جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روش ها" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «روش ها» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از ابعاد تربیت، تربیت اخلاقی است که مربی برای اصلاح و تغییر در صفات و رفتار ناپسند متربی فعالیت هایی را انجام می دهد. اما این تلاش های تربیتی روش های مربوط به خود را می طلبد. روش های تربیتی مکاتب بشری به دلیل عدم شناخت کامل از تمام ساحت های وجودی انسان، همواره در حال تغییر و تحول بوده است. اختلاف در این روش ها ما را به بررسی روش های مطمئن تری فرا می خواند که خاستگاهش وحی الهی و کلام پرورش یافتگان مکتب وحیانی باشد. بی تردید نهج البلاغه پس از قرآن مجید یکی از بهترین مجموعه های حدیثی است که در تربیت اخلاقی انسان ها روش هایی را به بشریت عرضه کرده است. در میان سخنان حضرت علی (ع)، نامه 31 به عنوان منشور تربیتی، از جایگاه خاصی برخوردار است. حضرت در این نامه به روش های مختلف شناختی و عاطفی و رفتاری تربیت اخلاقی می پردازد. این مقاله فقط ناظر به بعد گرایشی یا عاطفی است و با تکیه بر شیوه توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، روش های عاطفی تربیت اخلاقی در نامه 31 نهج البلاغه را شناسایی کرده و توانسته است روش های مختلف کاربردی را به دست دهد.
کلید واژگان: تربیت, اخلاق, روش عاطفی, نهج البلاغه, نامه 31 نهج البلاغهMoral education constitutes one dimension of education, wherein the educator actively seeks to modify and rectify the learner's undesirable characteristics and conduct. Nevertheless, these pedagogical endeavours necessitate distinct methodologies. The pedagogical approaches prevalent within secular educational frameworks have undergone continuous transformation and development owing to an incomplete comprehension of the multifaceted nature of human beings. The disparities among these methodologies compel us to scrutinize more dependable approaches grounded in divine revelation and the teachings of those who have been nurtured within the school of revelation. Indisputably, the Nahj al-Balāghah, following the Holy Qur'an, stands as one of the preeminent compilations of Hadith, offering invaluable guidance for the moral education of humanity. Within the corpus of Imam ‘Alī's (p.b.u.h) teachings, Letter 31 occupies a unique position as a pedagogical charter. In this epistle, he comprehensively addresses diverse cognitive, affective, and behavioural strategies for moral education. This l inquiry, employing a descriptive-analytical methodology and relying on library-based research, concentrates exclusively on the affective dimension of moral education as delineated in Imam ‘Alī's Thirty-First Letter, endeavouring to introduce a variety of practical strategies within this domain.
Keywords: Education, Ethics, Emotional Method, Nahj Al-Balāghah, Epistle 31 Of Nahj Al-Balāghah -
این پژوهش با هدف تبیین انواع روش های فهم مفردات در آیات روانشناختی قرآن و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به منظور شناخت معنا و فهم کلیدواژگان روانشناختی آیات جمع آوری شده، می توان با سه روش اقدام نمود. روش اول، «مفهوم شناسی» یا کشف مولفه های لفظ روانشناختی است که با تقسیم بندی ابعاد مختلف آن انجام می شود، روش دوم، شناخت «وجوه معنایی» لفظ روانشناختی است که «تفاوت معنایی»، «خروج معنایی» و «ورود معنایی» سه کارکرد آن محسوب می شود. همچنین روش سوم بررسی «مترادفات» لفظ روانشناختی است که مرحله اول آن، کشف الفاظ مترادف و سپس در مرحله دوم کشف ویژگی های لفظ مترادف است که از طریق استفاده از کتب لغت، سیاق و آیات دیگر انجام می شود. در نتیجه به منظور فهم مفردات روانشناختی ابتدا به کشف مولفه های لفظ همچون ریشه، اقسام و آثار پرداخته و سپس وجوه معنایی حقیقی، مجازی یا کنایی آن لفظ بررسی شده و در نهایت با کشف واژگان مترادف آن و نیز بررسی ویژگی های متمایز کننده واژه منتخب، بتوان برداشت های روانشناختی جدیدی از آیه ارائه نمود.
کلید واژگان: تفسیر روانشناختی, روش فهم, مفهوم شناسی, وجوه و نظائر, الفاظ مترادفThis research has been done with the purpose of explaining the types of methods of understanding adjectives in the psychological verses of the Qur'an and with a descriptive-analytical method. The research findings show that in order to know the meaning and understand the psychological keywords of the collected verses, three methods can be used. The first method is "conceptology" or the discovery of the components of the psychological word, which is done by dividing its different dimensions. It has three functions. Also, the third method is to examine the "synonyms" of psychological words, the first step of which is to discover synonyms, and then, in the second step, to discover the characteristics of synonyms, which is done through the use of dictionaries, contexts, and other verses. As a result, in order to understand psychological terms, firstly, the components of the word such as roots, types, and works are discovered, and then the real, figurative, or ironic aspects of that word are examined, and finally, by discovering its synonyms and also examining the distinguishing features of the selected word. It is possible to provide new psychological understandings of the verse.
Keywords: Psychological Interpretation, Method Of Understanding, Conceptualization, Aspects, Analogies, Synonyms -
بررسی های روش شناسی تفاسیر قرآن از ضرورت های تحقیق در عرصه قرآن پژوهی است که علاوه بر کمک به شناخت بهتر و بهره گیری بیشتر از این تفاسیر، زمینه آسیب شناسی دقیق تر این آثار را نیز فراهم می کند. این نوشتار با گردآوری منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، میان دو تفسیر الدر المنثور فی التفسیر بالماثور و جامع البیان عن تاویل آی القرآن مقایسه کرده و سعی در بازشناسی دقیق تر روش ایشان داشته است؛ این دو مفسر در پایبندی به روش تفسیری روایی اشتراک نظر دارند؛ اما روش تفسیری در المنثور روایی محض و جامع البیان روایی اجتهادی است. علاوه بر آن، تفاوت هایی در استفاده از روش تفسیری، روایات، روا بودن اجتهاد در تفسیر قرآن و... در کتاب های تفسیری این دو مفسر مشاهده می شود. این نوشتار بعد از مفهوم شناسی و بیان پیشینه تحقیق به معرفی دو تفسیر، بیان روش تفسیری دو مفسر، امتیازات و کاستی های دو تفسیر و در پایان افتراقات و اشتراکات روشی و مبنایی دو تفسیر پرداخته است.
کلید واژگان: تفسیر در المنثور, تفسیر جامع البیان, روش تفسیری, تطبیقMethodological studies of Qurʾānic exegesis (Arabic: تفاسیر, tafāsīr is the plural form for tafsīr) are one of the necessities of research in the field of Qurʾānic studies, which in addition to helping to better understand and make more use of these tafāsīr, also provide the ground for a more accurate pathology of these works. This article, by collecting library resources and a descriptive-analytical method, compares the two tafsīrs of al-Durr al-Manthūr Fi Tafsīr Bil-Maʾthūr (Arabic: الدر المنثور فی التفسیر بالماثور, lit. is the scattered pearls: intertextual exegesis) and Jāmiʿ al-Bayān ʿan Taʾwīl āy al-Qurʾān (Arabic: جامع البیان عن تاویل آی القرآن, lit. is the collection of statements on the interpretation of the verses of the Qurʾān) and tries to more accurately identify their method. These two mufassirs (Arabic: مفسر; plural: Arabic: مفسرون, romanized: mufassirūn, commentators) have a common opinion in adhering to the narrative exegetical method, but the exegetical method in al-Durr al-Manthūr is pure narrative and Jāmiʿ al-Bayān is religious circumstantial narrative (exercise of opinion). In addition, there are differences that can be seen in the exegetical books of these two commentators for the use of the tafsīr method, aḥādīth (Arabic: احادیث, singular: ḥadīth, traditions and narrations), the permissibility of ijtihād (Arabic: إجتهاد) in the tafsīr of the Noble Qurʾān, et cetera. This article after semantics and the literature review of the research introduces two tafāsīrs, expresses the interpretive method of the two mufassirs, the advantages and shortcomings of the two tafāsīrs, and finally, methodological and fundamental differences and commonalities between the two tafāsīrs.
Keywords: Tafsīr Al-Durr Al-Manthūr, Tafsīr Jāmiʿ Al-Bayān, Exegetical Method, Comparison -
نشریه کلام اسلامی، پیاپی 127 (پاییز 1402)، صص 131 -153
محمد باقر حسینی استر آبادی معروف به میرداماد، از بزرگان علمای امامیه در قرن یازدهم هجری و جامع علوم عقلی و نقلی، دارای تالیفات فراوانی در این دو شاخه معرفتی است و از این دانشها، در علم کلام فراوان استفاده کرده است. صبغه غالب روش کلامی وی عقل گرایی فلسفی است، یعنی به نقش عقل در مباحث اعتقادی با رویکرد فلسفی اهتمام ویژه ای دارد. استدلالهای کلامی وی شامل عقلی محض، نقلی محض و تلفیقی است؛ لکن سهم براهین عقلی بیشتر است. با این حال، در مسائل کلامی- به ویژه مسائلی که صبغه نقلی آنها غالب است- از ادله نقلی نیز بهره برده است.
کلید واژگان: میرداماد, روش شناسی کلامی, روش عقلی, روش عقلی فلسفی, روش نقلیMuhammad Baqer Hosseini of Ester Abadi, known as Mirdamad, is one of the great scholars of Imamiya in the 11th century of Hijri and a master of intellectual and narrative sciences. The dominant aspect of his verbal method is philosophical rationalism, that is, he pays special attention to the role of reason in religious issues with a philosophical approach. His verbal arguments include pure reasoning, pure narration, and synthesis; But the share of rational arguments is more. However, in theological issues - especially those that are dominated by narrative - he has also used narrative evidence.
Keywords: Mir Damad, Philosophical Rational Method, Rational Sciences, Transferable Sciences -
پژوهشنامه معارف قرآنی، پیاپی 58 (Autumn 2024)، صص 103 -137
قصه آدم از جهات گوناگون، محل تضارب آرای دین پژوهان بوده و هست. در این میان، بررسی نحوه مواجهه مفسران با متن و تبیین منطق فهم آنها، جایگاه مهمی در شناخت چگونگی سیر تفکر در مسیر تفسیر دارد. مطالعه سه گانه شناختی آیت الله جوادی آملی در تناظر بر شناخت«جهان، انسان و معرفت» ذیل آیات 34-30 می تواند ما را به این مهم سوق دهد. تمرکز سه گانه منطق فهم در این داستان، بر انسان شناسی و تعیین مختصات انسان کامل در ارتباطات وی با خدا به عنوان جاعل خلیفه و با فرشتگان در مرتبه شاگردان خلیفه است. از این نظرگاه، قوه علم به اسماء که منشاء خلافت است در تمام انسان ها به ودیعت نهاده شده و اراده، عامل شکوفایی مراتب انسانی در کرامت یا پنهان سازی آن و سقوط به حیوانیت و شیطنت است. این صحنه در دیدگاه جهان شناسی، فرازمانی و فارغ از امکان خطاست و نقطه مقابل آن، عالم ماده به مثابه جایگاه بدن عنصری انسان و مبداء حرکت تکاملی اوست. در بعد معرفت شناسی، مفسر قائل به وجود مراتب شناخت برمبنای جنس متعلق معرفت در عوالم طولی ست که بنا به این بیان، عالم اعلام در عوالم عقلی و وجود حقوقی انسان در مرتبه موجود مستکفی و عالم نفس قرار می گیرد. در نگاه ایشان داستان آدم، قضیه شخصی خارجی ست و از سنت مستمر الهی در جعل خلیفه بر ارض خبر می دهد. عبور ایشان از نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء در تشریح عوالم نفس نیز در این داستان قابل توجه است. در اظهارات مفسر، اثرپذیری از فحوای روایات شیعی و کاربست آموزه ها و پیش فرض های عرفانی و فلسفی بارز است.
کلید واژگان: جوادی آملی, منطق فهم, تفسیر تسنیم, روش شناسی, داستان آدمThe story of Adam has been and is the place of the contradiction of the religion. In the meantime, examining how the commentators are exposed to the text and explaining the logic of their understanding is an important place in understanding how to think in the course of interpretation. Ayatollah Javadi Amoli's trilogy study of the knowledge of "world, human and knowledge" under the verses of 34-34 can lead us to this important. The triple concentration of the logic of understanding in this story is on anthropology and the determination of the coordinates of the perfect human being in his relationship with God as the caliph and with the angels in the rank of the disciples of the caliph. From this point of view, the name of science, which is the source of the caliphate, has been inflated in all human beings, and the will is the cause of human flourishing in its dignity or hidden and the fall of animal and evil. This scene, in the viewpoint of cosmology, is transcendent and apart from the possibility of error, and the opposite is the material world as the position of the elemental body of man and the origin of his evolutionary movement. In the epistemological dimension, the interpreter believes in the knowledge of the basis of the gender of knowledge in the longitudinal worlds, in which the world of declarations in the intellect and the legal existence of human beings fall into the existence of the existence of self -sufficiency.
Keywords: Javadi Amali, Logic Of Understanding, Tasnim Interpretation, Methodology, Adam's Story -
موقعیت جدید اسلام در عصر حاضر و ضرورت نقش آفرینی آن به عنوان منبعی غنی در سامان هویتی و تمدن جهانی، در پرتو علوم مبتنی بر معرفت دینی و قرآنی از سویی و بازتولید متونی با جهت گیری های غیردینی و گاه متعارض با دین و اندیشه توحیدی در حوزه علوم انسانی، در کشورهای اسلامی از سوی دیگر، به مسئله «روش و روش شناسی» به واسطه نقش درخور توجهی که در تولید علوم و معارف انسانی ایفا می کند، جایگاه ویژه ای بخشیده است. با وجود زحمات فراوانی که در حوزه مطالعات روان شناختی از حیث روشی انجام شده است؛ اما همچنان چالش های روشی در چنین مطالعاتی مطرح است. این تحقیق با رویکرد مطالعات میان رشته ای قرآن بنیان درصدد است تا با روش فراترکیب ضمن بررسی روش های رایج، طرحی نو دراندازد. بدین منظور در این پژوهش با بهره گیری از روش فراترکیب (مرور نظام مند کیفی) به تحلیل نتایج و یافته های پژوهشگران قبلی پرداخته شده است. در این راستا ابتدا اطلاعات روش شناختی استخراج شده از مطالعات روان شناختی قرآن بنیان، در قالب ساختاری که شباهت ها و تفاوت ها را پررنگ می کند نمایش داده شد و به بازخوانی آثار موجود در این عرصه همت گمارده و در ادامه باتوجه به نقاط قوت و ضعف روش های موجود، روش مطلوب ارائه شده است. یافته های تحقیق بیانگر وجود روشی بنیادین در تحلیل محتوای آیات روان شناختی است که ضمن فهم و کشف معانی، با تدبر، معانی روان شناختی آیات قرآن کریم را زمینه ساز تحول در دانش روان شناسی کند. درنتیجه نگاه جامع به متون وحیانی، با راهبردی همه زمانی، همه مکانی و همه افرادی گزاره های روان شناختی قرآن را استخراج کرده و با نگاه کاربردی مهارتی، در جهت معرفت افزایی و دانش افزایی، با رویکرد میان رشته ای، قرآن و علوم روان شناختی را از حیث روشی معرفی کند.کلید واژگان: روش, روش شناسی, روان شناسی, مطالعات میان رشته ایThe current relevance of Islam as a vital resource for identity development and global civilization is highlighted by the interplay of religious and Quranic knowledge on one side, and the reproduction of texts with secular perspectives—often conflicting with religious and monotheistic principles—in the humanities within Islamic nations on the other. This dynamic has elevated the importance of "method and methodology," particularly in the context of producing knowledge in the humanities. Despite significant efforts in the methodological aspects of psychological research, challenges remain. This study employs an interdisciplinary approach grounded in the Quran, aiming to innovate through a meta-synthesis method while critically assessing existing methodologies. The research utilizes meta-synthesis (systematic qualitative review) to evaluate the outcomes and insights of prior studies. Initially, it presents methodological insights derived from Quran-based psychological research within a framework that delineates both similarities and differences. Existing literature in this area is revisited, leading to the proposal of an improved method that leverages the strengths and addresses the weaknesses of current practices. The findings reveal a foundational methodology for analyzing psychological verses, which, through deep contemplation and meaning exploration, can enhance psychological knowledge. Ultimately, a holistic view of revealed texts—employing a timeless, universal, and inclusive approach—can extract psychological insights from the Quran while methodologically integrating Quranic wisdom with psychological sciences, focusing on applied skills to foster knowledge and understanding through an interdisciplinary lens.Keywords: Method, Methodology, Psychology, Interdisciplinary Studies
-
الگوسازی تربیت سیاسی رسمی با رویکرد تربیت کنشگران آگاه و فعال سیاسی (انتگرال) در جمهوری اسلامی ایراننشریه سیاست متعالیه، پیاپی 43 (زمستان 1402)، صص 211 -234پژوهش حاضر در راستای دستیابی به الگویی متناسب با نیازهای سیاسی حال و آینده جمهوری اسلامی ایران کوششی برای پاسخ دادن به این پرسش است که: الگوی تربیت سیاسی متناسب با تجریه تاریخی و نیازهای حال و آینده جمهوری اسلامی ایران که منتج به تربیت کنشگران سیاسی آگاه و فعال گردد، دارای چه مولفه ها و ویژگی هایی است؟ در این پژوهش از روش پدیدارشناسی تفسیری که تفسیر از پدیده ها را تصریح می کند، آنگونه که در چشم اندازهای مختلف از سوی افراد درک می شوند؛ و نیز به کارگیری چارچوب نظری انتگرال عدم طرد، پذیرش تکثرگرایی، ایجاد فضای بین الاذهانی و به رسمیت شناختن دیگری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، الگوی تربیت سیاسی حاصل از پژوهش حاضر با داشتن ویژگی های منحصربه فرد می تواند به طور همزمان با نگاه از چهار منظر عینی، ذهنی، بیناعینی، بیناذهنی به کنشگر آگاه سیاسی فعال دست یابد. اما به نظر می رسد به دلایلی چون نگاه به الگوی غربی، شرقی یا اسلامی و سایر الگوها، و ناکارآمدی هر یک از الگوها، تربیت سیاسی منجربه کنشگری آگاهانه و فعالانه سیاسی نشده است. لذا، مهم ترین سازوکار و بایسته های الگوی تربیت سیاسی که می تواند منجربه کنشگری آگاهانه و فعالانه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران شود، مطابق رویکرد چارچوب نظری انتگرال است که به واسطه همزمان نگاه کردن از این چهار منظر حاصل می شود.کلید واژگان: تربیت سیاسی رسمی, کنشگران آگاه, کنشگران فعال سیاسی, روش انتگرال, جمهوری اسلامی ایرانThe present study seeks to develop a model that meets the political needs of the present and future of the Islamic Republic of Iran, aiming to answer the question: "What components and characteristics should a political education model, suitable for the historical experience and current and future needs of the Islamic Republic of Iran, possess to train informed and active political actors?" This research employs the interpretive phenomenology method, which elucidates the interpretation of phenomena as understood from different perspectives by individuals, and the application of the integral theoretical framework that includes non-exclusion, acceptance of pluralism, creating intersubjective space, and recognition of the other. The research results showed that the political education model derived from this study, with its unique characteristics, can simultaneously achieve informed and active political actors from four perspectives: objective, subjective, intersubjective, and interobjective. However, it appears that due to reasons such as looking towards Western, Eastern, or Islamic models and the inefficacy of each, political education has not resulted in consciously and actively political actors. Therefore, the most important mechanisms and essentials of the political education model that can lead to conscious and active political actors in the Islamic Republic of Iran align with the integral theoretical framework, which is achieved through simultaneous consideration of these four perspectives.Keywords: Official Political Education, Informed Actors, Active Political Actors, Integral Method, Islamic Republic Of Iran
-
بیش از یک سده است که اندیشمندان مسلمان به ضرورت تفسیر دوباره متون اسلامی و بهره مندی از دست آوردهای آکادمیای علوم انسانی در فهم، تفسیر و تبیین متون اسلامی برای انسان معاصر پی برده اند. البته بهره مندی از روی کردهای مختلف هرمنوتیکی مخالفانی نیز در میان عالمان جهان اسلام داشته است. ازدیگرسو این اقتباس ها نیز معمولا از مبانی نظری مستدلی بهره مند نبوده اند. اسکینر، چهره شاخص مکتب کمبریج، روش جدیدی در تفسیر متون بازنموده که در محافل دانشگاهی مختلفی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. در این مطالعه به معرفی روی کرد اسکینر و مزیت کاربست آن در مطالعات اسلامی پرداخته می شود. برای این هدفی با روش تحلیلی مقایسه ای نظریات اسکینر در سطوح معرفت شناسی و روش شناسی طرح و بررسی، و زمینه تناسب آن برای کاربست در سنت اسلامی بازنموده خواهد شد. بنا ست نشان داده شود که اسکینر با پرهیز از نظریه پردازی در مباحث متافیزیکی و الهیاتی و به دلیل ویژگی های خاص در حوزه معرفت شناسی و روش شناسی مانند قصدگرایی و پرهیز از نسبی گرایی معرفتی، نه تنها تضاد قابل توجهی با میراث فکری فرهنگی و اسلامی ندارد، بل که نگاه وی برای کاربست در حوزه مطالعات اسلامی مناسب است و به علت توجه توام به متن و زمینه، افزوده های بسیاری به لحاظ تفسیری، استدلالی و شناخت شناسی می تواند به هم راه داشته باشد. فرضیه این مطالعه آن است که روش اسکینر علاوه بر کاربست برای مطالعه آثار اندیشمندان مسلمان، مشخصا در مطالعه متون مقدسی هم چون قرآن و حدیث نیز کاربرد دارد؛ زیرا به هرحال آن ها نیز در شرایط و زمینه ای خاص ارائه شده اند و مانند دیگر متون دارای رقبائی بوده اند و به تصرف در هنجارهای ایدئولوژیک دست زده اند.
کلید واژگان: کوئنتین اسکینر, معرفت شناسی, روش شناسی, مطالعات اسلامی, تفسیر, هرمنوتیکFor over a century, Muslim scholars have recognized the necessity of reinterpreting Islamic texts and utilizing the achievements of the humanities to understand, interpret, and explain these texts for contemporary humans. However, the use of various hermeneutical approaches has faced opposition among Islamic scholars; on the other hand, these adaptations have often lacked well-founded theoretical bases. Quentin Skinner, a prominent figure of the Cambridge School, has proposed a new method of text interpretation that has garnered significant attention in academic circles. This research introduces Skinner's approach and demonstrates its advantages for application in Islamic studies. The article analytically and comparatively examines Skinner's theories at the levels of epistemology and methodology, showing their suitability for application in the Islamic tradition. Ultimately, it was found that Skinner, by avoiding theorizing in metaphysical and theological debates and due to specific features in the fields of epistemology and methodology, such as intentionalism and avoidance of epistemic relativism, not only does not significantly conflict with our intellectual and cultural Islamic heritage, but his perspective is also suitable for application in Islamic studies. Due to his simultaneous attention to text and context, it can bring many interpretive, argumentative, and epistemological additions. Skinner's method, in addition to being applicable to the works of Muslim thinkers, is specifically applicable to sacred texts such as the Quran and Hadith, as they were also presented in specific conditions and contexts and, like other texts, have engaged in ideological norm-setting.
Keywords: Quentin Skinner, Epistemology, Methodology, Islamic Studies, Interpretation, Hermeneutics -
اعتقاد به معاد و بازگشت به جهان دیگر از باورهای مسلم پیروان ادیان الهی است و در ادیان غیرالهی نیز نمونه هایی از باور به زندگی پس از مرگ مشاهده می شود. این پژوهش سیره و سخنان امام رضاg را با رویکردی نو یعنی توجه به باورهای پایه ای در حیطه معاد بررسی کرده است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا روش های امام رضاg در مناسبات با مخاطبان مهندسی شده و نظام مند بوده است یا بر اساس اقتضائات و شرایط عمل کرده اند؟ آیا روش ایشان قابلیت تعمیم در عصر حاضر را دارد؟ سیره و سخنان عالم آل محمدn در اصلاح و تحکیم باور به معاد به روش تحلیلی بررسی و حاصل پژوهش این است که روش های موعظه، تذکر و نصیحت به اصحاب و دیگر مراجعه کنندگان برای آمادگی معاد و بشارت به نعمت های بهشتی و انذار از عذاب آخرت به هدف آگاهی بخشی در سخنان حضرت همواره ثابت است. ترکیب و به کارگیری هم زمان از چندین روش فطری- شهودی، عقلی- استدلالی، حسی- تجربی و قرآنی- روایی، استفاده از باور(میل به نجات) و ابزار مشترک (فطرت و عقل) و استناد به کتب مقدس در انتقال معارف به مخاطبان در گفت وگوها و مناظرات از نوآوری های روشی حضرت است و می توان ادعا کرد روش های حضرت قابلیت تعمیم پذیری در قرن حاضر را دارد.
کلید واژگان: امام رضا (ع), معادباوری, روش عقلانی, روش نقلی, تحکیمThe belief in the afterlife and Resurrection is a fundamental tenet of theistic religions, and even non-theistic faiths exhibit variations of this belief. This study examines the life and teachings of Imam Reza (P.B.U.H) through a novel lens, focusing on the foundational beliefs concerning the afterlife. It seeks to answer the question of whether Imam Reza’s methods of interacting with his audience were systematically engineered or adapted to specific circumstances. Moreover, the study explores the applicability of his methods to the contemporary era. Through a systematic analysis of the Imam’s life and teachings, this research concludes that his methods of preaching, admonition, and counsel—aimed at preparing individuals for the afterlife, promising heavenly rewards, and warning against hellfire—were consistently employed to impart knowledge. The Imam’s innovative approach involved a synthesis of intuitive, rational, empirical, and scriptural methods, leveraging the innate human desire for salvation and employing universal tools such as reason and intuition. His frequent use of sacred texts in dialogues and debates further enhanced his ability to convey religious knowledge. It is argued that the Imam’s methods remain relevant and adaptable to the modern world.
Keywords: Imam Reza (A.S), Faith In Resurrectoin, Rational Method, Narrative Method, Strengthening -
منحصر کردن خاستگاه اندیشیدن و پژوهش، به مواضع ایجاد سوال و به عبارتی، مسئله محور بودن یک پژوهش، همیشه راهگشا نیست. این مسئله در خصوص پژوهش در مواجهه با متون دینی به ویژه در مواردی که خوانش گر، احساس دل آسودگی بیشتری از فهم معنای متن می کند؛ می تواند آسیب زا باشد. از این رو و با توجه به این که متون دینی، خاستگاه اصلی معارف و آموزه های دینی تلقی می شوند؛ ارتباط بین این آموزه ها و متون، نیازمند نکته سنجی بیشتری است. صرف نظر از مقبول بودن یک معرفت و آموزه خاص، اما مستند کردن آن به یک متن دینی خاص، نیازمند دقت بیشتری است. در حوزه تفسیر متن و به ویژه تفسیر قرآن کریم، بدیهی انگاری معنای متن و در وجهه بارز آن، فارسی شدگی معنای متن، آسیبی جدی در این خصوص است. چه آن که بسیاری از مضامین، اگرچه نامقبول نیستند، اما انتساب و استناد آن به متن دینی، قابل دفاع نیست. به طور کلی عدم توجه به تفاوت ادبیات زمان خوانش متن و زمان صدور متن، موجب ایجاد آسیب بدیهی انگاری در ترجمه متن است. در این میان، باید از تسری مفهوم امروزین یک اصطلاح تاریخی به گذشته (استصحاب تاریخی قهقرایی) پرهیز کرد. در نهایت، دستاورد این پژوهش آن خواهد بود که در مواجهه با متن دینی، لازم است که متن از جهت اثرپذیری از انگاره های خوانش گر متن، مورد آزمون قرار گیرد.
کلید واژگان: متون دینی, روش شناسی, تفسیر قرآن, بدیهی انگاری, انگارهLimiting the origin of thinking and research to the positions of creating questions and in other words, being problem-oriented in research is not always a solution. This problem is related to research in dealing with religious texts, especially in cases where the reader feels more comfortable understanding the meaning of the text, it can be harmful. Therefore, considering that religious texts are the main origin of religious knowledge and teachings, the relation between these teachings and texts needs more careful analysis. Regardless of the acceptability of a certain knowledge and teaching, documenting it with a specific religious text requires more precision. In the field of interpretation of the text and especially the interpretation of the Holy Qur'an, the self-evident meaning of the text, and in its obvious aspect, the Persianization of the meaning of the text, is a serious harm in this regard. Although many themes are not unacceptable, their attribution and reference to religious texts cannot be defended. In general, not paying attention to the difference in literature between the time of reading the text and the time of issuing the text causes self-evident damage in the translation of the text. Meanwhile, one should avoid extending the current concept of a historical term to the past. Finally, the achievement of this research will be that when facing a religious text, it is necessary to test the text in terms of its influence on the ideas of the reader of the text.
Keywords: Divine Text, Methodology, Qur'anic Interpretation, Self-Evident, Deconceptualization -
آقای حاج شیخ مرتضی انصاری قمی (1323-1391 ق)، یکی از مبلغان نستوه دین به شمار می رفت. فقید سعید، در وعظ و تبلیغات دینی و ترویج و نشر احادیث اهل بیت (ع)، گوی سبقت را از همگان ربود؛ چنان که وصیت و صوت منبر و مواعظ حسنه اش، به سراسر ایران رسید و در غالب مسافرت های تبلیغی خود و مبارزاتش علیه شیخی ها و صوفی ها و بابی ها و بهائی ها و کمونیست ها، آثار نیکویی از خود به جای گذاشت. هدف از این تحقیق دستیابی به شیوه تبلیغ و خطابه ایشان و نحوه برخوردشان با افکار و رویدادهای گوناگون اجتماعی و دینی است. روش پژوهش کتابخانه ای و میدانی است. یافته ها نشان می دهد آن مرحوم با اسباب و ابزار از آیات و روایات و اخبار که در صندوق سینه اش محفوظ داشت، با آن ذوق و سلیقه شیرین و مخصوص به خودش، به راه افتاد و چهل سال تمام، تابستان و زمستان در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران و عتبات عالیات به موعظه پرداخت. در هر شهری از شهرهای ایران، اگر گرگی برای ربودن جوانان اسلام، دهان می گشود، او مانند شیری خروشان بر وی می تاخت، دندانش را می شکست و دهانش را می دوخت. اینک در پنجاهمین سال وفاتش، گذری کوتاه بر شرح زندگی و خدماتش داریم و اندکی از آگاهی و تعهد و مسئولیت وی را باز می نمایانیم
کلید واژگان: شیخ مرتضی انصاری, تبلیغ, روش خطابه, مبارزه با بهائیت, واقعه مدرسه فیضیه, بناهای خیریهHaj Sheikh Morteza Ansari Qomi (1323-1391 A.H.), was considered one of the hardworking propagators of Islam. The late speaker was always the first person, in preaching and religious propagation as well as promoting and publishing hadiths of the Ahl al-Bayt. His will and sound of his minbar and good sermons was published all over Iran and he left good works in most of his propagation trips and his campaigns against Sheikhs, Sufis, Babis, Baha'is and communists. This study aims to identify the method of his propagation and speech and how he dealt with various social and religious thoughts and events. The method is library and field research. The findings suggest that the late speaker started his activities by using tools such as the verses, narratives and news that he had in his mind, with his own sweet taste and enthusiasm, and for forty years, he preached in the summer and winter, in the east, west, north, and south of Iran and al-ʿAtabāt al-ʿAliyāt (holy shrines of Shi'a Imams in Iraq including Najaf, Karbala, Kadhimiya, and Samarra). In any city of Iran, if a wolf opened its mouth to kidnap the youth of Islam, he would pounce on him like a roaring lion, break his teeth and sew his mouth shut. Now, on the 50th anniversary of his death, we have a brief description of his life and services and show a little of his knowledge, commitment and responsibility
Keywords: Sheikh Morteza Ansari, Propagation, Method Of Speaking On Minbar, Fight Against Baha'ism, Incident Of Faizyeh School, Charitable Buildings -
تفاسیر قرآن پیوسته از ابعاد متفاوت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، کاوش در هر یک از این رویکردها، در بهره گیری صحیح از تفاسیر و اعتبارسنجی مولفه های اثرگذار در روش تفسیری سودمند است. در این پژوهش با تاکید بر تقسیم بندی آیت الله معرفت از تفاسیر قرآن، دو مولفه مهم نقل و عقل در تفسیر«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی» از مفسران قرن 14 (ق) شیعه، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اساس این تفسیر مبتنی بر روش تفسیری اجتهادی و روش «قرآن به سنت» است و در تبیین آیات قرآن از روایات معصومین (ع)، اقوال صحابه و تابعین و همچنین آیات دیگر قرآن استفاده شده است. در حوزه نظری، بهره گیری از عقل نیز تبیین شده و در حوزه عملی، گونه های مختلف اجتهادات تفسیری مانند تبیین مفردات، تقیید مطلق، تبیین مباحث صرفی و نحوی و بلاغی، قابل دستیابی است. نظرات حائری در باب علوم قرآنی؛ مانند: قراءات، نسخ، محکم و متشابه، اسباب نزول و مکی و مدنی اکثرا موافق با سایر علما است ولی در برخی موارد نیز نظرات خاص خود را دارد. نحوه تعامل با نظرات سایر مفسرین، استفاده از سیاق و مناقشه با اسرائیلیات در قصص قرآنی، از مهمترین شاخصه های مقتنیات الدرر است که آن را از سایر تفاسیر متمایز می کند.
کلید واژگان: روش تفسیری, مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر, روایات, عقل, اجتهاد.The interpretations of the Qur'an are constantly being studied from different dimensions. Exploring each of these approaches is useful in the correct use of interpretations and validation of the components that affect the interpretive method. In this research, two important components of narration and reason have been validated in the interpretation of "Muqtaniyat al-Dorar wa al-Multaqatat al-thamar Sayyid Ali Haeri Tehrani" by 14th century Shiite commentators. The results of the research show that the basis of this interpretation is based on the ijtihad method of interpretation and the method of "Quran to Sunnah" and in explaining the verses of the Quran, the narrations of the Infallibles (AS), the sayings of the Companions and their followers have been used. In the theoretical realm, the utilization of reason is also explained, and in the practical realm, various types of interpretive ijtihads such as the explanation of details, absolute restriction, explanation of morphological, syntactic, and rhetorical issues can be achieved. Haeri's views on Quranic sciences; Such as: recitations, abrogations, strong and similar, appropriateness, causes of revelation and Meccan and civilian are mostly in agreement with other scholars, but in some cases also have their own opinions. The author's knowledge of the Qur'anic sciences and its effect on her method of interpretation in interpretation is quite clear. How to interact with the opinions of other commentators, the use of context and controversy with the Israelis in the Qur'anic stories, is one of the important features of Muqtaniyat al-Dorar that distinguishes it from other interpretations.
Keywords: Interpretive Method, Muqtarniyat Al-Darr, Multaqat Al-Fruit, Narrations, Reason -
تربیت سیاسی فراگیران با توجه به تاثیرات آن بر هویت انسانی و سبک زندگی مدنی آینده افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان توجه به مبانی تربیتی امام علی (ع) با توجه به رشد یافتگی سیاسی ایشان در کتاب نهج البلاغه مورد تاکید اندیشمندان جهانی مسلمان و غیرمسلمان می باشد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین ویژگی تربیت سیاسی با توجه به دیدگاه امام علی (ع) در کتاب نهج البلاغه است. . رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن فراترکیب براساس مدل اروین و همکاران (2011) است. جامعه پژوهش، متشکل از 68 مقاله و پایان نامه تحصیلات تکمیلی درباره تربیت سیاسی از منظر امام علی (ع) در نهج البلاغه است که بین سال های 1380 تا 1399شمسی ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 24 پژوهش است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند.: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مولفه های تربیت سیاسی از منظر امام علی (ع) در نهج البلاغه در6 بعد و 31 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل ویژگی اهداف، اصول و مبانی تربیت سیاسی، روش های یاددهی- یادگیری، ابعاد رفتاری (مربی و متربی)، ارزشیابی و محیط است. برنامه ریزان درسی با در نظر گرفتن این ویژگی ها برای عناصر برنامه درسی تربیت سیاسی و عوامل موثر بر آن می توانند به طراحی و تدوین بهتر برنامه های درسی تربیت سیاسی بپردازند.
کلید واژگان: تربیت سیاسی, امام علی علیه السلام, نهج البلاغه, برنامه درسی, روش فراترکیبThe political education of students is of special importance due to its effects on human identity and future civil lifestyles. In the meantime, paying attention to the educational foundations of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balaghah, due to his political growth, is emphasized by Muslim and non-Muslim world thinkers. Therefore, the aim of the current research is to explain the characteristics of in Nahj al-Balaghah.The current research is qualitative and its method is based on the meta-synthesis of Erwin et al., (2011). The research material consists of 68 articles and graduate theses about Imam Ali (AS)'s political education in Nahj al-Balaghah, which were presented during 2001-2020. The research sample includes 24 research that were purposefully collected and selected based on thematic data monitoring. he research data was gathered through a qualitative analysis of the studied documents. Based on the data analysis, the components of political education from the perspective of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balaghah were categorized into 6 dimensions and 31 factors.These dimensions include the characteristics of goals, principles, and foundations of political education, teaching-learning methods, behavioral dimensions (trainer and learner), evaluation, and environment. Curriculum planners can design and develop a better political education curriculum by considering these features for the elements of political education curriculum and the factors affecting it.
Keywords: Political Education, Imam Ali (AS), Curriculum, Meta-Synthesis Method -
نشریه سفینه، پیاپی 83 (تابستان 1403)، صص 48 -65
آیه 140 سوره آل عمران مشهور به آیه مداوله و هم چنین برخی دیگر از آیات مرتبط با آن از جمله آیه 104 سوره نساء، به مسئله گردش ایام و سنت تحول اشاره دارند. تحلیل و ارزیابی رهیافت های متعدد تفسیری از جمله روایی محض، باطنی و اجتهادی ذیل آیات نام برده، نشان می دهد نوع رویکرد مفسر و بهره وری وی از داده های تفسیری، چگونه می تواند منجر به فهم های گونا گون و بعضا اختلاف نظر گردد. بر اساس یافته های این پژوهه می توان گفت اختلاف رهیافت های تفسیری ذیل آیات مربوط به مداوله، که نوعا متاثر از رویکرد مفسر و چگونگی استناد وی به داده های تفسیری است، منجر به اختلاف در فهم موضوعاتی هم چون نزول و فضای نزول، معانی واژگان، ارتباط آیه 140 آل عمران با آیه 104 نساء و هم چنین اختلاف در تفسیر اصطلاحاتی که به نوعی با دانش کلام و اعتقادات اسلامی سر و کار دارد، شده است.
کلید واژگان: مداوله, گردش ایام, سنت تحول, تفسیر فریقین, روش تفسیری, رهیافت تفسیریVerse 140 of Surah Al-Imran, known as the verse of alternation, as well as some other related verses, including verse 104 of Surah An-Nisa ', refer to the issue of the vicissitudes of life and the tradition of evolution. Analysis and evaluation of various interpretive approaches, including pure, esoteric and diligent narration of the following verses, shows how the interpreter's approach and his use of interpretive data can lead to multiple understandings and sometimes disagreement. Based on the findings of this study, it can be said that the differences in interpretive approaches under the verses related to alternation, which are typically influenced by the interpreter's approach and how he cites interpretive data, lead to differences in understanding issues such as descent and descent space, meaning of words, the connection between verse 140 of Al-Imran and verse 104 of Nisa and also the difference in the interpretation of terms that deal with Islamic theology and beliefs in some way.
Keywords: Alternation, Vicissitudes Of Life, Tradition Of Evolution, Interpretations Of Two Sects, Interpretive Method, Interpretive Approach -
با وجود آثار فراوان در حوزه دین از ابن تیمیه، تفسیر مستقل و کاملی از قرآن کریم بر جا نمانده است؛ ولی تفسیر برخی آیات و سوره هایی از قرآن به صورت پراکنده و بیشتر در قالب استفتائات و با سویه کلامی از او در دسترس است که می توان با استفاده از آنها و دیگر آثار، روش کلی ابن تیمیه را در تفسیر متون دینی به دست آورد. ابن تیمیه برای تثبیت دیدگاه های قرآنی و روایی خویش، از شگرد اجماعات بیپایه و ساختگی فراوان استفاده میکند. وی با تردیدافکنی در جایگاه علمی و معنوی اهل بیت سلف بدون اهل بیت را مرجع تفسیر قرآن و روایات قلمداد میکند. همچنین تفسیر گزینشی و جهت دار از آیات و روایات و ظاهرگرایی بی ضابطه از جمله روش های ابنتیمیه در تفسیر متون دینی است. این پژوهش، به شیوه توصیفی و تحلیلی، ضمن تبیین فرایند مولفه های فکری ابن تیمیه با استناد به آثار وی بهویژه مجموعه های تفسیری منسوب به وی، روش ابن تیمیه را در فهم و تفسیر کتاب و سنت، واکاوی و نقد کرده است که طبعا از رهگذر آن می توان به برخی از روش های تفسیری وهابیت نیز پی برد.
کلید واژگان: تفسیر ابن تیمیه, روش تفسیر, اجماعات ساختگی و ظاهرگراییDespite the many works of Ibn Taymiyyah in the field of religion, he has no independent and complete interpretation about the Holy Qur'an. However, he has left some scattered works about Holy Quran's interpretation, which made it possible to infer his way of interpretation. He uses from theological method mostly and claims baseless consensus. Ibn Taymiyyah tries to doubt on the role of Ahlobayt, trying to highlight the role of Salaf without Ahlobayt. One of the other features of Ibn Taymiyyah's interpretation methodology is his arbitrary way of selecting the Quranic verses and Hadiths. In this essay and with a analytic-descriptive method, we are going to analyze the main factors of Ibn Taymiyyah methodology. By doing so, we can understand the Wahhabi ideology as well, since the Wahhabis are true follower of Ibn Taymiyyah.
Keywords: Ibn Taymiyyah, interpretation, methodology, False Consensus, Literalism -
نشریه کلام اسلامی، پیاپی 125 (بهار 1402)، صص 119 -144
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، متکلم و فیلسوفی متاله و از مشاهیر و نامآوران در عرصه علوم عقلی و نقلی است که از این دانشها، در علم کلام استفاده کرده است. شیوه وی در مسایلی که اثبات نقل وحیانی مبتنی بر آنهاست روش عقلی، و در مسایلی که عقل توانایی درک آنها را ندارد، روش نقلی، و در دیگر مسایل، روش عقلی - نقلی است. ایشان از روش عقلی و فلسفی برای تاویل، تبیین و تفسیر آیات و روایات اعتقادی فراوان بهره برده و به آراء فلاسفه، متکلمان و عرفای اسلامی، فلاسفه و اندیشمندان غربی توجه کرده و نقد منصفانه و عالمانه کرده است.
کلید واژگان: مصباح یزدی, روش شناسی کلامی, روش عقلی, روش نقلی, روش عقلی - نقلیAyatollah Mohammad Taqi Mesbah Yazdi is a great theologian and philosopher and one of the famous and renowned in the field of intellectual and narrative sciences who has used these knowledge in theology. His method is the rational method in the issues on which the proof of revelation is based, and in the issues that the intellect cannot understand, he uses the narrative method, and in other issues, he has used the rational-narrative method. He used the rational and philosophical method to interpret, explain and interpret many religious verses and traditions, and he paid attention to the opinions of Islamic philosophers, theologians and mystics, Western philosophers and thinkers and gave fair and scholarly criticism.
Keywords: Mesbah Yazdi, Verbal Methodology, Intellectual Method, Narrative Method, Intellectual-Narrative Method -
غالیان اولین گروه از جریان های تاویل گرا در تاریخ شیعه هستند که با وارد کردن اندیشه های غلوآمیز در متون تفسیری و حدیثی شیعه، سبب بدعت گذاری در معارف اسلامی گردیده اند. غالیان دارای دو گروه الحادی و غیر الحادی بوده که هرکدام با پیش-فرض های خاص خود، وارد تفسیر قرآن شده و آیات قرآن را به نوعی تاویل و تفسیر کرده اند. لذا شناخت مبانی و روش های تفسسیری غلات در جهت شناساندن بهتر و بیشتر غالیان اهمیت زیادی دارد.
این مقاله درصدد است روایات غالیان در تفاسیر شیعی قرآن کریم را استخراج نموده و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی- انتقادی مبانی و روش های غالیان را بررسی و با کمک ابزارهای نقد حدیث به نقد و اعتبارسنجی آن ها بپردازد. با استخراج روایات سران غالی روشن گردید که اکثریت احادیث سران غلات در تفاسیر شیعی دارای اشکالات اساسی در سند و متن احادیث اند و محتوای بسیاری از آن ها با اصول و فروع شریعت در تعارض اند.کلید واژگان: تفاسیر قرآن کریم, روایات, روش ها, مبانیThe exaggerators (Ghulāt) were the first group of interpretive currents in Shiite history to introduce heresy into Islamic teachings by incorporating their exaggerated ideas into Shi'i interpretive and hadith texts. They were divided into two groups of atheists and non-atheists, each of whom entered Quranic interpretation with their own presuppositions and interpreted the verses of the Quran according to their own methods. Therefore, it is very important to know their bases and methods of interpretation in order to recognize them better. In this article, an attempt is made to extract the exaggerations in Shi'a Quranic commentaries. Using the descriptive-analytical-critical method, their foundations and methods are examined and criticized and validated with the help of hadith criticism tools. Based on the hadiths of the great exaggerators, it is found that most of their hadiths in the Shi'ah commentaries have fundamental problems in terms of sanad and hadith text. In addition, the contents of many of these narratives are in conflict with the principles and branches of Shari'a.Keywords: Commentaries of the Holy Qur’an, Narratives, Methods, foundations -
در تفاسیر قرآن بخشی از افزایش اطلاعات شکل گرفته نسبت به متن آیات، محصول فرایندی تحلیلی، و بخشی دیگر با تکیه بر متون دیگر ایجاد گردیده است. در مقام معرفی این متون در منابع تفسیرپژوهی غالبا از متن سایر آیات، متون روایی و متون ادیان سابق سخن به میان آمده است. علاوه بر منابع مذکور، بخشی از فعالیت های تفسیری مفسران بدین شکل بوده که به جای ارتباط مستقیم با کلام خدا یا در عرض ارتباط مستقیم با آن، به خود متون تفسیری صورت گرفته از قرآن کریم رجوع کرده اند؛ بنابراین می توان از گونه ای دیگر از دریافت و فهم، سخن گفت که "مبتنی بر سنت تفسیری" است. در این نوع دریافت، مفسر برای تفسیر کردن به جای مراجعه مستقیم به متن آیات، تفاسیر را بررسی می کند. این پژوهش بر اساس یک نگاه پسینی، و با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال معرفی سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری بوده و در ادامه به معرفی جریان های تفسیری گسسته از سنت تفسیری پرداخته است. گردآوری و نقل آراء تفسیری، تلخیص و تمحیص تفاسیر، تضمین و مزج تفاسیر، سطح بندی و تشریح آراء تفسیری، و تعلیقه و حاشیه نویسی بر آراء تفسیری عمده ترین سبک های دریافت مبتنی بر سنت تفسیری می باشند.
کلید واژگان: سبک شناسی, گونه شناسی, روش تفسیری, پیوست گرایی, گسست گرائی, بینامتنیتIn the interpretations of the Qurʾān, a part of the increased information formed in relation to the text of the verses is a product of an analytical process, and another part is created by relying on other texts. In order to introduce these texts, the text of other verses, narrative texts and texts of former religions are often mentioned in the sources of interpretative research. In addition to the mentioned sources, part of the interpretation activities of the commentators have been in such a way that instead of directly communicating with Allah’s Word or within the context of direct communication with it, they have referred to the texts themselves that have been interpreted from the Holy Qurʾān; therefore, we can talk about another kind of conception and understanding, which is "based on interpretative tradition". In this type of understanding, the interpreter examines the interpretations instead of directly referring to the text of the verses. Based on a hindsight, and with a descriptive-analytical method, this research sought to introduce the styles of understanding based on the interpretative tradition, and further introduced the interpretive trends that are separate from the interpretive tradition. Collecting and quoting interpretive opinions, summarizing and purifying interpretations, explaining and combining interpretations, leveling and explaining interpretive opinions, and commenting on interpretive opinions are the main styles of understanding based on the interpretative tradition.
Keywords: Stylology, Typology, Interpretation Method, continumism, Discontinuity, Intertextuality -
از دیرباز تاکنون یکی از مهم ترین مسایل در خانواده و جامعه، مسیله تربیت است؛ در همه ادوار اندیشمندان حوزه های مختلف به دنبال ارایه راهکار مطلوب تربیتی بوده اند. با توجه به اینکه قرآن کریم به عنوان آخرین و اصیل ترین کتاب آسمانی به شمار می رود و نص آن بدون هیچ تغییری همان نص نزول یافته از سوی خداوند متعال است، توجه به روش تربیتی خداوند در قرآن کریم از اهمیت والایی برخوردار است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به دنبال استخراج الگوی تربیتی خداوند در قرآن کریم است. پس از مطالعه قرآن می توان دریافت که در قرآن برای القای مفاهیم از الگویی ویژه به نام «تصریف» استفاده شده است؛ تصریف به معنای «ارایه مفهوم واحد با روش های گوناگون» است. این سبک تربیتی، نوعی تربیت لایه ای به شمار می رود که در مواقع مختلف بنابر شرایط مخاطب از گونه ای خاص استفاده می شود. در بسیاری از آیات، خدای متعال مفاهیم قرآن را بر مبنای مخاطبان ایراد می نماید؛ گاهی مخاطب شخص پیامبر $ است که از روشی مودبانه استفاده نموده، گاهی مخاطب مومنین هستند با تشویق آن ها می پردازد، گاهی منافقین و یهود مخاطب می شوند که از روش های تمثیل و انذار استفاده شده است و امثال اینها. نتیجه آنکه تربیت با سبک تصریف (بر مبنای تغییر مخاطب) الگوی ویژه برای القای مفهوم است که می تواند مورد استفاده همگان قرار گیرد، این سبک در فهم بهتر معنا نزد مخاطبان تاثیر شایانی دارد. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به بسترسازی جهت طراحی یک روش تربیتی اشاره نمود که به مطالعه این سبک در قرآن کریم می پردازد.
کلید واژگان: قرآن, تربیت, تصریف, مخاطب, تغییر مخاطب, روش تربیتیFrom a long time until now, one of the most important issues in the family and society is the issue of education; in all eras, scholars from different fields have sought to provide a suitable educational solution. Considering that Holy Qurʾān is considered as the last and most original divine book and its text is the same text revealed by Almighty Allah, it is of great importance to pay attention to Allah's educational method in Holy Qurʾān. The research seeks to extract Allah's educational model in Holy Qurʾān with a descriptive-analytical method. After studying the Qurʾān, we can see that a special pattern called taṣrīf has been used in the Qurʾān to introduce concepts; taṣrīf means "presenting a single concept with different methods". This educational style is a type of layered education that is used in different ways according to the audience's conditions. In many verses, Almighty Allah criticizes the concepts of the Qurʾān based on the audience; sometimes the addressee is the person of the prophet (pbuh) who used a polite method; sometimes the audience is believers, He encourages them; sometimes, hypocrites and Jews are addressed that allegorical and warning methods have been used and the like. The result is that education with taṣrīf style (based on changing the audience) is a special model for inducing concepts that can be used by everyone. This style has a great effect on the audience's better understanding of the meaning. Among the other results of this research, we can point out the foundation for designing an educational method that deals with the study of this style in Holy Qurʾān.
Keywords: Qurʾān, Education, Taṣrīf, Audience, Change of Audience, Educational Method -
شناخت روش های موفق برای پاسخ به شبهات در عصر ما که سیل شبهه ها آحاد مختلف جوامع دینی را تهدید می کند، ضرورتی انکارناپذیر است. سیره اهل بیت (علیهم السلام) در طول حیات شان، منبع قابل اعتمادی برای مقابله با شبهات است. این پژوهش به شیوه توصیفی و با رویکرد تحلیلی به دسته بندی و تدوین روش های رفع شبهات در سیره اهل بیت (علیهم السلام) مبادرت کرده است و چگونگی برخورد ایشان با اقسام مختلف شبهه را بیان می کند.ازآنجاکه شبهه، حاصل اختلاط حق و باطل است، پس راهبرد اصلی اهل بیت (علیهم السلام) در تمامی روش های مقابله با شبهه نیز عبارت است از: «تجزیه بخش های حق و باطل و حمله به بخش باطل شبهه» و بارزترین روش های ایشان در پاسخ به شبهات استفاده از مقبولات طرف مقابل، نشان دادن تنافی در عقاید و یا اعمال شبهه کننده، رد مبانی و فرضیات شبهه، برهان خلف، استدلال به وقوع امر متناقض با شبهه، تمثیل، ارجاع به محسوسات، قاعده احتیاط عقلانی است.
کلید واژگان: شبهات, اهل بیت(علیهم السلام), سیره, روش شناسی, پاسخ به شبهاتIn an era where a proliferation of doubts threatens various segments of religious communities, recognizing effective methodologies for addressing these doubts is crucial. The sƯra (conduct) of the Ahl alBayt (as) throughout their lives provides a valuable source for confronting such doubts. This study, employing a descriptive method and an analytical approach, categorizes and compiles the strategies used by the Ahl al-Bayt (as) in addressing doubts, detailing their approaches to different types of doubts. Given that doubt arises from the mixture of truth and falsehood, the central strategy of the Ahl alBayt (as) in all methods of confronting doubt is to “separate the elements of truth from falsehood and challenge the false aspect of the doubt.” Their primary methods for addressing doubts include: utilizing the opponent’s accepted beliefs, exposing inconsistencies within the doubter’s beliefs or actions, refuting the foundations and assumptions underlying the doubt, employing reductio ad absurdum, arguing by demonstrating an event that contradicts the doubt, using analogy, referencing maতsnjsƗt (perceptibles), and applying the principle of rational precaution.
Keywords: Doubts, The Ahl Al-Bayt (As), Sưra (Conduct), Methodology, Answering Doubts
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.