به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "رستگاری" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «رستگاری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه بختیاری*، سیما صفری قلعه زنجیری، عباس حاج زین العابدینی
    زهد یکی از عناصر کلیدی در فلسفه آرتور شوپنهاور، به ویژه نظریه رستگاری اوست. رستگاری در نظر شوپنهاور رهایی از رنج است و این رهایی از طریق زهد امکان پذیر است. به نظر او زندگی سراسر رنج است و باید راهی برای رهایی از آن جستجو کرد. او علت و منشا این رنج را اراده و خواست می داند. اراده ازنظر او شی فی نفسه است و عالم را تجلیات و پدیدارهای اراده می داند، بنابراین به نظر او رنج ذاتی بشر و پدیدار و تجلی شی فی نفسه یا اراده است. بدین ترتیب برای رهایی از رنج باید به دنبال انکار، سرکوب و اسکات اراده بود. ازآنجاکه انکار اراده با بی اعتنایی به خواست ها و خواهش ها ممکن می شود، شوپنهاور مفهوم زهد را مطرح می کند و آن را تنها راه رستگاری حقیقی اعلام می کند. نوشتار حاضر بر آن بوده است که مفاهیم زهد و رستگاری موردنظر شوپنهاور را شرح دهد و نشان دهد که چگونه از نظر او زهد می تواند آلام بشری را تسکین و به رستگاری رهنمون شود.
    کلید واژگان: اراده, رستگاری, رنج, زهد, شوپنهاور
    Fatemeh Bakhtiari *, Sima Safari, Abbas Haj Zein Alabedini
    Asceticism has been one of the most important concepts in Arthur Schopenhauer’s philosophy, especially in his theory of salvation. He has defined salvation as releasing from pain and suffering and achieving long-term tranquility. According to him, such tranquility may be achieved by the way of asceticism. Life is suffering according to him. Hence, a way of relief must be sought. Thus, he has thought that the source of all suffering is will. He has actually considered suffering as a phenomenon of will and an essential part of human life. Therefore, will has to be denied, surpassed, and dumbed if relief and peace are required. Denying and ignoring the appetites and wishes makes the relief possible. Thus, he paid special attention to the concept of Asceticism and declared it as the only way of true salvation. This essay tried to explain the concepts of Asceticism and salvation and then show how Asceticism may soothe human beings' sufferings and lead to salvation according to Schopenhauer.
    Keywords: Asceticism, salvation, Schopenhauer, suffering, will
  • امین عباسپور، امیر نصری*
    اگر جستجوی انحاء مختلف وجود و نیز بررسی قابلیت های زبان از کلیدی ترین مسایل اندیشه سامویل بکت باشند، بی شک وی این دو را جهت شناخت هرچه بهتر آدمی و برقراری ارتباط با جهان پیرامون به کار می گیرد. بکت متاثر از ثنویت گرایی دکارتی بر این باور است که مفارقت جوهری نفس و بدن باعث شده زبان آدمی ذاتا از برقراری ارتباط با جهان پیرامون ناتوان باشد. لذا وی بر آن است تا نشان دهد بدن جداشده از نفس ناگزیر است با خلق زبانی نو به روایتگری خود در جهت رفع کاستی های ارتباطی اش بپردازد. بکت برای انجام این مهم از بدن، اجزاء و حرکات آن کمک می گیرد. وی معتقد است هر چه بدن رنجورتر باشد، تلاش آن برای دیده شدن مشهودتر است. لذا در آثارش شخصیت هایی با بدن های معلول و ناتوانی های متعدد جسمی به تصویر می کشد. به باور بکت، بدن از طریق روایتگری کاستی های خود می تواند موانع ارتباطی را تا حدودی از سر راه بردارد. ازاین رو، شخصیت های آثارش نه فقط گلایه ای از وضع اسف بار خود ندارند، بلکه همچون همراهی همیشگی تااندازه ای به نقص های جسمی خود عادت می کنند که بشود گفت گونه ای خودرنجوری در رفتار و حرکات شان دیده می شود. همراهی این رنج ها با شخصیت های بکت در پایان سیر جستجوی شان، آن ها را به نوعی خودآگاهی از سویی و فراتر رفتن از بدن های رنجور خود از سوی دیگر می رساند؛ به گونه ای که در اثر این خودآگاهی و از خلال یک جور مکاشفه، به رهایی دست پیدا می کنند که برای آن ها شکلی از رستگاری قلمداد می شود. در نگارش این مقاله از روش تحلیلی انتقادی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سامویل بکت از ثنویت دکارتی رفته فراتر و تلاش می کند شان و جایگاه ازدست رفته بدن را، با این فرض که بدن بزنگاه رخداد آگاهی است، به آن بازگرداند.
    کلید واژگان: ساموئل بکت, ثنویت دکارتی, روایتگری بدن, رنج خودخواسته, رستگاری
    Amin Abaspour, Amir Nasri *
    If the investigation of different methods of existence and surveying language capabilities were among the most important thought issues of Samuel Beckett, so he would certainly use these two in order to recognize man better and communicate with the world around him. Beckett, affected by Descartes’ Dualism, believes that the intrinsic separation of body and soul has resulted in the incapability of man’s language to communicate with the world around him. So, he tries to show that there is no way to resolve his inability of communicating rather than creating a new language to narrate himself by his separated body from soul. Beckett uses body, its parts and motions to do this. He believes that the more decrepit the body is, the more obvious its effort to be seen. In order to do this, he tries to use characters with different kinds of inabilities in their bodies. In Beckett’s view, body can remove the obstacles of communication by narrating its defects. Therefore, the characters in his writings never speak about their calamitous situation and they are used to their inabilities as a permanent companion that it seems there is no sign of self-suffering in their behavior and motions. Being with these sufferings to the end of their explorations makes them self-conscious and at the same time to go beyond their decrepit bodies. Critical-analytical method has been used in this article and the result shows that Samuel Beckett goes beyond Descartes' Dualism and tries to restore the place and value of body.
    Keywords: Samuel Beckett, Descartes’ Dualism, Body Narration, Self-wanted suffering, salvation
  • فاطمه بختیاری*

    رستگاری همواره مفهوم مورد التفات اکثر ادیان و مکاتب فکری در طول تاریخ بوده است. افلاطون نیز به عنوان متفکری موسس در این باب اندیشیده و بررسی اندیشه او در این باب مورد پژوهش مقاله حاضر بوده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رستگاری و فلسفه در فلسفه افلاطون ارتباط وثیقی دارند. این ارتباط به نقش عقل در فلسفه او برمی گردد. عقل برای افلاطون جزیی از نفس است که اولا انسان را انسان می کند و نهایتا می تواند او را الهی نیز بکند. معنای این سخن آن است که افلاطون فکر می کند انسان به کمک عقل می تواند از چرخه تناسخ رهایی یابد و زنده فناناپذیر شود. توضیح این که از نظر افلاطون موجودات زنده به دو نوع هستند: فناپذیر و فناناپذیر. موجود زنده فناناپذیر همان نفس است که بال و پر (پاکی و کمال) خود را از دست نداده است و در عالم بالا می گردد و جهان لایتناهی را می پیماید. وقتی نفس بال و پرش را از دست بدهد و به کالبدی زمینی هبوط کند و منشا حرکت آن می شود، تبدیل به موجود زنده فناپذیر می شود. رستگاری از نظر افلاطون وقتی حاصل می شود که انسان به کمک عقل بتواند به عالمی که از آن هبوط کرده است، بازگردد. به دیگر سخن رستگاری حقیقی از نظر افلاطون رهایی نفس از چرخه تناسخ است و رهایی از چرخه تناسخ فقط با زندگی فیلسوفانه حاصل می شود.

    کلید واژگان: افلاطون, تناسخ, رستگاری, عدالت, نفس
    Fatemeh Bakhtiari

    Salvation has always been considered as an important matter by most religions and the thought schools. Plato as an original philosopher, meditated on it. The result of his thought about salvation has been investigated in this essay. Thus, it had been found out that salvation and philosophy have a strong relation in Plato’s philosophy. Their relation has to do with the role of reason in his philosophy. Reason according to him, is a part of soul which makes us human beings and also could finally make us divine creatures. It means that human being, according to Plato, could free himself or herself from the cycle of rebirth with the help of reason and thus become a mortal living thing. In the other words, living things, according to Plato, are of two types: immortal and mortal. An immortal living thing is a winged soul patrolling all of heaven. When the soul sheds its wings, and wanders until it lights on something solid, where it settles and takes on an earthly body and makes it move, then it becomes a mortal living thing (human being). Therefore, whenever human being could come back to the heaven, he or she would be saved from the cycle of rebirth. However, salvation is only the result of life as a philosopher.

    Keywords: : justice, Plato, rebirth, Salvation, soul
  • میثم کهن ترابی*
    نظریه پلورالیزم دینی از جمله نظریه های متاخر به شمار می رود که با اهدافی متفاوت توسط پیروان آن، طرح و دنبال می شود. این نظریه که مورد گفتگو و گاه مناقشه فراوان بوده، در تفسیر تسنیم نیز مفصلا طرح و نقد شده است. تسلط نویسنده به این نظریه و ارایه بحثی فراگیر که جنبه های مختلف این نظریه را مورد واکاوی قرار می دهد و بهره گیری از استدلال های عقلی و نقلی، از محسنات بحث مطرح شده در این تفسیر است. فقدان پاسخی روشن به مقوله رستگاری که از مهم ترین پرسش های پلورالیزم دینی است، طرح برخی مطالب درون دینی که در پاسخ به اندیشه پورالیستی غیرقابل اتکاء به نظر می رسد و همچنین در نظر نگرفتن برخی آیات قرآن که به نوعی موید پلورالیزم دینی هستند، از مهم ترین نقدهای وارد به مباحث مطرح شده در این تفسیر است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به نقد پلورالیزم دینی در تفسیر تسنیم پرداخته است.
    کلید واژگان: پلورالیزم دینی, تفسیر تسنیم, جوادی آملی, حقانیت, رستگاری
    Meysam Kohantorabi *
    The theory of religious pluralism is one of the latest theories that has been developed and pursued by its followers with different goals. In Tasnim commentary, this theory, which has created a lot of controversies, has been introduced in detail and criticized. The author's mastery of this theory and his presentation of a comprehensive discussion that explores various aspects of this theory and the use of rational and narrative arguments are some of the advantages of the discussion. Lack of a transparent answer to the question of salvation, which is one of the most important questions of religious pluralism, the presentation of some intra-religious topics which seem not to be dependable in response to pluralist thought, and the presentation of some Qur'anic citations to confirm the denial of pluralism without taking into consideration some other related verses are criticisms levelled against the issues discussed in this commentary. The present paper, relying on a descriptive-analytical method using library sources, critiques religious pluralism in Tasnim commentary.
    Keywords: Religious pluralism, Tasnim commentary, Javadi Amoli, legitimacy, salvation
  • محبوبه هادی نا

    مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی دینی در سده اول پیشامسیحی است که با داعیه احیای مکتب افلاطونی اصیل، شالوده‌یی از بنیادیترین آموزه‌های معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزه‌هایی چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، معرفت عقلانی و نجات و رستگاری. با تامل در آثار افلاطونیان میانه میتوان دریافت که مبانی فلسفی این مکتب بیش از هر چیز بر تفسیر مجدد برخی آموزه‌های دینی فلسفی مکاتب افلاطونی، رواقی، فیثاغورثی و گنوسی بنا شده است؛ چنانکه در آثار همه فیلسوفان این مکاتب، ردپایی پررنگ از دغدغه تبیین مسئله یگانگی و تعالی ذات باری‌تعالی، چگونگی خلق جهان و تبیین وجود شر در آن، ملاحظه میشود. بهمین دلیل مبانی فلسفه افلاطونی میانی اساسا دینی است و موضوعاتی چون دوگانگی ذات الوهیت در دو مفهوم، خدای باری و فرازمند و صانع یا خالق جهان، دوگانگی خاستگاه روحانی و مادی انسان و هبوط روح، کیهان‌شناسی و ساختار مادی جهان و فرجام کار آن، فرجام‌شناسی با محوریت آموزه نجات و رستگاری انسان از طریق معرفت عقلانی، و در نهایت، مبحث اخلاقیات و تعریف چارچوبهای عملی آن برای رسیدن به کمال عقلانی که لازمه رستگاری است، شاکله اصلی نظام و اندیشه فلسفی مکتب افلاطونی میانه را تشکیل داده است. نوشتار حاضر میکوشد ضمن تبیین و تشریح آموزه‌های فلسفی افلاطونی میانه، با جستاری تطبیقی، به تحلیل مبانی و چگونگی شکلگیری آنها در مقام یک مکتب فلسفی دینی بپردازد.

    کلید واژگان: مکتب افلاطونی میانه, دوگرایی ذات الوهیت, هبوط روح, معرفت عقلانی, رستگاری
    Mahbobeh Hadina

    Middle Platonism is one of the most important philosophical-religious schools of the first century BC. While claiming to revive the original Platonic school, it is rooted in the fundamental epistemological and philosophical theorems of that time including the essence of the One, God as Creator, descent of the soul, rational knowledge, and salvation. A study of middle Platonists’ works reveals that the philosophical principles of this school are mainly based on a reinterpretation of certain religious-philosophical theorems of Platonic, Stoic, Pythagorean, and gnostic schools. In fact, a clear trace of the concern for explaining the problem of the oneness and transcendence of the essence of Almighty, the quality of the creation of the world, and the presence of evil therein can be witnesses in the works of the philosophers that advocate the mentioned schools. The fundamental principles of middle Platonism are basically religious, and this school is mainly concerned with such topics as the duality of the essence of divinity in two concepts, God as the Maker or Creator of the world, the duality of the spiritual and material origin of Man and the descent of the soul, cosmology and the material structure and fate of the world, eschatology with an emphasis on the theorem of Man’s salvation through rational knowledge, and finally the discussion of ethics and the definition of its practical frameworks for attaining rational perfection, which is necessary for salvation. The present paper aims to explain and provide a comparative analysis of the principles and quality of the formation of the philosophical theorems of Middle Platonism as a philosophical-religious school.

    Keywords: Middle Platonism, duality of the essence of divinity, descent of the soul, rational knowledge, resurrection
  • شهاب الدین وحیدی مهرجردی*

    یکی از مسایل مهم الهیاتی در ادیان الهی، نجات و رستگاری است. از نگاه اسلام، هرچند خداوند، نجات بخش است، اما انسان با اختیار و نقش فعال خود، پذیرنده نجات الهی است. قرآن، به نقش انسان در رسیدن به رستگاری تاکید دارد و بیان می دارد که انسان برای رسیدن به رستگاری باید مجدانه دستورهای الهی را اطاعت کند؛ همچنین باید همه قوای خود، از جمله «عقل» را به کار گیرد تا در نهایت به نجات و رستگاری نایل شود. در مسیحیت نجات و رستگاری در گرو ایمان به مسیح است که برای بشر به ارمغان آورده است و معتقدند که انسان در اسارت گناه و مرگ است و از ناحیه خود قابلیت نجات ندارد، خداوند با حضور مستقیم خود در کالبد مسیح و با فدیه شدنش، تاوان گناه انسان را می پردازد و او را از اسارت گناه نجات می دهد. در عهد جدید بر این باور تاکید شده که ایمان به مسیح عامل نجات انسان است. این پژوهش پاسخی است به این پرسش که تاثیر عقل و ایمان، بر رستگاری و نجات انسان در قرآن و عهد جدید چگونه بیان شده است؟ و دیگر اینکه آیا آموزه ها و باورهای اسلام بیشتر مبتنی بر عقلانیت است یا مسیحیت؟ طبق یافته های تحقیق، در عهد جدید، بیشتر آموزه ها، توحید، تثلیث و تجسد، تنها مبتنی بر ایمان بدون دلیل عقلی است، اما در قرآن مبتنی بر عقل و ایمان.

    کلید واژگان: ایمان, رستگاری, سعادت, عهد جدید, عقل, قرآن
    Shahab Al Din Vahidi Mehrjardi *

    One of the main theological issues in the divine religions regards redemption and salvation. From the viewpoint of Islam, although God is redeemer, the human might receive the divine redeeming through his own volition and active role. The Qur’ān emphasizes the role of the human on the attainment of salvation, and states that he should seriously obey the divine commands in order to achieve salvation and should use all his faculties – including intellect – to finally attain salvation and redemption. In Christianity, redemption/salvation relies on the belief in Messiah who has provided the human with salvation. Christians believe that the human is the prisoner of sin and death, and cannot redeem himself; therefore, God embodied Himself as Messiah and got sacrificed to compensate for the human sin and to free him from the prison of sin. It is emphasized in the New Testament that having faith in Messiah is the factor for the human redemption. This study provides responses to some questions, including “How the effect of intellect and belief on the human salvation and redemption is expressed in the Qur’ān and the New Testament?” and “Whose teachings and beliefs rely more on intellect: Islam or Christianity?” According to the findings of this study, the majority of teachings in this regard (e.g., Unity, Trinity, and Embodiment) in the New Testament rely only on faith rather than intellectual arguments, while the related qur’ānic beliefs are based on intellect and faith.

    Keywords: Qur’ān, New Testament, Intellect, Faith, Redemption, salvation
  • Mahbubeh Maddahpur, Ruhullah Adinah*, Muhammadali Niyazi

    Salvation and redemption are one of the most important and far-reaching issue of different religions. After the definition of salvation i.e. man’s desired situation, the first question proposed for study is how to achieve that situation. There is some specific definition of salvation in every religion. All religions have come to rescue mankind from the current undesirable situation taking him into an ideal desirable one. They also study how to attain that desirable situation, yet to come. Indeed, all religions carry a message and call to all human beings in order to help them achieve salvation and redemption, the scale of such a message is the distance between the ongoing situation and the ideal one. Of course, the way how to invite and call people is different in different religions. Having examined Allamah Tabatabaii’s viewpoint through a descriptive-analytic method in their research, the authors go to draw the conclusion that religions are one with Allah without any discrepancy. The true faith is one identical divine tradition to meet man’s innate nature in the course of man’s demand for salvation and happiness. In its core unity, divine faith wears the clothes of multiplicity, since different specific faiths appeared through different prophets due to different capacities and interests of different societies in the course of their development. According to this view, all divine religions provided man with salvation in their particular time. Based on the faith and good deeds of their followers, all religions helped them achieve salvation and redemption.

    Keywords: salvation, redemption, true faith, desirable situation, AllamahTabatabaii
  • شمس الله سراج، هادی حبیبی منش
    مسئله سعادت و رستگاری انسان از مهمترین دغدغه های ذهنی بشر است. نظامهای دینی و فکری مختلف با توجه به جهانبینی خاص خود، سعی کرده اند پاسخی شایسته به این مسئله مهم بدهند. ابن سینا از جمله متفکرانی است که دیدگاهی بدیع در اینباره دارد. در نوشتار حاضر کوشش بر تبیین این مسئله است که دیدگاه ابن سینا دربار ه رستگاری چیست و با کدامیک از نظریه های نجات مطرح در الهیات امروزی قابل تطبیق است؟ پور سینا نجات انسان را در دستیابی به فضایل و احتراز از رذایل، کسب معرفت عقلی و رسیدن به کمال قوه عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداری از پیامبران و شرع مقدس میداند. او قائل به نجات حداکثری است و اکثریت انسانها را شایسته ورود به بهشت و نجات از عذاب میداند. با توجه به آراء ابن سینا، دین اسلام برگزیده ترین دین است اما پیروان سایر ادیان نیز میتوانند بر اساس معرفت عقلانی و تزکیه نفس به مراتبی از رستگاری نائل شوند؛ بدینسان دیدگاه وی درباره رستگاری به نظریه شمولگرایی نزدیک می شود اما برخلاف شمولگرایان که دایره نجات انسان را به دین محدود میکنند، ابن سینا نگاهی فرا دینی دارد و برای رستگاری سه ضلع ترسیم میکند: عقل، اخلاق و دین.
    کلید واژگان: رستگاری, سعادت, معرفت, شریعت, فضیلت, استکمال, ابن سینا
    Shamsollah Seraj, Huda Habibimanesh
    The problem of happiness and salvation is one of most important concerns of the human mind. Different religious and philosophical systems have tried to offer an appropriate solution to this problem on the basis of their particular worldviews. Ibn Sina is one of the thinkers that holds an innovative view in this regard. In the present paper, the authors have tried to explain Ibn Sina’s view of salvation and its compatibility with the theories of salvation in theology. He believed that Man’s salvation relies on attaining virtues and avoiding vices, developing rational knowledge and perfection of rational faculty, uniting with immaterial things, and obeying the prophets and religious laws. He advocated maximum salvation and maintained that the majority of human beings are qualified to enter the heaven and be rescued from torture. Given Ibn Sina’s view, Islam is the supreme religion; however, the followers of other religions can also reach some levels of salvation based on their rational knowledge and purity of the soul. In this view, his view of salvation comes close to the theory of inclusivism. Nevertheless, unlike inclusivists, who limit the domain of Man’s salvation to religion, Ibn Sina has an extra-religious view and portrays three sides for salvation: intellect, ethics, and religion.  
    Keywords: Salvation, happiness, knowledge, religious law, virtue, perfection, Ibn Sina
  • سید محمدعلی میرصانعی، حمید کریمی
    در روایات بسیاری بر محبت اهل بیت: تاکید شده است. دراین‏میان، روایاتی که بر محبت علی علیه السلام ترغیب می کند و آن را مایه رستگاری انسان می‏داند، بیش از همه است. یکی ازاین روایات، حدیث «حب علی بن ابی طالب علیه السلام حسنه لا تضر معها سیئه...» است. مضمون عجیب این حدیث موجب شده دانشمندان در این موضوع دیدگاه های گوناگونی برگزینند. در این مقاله با روش نقلی و تحلیل عقلی به بررسی و نقد سه دیدگاه اصلی رد حدیث و تاثیر محبت به علی علیه السلام در رستگاری انسان؛ محبت به علی سبب آمرزش گناهان صغیره؛ محبت به علی علیه السلام سبب اجتناب از همه گناهان، پرداخته‏ایم و سپس نظریه مختار را تبیین کرده‏ایم که محبت علی علیه السلام، اساس دین و معیار ایمان است و دوستدار ایشان که قهرا مسلمان است، دچار ضرر اصلی که عذاب اخروی یا خلود در آن است، نمی شود؛ اگرچه در دنیا و برزخ کیفرهایی می بیند.
    کلید واژگان: حب علی بن ابی طالب, ایمان, سیئه, رستگاری
    Sayyid Muhammad Ali Mir Saniai, Hamid Karimi
    There are many traditions that lay stress on the love for the progeny of the Holy Prophet (peace be upon him and his progeny), among which top are in number the traditions that encourage love for Ali considering it as a source of salvation. One such tradition is this 'love for Ali is a good deed in the presence of which sin does not harm…'. The strange content of this tradition has caused scholars to adopt different positions in regard with it. Following a method based on traditions and intellectual analysis, this article assesses three main opinions: 1) Denial of tradition and the impact of love for Ali on Human happiness 2) Love for Imam Ali eliminates minor sins 3) love for Ali prevents one from committing any sin. According to this article love for Imam Ali is the basis of Islam and the criterion for faith. Ali's friends who are naturally Muslims are immune from the main harm that is punishment or eternal punishment in the hereafter, though they might however face punishment in this world or in barzakh (that is an intermediary world between this world and the hereafter).
    Keywords: love for Ali bin Abi Talib, Faith, sin, Salvation
  • مریم پوررضاقلی، علیرضا قائمی نیا، علی الله بداشتی، مهدی فرمانیان
    رستگاری موضوعی است که از ابتدای خلقت ذهن بشر را به خود مشغول کرده است؛ ازاین رو تمام ادیان و مکاتب جهان سعی کرده اند با توجه به متون اصیل خود به این دغدغه آدمی پاسخی درخور و شایسته بدهند. برخی از پاسخ ها به قدری تنگ نظرانه است که رستگاری را تنها در چارچوب فرقه خاصی معرفی کرده است؛ ازهمین‎رو رستگاران به خود این اجازه را داده اند که حکم به شقاوت دیگران بدهند و آنان را مستحق عذاب بدانند! ملاصدرا فیلسوف شهیر اسلامی با نگاهی عقلی همراه با تاییدات نقلی تصویر زیبایی از رستگاری ترسیم می کند که می تواند معضلات زندگی مردم فرق و ادیان مختلف را در کنار یکدیگر به زیبایی حل کند. با بررسی دیدگاه ملاصدرا او را گاهی انحصارگرا می-یابیم که فقط مومنان مسلمان را اهل نجات می داند و گاهی او را شمول‎گرایی می بینیم که مسلمانان افتخاری زیادی را به ما معرفی می کند و گاهی نیز وی با تشکیکی دانستن نجات و مراتب فهم، خود را کثرت‎گرا معرفی می کند. اما دیدگاه جامع و نهایی وی را نظریه ای عقلانی و فراتر از این نظریه ها می یابیم.
    کلید واژگان: رستگاری, حقانیت, استکمال, کثرت گرایی
    Maryam Poor Rezagholi, Ali Reza Ghaeminia, Ali Allah Bedashti, Mahdi Farmanyan
    The salvation is an subject that has occupied human mind since the beginning of creation. Hence, all religions and schools in the world have made an attempt to clarify this human concern in an appropriate way with regard to their original texts. Some of them have been so insular that they have limited salvation only for a specific sect. Therefore, the prosperous have let themselves think of others as those who are doomed to affliction and deserve punishment!
    Mulla Sadrā, an famous Islamic philosopher, has depicted a beautiful picture of salvation by an intellectual approach and with traditional confirmation that can pleasantly solve the life problems of people of various sects and religions together. When we investigate Mulla Sadrā’s viewpoint, we sometimes find him an exclusivist who think only Muslims pious will be saved, sometimes find him an Inclusive who introduced us to many honors Muslims, and he sometimes introduces himself as a pluralist by accepting of degrees of salvation and understanding degrees. However, we find his last and comprehensive viewpoint as an intellectual theory and beyond all these theories.
    Keywords: Salvation, Truthfulness, Perfection, Pluralism
  • قاسم کاکایی، هاجر آویش
    نظریه ی پلورالیسم دینی رویکرد جدیدی در عرصه ی دین پژوهی است و با این عنوان، در زمان ابن عربی و مولوی مطرح نبوده است. باوجوداین، طرفداران پلورالیسم دینی، به ویژه جان هیک، مدعی اند که عارفان مسلمانی چون ابن عربی و مولوی نظراتی شبیه به آرای آنان ارائه داده اند و در این خصوص، به برخی از سخنان این دو عارف تمسک می جویند.
    جان هیک مدعی است که ادیان گوناگون، حتی اگر پاسخ ها و واکنش های گوناگون به واقعیت الوهی باشند، همگی می توانند مایه ی رستگاری، کمال نفس یا رهایی پیروان خود شوند. با بررسی و تدقیق در آرای ابن عربی و مولوی، مشخص می گردد که نظریات این دو عارف مسلمان به رغم داشتن مضامین کثرت گرایانه، تفاوت اساسی با پلورالیسم دینی مورد ادعای هیک دارد، چراکه از منظر ایشان، در حقیقت، یک دین نجات بخش وجود دارد که دارای تمامی حقایق است و همه ی راه های محتمل را برای نجات بشر داراست. این دین همان اسلام است که خود را تسلیم حق بودن معرفی می کند. اما آنها عقیده دارند که دیگر ادیان نیز دارای حقایقی بوده، به اندازه ی حقیقتی که دارند معتقدان خویش را به نجات و رستگاری می رسانند. اما پیروان دیگر ادیان اگر از سنت اسلامی آگاهی یابند و به آن پایبند گردند، به درجات عالی تری از رستگاری نایل می شوند.
    کلید واژگان: نجات, رستگاری, پلورالیسم دینی, جان هیک, ابن عربی, مولوی
  • عباس یزدانی*، مهدی جهان مهر
    هدف این مقاله مقایسه و ارزیابی دیدگاه جان هیک و آلوین پلنتینگا در مورد مسئله ی تنوع دینی است. هیک در تبیین دیدگاه تکثرگرایی خود، مشکلات انحصارگرایی و شمول گرایی دینی مسیحی را طرح کرده، و تنها راه خلاصی از این چالش ها را نگاهی کثرت گرایانه به ادیان معرفی می کند. وی با تاکید بر تحول رستگارآفرین از خود محوری به خدا محوری، به عنوان گوهر اصلی دین، اختلاف ظاهری میان ادیان و دعاوی آن ها را ناشی از بی توجهی به زبان سمبلیک دین می داند. پلنتینگا برخلاف هیک، اختلافات موجود بین ادیان را دلیلی بر تناقض آمیز بودن موضع کثرت گرایی، و حقانیت انحصارگرایی دینی تلقی می کند. وی در تبیین و دفاع از موضع انحصارگرایانه خود، دو دسته از انتقادات اخلاقی و معرفتی را مورد بررسی قرار داده و به رد آن ها می پردازد. پلنتینگا، به کمک نظریه کارکرد گرایی صحیح خود، و با وام گرفتن از الگویی معروف به الگوی آکوئیناس-کالوین، به اثبات اعتبار معرفتی موضع انحصارگرایی می پردازد. از مقایسه این دو نظریه و ارزیابی استدلال ها و مبانی آن ها، به نظر می رسد که اشکالات عمده ای بر هر دو دیدگاه، به ویژه به لحاظ توجیه معرفت شناختی آن ها، وارد است و هیچ کدام از توجیه معرفتی مناسبی برخوردار نیستند. با این وجود، به نظر می رسد، نظریه هیک، به جهت تاکید بر تسامح بین پیروان ادیان، از جذابیت بیشتری نسبت به دیدگاه انحصارگرایانه پلنتینگا، بر خوردار است.
    کلید واژگان: انحصارگرایی دینی, تکثرگرایی دینی, تجربه دینی, رستگاری, هیک, پلنتینگا
    Dr Abbas Yazdani *, Mahdi Jahanmehr
    The purpose of this paper is to compare Hick’s pluralism with Plntinga’s exclusivism concerning religious diversity. In explaning his pluralistic approach، Hick introduces problems of Christian exclusivism and inclusivism and contends that the only way to get rid of these challenges، is the theological revolution of the «Christ-centered» to «God-centered» by means of a religious pluralism. He holds that the apparent differences between religions and their claims arising of negligence from the symbolic language of religion. Plantinga contrary to Hick، differs between religions as a reason for the contradictory stance of pluralism، and sees the legitimacy of religious exclusivism. In explaining and defending his exclusivistic position، he rejects both moral and epistemological criticisms. Finally through his «proper function theory» and through borrowing from the «Aquinas- Calvin Model» Plantinga tried to justify the validity of their religious exclusivism. By comparing these two views and their principles and arguments، it seems that، both views on major issues، particularly in terms of epistemological justification، are confronted with some problem. However، it seems that Hick''s theory، for the emphasis on the aspect of the tolerance between faiths، is more attractive than Plantinga’s religious exclusivism.
    Keywords: Religious exclusivism, religious pluralism, religious experience, salvation, John Hick, Alvin Plantinga
  • علیرضا شجاعی زند
    «دین و دنیا» از مباحث مورد علاقه ی متالهان و فلاسفه ی دین است و به همین رو با بی اعتنایی جامعه شناسان دین مواجه بوده است. این مقاله در گام نخست و در راستای مقابله با روی کردهای تحویلی1 در مطالعات دین، در صدد رفع برخی از این بی اعتنایی های آسیب رسان است و تلاش دارد نیاز مبرم جامعه شناسی دین به این مباحث را آشکار سازد و جایی را برای آن در فصول مقدماتی مطالعات جامعه شناختی دین باز نماید. این تلاش هم چنین برای نیل به درک صائب و روشن تری از مفهوم عرفی شدن، که انطباق بیش تری با بنیان های آموزه ای اسلام و شرایط اجتماعی ایران داشته باشد، انجام شده است.
    مقاله در صدد است در این بازبینی، بر چند حقیقت بدیهی و در عین حال، اذعان نشده درباره ی دین تصریح نماید که تاثیراتی دگرگون کننده بر نظریات عرفی شدن دارند.
    گام سوم پس از تاکید بر اهمیت دنیا برای ادیان، با مقایسه ای میان تلقی ادیان از دنیا برداشته شده است و با این فرض که عقاید و تعالیم دینی، تاثیرات تعین بخشی بر زیست اجتماعی پیروان خواهند داشت، آن را در برخی از فرازهای اساسی تر، همانند «رستگاری»، «الاهیات اقناعی» و «تنش های با دنیا» با تفصیل بیش تری دنبال نموده است و در خاتمه، تاثیرات آن را در اصلاح برخی روی کردهای غالب بر نگرش جامعه شناختی دین نشان می دهد.
    کلید واژگان: دین, دنیا, رستگاری, تئودیسی, اسلام, مسیحیت
    Dr. Alireza Shojaeezand
    The relation between religion and mundane affairs is one of the favourite problems of theologians and philosophers of religion. But sociologists have not paid sufficient attention to this problem. In this paper we aim to show that despite the reductionistic approaches in study of religion, sociology of religion needs too much attention to the above mentioned problem. We are going to open a primary chapter in sociological study of religion. In addition we aim to reach a more clear understanding of secularization in such a way to be compatible with Islamic teachings and social conditions of Iran. Therefore we first emphasise the importance of mundane affairs from the viewpoints of different religions. Secondly we will compare these viewpoints to each other. Thirdly, preassuming that religious teachings have important role in determing the mode of social life of religious people, we will discuss in more details the role of some teachings such as salvation, theodicy and tensions with mundane affairs. Finally we will show the effect of these teachings in changing some prevailing approaches in sociological view of religion. In this relation we will emphasize a few facts concerning religion which have been ignored and which have important role in changing the theories of secularization.
    Keywords: Religion, Munane affairs, Salvation, Theodicy, Islam, Christianity
  • سید مرتضی حسینی شاهرودی، روح الله زینلی
    رابطه حقانیت و رستگاری از جمله مباحث مطرح در کثرت گرایی دینی است. برخی طرف داران کثرت گرایی با گرایش به اکثری بودن نجات، حقانیت اکثریت را از آن نتیجه گرفته اند. آنها در تایید دیدگاه خود، با استشهاد به بخش هایی از سخنان صدرالمتالهین، ادعا کرده اند که او نیز طرف دار کثرت گرایی در معنای رایج آن، یعنی تکثر حقانیت و رستگاری است. در این نوشتار با تبیین دیدگاه صدرالمتالهین در دو عرصه رستگاری و حقانیت، بیان می گردد که هرچند ملاصدرا در حوزه رستگاری، اکثریت انسان ها را اهل نجات می داند اما حق بودن اکثریت را از آن نتیجه نگرفته است.
    کلید واژگان: شریعت, _ رویکرد اکثری و اقلی, حقانیت, رستگاری
    Morteza Hosseini Shahrudi, Ruh, Allah Zeynali
    The relationship between truth and salvation is one of the most debatable issues in religious pluralism. Some of the adherents of pluralism have concluded the truth of majority, with a tendency to this topic that most of the people will saved in gathering day. Their reason for this claim is some parts of Mūlla Sādra’s writing and they claimed that he has been a pluralist in its ordinary sense; i.e. plurality of truth and salvation. In this article, with explaining the viewpoints of Mūlla Sādra in the fields of salvation and truth, we will show that although he believes that the majority of people will be saved; but, he did not concluded the truth of the majority from it.
    Keywords: Truth, Salvation, Intermediates, Perfects, Majority, Imperfects ones
  • مریم محبتی، امیر عباس علیزمانی
    وجود رنج در زندگی انکارناپذیر است. اما چرا رنج وجود دارد؟ علت این همه رنج چیست؟ آیا زندگی آمیخته با رنج ارزش زیستن دارد؟ آیا می توان برای این زندگی معنایی قائل شد؟ آیا رهایی از رنج ممکن است؟ داستایفسکی که رنج را عنصر ذاتی زندگی می داند، سعی کرده است در رمان هایش مسئله رنج و عکس العمل هایی که آدمی در برابر رنج از خود نشان می دهد را انعکاس دهد. وی معتقد است که نه تنها رنج وجود دارد بلکه رنج برای سعادت و رستگاری آدمی ضروری است. در این مقاله سعی کرده ایم با مطالعه رمان های داستایفسکی نظر وی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. داستایفسکی رنج های مختلفی همچون رنج وجودی، رنج پوچی، رنج ناشی از فقدان ایمان به خدا، و رنج ناامیدی را می پذیرد. فقدان هدفی والا در زندگی مشکلات را پررنگ تر می کند؛ زمانی که خدا از راس زندگی بشری کنار گذاشته می شود، نتیجه حتمی پوچی و ناامیدی است. داستایفسکی با رد تمام اهداف پوچ آدمیانی که در رمان هایش دیده می شوند، ایمان به خدا و ایمان به فناناپذیری روح را عامل اصلی برطرف ساختن آشفتگی ها، دل مردگی ها و افسردگی های ناشی از رنج موجود در زندگی می داند.
    کلید واژگان: تلاش, ایمان به خدا, نگرش صحیح, رنج, پذیرش رنج, رستگاری, معناداری زندگی, _ باور به فناناپذیری روح
    Maryam Mohabbati, Amir Abbas Alizamani
    Existence of suffering in life is undeniable. But, why does suffering exist? What is its cause? Are there any meanings for this life? Is it possible to escape from suffering? Dostoyevsky, who believes that suffering is an inherent element of human life, tries to represent the problem of suffering and men's reactions to it in his works. He believes that not only suffering does exist, but also its existence is necessary for human’s happiness. In this article, through studying Dostoyevsky's novels, we try to survey his opinion on this problem. Dostoyevsky accepts the existence of variety of sufferings, such as existential suffering, nihilistic suffering, suffering due to atheism, and despair suffering. He believes that when man put God away in his life, the consequence would be absurdity and despair. Dostoyevsky considers the belief in God and immortality as basic element to remove the disorders, disappointments and depression due to suffering.
    Keywords: Suffering, Meaning of life, Immortality, Faith, Dostoyevsky
  • عباس یزدانی، زهرا ولی نژاد
    چه سرنوشتی در آخرت در انتظار پیروان سایر ادیان خواهد بود؟ آیا سرنوشت اخروی غیرمسلمانان تابع نحوه ی عملکردشان در دنیا است یا این که سرنوشت اخروی آنها بدون ارتباط با اعمال دنیوی آنان، دوزخ خواهد بود؟ هدف این مقاله بررسی سرنوشت اخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمان اسلامی است. دیدگاه های اصلی در بحث را می توان به چهار دسته تقسیم نمود: 1- انحصارگرایی مذهبی 2- انحصارگرایی دینی 3- شمول گرایی و 4- کثرت گرایی.
    دیدگاه کثرت گرایی در باب نجات، بدین معنا که پیروان همه ادیان به طور برابر اهل نجاتند؛ در میان متکلمان اسلامی قایلی ندارد. این پژوهش نشان خواهد داد که اکثر متکلمان در این بحث انحصارگرا هستند. اما غالب متکلمان انحصارگرا هم با این که صریحا، پیروان دین یا مذهب خود را اهل نجات و غیر آن را اهل هلاکت معرفی کرده اند اما در آراء و عقاید کلامی آنان با اصولی برخورد می کنیم که حداقل نشان از شمول گرایی دارد که با مبنای آنها یعنی انحصارگرایی مغایرت خواهد داشت. علی رغم این که در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و پیروان راستین آن اهل نجاتند، پیروان سایر ادیان مشروط به شرایطی نیز می توانند نجات یابند و رحمت و لطف و عفو الهی ایجاب می کند که واجدان ایمان و عمل صالح و غیرمعاندان از رستگاری اخروی بهره مند گردند.
    کلید واژگان: سرنوشت اخروی, رستگاری, اهل کتاب, ایمان, عمل صالح, متکلمان اسلامی
    Whether the fate of non-Muslims is alike the fate of Muslims and they will go to Heaven or Hell according to their good or evil deeds or their fate will be going to Hell, whatever their deeds may be? The purpose of this paper is to analyze the Muslim theologian's viewpoints on the other-worldly fate of non-Muslims. The view points of Muslim theologians on the issue can be divided into four viewpoints:1- Sectarian exclusivism; 2-religious exclusivism; 3-religious inclusivism; 4- religious pluralism.According to this research, we could not find anyone among Islamic theologians as Pluralist. Although the exclusivist theologians often regard the followers of their religion as the only saved people of religion, there are some principles in their views, which are not consistent with their exclusivism.Finally, in this paper, it will be shown that although there is at any time only one true religion, nevertheless the other religion's followers will be saved under certain conditions; and God's grace requires that others get to other-worldly happiness as well
    Keywords: Other, worldly fate, salvation, the people of Book, faith, the right act, Islamic theologians
  • علی کربلایی پازوکی
    مساله «نجات» و «رستگاری» پیروان ادیان، تاریخی به قدمت تاریخ ادیان دارد و همواره بخشی از تبادلات فکری و فرهنگی ادیان و بعضا سبب اختلافات دینی و نزاع های مذهبی بوده است. هرچند ادیان عموما دعوی صدق انحصاری دارند، اما انحصارگرایی دینی نجات بخشی در مسیحیت از اهمیت و برجستگی خاصی برخوردار است. در برابر این نگرش انحصارگرایانه بعضی از فیلسوفان دین، نظریه کثرت گرایی دینی نجات بخشی را تقویت کرده اند. حقیقت نجات و رستگاری چیست؟ نگرش های مختلف در این مورد کدام است؟ و اسلام کدام معیار را برای نجات و رستگاری بیان می کند؟ این نوشتار کوشش دارد با بررسی مقایسه ای و تحلیل انتقادی مساله «نجات» از منظر انحصارگرایی نجات بخش مسیحی و «کثرت گرایی دینی نجات بخش جان هیک» به کاوش در موضوع «نجات» و «رستگاری» از دیدگاه اسلام بپردازد.
    کلید واژگان: رستگاری, کثرت گرایی دینی, نجات بخشی, ایمان, عمل صالح
    Dr. Ali Karbalaie Pazooki
    The salvation affair of religion followers has a history as old as religion history, and it has always been a part of mental and cultural exchanges of religions and partially the cause of religious disagreements and disputes.Although religions commonly claim the exclusive truth, but the salvational religious exclusivism in Christianity has the importance and special protuberance.Against this exclusive attitude. Some of the religion philosophers supported the view of salvational religious pluralism.What is the reality of salvation?What are the different attitudes about it?And what are the criteria is expressed for salvation by Islam?By comparative investigation and critical analysis of salvation affair in the sight of Christian salvational exclusivism and salvational religious pluralism of John Hick, this paper tries to research about salvation affair in the sight of Allameh Tabatabayi and Murtaza Mutahhari.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال