به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "entrepreneurial orientation" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «entrepreneurial orientation» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • Abolghasem Arabiun *, Elahe Hosseini, Babak Ziyae, Seyedeh Mahla Tahami
    Sustainability enables a company to carry on its activities while taking advantage of their effect on human and environmental capital management. Although many studies have focused on entrepreneurial orientation and digitalization of business procedures, so far not much attention has been paid to the role of digitalization of business procedures in the development of digital startups, and at the same time, to its role as the mediating factor of knowledge management. Therefore, the current research aims to investigate whether entrepreneurial orientation and digitalization of business procedures affect performance sustainability with the mediating role of knowledge management in Iranian digital startups or not. For this purpose, the researchers used a quantitative method in digital start-ups at Tehran's Science and Technology Park. The study population entails 555 managers. Subsequently, based on Cochran's formula, 227 sample managers were selected for this study. The target Iranian start-ups were evaluated during in June and July 2023. The data were collected using a 24-item questionnaire, which was scored based on a 5-point Likert scale. Eventually, the data were analyzed using PLS4 software. The findings indicated that entrepreneurial orientation and digitalization of business procedures have a significantly positive impact on performance sustainability. Moreover, Knowledge management mediate the relationship between entrepreneurial orientation and digitalization of business procedures. The study suggests that digital startups can enhance their products, services, and internal processes by focusing on entrepreneurial orientation, digitalization, and effective knowledge management to navigate competitive market challenges effectively.
    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Digitalization, Performance Sustainability, Digital Start-Ups
  • محمدرضا بابک*، محمود احمدپورداریانی، رضا محمدکاظمی، طیبه عبدلی
    هدف
    هدف از این پژوهش بررسی و تبیین تاثیر گرایش کارآفرینانه و تاب آوری زنجیره تامین برکسب و کارهای بین المللی  با نقش میانجی ظرفیت جذب در شرکت دیجی کالا می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع کمی و برحسب گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های همبستگی - پیمایشی محسوب می شود. داده ها توسط 168 کارمند شرکت  دیجی کالا از طریق توزیع پرسشنامه آنلاین بدست آمد و با نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر مثبت و معناداری بین کارآفرینی با ظرفیت جذب، تاب آوری زنجیره تامین و ظرفیت جذب وجود ندارد و نوآوری سازمانی به عنوان تعدیل گر در رابطه بین تاب آوری سازمانی و توسعه کسب وکارهای بین المللی تاثیرگذار نیست. با این حال، نتایج نشان می دهد که بین فرضیات کارآفرینی، تاب آوری زنجیره تامین، ظرفیت جذب کارکنان و نوآوری سازمانی به عنوان یک تعدیل گر در رابطه بین کارآفرینی و توسعه کسب وکارهای بین المللی در شرکت دیجی کالا تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین گرایش کارآفرینانه با ظرفیت جذب، تاب آوری زنجیره تامین و ظرفیت جذب و تعدیلگری نوآوری سازمانی بر رابطه بین تاب آوری سازمانی با توسعه ی کسب و کارهای بین المللی تاثیر مثبت و معناداری وجود ندارد. ولی بین فرضیه های گرایش کارآفرینانه بر توسعه ی کسب و کارهای بین المللی، تاب آوری زنجیره تامین بر توسعه ی کسب و کارهای بین المللی، ظرفیت جذب کارکنان بر توسعه کسب و کارهای بین المللی، نوآوری سازمانی بر توسعه ی کسب و کارهای بین المللی و نوآوری سازمانی به عنوان تعدیلگر در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و توسعه کسب و کارهای بین المللی در شرکت  دیجی کالا تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینی, تاب آوری زنجیره تامین, کسب و کارهای بین المللی, ظرفیت جذب, نوآوری سازمانی
    Mohammadreza Babak *, Mahmoud Ahmadpour Daryani, Reza Mohammadkazemi, Tayebeh Abdoli
    Objective
    This study investigates the impact of entrepreneurial orientation and supply chain resilience on the development of international businesses, specifically focusing on the mediating role of absorptive capacity in Digikala Company. While entrepreneurial orientation is recognized as crucial for organizational success, empirical studies often yield inconsistent results regarding its correlation with performance.
    Method
    A quantitative research design was employed, utilizing a survey-correlation approach. Data were collected from 168 employees of Digikala Company through online questionnaires. The responses were analyzed using SmartPLS software to determine the relationships among the variables of interest.
    Findings
    The analysis revealed no significant positive effects of entrepreneurial orientation on absorptive capacity or supply chain resilience. Additionally, organizational innovation did not moderate the relationship between organizational resilience and the development of international businesses. However, significant positive relationships were found between entrepreneurial orientation, supply chain resilience, absorptive capacity, and organizational innovation, particularly in their collective impact on the development of international businesses.
    Conclusion
    The findings suggest that while entrepreneurial orientation and supply chain resilience are critical factors, their direct influence on absorptive capacity and organizational resilience is not significant in the context of international business development at Digikala. Nonetheless, the interplay of these factors highlights the importance of organizational innovation as a mediator in fostering international business growth.
    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Supply Chain Resilience, International Businesses, Absorptive Capacity, Organizational Innovation
  • فرشید مقصودی گنجه، علی صنایعی*، اکبر عالم تبریز
    علیرغم نقش کلیدی استارت آپ ها در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال، یکی از بزرگ ترین مشکلات این کسب و کارهای نوپا، نرخ افسانه ای شکست آن ها می باشد. از دلایل اصلی عدم موفقیت این کسب و کارها، محدودیت های بازاریابی در شکل کمبود منایع مالی، زمان، دانش بازار و خبرگی بازاریابی می باشد. هم چنین این شرکت ها، فاقد برنامه های استراتژیک هستند و مدیریت آن ها مبتنی بر تجربه شخصی و بر اساس شهود کسب و کاری است. شبکه سازی کارآفرینانه از جمله راه کارهایی است که جهت رفع این محدودیت ها پیشنهاد شده است، چرا که شبکه سازی را عامل بازسازی معماری تجارت جهانی می دانند. پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش قابلیت شبکه سازی کارآفرینانه بر عملکرد بازاریابی استارت آپ ها با در نظر گرفتن نقش جهت گیری کارآفرینانه و دانش بازار انجام شد. جامعه آماری، استارت آپ ها و کسب و کارهای نوپا در اصفهان به تعداد 550 شرکت بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 225 شرکت محاسبه شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس برازش و روابط بین متغیر ها آزمون گردید. مطابق نتایج پژوهش، قابلیت شبکه سازی کارآفرینانه نقش مهمی در بهبود عملکرد بازاریابی کسب و کارهای نوپا دارد؛ بنابراین، مدیرانی که می خواهند عملکرد بازاریابی خود را افزایش دهند، باید سریع تر از رقبا اتحادهای راهبردی را شناسایی کنند و شکل دهند.
    کلید واژگان: قابلیت شبکه سازی کارآفرینانه, عملکرد, جهت گیری کارآفرینانه, دانش بازار
    Farshid Maghsodi Ganjeh, Ali Sanayei *, Akbar Alem-Tabriz
    Despite the key role of start-ups in economic development and job creation, one of the biggest problems of these start-up businesses is their legendary failure rate. One of the main reasons for the failure of these businesses is marketing limitations in the form of lack of financial resources, time, market knowledge and marketing expertise. Also, these companies lack strategic plans and their management is based on personal experience and business intuition. Entrepreneurial networking is one of the solutions that have been proposed to solve these limitations, because networking is considered to be the factor of restructuring the world trade architecture. The current research was conducted with the aim of explaining the role of entrepreneurial networking ability on the marketing performance of start-ups, taking into account the role of entrepreneurial orientation and market knowledge. The statistical population was 550 start-ups and fledgling businesses in Isfahan. The sample size was calculated using the Krejci and Morgan table of 225 companies that were selected by simple random sampling. A standard questionnaire was used to collect research data. Validity of the questionnaire was confirmed by experts and reliability using Cronbach's alpha coefficient. Data analysis was done using structural equation modeling with partial least squares approach and SmartPLS software to test fit and relationships between variables. According to the research results, entrepreneurial networking ability plays an important role in improving the marketing performance of start-up businesses; Therefore, managers who want to increase their marketing performance must identify and form strategic alliances faster than competitors.
    Keywords: Entrepreneurial Networking Ability, Performance, Entrepreneurial Orientation, Market Knowledge
  • رسول نصرت پناه، حسین نوروزی*، رضا پارسی
    زمینه و هدف

    امروزه تحول دیجیتال از طریق ظهور و توسعه فناوری های جدید ضمن دگرگون ساختن نیازهای مشتریان، باعث بروز تغییر در محیط کسب وکار شرکت ها شده است. در این زمینه، نوآوری مخرب به عنوان یکی از حیاتی ترین عواملی که موفقیت شرکت ها در بازارها را تضمین می کند، مورد توجه مدیران کارآفرین قرار گرفته است. به دلیل کمبود مطالعات، در این پژوهش به بررسی تاثیر جهت گیری کارآفرینی و راهبرد دیجیتال سازی بر نوآوری مخرب پرداخته شده است.

    روش شناسی:

     پژوهش کاربردی حاضر از نظر ماهیت و روش انجام، توصیفی-پیمایشی است. محققین بر مدیران شرکت های تولیدی شهر تهران به عنوان جامعه آماری پژوهش متمرکز شدند. حجم نمونه با نسخه 3 نرم افزار جی پاور 313 نفر تعیین شد. داده ها با روش نمونه گیری در دسترس و از طریق یک پرسشنامه استاندارد 21 سوالی با پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای ارزیابی پایایی و روایی و سنجش برازش مدل از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. آزمون فرضیه ها نیز به کمک تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده نرم افزار آموس نسخه24 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که جهت گیری کارآفرینی بر نوآوری مخرب تاثیر معنادار دارد. همچنین نقش تقویت کننده راهبرد دیجیتال سازی به عنوان میانجی گر و نقش تضعیف کننده آن به عنوان تعدیل گر در این رابطه تایید شد.

    نتیجه گیری

    مبتنی بر سطح جهت گیری کارآفرینی شرکت ها، پیاده سازی هر سطح از راهبرد دیجیتال سازی باید بسته به سطح جهت گیری کارآفرینانه مدیران بر نوآوری مخرب کالیبره شود تا از ایجاد قفس راهبردی که می تواند نوآوری را محدود کند، جلوگیری گردد

    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینی, استراتژی دیجیتال سازی, نوآوری مخرب
    Rasoul Nosratpanah, Hossein Norouzi *, Reza Parsi
    Background & Purpose

    Today, digital transformation has caused changes in the business environment through the emergence and development of new technologies, while changing the needs of customers. In this context, disruptive innovation as one of the most critical factors that ensure the success of companies in the markets has been noticed by entrepreneurial managers. Due to the lack of studies, in this research, the impact of entrepreneurial orientation(EO) and digitalization strategy(DS) on disruptive innovation(DI) has been investigated.

    Methodology

    The current applied research is descriptive-survey in terms of its nature and method. The researchers focused on the managers of production companies in Tehran as the statistical population of the study. The sample size was calculated with G-Power version 3 software, 313 people. Data were collected by non-random sampling method, and using a standard 33-question questionnaire with online survey. To assess the reliability and validity, and model fit, confirmatory factor analysis was used. Hypotheses were also tested with structural equation modeling technique and using Amos version 24 software.

    Findings

    The results showed that EO has a positive and significant effect on DI. Also, the strengthening role of DS as a mediator, and the weakening role of this variable as a moderator was also confirmed in this relation.

    Conclusion

    Depending on the level of EO of companies, DS can be considered as a lever or a cage for DI. In this context, the implementation of any level of DS should be calibrated based on the level of EO of managers on DI, in order to prevent the creation of a strategic cage that can limit innovation.

    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Digitalization Strategy, Disruptive Innovation
  • محمدتقی امینی*، مرتضی رمضانی دستک، لطف الله فروزنده دهکردی، احسان احدمطلقی

    هدف پژوهش طراحی و تبیین الگوی اجرایی در راستای تقویت صادرات غیرنفتی در استان گیلان به روش تحقیق آمیخته است. در بخش کیفی جامعه آماری شامل اساتید حوزه مدیریت بازرگانی بین الملل و مدیران دستگاه های اجرایی و در بخش کمی شامل شرکت های صادرکننده محصولات غیرنفتی در استان گیلان است. با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند در بخش کیفی 17 نفر از خبرگان و روش نمونه گیری تصادفی 311 نفر از مدیران ارشد شرکت های تولیدی استان گیلان انتخاب شدند. متغیرهای پژوهش عبارتند از: عملکرد صادراتی، جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و مزیت رقابتی. مطابق یافته های پژوهش جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 288/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 181/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 125/0)، نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 232/0) و مزیت رقابتی (ضریب بتا: 234/0) بر عملکرد صادراتی تاثیر دارند. همچنین، جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 262/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 146/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 137/0) و نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 36/0) بر مزیت رقابتی تاثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 387/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 275/0) و یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 203/0) بر نوآوری سازمانی تاثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 171/0) و جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 198/0) بر یادگیری سازمانی تاثیر دارند. نتایج این تحقیق نشان داد عملکرد صادراتی محصولات غیرنفتی تابعی از روابط علی بین جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی است.

    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینانه, جهت گیری بازاری, یادگیری سازمانی, نوآوری سازمانی, مزیت رقابتی و عملکرد صادراتی
    Mohammadtaghi Amini *, Morteza Ramezani Dastak, Lotfallah Forouzandeh Dehkordi, Ehsan Ahadmotlaghi
    Introduction

    One of the most important prerequisites for economic development and increasing income is export performance which is considered an important source for the overall development of countries' economies. The main purpose of this research was to investigate the factors affecting the non-oil export performance of manufacturing companies in Guilan province. In this regard, on the one hand, providing a model leads to an increase in domestic income, and on the other hand, it will create a favorable environment for the growth of private and small businesses. In developing countries, including Iran, that export oil has always been the axis of economic development and foreign exchange earnings. Therefore, today, the growth of non-oil exports and the increase of the country's share in world trade and international markets in order to reduce the heavy dependence of the economy on oil revenues is considered one of the important economic goals. From this point of view, this research has investigated the drivers of non-oil export development of manufacturing companies in Gilan province and intends to answer this important question; what are the most important drivers of non-oil export development of manufacturing companies in Gilan province?

    Methodology

    The research method is mixed research. The statistical population in the qualitative section includes university professors in the field of international trade, executive managers and successful and expert managers in the field of non-oil exports, and in the quantitative section, managers of all companies that export non-oil products in Gilan province. Using the purposeful sampling method, 17 quality department experts and 311 senior managers who had effective responsibility in the manufacturing companies of Gilan province were randomly selected. To measure the validity, two criteria of convergent and divergent validity were used, and in order to check the reliability, two criteria of Cronbach's alpha coefficient and composite reliability were used. The research questionnaires included entrepreneurship, market orientation, organizational learning, organizational innovation, competitive advantage and export performance. In this research, in order to investigate research hypotheses and test direct and indirect paths, structural equation modeling was used using Amos software version 24.

    Results and Discussion

    The results showed entrepreneurial orientation (Beta coefficient: 0.288), market orientation (Beta coefficient: 0.181), organizational learning (Beta coefficient: 0.125), organizational innovation (Beta coefficient: 0.232) and competitive advantage (Beta coefficient: 0.234) have a significant effect on the export performance of Guilan companies. Also, entrepreneurial orientation (Beta coefficient: 0.262), market orientation (Beta coefficient: 0.146), organizational learning (Beta coefficient: 0.137) and organizational innovation (Beta coefficient: 0.36) have a significant effect on competitive advantage of Guilan companies. In the other dimension, entrepreneurial orientation (Beta coefficient: 0.387), market orientation (Beta coefficient: 0.275) and organizational learning (Beta coefficient: 0.203) have a significant effect on the organizational innovation of Guilan companies. Finally, entrepreneurial orientation (Beta coefficient: 0.171) and market orientation (Beta coefficient: 0.198) have a significant effect on the organizational learning of these companies.

    Conclusion

    The results show that entrepreneurial orientation, market orientation, organizational learning and organizational innovation have direct and indirect effects on export performance. Having an entrepreneurial orientation has enabled manufacturing companies to obtain valuable information from the market in the field of non-oil products as well as the market gap in this field, and the organization can better identify market opportunities. The result of such an attitude is organizational learning, higher innovation and successful export performance. Also, the adoption of a market-oriented approach will cause the manufacturing companies of Guilan province to adopt the best response to environmental changes, changes in customers' tastes, as well as unforeseen events, and this preparation and complete study of market trends will create the basis for better performance and gaining a competitive position. It is noteworthy that organizational learning, while acquiring extra-organizational and exploratory knowledge and analyzing this knowledge in order to solve the company's problems (exploitative learning), facilitates the opportunity to create a competitive advantage and, subsequently, continuous export performance. Also, innovation facilitates the creation of a competitive advantage and subsequent higher export performance by focusing on areas such as the development of innovative products in accordance with market needs, technological processes for the production of innovative products, designing new marketing strategies, as well as adapting to unexpected opportunities. Finally, competitive advantage, in turn, is directly related to the availability of resources and core competencies and cost leadership and distinctive strategic strategies. From this point of view, when manufacturing companies are successful in the field of differentiation strategies and cost leadership, on the one hand, they inject products and services that are special and different from their competitors to the target market, and on the other hand, by reducing the costs of producing products, they offer highly competitive prices that leads to a favorable export performance.

    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Market Orientation, Organizational Learning, Organizational Innovation, Competitive Advantage, Export Performance
  • Muliati Usman *, Syafruddin Chan, Sorayanti Utami, Hamdi Harmen, Fadhilah Fadhilah
    This study attempts to compare innovative and less innovative agencies on innovative behavior, knowledge sharing behavior, Islamic work ethic and entrepreneurial orientation. Subsequently, data processing for the study adopts the use of the Dependent Sample T-test,  known as the Paired T-test. Results of the study proved that there are significant differences between the public sector in terms of innovative behavior, Islamic work ethic, and its dimensions, i.e., effort, cooperation, and moral responsibility. There is also a significant difference between more innovative and less innovative agencies in terms of entrepreneurial orientation and its dimensions, i.e., innovativeness and proactiveness. Nevertheless, there is no significant difference between more innovative agencies and less innovative agencies in terms of  knowledge-sharing behavior and its dimensions, i.e., knowledge donating and knowledge collecting. Likewise, one  of the dimensions of entrepreneurial orientation, i.e. risk taking, has no significant difference between more innovative and less innovative agencies.  Importantly, research findings provide a guideline for the government to find the solution of problem innovation in the public sector to improve service to society. Specifically, management support is very important in order to build a culture for knowledge sharing and a strong awareness among civil servants of the value of  Islamic work ethic. Managers are expected to be first in implementing entrepreneurial orientation. Subsequently, this empirical study is the first that examines the comparison between innovation, knowledge-sharing behavior, Islamic work ethics, and entrepreneurial orientation in public sector knowledge-sharing behavior, Islamic work ethics, and entrepreneurial orientation in the public sector, which is more innovative and less innovative.
    Keywords: Innovation, Knowledge Sharing, Islamic Work Ethic, Entrepreneurial Orientation, Public Sector
  • Abdolhamid Sharafi, Malike Beheshtifar *, Mohamad Ziaaddini
    This study explores the impact of organizational factors on strategic unlearning through the mediating role of knowledge sharing in Iran's state-owned banks. The aim is to develop human resource capabilities based on organizational learning and strategic unlearning patterns to effectively attain the objectives of Iran's state banks. The research population includes 412 managers and deputies of Iran's state-owned banks, and the sample size is 199 participants. A researcher-made questionnaire was applied to collect data, and SmartPLS3 software was used for statistical analysis. The results indicate that organizational factors positively impact strategic unlearning through the mediating role of knowledge sharing. Strategic unlearning leads to greater motivation for talent development in creative environments, causing constructive changes that improve individual and organizational performance, leading to innovation and creativity. The study highlights the importance of strategic unlearning in Iran's state-owned banks and its positive impact on progress toward a better future.
    Keywords: Strategic Unlearning, Organizational Agility, Knowledge Sharing, Entrepreneurial Orientation
  • محمد راغبی، ناصر یزدانی*

     آنچه امروزه سازمانها را رقابت پذیر می کند، مدیریت اثربخش دانش و دیگر دارایی های نامشهود، مانند سرمایه های رابطه ای آنهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد تمرکز استراتژیک بر سرمایه رابطه ای در شرکتهای خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت یا روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است و از نظر هدف از نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش در برگیرنده مدیران شرکتهای خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که شرکت های خانوادگی 38 شرکت و شرکت های غیرخانوادگی 757 شرکت است. حجم نمونه با استفاده از فرمول جامعه محدود کوکران، 34 شرکت برای شرکت های خانوادگی و 255 شرکت برای شرکت های غیرخانوادگی بدست آمد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای می باشد. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از شاخص ها و سوالات تحقیق دبیکی و همکاران (2020) می باشد. در این پژوهش فرضیه اصلی، تاثیر ابعاد تمرکز استراتژیک بر سرمایه رابطه ای در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تایید گردید و دو فرضیه فرعی تایید و چهار فرضیه فرعی رد شد. بنابراین مالکیت خانوادگی و غیرخانوادگی رابطه تمرکز استراتژیک و سرمایه رابطه ای را تعدیل نمی کند، یعنی این رابطه عملا در هر دو دسته شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تفاوتی ندارند.

    کلید واژگان: تمرکز استراتژیک, جهت گیری بازار, جهت گیری کارآفرینی, جهت گیری یادگیری, سرمایه رابطه ای
    Mohammad Raghebi, Naser Yazdani *
    Introduction and purpose

    The purpose of this study is to investigate the impact of strategic focus dimensions on relational capital in family and non-family companies admitted to the Tehran Stock Exchange.

    Research methodology

    In terms of the nature or method of data collection, this research is descriptive and correlational and based on structural equation modeling. This research is applied research in terms of its purpose. The statistical population of the research includes managers of family and non-family companies admitted to the Tehran Stock Exchange, where family companies are 38 companies and non-family companies are 757 companies. The sample size using the Cochran formula is 34 for family companies and 255 for non-family companies, as well as cluster random sampling method. The main tool for data collection is a researcher-made questionnaire using Debiki et al.'s (2020) indicators and questions.

    Research findings

    In this research, the main hypothesis: dimensions of strategic focus on relational capital in family and non-family companies admitted to the Tehran Stock Exchange were confirmed, and two sub-hypotheses were confirmed and four sub-hypotheses were rejected.

    Conclusion

    Consider the impact of strategic focus dimensions on family and non-family companies and the difference that strategic focus has. Invest in family-owned companies because the markets trust these companies and provide them with many facilities.

    Keywords: Strategic focus, Market orientation, Entrepreneurial orientation, Learning orientation, Relational capital
  • ابوالقاسم عربیون*، الهه حسینی، مهدی آزاد
    هدف
    بر اساس آمار ارایه شده از سوی صندوق حمایت از سرمایه گذاری صنایع کوچک در سال 1397، مشاغل ایرانی تنها 10 درصد از حجم صادرات کشور را به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، بر اساس گزارش صندوق توسعه سازمان ملل متحد، کسب و کارهای فناوری محور با محصولات پیشرفته تنها 5/1 درصد از صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل می دهند. این نشان می دهد که ایران در این زمینه موفق نبوده و رتبه آن در این زمینه کمتر از سایر کشورهای منطقه است. از سوی دیگر کشورهای توسعه یافته بر گسترش کشاورزی و صنایع تکنولوژیک تاکید دارند. بنابراین، در مقایسه آمار و موقعیت فعلی کشور با اهداف متعالی تعیین شده، شکاف عملکردی قابل توجه و وضعیت نامطلوب پیشرانان اقتصادی ایران وجود دارد. همچنین، از آنجایی که هرکدام از پژوهش ها به ابعاد خاصی از متغیرهای موثر بر بین المللی سازی کسب وکارها پرداخته اند و کمبود پژوهشی که شدت بین المللی سازی را در ارتباط با چابکی استراتژیک و جهت گیری کارآفرینانه و تکنولوژی های دیجیتال را مورد بحث قرار داده باشد، حس می گردد، و از آنجایی که تا زمان انجام پژوهش، این سازه ها با این ترکیب مورد بررسی قرار نگرفته اند، این پژوهش از این جهت دارای نوآوری می باشد. لذا، هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تکنولوژی های دیجیتالی بر شدت بین المللی سازی کسب وکارهای فناور محور با نقش میانجی گری چابکی استراتژیک و نقش تعدیلگر جهت گیری کارآفرینانه می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، برحسب ماهیت پژوهش از نوع کمی و برحسب گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می آید.  جامعه آماری شامل آن دسته از کسب وکارهای فناورمحور در دسترسی است که در فروردین 1402 به عنوان کسب وکارهای فناورمحور صادراتی شناخته شده اند که بر این اساس تعداد افراد جامعه 305  نفر از مدیران و کارکنان واحد بازرگانی حوزه بین الملل که در قسمت های تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش فعالیت داشته اند، است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردیده است. داده ها از طریق پرسشنامه آنلاین توزیع و با نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل حاصل از نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 نشان داد که تکنولوژی های دیجیتالی تاثیر مستقیم و مثبتی بر شدت بین المللی سازی کسب وکارهای فناور محور داشته و جهت گیری کارآفرینی به عنوان تعدیل گر و چابکی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
    یافته ها
    تحلیل نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داد که فناوری های دیجیتال تاثیر مستقیم و مثبتی بر شدت بین المللی شدن کسب وکارهای مبتنی بر فناوری دارند. جهت گیری کارآفرینی به عنوان تعدیل کننده و چابکی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی نیز تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، کسب وکارها، به ویژه کسب وکارهای فناوری محور، باید تاثیر فناوری های دیجیتال را بر شدت بین المللی شدن در نظر بگیرند. آنها باید فرآیندهای خود را با استفاده از فناوری های دیجیتالی برای ورود و فعالیت موفق تر در بازارهای بین المللی انجام دهند. همچنین باید با ارتقای سطح چابکی استراتژیک و استفاده از جهت گیری کارآفرینی در فعالیت های خود، شدت بین المللی شدن را افزایش دهند.
    نتیجه
    شرکت های فناورمحور که در محیط های فناوری فشرده فعالیت می کنند، می توانند از طریق بین المللی کردن فروش، بازار فناوری های خود را گسترش دهند. آن ها ممکن است این کار را در پاسخ به بازارهای داخلی کوچک، بالغ یا بسیار رقابتی انجام دهند، یا به این دلیل که فرصت های بیشتری را در بازارهای خارجی درک کنند. به طور کلی، بین المللی شدن شرکت های فناورمحور احتمالا با یکپارچه شدن جهان، کاهش موانع تجاری و کارآمدتر شدن حمل و نقل و ارتباطات افزایش می یابد. لذا، استفاده از فناوری های دیجیتال می تواند به کسب و کارها کمک کند تا روابط بهتری با مشتریان و تامین کنندگان ایجاد کنند، بهره وری را بهبود بخشند و بین المللی شدن سریعتر را تسهیل کنند. لذا کسب وکارها بهتر است ضمن سرمایه گذاری در استفاده از تکنولوژی های دیجیتال، چابکی استراتژیک خود را نیز مورد تامل قرار دهند تا با سرعت بیشتری بتوانند و نوآوری های خود را مطابق با خواسته های مشتریان سریع تغییر داده و اطلاعات خاصی را از رقبا به دست آورند و محصولات خود را با سرعت بیشتری طراحی و توسعه کرده و روانه بازار های بین المللی کنند.
    کلید واژگان: تکنولوژی های دیجیتال, جهت گیری کارآفرینانه, چابکی استراتژیک, شدت بین المللی سازی
    Abolghasem Arabiun *, Elahe Hosseini, Mahdi Azad
    Objective
    According to statistics provided by the Small Industries Investment Support Fund in 2017, Iranian businesses accounted for only 10% of the country's export volume. Furthermore, technology-oriented businesses with advanced products made up only 1.5% of Iran's non-oil exports, according to the United Nations Development Fund. This indicates that Iran has not been successful in this area, and its rank in this field is lower than that of other countries in the region. Developed countries, on the other hand, emphasize the expansion of agriculture and technological industries. Therefore, there is a significant performance gap and unfavorable state of Iran's economic drivers when comparing the country's statistics and current position with the lofty goals set. Also, since each of the researches have dealt with specific dimensions of the variables affecting the internationalization of businesses and the lack of research that has discussed the intensity of internationalization in relation to strategic agility and entrepreneurial orientation and digital technologies is felt, And since until the research, these structures have not been examined with this combination, this research is innovative in this sense. The purpose of this research is to investigate the impact of digital technologies on the intensity of internationalization of technology-oriented businesses, with the mediating role of strategic agility and the moderating role of entrepreneurial orientation.
    Method
    The current research is a descriptive-correlational type of research with a practical purpose and data collection through a questionnaire. The statistical population of the research includes technology-oriented businesses in Iran since April 2023, which have a history of exporting. To be considered a technology business, the goods and services of these businesses must be in the field of high or medium to high technologies, and the goods offered must be in production or at least at the level of a laboratory sample (capable of technical review) and services must have sales documents. The population of this research includes 305 employees of these businesses who are active in the fields of international trade. A sample size of 170 people was obtained using available sampling based on Cochran's formula and with an error level of 5% at a confidence level of 95%. The researchers used a 13-item questionnaire with a 5-point Likert scale (5 = completely agree to 1 = completely disagree) derived from standard questionnaires to collect information. The relationships between variables were investigated using the SmartPLS3 software and the structural equation modeling method, which is a statistical model to investigate the relationship between latent variables and manifest variables.
    Results
    The analysis of SmartPLS3 software showed that digital technologies have a direct and positive effect on the intensity of internationalization of technology-based businesses. Entrepreneurial orientation as a moderator and strategic agility as a mediating variable have a positive and significant effect as well. Therefore, businesses, especially technology-oriented ones, should consider the impact of digital technologies on the intensity of internationalization. They should digitize their processes by using digital technologies to enter and operate more successfully in international markets. Additionally, they should increase the intensity of internationalization by raising the level of strategic agility and using entrepreneurial orientation in their activities.
    Conclusion
    Technology-oriented companies operating in technology-intensive environments can expand the market for their technologies through internationalization of sales. They may do so in response to small, mature, or highly competitive domestic markets, or because they perceive greater opportunities in foreign markets. In general, the internationalization of technology-based firms is likely to increase as the world integrates, trade barriers decrease, and transportation and communications become more efficient. Therefore, the use of digital technologies can help businesses build better relationships with customers and suppliers, improve productivity, and facilitate faster internationalization. Therefore, it is better for businesses to consider their strategic agility while investing in the use of digital technologies so that they can quickly change their innovations according to the demands of customers and obtain specific information from competitors and improve their products. Design and develop faster and send to international markets.
    Keywords: digital technologies, Entrepreneurial Orientation, intensity of internationalization, Strategic Agility
  • علی شریعت نژاد*، سیده نسیم موسوی، الهه منیشداوی

    امروزه اکثر کسب وکارها برای موفقیت در حوزه فعالیت خود نیاز به دانش و تکنولوژی کارآمد و جدید دارند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش دانش فناورانه و جهت گیری کارآفرینی بر موفقیت کارآفرینی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این مطالعه 384 نفر از کارکنان شرکت های دانش بنیان استان لرستان است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 3 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 است. نتایج نشان می دهد که دانش فناورانه بر موفقیت کارآفرینی و سرمایه روانشناختی تاثیر مثبت و معناداری دارد. جهت گیری کارآفرینی بر سرمایه روانشناختی و موفقیت کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سرمایه روانشناختی بر موفقیت کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت می توان گفت سرمایه روانشناختی هم در رابطه دانش فناورانه و موفقیت کارآفرینی و هم در رابطه جهت گیری کارآفرینی و موفقیت کارآفرینی نقش میانجی گری ایفاء می کند

    کلید واژگان: دانش فناورانه, جهت گیری کارآفرینی, موفقیت کارآفرینی, سرمایه روانشناختی
    Ali Shariatnejad *, Sayed Hnasim Mousavi, Elahe Manasdavi

    Today, most businesses need efficient and new knowledge and technology to succeed in their field of activity. The present study was conducted with the aim of analyzing the role of technological knowledge and entrepreneurial orientation on entrepreneurial success with the mediating role of psychological capital. This study has been conducted in terms of applied purpose, descriptive type and survey method. The statistical population in this study is 384 employees of knowledge-based companies in Lorestan province, who were selected by convenience sampling. In order to analyze the data, partial least squares method and Smart PLS-3 software were used. Convergent validity was used to measure validity, and Cronbach's alpha was used to measure reliability, and its coefficient is greater than 0.7 for all research constructs. The results show that technological knowledge has a positive and significant effect on entrepreneurial success and psychological capital. Entrepreneurial orientation has a positive and significant effect on psychological capital and entrepreneurial success. Also, psychological capital has a positive and significant effect on entrepreneurial success. Finally, it can be said that psychological capital plays a mediating role both in the relationship between technological knowledge and entrepreneurial success and in the relationship between entrepreneurial orientation and entrepreneurial success

    Keywords: Technological Knowledge, Entrepreneurial Orientation, Entrepreneurial Success, Psychological Capital
  • بهروز بادپا*، احمد محمدولی
    ارزش آفرینی شرکت برای سهامداران، مشتریان و حتی جامعه از طریق کارایی مطلوب زنجیره ارزش ایجاد می شود و گرایش کارآفرینانه در شرکت از جمله نوآوری بر بهبود عملکرد زنجیره ارزش و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی برتر و موفقیت شرکت در محیط کاملا پویای تجاری تاثیر به سزایی دارد. منظور از زنجیره ارزش شرکت، فعالیت ها و مراحل شش گانه یعنی تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات به مشتریان است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تاثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش شرکت و ارزش بازار آن بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود که با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دوره زمانی ده ساله (1400-1391) مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه از ابعاد سه گانه (نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی) استفاده شد و کارایی زنجیره ارزش نیز با استفاده از داده های حسابداری و به کمک تابع مرزی تصادفی در نرم افزار استتا نسخه 14 اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ارزش بازار شرکت از شاخص کیوتوبین استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی چندمتغیره در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد، گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش و شاخص کیوتوبین شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، کارایی زنجیره ارزش شرکت نیز موجب بهبود شاخص کیوتوبین می شود. علاوه بر این، نتایج تحلیل میانجی نشان داد، کارایی زنجیره ارزش نقش میانجی در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و شاخص کیوتوبین شرکت دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای کارآفرینان به منظور ارایه ایده ها و نظریه ها برای به کارگیری فعالیت های نوآورانه در شرکت، برای مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در اداره بهتر شرکت، برای مشاوران، تحلیل گران و سرمایه گذاران برای ارزیابی صحیح ارزش شرکت و پیش بینی عملکرد آن، برای سیاست گذاران در جهت ترغیب فعالیت های نوآورانه و اشتغال زا و برای پژوهشگران در پژوهش های آینده مفید باشد.
    کلید واژگان: گرایش کارآفرینانه, کارایی زنجیره ارزش, شاخص کیوتوبین, حسابداری مدیریت, تابع مرزی تصادفی
    Behrooz Badpa *, Ahmad Mohamadvali
    The company's value creation for shareholders, customers and even the society is created through the optimal efficiency of the value chain, and entrepreneurial orientation in the company, including innovation, has a significant impact on improving the performance of the value chain and, as a result, creating a superior competitive advantage and the success of the company in a completely dynamic business environment. The meaning of the company's value chain is the activities and six stages, namely Research and Development (R&D), Design, Production, Marketing, Distribution and Customer Service. Based on this, in the current research, the effect of entrepreneurial orientation on the efficiency of the company's value chain and its market value has been investigated. The statistical population of the research includes all the companies listed to the Tehran Stock Exchange, which were selected as a statistical sample using a screening of 127 companies and were investigated in a ten-year period (2012-2021). Three dimensions (innovation, risk-taking, and proactiveness) were used to measure entrepreneurial orientation and the efficiency of the value chain was also measured using accounting data and the Stochastic Frontier Analysis (SFA) in Stata 14 software. To measure the market value of the company, Tobin's Q index was used. The results of the multivariable linear regression showed at the 95% confidence level, entrepreneurial orientation has a positive and significant effect on the efficiency of the value chain and Tobin's Q index of the company. On the other hand, the efficiency of the company's value chain also improves the Tobin's Q index. In addition, the results of the mediation analysis showed that the efficiency of the company's value chain has a mediating role in the relationship between entrepreneurial orientation and Tobin's Q index of the company.
    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Value Chain Efficiency, Tobin', s Q Index, Management accounting, Stochastic Frontier Analysis
  • نادر سید کلالی*، الهام حیدری، کامیار رئیسی فر

    در تحقیق حاضر تاثیرات نوآوری جویی، پیش نگری و ریسک پذیری به عنوان ابعاد جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد شرکت های بخش گردشگری با درنظر گرفتن قابلیت‏های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی و فرهنگ یادگیرنده به عنوان متغیر تعدیل‏گر بررسی شده است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و براساس مدل سازی‏ معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، شرکت‏ها و کسب‏وکارهای فعال در حوزه گردشگری در استان تهران بودند. در این راستا 103 پرسشنامه تکمیل شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پیمایش نشان می‏دهد پیش‏نگری و نوآوری‏جویی اثر مثبت معناداری بر عملکرد دارند و قابلیت‏های بازاریابی در این رابطه نقش میانجی را ایفا می‏کنند؛ اما اثر ریسک‏‏پذیری بر عملکرد معنادار نیست. اگرچه نقش تعدیل‏گر فرهنگ یادگیرنده تایید نشد، اما تاثیر مثبت آن به عنوان متغیری مستقل بر قابلیت‏های بازاریابی معنادار است.

    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینانه, عملکرد, فرهنگ سازمانی, قابلیت بازاریابی
    Nader Seyed Kalali *, Elham Heydari, Kamyar Raissifar

    In recent years, the economic potential of the tourism industry has attracted the attention of economic players. Studying the performance of active businesses in this industry and identifying effective factors in it has become more important. One of the variables that have been studied in this regard has been entrepreneurial orientation. Most studies have shown that entrepreneurial orientation positively affects performance as a unidimensional construct. However, scholars have urged to investigate the effects of the dimensions of entrepreneurial orientation on performance separately due to the existence of contradictory results and different conceptualizations. Moreover, adding other variables as moderators or mediators of this relationship has been helpful. In the present research, the effects of innovativeness, proactiveness, and riskiness on the performance of Iran's tourism sector firms, considering the mediating effect of marketing capabilities and the moderating effect of learning culture, have been studied.

    Keywords: Entrepreneurial orientation, Performance, Organizational Culture, Marketing Capability
  • محمد رحمان نژاد، محمدرضا بهرام زاده*
    شرکتها سهم قابل توجهی در توسعه اقتصاد دارند و پتانسیل رشد در سالهای آینده را دارند. با این حال، شرکت های کوچک و متوسط همچنان با مشکلات متعددی مواجه هستند که منجر به عملکرد ضعیف و کندی توسعه اقتصادی بلندمدت می شود. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینی با عملکرد بنگاه به واسطه رسانه های اجتماعی و روابط مدیریتی در بیمه ایران است. پردازش آماری داده ها در سطح توصیفی با اس پی اس اس و در سطح استنباطی با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس 4 انجام شده است. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و کاربردی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که از کارمندان شرکت بیمه ایران جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسشنامه استاندارد بود که پس از اصلاح و صلاح دید خبرگان و اساتید دانشگاه نهایی گردید. بررسی پایایی و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا و واگرا مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. یافته های حاصل از تحقیق و آزمون استنباطی فرضیه ها، نشان داد بین گرایش کارآفرینانه با رسانه های اجتماعی، عملکرد بنگاه، روابط مدیریتی رابطه وجود دارد. بین رسانه های اجتماعی و روابط مدیریتی با عملکرد بنگاه رابطه وجود دارد. همچنین بین گرایش کارآفرینانه با عملکرد بنگاه بواسطه رسانه های اجتماعی و روابط مدیریتی رابطه وجود دارد.
    کلید واژگان: گرایش کارآفرینانه, عملکرد بنگاه, رسانه های اجتماعی, روابط مدیریتی
    Mohammad Rahmannezhad, Mohammadreza Bahramzadeh *
    Companies have a significant contribution to the development of the economy and have the potential to grow in the coming years. However, small and medium-sized enterprises still face numerous problems that lead to poor performance and slow long-term economic development. The purpose of this research is to investigate the relationship between entrepreneurial orientation and company performance through social media and managerial relations in Iranian insurance. Statistical data processing was done at the descriptive level with SPSS and at the inferential level using structural equations and SmartPLS4 software. A descriptive-survey and applied research method and a sampling method are available, which were collected from the employees of Iran Insurance Company. The research tool was a standard questionnaire that was finalized after modification and opinion of experts and university professors. Checking the reliability and validity of the questionnaire was also measured and confirmed using Cronbach's alpha test, combined reliability and convergent and divergent validity. The findings of the research and inferential testing of the hypotheses showed that there is a relationship between entrepreneurial orientation and social media, company performance, and managerial relationships. There is a relationship between social media and management relationships with firm performance. Also, there is a relationship between entrepreneurial orientation and company performance through social media and managerial relationships
    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Company performance, Social Media, managerial relations
  • حمیدرضا طلایی*، فاطمه زهرا الماسی زفره
    جهت گیری کارآفرینانه رویکردی استراتژیک به منظور پیشگامی در شکار فرصت ها با استفاده از نوآوری و ریسک پذیری است. همچنین، امروزه با پیشرفت فناوری، تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای مهم اثرگذار بر نگرش و هیجانات مشتریان است که می تواند تاثیر به سزایی بر موفقیت و افزایش عملکرد شرکت ها داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد با نقش میانجی فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی شبکه های اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های کمی، بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه شرکت های عضو اتاق بازرگانی اصفهان و تهران بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن با محاسبه روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS نسخه سه استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی بر عملکرد و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی تاثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین، رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی نیز بر عملکرد تاثیر مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، جهت گیری کارآفرینانه به صورت مستقیم بر فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی و به صورت غیرمستقیم بر عملکرد تاثیر مثبت و معناداری داشت. یافته های پژوهش حاضر، می تواند سازمان ها را به تقویت جهت گیری کارآفرینی خود به منظور بهبود عملکرد تشویق نماید؛ به گونه ای که مدیران باید به فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و داشتن رویکردی استراتژیک به بازاریابی محتوایی برای بهبود عملکرد سازمان توجه بیشتری نمایند.
    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, بازاریابی محتوا, جهت گیری کارآفرینی, عملکرد کارآفرینانه
    Hamidreza Talaie *, Fatemeh Zahra Almasi Zefre
    Entrepreneurial orientation is a strategic approach to being a pioneer in hunting opportunities by using innovation and risk-taking. Today, thanks to technological advancement, advertising and marketing in social networks have turned into essential tools to affect customers’ attitudes and emotions, which can greatly affect the viability and performance enhancement of companies. The present study aimed to investigate the effect of entrepreneurial orientation on performance with the mediating role of social networks analytics practices and strategic approach to content marketing in social networks. This research was quantitative in terms of methodology, applied in terms of the purpose, and descriptive-correlational in terms of data collection and analysis. The statistical population consisted of member companies of Isfahan and Tehran Chambers of Commerce sampled by the convenience technique. Data were collected with a questionnaire whose validity was confirmed by calculating the convergent and divergent validity and whose reliability by calculating Cronbach's alpha. The data were analyzed by the structural equation modeling method (partial least squares) and SmartPLS 3.0 software. Based on the results, social networks analytics practices have a positive and significant effect on the performance and strategic approach to content marketing. The strategic approach to content marketing has a positive and significant effect on performance, too. In addition, entrepreneurial orientation has a positive and significant effect directly on social networks analytics practices and strategic approach to content marketing and indirectly on performance. Our findings can encourage organizations to strengthen their entrepreneurial orientation to improve performance. In addition, managers should pay more attention to social networks analytics practices and have a strategic approach to content marketing to improve the performance of their organizations.
    Keywords: Content Marketing, Entrepreneurial Orientation, Entrepreneurial Performance, Social networks
  • صمد بارانی*، عارف اشرف زاده
    زمینه و هدف

    نوآوری و سرمایه انسانی به عنوان کلیدی ترین عوامل موفقیت شرکت ها در جهت دستیابی به مزیت رقابتی پایدار مطرح شده است. لذا، این تحقیق با در نظر ‏گرفتن نقش میانجی جهت گیری کارآفرینی به بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی استراتژیک و سیستم مدیریت منابع انسانی بر نوآوری رادیکال می پردازد.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران 4108 ‏شرکت دانش بنیان فعال در استان تهران بود. حجم نمونه از طریق جدول مورگان تعداد 351 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه استاندارد و به روش نمونه گیری در دسترس گردآوری گردید و با نرم افزار PLS 3 Smart تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد مدیریت منابع انسانی استراتژیک و سیستم مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم و غیرمستقیم(از طریق جهت گیری کارآفرینی) بر نوآوری رادیکال ‏تاثیر مثبت و ‏معنادار دارند. همچنین اثر مستقیم جهت گیری کارآفرینی بر نوآوری رادیکال و اثر مستقیم مدیریت منابع انسانی استراتژیک و سیستم مدیریت منابع انسانی بر جهت گیری کارآفرینی تایید شد.

    نتیجه گیری

    مدیران شرکت های دانش بنیان با به کارگیری استراتژی های مناسب و بهره گیری کارآمد از سیستم مدیریت منابع انسانی می توانند اقدامات و رفتارهای کارآفرینانه را در شرکت تحریک و تقویت نموده و از این طریق با ایجاد یک رویکرد نوآور محور، دستیابی به مزیت رقابتی را برای شرکت خود تسهیل نمایند.

    کلید واژگان: استراتژی منابع انسانی, سیستم مدیریت منابع انسانی, جهت گیری کارآفرینی, نوآوری رادیکال
    Samad Barani *, Aref Ashrafzadeh
    Background & Purpose

    Innovation and human capital have been proposed as the key success factors of companies in order to achieve a sustainable competitive advantage. Therefore, this research examines the effect of strategic human resource management and human resource management system on radical innovation by considering the mediating role of entrepreneurial orientation.

    Methodology

    The current research is applied in terms of its purpose and descriptive-correlation in terms of its method. The statistical population of the research included managers of 4108 knowledge-based companies active in Tehran province. The sample size was determined by Morgan's table of 351 people. The data was collected with a standard questionnaire and by available sampling method and analyzed with PLS 3 Smart software.

    Findings

    The findings showed that strategic human resource management and human resource management system directly and indirectly (through entrepreneurial orientation) have a positive and significant effect on radical innovation. Also, the direct effect of entrepreneurial orientation on radical innovation and the direct effect of strategic human resource management and human resource management system on entrepreneurial orientation were confirmed.

    Conclusion

    Managers of knowledge-based companies by applying appropriate strategies and efficient use of human resources management system can stimulate and strengthen entrepreneurial actions and behaviors in the company, and in this way, by creating an innovative approach, achieve Facilitate competitive advantage for your company.

    Keywords: Human resource strategy, human resource management system, Entrepreneurial Orientation, radical innovation
  • مرضیه دهقانی زاده*، محمدجواد فرجی
    زمینه و هدف

    در عصر جوامع فراصنعتی، سازمان ها به منظور بهبود عملکرد و مزیت رقابتی نه تنها باید بر کیفیت محصولات بلکه باید بر استراتژی های مورد استفاده نظیر جهت گیری بازار و جهت گیری کارآفرینی تمرکز نمایند. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل اثرگذاری جهت گیری کارآفرینی و بازار بر عملکرد شرکت پگاه فارس با توجه به نقش دوسوتوانی نوآوری، ظرفیت جذب و سرمایه انسانی است.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت پگاه فارس بود که تعداد 159 نفر طبق فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد برای گردآوری داده ها استفاده شد و آزمون فرضیه ها به کمک تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.

    یافته ها

    بر اساس تحلیل داده ها، جهت گیری بازار بر ظرفیت جذب و جهت‎ گیری بازار بر ظرفیت جذب و نوآوری بهره بردارانه با تعدیل گری سرمایه انسانی تاثیر معناداری دارد. همچنین جهت گیری بازار و جهت گیری کارآفرینی بر عملکرد شرکت با میانجی گری نوآوری بهره بردارانه و همچنین جهت گیری کارآفرینی بر عملکرد شرکت با میانجی گری نوآوری اکتشافی تاثیر معناداری دارد.

    نتیجه گیری

    جامعه آماری پژوهش نمی تواند صرفا با تکیه بر اطلاعات موجود در بازار به کارآفرینی و نوآوری جدید و در نهایت به ارتقای عملکرد خود بپردازد، لذا برای بقا و عملکردی متمایزتر از رقبا، باید علاوه بر استفاده از فرصت های موجود در بازار به خلق ایده ها و کشف نوآوری بپردازد و همچنین، ظرفیت جذب خود را گسترش داده و به نقش سرمایه انسانی در تقویت این روابط توجه نماید.

    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینی, دوسوتوانی نوآوری, سرمایه انسانی, عملکرد شرکت, ظرفیت جذب
    Marziyeh Dehghanizadeh *, Mohammad Javad Faraji
    Background & Purpose

    In the era of post-industrial societies, in order to improve performance and competitive advantage, organizations should not only focus on the quality of products but also on the strategies used such as market orientation and entrepreneurial orientation.The purpose of this research is to analyze the role of strategic orientation on the performance of Company with regard to the role of absorptive capacity, ambidexterity of innovation and human capital.

    Methodology

    Current study is practical in terms of purpose and descriptive-correlation type. The statistical population of the research included all employees of Pegah Fars Company, 159 of whom were selected as a statistical sample according to Cochran's formula. In this research, a standard questionnaire was used to collect data, and hypotheses were tested using the structural equation modeling technique.

    Findings

    Based on data analysis, market orientation has a significant effect on absorptive capacity and market orientation has a significant effect on absorptive capacity and exploitative innovation with the moderation of human capital. market orientation and entrepreneurial orientation have a significant effect on the performance of the company with the mediation of exploitative innovation. Also, entrepreneurial orientation has a significant effect on company performance through the mediation of exploratory innovation.

    Conclusion

    The statistical research community cannot engage in new entrepreneurship and innovation and ultimately improve its performance by relying only on the information available in the market, therefore, in order to survive and perform more distinctly from competitors, in addition to using the opportunities available in the market, it should create ideas and discover innovation, and also expand its absorption capacity and pay attention to the role of human capital in strengthening these relationships

    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Ambidexterity of Innovation, Human capital, Company performance, absorptive capacity
  • علیرضا طیبی، مهدی کریمی زند*، سید عباس حیدری
    پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته به دنبال،شناسایی عناصر و ارایه الگوی بازاریابی درونی با رویکرد کارآفرینانه برای توسعه اقتصادکسب وکارهای نوپا در کشور ایران است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان حوزه کسب وکارهای نوپا و در بخش کمی جامعه آماری مدیران، کارشناسان، و افراد مطلع بازاریابی درونی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش گراندد تیوری و در بخش کمی از آمار توصیفی، تحلیل آماری تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز ، محوری و انتخابی کدگذاری شدند.در پایان،مدل پارادایمی بازاریابی درونی با رویکرد کارآفرینانه برای توسعه اقتصاد کسب وکارهای نوپا در کشور ایران طراحی شده است،یافته های بخش کیفی نشان می دهد توسعه فعالیت های کارآفرینی ، مزیت رقابتی و ارتقای نوآوری به عنوان پیامدهای اجرای بازاریابی درونی در سطح کسب و کارها نوپا مطرح شد.سرانجام دربخش کمی نتایج مدل ضریب تاثیر عامل های تغییر بر پیامد ها نشان دهنده تایید روابط بود و از نتایج شاخص نیکویی برازش مقدار شاخص بارزش برابر 0.665 شد که نشان از برازش و مطلبویت قوی مدل است.
    کلید واژگان: بازاریابی درونی, جهت گیری کارآفرینانه, ارزش آفرینی, تحول سازمانی, کسب و کارهای نوپا
    Alireza Tayebi, Mehdi Karimi Zand *, Sayyed Abbas Heidari
    The present study sought to identify elements and to present a model Internal Marketing with Entrepreneurial Orientation approach to the development of Start-up business economics of Iran’s by using the mixed research method.The research population in the qualitative section was experts and the population in the quantitative section was managers,experts,and knowledgeable people in the field of Internal Marketing and Start-up businesses.The Grounded Theory was used for qualitative data analysis and descriptive statistics,confirmatory statistical analysis, and structural equations were used for the quantitative analysis.In the qualitative section,the data from the in-depth semi-structured interview and the Grounded Theory and were coded in the three stages of open, axial and selective coding,the paradigmatic model Internal Marketing with Entrepreneurial Orientation approach to the development of Start-up business economics was presented,The findings of the qualitative part indicated that Development of entrepreneurial activities,Competitive Advantage and Promote innovation as executive consequences of internal marketing of Start-up business economics Iran’s was raised.Finally,in the quantitative section,the results of the coefficient model of the effect of the change factors on the outcomes showed the confirmation of the relationships.The results of the goodness of fit index showed a value of 0.665 indicating a strong fit and utility of the model
    Keywords: internal marketing, Entrepreneurial Orientation, Value Creation, organizational development, Start-ups
  • فائزه اکبری، عباسعلی رستگار*، سید عباس ابراهیمی

    مدیران سازمان ها، موسسات و شرکت هایی که بخواهند رشد و توسعه و بالندگی داشته باشند، باید حداقل مهارت های تفکر استراتژیک را یاد گرفته و آن را به کار ببندند. هدف پژوهش، بررسی تاثیر تفکر استراتژیک مدیران با گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژی شرکت های کوچک و متوسط است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است که با روش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری را کلیه مدیران و مسیولان شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی استان سمنان تشکیل می دهند. از آنجا که تعداد کارکنان واحدهای تولیدی استقرار یافته در این استان بالغ بر 1609 نفر است؛ بدین ترتیب با توجه به محدود بودن نمونه آماری مطابق قاعده مورگان 310 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده است. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد تفکر استراتژیک لیدکا (1989) برای سنجش تفکر استراتژیک، پرسشنامه هاگس و مورگان (2007) برای سنجش گرایش کارآفرینانه و برای انعطاف پذیری استراتژیک از پرسشنامه دی تونی و تونچیا (2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی  با استفاده از نرم افزار های SPSS و Smart Pls انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تفکر استراتژیک مدیران بر انعطاف پذیری استراتژیک و گرایش کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژیک تاثیر معناداری دارد. سرانجام گرایش کارآفرینانه رابطه بین تفکر استراتژیک و انعطاف پذیری استراتژیک را میانجی گری می کند.

    کلید واژگان: تفکر استراتژیک, گرایش کارآفرینانه, انعطاف پذیری استراتژیک, شرکت های کوچک و متوسط
    Faezeh Akbari, Abbas Ali Rastgar *, Seyed Abbas Ebrahimi
    Introduction

     In the last decade, small and medium enterprises have been considered as the main source of job creation and income in countries. These companies are more important because they play an important role in creating employment, increasing growth and economic development in the country. Also, Businesses with creativity and innovation do not shy away from change and use environmental conditions as an opportunity to create a competitive advantage. As a result, it increases flexibility. Therefore, achieving strategic flexibility in an environment where some organizations have not yet found their place in today's complex environment and need an immediate and fundamental change in the organization is important. Managers with strategic thinking can adapt to environmental changes. When managers are in a changing and unpredictable environment, they increase their efforts to adapt to environmental change and find new solutions. Managers of organizations, institutions and companies that want to grow and develop; they need to learn and apply at least some strategic thinking skills. The purpose of this study was to investigate the impact of managers 'strategic thinking on the flexibility of SMEs' strategy considering the mediating role of entrepreneurial orientation.

    Methodology

    The purpose of this study is practical and in terms of data collection, it is a descriptive survey that has been done by cross-sectional method. The statistical population of this study is all managers and executives of small and medium enterprises in Semnan province. Since the number of units deployed in this province is more than 1609 units, thus considering the limited statistical population of the statistical sample size of 310 people using Morgan table was considered. On the other hand, the sampling method used in the present study is stratified random sampling. In addition, three standard questionnaires Liedtka (1989) for measuring strategic thinking, Hughes and Morgan (2007) questionnaire for measuring entrepreneurial orientation and for strategic flexibility questionnaire of De Toni & Tonchia (2005) were used. Cronbach's alpha coefficient was also used to measure reliability. Data analysis in this study was done by structural equation modeling with partial least squares approach using SPSS and Smart Pls.

    Results and Discussion

    The findings of the study showed that strategic thinking of managers has a positive and significant effect on strategic flexibility and entrepreneurial orientation. Entrepreneurial orientation also has a significant impact on strategic flexibility. Finally, entrepreneurial orientation mediates the relationship between strategic thinking and strategic flexibility.

    Conclusion

    Entrepreneurial orientation is an active strategic orientation that tends to take an aggressive approach to product innovation. Entrepreneurial orientation responds better to turbulent economies that usually do not follow the rules of competitive markets. Therefore, in order to increase the entrepreneurial tendency of managers and officials, it is suggested to pay attention to improving their capabilities and employees, transferring up-to-date knowledge to employees, encouraging employees to do creative and innovative work and supporting them, increasing the spirit of criticism among them and promoting this Culture in the organization, holding training programs to change attitudes and instill the belief among managers and officials that there are better ways to do things. Managers and executives can increase the company's flexibility by increasing innovation and creativity in the organization, increasing the ability to estimate the immediate needs of customers, responding quickly to market changes. Given that the entrepreneurial orientation means factors such as a bold and independent position to maximize profitability, the desire to carry out new projects and risky programs, courageous and extensive actions to achieve goals, provide new services, introduce new technologies Frequent changes in new services, etc., it can be concluded that the entrepreneurial orientation of CEOs affects the strategic flexibility of companies. In general, it can be concluded that management with an entrepreneurial orientation can improve the performance of the company. Therefore, it is recommended to design and implement general training courses related to entrepreneurship using the opinions of entrepreneurs and professors in the field of entrepreneurship, because these programs and training courses should be based on comprehensive characteristics and learning principles and regardless of time constraints.

    Keywords: Strategic Thinking, Entrepreneurial Orientation, Strategic Flexibility, SMEs
  • سحر سهیلی نجف آبادی*، طهمورث سهرابی، امیر بیات ترک

    امروزه یکی از مهمترین رسالت های دانشگاه ها مسیولیت پذیری اجتماعی می باشد از این رو هدف اصلی تحقیق طراحی مدل مسیولیت پذیری اجتماعی دانشگاهی با تاکید بر مولفه های گرایش کارآفرینانه در آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشد.روش تحقیق پژوهش آمیخته کیفی و کمی و از نوع کاربردی است.جامعه آماری در قسمت کیفی تحقیق 10 نفر از مدیران ، خبرگان و اساتید دانشگاهی و همچنین در قسمت کمی 52 نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی می باشند.جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تم و نرم افزار Maxqda و در بخش کمی برای بررسی نرما بودن داده ها از روش کلموگروف- اسمیرنوف،برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls و سپس برای اولویت بندی متغییرها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ism) و نرم افزار (super decision)استفاده کرده ایم.یافته های بخش کیفی 5 متغییر برای مدل مسیولیت پذیری اجتماعی دانشگاهی می باشد که عبارتند از: 1- مسیولیت های قانونی 2- مسیولیت های اقتصادی 3- مسیولیت های زیست محیطی 4- مسیولیت های اخلاقی 5- مسیولیت های اجتماعی بشر دوستانه.یافته های بخش کمی حاکی از تایید تمامی فرضیه ها می باشد و با توجه به مقادیر به دست آمده متغییر مسیولیت های اجتماعی در اولویت اول می باشد.به مدیران و مسیولان دانشگاهی توصیه می شود زمینه رابرای پیاده سازی برنامه های مسیولیت اجتماعی و کارآفرینی را در دانشگاه فراهم کنند.

    کلید واژگان: مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاهی, گرایش کارآفرینانه, مسئولیت اجتماعی
    Sahar Soheili Najaf Abadi *, Tahmoores Sohrabi, Amir Bayattork

    The research method is a mixed qualitative and quantitative research and of an applied type. The statistical community in the qualitative part of the research is 10 managers, experts and university professors and also in the quantitative part 52 employees of the Islamic Azad University. For data analysis in Qualitative part of the theme analysis method and Maxqda software, and in the quantitative part to check the normality of the data using the Kolmogorov-Smirnov method, to test the hypotheses using the structural equation method and Smart pls software, and then to prioritize the variables using the interpretive structural modeling method. ism) and software (super decision). The findings of the qualitative part are 5 variables for the university social responsibility model, which are: 1- Legal responsibilities 2- Economic responsibilities 3- Environmental responsibilities 4- Responsibility Ethical 5- Humanitarian social responsibilities.The findings of the quantitative part indicate the confirmation of all the hypotheses and according to the values ​​obtained, the variable of social responsibilities is the first priority.

    Keywords: universal Social Responsibility, Entrepreneurial orientation, social responsibility
  • فرشته رضایی نسب، سید مهدی ویسه*، زینب طولابی
    هدف

    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر جهت گیری کارآفرینانه و تجربه کارآفرینانه بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی سوگیری شناختی است.
    روش تحقیق: برای انجام این پژوهش، 470 مدیر شرکت کارآفرین در شهر ایلام که در بخش های خدمات و صنعت فعالیت می کردند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از این تعداد، 212 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های موردنیاز جهت جمع آوری داده ها بین آن ها توزیع شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که جهت گیری کارآفرینانه و تجربه کارآفرینانه باعث افزایش عملکرد کارآفرینی می شوند. همچنین، نتایج نشان داد که تجربه کارآفرینانه و جهت گیری کارآفرینانه با استفاده از نقش میانجی سوگیری شناختی نیز بر عملکرد کارآفرینی تاثیر دارند.

    نتیجه گیری

    بنابراین، می توان نتیجه گرفت که جهت گیری کارآفرینانه و تجربه کارآفرینانه می توانند به عنوان عوامل موثر در بهبود عملکرد کارآفرینی در شرکت ها و سازمان ها در نظر گرفته شوند. همچنین، شناخت و کنترل تحریفات شناختی نیز می تواند به عنوان یکی از راهکارهای بهبود عملکرد کارآفرینی در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: جهت گیری کارآفرینانه, عملکرد کارآفرینی, سوگیری شناختی, تجربه کارآفرینانه
    Fereshteh Rezaeinasab, Seid Mehdi Veiseh *, Zeinab Toulabi
    Objective

    The aim of this study is to investigate the factors affecting entrepreneurship in terms of the rate of starting businesses and the performance of entrepreneurs, given the changes in the political, economic, and social fields, which have led to a decrease in government and organizational employment positions and an increase in unemployment in society. Entrepreneurial experience and tendency are among the factors that can affect entrepreneurial performance, and the purpose of this research is to identify their impact.

    Methods

    The statistical population for this research consists of entrepreneurs in Ilam city. Using Cochran's formula, a sample size of 212 people was selected from the population of 470 individuals. A questionnaire was used for data collection, and the research is applied in terms of purpose and descriptive and correlational in terms of data collection. The questionnaire's validity was confirmed using academic experts' opinions (content validity), and its reliability was confirmed using Cronbach's alpha coefficient. The data were analyzed using SPSS and AMOS software.

    Findings

    The results of the study indicate that entrepreneurial orientation and entrepreneurial experience have a positive and significant effect on entrepreneurial performance. Moreover, the mediating role of cognitive bias in this relationship was confirmed.

    Conclusion

    In conclusion, given the changes in the job market and the increase in unemployment, it is crucial to examine the factors affecting entrepreneurship and entrepreneurial performance. Entrepreneurial experience and tendency are two factors that can significantly impact entrepreneurial performance. The findings of this study can be helpful in developing strategies to support and improve entrepreneurial activities.

    Keywords: Entrepreneurial Orientation, Entrepreneurial performance, cognitive bias, Entrepreneurial Experience
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال