به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اسمیت" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «اسمیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی اسمیت در مقالات مجلات علمی
  • آیت مولایی*، فرشید بنده علی
    بحث هایی که امروزه تحت عنوان نظریه های اقتصاد کلاسیک و نظام لیبرال میراث دار آن مطرح می گردد، بیشتر بر نقش انقلاب صنعتی در شکل گیری این نظام تاکید دارد، حال آن که به نظر می رسد؛ برای فهم صحیح اندیشه ها و معناشناسی مفاهیمی مانند؛ «دست نامریی» و «اقتصاد آزاد» که بنیانگذاران این نظام اقتصادی بویژه آدام اسمیت از خود بر جای گذاشتند، باید بر ماهیت سیاسی - حقوقی و حتی اخلاقی نظام مذکور نیز توجه نمود. به همین خاطر این تحقیق سعی دارد با بررسی برخی ویژگی های بنیادین نظام مشروطه انگلستان عصر اسمیت هم چون؛ مفهوم «دولت»، «نفع عمومی»، «آزادی» و سیر تکامل بعدی آنها، به این پرسش که چه عواملی در پدیداری مبانی نظری اقتصاد لیبرال توسط آدام اسمیت و نظریه پردازان بعد از وی نقش مهمی را ایفاء نمودند؟ پاسخ مناسب دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد، مفاهیم کلیدی اقتصاد کلاسیک مورد تاکید آدام اسمیت، در واقع نسخه هایی برای رفع آثار سوء اخلاقی - سیاسی بود که نظام مشروطه تازه تاسیس پس از انقلاب به دلیل عدم طرد سنت های کهن فیودالیسم، ناگزیر بر اقتصاد سیاسی انگلستان تحمیل می کرد. لذا هر چند تاملات فکری او امروزه در معنا و مفهومی متفاوت از خوانش اولیه خود توسط نیوکلاسیک ها و دیگران درک می شوند، اما به دلیل آنکه این مبانی فکری نزدیکی و همسویی معناداری را میان نظام سیاسی و اقتصادی انگلستان بوجود آوردند، هنوز هم مورد توجه اقتصاددانان غرب قرار دارند و نظام اقتصادی آنان را علی رغم روندهای تکاملی پس از اقتصاد کلاسیک، تاکنون نظامی بر پایه مبانی «فردگرایانه» نگاه داشته است.
    کلید واژگان: اسمیت, اقتصاد کلاسیک, دست نامرئی, دولت, نفع عمومی
    Ayat Mowlaie *, Farshid Bandeh Ali
    The debates that are being made today under the headings of classical economics and its inherited liberal system emphasize the role of the industrial revolution in the formation of this system, while it seems; For a correct understanding of ideas and semantics, concepts such as; The "invisible hand" and "free economy" left behind by the founders of this economic system, especially Adam Smith, must be considered in the political-legal and even moral nature of the system. For this reason, this study tries to examine some of the basic features of the English constitutional system of the Smith era, such as; The concept of "state", "public interest", "freedom" and their subsequent evolution, to the question of what factors played an important role in the emergence of the theoretical foundations of liberal economics by Adam Smith and the theorists after him? Give the right answer. The results show that the key concepts of classical economics emphasized by Adam Smith were, in fact, prescriptions for the elimination of the immoral-political effects that the newly established post-revolutionary constitutional system inevitably had on economics because of its rejection of the old traditions of feudalism. British politics imposed. Thus, although his intellectual reflections are understood today in a different sense from their original reading by the neoclassicists and others, because these intellectual foundations created a meaningful closeness and alignment between the British political and economic system, it is still the case. They are the focus of Western economists, and their economic system, despite the evolutionary trends after classical economics, has so far maintained a system based on "individualistic" principles.
    Keywords: Smith, Classical Economics, The Invisible Hand, Government, Public Interest
  • امیرحسین غفاری فر*، احمد کریمی، عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی
    برهان حدوث یکی از براهین اثبات وجود هستی بخش است که بیشتر مورد استفاده اهل کلام بوده و در غرب به برهان جهان شناسی موسوم است. اهل کلام عموما به خاطر اعتقاد به حدوث عالم حامی این برهان و حکما عمدتا منکر برهان حدوث اند، زیرا که منکر صغرایش، یعنی حدوث عالم اند و عالم را قدیم می دانند. پرچمدار حمایت از این برهان و حدوث عالم در فلسفه معاصر غربی ویلیام کریگ است که برای آن دلایل فلسفی و طبیعی مطرح کرده و استدلالات نوینی را آورده است و در مقابل، منکرینی دارد که عمده ترین اشکالات در اندیشه ماتسون، دیور، اسمیت و راسل مطرح شده و دلایل منکرین دیگر به استدلالات اندیشمندان مذکور برمی گردد. بنابراین، در نقد اندیشه کریگ به دیدگاه این دانشمندان پرداخته شده است و اشکالات، ناظر به بحث های تسلسل در علل، مکتب تحصلی (پوزیتویسم) و حدوث و قدم عالم است. این پژوهش با روش تحلیلی انتقادی به بررسی مهم ترین اشکالات وارده بر صغرای برهان حدوث از سوی فیلسوفان غربی نشان داده است که ادله آنان برای اثبات مدعایشان کافی نیست. هرچند به نظر می رسد استدلالات کریگ برای حدوث عالم نیز یقینی نیست و بیشتر از فرضیه های غیرقطعی استفاده کرده است، اما توجه به مجموعه دلایل او و نیز بهره گیری از ادله مختلفی همچون استدلال های اندیشمندان اسلامی می تواند به صورت انباشتی، نظریه حدوث را نسبت به انگاره های رقیب، موجه کند.
    کلید واژگان: برهان حدوث, قدم عالم, ویلیام کریگ, ماتسون, دیور, اسمیت, راسل
    Amirhossein Ghaffarifar *, Ahmad Karimi, Abdulrahim Soleimani Behbahani
    Huduth Cosmological argument is one of the proofs of Divine existence, which mostly applied by theologians. Believing in the createdness of the universe, theologians support the argument, while philosophers reject it because they think that the universe is eternal. A prominent philosopher in the west tradition is William Craig, which put forward philosophical and natural arguments, some of them are new. On the other hand, the argument has well known opponents such as Wallace Mathson, Josh Dever, Quentin Persifor Smith and Russel which some philosophers followed them, rejecting Huduth argument through the sequence of causes, positivism, and the eternality of the universe. Examining the most important critiques on the minor premise of the Huduth argument by Western philosophers, this study, by critical analytical method, has shown that their arguments are not sufficient to prove their claim. Although it seems that Craig's arguments for the existence of the universe are not certain and he has used indefinite hypotheses, but considering his set of reasons and also using various arguments such as the arguments of Islamic thinkers can accumulatively justify the theory of createdness against rival theories.
    Keywords: Huduth Cosmological argument, The createdness of the Universe, William Craig, Wallace Matson, Josh Dever
  • مصطفی زالی

    این جستار به مبانی الهیاتی نظم اجتماعی نزد سه تن از فیلسوفان لیبرال می‌پردازد: اسمیت، کانت و رالز. این سه فیلسوف هر یک به نحوی متفاوت امکان تحقق نظم اجتماعی را به گونه‌ای از الهیات گره زده‌اند. نزد اسمیت، تحقق نظم بازار آزاد به استعاره دست پنهان گره می‌خورد، استعاره‌ای دال بر منفعت عمومی خودخواهی شخصی در بازار آزاد که برآمده از طرحی الهی برای جهان است. کانت نیز برای تحقق خیر والا (همسویی اخلاق و سعادت) وجود خدا را اصل موضوع قرار می‌دهد. در نهایت، رالز نیز تضمین تحقق اصول عادلانه در جهان اجتماعی و امکان تحقق نظم اجتماعی اخلاقی را در پیوند با دریافتی خاص از طبیعت الهی و به دنبال آن نسبتی خاص میان انسان و خدا می‌داند.

    کلید واژگان: خوش بینی الهیاتی, نظم اجتماعی, اسمیت, کانت, رالز
    Mustafa Zali

    This essay investigates the theological roots of social order in the works of three liberal philosophers: Smith, Kant, and Rawls. Each of these philosophers, in a different way, has discussed the relation between the practical possibility of the ideal social order and theology. For Smith, the invisible hand leads the pursuit of individual self-interest to the common good (an ideal social order); But the invisible hand is a metaphorical concept, based on the divine plan for the world. Kant also presupposes the existence of God as a necessary condition for the practical possibility of the highest good (the compatibility of laws of nature and morality). Finally, Rawls connects the possibility of a well-ordered society (moral social order) to a special conception of divine nature and the specific type of relationship between human and God.

    Keywords: Theological Optimism, Social Order, Smith, Kant, Rawls
  • سید مسعودرضا مطلبی، مجید صادقی حسن آبادی *، علی ارشد ریاحی
    یکی از مباحث مهم در فلسفه، چگونگی علم به اشیاء خارجی مخصوصا ادراک بصری است. ولفگنگ اسمیت، ریاضی دان، فیزیک دان،فیلسوف علم و متافیزیک دان آمریکایی هم نوا با فیلسوف شهیر اسلامی، شیخ اشراق، پس از سعی در نقد ثنویت دکارتی و اثبات عالم خارج، ادراک بصری را اتحاد و اضافه ی نفس با اشیاء خارجی می داند. ملاصدرا نیز با پذیرش عالم خارج در فلسفه ی خویش، ضمن نقد نظرات عالمان و فیلسوفان دیگر، معتقد است ادراک بصری با انشاء صورتی مثالی در عالم مثال متصل نفس روی می دهد. نگارنده ضمن تبیین برخی نظرات این دو شخصیت در باب عالم خارج، استدلال های اسمیت و ملاصدرا برای اثبات عالم خارج را نپذیرفته است.در باب ادراک بصری نیز نقد ملاصدرا بر شیخ اشراق همان نقد نظر اسمیت است.نگارنده ضمن نقد این نقدها، خود به نقد نظر اسمیت و شیخ اشراق پرداخته و نظر ملاصدرا را برفرض پذیرش تجرد نفس و لزوم تجرد معلوم پذیرفته است. در پایان، وجود جهان خارج و لزوم ثنویت میان ذهن و عین اثبات شده است.
    کلید واژگان: اسمیت, ملاصدرا, عالم خارج, علم, ادراک بصری
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال