به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سادات » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «سادات» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی اصغر چاهیان بروجنی، محمدعلی چلونگر*

    در تاریخ میانه ایران در نقاطی که سادات حضور داشتند منصب نقیب بر امور مربوط به سادات نظارت می کرد. شهر مشهد یکی از نقاطی است که پس از شهادت امام رضا (ع) گروه های مختلفی از سادات اقامت کردند. متعاقبا نقیبی نیز برای نظارت بر امور آن ها وجود داشت. از دوران ایلخانی و به ویژه دوره غازان (703-694ق) نقیب سادات تبدیل به نقیب مشهد شد. در دوره تیموری از یک سو شهر مشهد رو به گسترش نهاد و از سوی دیگر با فضایی که برای عملکرد آزادنه تر شیعیان تا شکل گیری دوره صفوی فراهم شد سادات و نقبا در مشهد از نقش و کارکرد گسترده تری برخوردار شدند. بنابراین نقش نقیبان در این دوره در اداره شهر مشهد و حرم مطهر قابل توجه است. این پژوهش سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی و رویکردی تاریخی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، نقش نقیبان را در گسترش فرهنگ رضوی، وظایف و پیامدهای عملکرد آن ها را در دوره مد نظر بررسی و واکاوی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نقیبان ضمن آنکه وظایف پیشین خود همچون اداره حرم امام رضا (ع) و سرپرستی سادات مجاور مرقد امام رضا (ع) و ساکن در شهر را حفظ کردند، زعامت شهر مشهد را نیز در دست داشتند. نقیبان با برقراری مناسبات و همگرایی با حاکمان سیاسی زمانه خود و جلب حمایت آن ها، شرایط ترویج فرهنگ زیارت امام رضا (ع) را علاوه بر گسترش تشیع فراهم می کردند و با ایفای نقش در اداره حرم امام رضا (ع)، باعث پیشرفت حرم مطهر، ترویج فرهنگ رضوی و همچنین توسعه شهر مقدس مشهد می شدند.

    کلید واژگان: تیموریان, نقابت, سادات, مشهد, حرم مطهر امام رضا(ع)}
    Aliasghar Chahian Boroujeni, MohammadAli Chelongar *

    In the middle history of Iran, in places where Sādāt [offspring and descendants of an Imam] were present, the position of Naqīb [chief of a tribe or other group or community] supervised the affairs related to Sādāt. The city of Mashhad is one of the places where different groups of Sādāt settled after the martyrdom of Imam Riḍā (as). Subsequently, there was a Naqīb to oversee their affairs. From the Ilkhāni period and especially the Ghāzān period (703-694 AH) Naqīb of Sādāt became the Naqīb of Mashhad. During the Timurid period, on the one hand, the city of Mashhad expanded, and on the other hand, with the space provided for the freer functioning of the Shiites until the formation of the Safavid period, Sādāt and Nuqabā enjoyed a wider role and function in Mashhad. Therefore, the role of Nagībān in this period in the administration of the city of Mashhad and the holy shrine is significant. This research tries to study and analyze the role of Naqībān in the development of Raḍavī culture, duties and consequences of their performance in the period under review in a descriptive-analytical method and historical approach based on library studies. Findings show that the Naqībān, while maintaining their previous duties such as managing the shrine of Imam Riḍā (as) and the guardianship of Sādāt near the shrine of Imam Riḍā (as) and living in the city, also held the leadership of the city of Mashhad. By establishing relations and converging with the political rulers of their time and gaining their support, the Naqībān provided the conditions for promoting the culture of pilgrimage of Imam Riḍā (as) in addition to the spread of Shiism. And by playing a role in the administration of the shrine of Imam Riḍā (as), they promoted the holy shrine, promoted Raḍavī culture and also the development of the holy city of Mashhad.

    Keywords: Teymourian, Niqābat, Sādāt, Mashhad, the holy shrine of Imam Riḍā (as)}
  • حسین خسروی، علی الهامی، عباس رهبری *
    دامنه حضور و گسترش تشیع در شمال افریقا مربوط به صدر اسلام و بازه زمانی قرن اول تا پایان قرن سوم هجری است. بدون تردید سیاست های بنی امیه و بنی عباس علیه شیعیان، عامل حضور تشیع در این بخش از قلمرو اسلامی بوده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی به دنبال پاسخ به چگونگی حضور و گسترش مذهب تشیع در افریقا در آن بازه زمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از زمان فتح مصر، تشیع با تبلیغ شماری از صحابه رسول الله (ص) و یاران امام علی (ع) به افریقا راه یافت؛ اما قدرت و نفوذ سیاسی گروه های غیر شیعی چالشی بزرگ در گسترش تشیع بود. با وجود این، با حضور کارگزاران امام علی(ع) و هجرت سادات فرصت هایی برای فعالیت شیعیان در این سرزمین ایجاد شد که شیعیان از آن بهره بردند و به تاسیس حکومت های شیعی در برخی از مناطق افریقا اقدام کردند.
    کلید واژگان: مذهب تشیع, مصر, امام علی(ع), شمال افریقا, سادات}
    Abbas Rahbari *, hossien khosravi, ali alhami
    The scope of the presence and propagation of Shiism in northern Africa dates back to the early Islamic period from the first century through the third centuries AH (7th</sup>-10th</sup>). There is no doubt that the policies of Umayyad and Abbasid caliphates against the Shi’as led to the presence of Shiism in this part of the Islamic territory. This paper deploys a descriptive-analytic method and draws on historical sources to answer the question of how Shiism appeared and spread in Africa in this period. The findings show that since the conquest of Egypt, Shiism found its way to Africa through propagations by a number of the Prophet Muhammad’s as well as Imam ‘Alī’s companions. However, the spread of Shiism was obstructed by the political power and influence of non-Shiite groups. Notwithstanding this, the presence of Imām ‘Alī’s agents in Africa and the immigration of sadat (the progeny of Imams) to the continent created opportunities exploited by the Shi’as in these territories, leading to the establishment of Shiite governments in certain areas of Africa.
    Keywords: Shiite denomination, Egypt, Imām ‘Alī, North Africa, sadat}
  • سجاد رمضانی، فاطمه جان احمدی*، رضا شعبانی
    تاریخ سیاسی- اجتماعی سده های نخستین اسلامی در تبرستان با نام سادات علوی پیوندی دیرینه دارد.انتساب به آل محمد(ص) و امامان شیعه و تاثیرپذیری از سیاست تقابلی دربرابر دستگاه خلافت زمینه های اولیه مقبولیت علویان را بوجود آورد و به فرایندمهاجرت آنان به صفحات شمالی ایران دامن زد. از نتایج حضور اثربخش این سادات دارای وجاهت کاریزماتیک، تسهیل عزیمت جماعت علوی و ماندگاری آنان در تبرستان بود. این پژوهش به دنبال یافت پاسخ این پرسش است که: بستر، دلایل و عوامل مقبولیت سادات در تبرستان پیش از تشکیل حکومت و احراز مشروعیت چه بوده است؟مطالعات تاریخی نشان می دهد مهمترین عامل، مقبولیت اجتماعی شده ی سادات علوی در تبرستان علاوه بر دارا بودن بن مایه های ایدئولوژیک مذهبی و رویکردهای شیعی مقبول راهبران مذهبی-سیاسی آنان می توانست در مدعای ایشان و رفتارهای تعاملی آنان با دو گروه سیاسی - اجتماعی اسپهبدان محلی و توده مردم متجلی شود.واکاوی این مظاهر مقبولیت آفرین و مشروعیت زا خواست مقاله حاضر است. پژوهش پیش رو ضمن دسته بندی منابع و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و توصیفی بر آن است زمینه ها  و عوامل مقبولیت اجتماعی-سیاسی سادات علوی در تبرستان را بازشناسی نماید.
    کلید واژگان: سادات, یحیی بن عبدالله, اسپهبدان, علویان, تبرستان, مقبولیت سیاسی}
  • Muhammad Hasan Pakdaman
    Since long ago (Timurid period), several pieces of tombstones were identified in the open area of the cemetery of Tabātkān village known as “Tabādkān Shrine of Sādāt [descendants of the Prophet – S.A.W.]. After a mausoleum was constructed over it in early 2008, in order to investigate the issue, the IRF’s Biography and Genealogy Department as per the request by local officials tried to reveal the hidden aspects of this historical monument (which is now turned into a place of pilgrimage) within the span of two stages of field study and library research.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال