 بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای تعداد 200 زن متاهل انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های صمیمیت زناشویی، پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه، مقیاسدلبستگیبزرگسالکولینزورید، مهارت هایارتباطی، الگوهایارتباطی، سبک های اداره تعارض بین فردی، آسیب-شناسیتعاملیزوجینباخانوادههمسر و فرماطلاعاتجمعیتشناختی در اختیار آنان قرار گرفت. نتایج با استفاده از ضریبهمبستگی،رگرسیونچندگانه و نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند.نتایج همبستگی نشان داد ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض و آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که عوامل مذکور جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی بودند. در نهایت معادله پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس ضرایب به دست آمد.می توان نتیجه گرفت ویژگی های شخصیت، سبک دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض، آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی می باشند.
    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, ویژگی های شخصیت, سبک های دلبستگی, مهارت های ارتباطی, الگوهای ارتباطی, سبک های حل تعارض, آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر}
  • محمدعلی یزدان پناه، اصغر حضرتی، ستار کیانی، مسعود اشرف آبادی
    مقدمه
    تعارضات والدین و نحوه حل آن ها نقش عمده ای در شکل گیری رفتارهای نامناسب اجتماعی در فرزندان دارد. سازگاری اجتماعی و حل مساله اجتماعی از جمله این رفتارها هستند که در این مقاله موضوع بررسی و بحث قرار گرفته اند.
    روش
    به منظور بررسی تاثیرسبک های حل تعارض والدین بر دو رفتار یاد شده 300 نفر از دانشجویان سال های اول و دوم کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های سبک های حل تعارض والدین، حل مساله اجتماعی و سازگاری اجتماعی. تحلیل داده ها با استفاده از روش هم بستگی پیرسون و رگرسیون انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سبک های حل تعارض والدین، سبک های حل مساله و سازگاری فرزندان (118/0=2R) را پیش بینی می کند.
    بحث: یافته ها تایید می کنند که سبک های مثبت حل تعارض در والدین با برخورد موثر فرزندان با مسائل اجتماعی رابطه دارند. در مقابل سبک های منفی حل تعارض با برخورد ناموثر با مسائل اجتماعی در فرزندان و ناسازگاری آنان ارتباط دارند. این نتایج همسو با پژوهش های پیشین و مفروضات نظریه شناختی اجتماعی یادگیری نقش رفتارهای والدین در رفتارهای اجتماعی فرزندان را تایید می کند
    کلید واژگان: سبک های حل تعارض, سازگاری اجتماعی, حل مساله اجتماعی}
    Mohammadali H. Yazdanpana, Asghar Hazrati, Satar Kiani, Masoud Ashrafabadi
    Introduction
    parents conflicts and the way of it’s resolution has main role in inconvenient social behaviors in children. Social adjustment and social problem solving are two cases of it. We inspect these in this article.
    Method
    W e selected 300 students in grade one and two from Tehran and Alame Tabatabaei universities as a research sample. Research instruments were conflict resolution، social problem solving، and social adjustment questionnaires. Data analysis methods were Pierson correlations and regression method.
    Findings
    Results showed that conflict resolution styles predict problem solving styles and children social adjustment (R2=0/118).
    Discussion
    Results verify that parent’s positive conflict resolution styles related to children’s effective problem solving. As another result we can mentioned that negative conflict resolution styles related to inappropriate problem solving in children. These findings are similar to another researches and assumptions of cognitive social theory، so it verifies the important role of parent’s behaviors on children’s social behaviors
    Keywords: Conflict Resolution Styles, Social Adjustment, Social Problem Solving, Role of Sex}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال