به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تقابل معنایی » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه « تقابل معنایی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • محمدرضا پیرچراغ*
    یکی از مسائل مهم قرآنی در حوزه جامعه شناسی، تحلیل و بررسی ویژگی ها و رفتار گروه های مختلف اجتماع است. یکی از این گروه های اجتماعی، «مستضعفان» هستند که وجود این طبقه اجتماعی در هر زمان، سبب شده آیات متعددی از قرآن، به بیان علل ظهور و عوامل تشکیل این گروه، اقسام و ویژگی های آنها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت اجتماعی اختصاص یابد. براساس تحلیل معناشناسانه این واژه، واژگان جانشین مفهومی و همسو با «استضعاف» عبارتنداز: «مضطر، ضر، وهن، فشل و ذل». مهمترین واژگان در تقابل معنایی با «استضعاف» شامل «استکبار، اتراف، ملا، ظلم، عتو، علو، غنی، بغی، بطر، طغیان» است. براساس تقابل های معنایی مذکور مشخص می شود سه گروه اجتماعی «مستکبران، ملا و مترفین» علت اصلی تشکیل این طبقه ی اجتماعی بوده و آن ها کسانی را که حتی دارای نیروهای بالفعل و بالقوه هستند به استضعاف کشانده و سخت در مضیقه قرار می دهند. عوامل استضعاف گونه گاه توسط «مستکبران» به صورت مستقیم و با تمسک به ظلم، قتل وکشتار ایجاد می شود و گاه توسط «ملا و مترفین» در قالب های مخفیانه و غیر مستقیم صورت می گیرد. این نوشتار به شیوه توصیف و تحلیل، به بررسی آیات مربوط به استضعاف پرداخته و با بررسی واژه «استضعاف» در کنار واژگان همسو و مقابل آن؛ به مصادیق مستضعف و عوامل و آثار استضعاف، اقسام و ویژگی های جریان های اجتماعی مقابل و راه رهایی از استضعاف پرداخته و در این میان با تحلیل برخی مولفه های این تقابل معنایی، تصویری روشن از واژه «مستضعف» و نمودهای اجتماعی آن ارائه می نماید
    کلید واژگان: معناشناسی, استضعاف, اجتماع, تقابل معنایی, قرآن و روایات}
    Mohammadreza Pircheragh *
    One of the important Quranic issues in the field of sociology is the analysis and investigation of the characteristics and behavior of different social groups. One of these social groups is "the underprivileged". The existence of this social class at any time has caused many verses of the Qur'an to be dedicated to the reasons for the emergence and formation of this group, their types and characteristics, and the ways out of this social situation. . Based on the semantic analysis of this word, the words that are conceptual substitutes and aligned with "weakness" are: "musthar, harm, weakness, failure and humiliation". The most important words in the semantic contrast with "weakness" include "arrogance, atraf, fullness, tyranny, attu, alwa, ghani, baghi, batr, taghian". Based on the mentioned semantic contrasts, it is clear that the three social groups "arrogant, slanderous and arrogant" are the main cause of the formation of this social class, and they weaken and put those who even have actual and potential forces in a difficult situation. Debilitating factors are sometimes created by "arrogants" directly and by insisting on oppression, murder, and killing, and sometimes by "Molea and Metafin" in secret and indirect forms...
    Keywords: Semantics, Weakness, Community, Semantic Contrast, Quran, Hadiths}
  • محدثه حوزان، علی اکبر فراتی، انسیه سادات هاشمی*

    تقابل جهتی و دوسویه به عنوان دو گونه رایج در تقابل معنایی مطرح هستند. تقابل معنایی مبحث ویژه ای از معنی شناسی را به خود اختصاص می دهد. تقابل های معنایی یکی از مهم ترین و پربسامدترین روابط معنایی در نهج البلاغه به شمار می روند. تنوع تقابل معنایی در دنیا و آخرت، دلالت های معنایی متنوعی را رقم می زند که از ابزارهای لازم در بررسی معناشناختی این اثر ادبی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. در این پژوهش، به دلیل گسترده بودن بحث تقابل معنایی میان صفات دنیا و آخرت در خطبه های نهج البلاغه، به بررسی دو گونه رایج از انواع تقابل میان این صفات، پرداخته شده است. پس از استخراج جفت صفات متقابل دنیا و آخرت از میان خطبه ها و تطبیق هر یک از آن ها، بر انواع تقابل در معنی شناسی، برآیند پژوهش نشان داد که در این میان، امام برخی ویژگی ها برای دنیا و آخرت ترسیم کرده اند که نمایان گر تقابل جهت های مختلف نسبت به نقطه ارجاع هستند و تحت عنوان تقابل جهتی مطرح می شوند. این تقابل ها با دربرگیری پانزده مورد به عنوان یکی از پربسامدترین انواع تقابل میان صفات متقابل دنیا و آخرت محسوب می شوند. جفت صفات متقابل مطابق با ویژگی های تقابل دوسویه که از نظر میزان بسامد میان صفات دنیا و آخرت با دربرگیری سه مورد، کم ترین میزان را به خود اختصاص می دهند، پس از تقابل جهتی قرار می گیرند. امام از این صفات برای بیان ویژگی هایی از دنیا و آخرت استفاده کرده اند که وقوع یکی از واژه های متقابل، متضمن وقوع واژه دیگر  هست.

    کلید واژگان: معنی شناسی, تقابل معنایی, تقابل دوسویه, تقابل جهتی, دنیا و آخرت, نهج البلاغه}
    Mohadese Hozan, AliAkbar Forati, Enisiyeh Sadat Hashemi *

    Directional and symmetrical opposition are considered two common types of semantic opposition. Semantic opposition is a special topic of semantics. Semantic opposition is one of the most important and frequent semantic relations in Nahj al-Balagha. The variety of semantic opposition in this world and the hereafter creates a variety of semantic implications, which is one of the necessary tools in the semantic analysis of this literary work. The present research is compiled by the descriptive-analytical method. In this research, due to the widespread discussion of the semantic opposition between the attributes of this world and the hereafter in the sermons of Nahj al-Balagha, two common types of opposition between these attributes were investigated. The results showed that, Imam has drawn some features for the world and the hereafter, which represent the opposites of different directions with respect to the reference point and are referred to as directional opposites. These opposites, including 15 cases, are considered one of the most frequent types of opposites between the mutual attributes of this world and the hereafter. Pairs of mutual attributes according to the features of symmetrical opposition, which have the lowest frequency between the attributes of this world and the hereafter, including 3 items, are placed after the directional opposition. Imam has used these attributes to express the features of this world and the hereafter; the occurrence of one of the reciprocal words implies the occurrence of the other word.

    Keywords: semantics, semantic opposition, symmetrical opposition, directional opposition, the world, the hereafter, Nahj al-Balagha}
  • محمدمهدی آجیلیان مافوق*، زینب سادات حاجی ناجی

    پژوهش حاضر با هدف شناخت و درک بهتر معنا و مراد خداوند از دو مفهوم شادی و غم، با رویکرد تفسیری و با استفاده از منطق تقابل های دوگانه در ساختارگرایی، تقابل مفاهیم مرتبط با شادی و غم در قرآن را بررسی کرده است. از بررسی 29 نمونه از آیات به همراه سیاق کاربردی آن ها در موضوع شادی و غم، چهار دسته معنا به دست آمده است: شادی با مولفه معنایی مثبت، غم با مولفه معنایی منفی، شادی با مولفه معنایی منفی و غم با مولفه معنایی مثبت. در سطح روساخت، شادی و غم با بار معنایی مثبت و منفی یا همان معنای عرفی خود در قرآن کاربرد دارند. در این سطح، با در نظر گرفتن شبکه های هم تراز معنایی، شادی و غم در معنای اصلی یا معنای عرف استعمال ظهور می یابند؛ در مقابل، در سطح زیرساخت، شادی با مولفه معنایی منفی و غم با مولفه معنایی مثبت کاربرد داشته و همچنین در این سطح، با در نظر گرفتن شبکه های هم تراز معنایی، این دو واژه در معنای خلاف عرف استعمال خود، ظهور معنایی دارند. براساس نتایج پژوهش، شادی و غم مطلق به عنوان دو قطب مثبت و منفی (تقابل مکمل)، تنها در سرای آخرت وجود دارند و شادی و غم دنیوی، به صورت تقابل مدرج، به نوعی آمیخته با یکدیگرند؛ ازاین روست که می توان اقسام شادی و غم را در گروه های هم تراز مثبت و منفی جای داد.

    کلید واژگان: قرآن, شادی, غم, تقابل معنایی, روساخت, ژرف ساخت}
    MohammadMahdi Ajilian Mafogh *, Zainab Sadat Haji Naji

    This study has investigated the contrast of the concepts related to happiness and sadness in the Qur'an with the aim of better understanding of God's purpose   from happiness and sadness, with an interpretive approach and using the logic of dual contrasts in structuralism. In 29 verses along with their practical context in happiness and sadness that have been examined in this research, four meaning categories are: happiness with a positive semantic component, sadness with a negative semantic component, happiness with a negative semantic component and sadness with a positive semantic component. At the surface structure, happiness and sadness have been used in the Qur'an with positive and negative meaning, or their conventional meaning. At this level, considering equal semantic networks, happiness and sadness appear in the original or common meaning. On the other hand, in deep structure, happiness with a negative semantic component and sadness with a positive semantic component have been used in the Qur'an. At this level as well, according to semantic equivalent networks, these two words have meaning in contrary to their common meaning. According to the results, absolute happiness and sadness as two positive and negative poles (complementary opposites) exist only in the hereafter. Happiness and sadness in the world are mixed with each other in graduated opposition. This is the reason why all types of happiness and sadness can be placed in equal groups of positive and negative.

    Keywords: Qur'an, Happiness, sadness, semantic contrast, surface structure, Deep Structure}
  • صلاح الدین عبدی*، ابوذر گلزار خجسته

    تقابل های معنایی جزء مهم ترین ارکان علم معناشناسی هستند و شناخت مقابل های هر واژه در روشن شدن معنای دقیق آن بسیار موثر است. این تقابل ها با انواع خاص خود، می تواند مترجمان را به معنای دقیق واژگان متن رهنمون ساز ند و بسیاری از چالش های ترجمه را حل و فصل نمایند. زبور آل محمد (ص) یا صحیفه سجادیه که شامل نیایش های گران بهای امام سجاد (ع) است، سرشار از واژگان متقابل با یکدیگر است. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد معناشناسی در ترجمه های آیتی، فیض الاسلام، انصاریان و رحمت کاشانی از بیست نیایش اول صحیفه سجادیه بر اساس انواع تقابل های معنایی که شامل تقابل مدرج، تقابل مکمل، تقابل دوسویه، تقابل جهتی و تقابل واژگان است، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، ترجمه انصاریان و آیتی نسبت به دیگر ترجمه ها، بیشتر به تقابل های معنایی در متن مبدا توجه کرده اند و فیض الاسلام و رحمت کاشانی با توجه به جمله های مقارن با یکدیگر، از معنای دقیق دور شده اند. در بین تقابل های معنایی، تقابل مکمل بیشترین بسامد و تقابل دوسویه کمترین بسامد را در نیایش های امام زین العابدین (ع) داشته است.

    کلید واژگان: نقد, تقابل معنایی, ترجمه صحیفه سجادیه, آیتی, انصاریان}
  • فاطمه علایی رحمانی، فهیمه غلامی نژاد*

    اهل «تقوی» در لسان قرآن به «متقین» نام بردار هستند. این واژه در زمره واژگان پربسامد قرآنی است و در نظام معنایی قرآن در ارتباط با کلمات دیگر صبغه معنا شناسانه ویژه ای می یابد. طیف وسیع و گستردگی مفهوم متقین در قرآن و بررسی ساختار و سیاق آیات متمرکز بر فهم «تقوی» سبب فهمی درست و جامع از آیات قرآن می شود .نوشتار حاضر ضمن استخراج فهم ساختاری متقین با توجه به سیاق مقامی و مقالی ، در پی پاسخ گویی به این سوال است که مطابق آیات قرآنی کدام یک از واژگان و مفاهیم با «متقین» بر محور هم نشینی ، دارای رابطه معنایی یا تقابل معنایی اند. بررسی توصیفی تحلیلی معنای لغوی «تقوی» در قرآن حکایت از آن دارد که تمامی معانی گفته شده برای آن ازجمله: حفظ، ستر، خوف، حذر، تجنب ذیل این معنا قرار می گیرند. از ره گذر تحلیل کاربردها و مفاهیم هم نشین با این واژه مشخص شد که مفاهیمی مانند: ترساندن از عذاب الهی تا القای مفاهیم نیکوی اجتماعی نظیر: عدالت، قول سدید، عدم عصیان، عدم تعصب را در برمی گیرد. در حقیقت، مفهوم «تقوی» در بافت سوره های قرآن، مفهومی همه گیر است بدین معنی که همه نیکی ها را شامل شده و همه بدی ها را از خود نفی می کند و در حقیقت اهل تقوا اختصاص به مومنین ندارد بلکه در قرآن مشرکان و کفار هم دعوت به تقوا شده اند.

    کلید واژگان: قرآن کریم, سوره بقره, متقین, معناشناسی, روابط هم نشینی, تقابل معنایی}
    Fatemeh Alaee Rahmani, Fahimeh Gholaminejad *

    In the field of interpretation and understanding of the Holy Quran, referring to hadiths is important. According to the Hadith of Saqalain, there is a deep and valuable link between Ahl al-Bayt and the Holy Qur'an. Therefore, the use of his statements has always been the focus and emphasis of Qur'an commentators. In the method of interpreting the Qur'an according to the Qur'an, as can be seen from the appearance of Allameh Tabatabai's words and interpretation, he interprets the Qur'an independently of the hadiths. He uses the Qur'anic verses themselves to interpret the verses. Ayatollah Javadi has also paid attention to this method of interpretation. However, the examination of the interpretation process of both commentators makes it clear that they have used the Sunnah to understand and interpret the verses as accurately as possible. From his point of view, hadiths do not directly interfere in interpretation. But in matters such as stating the example and description of the verse, generalizing the meaning of the verse, determining and explaining the details of the verses, etc. traditions can be used. Also, correct hadiths can strengthen or weaken interpretations, and this issue does not affect the self-sufficiency of the Qur'an to explain its meaning. In the field of hadith criticism, two high-ranking commentators do not limit themselves to document criticism, but also examine the content of hadiths and provide criteria for understanding hadiths and identifying true and false hadiths.

    Keywords: the Holy Qur'an, Surah al-Baqarah, Muttaqin, syntagmatic relations, The situated conceptualization, typology of the narratives of muttaqin}
  • منصوره بزرگی*، فاطمه سادات ارفع
    توکل در قرآن به معنای اظهار عجز و نیاز به خداوند ، اعتماد کردن به او و سپردن کارها به خداوند در کنار تلاش فعالانه و مستمر است.اما این تصور اشتباه وجود دارد که این امر با نوعی انفعال و بی مسئولیتی برای انسان همراه است ، به گونه ای که وکیل قرار دادن خداوند به مثابه وکیل گرفتن در امور اعتباری دنیوی است که هر گونه مسئولیتی از عهده موکل خارج می گردد. این پژوهش که از نوع بنیادی و با روش توصیفی انجام شده است، به تبیین مفهوم توکل، مشتقات آن و واژه هایی که با آن ترادف یا تقابل معنایی دارند، با استناد به آیات قرآن و تفاسیرمختلف، پرداخته است تا روح و حقیقت توکل به خداوند که بریدن از مخلوق و پیوستن فعالانه به خالق است روشن گردد.در این راستا مشتقات فعلی و اسمی این واژه و همچنین واژه های مترادف و متضاد آن از آیات استخراج و بر اساس تفاسیر تبیین گردید که نتایج حاصله حاکی از آن است که: این واژه و مشتقات آن از ماده (و-ک-ل) 70 بار در قرآن کاربرد داشته و خداوند آن را سپری درمقابل اغوای شیطان و ناامیدی می داند که تنها در سایه ایمان و اسلام حقیقی حاصل می گردد، واژگانی همچون: تفویض، رضا، تسلیم و استعاذه از مفاهیم مترادف آن است که استعاذه بسیار به توکل نزدیک است و موارد دیگر بالاتر از آن می باشند. همچنین مفاهیم شرک و غرور می توانند در تقابل معنایی با مفهوم توکل باشند. بنابراین وکیل قرار دادن خداوند در امور یعنی اعتماد کامل داشتن به قدرت و تدبیر الهی در کسب نتایج مطلوب، در عین تلاش فعالانه برای فراهم کردن اسباب موفقیت و پیروزی، که بنده اراده و قدرت خداوند را بسیار برتر از خود می بیند و عاجزانه از ذات باریتعالی درخواست می کند که اداره امورش را تدبیر و سرپرستی کند.
    کلید واژگان: معنا شناختی, توکل, اعتماد, مترادف, تقابل معنایی}
  • سیده فاطمه سلیمی*، سید معصوم حسینی، افتخار برزگر

    واژه "استکبار" از واژگان کلیدی در نظام توحیدی قرآن است که به عنوان شاخصه ویژه مخالفان و معارضان دعوت حق، جایگاه خاصی پیدا کرده است. با توجه به نقش برجسته ی این مقوله در نظام زندگی بشر و فراهم سازی مفاسد و انحرافهای اخلاقی، ضرورت دارد ماهیت عناصری که شبکه معنایی «استکبار» را تشکیل می دهند، مورد بازنمایی قرار گیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی پس از مفهوم شناسی لغوی این واژه به ارتباط معنایی واژه "استکبار" با واژه های هم نشین اشاره داشته و در این میان با تحلیل موردی برخی از مولفه های روابط همنشینی مانند کانون های کاربردی و تقابل معنایی، میدان معنایی این واژه روشن گردد. نتایج برآمده آنکه، "استکبار" در کانون ارتباط با شیطان، کافران، مشرکان، ملاء و مترفین تجلی یافته است و مفاهیمی همچون خودبرتربینی، خداناباوری و ناسپاسی، هواپرستی و گروه سالاری و تنفذسالاری را در شبکه ی معنایی واژه استکبار شناسایی می کند؛ همچنین این واژه در تقابل معنایی با مفاهیمی همچون ایمان، عبودیت، اطاعت، غفران و استضعاف قرار می گیرد و در ترسیم عامل باطل گرایی انسان و پیدایش اصلی ترین رذایل اخلاقی تاثیرگذار است؛ مهم آنکه برآورد معنا بر اساس این سازوکار زبانی، مدلی روشمند به شمار آمده و در پی کشف معانی ضمنی به درجه تنزل معنایی و مقامی استکبار در معیار قرآن اشاره داشته است.

    کلید واژگان: معنی شناسی, روابط همنشینی, کانون معنایی, تقابل معنایی, استکبار, گفتمان قرآن}
    Sayyideh Fatemeh Salimi*, Sayyid Masoom Hosseini, Eftekhar Barzegar

    The word istikbar (arrogance) is one of the key words in the monotheistic system of the Quran, which has found a special status as a special feature of the opponents and adversaries of the call to the truth. Given the prominent role of this issue in the human life system and its provision of corruption and moral deviations, it is necessary to represent the nature of the elements that make up the semantic network of istikbar. Using the descriptive-analytical method, the present study aims, first, to analyze the lexical concept of this word and, then, to examine the semantic relations of the word istikbar with the words which co-occur with it, so that some of the syntagmatic elements of this word such as semantic proximity, semantic contrast and semantic field are illuminated through case analysis. The results show that istikbar is in close proximity with Satan, infidels, polytheists, affluent people and voluptuaries, and concepts such as selfishness, atheism and ingratitude, fanaticism, group-preference and infiltration-seeking are included in the semantic network of istikbar. This word is further in semantic contrast with concepts such as faith, servantship, obedience, forgiveness and ‘the state of being oppressed’, and it is effective in leading man towards falsehood and the emergence of the major moral vices. Importantly, the estimation of meaning based on this linguistic mechanism is considered a methodical model and following the discovery of implicit meanings, it has tackled the degree of semantic degradation and status degradation of istikbar by Quranic standards.

    Keywords: semantics, syntagmatic relations, semantic proximity, semantic contrast, istikbar (arrogance), discourse of the Quran}
  • علی فتحی*، محسن قاسم پور، راضیه سادات سید خراسانی

    یکی از ویژگی های برجسته و طبیعی موجود در یک زبان، تقابل معنایی است که معناشناسی نوین ساختگرا آن را بالنده کرد. تقابل معنایی، یکی از انواع روابط مفهومی در سطح واژه است که با استفاده از آن و سایر روابط مفهومی، میدان معنایی واژگان به دست می آید. شناخت مقابل های هر واژه در روشن شدن معنای دقیق آن بسیار موثر است. کشف میدان معنایی براساس تقابل، یکی از روش های پذیرفته شده و کاربردی معناشناسی است. درخصوص معنای حق، پژوهش های پراکنده ای و بیشتر با رویکرد حقوقی انجام گرفته است؛ ولی پژوهش مستقلی درباره تقابل های معنایی حق انجام نشده است؛ ازاین رو، انجام پژوهشی مستقل و درخور در این خصوص، ضرورت دوچندان دارد. در پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی، براساس نظریه های واژگانی معناشناسی ساختگرا، تقابل معنایی حق و باطل در قرآن کریم تبیین شده است. نیز با تبیین مولفه های معنایی حق مانند ثبات، استواری و مطابقت و تحلیل مشخصه های معنایی باطل یعنی فساد، نابودی و عدم ثبات حق این نتیجه به دست آمد که حق در قرآن کریم در سه گونه از انواع تقابل، واژه مقابل دارد. حق با واژه هایی چون باطل، کذب و لعب تقابل مکمل دارد و با بغیر الحق، تقابل واژگانی و با واژگانی مانند ظن، شرک و ظلم تقابل ضمنی دارد.

    کلید واژگان: تقابل معنایی, معناشناسی, تقابل مکمل, تقابل ضمنی, حق, باطل}
    Ali Fathi*, Mohsen Ghasempour, Razeyhsadat Seyedhkorasani

    One of the prominent features of a language is the Semantic opposition which has been developed in the modern structural semantics. Semantic opposition is one kind of the conceptual relations at the level of words, by which as well as other conceptual relationships, the semantic field of the vocabulary can be obtained. Recognition of the antonyms of each word is effective in making the exact meaning of the word clear. Discovering the semantic field is based on one of the accepted and practical oppositions in semantics. Regarding the meaning of Haq (=right), there are dispersed works in the field of law, whereas no independent research has been carried out with regard to its semantic oppositions. Hence the present study as an independent one is conducted. The current paper has been carried out through a descriptive-analytic method to explain the semantic opposition of Haq and Batil (right and wrong) in the Holy Koran on the basis of lexical semantics. By making a distinction among the semantic components of Haq and Batil separately, it concluded that the word Haq has 3 antonyms in the Holy Koran. Haq is in complementary opposition with such words as باطل, کذب, and لعب. It is in lexical opposition with the expression بغیر الحق and in implicit opposition with such words as ظن, شرک and ظلم.

    Keywords: Semantic opposition, semantic, gradable opposition, opposition complementary, Right, vain}
  • ابراهیم فلاح*، صدیقه نصیری خلیلی
    واژه لغو در قرآن کریم در چهار موضع و یازده بار تکرار شده است .در مقاله ی حاضر هدف بررسی و تبیین جایگاه معنایی واژه لغو به شیوه معنا شناسی توصیفی و با روش کتابخانه ای در صدد است که به معنا شناسی واژه لغو و همچنین شبکه معنایی ان آز دید گاه قرآن کریم بپردازد.برای دستیابی به این مهم از منظر معناشناسی توصیفی که ابزاری جهت ژرف اندیشی وایجاد نگاهی عمیق در واژه ها در قرآن کریم است،واژه لغو در دو محور هم معنایی وتقابل معنایی مورد بر رسی قرار گرفته است نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که لغو با واژه هایی چون :هزل،لهو ولعب،عبث،هزوء،باطل ،قول الزورو قول مشتبه رابطه هم معنایی دارد وبا واژه هایی چون : قول سدید،قول کریم ،قول لین،قول بلیغ،قول معروف،قول میسور ،قول حسن وقول سلام تقابل معنایی دارد،که درک معنای لغو در قرآن کریم نیازمند بر رسی رابطه لغو با این واژه ها است.
    کلید واژگان: قرآن کریم, معنا شناسی توصیفی, لغو, هم معنایی, تقابل معنایی}
    Ebrahim Fallah *, Sedighe Nasiri Khalili
    The word "cancellation" in the Qur'an has been raised in 4 positions and 11 times. In this article, the purpose of writing and interpreting the meaning of the word "abandonment" in the method of descriptive semantics and with the library method is to eliminate the semantics of the word and the meaning of the meaning of the Holy Qur'an. To achieve this, from the descriptive semantics, which is a tool for deep thinking and a deep look in the Qur'anic words, the word cancellation has been addressed in two axes, semantic and semantic. The results of the research have shown that the abolition with the word Such as: Hazel, Despair, Despondency, Hazwa, Falsehood, Prophet Al-Zawrau, Prophet has a meaningful relationship, and with the word Such as: Quote SADID, Holy promise, promise Lin, eloquent words, saying, quote Mysore, Hassan promised Vqvl hi contrast means, that the meaning of the abolition of the Quran requires investigation concerning the abolition of these words.
    Keywords: Quran, descriptive semantics, abolition, semantic, semantic confrontation}
  • کاربرد روش های معناشناسی در قرآن کریم
    محمد علی لسانی فشارکی، طیبه اکبری راد
    فهم درستی معنای یک واژه نیازمند استفاده از روش های گوناگون معنی شناسی است تا به واسطه آن علاوه بر یافتن روابط میان واحدهای معنایی، به توصف دقیق از این روابط نیز دست بیابیم.
    زمینه تحقیق در معنی شناسی، خود زبان است و معنی شناسی از طریق زبان و با بهره مندی از مجموعه ای از دیدگاه و روش ها به دنبال درک معنی است.
    این مقاله سعی دارد تا با کمک گرفتن از برخی روش های معنی شناسی که در درک معنی کاربرد دارند و با استفاده از روابط معنایی در سطح جمله و همچنین بافت زبانی و یا تقابل معنایی یک واژه با واژه های دیگر، یک شناخت دقیق تر از واژه ها را ارائه بدهد.
    کلید واژگان: معنی شناسی, روابط معنایی, تقابل معنایی, تفسیر موضوعی و مصداقی, لغت قرآن}
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال