به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « موضوع شناسی » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «موضوع شناسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • وحیده دهقانی فیروزآبادی، یحیی میرحسینی*، زهرا هاسمی

    ابوالفضل رشیدالدین میبدی، مفسر اهل سنت در سده ششم هجری، عمده اشتهارش به واسطه تفسیر «کشف الاسرار و عدهالابرار» است. میبدی در مواضع مختلف اثر خود، به روایات خاندان پیامبر $ بویژه حضرت علی% اشاره و به اقوال و احوال آن حضرت، استناد و استشهاد می کند. بررسی این استنادات با توجه به مذهب وی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو در این نوشتار، کوشش شده است به روش توصیفی تحلیلی، ضمن استخراج استنادهای رشیدالدین میبدی به حضرت علی%، نخست از نظر موضوعی دسته بندی شود و آنگاه از حیث صحت سنجی، مورد واکاوی قرار گیرد. از نتایج مقاله باید به این موارد اشاره کرد: پربسامدترین موضوعات، روایاتی با درون مایه تفسیر لغوی و ادبی، سپس اعتقادی، عبادی و آنگاه اخلاقی هستند که بیش از همه در النوبه الثانیه به ثبت آمده است. از نظر اصالت، بسیاری از روایات در متون حدیثی شیعه و سنی، محفوف به قراین اند و می تواند مورد پذیرش قرار گیرد. اما دسته ای دیگر، نشانی از آنها در جوامع روایی یافت نمی شود. در کنار تعداد محدودی روایت که غیرهمسو با عقاید شیعیان است، بیشتر مرویات با دیدگاه شیعه امامیه، سازگار  است.

    کلید واژگان: امام علی, حدیث, رشیدالدین میبدی, کشف الاسرار و عدهالابرار, موضوع شناسی, اعتبارسنجی}
    Vahideh Dehghani Firouz Abadi, Yahya Mir Hoseini*, Zahra Hashemi

    Abul Fazl Rashid al-Din Meybodi, a Sunni commentator in the sixth century of Hijri, his main fame is due to Tafsīr Kashf al-Asrār wa ʿUddatul Abrār. In various parts of his work, Meybodi refers to the narratives of the Prophet's family, especially Imam Ali (as), and cites and testifies to the sayings and circumstances of that Imam. Examining these references is very important considering his religion. Therefore, in this article, an attempt has been made to classify Rashid al-Din Meybodi's citations to Imam Ali (as) by descriptive-analytical method, and then analyze them in terms of authenticity. From the results of the article, the following should be mentioned: The most frequent topics are narratives with the content of literal and literary interpretation, then belief, worship and then ethics, which are mostly recorded in al-Nawbat al-Thānīyah. In terms of authenticity, many narratives in Shia and Sunni hadith texts are accompanied by evidence and signs and can be accepted; but another category, no sign of them can be found in hadith collections. In addition to a limited number of hadiths that are inconsistent with the Shia beliefs, most of the hadiths are compatible with the Imami Shia view.

    Keywords: Imam Ali (as), Hadīth, Rashid al-Din Meybodi, Kashf al-Asrār wa ʿUddatul Abrār, Thematology, Validation}
  • عبدالله امیدی فرد*، عزت الله مولایی نیا، صادق رمضانی

    ترکیب «حفظ فرج» چهار مرتبه در قرآن کریم به شکل های متفاوت آمده و خداوند مومنان را به آن سفارش کرده است؛ اما به جهت محذوف بودن متعلق حفظ فرج، دلالت این آیات در هاله ای از ابهام فرورفته است. در خصوص پاسخ به این سوال که منظور شارع، حفظ فرج «از چه چیزی» است، دیدگاه های متفاوتی ابراز شده که هر یک از آن ها الزامات خاص و قلمرو معنایی متفاوتی دارند. امروزه در حوزه فقه پزشکی، یکی از عمده دلایل مخالفت با پدیده هایی از قبیل «رحم اجاره ای» یا برخی صور «تلقیح مصنوعی»، تنافی این پدیده ها با وجوب «حفظ فرج» است که ارزیابی این فتاوا، بدون داشتن تفسیر درست و روشمند از حفظ فرج، ممکن نیست. باوجود نقش مبنایی این آیات در استنباط فقهی، تاکنون هیچ اثر استدلالی مستقلی درباره تفسیر این آیات نگارش نیافته و همین خلا نظری، سبب بروز تفاسیر بعضا نادرست و نامنضبط گردیده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به نقد و بررسی این تفاسیر می پردازد و نشان می دهد که تلقیح مصنوعی و رحم اجاره ای اساسا ارتباطی با این آیات ندارد و این دو از یکدیگر بیگانه اند.

    کلید واژگان: حفظ فرج, تفسیر تطبیقی, معنا شناسی, موضوع شناسی, باروری مصنوعی, رحم اجاره ای}
    Abdollah Omidifard *, | Izzatullah Molaeiniya, Sadegh Ramezani

    The phrase “protecting the private parts” (ḥifz-i faraj) has been repeated four times in the Holy Quran in different forms and God has advised it to the believers. However, since the object of protecting the private parts has been omitted, the implication of these verses is ambiguous. Different views have been expressed regarding the answer to the question of what the intent of the legislator (God) was concerning the object of protecting the private parts, each of which has its own specific requirements and different semantic spheres. Nowadays, in the area of medical jurisprudence, of the main reasons for opposition to phenomena such as surrogacy or some forms of artificial insemination is the contradiction of these phenomena with the obligation of protecting the private parts and the evaluation of these laws is not possible without having the correct and methodical interpretation of “protecting the private parts.” Despite the foundational role of these verses in jurisprudential inferences, so far no independent argumentative work has been authored regarding the interpretation of these verses and this very theoretical vacuum has led to the emergence of sometimes incorrect and undisciplined interpretations. The present study aims to study and critique these exegeses through a descriptive-analytic method and to show that artificial insemination and surrogacy are essentially unrelated to these verses and these two are separate from each other.

    Keywords: : protecting the private parts, comparative exegesis, semantics, subjectology, artificial insemination, surrogacy}
  • سیده سمانه میرمرادی، علیرضا نوبری، جواد اسحاقیان درچه

    دایره‌المعارف قرآن (EQ)، در سال‌های 2001 تا 2006 در لیدن هلند در شش جلد به چاپ رسید. این پژوهش در راستای کشف رویکرد کلی این دایره‌المعارف، به دو سوال پاسخ می‌دهد؛ اول اینکه نمای کلی موضوعات مندرج در دایره‌المعارف قرآن چه مواردی را نشان می‌دهد و دیگر اینکه گستره‌ دینی و ملیتی نویسندگان چه تاثیری بر رویکرد نظری کلی دایره‌المعارف داشته است و برای حصول نتیجه از روش تحلیل محتوا و نرم‌افزارهای آماری ایکس‌مایند و اکسل بهره برده است. موضوع مدخل‌ها در تقسیم‌بندی اولیه به دو بخش معارف قرآن و علوم قرآن و سپس هر یک به شاخه‌های جزیی‌تری تقسیم شدند. اکثر مدخل‌های بخش معارف قرآن مربوط به علوم انسانی است، که در این حوزه، 24% به مسایل اعتقادی، اعم از اسلامی و ادیان دیگر، 22% به تاریخ، 14% به احکام عبادی و 14% به غیر احکام عبادی اختصاص دارند. در بخش شخصیت‌شناسی، مشخص شد که ملیت بیشتر نویسندگان، آمریکایی بوده و از نظر مذهب تنها 20% مسلمان هستند. همه نویسندگان اعم از اقلیت مسلمان و اکثریت غیرمسلمان دارای مبانی و پیش‌فرض‌های مشترکی هستند و حاصل تولیدات علمی آن‌ها در قالب علم سکولار انجام ‌می‌شود و در یک نظام طراحی شده واحد از سوی مدیران این اثر، به ایفای نقش می‌پردازند.

    کلید واژگان: دایره المعارف قرآن, موضوع شناسی, شخصیت پژوهی, تحلیل محتوا}
  • مهدی امینی*، جعفر سرباززاده
    حضور جدی فقه در عرصه های فردی و اجتماعی هنر نیازمند موضوع شناسی و به تبع معناشناسی دقیقی از آن است؛ اما این حضور، بیش از همه در ابواب فراگیر همچون عبادات و معاملات بوده است و بابی برای موضوع مستنبطه عرفی هنر گشوده نشده تا معنای متغیر آن را در چارچوب موضوع شناسی فقهی تعریف کند؛ از این رو ضروری است با ورود به حوزه معناشناسی، روش کشف معنا از ابواب فقهی دیگر اصطیاد گردد و به تعریف هنر توسعه داده شود؛ بنابراین در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، روش معناشناسی فقها، استخراج و در جهت کشف معنای هنر، به کار بسته شده است. در این راستا با توجه به اینکه فقها تعریف مشخصی از معناشناسی فقهی به دست نداده اند، در گام نخست معناشناسی فقهی تعریف شده و روش رایج آن در میان فقها تبیین گشته است. در این تحقیق با بررسی ادله فقها در به کارگیری روش معناشناسی و توسعه آن در عرصه هنر، تلاش شده معنای هنر که عنوانی غیرمنصوص، مستنبطه و منقول عرفی است، روشن شود؛ نتیجه آنکه «هنر کنش خلاقه ای است که کشف هنرمند از عواطف یا ادراکات علمی را از دریچه مهارتی خاص در قالب افعال یا اشکالی به منصه ظهور می رساند و عرف خاص هنری، آن کنش را متصف به هنر و خروجی آن در قالب اشکال و افعال را نیز به عنوان «اثر هنری» می شناسد».
    کلید واژگان: موضوع شناسی, معناشناسی, عرف, موضوع غیرمنصوص, موضوع مستنبط, هنر, الفن}
    Mahdi Amini *
    Active presence of jurisprudence in the individual and social fields of life requires to define relevant subjects and consequently their exact meaning. However, this presence has been mostly in common fields such as worship and transactions, not art. Therefore, it is necessary to enter the field of semantics, to develop the methods of discovering meaning from other fields of jurisprudence to define art and its relevant subjects. As the jurists have not proposed a clear definition of jurisprudential semantics, this study extracts the jurisprudential semantics and its common methods among the Shia jurists. Then, by examining the arguments of jurists in using the method of semantics and its development in the field of art, an attempt has been made to clarify the meaning of art with a descriptive-analytical method. The conclusion is that: Art is a creative activity that brings to the fore the artist's discovery of emotions or scientific perceptions through the lens of a particular skill in the form of actions or forms, the result of which is known as a "work of art."
    Keywords: Subject Definition, Semantics, custom, Not Scripturally-Defined Subject, Inferred Subject, art}
  • محمد جواد حسنی

    نیازسنجی هر دانش به نیازها و اولویت های موجود و مغفول مانده در هر دانش می پردازد. به عبارت دیگر، نیازسنجی پژوهشی «فرایند شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت در بین پروژه های مختلف تحقیقاتی» است. به طور منطقی، نیازسنجی کاری است که پس از ممیزی یک دانش صورت می گیرد. در ممیزی به کارهای انجام شده در یک دانش پرداخته می شود و با روشن شدن بخش های کارشده، نقاط خالی و یا ضعیف آن مشخص می گردد. هر دو پروژه توسط متخصصان و صاحب نظران درون دانشی انجام می گیرد و کسانی که در دانش متمرکز نیستند نمی توانند ممیزی و نیازسنجی آن علم را به ثمر برسانند؛ لذا هر دانشی به ممیز و نیازسنج اختصاصی و بومی خود نیاز داد. حوزه علوم اسلامی و انسانی نیز همین گونه است. در این نوشتار، تلاش می کنیم تا نگاهی به این موضوع داشته باشیم

    کلید واژگان: نیاز سنجی, نظام موضوعات, موضوع شناسی}
  • وحید قربانی
    از گذشته تاکنون علمای بسیاری، درمورد حجیت ظنون دراحکام بحث کرده اند، اماکمتر فقیهی دیده می شودکه به طور تفصیلی پیرامون حجیت ظنون در موضوعات فقهی بحث کرده باشد. ازآنجا که گاهی فقیه درمسیراجتهاد خود، نسبت به یکسری موضوعات احکام، با ظن مواجه می شود، به گونه ای که نمی تواند، نسبت به موضوع حکم شرعی قطع پیدا کند، بنابراین سراغ ظن خود می رود، دراینجاست که حجیت یا عدم حجیت ظن درموضوعات فقهی، نقش خودرا ایفا می کند. در این زمینه برخی از فقهاء حجیت ظن در"موضوعات مستنبطه"را، از حیث"ماهیت"آن و"موضوعات صرفه"را از حیث"تحقق"آن در خارج بحث کرده اند، درحالی که این پژوهش هردونوع موضوعات را،هم ازحیث ماهیت وهم از حیث تحقق در خارج، مورد بررسی قرار داد وبه نتایجی دست یافت. آنچه از این تحقیق بدست آمد، آن است که ظن درتحقق مطلق موضوعات، چه مستنبطه وچه صرفه، حجت نیست، اما ظن نسبت به ماهیت موضوعات مستنبطه حجت است، این در حالی است که ظن نسبت به ماهیت موضوعات صرفه، معنا ندارد و اساسا ماهیت این گونه موضوعات، همیشه مقطوع است.
    کلید واژگان: ظن, موضوع شناسی, موضوعات مستنبطه, موضوعات صرفه, تحقق موضوع, ماهیت موضوع}
    Vahid Qorbani
    Since past many scholars have discussed the validity of conjectures,but there are few juris prudents who discussed the validity of conjectures in jurisprudential subjects in detail since a jurisprudent occasionally comes across a conjecture in his ijtihad toward some rules(judgements),in a way that he cannot achieve certainty about the judicial decree; hence he refers to his conjecture.
    Here the validity or invalidity of conjecture in jurisprudential subjects plays its part In this regard, some jurisprudents have argued the validity of conjectures in deduced subjects in terms of nature and in pure subjects in terms of realization outside while, this study examined both in terms of nature and realization and has come to some concludion .What came from this study was that conjecture in the absolute realization of subjects whether deduced or pure is not valid,but conjecture toward nature of deduced subjects is valid. This is while the conjecture toward nature of pure subjects is not meaningful and essentially,the nature of such subjects is always definitive.
    Keywords: conjecture, identification of jurisprudential subjects, deduced subjects, pure subjects, nature of subjects, realization of subjects}
  • احمدرضا غایی
    امامت مقامی است بس عظیم که خداوند پس از آزمونهای دشوار، به بنده مقرب خود حضرت ابراهیم عطا کرده است. امامت از اصول دین و بر پایه توحید و نبوت است و تبلور دین خدا در مقام تفصیل اصول و فروع و بیان اخلاقیات شریعت، به امامت و ولایت قائم است. بایسته های پژوهشی زیادی در موضوع امامت وجود دارد که لازم است اندیشمندان و پژوهشگران به پژوهش و تحقیق در این موضوعات بپردازند. موضوعات پیشنهادی در سه محور کلی زیر ارائه شده است: 1. علم امام: ضرورت، گستره، ژرفا و سلامت آن 2. مبانی و معیارهای شخصیتی و توصیفی امام مبتنی بر کتاب، سنت و عقل 3. بررسی ها و پژوهشهای تطبیقی در موضوع امامت و خلافت امیرالمومنین و امامان اهل بیت (ع).
    کلید واژگان: امامت, بایسته های پژوهشی, علم امام, موضوع شناسی, معرفت امام, موضوع شناسی, امامت, پژوهشهای تطبیقی, خلافت, پژوهشهای تطبیقی}
    Ahmad Reza Ghazi
    Imamat is a very great and important position, that the Almighty God granted it to His special obedient, Abraham, only after very difficult examinations.Imamat is one of the principles of religion (of Islam), affliliated to Monoism (Oneness of God), and Propethood. Accomplishment and existance of the principles and branches, moralities, and explanations about the reli gious literature depends on the institution of Imamat and wilayat.There are many interesting and necessary subjects in the field of Imamat research, which requires the deep study of the scholars. We may classify the proposed subjects in 3 parts as below:1. The Knowledge of Imam; Its necessity, depth, domain, and authenticity;2. The standards of recognition of an Imam, according to reason the holy Book, and sacred tradition.3. Comparative studies and researches about the Imamat (Divine Leadership) and state of Amirul Momenin Ali, and other holy Imams from the Prophet's household (p.b.u.t).
  • توصیه هایی برای توسعه علم اصول فقه
    حسنعلی علی اکبریان
    اصول فقه ابزار فقه است و توسعه آن باید براساس این ابزار بودن باشد. توسعه علم اصول را می توان براساس اصول فقه موجود و فقه مطلوب توصیه کرد. در این مقاله، نخست فقه مطلوب ترسیم و آنگاه محورهای توسعه اصول فقه در راستای ابزارهای فقه مطلوب توصیه شده است. این توصیه ها عبارتند از: 1- توسعه در ابزارهای شناخت ملاکات احکام، ابزارهای شناخت سیره ها و ارتکازات عقلایی و متشرعی و طرق احراز حدوث و اتصال آنها، و بازسازی قراین روایات از طریق نقد متن؛ 2. توسعه در اصول فقه حکومتی و قواعد بازشناسی احکام ثابت و متغیر؛ ...
    کلید واژگان: اصول فقه, فقه مطلوب, موضوع شناسی, فقه تطبیقی, فلسفه علم اصول, روش شناسی فقه, آموزش و پژوهش اصول فقه}
  • درآمدی بر تعامل فقه و روان شناسی
    علی همت بناری
    دانش فقه و روان شناسی اگر چه در ماهیت و رسالت متفاوت اند اما کاربرد گسترده آن دو در جامعه اسلامی زمینه هایی را به وجود آورده است که امکان تعامل این دو دانش را فراهم می سازد. از جمله می توان به شباهت و اشتراک در موضوع، قلمرو، و کاربردی بودن اشاره کرد. ...
    کلید واژگان: فقه, روان شناسی, تعامل فقه و روان شناسی, روان شناسی اجتهاد, موضوع شناسی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال