جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دونادون" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «دونادون» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
«دونادون» دومین اصل از اصول اعتقادی یارسان و از چالش برانگیزترین عقاید ایشان است. در طول تاریخ و در سیر تطور آیین یارسان، پیروان آن در تفسیر دونادون با هم اختلاف دارند. این اندیشه همواره مورد انتقاد غیر یارسانیان بوده است و بسیاری از محققان دونادون را تناسخ محدود می دانند. برخی از سرسپردگان آیین یارسان به صراحت دونادون را همان تناسخ می دانند. برخی دیگر هرچند از به کار بردن واژه تناسخ برای دونادون آشفته می شوند، این دو اندیشه را جدای از هم می دانند، اما تفسیرشان از ماهیت دونادون همان معنا و مفهوم تناسخ است. پیش فرض ضروری تحقیق این است که سرسپردگان آیین یارسان در طول تاریخ با هم در عقاید و آداب و رسوم، از جمله دونادون، اختلاف نظر داشته اند. سوال پیش روی این تحقیق این است که دونادون چیست و چه نسبتی با تناسخ دارد. در این پژوهش بر آنیم با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی ابتدا ماهیت دونادون را مشخص، سپس رابطه آن با تناسخ را تبیین کنیم.کلید واژگان: آیین یارسان, اهل حق, دونادون, تناسخDunaduni is the second principle of Yarsan beliefs, representing one of their most contentious doctrines. Throughout the history and evolution of Yarsanism, followers have debated the interpretation of dunaduni. This doctrine has consistently faced criticism from non-Yarsanists, with many scholars regarding dunaduni as a limited form of metempsychosis. Some proponents of Yarsanism explicitly equate dunaduni with metempsychosis, while others, although hesitant to use the term metempsychosis, differentiate the two doctrines. However, their understanding of the nature of dunaduni often aligns with the concept of metempsychosis. This research assumes that Yarsanists have historically disagreed on various beliefs and rituals, including dunaduni. The primary focus of this research is to investigate the nature of dunaduni and its connection to metempsychosis. Drawing upon library data and employing descriptive-analytical and comparative methods, we aim to delineate the essence of dunaduni and subsequently explore its relationship with metempsychosis.Keywords: Yarsanism, Ahl-e Haqq, Dunaduni, Metempsychosis
-
فرقه مکتبیون انشعابی ازاهل حق (یارسان) و از غالیان منتسب به تشیع است که علی رغم ادعای ایشان، هم در اصول اعتقادی و هم احکام و فروع دینی از شیعه و نیز از ضروریات اعتقادی و مناسکی اسلام منحرف گردیده است. هرچند از قرن دوم هجری گرایش به تصوف وجود داشته اما بنیانگذار فرقه اهل حق سلطان اسحاق برزنجه ای است که این آیین را به عنوان عصاره همه ادیان معرفی نمود و در نهایت فرقه را به هفت خاندان حقیقت تقسیم کرد و پس از وی چهار خاندان از جمله خاندان شاه حیاسی به آنها اضافه شد که در دوره معاصر قطب ایشان نورعلی الاهی(1357-1276 ش) بود گه با تغییراتی هم در مناسک و هم در روش و هم باورهای اهل حق، فرقه «مکتبیون» را بنا نهاد و بخاطر افشای عقاید«سر مگو» و نیز بدعت در ابداعات اهل حق مورد اعتراض برخی از اکابر اهل حق نیز قرار گرفت. تعارض های بسیارآموزه های مکتب با ادله و منابع عقلی و نقلی، بسیاری از تعالیم این فرقه را مصداق خرافه و بدعت و حتی ارتداد نموده است از جمله ادعای صریح به اتیان دین جدید و تفوق خود بر انبیاء و امامان(س)، اعتقاد به تحریف در قرآن، اعتقاد به دونادون (قسمی ازتناسخ) و رجوع روح به ابدان سابقه، انکار تلویحی عصمت انبیاء و جانشین ساختن اقطاب برای اءمه(س) و حلول خدا در ایشان و در خود و ادعای علم غیب و اعجاز و تصریح به حقانیت همه ادیان موجود و به تبع آن اباحه گری در مناسک و درضروریات دینی ؛لذا نمی توان ایشان را در جرگه مسلمین قلمداد کرد. پژوهش حاضر با تتبع در آثار نورعلی الاهی و نقد عقلی و نقلی آن و بروش کتابخانه ای تالیف گردیده است.
کلید واژگان: اهل حق, آثارالحق, نورعلی الاهی, دونادون, مکتبیون, توحید, نبوت, بدعت, ارتداد
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.