جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حکمت مشرقی" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حکمت مشرقی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
حکمت مشاء و حکمت اشراق و نسبت میان این دو همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی حتی غیراسلامی بوده است. بر همین اساس توجه ویژه به رسایل رمزآلود ابن سینا که منشا نظرات عرفانی و اشراقی اوست، لازم به نظر می رسد. این توجه زمانی بیشتر ضروری می نماید که تاثیرات آن در حکمت اشراق سهروردی به خوبی آشکار می گردد. اشتراکات فراوانی را می توان در تالیفات این دو فیلسوف بزرگ یافت که از جمله آنها لحن، زبان تمثیل، رمزآلودبودن بیان و رهیافت بینامتنی قرآن است. درنتیجه بر خلاف عده ای که ابن سینا را صرفا واجد فلسفه ای خشک و عاری از تفکرات سلوکی و عرفانی معرفی می کنند، خواهیم یافت که ابن سینا پیش از شیخ اشراق، به عرفان و تجربیات عرفانی توجه داشته و رساله حی بن یقظان ابن سینا سر آغاز نگارش تالیفات رمزآلود سهروردی بوده است. همین نکته اثبات می کند ابن سینا فیلسوفی صرفا مشائی نبوده، بلکه آثار او سرآغاز ورود عرفان به وادی فلسفه بوده است.
کلید واژگان: ابن سینا, حکمت مشرقی, سهروردی, رساله های تمثیلیPrepatetic philosophy and illuminative philosophy and the relationship between the two have always been of interest to Islamic and even non-Islamic philosophers. Accordingly, it seems necessary to pay special attention to Ibn Sina's mysterious messages, which are the source of his mystical and illuminative opinions. This attention becomes more necessary when its effects are well revealed in Ishraqi Philosophy of Suhrawardi. Many commonalities can be found in the writings of these two great philosophers, among them the tone, the language of allegory, the mysteriousness of expression and the intertextual approach of the Quran. As a result, contrary to some people who introduce Avicenna as having only a solid philosophy and devoid of Seleucid and mystical thoughts, we will find that Avicenna paid attention to mysticism and mystical experiences before Shaykh Ishraq, and Avicenna's treatise Hayy ibn Yaqzan was the beginning of Suhrawardi's mystical writings. This point proves that Avicenna was not a mere prepatetic philosopher, but his works were the beginning of mysticism's entry into the valley of philosophy
Keywords: Ibn Sina, Eastern Wisdom, Suhrawardi, Allegorical Treatises -
با مراجعه به آثار ملاصدرا می توان دریافت حکمت در دیدگاه او از منبع الهی و عالم تجرد و عالم ملایکه بر انسان افاضه می شود. دریافت حکمت، مشروط به تحقق شروطی در ابعاد عاطفی، کنشی و معرفتی انسان است. شروط عاطفی از جمله شرح صدر، سلامت فطرت و حسن خلق و شروط معرفتی مانند تیزی ذهن، سرعت فهم و سلامت اندیشه و شروط کنشی نیز مواردی از جمله تبعیت تام از شریعت و زهد و تقوی را دربرمی گیرد. رسیدن به حکمت، آثار خاصی را در حوزه معرفتی و رفتاری انسان دارد. در حوزه معرفتی سبب رسیدن انسان به یقین و خارج شدن از ظرف شک و تردید و... می شود. در حوزه رفتاری نیز رسیدن به اعتدال و تبعیت تام از شریعت نیز از آثار و غایات مترتب بر آن است. ملاصدرا از چنین حکمتی با اوصافی از قبیل حکمت شرعی، نقی و خالص و حکمت مشرقی و... نیز یاد می کند.
کلید واژگان: تعریف حکمت متعالیه, حکمت مشرقی, آثار حکمت متعالیه, ملاصدراBy referring to Mullā Ṣadrā’s works, it can be seen that in his view, wisdom emanates from the Divine source, world of immateriality, and the world of angels. Receiving wisdom is subject to the fulfillment of some conditions in the emotional, action and cognitive dimensions of man. Emotional conditions such as character description, health of nature and good character and epistemic conditions such as sharpness of mind, speed of understanding and soundness of thought and action conditions also include things such as complete compliance with Shari’a, asceticism and piety. Achieving wisdom has special impacts on the field of knowledge and behavior of humans. In the field of knowledge, it causes a person to reach certainty and get out of doubts and... In the field of behavior, achieving moderation and complete compliance with Shari’a is also one of the effects and goals that follow from it. Mullā Ṣadrā also mentions such wisdom with attributes such as legal wisdom, exquisite and pure wisdom, oriental wisdom, etc.
Keywords: definition of transcendental wisdom, Oriental Wisdom, works of transcendental wisdom, Mullā Ṣadrā -
دیدگاه ابن سینا در خصوص کیفیت تبیین جزئیات وحی و تمسک به قوه متخیله در تبدیل کلیات به جزئیات وحیانی، برای برخی روشنفکران معاصر از جمله دکتر سروش ملهم این معنا بوده که شیخ معتقد به فاعلیت نفس پیامبر در فرایند وحی شده است. مطالعه حاضر با تفکیک تفکر سینوی به دو حوزه مشایی و مشرقی، به واکاوی مدعای مذکور پرداخته است. تفکیک مذکور نشان می دهد ابن سینا در حوزه مشایی به جهت اعتقاد به مادیت خیال و ادراکات خیالی، و همچنین فقدان اعتقاد به عالم متوسط خیال منفصل، دست به دامان دستکاری قوه متخیله در تبیین جزئیات وحیانی شده است. این در حالی است که وی در حوزه مشرقی به جهت تاکید بر تجرد خیال و ادراکات آن و همچنین اذعان ضمنی به تحقق عالم خیال منفصل، ذیل کارکردهای متفاوت دو قوه حس مشترک و خیال، تبیینی متفاوت از این مساله ارائه نموده است. از نظر ابن سینا دو قوه حس مشترک و خیال پیامبر به جهت اشتداد وجودی نفوسشان، بر خلاف سایر نفوس بشری می تواند صور و ادراکات جزئی متعالی وحیانی را نیز بدون هیچ دخل و تصرفی در خویش حفظ، و در نتیجه کمترین وجهی برای دخالت و دستکاری قوه متخیله و یا تشبیه و تبدیل معقول به محسوس باقی نخواهد ماند.کلید واژگان: ابن سینا, سروش, وحی, حس مشترک, خیال, حکمت مشایی, حکمت مشرقیPoint of view of Avicenna concerning explanation of revelation and appealing to the faculty of imagination (al-Qovvah al-Motakhayyellah) in changing universal perceptions to particular ones has inspired some contemporary intellectuals like D.R. Soroush to maintain that Avicenna has believed in agency of soul of the prophet in process of revelation. Separating between though of Avicenna in sphere of peripatetic and illuminationism philosophy, this paper analyzes his idea. This separation proves that, in sphere of peripatetic philosophy, Avicenna has appealed to change in faculty of imagination in the way of explanation of revelational particulars, since he maintains that faculty of imagination and imaginational perceptions are material, as well as he negated the belief to the world of intermediate discontinuous imagination. However, he, in the sphere of illuminationism philosophy, has other explanation of this issue within the topic of functions of faculties of commonsense and imagination of the prophet, because he believes ,in this sphere, in immateriality of the faculty of imagination and its perceptions, as well as implicit acknowledgement to the world of intermediate discontinuous imagination. According to Avicenna, faculties of common sense and imagination of the prophet can save particular revelational forms and perceptions without any change in them. Accordingly, no reason remains for any change in faculty of imagination or changing abstract intelligible to sensory perception, since they, in contract with human souls, have intensity of being.Keywords: Avicenna, Soroush, revelation, common sense, faculty of imagination, peripatetic philosophy, illuminationism philosophy
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.