جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ijtehad" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ijtehad» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به واکاوی کمی و کیفی رابطه ی میان زمینه های اصلی و معیارهای اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء متفاوت تفسیری در «جامع البیان عن تاویل القرآن» می پردازد. بر اساس تتبع نگارنده، طبری در 1952 مورد، به ذکر آراء مختلف تفسیری پرداخته و نظر اجتهادی خود را بیان می کند که برجسته-ترین نتایج پژوهش درباره ی زمینه و معیار آنها بدین قرار است: 1- طبری در چهار زمینه ی اصلی شامل بر «اسباب نزول»، «قرائت»، «عبارات قرآنی» و «مفردات قرآنی» به بیان آراء مختلف تفسیری و انتخاب نظر برگزیده ی خود پرداخته است. 2- وی استفاده ی متعددی از شش معیار «سیاق و ظاهر آیات»، «شهرت و اجماع»، «کلام عرب (نحوی، بلاغی و لغوی)»، «اصالت تعمیم»، «روایت صحیح از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)» و «رسم المصحف قرآن» و همچنین استفاده ی معدودی از چهار معیار «عقل»، «نظر صحابه»، «احکام فقهی» و «تاریخ» در ترجیح میان آراء تفسیری داشته است. 3- طبری در مجموع از سه معیار «سیاق و ظاهر آیات»(701مورد)، «کلام عرب»(603مورد) و «شهرت و اجماع» (456مورد) بیشترین استفاده را کرده است. 4- وی در زمینه ی «اسباب النزول» بر معیار «سیاق و ظاهر آیات» (51درصد)، در زمینه ی «قرائت» بر «شهرت و اجماع»(64 درصد)، در زمینه ی «عبارات قرآنی» بر «سیاق و ظاهر آیات» (53درصد) و در زمینه ی «مفردات قرآنی» بر «کلام عرب»(44 درصد) عنایت بیشتری داشته است.کلید واژگان: روش تحلیل محتوا, اجتهاد, جامع البیان, ابن جریر طبریThe present study using the "content analysis" to analyze quantitative and qualitative criteria fields and Ijtihad of "Muhammad ibn Jarir al-Tabari" and would vote in the study interpreted differently in "Jami al-Bayan" pays attention to the example of Islamic ijtihad to interpretation of the Quran and the use of the criteria of interpretation, preferring to explain the interpretation votes. According to the writer, Tabari in 1952 noted the different interpretation votes and commentary of their choice, the most prominent results of research on his interpretation main backgrounds and criteria, is as follows: (1) the main areas of al-Tabari, including "means of revelation" , "reading", and "Quranic terms".(2) Several of the six criteria he uses is "context and appearance of verses", "fame and consensus", "Arab language (syntax, rhetorical and literal)", "authenticity generalization", "true hadith of the prophet," and " Writing the Quran scripture" as well as a few of the four criteria of "reason", companion's viewpoint", "jurisprudential rules" and " history" has been interpreted in favor of the viewpoint.(3) Tabari is most widely used of the three criteria; "context and appearance of verses" (701 cases), "Arab Language" (603 cases) and "fame and consensus" (456 casess). (4) He in the field of "means of revelation" has more attention to "context and appearance of verses" (51%); in the field of "reading" to "fame and consensus" (64%); in "Quranic terms to "context and appearance of verses" (53%) and in "Quranic words" to "Arab Language" (44%)Keywords: Content Analysis Method, Ijtehad, Jame al Bayan, Ibn Jarir al Tabari
-
مشهور فقهای امامیه در دستیابی به احکام دینی، رجوع به مجتهد زنده را شرط دانسته. مراجعه به مجتهد میت را به صورت ابتدایی باطل میدانند. پرسش اصلی این است که حیات مجتهد چه نقشی در تقلید دارد که در تقلید شرط است؟ اگر نظر مجتهد مانند سار فنون علمی از حیث کشف واقع. طریقیت داشته باشد و دلایل نیز آن را تثبیت کند. در این صورت حیات و ممات شرط نیست؛ زیرا گفتار فقیه طریق برای رسیدن به حق است. این طریقیت پس از ممات نیز باقی است. البته اگر کسی برای حیات مجتهد, موضوعیت قایل شود. باید حیات را شرط دانست. اگر برای نظریه مجتهد حی. حیث کاشفیت ثابت شد. تقلید پس از حیات بلامانع است. اما اگر حیث موضوعیت ثابت شود جای انکار تقلید از میت وجود دارد. این مقاله با بررسی دیدگاهها و دلایل مربوط به مشروعیت اجتهاد و بر آن است که جهت دوم یعنی طریقیت و کاشفیت برای نظر مجتهد حی قابل اثبات است.
کلید واژگان: اجتهاد, تقلید, موضوعیت, طریقیت, میت, جایگاه حیاتFamous scholars in imamit consider the condition of "to be alive" in mujtahid and subsequently reject referencing to dead mujtahid in the beginning. The main question is that what is the role of the condition "to be alive" in taqlid? If the vision of the mujtahid is like other professions in exploring the reality, referencing to mujtahid in not conditioned by "to be alive" or "not to be". By discussing views and their arguments about legitimacy of ijtehad and taqlid, I argue in this article that the view of living mujtahid is exploration of reality.
Keywords: situation of the condition of to be alive, ijtehad, taqlid, dead, exploration -
This article discusses about Ijtehad, its relation to jurisdiction, the argument for obligation of Ijtehad, the position of object in Ijtehad, spatio-temporal effects in Ijtehad and the necessity of specialization in contemporary situation. My research has concluded that: 1. The neccecety of separation between Ijtehad in general meaning and Ijtehad in special meaning. 2. Jurisprudence includes Ijtehadic and Taghlidi understanding. 3. For proving the obligation of Ijtehad we must appeal to the argument such as: the argument of the obligation of protecting system of humanity and the argument of the obligation of protecting sharia'. 4. Ijtehad includes the knowing of the object the rulling. 5. The principle of Ijtehad are philology and Arabic litetature, the science of Rijal, the science of typology of traditions (Diraya'), knowing Quran and traditions, Usul Al-Fegh, logic, mathematics, astrology, theology, economics, politics, sociology, banking, history, philosophy (in Ijtehad in general meaning). 6. Because of the variety of problems the specialization of Ijtehad is necessary.
Keywords: Ijtehad, principles of Ijtehad, specialization of Ijtehad, knowing the object in ijtehad
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.