به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mutazila" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «mutazila» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی mutazila در مقالات مجلات علمی
  • سیداکبر موسوی تنیانی*
    این پژوهش جریان اعتزال گرای امامیه در بغداد را از سال های آغازین شکل گیری این جریان در حدود نیمه سده سوم هجری تا پیش از ظهور شیخ مفید در اوایل سده چهارم، می کاود. غایت نهایی این پژوهش، روشن ساختن زوایای پنهان بخشی از تاریخ اندیشه امامیه و نشان دادن تطور کلام امامیه، پیش از شکل گیری مدرسه کلامی بغداد با محوریت شیخ مفید است. در این پژوهش این پرسش اساسی که آیا امامیه بغداد تحت تاثیر آرا و عقاید معتزله قرار داشته است، با این فرضیه دنبال می شود که اندیشه اعتزالی در رویکرد فکری امامیان بغداد موثر بوده است. به نظر می رسد برخی از امامیان بغداد در نیمه دوم سده سوم هجری به تعالیم اعتزالی توجه نشان دادند. اما گرایش اعتزالی در میان توده امامیه بغداد فراگیر نبوده است. از این رو با حضور حدیث گرایان قمی در بغداد، اعتزال گرایان امامی آن شهر تا پیش از ظهور شیخ مفید به حاشیه رفته و منزوی بودند
    کلید واژگان: امامیه, اعتزال گرایان, بغداد, نوبختیان
    Seyyed Akbar Mosavi Tanyani*
    This paper addresses Imamayya Mutazila in Baghdad from the beginning of this school of Islamic theology in mid-third century AH to before the advent of Shaykh Mufid in the earlier fourth century. The ultimate goal of this paper is to shed light to hidden aspects of a part of the history of Shiite ideas and the indication of the evolution of Shia theology before the formation of the theological school of Baghdad centered on Shaykh Mufid. In this research the fundamental question is whether the Shia of Baghdad, has been influenced by the opinions Mutazilite. It follows with the hypothesis that the thought of Mutazilites has been effective in intellectual approach of Imamayya in Baghdad, it seems that Some Shiites in Baghdad in the second half of the third century took the teachings of the Mutazilites into account. Therefore in the presence of Qomian followers of Hadith in Baghdad, Imamayya Mutazila was in the margins and isolated before the advent of Shaykh Mufid
    Keywords: Imamayya, Mutazila, Baghdad, Al, Nawbakhti
  • محمود صیدی*، مرتضی بیات، احسان منصوری
    مساله کلامی امکان یا امتناع رویت خداوند، سبب اختلافات زیادی در تفسیر ادبی آیات مختلف قرآنی گردیده است. یکی از این موارد، همراهی فعل «نظر» با حرف اضافه «الی» می باشد که از دیدگاه ادیبان اشعری مسلک، چنین ترکیبی به معنای رویت و دیدن است، در مقابل از دیدگاه ادیبان معتزلی، این ترکیب به معنای دیدن نیست بلکه به معنای گرداندن حدقه چشم در جهت شیء دیدنی می باشد. هر یک از این دو گروه، در اثبات نظریه ادبی خویش، به آیات قرآنی، اشعار عربی و مکالمات روزمره مردم عرب زبان استشهاد جسته اند. در پژوهش حاضر اثبات گردیده که در ادبیات عرب و بالتبع زبان فصیح قرآنی، فعل نظر همراه با حرف اضافه الی به معنای دیدن و رویت است و گرداندن حدقه چشم از لوازم آن می باشد نه معنای لفظی و ادبی فعل نظر. از این جهت ادیبان معتزلی در ارائه نظریه خویش میان معنای لفظی با لوازم خارجی آن خلط نموده اند و دچار مغالطه گشته اند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, نظر, الی, معتزله, اشاعره, دیدن
    Mahmuid Seydi *, Morteza Bayat, Ehsan Mansouri
    The issue of the possibility or the impossibility of seeing God discussed in Ilm al-Kalām has caused many controversies in the literary interpretation of different Quranic ayahs. One of these controversies is the accompaniment of the word "Nazara" with the preposition "Ila" which in the view of Asharist scholars means seeing while in Mutazila scholar's perspective this combination does not mean vision but the turning of the human eyes toward a seeable object. These two groups have tried to prove their own literary theory by citing examples form Quranic ayahs, Arabic poems and everyday conversations. In the present article, it is proved that, Asharist view is correct because in the Arabic literature and consequently in the eloquent language of the Quran, the verb Nazara" with the preposition "Ila" means seeing and turning one's eyes is a requirement for seeing. Therefore, Mutazila scholars have confused the verbal meaning of the verb with its external requirement, hence their claim is a paralogism.
    Keywords: the Holy Quran, nazara, ila, Asharism, Mutazila, seeing
  • محمد عشایری منفرد
    علم امام از مسائل دیرین دانش کلام است. شریف رضی احادیثی درباره علم غیب امام علی و امامان شیعه را در کتاب «نهج البلاغه» گرد آورده است. در میان برخی فرقه های اسلامی از جمله معتزلیان، دیدگاه هایی وجود دارد که فقط برای شخص امام علی مقام عصمت و علم غیب را پذیرفته است. ابن ابی الحدید به عنوان یکی از شارحان بسیار مهم، از معتزلیانی است که فقط درباره شخص امام علی علم غیب و مقام عصمت را پذیرفته اند. با این حال شارحان شیعی نهج البلاغه معتقدند در «نهج البلاغه» اشارات و تصریحاتی درباره نوعی بودن علم غیب وجود دارد. ابن ابی الحدید دست کم درباره مسائل سیاسی پس از پیامبر در میان شیعیان به انصاف شناخته شده است. وی با این انصاف و آن دیدگاه کلامی به شرح کتابی پرداخته که در آن، سخن از نوعی بودن علم غیب امامان شیعه نیز به میان آمده است. همین امر موجب شده است وی در شرح بخش هایی از «نهج البلاغه» که درباره علم امامان است، در کشمکش احساس انصاف ورزی و اقتضائات این باور کلامی گرفتار شود و گاه به سوی این انصاف کشیده شود و گاه به سوی اقتضائات آن باور کلامی متمایل شود. شارحان شیعی نهج البلاغه نیز سعی کرده اند این رفتار دوسویه او را به چالش بکشند. مقاله حاضر دیدگاه های شارحان شیعی و ابن ابی الحدید را درباره نوعی یا شخصی بودن علم امام مقایسه کرده است.
    کلید واژگان: علم غیب, امام علی, نهج البلاغه, ابن ابی الحدید, امامیه, معتزله, شارحان نهج البلاغه
    Muhammad Ashayiri Munfarid
    The knowledge of the Imām is one of the perennial issues of theology. Sharīf Raḍī has collected¡ in the Nahj al-Balāgha¡ some traditions about the knowledge of the unseen that Imām ʿAlī (‘a) and other Imāms after him possessed. Among some schools of thought¡ such as the Mu‘tazilis¡ it is believed that only Imām ʿAlī (‘a) had knowledge of the unseen and was an infallible. One of the most important commentators [of Nahj al-Balāgha] is Ibn Abī alḤadīd who was a Mu‘tazili and was of the opinion that Imām ʿAlī was infallible and possessed knowledge of the unseen. Despite this¡ other Shi‘i commentators of Nahj al-Balāgha believe that the Nahj al-Balāgha contains allusions and explicit statements about the generic nature of knowledge of the unseen. Ibn Abī al-Ḥadīd is considered by the Shi’is to be¡ at the very least¡ fair and unbiased in his views about the political events that transpired after the Prophet. It is with this objectivity and theological background that he embarked upon the commentary of a book wherein the knowledge of the unseen is portrayed as generic to the Imāms. This very issue was the cause of a kind of internal struggle between his objectivity and theological persuasion related to some of the passages of Nahj al-Balāgha that he experienced. As a result¡ he would at times lean towards his fair and unbiased approach and at other times he was pulled towards his dogmatic beliefs. The Shi‘i commentators of Nahj al-Balāgha have also tried to challenge his dual approach. The present paper examines the views of Shi‘i commentators as well as Ibn Abī al-Ḥadīd regarding the generic or personal nature of the Imām’s knowledge.
    Keywords: Imām ʿAlī's knowledge of the unseen, Nahj alBalāgha, Ibn Abī al Ḥadīd, Imāmiyya, Mutazila, commentators of the Nahj al Balāgha
  • عباس همامی، سمیه خلیلی آشتیانی
    ماتریدیه از فرق کلامی جهان اسلام است که تا دوران معاصر در میان پیروان مکتب فقهی حنفی پیروان بسیار دارد. پایه گذار این فرقه کلامی، ابومنصور محمد بن محمد ماتریدی (د ح 333ق)، صاحب آثار متعددی از جمله تفسیر تاویلات اهل السنه است. وی در این تفسیر با کاربرد معتدل ادله عقلی و نقلی مبانی مکتب کلامی خود را در تقابل با مکتب اشاعره و نیز معتزلیان تثبیت می کند. نگرشهای کلامی او به مباحثی همچون لزوم عقلی شناخت خدا پیش از بعثت پیامبران (ع)، مخلوق بودن ایمان و در نتیجه مخلوق بودن افعال انسان، و همچنین رویکرد خاص این مکتب به مسئله امکان رویت خداوند را می توان در جایجای این تفسیر سراغ گرفت. بنا داریم در این مطالعه دریابیم که ماتریدی همچون مفسری با رویکرد کلامی، بلکه همچون یکی از نخستین مفسران سرشناس با رویکرد کلامی، از چه روش هایی برای تفسیر قرآن کریم بهره جسته است و روش وی چه شباهتها و تفاوتهایی با معاصرانش دارد. چنان که خواهیم دید، وی در این تفسیر بیش از هر چیز همچون یک متکلم ظاهر شده، و غلبه رویکرد کلامی بر تفسیر، نگرش از دیگر منظرها را به محاق برده است؛ چنان که علوم ادبی، تاریخ و فقه در این تفسیر جایگاهی ندارند.
    کلید واژگان: ماتریدیه, ابومنصور ماتریدی, تاویلات اهل السنه, معتزله, اشاعره, تاریخ تفسیر
    Abbas Hemami, Somayye Khalili Ashtiyani
    Al-Māturīdī is one of the theological divisions of Islam, which still has followers from the adherents of legal school of Ḥanafī. The founder of this theological sect is Abū Manṣūr Muhammad b. Muhammad al-Māturīdī (d. 333 AH) who is the author of several works, including a Quran commentary titled Taʼvīlāt Ahl al-Sunnah. In this work, applying mild intellectual and textual reasoning, he elaborates on the bases of his theological school as opposed to the ones of Ashari and Muʻtazila schools. In his theological discussions he gets involved in issues such as necessary intellectual cognition of God before the prophets being assigned, the belief in the creation of faith which results in belief in the creation of human acts, his special approach to the possibility of sighting God, which can be seen everywhere throughout his commentary. This study aims at identifying the methods and approaches applied in this commentary, a work reflecting al-Māturīdī's views as an exegete with theological presuppositions. Also, we seek to notify the differences and similarities of his methods from those of his contemporaries. As it will be indicated, he is more like a theologian than an exegete in his work, a fact that has caused the work to lack other aspects of exegesis such as linguistic, historical and legal discussions.
    Keywords: al, Maturidiyyah, Abu Manṣur al Maturidi, Tavilat Ahl al Sunnah, Mutazila, Ashari, History of Quranic Exegesis
  • مرتضی کریمی نیا
    کهن ترین منابع کلامی، حدیثی و تفسیری عالمان مسلمان طی قرون نخست به ندرت نظریه ای روشن درباب وجه اعجاز قرآن بیان می کنند. این در حالی است که در آغاز قرن پنجم، این بحث در آثار محققانی چون باقلانی، قاضی عبدالجبار و شریف مرتضی به نحوی بالغ و کامل مطرح می شود. غیبت این امر از یک سو و حضور انبوهی از مباحث قرآنی دیگر در آثار اسلامی قرون نخست اسلامی از سوی دیگر، این پرسش را در میان می آورد که عالمان اسلامی از کی و تحت چه شرایطی به موضوع اعجاز قرآن و تبیین وجه آن پرداخته اند. این مقاله می کوشد با مروری بر پیشینه ی مباحث مرتبط، دو خاستگاه تاریخی برای پیدایش و نظریه پردازی درباب وجه اعجاز قرآن در قرون نخست بازشناسی کند: نخست مباحثات و مناظرات کلامی مسیحیان و مسلمانان درباب نشانه های نبوت حضرت محمد(ص) و دوم تلاش های ادبی و کلامی معتزله ی بصره و بغداد. پس از این دوران، متکلمان معتزلی این امر را در قرن چهارم بیشتر و بیشتر مطرح کردند که در اواخر این قرن، درآمد. از آغاز قرن پنجم، نظریه پردازی درباب اعجاز و تبیین وجه اعجاز قرآن هم در آثار کلامی و هم در آثار تفسیری عالمان تمامی فرق متداول و به یکی از مباحث اساسی در دو دانش تفسیر و علوم قرآن تبدیل شده است.
    کلید واژگان: اعجاز قرآن, معتزله, ادبیات جدلی یهودی و مسیحی, علوم قرآنی, تاریخ تفسیر, مجادلات اسلامی مسیحی, وجوه اعجاز
    Morteza Karimi, Nia
    The oldest works of Muslim scholars in the fields of kalām, ḥadīth and tafsīr during the 2nd and 3rd centuries AH rarely offer an explicit basis for regarding the Qur’ān as an inimitable miracle of the Prophet. However, the issue appears fully fledged in the works of scholars such as al-Bāqillānī, Qāḍī ‘Abd al-Jabbār and al-Sharīf al-Murtaḍā. This silence in the early Islamic centuries, when considered side by side with the profusion of other Qur’ānic discussions in the same period, raises the question of when and under what conditions the early Muslim scholars began to deal with the subject of i‘jāz al-Qur’ān. The essay identifies two factors that gave impetus to the emergence and development of theories about the Qur’ān’s inimitability: first, Christian-Muslim polemics about the signs of Muhammad’s prophecy, and second, the literary and theological endeavors of the Mu‘tazilīs of Baghdad and Basra.After initiating discussion and speculation about the nature of the Qur’ān’s inimitability, some Mu‘tazilī theologians extended the scope of the topic during the 4th century, until it assumed the form of a bona fide Qur’ānic issue in tafāsīr. From the beginning of the 5th century until the present, speculation about the i‘jāz and its nature became a common feature of theological and exegetic works for all Islamic sects.
    Keywords: ijāz al Qur'ān, Inimitability of the Qur'ān, Mutazila, Christian, Muslim polemics, Judaic, Christian polemical literature, ulūm al Qur'ān, Qur'ānic sciences, history of tafsīr
  • Sayyed Hassan Saadat Mostafavi
    There is a dispute among Shi‘a and Ash‘arites over divine justice. Shi‘a and Mu‘tazila accept divine justice – and that is why they are called‘Adliyya (those who believe in ‘adl, i.e., divine justice) as well – but Ash‘arites raise some question as to that. In the present essay, we discuss meanings of divine justice as well as Shiite and Sunni perspectives in this connection referring to the four-fold proofs of intellect, Quran, hadiths, and consensus.
    Keywords: Shia, Asharites, divine justice, Mutazila, Nahj al Balagha
  • عباس میرزایی *
    شیخ مفید نقطه عطفی در تاریخ کلام امامیه است که اندیشه هایش تاثیری سرنوشت ساز بر متکلمان بعدی داشته است. این مقاله، نخست به زندگی نامه علمی و جایگاه اجتماعی و سیاسی شیخ مفید در عصر خودش می پردازد. بدین منظور، علاوه بر اشاره به فضای علمی و فرهنگی عصر شیخ مفید، وضعیت سیاسی آن عصر نیز مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در ادامه با اشاره به غنا و کثرت آثار علمی شیخ مفید، روشن می کند که وی اولین کسی است که در حوزه کلام عقلی شیعه، علاوه بر تک نگاری، جامع نگاری را در دستور کار خود قرار داده است. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه گزارشی است از تقریر شیخ مفید از اعتقادات امامیه. این گزارش بر محور رساله وی با نام النکت فی مقدمات الاصول صورت گرفته است. در عین حال، برای اینکه تصویر کاملی از اندیشه وی عرضه گردد به دیگر کتب کلامی وی مراجعه و استناد شده است. نویسنده تلاش می کند با اشاره به فضای کلامی عصر شیخ مفید، نقطه های تعامل یا تقابل اندیشه وی با دیگر جریان های کلامی را نیز نشان دهد.
    کلید واژگان: عقل گرایی, اعتقادات, شیخ مفید, النکت فی مقدمات الاصول, معتزله
    Abbas Mirzaee *
    Sheikh Mofid, who has had remarkable influence upon the next theologians, is an important milestone in the history of the Imamiyah theology. This article first considers Sheikh Mofid's academic biography and his social and political status in his lifetime. Thus, in addition to considering the scientific and cultural context of Sheikh Mofid's age, the political condition of that period has been taken into account. Pointing out the richness and diversity of Sheikh Mofid's scientific works, this article also shows that he was the first scholar who concerned himself with writing on multiple subjects as well as monograph in the Shiite rational theology. The main purpose of this article is to give an account of Sheikh Mofid's reading of the beliefs of the Imamiyah. This account is based upon his Al-Nokat fi Moqaddamat-Al-Osul. Meanwhile, his other Kalām books have been considered so that a complete picture of his views can be provided. The author also attempts to show the points of interaction or contrast of his views with other theological trends by considering the theological context of Sheikh Mofid's time.
    Keywords: Rationalism, Mutazila, Imamiyah beliefs, Sheik Mofid, Al-Nokat fi Moqaddamat-Al- Osul
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال