به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « وبر » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «وبر» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه دانشورمحمدزادگان*، رضا عابدی گناباد
    جامعه شناسی کاریزمای ملی، کتابی است به قلم مجید فولادیان که طی آن فروپاشی ساختارهای اجتماعی و ظهور کاریزمای ملی را تجزیه و تحلیل می کند. نویسنده با روش ساختاری تاریخی به بررسی تحولات ساختاری در آستانه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی می پردازد و به این نتیجه می رسد که در دوره قاجار، ساخت شبکه ای جامعه مانع از شکل گیری همبستگی های فراگیر بوده است و در چنین ساختی در شرایط بحرانی صرفا امکان ظهور کاریزماهای خرد محله ای، قومی، مذهبی و صنفی وجود دارد  و ظهور کاریزمای ملی بعید بنظر می رسد. اما در اواخر حکومت پهلوی به دلیل فروپاشی ساخت سنتی و بروز بحران های اجتماعی در جامعه ای که به سطحی از انسجام ملی رسیده بود، و با ظهور ایدیولوژی مبتنی بر فرهنگ جامعه امکان شکل گیری اجتماع ملی و ظهور کاریزمای ملی فراهم شد. در این مقاله بر آن شده ایم تا کتاب جامعه شناسی کاریزمای ملی را در چارچوب تحلیلی تلفیقی (ساختار-کارگزار) مورد نقد و بررسی قرار دهیم. نتایج نشان می دهد که فولادیان چگونگی ارتباط و نقش پیروان در ظهورکاریزما را توضیح نمی دهد. در واقع نویسنده صرفا به توضیح ساختارها و تاثیر آنها برظهور کاریزما پرداخته و نسبت به عاملیت و کارگزاری پیروان کاریزما در ظهور کاریزما بی توجه بوده است.
    کلید واژگان: کاریزما, رهبر, پیرو, وبر, ساختار}
    Fateme Daneshvar Muhammadzadegan *, Reza Abedi Gonabad
    “The Sociology of National Charisma” is a book by Majid Fouladian that analyzes the collapse of social structures and the rise of national charisma. The author uses a historical structural method to study the structural changes on the eve of the two constitutional revolutions and the Islamic Revolution and concludes that in the Qajar period, the construction of social networks prevented the formation of comprehensive solidarity. Considering such construction, it seemed unlikely the emergence of national charisma, but at the end of the Pahlavi regime, due to the collapse of the traditional structure and the emergence of social crises in a society that had reached a level of national cohesion, and with the emergence of ideology based on society culture, it became possible to form a national society and national charisma. In this article, we intended to review the book “The Sociology of National Charisma” in the framework of integrated analysis (structure-agent). The results show that Fooladian does not explain the relationship and role of followers in the emergence of charisma. In fact, the author merely explains the structures and their effect on the emergence of charisma, and ignores the agency of charisma followers in the emergence of charisma.
    Keywords: Charisma, Leader, Follower, Weber, Structuralism}
  • رضا تسلیمی طهرانی*
    مقاله پیش رو تاثیر اندیشه های بنیان گذاران جامعه شناسی (مارکس، دورکیم و وبر) بر اندیشه های علی شریعتی را بررسی می کند و همچنین خواستار وضوح نقدهای صورت گرفته از سوی شریعتی بر اندیشه های متفکران ذکرشده است. در این راه، با استفاده از روش های اسنادی و تحلیل محتوای کیفی، استنادات شریعتی به نظریات مارکس، دورکیم و وبر مقوله بندی شده اند و در هر مقوله تاثیرات و نقدهای صورت گرفته تحلیل شده اند. مقولات اصلی مشخص شده عبارت اند از: دین، عدالت خواهی، ازخودبیگانگی، استعمار، شیوه تولید آسیایی، ویژگی های قرون جدید و پروتستانتیسم. بر اساس نتیجه به دست آمده از پژوهش پیش رو، ارتباط اندیشه های علی شریعتی و بنیان گذاران جامعه شناسی ارتباطی دوسویه و متقابل است. به بیان دیگر، درعین حال که شریعتی در بسیاری موارد تحت تاثیر نظریات بنیان گذاران جامعه شناسی قرار داشته، در موارد بسیاری نیز با دیدگاهی انتقادی به نظریات آن ها پرداخته است.
    کلید واژگان: اندیشه انتقادی, دورکیم, شریعتی, مارکس, وبر}
    Reza Taslimi Tehrani *
    The present article tries to investigate the effect of founders of sociological thoughts) Karl Marx, Max Weber &Emile Durkheim) on Ali Shariati’s ideas. It also wants to clarify the criticisms of Ali Shariati on above-mentioned masters.Documentary method and qualitative content analysis have been used as scientific methods to categorize Shariati’s references to founders of sociology. These categories can be recognized as: Marx and religion, Marx and justice, Marx and alienation, Marx and the ignorance of colonization, Marx and Asian production method, Durkheim and the features of new centuries, Durkheim and the definition of religion, Durkheim and religion as the expression of Society spirit, Weber and Protestantism. The findings of this study show that there is a dynamic, symmetrical and mutual relationship between Ali Shariati’s ideas and sociology founders’ thoughts. Ali Shariati has not only accepted sociology founders’ ideas in many cases but also has criticized them in many places.
    Keywords: Shariaty, Sociology, Marx. Durkheim, Weber}
  • سید جواد میری *

    آیا می توان سخن از خوانش شریعتی از ماکس وبر به میان آورد؟ بسیاری معتقدند که شریعتی نه تنها جامعه شناس نبود بل آثارش به صورت بنیادین بر رشد تخیل جامعه شناختی در ایران تاثیر سلبی گذاشت و یکی از موانع عمده در بسط علوم اجتماعی بوده است. پرداختن شریعتی به وبر را به دو گونه می توان مورد بررسی قرار داد: یکی به این صورت که شریعتی تا چه پایه تحت تاثیر وبر بوده است و آیا می توان او را یک جامعه شناس وبری قلمداد کرد؟ صورت دوم از پرداختن به شریعتی و نسبتش با ماکس وبر می تواند این گونه باشد که شریعتی خوانشی "شریعتی وارانه" از وبر داشت که با خوانش های یوروسنتریک همخوانی ندارد؟. آیا فهم شریعتی از وبر منطبق بر متن بوده است یا وبری که شریعتی برساخته است وبر شریعتی است؟ پرسش هایی از این دست که ناظر بر هرمنوتیک است نیاز به واکاوی دارد.

    کلید واژگان: شریعتی, وبر, مارکس-وبری, ماکس وبر, وبر شریعتی}
    Seyed Javad Miri *

    Could we talk about Shariati's reading of Max Weber? Many believe that Shariati was not a sociologist. His work is considered to have had a negative impact on the development of sociological imagination in Iran. Shariati's approach to Weber can be examined in two ways: one is to what extent has Shariati been influenced by Weber and could he be considered as a Weberian sociologist? The second way of dealing with Shariati and his relation to Max Weber could be that Shariati had a "Shariatiesque reading of Weber that was inconsistent with Eurocentric readings? Is Shariati's understanding of Weber consistent with the text or is Shariati's Weber a Shariatiesque construct? Questions like these that deal with hermeneutics need to be analyzed in depth.

    Keywords: Shariatiesque, Weber, non-Eurocentric}
  • منصور حقیقتیان*، سید علی هاشمیان فر، عزیزالله آقابابایی

    این پژوهش با هدف بررسی انواع طلاق و پیامدهای اجتماعی آن انجام شده است و در آن از نظریه کنش عقلانی وبر و کنش منطقی پارتو و همچنین نظریه اقتصادی گری بکر مبنی بر گونه های طلاق عقلانی (جاه طلبانه، فاعلانه، توافقی، منفعلانه) و طلاق غیرعقلانی (اجباری و شتاب زده) با متغیرهای سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و اخلاقی، فرصت های اجتماعی، دوگانگی نقش، رابطه های اجتماعی و پایگاه اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، با روش پیمایشی و روش شناسی کمی انجام شده است. جامعه آماری، همه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد استان چهارمحال و بختیاری در سال 1395 بوده است که تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با تکنیک طبقه ای منظم با ابزار پرسش نامه محقق ساخته و استاندارد (در حوزه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی) مطالعه و بررسی شده اند. ابزار سنجش با روایی صوری و سازه ای (تحلیل عاملی) ارزیابی شده است و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 87/0 اعلام شده است. داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss و Amos ارائه شده است. نتیجه ها نشان می دهند همه متغیرهای پژوهش در سطح p=/0001 معنی دار بوده اند؛ به طوری که طلاق عقلانی جاه طلبانه برارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و کیفیت زندگی، تاثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و پایگاه اجتماعی، تاثیر منفی و معکوس دارد. طلاق عقلانی فاعلانه بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و پایگاه اجتماعی، تاثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تاثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی توافقی بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تاثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تاثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی منفعلانه بر ارتباط های اجتماعی متمرکز، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تاثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تاثیر منفی و معکوس دارد. طلاق غیرعقلانی شتاب زده و اجباری بر فرصت های اجتماعی، تاثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و امنیت اجتماعی و اخلاقی، تاثیر مثبت و مستقیم دارد. در کل نتیجه ها نشان می دهند طلاق های عقلانی، پیامدهای اجتماعی کمتری نسبت به طلاق های غیرعقلانی دارند و با توجه به نقش فاعل کنش در تصمیم به طلاق، پیامدها نیز متفاوت اند.

    کلید واژگان: سنخ شناسی طلاق, زنان مطلقه, طلاق عقلانی و غیرعقلانی, پیامدهای اجتماعی, وبر, پارتو, گری بکر}
    Mansour Haghighatian*, Seyed Ali Hashemianfar, Azizollah Aghababaee Aghababaee
    Introduction

    The present study was conducted to evaluate the typology of divorce and its social consequences. The divorce is classified and studied and divided into two types of rational and irrational. Rational divorce is divided into four categories of ambitious divorce, subjective, adaptive and passive. The main characteristic of this type, as its name suggests, is the rationality of the actors. For subjects who fall into this category, divorce is considered rational. Irrational divorce involves hasty and compulsory, which is due to the exterior requirements or the insistence of the opposing party, and the subject of divorce has no desire for separation and has not experienced an emotional divorce. Moreover, Weber’s Action and Pareto’s Logical Action, as well as Becker’s Theory of Economics were studied with social capital variables, quality of life, social security and moral, social opportunities, role ambiguity, social relations, and social status.

    Materials and Methods

    The present study is conducted quantitatively as a survey. The statistical society of all divorced women was covered by the Chaharmahal and Bakhtiari province Relief Committee in 1395. About 400 people were examined by using the Cochran sampling formula and by regular cluster technique using a researcher-made questionnaire and a standard questionnaire (in the field of quality of life and social capital). Measurement tools have been finalized with face validity and instruments (factor analysis) and its reliability has been confirmed using Cronbach's alpha coefficient. The data are presented at two descriptive and inferential levels using the SPSS and AMOS statistical software.

    Discussion of Results and Conclusions

    The results show that all of the research variables were significant at p=/0001 level, so that rational ambitious divorce affects social relationships, social opportunities, social and moral security, quality of life, it has positive and direct impact on social capital, role duality. However, social status has a negative and inverse effect. Rational divorce has a direct and direct effect on social communication, social opportunities, negative social repercussions on social capital, social and moral security, and dualism. Rational divorce means agreeing on social relationships, social opportunities, negative and negative quality of life, and social capital, social and moral security, duality has a positive and direct effect. Rational passive divorce has a negative effect on social communication, social opportunities, but is on a positive and direct relation with quality of life, and social capital, and social and moral security. Overall, the results of the research show that racial divorces can have adverse social consequences for subjects. This means that hasty and compulsory irrational divorces have high-risk consequences (because they are not decision-makers or without thinking and reasoning about the social consequences of divorce) for divorced people.

    Keywords: Typology Divorce, Social Capital, Quality of Life, Social Consequences}
  • سید اسماعیل مسعودی*، سید سعید زاهد زاهدانی
    ماکس وبر حامل مهمترین پرسش فلسفی مجادلات روش شناختی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است: «معنا و ماهیت ”ابژکتیویته“ در علوم فرهنگی و اجتماعی چیست؟». او با گذر از دوگانه پوزیتیویستی ”آزادی ارزشی“ و ”حکم ارزشی“ و استفاده از اصطلاح ”ربط ارزشی“ طرح شده توسط مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان توانست مسیر ویژه ای برای تاسیس علوم فرهنگی و ابژکتیویته آن فراهم آورد. اما فهم و تبیین جایگاه ”ربط ارزشی“ برای دست یابی به ابژکتیویته در علوم فرهنگی و همچنین یافتن ضعف های آن، نیازمند تامل و بازخوانی فلسفی است. ماکس وبر ”ربط ارزشی“ را به پشتوانه آباء فلسفی اش (از جمله ریکرت) با ”بازگشت به کانت“به سرانجام رساند؛ اما رجوع وبر به کانت در آثار روش شناختی اش به صورت مختصر و کاملا جسته و گریخته بوده است. این مقاله، عهده دار بازطراحی منظم اندیشه وبر برای تبیین جایگاه ربط ارزشی در ابژکتیویته براساس فلسفه کانت به خصوص با تاکید بر وجه ”استعلایی“ این فلسفه است. تحلیل استعلایی و کانتی مسئله ابژکتیویته ماکس وبر، به لحاظ روشی از سنخ فلسفه علوم اجتماعی بوده و دارای دو بعد تفسیری و انتقادی همزمان است. با تفسیر ابژکتیویته ماکس وبر براساس فلسفه استعلایی کانت روشن گردید که ” ارزش“ به مثابه حد و شرط ”پیشینی“؛ هم شرط شکل گیری و هم شرط فهم ابژه های فرهنگی است. از همین رو، هر چند ربط ارزشی شرط ابژکتیویته تحقیق است اما اساسا یک شرط سوبژکتیو است.
    کلید واژگان: ابژکتیویته, ارزش, استعلایی, ربط ارزشی, کانت, وبر}
    E. Masudi*, S. ZaheZahedani
    Max Weber put forward the most important philosophical question of methodology in the late nineteenth and early twentieth century: "What is the meaning and nature of objectivity in social and cultural sciences?" By using the neo-Kantian concept of "value relation" Weber prevailed over the positivistic dichotomy of "value freedom" and "value judgment" and helped to establish cultural science and its objectivity. We need more philosophical reviews to understand and analyze the importance, and meanwhile, the weaknesses of "value relation" for capturing objectivity in cultural sciences. Following his previous philosophers, such as Rickert, Max Weber could manage the job by returning to Kant. However, there are few references to Kant in his methodological writings. This article intends to have a systematic review of Max Weber's thought and analyze the Kantian value relation of objectivity in his ideas with an emphasis on its transcendental dimension. From the methodological point of view, the analysis of transcendental and Kantian objectivity of Max Weber belongs in the realm of the philosophy of social sciences. Looking at Max Weber's objectivity with regard to Kantian transcendental view showed that value as a limit and a priori condition is a condition of formation and meanwhile, condition for understanding cultural objects. Therefore taking into account that value relation is the condition of objectivity of research, but it is essentially a subjective condition.
    Keywords: objectivity, value, value relation, transcendental, Weber, Kant}
  • عبدالحسین کلانتری، مهدی میرزایی*
    سوال این تحقیق از پس قانون گرایی، تکامل گرایی نظری بی توجه به امور جزئی و خاص شکل گرفت و در موضوع شهر، ضرورت تدوین ایده ال تایپ شهر اسلامی- بنا به علاقه نویسندگان- را رقم زد. در این مقاله با روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل کیفی پس از نقد و بررسی مقالات و آثار موجود در این حوزه و با توجه به مباحث نظری- روش شناختی ماکس وبر و به ویژه ایده ال تایپ او، ایده ال تایپ شهر اسلامی بر اساس شواهد تاریخی و دینی و با تاکید یک جانبه بر یک یا چند دیدگاه و از طریق ترکیب کردن شمار زیادی از پدیده های منفرد انضمامی به دست آمد. ویژگی های مختلف شهر اسلامی از منابع مختلف و مورد بررسی، استخراج و در نتیجه ایده ال تایپ شهر اسلامی با چهار مشخصه مکانی مسجد، بازار، دارالحکومه و محلات مسکونی و دوازده صفت تجلی توحید، عبودیت و عبادت، تقوا، هدایت، ذکر و تفکر، عدالت، اصلاح، شکر، عبرت، امنیت، احسان و میانه استخراج شد
    کلید واژگان: ایده ال تایپ, شهر اسلامی, وبر}
  • مجتبی احمدی
    امام موسی صدر به دنبال احیای امر اجتماعی ایمانی بود و این هدف را در گروکنش اجتماعیایمانی می دانست. ایشان با تاکید بر تحقق اندیشه های جمع گرایانه اسلام با درون مایه ولایی درصدد تحقق الگویی از ساخت اجتماعی اسلامی بود که از مسیر پیوندها و تحکیم روابط اجتماعی فعلیت یابد.
    جماعت و جماعت گرایی یکی از رویکردهای نظام بخشی اجتماعی است که عمدتا پس از گسترش بحران های نوگرایی (مدرنیسم) همچون بحران فردگرایی، بی اعتمادی، مشارکت، هویت و... بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. جماعت یک ساخت ارتباطی و اجتماعی است که با تمرکز بر سطوح خرد و عینی اجتماع محیطی برای تحقق کنش ولایی است و به ایجاد فضای تعامل و مشارکت هدفمند کمک کرده و در نتیجه، تعلق و هویت اجتماعی را تقویت می کند. جماعت ها عموما زندگی محور است و در پاسخ به نیازهای اساسی زندگی شکل می گیرند. در این مقاله با استفاده از روش داده بنیاد با محوریت مصاحبه با نخبگان به مطالعه و تبیین مفهوم و شاخص های کنش ولایی در تجربه جماعت سازی امام موسی می پردازد و در نهایت، شاخص های پنج گانه کنش ولایی اعم از زعامت و سرپرستی اجتماعی، دعوت و هدایت اجتماعی، تعاون و تعلق اجتماعی، رشد و تکامل اجتماعی و تفاهم و وفاق تبیین می گردد و در نهایت، وجوه افتراق کنش ولایی از کنش عقلانی و ارتباطی مشخص می شود.
    کلید واژگان: کنش ولایی, جماعت, امام موسی صدر, کنش اجتماعی, کنش ارتباطی, هابرماس, کنش عقلانی, وبر}
    Mojtaba Ahmadi
    Imam Musa Sadr was after reviving the social aspect of faith, an objective he sought in the latter’s social function. Emphasizing the actualization of Islam’s community-making endeavor with Velayee content, he intended to implement such a model of Islamic social structure that would come into existence through social links. Community formation is one of the social organizing approaches that have mostly been taken into consideration subsequent to the expansion of the crises pertaining to modernism, namely individualism, distrustfulness, participation, identity, etc. Community is a social and communicative structure which by focusing on the rational level of the society provides the circumstances for realizing Velayee function contributing to interactive and objective-based atmosphere, leading to the improvement of social identity and sense of belonging. Communities are mostly life-based and are formed in response to the basic needs of life. The article, by using a data-based method and interviewing experts, examines the concept and indexes of Velayee function as experienced by Imam Musa Sadr. Finally, the five-fold indexes of Velayee function including leadership and guardianship of society, invitation and social orientation, cooperation and sense of belonging, social progress and growth, and understanding are explained and distinctions between Velayee function and rational and communicative functions are clarified.
    Keywords: Velayee function, community, Imam Musa Sadr, social function, communicative function, Habermas, rational function, Weber}
  • محمد جواد اسماعیلی

    مایکل بوراوی، قایم مقام انجمن جامعه شناسی در آمریکا در تیرماه سال 1387 سفری به ایران داشت که در چند دانشکده علوم اجتماعی به اشاعه اندیشه خود در مورد مفهوم و واقعیت جامعه شناسی مردم مدار پرداخت. در همین زمینه، مقاله ای از وی در انجمن جامعه شناسی ایران به چاپ رسید. در این نوشتار به واکاوی و سنجش ایده مایکل بوراوی در مورد " بازگشت به گروه های مردمی " از طریق جامعه شناسی مردم مدار می پردازیم و در بازتعریف و بازخوانی آن با توجه به شرایط معرفتی و اجتماعی علوم اجتماعی در ایران ، بر " تاسیس ، تثبیت و گسترش " جامعه شناسی حرفه ای ،در مفهوم وبری کلمه ، تاکید میکنیم. ما نه تنها با فربه شدگی جامعه شناسی حرفه ای روبرو نیستیم که علی رغم هفتاد سال طی مسیر ، به لحاظ معرفتی در آغاز راه هستیم. بوراوی مسئله و بحران جامعه شناسی امریکایی را اندیشیده ودر صدد دمیدن روح تازه " جامعه شناسی مردم مدار " در کالبد بی رمق جامعه شناسی حرفه ای و سیاستگذارامریکایی است.دغدغه بوراوی ، زنده نگهداشتن بینش جامعه شناختی است ، در حالی که مسئله علوم اجتماعی در ایران ، توجه توامان به تکوین و توسعه اندیشه مفهومی جامعه شناختی و استقلال دانشگاهی و البته بازگشته به واقعیت زیست جهان مردمی است. در پایان، تقسیم بندی بوراوی از چهار نوع دانش و جامعه شناسی را از منظری وبری ، به شکلی دیگر دسته بندی میکنیم. روش سنجش و بررسی اندیشه بوراوی ، توصیفی- هنجاری است که از یافته ها و پژوهش های در دسترس نیز به فراخور حال، استفاده می شود.

    کلید واژگان: جامعه شناسی مردم مدار, شرایط معرفتی و اجتماعی امکان دانش, تاسیس و تثبیت جامعه شناسی حرفه ای, وبر, اخلاق مسئولیت, تقدم هست بر باید, بازگشت به واقعیت}
  • علیرضا شجاعی زند، نادر صنعتی شرقی
    در این مقاله نظرات وبر درباره رویکرد دنیاخواهانه اسلام را از مجموعه گردآوری شده «جامعه شناسی دین» به دست آورده و در یک دستگاه منطقی انسجام بخشیده ایم. سپس به دلایلی که وبر برای دنیاطلبی اسلام می آورد پرداخته و آنها را در ویژگی پیامبر به عنوان کاریزما و جنگجویان بدوی به عنوان طبقه حامل پیام اسلام دسته بندی نموده ایم. در بخش بعدی به سراغ نقد آرای وبر رفته و نقد خود را به دو حوزه نقد نظریه و نقد نظریه پرداز معطوف کرده ایم. در نقد نظریه به دنبال پاسخگویی به سه پرسش زیر بوده ایم: 1. آیا پیامبر ویژگی های نوعی کاریزما را دارا بود؟ 2. آیا پیروان پیامبر جنگجویان بدوی بودند؟ 3. آیا پیامبر در رابطه خود با پیروانش تاثیرگذار بود یا تاثیرپذیر؟ همچنین در نقد نظریه پرداز به دنبال پاسخگویی به پرسش های زیر بوده ایم: 1. آیا وبر در پژوهش خود از منابع معتبر برای گردآوری اطلاعات بهره گرفته است؟ 2. آیا در مواجهه با مفاهیمی که خود به کار می برد(کاریزما و طبقه حاملین) از رویکردی واحد استفاده کرده است؟
    کلید واژگان: وبر, کاریزما, طبقات حامی مذهب, جنگجویان بدوی, صدر اسلام}
    Alireza Dr.Shojaee Zand, Nader Sanati Sharghi
    In this paper, the writers have collected Max Weber's views on the worldly approach of Islam from his book Sociology of Religion and presented as a coherent discussion. The writers have then discussed the arguments Weber has put forward to prove his point and criticized Weber's theory and his personality as a critic. As far as his theory is concerned, the writers have tried to provide answers to three questions: 1. Did the Prophet have the typical characteristics of a charismatic leader? 2. Were the followers of the Prophet Bedouin warriors? 3. Was the Prophet influenced by his followers of did he influence them? As for Weber's personality as a critic, the writers have answered the following questions: 1. Has Weber used authentic sources in collecting his data? 2. Has Weber used a single approach in his treatment of the concepts he has used?
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال