به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « منابع طبیعی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «منابع طبیعی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی سالار

    اثر تسهیل کنندگی/تضییق کنندگی منابع طبیعی نظیر نفت و گاز بر توسعه جوامع، از کانال های میانجی گوناگونی صورت می گیرد، اما با توجه به خلا تحقیقاتی در حوزه مکانیسم های اجتماعی واسط، هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی نقش مکانیسم های اجتماعی واسط در انتقال تاثیرات علی منابع طبیعی بر توسعه جوامع و نیز تعیین سهم نسبی هریک از این کانال های مذکور بود. تحقیق حاضر با روش تحلیل پانلی داده های مربوط به 133 کشور در بازه زمانی سال های 2000-2013، صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد، لحاظ کانال های میانجی واسط، اثر مستقیم منابع طبیعی بر توسعه را ناپدید می کند. مدلول نکته مذکور این است که منابع طبیعی عمدتا به صورت غیرمستقیم اند که نقش علی دارند. همچنین یافته ها نشان داد، منابع طبیعی از طریق کانال های اجتماعی سرمایه انسانی، کیفیت نهادی و نیز سطح ثبات اجتماعی بر سطح توسعه جوامع تاثیر می گذارند. یکی از مهم ترین یافته های تحقیق حاضر که بدنه دانش شکل گرفته در این حوزه را به پیش می راند، این است که سرمایه انسانی، مهم ترین کانال اجتماعی تاثیر منابع طبیعی بر توسعه جوامع است. پیامدهای توسعه ای منفی جوامع برخوردار یا وابسته به منابع طبیعی نفت، عمدتا از طریق تضعیف ساختار سرمایه انسانی روی می دهد؛ پیامدی که البته با سیاست گذاری مناسب امری اجتناب ناپذیر نیست.

    کلید واژگان: منابع طبیعی, توسعه, کانال های اجتماعی, سرمایه انسانی, ثبات}
    Ali Salar

    Natural resources like oil have an enabling or constraining impact on how societies develop through a variety of mediating pathways. The goal of the study was to investigate the role of mediating social mechanisms in the transmission of the causal effects of natural resources on the development of societies and to ascertain the relative contribution of each of these channels in light of the research gap in the field of mediating social mechanisms. This study was carried out using the panel analysis method with data from 133 countries from 2000 to 2013. The results show that the direct impact of natural resources on development is eliminated by the introduction of transmission channels. This means that natural resources mainly play their causal role indirectly. The results also demonstrated that natural resources affect the development level of societies via the social channels of human capital, institutional quality, and the level of social stability. The most significant social channel through which natural resources influence the development of countries is human capital. The deterioration of the human capital structure is the most significant channel of the unfavorable developmental consequences of the countries that are endowed with or dependent upon natural resources; consequences that can be averted with appropriate policies.

    Keywords: Natural resources, development, social channels, Human Capital, Stability}
  • خدیجه السادات موسوی، نبی الله یارعلی، بیت الله محمودی

    در این پژوهش به بررسی و ارزیابی تخلفات مردمی به عنوان شاخصی مدون و مورد استناد از تخریب منابع طبیعی، در اداره منابع طبیعی و آب خیزداری شهرستان سمیرم در استان اصفهان، پرداخته شد. در همین راستا با بهره گیری از رویکرد تحلیل توصیفی، فراوانی و میزان تخلفات ثبت شده در 2169 فقره پرونده در بازه زمانی 14 ساله بین سال های 1380 تا 1393، در 61 روستای این شهرستان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد، فراوانی تخلفات انجام شده در شهرستان سمیرم، به طور متوسط سالانه 15 درصد رشد داشته است. هم چنین تغییرات میزان ماده 55 نشان می دهد که به طور متوسط در طول 14 سال دوره بررسی، وسعت اراضی دچار حریق 67 درصد رشد داشته است. بر اساس این مطالعه بیش ترین تخلفات ثبت شده مربوط به دام و دام داری شامل ماده های تخلفی 44 مکرر، تبصره 1 ماده 47 و ماده 50 و پس از آن ماده 55 مربوط به تصرف اراضی ملی است. هم چنین نتایج نشان می دهد از نظر فراوانی و میزان تخلفات، اختلاف معنی داری بین بخش های مختلف شهرستان وجود دارد. به طور کلی با افزایش روند فراوانی و میزان تخلفات منابع طبیعی، انتظار شرایط سخت و بحرانی تری را باید برای مدیریت منابع طبیعی این شهرستان متصور بود.

    کلید واژگان: منابع طبیعی, تخلفات مردمی, پرونده تخلف, شهرستان سمیرم}
    khadijehsadat mosavi, nabiallah yarali, Beytollah Mahmoudi *

    In this research, people violation as a codified indicator of natural resources destruction was assessed in department of Natural Resources and Watershed of Semirom Township that located in Esfahan province. For this purpose descriptive approach was used to analyzing kind and frequency violations on 2169 documents from 2001 up to 2014 in 61 rural regions. Result showed annual average frequency of violations in Semirom Township 15 percent has increased. Also the changes rate of law of article 55 showed on this period 67 percent of fire areas have increased. According to this research the most violations are related to livestock including 44 and 47 law articles. Also the results show that about of frequency and rate of violations is significant differences between the period and parts of township. In general, with the increase in the frequency and rate of violations of natural resources, expect more difficult and critical conditions for the management of natural resources in this township.

    Keywords: Natural resources, People violation, Violation document, Semirom township}
  • اصغر نوروزی*، منیژه جفتا

    محیط زیست و حفاظت از آن امروزه به یکی از دغدغه های اصلی در کشورهای مختلف تبدیل شده است. گروه ها، اقشار و جوامع مختلف متناسب با شرایط زندگی خود در این زمینه دخیل اند. زنان عشایر نیز به دلیل مشارکت و جایگاه آن ها در امور مختلف می توانند بسیار تاثیرگذار باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به بررسی نقش زنان عشایر در حفاظت و احیاء منابع طبیعی پرداخته شد. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. جامعه آماری زنان عشایر شهرستان چرام است. حجم نمونه 368 نفر محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است که به لحاظ ویژگیهای فردی: میزان همبستگی معکوس بین سن و حفظ و احیاء منابع طبیعی برابر 445/0-، بین تحصیلات، درآمد، تاهل با حفظ و احیاء منابع طبیعی به ترتیب برابر 615/0، 766/0 و 318/0 است. همچنین بررسی ابعاد مختلف مشارکت زنان در حفظ منابع طبیعی نشان داد که میانگین بعد محیطی 07/3، اقتصادی 17/3، اجتماعی 1/3 و مدیریتی 08/3 به دست آمده است. در کل نتایج آزمون T تک نمونه ای برای مجموع میزان مشارکت زنان عشایر در فعالیت های حفظ و احیاء منابع طبیعی، 14 /3 به دست آمد و ملاحظه میشود که بالاتر از میانگین مورد نظر است.

    کلید واژگان: زنان عشایر, منابع طبیعی, حفظ و احیاء, شهرستان چرام}
    Asghar Norouzi *, Manijeh Jafta

    Today the environment and its protection have become one of the main concerns in different countries. Groups, strata, and different communities are involved in this regard in accordance with their own living conditions. Nomad women can also be very influential due to their participation in various affairs .Therefore, the present research studies the role of nomadic women in the conservation and restoration of natural resources in the city of Choram. This research is an applied and descriptive-analytical survey method. The statistical population of the nomadic women is the city of Choram. thesample size was 368 people. The results show that in terms of individual characteristics: the revearse correlation between ageand conservation and restoration of natural resources is equal to -44.55,the correlation between education, income and marriage with conservation and restoration of natural resources is equal to 0.615,0and 318/0. Also,studying different aspects of women's participation in conservation and restoration of natural resources showed that the average environmental dimension was 3.7,economic, 17.3 social 3.1and managerial 3.8. In general, the results of a single sample T test for the total amount of nomadic women's participation in conservation and restoration activities of natural resources were3.14,and it is seen to be higher than the average.

    Keywords: nomadic women, natural resources, preservation, revitalization, Choram County}
  • علیرضا بی زبان*، بهنام منصور یونجالی
    مساله نوشتار حاضر کیفیت حکمروایی است. هدف این نوشتار یافتن پاسخی به این پرسش است که چه رابطه ای بین ماهیت منابع مالی دولت و کیفیت حکمروایی وجود دارد؟ به عبارت دیگر وابستگی دولت به منابع رانتی(منابع طبیعی و کمک های مالی خارجی) و مالیات چه تاثیری بر کیفیت حکمروایی دارد؟ در مقام یافتن راه حل تئوریک مساله، تئوری های مربوط به رابطه منابع مالی دولت و حکمروایی نیک مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش نیز از 135 کشوری که سهم منابع طبیعی و مالیات آن ها در تولید ناخالص داخلی غیرصفر بوده و همچنین از 100 کشوری که سهم کمک های مالی خارجی در کل درآمدهای دولت غیرصفر بوده، تشکیل شده است. جهت یافتن راه حل تجربی مساله و آزمون شروط علی نیز، از روش تحلیل تطبیقی کمی و تکنیک رگرسیون خطی استفاده شده است. پژوهش حاضر از میانگین حق اظهار نظر و پاسخگویی، حاکمیت قانون،کنترل فساد، ثبات سیاسی،کیفیت تنظیمی(بوروکراسی)،کارآیی دولت، اندازه دولت، مشارکت سیاسی و آزادی های اقتصادی با عنوان شاخص حکمروایی نیک استفاده و تاثیر منابع رانتی(منابع طبیعی و کمک های خارجی) و مالیات بر تمامی ابعاد را نیز به صورت جداگانه بررسی نموده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ماهیت حکمروایی در بین کشورهای مورد بررسی تابعی از میزان درآمدهای ناشی از منابع رانتی(منابع طبیعی و کمک خارجی) و مالیات است، به نحوی که به تناسب افزایش درآمد منابع رانتی،کیفیت حکمروایی کاهش و برعکس با افزایش درآمدهای مالیاتی،کیفیت حکمروایی افزایش می یابد.
    کلید واژگان: منابع مالی دولت, حکمروایی نیک, منابع طبیعی, کمک خارجی, مالیات}
    A.R. Bizaban*, M. Yvnjaly
    The purpose of this paper is to find the answer to the question of what is the relationship between the nature of government finances and the quality of governance. In other words, what affects the government's dependence on resources (natural resources and foreign donations) and taxes on the quality of governance? In order to find the theoretical solution to the problem, the theory of the relationship between government and good governance funds was examined. The target population of this study is from 135 countries with a share of natural resources and their taxes on nonfiscal GDP, as well as from 100 countries with a share of external financing in total non-fiscal state revenues. Data from research variables are collected from various international sources for countries with valid data and analyzed in averaged way over the period 2000 to 2015. A quantitative comparative analysis method and linear regression technique have been used to find the empirical solution of the problem and to test the causal conditions. The present research is based on the meanings of the right to comment and accountability, rule of law, corruption control, political stability, regulatory quality (bureaucracy), government efficiency, government size, political participation and economic freedoms as a good governance indexes. The use and influence of renter sources (natural resources and foreign aid) and taxes on all aspects separately. Research findings show that the governing nature of the studied countries is a function of the amount of income from resource sources (natural resources and foreign aid) and taxes, so that, in proportion to the increase in revenues, the quality of governance decreases and vice versa, with increasing revenues Tax, quality governance increases .
    Keywords: Good governance, Natural resources, Foreign aid taxes}
  • بهزاد امیری *، ابوالفضل شاه آبادی
    تاثیر نهادها در کاهش هزینه های مبادله و نااطمینانی و ریسک، موجب شد از دهه 90 میلادی به بعد توجه به نهادها در تاثیرگذاری بر دیگر متغیرها از جمله رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری، تورم و نابرابری و غیره مورد توجه محققان قرار گیرد. در همین راستا بررسی عوامل موثر بر نهادها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله متغیرهای اثرگذار بر نهادها، می توان توسعه را نام برد. در این مطالعه تاثیر توسعه بر نهادها (که توسط شاخص حکمرانی نشان داده می شود) برای کشورهای اسلامی عضو گروه D8 طی دوره 2014-1996، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت و معنی دار توسعه بر نهادها است. همچنین متغیرهای سرمایه انسانی و وفور منابع طبیعی نیز به ترتیب تاثیر مثبت و معنی دار و منفی و معنی دار بر نهادها دارند.
    کلید واژگان: توسعه, نهادها, سرمایه انسانی, منابع طبیعی, کشورهای اسلامی گروه D8}
    Behzad Amiri *, Abolfazl Shahabadi
    Since 1990s researchers have demonstrated increasing interest in studying the association between institutions on one hand, and other issues including economic growth and development, investment, inflation and inequality on the other hand. This mainly lies in the fact that institutions play substantial role in reducing the costs of exchange, insecurity and risks. This evidently echoes the importance of studying the determinants of institutions, which has not received sufficient attention in the existing literature. Development accounts for a key determinant of institutions. The present study examines the effect of development on institutions on the basis of the governance index. The examination focuses on the Islamic countries of D8 during 1996-2014 and employs the auto-regressive method. The results of this study support the statistically significant and positive effects of development and human capital on institutions. On the contrary, institutions are negatively affected by abundant natural resources.
    Keywords: Development, Institutions, Human capital, natural resources, Islamic countries of D8}
  • ابوالقاسم گلخندان*
    این مقاله به بررسی تاثیر فراوانی منابع طبیعی برهزینه های نظامی کشورهای خاورمیانه طی سال های 2014-1995 می باشد. به این منظور یک مدل عمومی مخارج نظامی، با حضور شاخص های فراوانی منابع طبیعی- شامل دو شاخص کلی سهم درآمدهای منابع طبیعی از GDP و سهم صادرات سوخت از صادرات کالایی - و هم چنین 5 شاخص تفکیکی- شامل سهم درآمدهای نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، جنگل و مواد معدنی از GDP-، برای این کشورها طراحی و به منظور برآورد آن از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) در قالب داده های ترکیبی پویا استفاده شده است. نتایج برآورد مدل نشان می دهد که شاخص های کلی فراوانی منابع طبیعی تاثیر مثبت و معناداری را بر هزینه های نظامی کشورهای مورد مطالعه داشته است. هم چنین، با تفکیک درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، نشان داده شده که سهم درآمدهای نفتی و گاز طبیعی از GDP، اثر مثبت و معنادار و درآمدهای حاصل از سایر منابع طبیعی، اثر بی معنایی بر هزینه های نظامی این کشورها داشته اند. بر این اساس می توان گفت که منابع انرژی در کشورهای خاورمیانه بر بار نظامی این کشورها تاثیرگذارند.به گونه ای که با افزایش یک درصدی در سهم درآمدهای نفتی و گاز طبیعی از GDP، بار نظامی در این کشورها به ترتیب حدود 0/14 و 0/05 درصد افزایش خواهد یافت.
    کلید واژگان: منابع طبیعی, نظامی گری, کشورهای خاورمیانه, روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)}
    A. Goolkhandan *
    The main purpose of this paper is to estimate the effect of natural resources abundance on military expenditure in the Middle East countries during the years of 1995-2014. For this purpose, design a general model of military expenditure for this countries with the presence of natural resource abundance indicators, Includes two general index: The share of natural resource revenues from the GDP and the share of fuel exports from the merchandise exports and also 5 separate indicators, including: revenue share of oil, natural gas, coal, forests and minerals from the GDP and in order to estimate it, is used Generalized Method of Moments (GMM) in dynamic panel data form. The model estimation results show that general indicators of natural resources abundance had a positive and significant effect on the military expenditure of countries studied. Also, with separate of revenues from natural resources, show that the share revenues of oil and natural gas from the GDP, had a positive and significant effect and revenues from other natural resources, had a meaninglessness effect on the military expenditure in this countries. Accordingly, can say that the energy resources in Middle East countries influence on the military expenditure.So that a one percent increases in the share of oil and natural gas revenues of GDP, respectively, will increase military burden in this countries approximately 0.14 and 0.05 percent.
    Keywords: Natural Resources, Militarism, Middle East Countries, Generalized Method of Moments (GMM)}
  • محمود فال سلیمان، محمد حجی پور
    هدف این پژوهش در سه سطح جهانی، ملی و محلی تعریف شده که در سطح محلی این پژوهش به منظور بسط و توسعه دیدگاه های مشارکتی در احیای مراتع و افزایش توان و ظرفیت ترسیب کربن و نیز بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان محلی اجرا شد. لذا در این زمینه به بسیج و توانمندسازی جامعه محلی زنان به عنوان ابزار اساسی برای مدیریت و مشارکت، همیاران دائم در مدیریت و احیای مراتع تحت عنوان سرمایه زیست محیطی منطقه، تشکیل گروه های توسعه روستایی زنان به عنوان سرمایه اجتماعی، صندوق های خرد اعتباری زنان به عنوان سرمایه مالی و توسعه روستاها و... عمل کرده است. بررسی عملکرد زنان در این پژوهش نشان می دهد که آن ها با تشکل های سازمان یافته در قالب گروه های توسعه روستایی در امر احیاء مراتع در فعالیت هایی همچون بذرچینی از گیاهان بومی منطقه، احداث نهالستان، کاشت و آبیاری گونه ها، در عرصه احیای مراتع مشارکت مستقیم داشته اند. هم چنین آن ها به طور غیر مستقیم با پذیرش نوآوری جدید سوختی، بوته کنی از مراتع را به میزان 75 درصد قبل کاهش داده اند و از طریق جمع آوری پس اندازهای کوچک خود در صندوق های خرد اعتباری به فعالیت های تولیدی- اقتصادی متنوعی برای کاهش وابستگی به شغل دامداری و استفاده از مراتع برای چرای دام اقدام کرده اند که نقش اصلی را در تعادل دام و مرتع داشته است.
    کلید واژگان: توسعه محلی پایدار, مشارکت, منابع طبیعی, پروژه بین المللی ترسیب کربن, زنان روستایی}
    Mahmoud Fall Soleiman, Mohammad Hajipour
    The aim of this project is defined based on global, national and local levels in which the local level of this project was conducted to develop and widen participatory development approaches in rangeland rehabilitation, enhancement of Carbon Sequestration and improvement of socio-economic living conditions of local communities. Therefore women empowerment in local communities is a fundamental tool to manage and increase participation of women as managers, rehabilitate rangelands as environmental capital, formulate female rural development groups as social capital, generate women micro economy funds as financial capital and so on. Study of women performance in this research shows that women have had direct participation in seeding production, nursery establishment, planting and irrigation for rangeland rehabilitation through organized groups in Village Development Groups (VDGs). They have also had indirect participation through acceptance of fuel innovations and reduced rangeland degradation by 75%. Through the collection of small savings in micro- credit funds they also have had different economic & productive activities to decrease dependence to livestock and use of rangelands for grazing, which has a major role in livestock & rangelands balance.
    Keywords: sustainable local development, participation, natural global Carbon sequestration, rural women}
  • مصطفی ازکیا، علی ایمانی
    شیوه های تولید در هر جامعه ای، بنیان ساختار و سازمان اجتماعی آن جامعه را تشکیل می دهند. این موضوع آنقدر اهمیت یافته است که متفکرانی نظیر مارکس و طرفداران نظریه های مارکسیستی، عوامل اقتصادی، یعنی نیروهای تولید و روابط تولید را محرک تکامل تاریخی جوامع انسانی دانسته اند. در ایران نیز به ویژه تحت تاثیر نظریه های مارکسیسم، صورت بندی اجتماعی در دوره های مختلف تاریخی، سنخ شناسی شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این صورت بندی ها، فئودالیسم، شیوه تولید آسیایی، شیوه تولید ملوک الطوایفی یا خان خانی و دهقانی، شیوه تولید سرمایه داری و آمیختگی شیوه های تولید را شامل می شوند. گروهی از پژوهشگران معتقدند که ایران، نظامی فئودالی داشته و اقتصاد سیاسی آن نیز باید در پرتو فئودالیسم و قوانین عمومی مربوط به توسعه فئودالیسم و نیز تناقض هایی مورد بررسی قرار گیرد که موجب پیدایش سرمایه داری از فئودالیسم می گردد. گروه دیگری از پژوهشگران که عمدتا تحت تاثیر نظریه های مارکسیستی هستند، با تاکید بر دیدگاه مارکس درباره شیوه تولید آسیایی، تاریخ ایران را در قالب این مدل مورد ارزیابی قرار می دهند. پژوهشگران مذکور به نظریه ویتفوگل درباره شیوه تولید آسیایی در کتاب «استبداد شرقی» اعتقاد دارند که بر اساس آن، جوامع آسیایی سیر تکاملی خاصی را طی کرده اند و از این رو، با فئودالیسم اروپایی متفاوت هستند. لیکن این دیدگاه نیز همه جوامع آسیایی را بدون توجه به تنوع فرهنگی، اقلیمی و جغرافیایی آنها، یکسان در نظر می گیرد. با وجود این، برخی از پژوهشگران نیز از تفاوت های ساختاری میان غرب فئودالی و ایران ماقبل سرمایه داری آگاهی داشته اند. آنها وجود شهرهای بزرگ، اقتصاد پولی، سکونت ارباب های ایرانی و شاهان در شهر، فقدان اشرافیت موروثی و عدم تضاد شهر و روستا، فقدان نظام منوری و سرواژ، وجود نظام آبیاری متمرکز و تحت مدیریت دولت و سیطره دولت را بر ساختارهای اجتماعی، تفاوت های اصلی میان فئودالیسم غربی و شیوه های تولیدی در ایران بیان کرده اند. برخی از پژوهشگران نیز با تاکید بر صورت بندی های خاص جامعه ایران، آن را نظام ملوک الطوایفی یا خان خانی در نظر گرفته اند و برخی نیز بر امتزاج و آمیختگی شیوه های تولید در کشورهای جهان سوم، از جمله ایران تاکید کرده اند. نظام های بهره برداری از مراتع نیز که عمدتا تابع نظام های زمین داری بوده اند، اساسا مربوط به دوره اصلاحات ارضی و حکومت شبه مدرنیستی پهلوی است که دچار دگرگونی های فراوانی شده است. این تغییرات در حوزه مدیریت مراتع و نیز در ساختار اجتماعی ایلات و عشایر مشاهده می شود.
    کلید واژگان: صورت بندی اجتماعی, _ نظام های بهره برداری, مراتع, شیوه های تولید, ایلات و عشایر, منابع طبیعی}
    Mostafa Azkia, Ali Imani
    Production methods in any communities make the foundation and structure of social organizations of that the community. This issue is so important that thinkers such as Marx and advocates of Marxist theories consider the economic factors, namely the production forces and production relations, as the historical evolution motivator of human societies. In Iran, particularly under the influence of Marxism theories, social formations at different historical periods have been investigated and categorized. These categories include feudalism, Asian mode of production, peasants’ mode of production, the capitalist mode of production and a mixture of production methods. Some researchers believe that Iran has a feudalism system and its political economy should be investigated in the light of feudalism and public laws relating to the feudalism development as well as contradictions that bring about the emersion of capitalism from feudalism. Another group of researchers who are mainly influenced by Marxist theories, with an emphasis on Marx's views about the Asian mode of production, evaluate Iran’s history in the form of this model. These researchers believe in Vitfogel theory about Asian mode of production, as it stated in "Oriental despotism" book, based on which Asian societies have passed a special evolution path, and hence, are different from European feudalism. According to this view, all Asian societies are the same regardless of cultural, climatic and geographical diversity. However, some researchers have had enough knowledge about structural differences between feudalism West and pre-capitalist Iran. They state that the main differences between western feudalism and production modes in Iran are the existence of large cities, monetary economics, habitation of Iranian kings and Arbab in cities, lack of hereditary aristocracy and lack of rural-urban conflict, lack of Manorial System and Serfdom system, and presence of concentrated irrigation systems under government management and control of social structures by government. Some researchers, emphasizing the specific formulations of Iran society, have considered a KhanKhani or Molook-u-Tavayefi system for Iran. Exploitation systems of the pastures that were mostly landowning systems are mainly related to the period of land reform and Pahlavi quasi-modern government and these systems have changed drastically. These changes are observable in pasture management field and nomadic people social structure.
  • مهدی فرجی، بهزاد قاسمی
    تحقیق حاضر به شرح جغرافیایی تاریخی «فرغانه» که یکی از ایالتهای خراسان بزرگ (خراسان قدیم به علاوه ماوراء النهر) از قرون اولیه اسلامی به بعد بود، می پردازد. همچنین، منابع طبیعی شهرها و عالمان ایالت فرغانه و چگونگی فتح آن بدست اعراب مسلمان و اوضاع سیاسی و اداری آن از دوره اسلامی تا قرون معاصر توضیح داده می شود. به دلیل توجه اندک منابع جغرافیایی و تاریخی به مسائل اجتماعی و فرهنگی فرغانه، بخش مختصری از مقاله شامل این حوزه ها می شود. یافته های تحقیق بیانگر آنست که ایالت فرغانه در جوار سرزمین و مردمان ترک بوده و در دوره باستان جزء ایران زمین محسوب می شده و در دوره اسلامی نیز تحت حکومت خلفای راشدین، اموی و عباسی و حکومتهای ایرانی و ترک و مغول بوده است.
    کلید واژگان: جغرافیای تاریخی, ایالت فرغانه, منابع طبیعی, اوضاع سیاسی و اداری, دانشمندان و ادبا}
    Mehdi Faraji, Behzad Ghasemi
    The present study aims at describing the historical geography of «Farghaneh» which had been one of the states of the Great Khorasan (the ancient Khorasan and Transoxiana) since the early centuries after the emergence of Islam. Descriptions will also be presented regarding the natural resources، cities، and scholars of the Farghaneh state. Also muslim Arabs'' success in conquering it along with its gubernatorial، administrative، and political conditions from Islamic era up to the modern times will be described. Since the social and cultural issues of Farghaneh have not been addressed adequately in geographical and historical sources، a small portion of the article covers those issues. The research findings suggest that the Farghaneh state had been neighboring Turkish lands and Turkish speaking people. Also، Farghaneh has been part of Persia in ancient times. In addition، It has been governed by Rashedin، Abbasid، and Omavid Caliphate and Iranian، Turk and Mogul governors in Islamic era.
    Keywords: Historical geography, the Farghaneh state, natural resources, administrative, political situation, men of letters, scholars, scientists}
  • محمود جمعه پور
    توسعه پایدار که امروزه یکی از موضوعات اصلی مورد بحث محافل توسعه و برنامه ریزی است، خود، برآیند انگاره های مختلف توسعه است. در عین حال از این مفهوم نیز مانند خود مفهوم توسعه، برداشت های گوناگونی شده است. نکته مشترک تمامی این انگاره ها پایداری و رسیدن به فرآیندی از توسعه است که بتواند پایا و بادوام باشد. لازمه پایداری تعادل است؛ به عبارت دیگر، روی دیگر سکه پایداری، تعادل است؛ زیرا یک سیستم نامتعادل، ناپایدار نیز خواهد بود و برعکس. تفاوت در انگاره های مختلف در تعمیم مفهوم تعادل و پایداری است که گروهی به تعادل در رابطه انسان و محیط زیست طبیعی اکتفا می نمایند و گروهی آن را به تمامی شئون زندگی انسانی، یعنی رابطه انسان با محیط و انسان با انسان و جوامع تعمیم می دهند.
    در توسعه پایدار انسانی، پایداری در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد تاکید قرار می گیرد و عقیده بر این است که بدون پایداری و ایجاد تعادل و توازن در تمامی ابعاد جامعه نمی توان به یک توسعه بادوام دست یافت. به منظور نیل به این هدف، توسعه به سان سیستمی نگریسته می شود که عناصر اصلی آن، مردم، منابع و سرزمین به شمار می روند و ترکیب مطلوب این عناصر برمبنای مشارکت و در قالب یک ساختار اجتماعی، اقتصادی و فضایی مناسب به معنای دست یابی به توسعه خواهد بود.
    برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها و توزیع عادلانه آن، مشارکت مردم به عنوان عامل اصلی و محوری به شمار می رود که تلفیق و ترکیب عناصر اصلی در جریان توسعه و به فعلیت در آوردن آن ها را بر عهده دارد. بر این اساس، در این مقاله ضمن طرح و بیان مفهوم توسعه پایدار و توسعه پایدار انسانی، به عوامل تهدید کننده توسعه از جمله، بحران های فقر، نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در سطح جوامع و سکونتگاه ها اشاره شده و با تبیین نقش و جایگاه عناصر اصلی توسعه، مشارکت مردمی به عنوان عاملی اصلی ترکیب این عناصر مورد توجه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: پایداری, توسعه پایدار, توسعه پایدار انسانی, منابع طبیعی, مشارکت مردمی, رشد اقتصادی, محیط زیست, شاخص توسعه انسانی, جامعه, فقر, سکونتگاه های شهری و روستایی}
  • شراره ورزگر
    این نوشتار باهدف معرفی تحلیل جنسیتی، برای آشنایی برنامه ریزان وتدوین کنندگان پروژه های توسعه با این بحث وتجربه عملی آن درایران تدوین شده است. تحلیل جنسیتی نوعی روش شناسی است که تصویر جامعی ازسهم ونقش زنان و مردان را درجامعه مورد نظر به نمایش می گذارد. زمینه های مشابهت و تفاوت نیازهای زنان و مردان و آنجا که نقش های آنها مکمل یکدیگرند، موضوع مورد بررسی در این روش می باشد. چارچوب عملی تحلیل جنسیتی شامل چهار موضوع اصلی است: (1) شناخت زمینه توسعه، (2) شناخت فعالیت زنان، مردان و نقش آنها، (3)دسترسی زنان و مردان و کنترل آنها برمنابع ونیازها، (4) طراحی برنامه عمل مورد نیاز برای کاهش نابرابری های جنسیتی و سازگاری نیازهای مردان و زنان با اهداف توسعه. کاربرد روش تحلیل جنسیتی در کارگاه آموزشی با کارشناسان توسعه روستایی نشان دهنده ضرورت برگذاری دوره های آموزشی و ارتقاء دانش تدوین کنند گان پروژه های توسعه روستایی دراین زمینه است.
    کلید واژگان: تحلیل جنسیتی, زنان, فعالیت, منابع طبیعی}
    This article’s objective is to present gender analysis to development planners, and introduce its’ application through an experience in Iran. Gender Analysis is a methodology, which provides a comprehensive picture of the men and women’s role and their share in the society, as well as their similarities and differences in needs and priorities. The practical framework of gender analysis includes profiles on four major issues: 1. The development context profile, 2. The activity profile of men and women and their roles, 3. The resources profile, includes men and women’s access and control over resources, 4. The program action profile answering the questions on: “how do we close the gaps between gender”. Also, how do we adapt women and men’s needs to development objectives. Gender analysis workshop with the participation of rural development practitioners proves the need for further educational programs for planners in Iran.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال